شنبه ۴ تير ۱۳۸۴
انديشه
Front Page

مقدمه اي بر انديشه هاي جرج هربرت ميد
منشأ رفتار
در ديدگاه« ميد» خود به واقعيتي اطلاق مي شود كه فقط در جريان تجارب و فعاليت هاي اجتماعي شكل مي گيرد. از اين رو داراي خصلت مضاعف عينيت يافتن به صورت يك شيء و مورد قضاوت ديگران قرار گرفتن است
000297.jpg
سينا كلهر
نظرات ميد به همان اندازه كه تحت تأثير مكتب رفتارگرايي واتسون، شكل گرفت، در تقابل با آن ساخته و پرداخته شد. رفتارگرايان در قالب مكانيسم محرك و پاسخ سعي در تبيين رفتارهاي انسان ها داشتند. آنها به آگاهي و تفكر انسان ها بهايي نمي دادند. بلكه انسان را جعبه توخالي مي دانستند كه صرفاً به محرك هاي بيروني پاسخ مي دهد. ميد در مخالفت با اين ديدگاه رفتارگرايان، توجه خود را به فرآيند آگاهي و استعداد تفكر انسان ها معطوف كرد. هر چند از ديد رفتارگرايان تفاوتي ميان انسان و حيوان وجود نداشت، اما ميد آنها را متمايز از هم درنظر مي گرفت و علت تمايز را در اين مي دانست كه «انسان داراي ظرفيت هاي ذهني است كه به او اجازه مي دهد تا در فاصله ميان محرك و واكنش، با استفاده از زبان تصميم بگيرد كه چه واكنشي بايد نشان دهد.» هرچند ميد سعي در تبيين فرايند آگاهي و درك معنا توسط كنشگران و چگونگي شكل گيري خود در كنشگران بود اما «افكار او را نمي توان واقعاً همچون يك نظريه براي تبيين آنچه مشاهده مي شود به كار گرفت، بلكه بيشتر مي توان از آن براي توصيف ساده آنچه مشاهده مي شود، استفاده كرد.»
ميد در تنها اثرش در ذهن، خود و جامعه، سعي در درك و توضيح ذهن، خود و جامعه دارد. هر چند او كارش را با فرض رفتار گرايانه واتسوني آغاز مي كند كه «روانشناسي اجتماعي با فعاليت مشاهده پذير- يعني كنش و كنش متقابل اجتماعي- سر و كار دارد» اما برخلاف آنها «رفتارگرايي را در دو جهت ذهن و جامعه بسط مي دهد.» مقاله حاضر به اين موضوع مي پردازد.
ذهن
ميد  «ذهن» انسان را فراگردي مي دانست كه تفاوت كيفي بسيار مهمي با جانوران ديگر دارد. اين فراگرد در ميان محرك ها و پاسخ ها به طور تعمدي دخالت مي كند و جريان و شكل پاسخ ها را تحت تأثير قرار مي دهد. به خاطر وجود «ظرفيت هاي ذهني» است كه امكان «نماد پردازي» فراهم مي شود و نمادها براي انسان ها با معنا مي شوند. از نظر او زبان همچون سيستمي است كه قابليت ايجاد، ذخيره كردن و كاربرد را داراست و وجه مميزه انسان از حيوان به شمار مي رود. بنابراين اين زبان است كه «ذهن» را به وجود مي آورد. «ذهني» كه از ديدگاه ميد «گفت وگوي داخلي انسان با خودش از طريق نمادهاي معني دار، تعريف مي شود.» (۱) مسأله اساسي اين فراگردي تعمدي اين است كه كنشگر مي تواند در جريان كنش متقابل، نقش ديگران را بپذيرد و از اين طريق معناي آنچه را كه مي گويند و عمل مي كند، دريابد. از اين روي لازمه زندگي اجتماعي، داشتن نمادهاي معني دار مشتركي است كه براي همگان معناي يكساني داشته باشد تا «در آدم هايي كه اين نمادها را به كار مي برند و نيز كساني كه در برابر آنها واكنش نشان مي دهند، واكنشي يكسان»(۲) برانگيزد تا فرايند تفكر و كنش متقابل آسان شود. هر چند معاني از طريق« خود را به جاي ديگري گذاشتن »درك مي شود، اما معاني از موقعيت اجتماعي برمي خيزد. بنابراين اين عمل« درصورتي معنا مي يابد كه كنشگر از طريق اداي كنشگر ديگر، رفتار منتج از آن ادا را تشخيص دهد. »(۳)
اگر كنشگر در تشخيص رفتارسنج از آن ادا دچار اشتباه شود، سعي در تصحيح ادراك خود خواهد داشت. در هر حال عامل تعيين كننده« در فراگرد تفكر، توانايي براي پرهيز موقتي از كنش است. »(۴) يعني برخلاف آنچه رفتارگرايان معتقد بودند كه بين محرك و پاسخ هيچ فرآيندي وجود ندارد، ميد معتقد است كه در ميان محرك و پاسخ فرآيندي وجود دارد كه او آن را ذهن مي نامد. به دليل وجود همين فرآيند، انسان پيش از آن كه بلافاصله در برابر محركي از خود پاسخ دهد، مي تواند پاسخ خود را به تأخير اندازد و با سبك و سنگين كردن راه هاي گوناگون و پيامدهاي پاسخ هاي مختلف، پاسخ مناسب را از خود نشان دهد.« همين امر به انسان اين توانايي بي همتا را مي بخشد كه كنش خود را سازمان داده و آن را تحت نظارت داشته باشد. «(۵)
خود
يكي ديگر از مفاهيم اصلي نظريه ميد مفهوم« خود »است. در ديدگاه ميد« خود به واقعيتي اطلاق مي شود كه فقط در جريان تجارب و فعاليت هاي اجتماعي شكل مي گيرد. از اين رو داراي خصلت مضاعف عينيت يافتن به صورت يك شيء و مورد قضاوت ديگران قرار گرفتن است. علاوه بر آن ميد مفهوم «خود» را به دو بخش فاعلي(I) و مفعولي (Me) تقسيم مي كند، تا بين هويت فردي و اجتماعي شخص تمايز قائل شود. »اين دو بخش شامل فراگردهايي مي شوند كه در درون خود جريان دارند.« من فاعلي نمايانگر حساسيت «پاسخ» اندام به وجهه نظر ديگران است و من مفعولي مجموعه اي سازمان يافته از نظرات متظاهر ديگران است. يعني وجهه نظر ديگران، سازمان من مفعولي را تشكيل مي دهد. عناصر منحصر به فرد سازمان نيافته و غيرقابل پيش بيني. «خود» و حركات آتي «خود» من فاعلي يا خلاق را در موقعيت هاي اجتماعي به وجود مي آورند.»
به عقيده ميد» من خلاق در فرد آن چيزي است كه هرگز كاملاً قابل برآورد نيست، من اجتماعي، من خلاق را اقتضاء مي كند، اما من خلاق مغاير آن چيزي است كه موقعيت ايجاب مي كند. در عوض من مفعولي يا اجتماعي حاصل مجموعه اي از رفتارهاي شكل گرفته است كه فرد آن را آموخته است. بر اين اساس من اجتماعي تبلور ارزش ها و اخلاقيات جامعه بوده كه مورد پذيرش قرار گرفته است. درواقع من اجتماعي، ساز و كار همنوايي و كنترل اجتماعي است. اگر اعمالي برخلاف ارزش ها و قوانين اجتماعي از شخص سربزند، من اجتماعي عكس العمل نشان داده، به مخالفت خواهد پرداخت. از اين رو «خود» محصول رابطه ميان من و در من است.» (۶)
بنابراين اگر چه منشاء رفتار «خود»  انگيزه و تقليد است، ليكن در مراحل بعدي آگاهي و تفكر در حين پويش اجتماعي از اهميت خاصي برخوردار مي شود و در تشكيل «خود» نقش اساسي را ايفا مي كند. از نظر او «خود» مانند ذهن، يك شناخته عيني نيست بلكه فراگرد آگاهانه اي است كه ابعاد گوناگون دارد:
۱- توانايي واكنش در برابر خود، به همان سان كه ديگران در برابر او واكنش نشان مي دهند.
۲- توانايي واكنش در برابر خود به همان سان كه جمع، يا ديگري تعميم يافته، در برابرش واكنش نشان مي دهند.
۳- توانايي مشاركت در گفت وگوي شخصي با ديگران
۴- توانايي هشياري در مورد آنچه كه شخص دارد مي گويد و كاربرد اين هشياري براي تعيين آن چه كه در مرحله بعد بايد انجام داد.
« ميد»ميان رفتار آشكار و رفتار پنهان تمايز قايل مي شود.» رفتار پنهان همان فراگرد تفكر است كه معاني و نمادها را در برمي گيرد. رفتار آشكار، رفتاري است كه يك كنشگر عملاً انجام مي دهد. به هر روي، بيشتر رفتارهاي انساني مستلزم هر دو نوع رفتارند. »(۹) هرچند رفتار پنهان براي ميد و ديگر نظريه پردازان كنش متقابل بيشترين اهميت را دارد. در نظر آنها«انسان ها در فراگرد كنش متقابل اجتماعي، به گونه اي نمادين معناهايي را به ديگران انتقال مي دهند. ديگران اين نمادهاي معني د ار را تفسير مي كنند و بر پايه تفسيرشان از اين نمادها، واكنش نشان مي دهند. به عبارت ديگر، كنشگران، حين كنش متقابل اجتماعي، در فراگرد نفوذ متقابل قرار مي گيرند. »(۱۰) به همين دليل« انسان ها نيازي به اين ندارند كه معاني و نمادهايي را كه از بيرون به آنها تحميل مي شود، بپذيرند. انسانها بر پايه تفسير مشخص شان از موقعيت، مي توانند معاني و وجوه معناي تازه اي را ساخته و پرداخته كنند.»(۱۱)
نتيجه گيري
همان طور كه در بحث از اصول نظريه« ميد»آشكار شد، شباهت ها و پيوندهاي نزديكي ميان نظريه ميد و نظريه كنش وجود دارد. جان كلام ميد در اين است كه كنش متقابل ميان افراد زماني اتفاق مي افتد كه طرفين كنش، معاني مشتركي را داشته باشند و با تبادل اين معاني، رفتارها و كردارهاي خود را بامعنا سازند، رفتار، دو جنبه پنهان و آشكار دارد.« خود» نيز دو بخش فاعلي و مفعولي دارد. خود مفعولي كه از طريق ارزش ها و هنجارهاي اجتماعي شكل مي گيرد، رفتارهايي را مجاز مي كند كه در قالب همان ارزش ها و هنجارها داراي معنا است، همچنين وجود داشتن كنش متقابل معين در بين افراد مشخص نشان از وجود و شكل گيري خود مفعولي در ميان آنها است.

*منابع در دفتر روزنامه موجوداست.

تازه هاي انديشه

گلچين عرفاني امام خميني(ره)
000294.jpg
دكتر هادي وكيلي، پژوهشكده امام خميني و انقلاب اسلامي، قيمت ۱۶۰۰ تومان.
با توجه به كثرت رو به فزوني علاقه مندان به مباحث كلاسيك و اصيل عرفان اسلامي و به ويژه نظر به لزوم آگاهي و درك راست و درست پژوهشگران، دانشجويان و علاقه مندان عرفان اسلامي از آثار و آراء عارفان اسلامي و دسترسي آسان به آنها، تدوين مجموعه هايي كه بتواند به شكلي مناسب به رفع اين نياز بپردازد، امر ضروري و غيرقابل ترديد مي نمايد. كتاب حاضر شامل پنج بخش مي باشد كه هر كدام تحت عنوان خاصي به موضوعي خاص در عرفان اسلامي مي پردازد و هر بخش شامل چند گزيده با زير عنوان هاي مربوط است كه از آثار مختلف عربي حضرت امام كه در آن زمينه مطرح تر هستند بر گرفته شده است. در هر بخش پس از اتمام گزيده ها، پرسش هايي از اين متون با عنوان «پرسش هاي نمونه» و در پايان، يادداشت هاي آن بخش ارايه شده است.
عناوين پنج بخش يادشده به ترتيب وجودشناسي، اسماء و صفات الهي، تجليات الهي، عوالم كلي و حضرات خمس الهي و اعيان ثابته است. همچنين نمايه آيات، ابيات، اعلام و روايات ذكر شده در انتهاي كتاب براي جست وجوي مدخلي خاص بسيار مفيد به نظر مي رسد. سرانجام اين كه به نظر مي رسد كتاب گلچين عرفاني امام خميني(رض) كه در ۲۶۱ صفحه تنظيم شده است براي اين كه كتابي درسي براي دانشجوياني باشد كه قصد گذراندن يك دوره مطالعاتي منظم در عرفان اسلامي را دارند، مفيد فايده باشد.
نودمين شماره مجله علمي- تخصصي معرفت
000291.jpg
اين مجله كه به صاحب امتيازي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) و مدير مسئولي استاد مصباح يزدي است سرمقاله خود را به مبحث اخلاق و عرفان اسلامي اختصاص داده است. در بخش اصلي مجله كه عناوين مقالات ويژه علوم سياسي (ويژه اين شماره) فهرست شده است، انديشه سياسي شيعه و خطر ارتجاع و التقاط، مردم سالاري ديني از ديدگاه آيت الله مصباح يزدي،  آسيب شناسي نظام هاي سياسي و نظام سياسي مطلوب از ديدگاه افلاطون، مهدويت و جهاني سازي، تحول دولت در عصر جهاني شدن، بررسي تطبيقي انقلاب اسلامي ايران و انقلاب نيكاراگوا، نظريه هاي انقلاب و انقلاب نظريه ها، پاپ بنديكت شانزدهم راتسينگر قديم يا جديد و... و در بخش آخر اين مجله نيز بخشي با عنوان از مقولات ديگر مقاله اي را به نام شهيد مطهري و آموزه هاي عرفاني چاپ كرده است.

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   سياست  |   سينما  |   فرهنگ   |
|  ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |