پنجشنبه ۲ تير ۱۳۸۴
بازتاب نمايشگاه شاهكارهاي نگارگري ايران در روزنامه اينترنشنال هرالد تريبون
ميراث ناياب تاريخ ايران
000234.jpg
سورن مليكيان
روزنامه پرتيراژ و مشهور «اينترنشنال هرالد تريبون» در شماره روز يك شنبه ۴ ژوئن ۲۰۰۵ برابر با ۱۴ خرداد ۸۴ مقاله اي دارد كه انتشار آن به مناسبت نمايشگاه «شاهكارهاي نگارگري ايران» در موزه هنرهاي معاصر تهران نشانگر اهميت اين نمايشگاه است.
* * *
شگفت آورترين نمايشگاه نقاشي هاي خطي ايران كه تاكنون برگزار شده است تا ۳۱ خرداد ماه [و احتمالاً تا ۱۵ تيرماه ۸۴] در موزه هنرهاي معاصر تهران در معرض نمايش قرار دارد. براي ايران كه تجربه اي در برگزاري نمايشگاه هايي از آثار بزرگ و با ارزش ندارد اين اولين نمايشگاهي است كه از تحولات سريع در پيچيده ترين كشور خاورميانه و هم چنين فعاليت هاي آن در زمينه هنر خبر مي دهد.
در اين سرزمين اضداد، برگزاري نمايشگاهي كه با گذشته سر و كار دارد در موزه اي كه براي نمايش آثار در زمان حال ساخته شده است امري عجيب به نظر نمي رسد. مجسمه هايي از هنري مور، ماكس ارنست و ديگران به بازديدكنندگاني كه وارد محوطه باغ مي شوند خوش آمد مي گويد. حقيقتاً جايگزين مناسب ديگري براي موزه وجود نداشت. موزه اي كه فقط چند ماه قبل از انقلاب سال ۱۹۷۹ كه باعث سرنگوني شاه شد ساخته شد. اين تنها مكاني بود كه وسعت كافي براي گنجايش ۳۰۰ نقاشي و ۵۰ نسخه خطي را داشته است. نقاشي ها با سادگي  برازنده و با فاصله هاي زياد از هم نصب شده اند به طوري كه بيننده را قادر مي سازد تا روي آثار تمركز كرده و در يك نگاه جزييات آن را به خوبي مشاهده كند.
اين كه نمايشگاه هاي هنري درخشان، از هر نوع، بايد در زمان حال در مكاني كه توسط رژيم سلطنتي طراحي شده است برگزار گردد و هم چنين حضور مضامين شاهانه، حس كنايه اي را كه در اغلب ايرانيان وجود دارد برمي انگيزد. شاهنامه يا كتاب شاهان، كتابي از تاريخ جهان و در قلب آن ايران كه در قرن دهم نوشته شده است، جلوه اي فراوان دارد.
در حقيقت، دليلي كه باعث برگزاري اين نمايشگاه در موزه هنرهاي معاصر تهران شد اين بود كه خيره كننده ترين بخش اين نمايشگاه شامل صفحاتي از شاهنامه بود كه متعلق به گنجينه موزه است. داستان خريداري آنها در سال ۱۹۹۴ با حكايتي شگفت آغاز مي گردد.
هيچ كس با اطمينان نمي داند كه چگونه شاهنامه، كه به نقل از سرآغاز كتاب و به سفارش كتابخانه شاه طهماسب (۱۵۷۶-۱۵۲۴) تهيه شده و بي شك بزرگترين نسخه خطي باقي مانده ايرانيان مي باشد به استانبول رفت.
