دوشنبه ۶ تير ۱۳۸۴ - - ۳۷۳۳
اژدهايي به نام كنكور
000726.jpg
عليرضا آشوري
كنكور عامل استرس زايي است كه مي تواند مزمن شده و وضعيت بدني فرد را كاملا به هم بريزد حتما در دور و اطراف افرادي را ديده ايد كه هنگام كنكور مريض شده اند بيماري اين افراد عمدتا به دليل استرس است
در حال حاضر بعد از انتخابات رياست جمهوري بزرگترين دغدغه حال حاضر جوانان و نوجوانان ايراني بدون شك كنكور دانشگاه هاي سراسري و دانشگاه  آزاد است يعني رقابتي بسيار سنگين و توانفرسا براي ورود به دانشگاه كه طي اين هفته و هفته بعد برگزار خواهد شد.
كنكور شايد پراسترس ترين مرحله زندگي هر جوان ايران باشد. ورود به دانشگاه و رشته دلخواه كاري است بسيار دشوار كه ممارستي فوق العاده و تلاشي چشمگير را طلب مي كند. بارها در مورد لزوم يا عدم لزوم وجود كنكور صحبت شده است ولي به نظر مي رسد باتوجه به شرايط آموزش عالي كشور، كنكور در حال حاضر تنها راه عملي سنجش و معيار ورود داوطلبان به دانشگاه باشد.
داوطلبان كنكور، بخصوص آنهايي كه وضعيت درسي خوب (نه متوسط و ضعيف ونه عالي) داشته اند طي حدود يكسال درس خواندن فشرده براي كنكور سراسري، استرس بسيار زيادي را تحمل مي كنند و هرچه به زمان برگزاري كنكور نزديك تر مي شويم، استرس تمامي داوطلبان افزايش مي يابد به حدي كه برخي از دانش آموزان در نزديكي كنكور از شدت استرس بيمار مي شوند.
امروز همه مي دانند كه استرس مقوله مخرب و ناخوشايندي است كه عوارض فراواني را با خود به همراه دارد و بايد تا حداكثر ممكن از آن دوري كرد ولي به طور عملي، مقابله با استرس بسيار دشوار است. دانشمندان معتقدند اصلي ترين راه برطرف كردن استرس، از بين بردن يا دوري كردن از عامل آن است ولي در بسياري از موارد اين كار واقعا امكانپذير نيست.
در مورد داوطلبان كنكور، همان درس خواندن خود مي تواند يك عامل استرس زا محسوب شود. نزديك شدن زمان كنكور و تصور تلنبار شدن دروس، اين استرس را تشديد مي كند. اضطراب رقابت سنگين براي ورود به دانشگاه هم مزيد برعلت مي شود. اين استرس مي تواند توان واقعي هر كسي را تا حد قابل ملاحظه اي تخريب كند به شكلي كه يك داوطلب ورود به دانشگاه هنگام امتحان قادر نيست حتي از نصف توان علمي خود استفاده كند.
در پزشكي استرس نوعي تروما يا آسيب محسوب مي شود. در اين حالت فعاليت بيش از حد اعصاب سمپاتيك و پاراسمپاتيك مي تواند باعث بروز عوارضي نظير تپش قلب، اختلالات گوارشي مثل حالت تهوع، استفراغ يا اسهال يا تب و لرز شود. از سوي ديگر استرس شديد و مزمن باعث تضعيف سيستم ايمني مي شود و مي تواند فرد را مستعد ابتلا به بيماري كند. كنكور عامل استرس زايي است كه مي تواند مزمن شده و وضعيت بدني فرد را كاملا به هم بريزد. حتما در دور و اطراف افرادي را ديده ايد كه هنگام كنكور مريض شده اند. بيماري اين افراد عمدتا به دليل استرس است.
از ظواهر امر اين  طور برمي  آيد كه اين استرس اجتناب ناپذير است. تا ميزان قابل ملاحظه اي هم همين  طور است ولي راه مقابله با آن مي تواند متفاوت باشد. بسياري از داوطلبان در نزديكي كنكور براي كاهش اضطراب خود از داروهاي آرامبخش بخصوص در شب كنكور استفاده مي كنند. عوارض استفاده از اين داروها به مراتب بيشتر از فوايد آنهاست چون داروهاي آرامبخش به طور ذاتي شخص را دچار خواب آلودگي مي كنند و اين حالت لختي و خواب آلودگي مي تواند تا 24ساعت در بدن فرد باقي بماند. بدين ترتيب نه تنها كمكي نمي كند بلكه وقت فراواني از داوطلب را نيز خواهد سوزاند؛ وقتي كه از طلا ارزش بيشتري دارد.
يكي از مهمترين راهكارهاي مقابله با اين استرس، آرام كردن فضاي خانه و محل سكونت است. والدين در اين ميان نقش بسيار مهم و تعيين كننده اي بر عهده دارند. آنها مي توانند با ايجاد فضايي آرام و به دور از هرگونه تنش، پرهيز از مقايسه فرزند خود با ديگران، تهييج و در عين حال داشتن توقعي معقول از فرزند كمك موثرتري براي كاهش اضطراب داوطلبان باشند. در اين بين توقع غير معقول، مقايسه كردن با افراد ديگر و بي اعتنايي به فرد مي تواند عوارض جبران ناپذيري به همراه داشته باشد و والدين بايد كاملا از اين مسائل پرهيز كنند.
بسياري از داوطلبان كنكور از شدت استرس نمي توانند درست غذا بخورند. غذا نخوردن به حد كافي جدا از تمام عوارض بدني، توان ذهني را نيز كاهش مي دهد. كسي كه غذاي كافي نخورده، قادر نيست درست و دقيق درس بخواند، چون درس را خوب نمي فهمد، مضطرب مي شود و بيشتر مي خواند، اما چون اشكال كار از جاي ديگر است، دور باطلي ايجاد مي شود كه داوطلب بخت برگشته نمي تواند آن را چاره كند؛ دليل آنهم كمبود موادغذايي بخصوص قند و پروتئين است. داوطلبان كنكور به دليل فعاليت ذهني فراوان نياز مبرمي به موادقندي دارند و بايد موادقندي و نشاسته اي كافي مصرف كنند. در عين حال وقتي كسي مي خواهد درس بخواند به توان بدني مناسبي نياز دارد كه جدا از مواد قندي، مصرف پروتئين كافي را نيز طلب مي كند. بنابراين داوطلبان كنكور بايد در رژيم غذايي خود حتما از قند، نشاسته و انواع پروتئين هاي حيواني و گياهي استفاده كنند.
استراحت كامل نيز نقش انكار ناشدني در كاهش استرس و بالا بردن توان بدني و ذهني دارد. بسياري از داوطلبان در نزديكي كنكور به اندازه كافي نمي خوابند و حتي براي بيدار ماندن از موادغذايي يا داروهاي محرك استفاده مي كنند. اين كار كاملا غلط است. توجه كنيد كه هيچ ماده شيميايي و غيرشيميايي نمي تواند مثل خواب طبيعي و كافي، توان از دست رفته را به بدن بازگرداند. مصرف داروهاي محرك كه فرد را بيدار نگه مي دارد عوارض بسيار زيادي دارد. اين داروها گرچه فرد را بيدار نگه مي دارد، اما تمركز حواس را بشدت كاهش مي دهند در عين حال حالتي شبيه اضطراب يا افسردگي بعد از خاتمه تاثير دارو بروز مي كند. يك مشكل بسيار مهم اين است كه داروهاي محرك، فشار خون و ضربان قلب را بالا مي برند، كه مي تواند براي افرادي كه به طور ذاتي عصبي مزاج هستند، عوارض خطرناك قلبي – عروقي را به همراه داشته باشد، مصرف بيش از حد چاي و قهوه هم مضرات خاص خود را دارد و آنقدر تكرار شده كه ديگر همه از آن اطلاع دارند. پس سعي كنيد به حد كفايت استراحت كنيد تا هم اضطراب كمتري داشته باشيد و هم از لحاظ بدني و ذهني قواي از دست رفته شما تامين شده باشد. در اين بين يك مسئله مهم ولي شايد در وهله اول بي ربط، حفظ توان بدني با ورزش است. شايد بگوييد ما وقتي براي ورزش نداريم، ولي 30دقيقه نرمش وقتي از شما تلف نمي كند، در عوض توان بدني شما را آنقدر افزايش مي دهد كه بتوانيد 4ساعت پيوسته و بي حركت روي صندلي بنشينيد و تست بزنيد. بسياري از داوطلبان هنگام كنكور به دليل تحليل رفتن قواي جسماني هنگام آزمون قادر نيستند درست به سئوالات پاسخ دهند.
جدا از اين ،نقش نرمش هاي سبك در كاهش اضطراب و استرس اثبات شده است. شب كنكور درس خواندن را كنار بگذاريد چون نه تنها چيزي به معلومات شما اضافه نمي كند، بلكه صرفا اضطراب و استرس را افزايش مي دهد. شب كنكور غذاي كافي بخوريد و زود بخوابيد تا صبح روز كنكور مشكل كم خوابي نداشته باشيد. همه كارشناسان مي گويند كنكور عامل تحليل برنده استعداد جوانان است ولي اوضاع فرقي نمي كند. براي غلبه بر اين وحشت داوطلبان فقط بايد به خودشان متكي باشند.

... و دوباره اين جذام كهنه
000684.jpg
در بين بيماري هاي باستاني، يكي از قديمي ترين و معروف ترين آنها، بيماري جذام است كه در عامه مردم ايران به آن خوره مي گويند. جذام (Leprosy)، يك بيماري سيستميك مزمن و مخصوص انسان است كه اغلب با ضايعات پوستي يا نقاط فاقد حس مشخص مي شود. منشا اين بيماري را مي توان با پيدايش انسان هاي اوليه هم زمان دانست. به دشواري مي توان مبدا بيماري جذام را مشخص كرد. چيني ها از 500 سال قبل از ميلاد مسيح اين بيماري را مي شناختند. اين بيماري 1350 سال قبل از ميلاد مسيح در مصر باستان شرح داده شد كه قديمي ترين توصيف اين بيماري به شمار مي رود. در ترجمه نوشته هاي مذهبي يهودي به زبان يوناني، 150 سال قبل از ميلاد مسيح، واژه لپره (Leprae) به كار برده شده است. اگر فيلم بن هور، ساخته عظيم ويليام وايلر را به خاطر داشته باشيد، مادر و خواهر بن هور به دليل ابتلا به جذام طرد و به دره جذامي ها منتقل مي شوند تا در انتهاي فيلم با معجزه اي الهي، بيماري شان شفا يابد. در گذشته - و شايد همين امروز هم - متاسفانه جذامي ها مطرود جامعه محسوب مي شدند و خيلي سريع آنها را از اجتماع طرد مي كردند. براي جذامي ها همواره محل هاي زندگي خاصي در نظر گرفته مي شد و شايد خودشان هم ترجيح مي دادند كه با آن چهره هاي از ريخت افتاده در جامعه ظاهر نشوند.
سال 1874 هانسن، پزشك نروژي 9 سال قبل از اينكه رابرت كخ، باسيل سل را كشف كند، عامل بيماري جذام را در ضايعات برآمده بدن يك بيمار جذامي يافته و اين باكتري را به عنوان نخستين باكتري آسيب رسان در تاريخ علم پزشكي شرح داد. به رغم مخالفت هاي بسيار، هانسن ثابت كرد كه اين بيماري مسري است، گرچه صفات مشخصه و شباهت آن به باسيل سل تا چندين سال بعد ناشناخته باقي ماند. عامل بيماري جذام يا مايكو باكتريوم لپره، فقط براي انسان بيماري زا بوده و هنوز گزارش علمي مستدلي از ابتلاي حيوانات به اين بيماري وجود ندارد. دوره نهفتگي اين بيماري از چند ماه تا چندين سال متغير است و حتي به 40 سال هم مي رسد، ولي به طور متوسط اين دوره دو تا چهار سال است. سير بيماري مزمن بوده، شروع آن بسيار آرام و به آهستگي صورت مي گيرد. راه سرايت بيماري بدرستي مشخص نيست، ولي به احتمال قوي از راه دستگاه تنفسي فوقاني (مخاط بيني) و خراش پوست صورت مي گيرد و نياز به تماس نزديك و طولاني دارد. احتمال دارد حشرات نيز در سرايت آن دخالت داشته باشند. شير مادران جذامي نيز حاوي مقدار زيادي باكتري است كه مي تواند باعث انتقال آن شود. ضايعات اوليه در نسوج سرد و سطحي بدن، خصوصا پوست، اعصاب سطحي، بيني، حلق، چشم و بيضه بيشتر ظاهر مي شود. در اين بيماري، اعصاب درگير مي شوند كه حاصل آن بي حسي، كم حسي، زخم هاي خورنده بافت، از بين رفتن استخوان و كوتاه شدن بند انگشتان است. اگر درمان صحيح صورت نگيرد، كانون هاي بيماري جذام، زخم ها و درگيري اعصاب، كاملا چهره و اندام هاي بيمار را از ريخت مي اندازد. براي بيماري جذام طبقه بندي هاي متعددي وجود دارد و بر همين مبنا انواع متفاوتي از ضايعات را مي توان بر حسب نوع بيماري شرح داد.
نكته جالب اينكه عامل بيماري يعني مايكو باكتريوم لپره، اصولا عفونت زايي كمي دارد و حتي در مناطق آلوده، اكثر افراد هرگز تظاهرات باليني نشان نخواهند داد و تعدادي نيز تنها به يك ضايعه موضعي مبتلا مي شوند كه خود به خود بهبود مي يابد. اين مسئله نشان مي دهد كه تنها گروهي به اين بيماري مبتلا مي شوند كه به طريقي دچار ضعف يا اختلال در سيستم ايمني باشند.
قبلا براي درمان جذام از روغن شولموگرا استفاده مي شد كه سالهاست مورد استفاده قرار نمي گيرد. در حال حاضر از انواع دارويي سولفون ها در كنار آنتي بيوتيك هاي ديگر براي درمان جذام استفاده مي شود. در برخي موارد جراحي نيز براي درمان و نوتواني بيماران جذامي مفيد است. فيزيوتراپي و ورزش نيز براي بازگشت عملكرد اندام ها ضروري است. به طور كلي بدون توجه به داروي مصرف شده، سه مرحله درماني براي بيماران جذامي وجود دارد كه بسته به توان بدني بيمار و نوع دارو از پنج تا 10 سال متفاوت خواهد بود.
بد نيست بدانيد كه كانون اصلي اين بيماري در مركز و شمال آفريقا بوده و در قرون وسطي به آسيا و اروپا گسترش يافته است. در قرن 14 و 15 اين بيماري از اروپا به نيمكره شرقي رسيده و در حال حاضر اكثر نقاط جهان تا حدودي آلوده هستند. در حال حاضر بيشتر موارد جذام مثل بسياري بيماري هاي ديگر در آفريقا ديده مي شود. در ايران نيز تعداد قابل توجهي جذامي وجود دارد كه در مراكز خاص مربوط به اين بيماري زندگي كرده و تحت درمان قرار مي گيرند.

كلينيك
000699.jpg
يكي جلوي مرا بگيرد!
سينا خاكياني - تحقيقات نشان مي دهد افراد چاق دچار نوعي بيگانگي با اجتماع هستند و احساس مي كنند رفتار جامعه با آنها همراه باخصومت است. نظرات آنها به محققان كمك مي كند تا بفهمند زندگي از نظر افراد چاق به چه صورت است.
چندي پيش پژوهشي تحت عنوان چاقي از ديدگاه افراد چاق صورت گرفت كه در آن برخوردها و رفتار افراد عادي با افراد چاق نيز مورد بررسي قرارگرفت. يكي از افرادي كه در اين پژوهش شركت داشته است، مي گويد: من قبلا هيچ اضافه وزني نداشتم و وزنم كاملا طبيعي بود و به همين خاطر اعتماد به نفس زيادي هم داشتم. وقتي شما چاق باشيد مي بينيد كه رفتار مردم و طرز صحبت كردنشان با شما چقدر وحشتناك است. من فكر مي كنم آنها چاقي و تنبلي را با هم يكي مي دانند، اما اگر يك آدم لاغر باشيد شايد هيچوقت متوجه اين طرز رفتار مردم با آدم هاي چاق نشويد.
شخص ديگري مي گويد: من خيلي زياد به اين موضوع كه چاق هستم فكر مي كنم. يكي از شب هاي هفته گذشته جشن ورود كلاس اولي ها به مدرسه بود و من هم به خاطر پسرم بايد به آن جشن مي رفتم. تمام آن روز را عذاب كشيدم و با خودم فكر مي كردم: من نمي توانم، نمي توانم، من واقعا نمي توانم، حاضرم هر كاري بكنم، ولي از خانه بيرون نروم.
افرادي كه اين پژوهش روي آنها صورت گرفته است بين 17 تا۶۵ ساله بوده اند. يكي از آنها كه نظرش توسط ديگران هم تاييد شد به اين موضوع اشاره كرد كه تنهايي، بي حوصلگي و دلتنگي از عوامل مهم موثر در اضافه وزن هستند. بيشتر زنان چاقي كه مجرد هستند احساس مي كنند به اين دليل روز به روز چاق تر مي شوند كه كسي را ندارند كه جلوي آنها را بگيرد.
يكي از اين زنان مي گويد: من واقعا به يك نفر احتياج دارم كه جلوي من را در خوردن كيك صبحانه بگيرد. وقتي كسي نيست، من يك بسته 12تايي را تا ته مي خورم و خب مي دانيد، بلافاصله بعد از اينكه اين كار را كردم مي توانم همانقدر ديگر هم بخورم. بعضي ها فكر مي كنند كه ما اصلا نمي خواهيم فكري به حال چاقي مان بكنيم. در واقع همه راه هاي ممكن را به جز جراحي معده امتحان كرده ايم.
افزايش چاقي در بين جوانان اين مسئله را به مدارس مي كشاند و افزايش رفتارهاي غلط با اين افراد راه را براي انتقال آن به جامعه بزرگسالان هموار مي كند. يك راه حل براي اين معضل، طبقه بندي مجدد چاقي به عنوان يك بيماري است. مردم بايد به آن به عنوان نوعي اعتياد نگاه كنند، نه حرص و ولع براي خوردن، سپس جامعه بايد راه حلي براي كمك به اين افراد به جاي تحقير كردنشان بيابد.
منبع: BBC
آنتي بيوتيكي به نام گل ميمون
با بررسي گونه اي گل ميمون ، يك دانشجوي ايراني موفق به شناسايي تركيب ضد باكتري جديدي شد. يك دانشجوي دانشگاه علوم پزشكي ايلام با استفاده از عصاره گياه استراياتا موفق به ساخت يك داروي ضد باكتري گياهي جديد شد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، مريم سيف منشي، دانشجوي پزشكي دانشگاه علوم پزشكي ايلام در تحقيقات رساله خود با استفاده از گياه خودروي اسكرفولاريا استراياتا كه از خانواده گل ميمون است و در مناطق كوهستاني زاگرس رشد مي كند، موفق به شناسايي تركيب دارويي جديدي شد كه به گفته وي از لحاظ خواص ضدباكتريايي قابل مقايسه با داروهاي شيميايي است.
در اين تحقيق اثر ضدباكتريايي اين گياه روي برخي باكتري ها مورد آزمايش قرار گرفت كه نتايج حاصل نشان داد اثر اين دارو قابل مقايسه با داروهاي شيميايي وانكومايسين و آميكاسين است.
گفتني است، اين گياه به صورت سنتي در بين مردم استان هاي غربي كشور براي درمان برخي بيماري ها و عفونت ها مورد استفاده قرار مي گيرد و نام محلي آن تشنه داري است.
اين تحقيق علمي با كمك و راهنمايي گروه فارماكولوژي و ميكروب شناسي دانشگاه علوم پزشكي ايلام انجام شده و به ثبت رسيده است.

اتاق انتظار
000783.jpg
سيب زميني عليه هپاتيت ب
محققان دانشگاه ايالتي آريزونا در تلاش براي دستيابي به واكسني خوراكي كه بدون نياز به سرما قابل ذخيره سازي باشد، سيب زميني هاي تغيير ژنتيك يافته اي توليد كردند كه افراد با خوردن آنها همانند تزريق واكسن عليه هپاتيت ب مصونيت مي يابند.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، سيب زميني هاي دستكاري شده ژنتيك، همانقدر قابليت ايجاد ايمني در برابر بيماري را دارند كه تزريق يك واكسن ياد آور.
اين خبر براي ملل در حال توسعه، نويدبخش است، چرا كه ويروس هپاتيت ب سالانه بيش از نيم ميليون نفر را در جهان قرباني مي كند.
واكسن هاي معمولي و متعارف، نيازمند نگهداري در سرما و رعايت زنجيره سرد هستند. رعايت اين نكات در نقاط دور افتاده كشورهاي در حال توسعه كه اغلب آب و هواي گرمسيري دارند، مشكل است، از اين رو مسئولان بهداشتي در مواجهه با يك محموله گرانقيمت واكسن هپاتيت ب قضاوت اينكه آيا به طور اتفاقي در معرض گرما قرار گرفته است يا نه، دچار ترديد و نگراني مي شوند.
در صورت رسيدن گرما به محموله فوق، واكسن بي اثر شده و خاصيت ايمني زايي خود را از دست مي دهد.
محققان دانشگاه ايالتي آريزونا در Tempe راه حل اين مشكل را در استفاده از سيب زميني يافتند. آنها ژني را از ويروس هپاتيت ب خارج ساخته و درون گياه سيب زميني وارد كردند، بدين گونه آنتي ژن مربوط به اين ژن در درون گياه توليد شد و عملا پس از خورده شدن سيب زميني GM، اين پروتئين آنتي ژن در درون بدن ايجاد پاسخ ايمني كرده و به مثابه يك تزريق ياد آور عليه ويروس هپاتيت ب عمل مي كند.
به گفته اين تيم تحقيقاتي، اگر چه احتمال نمي رود اين روش موجب حذف برنامه عادي واكسيناسيون شود، اما مي توان از آن به جاي تزريق مكرر ياد آور براي حفظ ايمني بهره برد.
يكي از دست اندركاران طرح مي گويد: اين روش قابليت زيادي در تاثيرگذاري بر بهداشت جهاني دارد. واكسن خوراكي، نياز به سوزن و تزريق را از بين برده و امكان به كارگيري آن را در مواقع مختلف آسان تر مي كند.
اين موضوع خود موجب امكان همزيستي اين روش با برنامه عادي واكسيناسيون است كه شامل سه مرحله تزريق واكسن در ماه هاي مختلف (معمولا صفر، يك و شش) مي شود.
شركت كنندگان در اين مطالعه، در فواصل يك تا 15 سال قبل، تزريق اوليه عليه هپاتيت ب را دريافت كرده بودند.
محققان پروژه دريافتند كه سطح آنتي بادي عليه هپاتيت ب در 19 نفر از 33 نفر حاضر در مطالعه، پس از خوردن سيب زميني GM افزايش يافت و در يك مورد سطح آنتي بادي فردي تا 56 برابر افزايش نشان داد. اين حقيقت كه سيب زميني تغيير ژنتيك يافته در 60درصد از شركت كنندگان آزمون اثر كرد، خبري خوش تلقي مي شود.
بنابر اظهار نظر مسئولان پروژه، حتي واكسن هاي تجاري كه داراي اجراي اضافي براي تحريك بيشتر سلول هاي ايمني و تقويت پاسخ ايمني بدن هستند نيز تقريبا در 10 درصد موارد تاثير نمي كنند.
تيم پروژه دو واكسن ديگر را نيز در سيب زميني توليد كرده است؛ يكي عليه بيماري موسوم به شكم روي مسافران - ناشي از سويه هاي مسموميت زاي باكتري E.Coli - و ديگري عليه ويروس Norwalk كه عامل نوعي بيماري روده اي است.
به گفته مسئول پروژه، جاي خوشحالي است كه تاكنون بارها با مشكلاتي روبه  رو شده ايم كه حل نا شدني به نظر آمده اند و در نهايت موفق به غلبه بر آنها شده ايم. البته بايد در نظر داشت كه سرو سيب زميني خام بر سر سفره چندان اشتها آور نبوده و هچنين دوز واكسن موجود در آنها پايدار و ثابت نيست.
از اين رو، تيم پروژه در صدد هستند تا گوجه فرنگي GM تهيه كرده و واكسن هاي مطلوب خود را در آنها ايجاد كنند.
بيش از 18 هزار ايراني دچار تالاسمي هستند
مديرعامل انجمن تالاسمي اعلام كرد: طبق پيش بيني هاي انجام شده در كشور سالانه مي بايست يكهزارو۵۰۰ نوزاد تالاسمي متولد مي شدند كه با اجراي برنامه هاي پيشگيرانه، اين رقم به 312 تولد كاهش يافته است.
دكتر هاديپور در گفت وگو با خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، با اشاره به اين كه 18 هزار و 469 بيمار تالاسمي در كل كشور ثبت شده است، اظهار كرد: استان مازندران با 2 هزار و 563 نفر، بيشترين و زنجان با 58 بيمار كمترين آمار بيماران تالاسمي را به خود اختصاص داده  اند.
مديرعامل انجمن تالاسمي با اشاره به پراكندگي بيماران تالاسمي در سراسر كشور گفت: امروز در تمام نقاط كشور بيماران تالاسمي وجود دارند.
وي با بيان اينكه تالاسمي بيماري مناطق حاشيه درياست، افزود: اما امروز به علت مهاجرت و ازدواج غير بومي، تالاسمي در سراسر كشور شيوع پيدا كرده است. مديرعامل انجمن تالاسمي به ايسنا گفت: در حال حاضر تعداد بيماران تالاسمي در تهران يكهزار و 618 نفر است. دكتر هاديپور با بيان اينكه ميزان مرگ و مير بيماران تالاسمي طي سالهاي اخير بيشتر از تولد نوزاد تالاسمي بوده است، يادآور شد: عدم مصرف دارو و عدم مراقبت هاي پزشكي، دست به دست هم مي دهد و پيشرفت بيماري را افزايش مي دهد.

درمانگاه
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
سفر و طبيعت
علمي
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  درمانگاه  |  سفر و طبيعت  |  علمي  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |