نگاهي به آثار تازه دكتر زهرا رهنورد به مناسبت نمايش در نگارخانه كمال الدين بهزاد
از بوم نقاشي تا بوم شيشه اي
|
|
مهدي مكي نژاد(شكاري)
در نگاه اول شيشه ماده اي سخت، شكننده و غيرقابل انعطاف است. اما آثار جديد دكتر رهنورد نشان مي دهد كار روي بوم شيشه اي آنقدر هم سخت نيست كه سراغ آن نرفت و مي توان با اطلاع دقيق از اين ماده طبيعي به نحو مطلوب و شايسته استفاده نمود. البته با شناختي كه از اين هنرمند فرهيخته داريم چندان دور از انتظار هم نيست كه او را در اين حوزه نيز چون حوزه هاي تحقيق و پژوهش پيشرو ببينيم چرا كه او نخستين هنرمندي است كه كه نقاشي روي بوم شيشه اي را به نحو خاصي تجربه مي كند. هر چند سابقه استفاده از شيشه به قبل از اسلام دوره ساساني مي رسد و نقاشي روي شيشه نيز به صورت ويتراي سابقه قبلي داشته و اكنون نيز هنرمندان زيادي هستند كه از شيشه استفاده مي كنند اما كارهاي اخير اين هنرمند ويژگيهايي دارد كه سابقه قبلي ندارد.
اگر نگاهي گذرا به آثار اين هنرمند بي افكنيم مشاهده مي كنيم كه او در دوران دانشجويي در دانشكده هنرهاي زيبا روي بوم هاي سفالي و سراميكي كار كرده و در حوالي سال هاي ۱۳۵۰ نيز روي بوم هاي عكاسي تجربه كسب كرده است و در ادامه آن تجارب روي بوم نقاشي و در عرصه مجسمه سازي به نقش آفريني پرداخته است و اكنون نيز بوم شيشه اي تجربه تازه اوست.
به نظر مي آيد عوض كردن بوم ها و مواد مختلف در راستاي همزباني ماده با هنرمند است تا مركب مناسب بيايد براي رسيدن به عالم معني از اين حيث ماده نيز در هنر اسلامي با اهميت است به زعم خود اين هنرمند و كساني چون بوركهارت، كار هنرمند را «شرافت بخشيدن به ماده» مي دانند. از اين منظر ماده نيز همچون خود هنرمند بايستي راه اعتلا را طي و به مرز پختگي و كمال نائل آيد. در بينش هنر اسلامي اين دو بخش يعني صورت و معني از هم جدايي ناپذيرند لذا از اين نظر گاه هنرمند خيالش را بر مركب بوم شيشه اي نشانده تا راه رسيدن به بي نشاني را هموارتر طي كند.
«تابي نشان نگردي از وي نشان نيابي»
با توجه به سختي كار و محدوديت هاي اجرايي در نقاشي روي بوم شيشه اي شايد اين ويژگي ها سبب شده تا بوم شيشه اي بر بوم نقاشي ترجيح داده شود:
۱- در بوم شيشه اي مخاطب حايل و فاصله اي را بين نقش و خودش حس نمي كند بيننده در تابلو حضور پيدا مي كند.
۲- در بوم شيشه اي بر خلاف بوم نقاشي كه دست هنرمند در انتخاب رنگ هاي گونه گون و تركيب آنها و ايجاد سايه روشن ها و بعد دادن آزاد است در بوم شيشه اي به لحاظ سختي زمختي و غيرانعطاف بودن شيشه در مقايسه با قلم موي نقاش، هنرمند موجز، خلاصه و به دور از بعد و سايه روشن ها به خلق اثر هنري مي پردازد.
۳- قلمرو رنگها در بوم شيشه اي همانند آنچه در نگاره ها و نيز طبيعت به وضوح نمايان است، محدود بوده و رنگ ها به صورت خالصي استفاده مي شوند.
۴- بوم شيشه اي شفاف و بي رنگ است بدين معني كه قلب شيشه هويدا است اين بوم پشت و رو ندارد و ظاهر و باطنش يكسان و نمايان است لذا پاكي و زلالي شيشه همچون آب روان در خور توجه همگان است.
۵- نقش و رنگ و طرح همراه با بوم شيشه اي در كوره در هم آميخته و بر اثر حرارت در هم ممزوج و جدايي ناپذير مي شوند لذا صورت و معني جزو لاينفك هم مي شوند.
۶- در بوم شيشه اي هر كس مي تواند نقشي از بوم شود چرا كه مانند سطح بوم نقاشي توپر و مات نيست و پرده از حجاب اين بوم ها برداشته اند.
به هر جهت كارهاي اخير اين هنرمند كه در گالري كمال الدين بهزاد به نمايش گذاشته شده است به دور از نقد و نظر نيست و ما نيز به اين ديد به اين نمايشگاه نگاه مي كنيم.
كارهاي به نمايش گذاشته شده به سه بخش عمده تقسيم مي شوند:
۱- مجسمه هاي شيشه اي
۲- بوم هاي شيشه اي
۳- تابلوهاي نقاشي ديجيتالي
در مورد مجسمه هاي شيشه اي كه گاه از فلز نيز در آنها استفاده شده است هنوز جاي كار بسيار هست و با توجه به تعداد اندك كارها به نظر مي آيد هنرمند هنوز نياز به زمان بيشتري براي تكميل اين آثار دارد.
در باب بوم هاي شيشه اي دو نكته حائز اهميت است:
الف: تابلوهايي كه نقش ما و رنگ هاي روي بوم شيشه اي با چسب بي رنگ چسبانده شده اند اين سري كارها به دليل جدايي طرح، نقش از سطح بوم و منافات داشتن با ماهيت شيشه كه بايستي حتماً در كوره اين اتفاقات بيافتد تا ماده در مسير طبيعي خودش به كمال برسد بين روح شيشه و اجزاء آن مفارقت ايجاد گشته است.
ب: تابلوهايي كه نقش و طرح در كوره به وسيله حرارت به هم آميخته و با سطح بوم يكي شده اند اين قبيل كارها نشان از پختگي و سير طبيعي به كمال رسيدن ماده دارد و اصالت آنها در همين است كه طرح و نقش و بوم به دور از دخالت ماده ديگري به هم مي رسند و در تركيبي ماندگار همديگر را كامل مي كنند. در مجموعه كارهاي ديجيتالي بيننده به عنوان دريافت كننده معني بين خود و اثر هنري حائل حس مي كند كه براي برطرف كردن آن بايستي راه حل مناسب تري يافت اين سري كارها در مقايسه با مجموعه بوم هاي شيشه اي مخاطب را در بازي معني و ماده چندان سهيم نمي كنند.
به لحاظ فضاي نمايشگاهي و ارائه كارها نيز تابلوها بايستي در روي زمينه سفيد به نمايش گذاشته شوند تا ماهيت و شفافيت آنها خدشه دار نشود و آثار تحت الشعاع زمينه بافت دار ديوار ها قرار نگيرند. در جمع بندي نكات مثبت و تلاش خستگي ناپذير اين هنرمند نشان از افق روشن و هنرنمايي او در اين عرضه را نويد مي بخشد و ان شاءالله اين نمايشگاه مي تواند فتح بابي از آغاز شيشه نگاري معاصر محسوب شود تا ناپيداهاي اين ماده اصيل بر هنرمندان اهل ذوق مكشوف شود و در پايان به اين نكته بسنده كنم كه بوم هاي شيشه اي با نقش هاي خالص و موجزشان بي شباهت به هايكوها نيستند.
|