اين نسخه در اوايل قرن بيستم تحت شرايطي مجهول و مبهم وارد پاريس شد و توسط بارون «ادموند دي روتشيلد» خريداري گرديد. در سال ۱۹۵۴ اين نسخه خطي در حالي كه در شرايط بكر و اوليه خود نگهداري مي شد براي فروش به شركت «روزنبرگ» و «استيبل» ، شركتي در نيويورك متخصص در نقاشي هاي فرانسوي و هنرهاي تزئيني به امانت داده شد. در سال ۱۹۵۹ سرانجام خريداري پيدا شد كه مي خواست ۳۶۰۰۰۰ دلار بابت آن بپردازد. اين شخص «آرتور هاكتون جونيور» ، كلكسيونر كتاب هاي نادر انگليسي بود كه بعداً سرپرست و سپس رئيس موزه «متروپوليتن» گرديد. طي سه سال صفحه هايي از اين نسخه خطي جدا شدند تا در باشگاه «گروئير» به نمايش درآيند. در سال ۱۹۷۰ «هاگتون» شروع به تجزيه كتاب كرده و ۷۳ نقاشي از آن را به موزه «متروپوليتن» اهدا كرد. در ۱۷ نوامبر ۱۹۷۶ هفت صفحه ديگر براي شركت در حراجي به موسسه «كريستيز» لندن ارسال شد. روزنامه «اينترنشنال هرالد تريبون» اولين روزنامه اي بود كه اين بي حرمتي را در اين ستون گزارش كرد. فروش هاي بعدي از طريق حراجي ها و دادوستدها انجام شد.
پس از مرگ «هاگتون» در سال ۱۹۹۱ يك دلال انگليسي «اليور هور» به مقامات فرهنگي ايران نزديك شد. در دهه ۷۰ مذاكرات طولاني بين دفتر ملكه و نمايندگان «هاگتون» پيشرفتي نداشت.
«اليور هور» ، بخشي از نسخه كه در تملك «هاگتون» بود به مبلغ ۲۰ ميليون دلار قيمت گذاري كرد. مشكلات مالي ناشي از جنگ ايران و عراق اين امكان را به دولت نمي داد كه چنين منبع هنگفتي را براي خريد يك اثر هنري بپردازد. «اليور هور» پيشنهاد كرد كه موزه تعدادي از آثار معاصر خود را آثار[دوره] « آندره درن » تا مدرسه نقاشي نيويورك را كه توسط دفتر ملكه خريداري شده بود به فروش برساند. اگرچه بر اساس قوانين ايران فروش اموال هنري كه جزو دارايي ملي محسوب مي شود ممنوع بود.
انديشه تبادل آثار به تدريج ظهور كرد. در سال ۱۹۴۴ پس از مذاكرات طاقت فرسا و شكست احتمالي اين مذاكرات، قرارداد مبادله اثر «ويلم دكونينگ» با عنوان «زن شماره ۳» با بخشي از شاهنامه كه در اختيار «هوتون» بود در وين به امضا رسيد.
دكتر عليرضا سميع آذر كه مدت ها پس از اين مبادله به سمت سرپرستي موزه هنرهاي معاصر تهران منصوب گشت هنوز [در برابر استدلال هاي مخالفان اين مبادله] از مبادله صورت گرفته و از دست دادن اثر «دكونينگ» متأثر است. [با اين حال] وي اذعان مي كند استدلال هايي كه در نهايت، سرسخت ترين مخالفان ايراني امضا قرارداد را متقاعد به انجام مبادله ساخت بسيار نيرومند بود. اگر ايران باقي مانده نسخه هاي خطي شاهنامه را خريداري نكرده بود اين آثار تا به حال متلاشي شده بود؛ متن كتاب كه به لحاظ تاريخ ادبي از اهميت به سزايي برخوردار است و همچنين تسلسل زماني تقريبا نيمي از صفحه هاي آن كه از جنبه تاريخ هنر با ارزش مي باشد از ميان مي رفت. در صورت غفلت، خسارت غير قابل جبران به يكي از ارزشمندترين ميراث هاي فرهنگي ايران وارد مي شد. در مقايسه، جابه جايي اثر «دكونينگ» از اين مكان به مكان ديگر بدون هيچ گونه آسيبي صورت مي پذيرفت.
دكتر سميع آذر با برگزاري نمايشگاه «شاهكارهاي نگارگري ايران» در موزه اي كه اصولاً براي نمايش آثاري متفاوت بنا شده به كار بزرگي دست زده و شايد اكنون با ديدن خيل عظيم جوانان ايراني كه با دقت به تماشاي آثار مي پردازند تا حدودي احساس آرامش مي كند.
در حالي كه نسخه هاي به نمايش درآمده شاهنامه شاه طهماسب از درخشش خاصي برخوردارند، ديگر آثار نمايشگاه نيز در بردن گوي شوكت و عظمت در رقابت با آنها مي باشند.
برخي از اين آثار از نسخه هاي خطي شاهنامه بريده شده اند. با ارزش ترين آنها متعلق به كتابي است كه بين سال هاي ۱۴۹۳ و ۱۴۹۴ براي سلطان علي ميرزا، حاكم لاهيجان در شمال ايران، تهيه شده بود. اين كتاب كه قبل از سال ۱۹۲۹ از يكي از خانقاه هاي اهل تصوف در استانبول ربوده شده در حالي بازگردانده شد كه تعدادي از صفحه هاي نقاشي شده آن جدا گشته بود. اين نسخه ها بعدها سر از پاريس درآورد. اكنون نسخه هاي مزبور در سراسر اروپا و آمريكا پراكنده است. گالري «آرتور سكلر» در شهر واشنگتن در مجموع صاحب هفت نسخه از اين نسخه هاي خطي مي باشد.
اما چشمگيرترين آثار نمايشگاه كه از كتابخانه كاخ گلستان كه در سابق به عنوان كتابخانه سلطنتي ايران معروف بود به امانت گرفته شده است. صفحه هايي از مرقع مشهور كه نقاشي ها و نمونه هايي كمياب از آثار خطاطي توسط جهانگير، پادشاه هندوستان مغول(۱۶۲۷-۱۶۰۵)، در آن جمع آوري شده اكنون براي نخستين بار پس از «نمايشگاه هنر ايراني» لندن در سال ۱۹۳۶ در معرض نمايش قرار گرفته است. در صحنه اي ضيافت سلطنتي در باغ ترسيم شده و در صحنه اي ديگر از جنگ شترها، امضا بهزاد را يدك مي كشد، هنرمندي كه نام او براي ايرانيان همان ارزش و اعتبار را داراست كه لئوناردو داوينچي در نظر غربي ها.
يكي از با اهميت ترين نسخه هاي خطي متعلق به اواخر قرن شانزدهم نيز در نمايشگاه به چشم مي خورد. اين نسخه حاوي متن فارسي نسخه اي از «تاريخ جهان» است كه در اوايل قرن چهاردهم توسط رشيدالدين، وزيري كه به تاريخ نويسي روي آورد. به رشته تحرير درآمد. اثر مذكور كه توسط هنرمندان هندي آموزش ديده در سبك ايراني تذهيب شده است، منعكس كننده رويكرد زيبايي شناسي كاملاً جديدي مي باشد كه در جهاني ترين دربار شرق تكامل يافت. اين رويكرد موجب شد تا هنر و فرهنگ ايراني مشترك  ميان هندي ها و ايراني ها، از طريق آثار كنده كاري به ارمغان آورده شده از سوي ميسيونرها و مسافران غربي، به يك ميزان تحت تأثير غرب قرار گيرد.
مكاشفات صورت گرفته در طول نمايشگاه طعم و رنگ خاصي به آن بخشيده است. نسخه خطي پر احساسي از بوستان سعدي(سال ۱۵۵۴-۱۵۵۳) در بخارا براي مسئول كتابخانه سلطنتي سلسله ازبك تهيه شده است. متأسفانه مشخصات نسخه كه در آخرين صفحه اثر و همچنين در كتيبه بالاي قصر در يكي از نقاشي ها به چشم مي خورد فاقد جزييات بيشتر مي باشد. از بازديدكنندگان نمي  توان انتظار داشت تشخيص دهند كه اين نسخه از ملحقات مهم مكتب ناياب بخارا است.
نيمي از مشخصات، حتي چنانچه كاملاً اشتباه گرفته نشوند، به همين ترتيب از ابهام برخوردار هستند. صفحه  آغازين قرآني از دوره اسلامي هند كه در زمان حكومت جهانگير در حدود ۱۶۱۰-۱۶۰۵ تذهيب شده به عنوان اثري از دوره «تيموري» معرفي گشته است (اين نكته نشان دهنده آن مي باشد كه اين اثر ايراني بوده و به حدود صد سال پيش تر باز مي گردد). چندين نقاشي با عنوان «ناشناس» امضا شده اند. تبديل سال هاي قمري به ميلادي حدود صد سال اختلاف دارد. ترجمه هاي انگليسي كه به طور غريبي انجام شده اند هر از گاه غيرقابل درك هستند.
اينها اشتباهات كوچكي هستند كه در اين نمايشگاه تحسين بر انگيز كه فاقد كاتالوگ است به چشم مي خورند. برچسب هاي توضيح آثار نيز دچار همين اشتباهات مي باشند.
همچنان كه وارد محوطه باغ مجسمه  مي شوم مجسمه غول پيكر برنز «ماكس ارنست» با نگاه تمسخرآميز غيرعادي و خيره خود مرا به فكر وامي دارد. گرماي هوا نيز بدون ترديد خيره كننده است.

نگاهي به آثار تازه دكتر زهرا رهنورد به مناسبت نمايش در نگارخانه كمال الدين بهزاد
از بوم نقاشي تا بوم شيشه اي
000231.jpg
مهدي مكي نژاد(شكاري)
در نگاه اول شيشه ماده اي سخت، شكننده و غيرقابل انعطاف است. اما آثار جديد دكتر رهنورد نشان مي دهد كار روي بوم شيشه اي آنقدر هم سخت نيست كه سراغ آن نرفت و مي توان با اطلاع دقيق از اين ماده طبيعي به نحو مطلوب و شايسته استفاده نمود. البته با شناختي كه از اين هنرمند فرهيخته داريم چندان دور از انتظار هم نيست كه او را در اين حوزه نيز چون حوزه هاي تحقيق و پژوهش پيشرو ببينيم چرا كه او نخستين هنرمندي است كه كه نقاشي روي بوم شيشه اي را به نحو خاصي تجربه مي كند. هر چند سابقه استفاده از شيشه  به قبل از اسلام دوره ساساني مي رسد و نقاشي روي شيشه نيز به صورت ويتراي سابقه قبلي داشته و اكنون نيز هنرمندان زيادي هستند كه از شيشه استفاده مي كنند اما كارهاي اخير اين هنرمند ويژگيهايي دارد كه سابقه قبلي ندارد.
اگر نگاهي گذرا به آثار اين هنرمند بي افكنيم مشاهده مي كنيم كه او در دوران دانشجويي در دانشكده هنرهاي زيبا روي بوم هاي سفالي و سراميكي كار كرده و در حوالي سال هاي ۱۳۵۰ نيز روي بوم هاي عكاسي تجربه كسب كرده است و در ادامه آن تجارب روي بوم نقاشي و در عرصه مجسمه سازي به نقش آفريني پرداخته است و اكنون نيز بوم شيشه اي تجربه  تازه اوست.
به نظر مي آيد عوض كردن بوم ها و مواد مختلف در راستاي همزباني ماده با هنرمند است تا مركب مناسب بيايد براي رسيدن به عالم معني از اين حيث ماده نيز در هنر اسلامي با اهميت است به زعم خود اين هنرمند و كساني چون بوركهارت، كار هنرمند را «شرافت بخشيدن به ماده» مي دانند. از اين منظر ماده نيز همچون خود هنرمند بايستي راه اعتلا را طي و به مرز پختگي و كمال نائل آيد. در بينش هنر اسلامي اين دو بخش يعني صورت و معني از هم جدايي ناپذيرند لذا از اين نظر گاه هنرمند خيالش را بر مركب بوم شيشه اي نشانده  تا راه رسيدن به بي نشاني را هموارتر طي كند.
«تابي نشان نگردي از وي نشان نيابي»
با توجه به سختي كار و محدوديت هاي اجرايي در نقاشي روي بوم شيشه اي شايد اين ويژگي ها سبب شده تا بوم شيشه اي بر بوم نقاشي ترجيح داده شود:
۱- در بوم شيشه اي مخاطب حايل و فاصله اي را بين نقش و خودش حس نمي كند بيننده در تابلو حضور پيدا مي كند.
۲- در بوم شيشه اي بر خلاف بوم نقاشي كه دست هنرمند در انتخاب رنگ هاي گونه گون و تركيب آنها و ايجاد سايه روشن ها و بعد دادن آزاد است در بوم شيشه اي به لحاظ سختي زمختي و غيرانعطاف بودن شيشه  در مقايسه با قلم موي نقاش، هنرمند موجز، خلاصه و به دور از بعد و سايه روشن ها به خلق اثر هنري مي پردازد.
۳- قلمرو رنگها در بوم شيشه اي همانند آنچه در نگاره ها و نيز طبيعت به وضوح نمايان است، محدود بوده و رنگ ها به صورت خالصي استفاده مي شوند.
۴- بوم شيشه اي شفاف و بي رنگ است بدين معني كه قلب شيشه هويدا است اين بوم پشت و رو ندارد و ظاهر و باطنش يكسان و نمايان است لذا پاكي و زلالي شيشه همچون آب روان در خور توجه همگان است.
۵- نقش و رنگ و طرح همراه با بوم شيشه اي در كوره در هم آميخته و بر اثر حرارت در هم ممزوج و جدايي ناپذير مي شوند لذا صورت و معني جزو لاينفك هم مي شوند.
۶- در بوم شيشه اي هر كس مي تواند نقشي از بوم شود چرا كه مانند سطح بوم نقاشي توپر و مات نيست و پرده از حجاب اين بوم ها برداشته اند.
به هر جهت كارهاي اخير اين هنرمند كه در گالري كمال الدين بهزاد به نمايش گذاشته شده است به دور از نقد و نظر نيست و ما نيز به اين ديد به اين نمايشگاه نگاه مي كنيم.
كارهاي به نمايش گذاشته شده به سه بخش عمده تقسيم مي شوند:
۱- مجسمه هاي شيشه اي
۲- بوم هاي شيشه اي
۳- تابلوهاي نقاشي ديجيتالي
در مورد مجسمه هاي شيشه اي كه گاه از فلز نيز در آنها استفاده شده است هنوز جاي كار بسيار هست و با توجه به تعداد اندك كارها به نظر مي آيد هنرمند هنوز نياز به زمان بيشتري براي تكميل اين آثار دارد.
در باب بوم هاي شيشه اي دو نكته حائز اهميت است:
الف: تابلوهايي كه نقش ما و رنگ هاي روي بوم شيشه اي با چسب بي رنگ چسبانده شده اند اين سري كارها به دليل جدايي طرح، نقش از سطح بوم و منافات داشتن با ماهيت شيشه  كه بايستي حتماً در كوره اين اتفاقات بيافتد تا ماده در مسير طبيعي خودش به كمال برسد بين روح شيشه و اجزاء آن مفارقت ايجاد گشته است.
ب: تابلوهايي كه نقش و طرح در كوره به وسيله حرارت به هم آميخته و با سطح بوم يكي شده اند اين قبيل كارها نشان از پختگي و سير طبيعي به كمال رسيدن ماده دارد و اصالت آنها در همين است كه طرح و نقش و بوم به دور از دخالت ماده ديگري به هم مي رسند و در تركيبي ماندگار همديگر را كامل مي كنند. در مجموعه كارهاي ديجيتالي بيننده به عنوان دريافت كننده معني بين خود و اثر هنري حائل حس مي كند كه براي برطرف كردن آن بايستي راه حل مناسب تري يافت اين سري كارها در مقايسه با مجموعه بوم هاي شيشه اي مخاطب را در بازي معني و ماده چندان سهيم نمي كنند.
به لحاظ فضاي نمايشگاهي و ارائه كارها نيز تابلوها بايستي در روي زمينه سفيد به نمايش گذاشته شوند تا ماهيت و شفافيت آنها خدشه دار نشود و آثار تحت الشعاع زمينه بافت دار ديوار ها قرار نگيرند. در جمع بندي نكات مثبت و تلاش خستگي ناپذير اين هنرمند نشان از افق روشن و هنرنمايي او در اين عرضه را نويد مي بخشد و ان شاءالله اين نمايشگاه مي تواند فتح بابي از آغاز شيشه نگاري معاصر محسوب شود تا ناپيداهاي اين ماده اصيل بر هنرمندان اهل ذوق مكشوف شود و در پايان به اين نكته بسنده كنم كه بوم هاي شيشه اي با نقش هاي خالص و موجزشان بي شباهت به هايكوها نيستند.

معرفي نشريه
هنرهاي تجسمي ۲۲ منتشر شد
000237.jpg
بيست و دومين شماره از نشريه هنرهاي تجسمي ويژه ارديبهشت ۸۴ منتشرشد.
در اين شماره مي خوانيم: دانه هايي كه سر از خاك برمي دارند (سخن سردبير)، شمايل نگاري حضرت محمد (ص) (ترجمه هليا دارابي)، قلم يا قلمو (پژوهشي در روشهاي طراحي اواخر دوره صفويه- ترجمه: شروين فريد نژاد)، حكايت ني از نيزار تا مشق عشق (مقاله اي در باب معنويت قلم خوشنويسي از مهدي حاجي محمد فريماني )، عبار، راهي نو (نگاهي به مسئله طراحي حروف و خلق قلمهاي نو در گرافيك و صنعت چاپ- ترجمه: شروين فريد نژاد)، شهود، آموختني نيست (گفتگو با ديويد كارسن گرافيست- ترجمه: مريم خليلي)، هنر گرافيك، يك موزه عمومي است ( گفتگو با احمد آقا قلي- گرافيست و استاد دانشگاه)، عكس خوب يعني زيباترين و موثرترين تصوير (گفتگو با مسعود معصومي- عكاس)، نادار و عكاسي از ايرانيان (مقاله  اي كه به بررسي عكسهايي از ناصر  الدين شاه، اعتمادالسلطنه و...كه توسط نادار (نام مستعار گاسپار فليكس تور ناشون عكاس فرانسوي) گرفته شده است)،شاهكارهاي نگارگري ايران(گزارشي از نمايشگاه هنر نگار گري در موزه هنرهاي معاصر)، نقاشي جهان اسلام ( گزارشي از سومين دو سالانه نقاشي جهان اسلام- سيد ابراهيم حسيني)، بررسي و تحليل نقاشي معاصر جهان اسلام (عنوان مقاله اي از دكتر ايرج اسكندري كه با استفاده از منابع مكتوب، گزارشات اينترنتي و مشاهده آثار و دريافت شخصي خود نگاشته)، نمايشگاههاي فصل زمستان ۱۳۸۳ مركز هنرهاي تجسمي حوزه هنري و... نشريه هنرهاي تجسمي به مدير مسئولي حسن بنيانيان و سر دبيري دكتر حسيني راد كه در ۸۱ صفحه گلاسه و چهار رنگ طراحي و چاپ گرديد در پيشخوان روزنامه فروشي هاست.

هنر
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
فرهنگ
موسيقي
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  فرهنگ   |  موسيقي  |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |