افشاي بحث هاي آمريكا و انگليس پيش از جنگ عراق
رازهاي دو هم پيمان
نيوزويك - ترجمه: نيلوفر قديري
|
|
|
|
بيش از دو سال از جنگ عراق مي گذرد اما هنوز بحث هاي پيرامون آن مانند خود جنگ در خيابان هاي بغداد، ادامه دارد. اين جنگ چند سياستمدار اروپايي را از قدرت بركنار و يا در آستانه شكست انتخاباتي قرار داد اما شايد از همه بيشتر باعث كاهش محبوبيت و لطمه به اعتبار توني بلر نخست وزير انگليس شد. نمايندگان مجلس انگليس او را به خاطر دروغگويي شايسته ادامه حكومت ندانستند و براي استيضاحش امضا جمع كردند. انتخابات اخير در انگليس اما به كمك شرايط خوب اقتصادي اين كشور به ابقاي بلر و حزبش در قدرت و البته با اكثريتي كمتر از گذشته منجر شد.
اكنون ماجراي تازه اي در رسانه هاي جهان مطرح شده و آن اسناد دولتي دو سال پيش انگليس است كه نشان از اختلاف نظر لندن و واشنگتن از همان ابتداي شروع جنگ عراق دارد.
به نظر مي رسد، انگليسي هاي سياستمدار، خود اين اسناد را فاش كرده و در اختيار رسانه هاي كشورشان قرار داده اند تا اندكي از فشارهاي داخلي كاسته شود.
جورج بوش و توني بلر درباره عراق همواره تصوير دو هم پيمان بي نقص را به نمايش گذاشته اند كه هر دو مصمم به به پايان رساندن اين نبرد هستند. اما علي رغم اين نمايش هاي عمومي، روابط خصوصي دوران جنگ ميان آمريكا و انگليس چندان هم بدون تنش و آرام نبوده است.
مجموعه اي از يادداشت هاي محرمانه دولت انگليس كه به دست مايكل اسميت روزنامه نگار انگليسي رسيده و اخيرا در اينترنت منتشر شده است، نشان مي دهد كه جدال ديپلماتيك خاموشي ميان اين دو دولت پيش از جنگ عراق و در خلال آن جريان داشته است.
در اين يادداشت ها دستياران ارشد بلر ابراز نگراني كرده اند كه پيش نويس طرح بوش براي حمله به عراق با عجله تهيه شده، بيش از اندازه خوش بينانه و از نظر حقوقي آسيب پذير است. مقامات انگليسي درباره محتواي اين اسناد اظهارنظري نكرده اند، اما درستي آن را تكذيب نكرده و بعضي حتي از درز كردن آن به بيرون ابراز خوشنودي نموده اند. اين يادداشت ها نشان داده است كه انگليسي ها درباره نادرست از آب درآمدن وقايع در جنگ و عواقب آن نگران بوده و اين نگراني را ابراز كرده اند.
يكي از اين اسناد كه مربوط به دفتر داونينگ استريت (دفتر نخست وزير انگليس) است، نگراني زيادي ايجاد كرده است. در اين سند دقايقي از نشست ۲۳ ژوئيه سال ۲۰۰۲ ميان بلر و مشاوران ارشد او به صورت مكتوب آورده شده است. «ريچارد ديرلاو» رئيس سرويس اطلاعات خارجي انگليس (MI6) در اين نشست از سفر خود به واشنگتن گزارشي ارائه مي كند. در متن مكتوب مطالعات اين نشست به نقل از ديرلاو آمده است: «بوش مي خواهد صدام را با اقدام نظامي و با توجيه تروريسم و سلاح كشتار جمعي بركنار كند؛ اما اطلاعات و حقايق با اين سياست نمي خواند. آمريكا صبر و تحمل طي كردن مسير سازمان ملل را ندارد... در واشنگتن كسي درباره عواقب و پيامدهاي اين واقعه حرفي نمي زند و بحث نمي كند.»
فعالان ضدجنگ اين اسناد را انگيزه اي جديد براي خود مي دانند و مي گويند اين اسناد ثابت مي كند بوش اطلاعات را دستكاري كرده و آن لحظه اي كه بر استفاده از زور به عنوان آخرين راه حل تأكيد مي كرده، تصميم خود را براي حمله به عراق گرفته بوده است.
اما وقتي اين اسناد و مكتوبات را كنار هم بگذاريم، ماجراي پيچيده تري را درمي يابيم. تيم بوش شايد خيلي زودتر به اين تصميم رسيده بود كه صدام سلاح كشتار جمعي دارد، اما انگليسي ها هم همين فكر را مي كردند. بلر و مشاورانش هم بر اين عقيده بودند كه صدام بايد بركنار شود. نگراني آنها فقط اين بود كه آمريكايي ها به شيوه غلطي وارد جنگ مي شوند. بلر و دستيارانش بر اين اعتقاد بودند كه انگليس اگر از همان ابتدا در كنار بوش قرار بگيرد، مي تواند شيوه جنگ و برنامه ريزي و اجراي آن را تحت نفوذ بگيرد. در ۲۲ مارس ،۲۰۰۲ يك ديپلمات بلندپايه انگليسي به جك استراو وزير خارجه توصيه كرد: «نخست وزير (بلر) با شريك شدن در هدف بوش مي تواند در اتخاذ تصميمات خوب كمك كند و چيزهايي به او بگويد كه اطرافيانش در واشنگتن به ذهنشان نمي رسد.» اما اسناد تازه فاش شده نشان مي دهد كه اين مشاور اشتباه كرده است.
دستياران و اطرافيان بلر اعتقاد داشتند كه توجيه شروع جنگ بر پايه زرادخانه هاي سلاح كشتار جمعي به تنهايي و يا ارتباط صدام با القاعده، كار بسيار دشواري است. دفتر كابينه انگليس در ۸ مارس ۲۰۰۲ نوشته است، تحريم ها عليه عراق برنامه هسته اي صدام را «كاملا متوقف» كرده و تلاش اين كشور در توليد سلاح بيولوژيك را هم با مشكل روبه رو كرده است... «صدام در تهديد همسايگانش جدي و موفق نبوده است.»
در بخش ديگر اين گزارش آمده است، عراق به توليد سلاح كشتار جمعي ادامه مي دهد اما «اطلاعات ما» درباره اين موضوع ضعيف و اندك است.
نويسندگان اين گزارش چنين نتيجه گيري كرده اند كه، «اين روزها و در سال هاي اخير تهديد استفاده از سلاح كشتار جمعي توسط صدام بيشتر از گذشته نيست و مدرك تازه اي از شركت صدام در تروريسم بين المللي به دست نيامده است.» مشاوران بلر با توجه به اين گزارش نوشته اند: بنابراين توجيهي براي اقدام عليه عراق براساس توجيه دفاعي، وجود ندارد.
اما در تابستان ،۲۰۰۲ بعضي در محفل داخلي بلر چنين نتيجه گيري كرده كه بوش تحت نفوذ انگليس نيست. در سندي به تاريخ ۲۱ ژوئيه آن سال آمده است، در نشست بهار گذشته ميان بوش و بلر در مزرعه شخصي رئيس جمهور آمريكا، بلر به بوش گفته است كه از اقدام نظامي براي «تغيير رژيم» حمايت مي كند اما اين حمايت مشروط به شرايطي است. بلر از بوش خواسته است كه براي ايجاد ائتلاف و پيش از نااميد شدن از تلاش بازرسان تسليحاتي سازمان ملل تلاش جدي كند.
انگليسي ها مي دانستند كه بوش اين شرايط را محقق نمي كند اما در ماه هاي بعد به دولت بلر هشدار دادند كه ممكن است آمريكا وارد اقداماتي شود كه حمايت از آن دشوار باشد.
با اين حال بلر در كنار بوش ماند. انگليسي ها اميدوار بودند كه در بازسازي عراق نقش بيشتري داشته باشند. اما بعدها خود را در حاشيه ديدند و شاهد بودند كه پست هاي ارشد در بغداد به نزديكان بوش مي رسد. اين درحالي بود كه انگليسي ها با توجه به سال ها تجربه و تخصص خود (در خاورميانه) اميدوار بودند كه آنها اين پست ها را به دست آورند. بعضي مقامات انگليسي رفته رفته در محافل خصوصي گفتند كه لندن شريك كوچك تر است و تا وقتي دهانش بسته باشد در همين جايگاه باقي مي ماند.
بلر و تيم او هرگونه نارضايتي از اين دست را پنهان مي كردند. اما با شدت گرفتن ناآرامي ها در عراق، گوشه هايي از اين نارضايتي ها بروز كرد. عدم محبوبيت جنگ در انگليس از نظر سياسي به بلر لطمه زد و حزب كارگر او در انتخابات اخير، ۹۵ كرسي را در پارلمان از دست داد. فرماندهان نظامي انگليس شروع به مطرح كردن احتمال انتقال نيروهايشان از عراق به افغانستان كرده اند. اين به آن معني نيست كه نخست وزير انگليس قصد نيمه كاره رها كردن كار را دارد. يكي از مقامات نزديك به بلر بدون ذكر نام خود مي گويد: «نخست وزير هنوز به برنامه هاي بوش اعتقاد دارد و اين اعتقاد او بيشتر از همه نزديكان و اطرافيانش در لندن است.»
|