پنجشنبه ۹ تير ۱۳۸۴ - - ۳۷۳۶
نظري به مشكلات اقتصادي در آستانه تشكيل دولت جديد
عدالت اجتماعي ، حلقه گمشده
001083.jpg
عكس: ساجده شريفي
جلال سليمي
نظريه پردازان برنامه تعديل به واقعيت ها و مناسبات توليدي بومي سرزمين ما توجه نداشتند و همين مسئله موجب شد رفاه ملي كه از اهداف پيش گفته آنها بود، تحقق پيدا نكند و در عوض عدم تعادل و فاصله طبقاتي در كشور تشديد شود
با به پايان رسيدن نهمين دوره انتخابات رياست جمهوري و انتخاب دكتر احمدي نژاد، شهردار تهران به عنوان رئيس جمهوري اسلامي ايران، اكنون همه نگاه ها به دولت جديد و توقعات ملي از اين دولت جلب شده است. اگر بگوييم در يكي، دو سال اخير گراني و تورم افسارگسيخته يكي از مهمترين مسائل ملت بوده، زياده نگفته ايم، آن هم در شرايطي كه عده اي آنقدر به مال و مكنت و ثروت رسيده اند كه نمي دانند با اين ثروت هاي انبوه چه كنند؟!
در دوره اي كه يك گرايش سياسي تحت عنوان اصلاح طلبي، قوه مجريه را در اختيار داشت، به نوعي ادامه دهنده همان برنامه هاي اقتصادي دولت پيشين بود؛ همان دولتي كه با تكيه بر نظريه هاي اقتصادي توسعه، به عدالت اجتماعي توجه كمتري داشت و همين موجب افزايش فاصله طبقاتي ميان غني و فقير شد. حالا كه با انتخاب مردم ديدگاه سياسي جديدي بر امور اجرايي كشور ما توليت يافته، لازم است ابتدا براي ساماندهي اقتصاد كشورمان كه از بيماري هاي مزمن رنج مي برد چاره انديشي بشود؛ اقتصادي كه دريك دوره تحت تاثير برنامه هاي تعديل بود و اما اجراي ناقص همان برنامه مشكلاتش را افزايش داد. نظريه پردازان برنامه تعديل به واقعيت ها و مناسبات توليدي بومي سرزمين ما توجه نداشتند و همين مسئله موجب شد رفاه ملي كه از اهداف پيش گفته آنها بود، تحقق پيدا نكند و در عوض عدم تعادل و فاصله طبقاتي در كشور تشديد شود. مسلما اگر برنامه اي مفيد و كارساز باشد آثار و ثمراتش را نيز زود آشكار مي كند. عقب نشيني مجريان برنامه تعديل اقتصادي به هر دليل و از جمله عدم بازدهي مفيد، موجب شد كه معضلاتي مثل تورم، بيكاري و افزايش نقدينگي بخش خصوصي ادامه يابد و عدم موفقيت بخش توليد براي جذب سرمايه ها به دليل سودهاي هنگفتي كه در بخش هاي غيرتوليدي و دلالي وجود دارد، عملا موجب زمينگير شدن بخش هاي مهمي از فعاليت هاي توليدي و صنعتي و رونق كاذب بازار دلالي در بخش هايي نظير زمين و مسكن شد. هجوم سرمايه هايي سرگردان به اين بخش كه با برنامه هاي اصولي تامين مسكن ارزان و مناسب براي نيازمندان مغايرت دارد، باعث توليد مسكن لوكس و احتكاري، از ميان رفتن فضاهاي تنفسي در شهر تهران و بلعيده شدن اراضي حاصلخيز كشاورزي در استان هاي شمالي كشور شد. اصولا وقتي در يك مملكت زمين تبديل به كالاي سرمايه اي مي شود، مسلما به سامانه اقتصاد ملي آسيب هاي جدي و جبران ناپذيري وارد مي شود.
به هر حال دولتي كه به اميد پروردگار توسط رئيس جمهوري منتخب مردم تشكيل مي شود، وارث مشكلات اقتصادي فراواني است و مردم توقع دارند كه با برنامه ريزي صحيح و اصولي بر مبناي توسعه اي كه در آن عدالت اجتماعي از نظر دور نمانده باشد، اين مشكلات برطرف شود. زيرساخت هاي اقتصادي كشور تقويت و به سود فعاليت و رونق بخش هاي مولد، فعاليت هاي زيان آور دلالي مهار شود. البته هر نسخه و راه حلي كه در آن قانون حاكم نباشد، در عمل راه به جايي نخواهد برد. به عنوان نمونه، سوق دادن سرمايه ها به بخش هاي مولد بايد طوري باشد كه سرمايه گذاري در اين بخش ها سودبخش تر از فعاليت هاي دلالي و تجارت سياه و زيرزميني باشد.
هجوم سرمايه هاي سرگردان و به همراه آن دلالان به زمين هاي حاصلخيز كشاورزي با هدف معاملات تجاري يكي از خطرناك ترين آفات اقتصاد ملي و كشاورزي ايران است. بايد به هر طريق با اين آفت خطرناك به مقابله برخاست و راه اصولي هم ايجاد تسهيلات لازم براي سرمايه گذاري و رونق بخش هاي مولد است. البته توليد در بخش مسكن اكنون با شائبه هاي دلالي زيان آور آلوده شده است. اگر برنامه هاي توليد مسكن با هدف ساخت مسكن ارزان و موردنياز مردم و نه خانه هاي لوكس و احتكاري سامان پيدا كند، اين بخش هم مي تواند با حيات سالم از بزرگترين بخش هاي توليدي در كشور ما باشد و به جاي دلالان، نيروهاي متخصص و ماهر، در آن جذب و سياست هاي راهبردي دولت را به پيش ببرند.

ايمن سازي رفت و آمد عابران پياده در تهران نيازمند برنامه هاي انسان محور است
دلهره، همسفر عابر پياده
001014.jpg
جواد سفري - در فصل تابستان در مقايسه با ديگر فصل هاي سال، ترافيك تهران به طور نسبي سبك تر مي شود، اما در حالي كه شتاب خودروها بيشتر مي شود، به همان اندازه رفت و آمد عابران پياده از عرض خيابان ها، بزرگراه ها و حتي از روي خطوط ويژه عابر پياده سخت تر مي شود. اين مشكل عمومي، قبل از هر چيز در فرهنگ شهرنشيني ما ريشه دارد.
رانندگان خودروها، اغلب اهميتي براي عابر پياده قائل نيستند. آنها در تقاطع ها، حتي به طور كامل سطح خط كشي سفيد را كه متعلق به عابر پياده است، اشغال مي كنند.
زماني براي اينگونه تخلفات مجازات در نظر گرفته مي شد، اما حالا به كرات ديده مي شود كه رانندگان خاطي حقوق عابران پياده را ناديده مي گيرند.
از طرف ديگر بيشتر تلاش ها در ترافيك شهري صرف روان سازي تردد خودروها مي شود. در حالي كه براي ايمن سازي آمد و شد عابران پياده هم بايد تدابير لازم به كار گرفته شود.
احداث پل هاي هوايي عابر پياده و بخصوص پل هاي مكانيزه كه مجهز به پله برقي هستند، اقدام مهم و بايسته اي براي صيانت از حقوق عابران پياده است. گسترش تقاطع هاي غير همسطح هم با همين هدف انجام مي گيرد، اما كافي نيست. با يك بررسي اجمالي در سطح شهر تهران مي توان پي برد كه اولا مكان يابي براي اجراي خط كشي ويژه عابر پياده، چه ميزان درست و چه اندازه نادرست است، ثانيا، چه تضمين ها و تجهيزاتي براي كند كردن حركت سواره ها در اين مناطق بويژه در مسيرهاي شيب دار كه سرعت خودروها بيشتر است، در نظر گرفته شده است. چون در كشور ما بويژه در تهران برخلاف تعداد زيادي از شهرهاي بزرگ جهان، خودروها كمتر به عابران پياده فرصت عبور از خيابان را مي دهند، شايد تخلفاتي در عكس اين قضيه هم وجود داشته باشد، اما آمار و ارقام قربانيان حوادث رانندگي در تهران نشان مي دهد كه متاسفانه تعداد عابراني كه بر اثر بي احتياطي رانندگان خودروها جان خود را از دست مي دهند، رو به افزايش است. در گذرگاه هاي شمال غرب تهران كه به دليل وجود شبكه هاي پيوسته بزرگراهي شتاب و سرعت خودروها بيشتر است، عابران بيشتري بر اثر تصادف با خودرو جان خود را از دست مي دهند. به نظر مي رسد كه برنامه ريزان شهري و راهنمايي و رانندگي در تهران بايد دغدغه هاي بيشتري براي حفظ جان عابران پياده داشته باشند و حداقل موارد زير را به عنوان مقدمات يك برنامه اصولي براي صيانت از جان شهروندان در گذرگاه هاي شهري به اجرا بگذارند و سياست ها و برنامه ها با محور قراردادن انسان و نه خودرو تنظيم و تدوين شود.
۱ – ممنوعيت ورود خودروها به محدوده خط كشي سفيد ويژه عابر پياده با شدت، دقت و مراقبت پيوسته بايد اجرا شود.
۲ – مكان يابي خط كشي هاي ويژه عبور عابران پياده با توجه به خطرخيز بودن بعضي از معابر و شيب دار بودن خيابان مورد تجديد نظر قرار بگيرد. چون بيشترين خطر در اين نقطه متوجه عابراني است كه با اعتماد به خط كشي سفيد عرض خيابان را مي  پيمايند.
۳ – در تعدادي از خيابان ها و ديگر گذرگاه هاي شهري، خط كشي سفيد ويژه عابر پياده به مرور رنگ باخته و زائل شده است. تجديد خط كشي در اين معابر ضروري است.
۴ – اين نكته مهم بايد به هر طريق به رانندگان تفهيم شود كه وقتي عابر پياده قصد عبور از عرض خيابان را دارد، بايد توقف كنند، اين واقعيت هنوز در فرهنگ شهري ما جا نيفتاده است.
۵ - ... و سرانجام بايد گفت برنامه ها و اهداف برنامه ريزان شهري رفاه انسان شهرنشين است و نبايد رفاه و سلامتي مردم در شهرها مغلوب خودروها شود. دلهره و اضطرابي كه مردم هنگام عبور از عرض خيابان ها دارند، سايه تهديدي است كه خودروها بر زندگي شهروندان حاكم كرده اند. بايد اين رفت و آمد را عاري از ترس كرد.

مدرسه اي كه بود...
001026.jpg
سينكي - دبستان دولتي شهيد باهنر (دانش سابق) در سينك لواسان در طول بيش از 70 سال كه از تاسيس آن مي گذرد، خاطرات چند نسل را در سينه دارد. به رغم گذشت سالها، ساختمان اين مدرسه پابرجا مانده، اما با تاسف بسيار ديگر دانش آموزي در آن درس نمي خواند. در گذشته اي نه چندان دور، اين مدرسه ده ها دانش آموز داشت. شماري از فرهيختگان لواسان در همين دبستان درس خوانده اند. آنها بخوبي به ياد دارند كه چگونه در برف سنگين زمستان، فارغ از سوز سرما و خستگي راه، خود را به مدرسه مي رساندند و زودتر از شاگردان، معلمان مدرسه كه بعضي از آنها ناچار بودند از فاصله هاي دور بيايند، حاضر بودند. دبستان دولتي باهنر در اين 7 دهه كه از زمان تاسيس آن مي گذرد، افرادي را به جامعه تحويل داده كه ارج علمي بالايي دارند. متاسفانه و همانطور كه اشاره شد، به هر دليل چند سالي است كه اين مدرسه منحل شده و دانش آموزان سينك براي تحصيل به مدارس اطراف مي روند و از يك سال پيش از اين مكان كه صدها نفر را در دامان پرمهر خود پرورانده، به عنوان انبار علوفه استفاده مي شود و دور نيست كه در آينده اين سير نزولي ادامه يابد.آموزش و پرورش به هر دليلي كه مدرسه را منحل كرده است، نبايد آن را به حال خود رها كند. كمترين ارزشي كه مي توان براي چنين مكاني قائل شد، تبديل كردن آن به يك كتابخانه يا مركز فرهنگي درخور است.

نانوايي فقط با دست هاي پاكيزه
م.رحيمي- نان، اساسي ترين ماده غذايي جمعيت ايراني است. جدا از مسائل مطرح شده در خصوص كيفيت نان كه تاكنون بارها و بارها توسط مردم و مسئولان مطرح شده، اما چندان مورد توجه واقع نشده، عدم رعايت موارد بهداشتي توسط شاغلان بخش نان، يكي از معضلات اساسي در تهيه اين ابتدايي ترين ماده غذايي است كه همواره سلامتي شهروندان و روستاييان كشور را تهديد مي كند. شاغلان اين بخش از چرخه غذايي كشور متاسفانه عموما از پايين ترين قشرهاي اجتماعي بوده و داراي تحصيلات چنداني نيستند، اما قبل از آنكه در اين شغل بسيار حساس بهداشتي مشغول به كار شوند، لازم است مورد آموزش هاي لازم قرار گرفته، مجوز اشتغال در اين صنعت غذايي را اخذ كرده و با انجام بازرسي هاي مستمر، عملكرد آنها كنترل شود. چنانچه در گشت وگذاري در داخل شهرها، روستاها و حتي پايتخت سري به نانوايي ها بزنيم، موارد عدم بهداشت مختلفي به شرح ذيل به وفور مشاهده مي شود:عدم وجود دستشويي هاي بهداشتي، عدم شست وشوي دست ها با صابون و ديگر مواد ضدعفوني كننده قبل از دخالت در پخت نان، بعضا شستن دست هاي خميري در داخل پاتيل تهيه خمير، رد و بدل كردن پول توسط فرد خميرگير يا وردنه زن، لباس هاي غير پاكيزه و وجود سوسك و ديگر حشرات در محيط كار.
موارد مذكور، عمده موارد عدم رعايت بهداشتي است كه حتي در نانوايي هاي محله هاي شمال پايتخت مانند نواحي فرشته و زعفرانيه و نيز قنادي ها، رستوران ها، ساندويچي ها، نان هاي فانتزي و ... مشاهده مي شود. نبايد فراموش شود كه ابتلاي هريك از دست اندركاران تهيه مواد غذايي به امراض مسري مانند هپاتيت و ... مي تواند ضمن ابتلاي تعداد كثيري از شهروندان، هزينه هاي گزافي را به اقتصاد كشور تحميل كند.

سايه تبعيض بر نظام پرداخت
001053.jpg
اغلب در برنامه هاي صدا و سيما بازنشستگان مورد لطف و تفقد قرار مي گيرند و از آنها با عناوين افتخارآميزي مثل خردمندان و ... ياد مي شود، اما تقاضا دارم صدا و سيما هربار كه درباره بازنشستگان برنامه اي پخش مي كند، به مشكلات معيشتي آنها كه ناشي از وجود تبعيض در نظام پرداخت كشور است نيز عنايت داشته باشد.
به عنوان يك بازنشسته همچنان كه در مقاله عدالت در نظام هماهنگ پرداخت - به قلم آقاي رسول كاظم الوندي، همشهري مورخ 17 خردادماه 1384 - آمده است، خواستارم:
۱ – در شغل يكسان در مجموعه دستگاه هاي دولتي، پرداخت ها نيز يكسان و عادلانه شود.
۲ - در پرداخت ها، شفافيت وجود داشته باشد.
۳ – نظام هماهنگ پرداخت واقعا فراگير باشد و همه كاركنان دولت را تحت پوشش قرار بدهد.
۴ – در نظام هماهنگ پرداخت، شاغلان و بازنشستگان در كنار هم ديده شوند تا در هر دو بخش عدالت برقرار و يك بار براي هميشه به اشكالات و نارضايتي ها پايان داده شود.
محمدعلي عمادي
رئيس كانون بازنشستگان سازمان ثبت احوال كشور

از ميان پيام ها
تلفن تماس:2021130-9 الي 11 صبح
اضافه كاري ما صفر شد!
چندي قبل دولت، مصوبه اي را اعلام كرد مبني بر اينكه سقف اضافه كاري كارمندان به 175 ساعت رسيد و نحوه محاسبه آن به اين ترتيب بود كه با مجموع حقوق و مزايا و فوق العاده حق جذب تقسيم بر 160، ميزان يك ساعت اضافه كاري محاسبه مي شد، ولي بلافاصله بعد از اين مصوبه دانشگاه تربيت معلم، اضافه كاري كارمندان را حذف و در فيش حقوقي كارمندان به جاي اضافه كاري صفر منظور شده است، آيا هدف دولت همين بود؟!
جمعي از كاركنان دانشگاه تربيت معلم
تشكر از شهرداري
از شهرداري محترم در منطقه 16 تهران بويژه قسمت درآمد و نوسازي كه پاسخگوي مراجعان هستند، تشكر دارم.
توكلي- تهران
كمبود شيرآب
مسافران عازم جمكران براي جلوگيري از قضا شدن نماز در قم وضو مي گيرند، اما به علت كمبود شير آب با مشكل روبه رو مي شوند، اميد است شهرداري منطقه يك قم، مساعدت كند.
نام محفوظ
خطر ريزش
نقطه اي از خيابان شريعتي از ابتداي قيطريه روبه روي نيروگاه برق، ساختماني قديمي در حال ريزش است،  لطفا قبل از وقوع حادثه پيشگيري كنيد.
ص- ن
سرعت گير نصب شود
در خيابان آزادي، تقاطع جمالزاده شمالي و جنوبي و همچنين در خيابان كارگر شمالي، نصرت غربي، روبه روي مسجداميرالمومنين(ع) نصب سرعت گير لازم است. پيش از آنكه بي احتياطي و سرعت، خطرات بيشتري به وجودآورد، به نصب سرعت گير اقدام شود.
ساكن محل
گراني شهريه
چندي پيش از طرف آموزش و پرورش اعلام شد شهريه پيش دبستاني ها 150 هزار تومان است. من كارمند از كجا بياورم؟ به همين خاطر از ثبت نام فرزندم خودداري كردم.
يك شهروند
آلودگي صوتي
از علي آباد، بلوار دستواره مقابل ايستگاه مترو، كوچه مشكي تماس مي گيرم. سرو صدا و آلودگي صوتي يك كارخانه در اين منطقه مزاحم آسايش ساكنان است، جا دارد اداره محيط زيست تهران رسيدگي كند.
بهرام حامدي نيا
نقش بيمه مكمل
در بيمارستان بازرگانان وابسته به كميته امداد امام(ره) بستري شدم. با توجه به دارا بودن بيمه مكمل و اوليه، مبلغ يكصدهزار تومان هم هزينه گرفتند. از سازمان تامين خدمات درماني يا تامين اجتماعي خواستار رسيدگي هستم.
نام محفوظ
سريال غيرواقعي
سريال تلويزيوني صد و يك راه براي ذله كردن پدر ومادرها تا حدودي دور از واقعيت است. چند خانواده ايراني را مي شناسيد كه اين امكانات را داشته باشند؟
نام محفوظ
سدمعبر و خطر تصادف
در نبش خيابان سرسبز جنوبي و گلديس 6 در شهرك ژاندارمري، ساختماني در حال ساخت است كه به خاطر آن پياده رو را كاملا مسدود كرده اند.اين سدمعبر خطر حوادث رانندگي را افزايش داده است.
ساكن محل
تعطيلي پمپ بنزين
پمپ بنزين خيابان ستارخان از 5 ماه پيش تعطيل است. حداقل به مردم توضيح داده شود كه چرا اين واحدخدماتي تعطيل شده است؟
هاتفي
قطع آب آشاميدني
يك ماه است آب آشاميدني در پارك آبشار واقع در منطقه 2 قطع شده و مردم بويژه كودكان از آبهاي غير قابل شرب براي رفع تشنگي استفاده مي كنند كه براي سلامتي آنها بسيار خطرناك است.
سليمانپور
تعويض خودرو و سرگرداني مردم
در مورد تعويض خودروهاي فرسوده، متقاضيان همچنان سرگردانند. چرا مسئولان اول امكانات را فراهم نمي كنند تا موجب بروز اين مسائل نشود؟
۳ مورد تلفن به همشهري
سرعت گير براي بلوار پونك
از اهالي پونك هستم ،بلوار پونك در اين منطقه به خاطر بازي بچه ها و رفت و آمد خانواده ها احتياج به نصب سرعت گير دارد. رانندگان در اين منطقه اصلا سرعت مجاز را رعايت نمي كنند.
الف- ي
مراقب هامون باشيد
درياچه هامون پس از خشكسالي هاي اخير از بركت بارش هاي زمستان پارسال و بهار امسال، زندگي خود را بازيافته است. مردم حوزه ميانكنگي و حومه شهر زابل و حاشيه نشينان درياچه هامون اين موهبت الهي را پاس مي دارند، اما متاسفانه، عده اي با حمل و نقل سوخت قاچاق از طريق اين درياچه و در نتيجه نشت مواد سوختي از قبيل نفت و بنزين به آب درياچه، اين كانون حياتي سيستان و بلوچستان را با خطر نابودي رو به رو كرده اند. نشت اين مواد علاوه بر آنكه زندگي آبزيان را به خطر مي اندازد، در دراز مدت باعث آلودگي گسترده درياچه هامون مي شود. تقاضا داريم، دستگاه هاي مسئول بويژه سازمان حفاظت محيط زيست و نيروي انتظامي، از اين عمل خلاف قانون و آلاينده آب درياچه هامون جلوگيري كنند.
اهالي حومه شهر زابل و حاشيه نشينان درياچه هامون

طنزآباد
خانه ارزان!
001023.jpg
الف. كوهيار- فقط با 2 ميليون تومان صاحب خانه شويد! اين چندمين بار بود كه خوش خيال يك اطلاعيه از ميان دهها اطلاعيه را كه شبانه روز به داخل سالن ورودي مجتمع ما يا صندوق هاي پستي مي انداختند، در خلوت و آشكار مطالعه مي كرد و سرانجام از طريق آدرسي كه روي آن اطلاعيه درج شده بود، رفت سراغ تشكيلاتي كه قرار بود فقط با 2 ميليون تومان خانه اي برايش بسازند. دفتر در طبقه سوم يك برج قرار داشت و از منشي و تداركات اداري اش معلوم بود كه داراي پشتوانه مالي قابل توجهي است. پذيرايي آن روز از خوش خيال و برخورد بسيار متين و محترمانه اي كه آقاي رئيس و پرسنل دفتر با خوش خيال داشتند، براي او به عنوان يك خاطره ماندگار شد.
خوش خيال همان روز، نقشه اي با خودش به مجتمع آورده بود كه حد و حدود خانه ها را كه در چند بلوك 4 طبقه، ساخته مي شدند نشان مي داد. بزودي، حدود 20 نفر از همسايگان خوش خيال داوطلبانه به اين پروژه شگفت انگيز پيوستند، اما يكي از آنها كه يك بار از اين بابت دچار خسارت شده بود، شرط و شروطي قائل شد از جمله اينكه، تا زمين، نقشه هاي رسمي و مجوز را نشان نداده اند، پولي به آنها پرداخت نشود. خوش خيال از مخالفان سرسخت اين پيشنهاد بود و چنين استدلال مي كرد كه با اين قبيل رفتار، سرمايه گذاران محترمي كه به فكر مردم كم درآمد هستند، بساطشان را جمع كرده و پولشان را صرف كارهاي ديگري مي كنند، اما بر اثر مقاومت اكثريت، كاري از خوش خيال ساخته نبود.
وقتي اولين تقاضاي رسمي سپرده گذاران براي بازديد از محل و رويت نقشه ها و مجوزهاي رسمي مطرح شد، در همان دفتر رويايي، زمان و ساعت بازديد مشخص شد و وعده داده شد كه نقشه و مجوز هم، در همان مكان در معرض ديد سپرده گذاران قرار مي گيرد.
در روز تعيين شده، خوش خيال و همسايگان با يك دستگاه ميني بوس كه از قبل اجاره كرده بودند، به سر زمين رفتند. زير آفتاب داغ تابستان ساعتي اين طرف و آن طرف را پاييدند، اما جز بيابان و مزرعه و خانه اي دردورست كه به سبزي مي زد، چيزي ديده نمي شد. وقتي از مسئول پروژه خبري نشد، با همان ميني بوس دربست شتابان خود را به دفتر پروژه رساندند. در ميان چند ده نفري كه در آنجا جمع شده بودند، فقط خوش خيال و همسايگانش مالباخته محسوب نمي شدند و تنها اميدهايشان بر باد رفته بود. خوش خيال با زحمت زياد خودش را به طبقه سوم رساند، اما هيچ خبري از دفتر و دستك پروژه، پوسترهاي رنگارنگ، پذيرايي با چاي و نسكافه و منشي خوش برخورد نبود. انگار دفتري نبود، همه آنها ناپديد شده بودند. خوش خيال تا مدت ها وقتي از خواب برمي خاست تنش را لمس مي كرد تا از وجود خودش مطمئن شود!

نكته
ناگهان، تابستان
آخرين امتحانم را كه دادم، سري به كلاس سابقم زدم. دلم براي دوستانم تنگ شده بود. روي صندلي مونا نشستم، صدايش را شنيدم؛ استفعل، يستفعل، استفعال ... روي صندلي ساناز نشستم، مي گفت: اعظم، هيچي نخوندم، مي توني يك كم توضيح بدي...؟! روي صندلي الناز نشستم، باز هم لطيفه  تعريف مي كرد و بچه ها از خنده روده بر شده بودند! جاي عاطفه هم خالي بود، اما خودش داشت برايم درباره مثلثات توضيح مي داد. آخر او رياضيدان كلاس ماست. به طرف تخته رفتم. بيشتر از روزهاي تحصيل، بچه ها روي آن مطلب نوشته اند. همه جور مطلب، نقاشي، كاريكاتور و كلمات قصار... همين نوشته ها نويسندگانش را به دفتر مي كشاند. خانم معاون تهديد مي كرد كه نمره انضباطشان را كم مي كند، اما هيچ وقت اين كار را نكرد! راستي دلم چقدر براي او و بچه ها تنگ شده است. ما چه جور آدمي هستيم؛ از اول سال تحصيلي هي مي گوييم تابستان، تعطيلات...! راستي حكمت اين تابستان چيست كه يك سال حسرت آمدنش را مي كشيم و وقتي آمد فكر مي كنيم تمام دنيا مال ماست، اما تا شروع مي شود دلمان براي مدرسه تنگ مي شود، براي آن خنده ها، دويدن ها، دعوا كردن ها، امتحان، تقلب، حتي كتاب ها. براي نيمكت هاي چوبي كه دم به دم تميزشان مي كرديم... دل تنگ مي شويم. براي دوستاني كه اگرچه از آنها دور مي شويم، اما هيچ وقت فراموششان نمي كنيم. خب چه مي شود كرد، زندگي همين است. بايد شاد باشي تا تابستان هم با غصه سپري نشود و به قول معروف: اين لحظه ناب زندگي را درياب!
اعظم جمشيدي - دانش آموز

در شهر
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
دخل و خرج
درمانگاه
شهر آرا
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  شهر آرا  |  يك شهروند  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |