پنجشنبه ۹ تير ۱۳۸۴ - - ۳۷۳۶
زير و بم هاي هنر نقاشي در يك پرونده مفصل
از رنج ريال تا رنگ خيال
001059.jpg
عكس:ساجده شريفي
فهيمه خضر حيدري
در نمايشگاه هاي گروهي قيمت كارها ارزان تر است.گاه در نمايشگاه هاي انفرادي، ممكن است آثار هنري يك هفته به نمايش گذاشته شوند ولي حتي يك اثر هم به فروش نرسد و اين ريسك گالري داري است
البته هزينه چاپ بروشور و كارت بر عهده هنرمند است
كوچه پس كوچه هاي دروس را كه پشت سر مي گذاري جايي در خلوت خيابان، سايه باني سبز مي بيني كه سايه اي كوچك در پياده رو درست كرده است. زمزمه جاري جوي، سكوت را مي شكافد و مي گذرد. اينجا گالري گلستان است؛ جايي كه نزديك به 20 سال محل اتراق هنرمندان و اهالي فرهنگ بوده است و ديوارهاي يكدست سفيدش هر بار از تابلوها، نقاشي ها، عكس ها و كلاژهاي هنرمندان مختلف پر و خالي شده اند. گالري داري شغل دوست داشتني و مفرحي است، اما آيا اين همه ماجراست؟
بدون شك هر شغلي ظرافت ها، مشكلات و مسائل خاص خودش را دارد، اما بعضي مشاغل هستند كه اگر دوستشان بداري، مي تواني در آنها غرق شوي و از كاري كه انجام مي دهي لذت ببري. گالري داري هم از اين دسته مشاغل است؛ مشاغلي كه انسان مي تواند دل به آنها بسپارد و غرق در خلاقيت و آفرينشي كه در اطرافش جريان دارد كار كند. ليلي گلستان از گالري دارهاي موفق قديمي است و دخل وخرج اين حرفه را به خوبي مي شناسد. در گالري گلستان هر هفته يك نمايشگاه جديد برپا مي شود. اين روزها هم نمايشگاهي از آثار نقاشي كامران بهروز به سبك سورئاليسم در اين گالري برپاست.
گالري اثر در خيابان ايرانشهر هم يكي ديگر از گالري هاي موفقي است كه البته قدمت چنداني ندارد ولي ميان اهل هنر از شهرت و اعتبار خوبي برخوردار است. اميد تهراني، عضو هيات مديره اين آتليه، در طول شش سال گذشته در جذب هنرمندان جوان و صاحب سبك موفق عمل كرده است. اما روش اداره اين گالري با ساير گالري ها متفاوت است. اداره گالري به وسيله هيات مديره، روشي تقريبا منحصر به فرد به حساب مي آيد.
سرمايه هاي گالري داري
يكي از مهمترين سرمايه هايي كه براي پرداختن به گالري داري لازم است و حتي بيش از اقتصاد در پيشبرد كار، نقش بازي مي كند روابط عمومي گسترده و موثر است. ليلي گلستان را اهل فرهنگ و هنر با ترجمه هاي درخشانش از آثار ادبي جهان مي شناسند. او مي گويد: با توجه به روابط گسترده فرهنگي  كه من به واسطه شغلم داشتم، توانستم در كارم موفق عمل كنم، اما اين روابط معمولا در طول زمان و كم كم شكل مي گيرند. كم كم هنرمندان خودشان به گالري مراجعه مي كنند و مشتري ثابت آن مي شوند. ما الان حدود 3 تا 4 هزارآدرس ثابت داريم. كار مان در تمام اين سالها به خوبي ادامه پيدا كرده و علاوه بر آن مخاطبان زيادي هم به مجموعه اضافه شده اند.
در گالري داري هم مثل بقيه مشاغل سه، چهار سال اول صرف سرمايه گذاري و تامين مقدمات كار مي شود و در صورتي كه اين سالها به خوبي طي شوند، سالهاي بعد، سالهاي برداشت خواهد بود.
با اين حال كسي كه امروز و در شرايط موجود، كار گالري داري را شروع مي كند روزگار سختي را پيش رو خواهد داشت، چرا كه پيدا كردن مخاطب و جلب ذوق و سليقه افراد به سوي هنر كار ساده اي نيست، بخصوص اگر شخص گالري دار شم و درك حرفه اي شناخت آثار هنري را نداشته و صرفا از روي علاقه به اين شغل روآورده باشد. به اين ترتيب دانش هنري نيز يكي از ديگر سرمايه هاي لازم براي روي آوردن به كار گالري داري است.
تهراني عضو هيات مديره گالري اثر بر نقش گالري دار موثر و فهيم درپيشبرد جريانات هنري تاكيد مي كند و مي گويد: من در اين سالها بيش از هزار تا هزارو 200 آتليه از نقاشان مختلف را ديده  ام و براي انتخاب هر نقاش كارهاي او را از دوران دانشجويي اش تا به حال بررسي كرده ام. براي شناساندن اثر هنرمند بايد وقت گذاشت و هزينه كرد.
گالري ها اغلب 30 درصد از كل فروش آثار هنري را به عنوان درآمد خود دريافت مي كنند. در بعضي گالري ها البته مبلغي هم به عنوان اجاره دريافت مي شود.
نقش موثر يك گالري دار
كشف هنر ناب و قابل عرضه و معرفي هنرمندان جوان و گمنام به جامعه هنري يكي از اهداف عالي است كه در حرفه گالري داري قابل دستيابي است. گلستان مي گويد: 80 درصد هنرمنداني كه در طول اين سالها در گالري ما نمايشگاه داشته اند جوان بوده اند. من به كار جوانان علاقه مندم و به گمانم كار گالري داري فقط فروش آثار هنري نيست. بلكه پي گرفتن كار هنرمندان جوان، حضور در آتليه آنها و حمايت و تشويق آنها نيز از جمله وظايف صاحبان گالري هاست. گالري دار بايد مثل يك مادرعمل كند و اين البته به نفع هر دو طرف است. چرا كه با حمايت از استعدادهاي هنري جريان كلي كار رونق مي يابد.
بي شك مطرح كردن پي درپي نقاشان مشهور و صاحب سبك نمي تواند روش چندان موفقي باشد و خدمتي به جامعه هنردوست نيز به حساب نمي آيد و كشف و حمايت نقاشان جوان، به وجود آوردن پيشينه هنري براي آنها و معرفي آثارشان به مجموعه داران حرفه اي، از جمله اقدامات ماندگاري است كه گالري داران مي توانند انجام دهند. كار گالري داري در واقع به نوعي تربيت، پرورش و آموزش و كشف استعدادهاي هنري را نيز دربرمي گيرد. گلستان مي گويد: باور نمي كنيد كه من كتابخانه هنري بسيار با ارزشي داشتم كه الان چيزي از آن باقي نمانده است. من استفاده خودم را از اين كتاب ها كرده ام و حالا با پيدا كردن نقاشان جوان و بااستعداد، علاقه مندم كه در پيشرفت آنها نقش داشته باشم و كتابخانه ام را در اختيار آنها بگذارم.
گالري اثر نيز در طول شش سال گذشته با پيگيري و تلاش مستمر توانسته حدود 30 نقاش رابه طور ثابت جذب كند و طول سال براي آنها نمايشگاه بگذارد. البته گالري در هر فصل نيز از ميهمان ويژه اي پذيرايي مي كند.
نقاشي گران تر از عكس
قيمت نقاشي اغلب از عكس گران تر است. در گالري گلستان، مجسمه و حجم نيز به نمايش درمي آيد، البته نمايشگاه مجسمه معمولا كمتر برگزار مي شود، چرا كه مجسمه هاي خوب اغلب كمتر پيدا مي شوند. در اين ميان معمولا در نمايشگاه هاي عكس، تعداد بيشتري از آثار هنرمندان عكاس به فروش مي رسد. تعداد عكس هاي فروش رفته در يك نمايشگاه اغلب بيشتر است. قيمت نقاشي ها اغلب بالاست و به همين خاطر گاه ممكن است در يك نمايشگاه تنها يك تابلو به فروش برسد يا اصلا تابلويي فروش نرود، اما گالري گلستان براي اين معضل هم چاره اي انديشيده است.
در اين گالري اگر شما از يك كار هنري خوشتان بيايد، ولي توانايي پرداخت قيمت آن را نداشته باشيد امكان خريد قسطي برايتان فراهم خواهد شد.
گلستان مي گويد: براي من خيلي مهم است كه اگر كسي اثري را دوست دارد، بتواند آن را داشته باشد، بنابراين همكاري مي كنم تا نقاشي ها خريداري شوند. چون خريد نقاشي با توجه به شرايط اقتصادي جامعه ما براي خريدار در اولويت قرار ندارد و اغلب خريدهاي ضروري تر و واجب تر خانواده ها نيز به تعويق مي افتند و خريد نقاشي هنوز چندان واجب به شمار نمي آيد.
سالها پيش فقط مجموعه داران حرفه اي و هنردوستاني كه مشغول كار نقاشي بودند به گالري ها مراجعه مي كردند، اما امروز تقريبا همه اقشار مختلف مردم به گالري ها سر مي زنند. گلستان مراجعه كارمندان دولت به گالري و خريد آثار هنري از سوي آنها را اتفاق فرخنده اي مي داند و مي گويد: فروش آثار هنري به خانواده اي كه با وضعيت متوسط مالي، پول كافي براي خريد اين آثار ندارد، نسبت به فروش همان آثار به پولدارها و مجموعه داران لذت بيشتري دارد.
درآمدهاي گالري
گالري ها اغلب 30 درصد از كل فروش آثار هنري را به عنوان درآمد خود دريافت مي كنند. در بعضي گالري ها البته مبلغي هم به عنوان اجاره دريافت مي شود. كار گالري ها از جمله گالري گلستان و اثر كاري هر روزه است. هر جمعه در اين گالري نمايشگاه جديدي افتتاح مي شود. پنج شنبه ها نيز روز اختتاميه است. بيشتر گالري ها، ماه رمضان را تعطيل هستند. گالري گلستان هر سال يك ماه هم به مناسبت عيد نوروز تعطيل بوده و بقيه سال را هر روز فعال است. برگزاري نمايشگاه گروهي تابستاني نيز با عنوان 100 اثر، 100 هنرمند هر سال تابستان در گالري برگزار مي شود كه نقاشان مختلف از ميان هنرمندان مشهور و گمنام را دربرمي گيرد. فروش نمايشگاه هاي گروهي اغلب از نمايشگاه هاي انفرادي بيشتر است چرا كه به دليل طولاني مدت بودن آن و تنوع آثار، سليقه هاي متفاوت تامين مي شوند و تقريبا هيچ كس گالري را دست خالي ترك نمي كند.
علاوه بر اين، معمولا در نمايشگاه هاي گروهي قيمت كارها نيز ارزان تر از معمول است، اما گاه در نمايشگاه هاي انفرادي، ممكن است كه آثار هنري يك هفته تمام به نمايش گذاشته شوند، تماشاچيان كارها را ببينند، كارت دعوت فرستاده و پذيرايي هم انجام شود ولي حتي يك اثر هم به فروش نرسد و اين ريسكي است كه در كار گالري داري وجود دارد.
اما، اغلب گالري هاي موفق و با سابقه با 30 درصد حاصل از فروش آثار هنري دخل و خرج خود را تنظيم مي كنند. بازاريابي آثار هنري، يافتن مشتري هاي علاقه مند، اطلاع رساني و تبليغات و ارتباط موثر با مطبوعات و رسانه ها نيز از ديگر فعاليت هاي گالري دارهاست. علاوه بر اين گالري هاي موفق اغلب در نمايشگاه هاي بين المللي نيز شركت مي كنند. مثلا در نمايشگاه بالد سوئيس يا نمايشگاه هنرهاي تجسمي برلين معمولا گالري ها شركت مي كنند.
گالري اثر براي افزايش درآمد خود و حرفه اي كردن كارش تعدادي كارگاه خدمات هنري نيز راه اندازي كرده است اين گالري در مجموع 12 نفر كارمند دارد كه شش نفر از آنها دست اندر كار اداره كارگاه هاي هنري هستند. در اين كارگاه ها خدماتي مثل تهيه قاب، آرشيو آثار، خدمات گرافيكي و بوم سازي به هنرمندان و مجموعه داران ارائه مي شود.
حمايت هاي دولتي
اگرچه گالري داران ايراني هنوز موفق به ثبت يك اتحاديه و تشكل موثر براي صنف خود نشده اند، اما در حال حاضر از حمايت هاي نسبي دولتي برخوردار هستند. نقاشان بسياري از سوي موزه هنرهاي معاصر يا ساير نهادهاي هنري دولتي، امكان برپايي نمايشگاه در خارج از كشور را پيدا كرده اند و گروه هاي نقاشي زيادي تشكيل شده، اما صنف خاصي براي شغل گالري داري شكل نگرفته است. ليلي گلستان البته از تشكيل انجمن  گالري داران در آينده نزديك خبر مي دهد. علاوه بر اين، برگزاري XPO تهران نيز فرصت خوبي را در اختيار گالري داران قرار مي دهد تا آثار خود را به فروش برسانند. بعضي گالري ها هستند كه ممكن است در طول سال هيچ اثري نفروشند و تنها در XPO است كه مي توانند آثاري را به فروش برسانند. اما XPO هم اگر با بازبيني و كارشناسي لازم برگزار نشود، خود مي تواند باعث بروز مشكلاتي در كار گالري داران شود. گلستان مي گويد: در XPO سال گذشته، قيمت ها بازبيني نشدند و قيمت هاي بسيار بالا براي كارهاي بسيار نازل گذاشته شد. به اين ترتيب بعد از XPO نقاش جواني كه قبلا كارش را 60 هزار تومان مي فروخت و در XPO به مبلغ 600 هزار تومان كار فروخته بود، حالا بلاتكليف مانده است و اين موضوع در كار ما نيز ايجاد اشكال كرده است.
اين در حالي است كه در قيمت گذاري  آثار هنري، اغلب به پيشينه، امضا و كيفيت اثر توجه مي شود. اين آثار معمولا از 40 هزار تا 5 ميليون تومان به فروش مي رسد.
شغلي تخصصي
گالري داري شغلي است كه به تخصص، مطالعه و دانش هنري نياز دارد، اما اين روزها مجوز تاسيس گالري بسادگي صادر مي شود. در XPO تهران نيز ديديم كه چه اشخاصي به گالري داري مشغول بودند و چه كارهاي كم ارزشي را به نمايش گذاشته بودند. به نظر مي رسد وجود معيارهايي اصولي براي صدور مجوز راه اندازي گالري از ضروريات فراموش شده كار گالري داري باشد. صرف بازبيني مكان و ارائه اطلاعات پرسشنامه اي، نمي تواند براي صدور مجوز اين كار كافي باشد.
خيلي ها كه از دور دستي بر آتش دارند گالري داري را شغلي لوكس و آسان مي دانند. از سوي ديگر بسياري از گالري داران هم اين شغل را شغلي غير اقتصادي و نه چندان مقرون به صرفه ارزيابي مي كنند. اما گالري داران موفق معتقدند كه اين شغل مي تواند تامين كننده نيازهاي مالي باشد. البته اگر حاضر باشيد براي كار خود سرمايه گذاري كرده به همان اندازه كه دخل خواهيد داشت خرج هم بكنيد!

نقاشي، هنر طبقه مرفه نيست
نقاشي از نظر عده اي هنري است كه افراد متمول جامعه به سوي آن كشيده مي شوند. قيمت وسايل نقاشي، سكوت و آرامش و فضايي لازم براي خلق آثار، مهمترين دلايلي است كه اين عده به آن استناد مي كنند، اما واقعيت غير از چنين بهانه هاي بي بنيادي است. بسياري از نقاشان صاحبنام و صاحب سبك جهان، از خانواده هاي متوسط و گاه فقير برخاسته اند. در ميان خيل كثير اين هنرمندان، نام وينسنت ونگوگ، نقاش مشهور و صاحب سبك هلندي بيش از سايرين براي ايرانيان شناخته شده است. اين نقاش پرآوازه تمام عمر را در تنگدستي زيست، اما زندگي خود را با عشق جاويدانش پيوند زد و بي وقفه به خلق آثار بي بديل هنري همت گماشت.
شايد مخالفان و منتقدان اين نظريه كه نقاشي هنر تمامي اقشار است، وضع معاش و معيشت را در ايران و اروپا نشانه روند و با مقايسه اين دو اقليم به توجيه تفكر انتزاعي خود بپردازند، اما در ايران نيز نقاشان نامي پرشماري كه از قضا برخي از آنان در قيد حيات هستند از خانواده هايي كم درآمد و متوسط بودند، اما توانستند نام خود را در فهرست هنرمندان ماندگار اين سرزمين ثبت كنند. حسن اسماعيل زاده، قوللر آغاسي و عباس بلوكي فر شماري از اين نام ها هستند.
عشق، پول، هنر
گرچه سابقه هنر نقاشي، ريشه در اعماق تاريخ ايران دارد، اما هنوز اين هنر به شكل حرفه اي جايگاه واقعي خود را در سرزمين ما نيافته است. شايد به همين دليل است كه سالخوردگان اين سرزمين كهن، پيوسته طعام غالب نقاشان را نان و پنير برشمرده اند و به فرزندان خود هشدار داده اند كه دنبال چنين هنري نروند، اما عشق رقم و قيمت و پول نمي شناسد. آنان كه با عشق به نقاشي زندگي كرده اند، توانسته اند كاخي به ابعاد قناعت بنا كنند و در آن با صرف وقت، به توسعه و گسترش نبوغ و خلاقيت خود بپردازند كه در نهايت به مانايي و ماندگاري بينجامد.
اگر نقاشي به عنوان كالايي هنري در نظر گرفته شود، مي توان چنين نتيجه گرفت كه عدم بازاريابي مناسب در اين رابطه، باعث شده بر دايره مخاطبان آن افزوده نشود. به عبارت ديگر معرفي نامناسب و حتي مناسب و محدود اين كالاي هنري، همواره حرفه نقاشي را به حاشيه سكوت و انزوا رانده است، اما همراستا با نقاشي، حرفه اي براي عرضه آثار نيز به وجود آمد؛ گالري داري بهترين شيوه اي است كه مي توانست آثار تجسمي را معرفي كند، اما در ايران درگير نگاه هاي غير كارشناسي و گاه مغرضانه شد. صرفنظر از افراد صاحب صلاحيت، دست هايي پنهان براي ارتقاي يك اثر نازل يا تضعيف يك نقاشي شاخص وارد بازي شدند كه در برخي مواقع تلاش هاي مذبوحانه چنين نگرشي با شكست مواجه شد و آنان كه با ديد كارشناسي و علمي به نقاشي و عرضه آن پرداختند، به ريگ هاي رسوب كرده در اين جوي روان بدل شدند و ماندند.
از سوي ديگر، گالري داري نيز همچون تئاتر در انحصار پايتخت باقي ماند و دايره مخاطبان آن محدودتر شد و محدوديت شمار مخاطبان نيز به عبارتي به مفهوم درآمد كمتر نقاشان است. با اين حال فضاي مجازي، چنين انحصاري را شكست.
به يمن حضور اينترنت، بسياري از نقاشان نامي و آماتور اين امكان را يافته اند كه آثار خود را روي صفحات وب به نمايش بگذارند. گرچه قدم زدن در يك گالري لذتي وصف ناشدني دارد و به هيچ رو نمي تواند با گشت زني در اينترنت و به اصطلاح وبگردي قابل قياس باشد، اما به هر حال اين اميدواري وجود دارد كه دايره مخاطبان افزايش يابد. در اين رابطه نكته ديگري نيز قابل تامل است و آن، تعميم نگاه كارشناسي در فضاي مجازي اينترنت است. به بياني نوتر، اكثر آثار موجود در صفحات وب تقريبا بدون نگاه كارشناسي و داوري حرفه اي عرضه مي شود.
در چنين شرايطي البته خريد يك اثر نيز براحتي امكانپذير است. آثاري كه براي فروش عرضه شده اند را پس از مطالعه مشخصات فني و هنري مي توان انتخاب و حواله بانكي را براي سايت ارسال كرد و در انتظار نشست كه تابلو در محل تحويل شود. اين شيوه اي است كه حتي مي توان با استفاده از آن، ساير محصولات و كالاهاي مصرفي و غير آن را نيز خريد. البته افراد نه چندان خوشبين مي توانند راهي محل عرضه نقاشي (گالري) شوند و به همان شيوه سنتي هميشگي، اثر مورد نظر را خريداري كنند.

ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
دخل و خرج
در شهر
درمانگاه
شهر آرا
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  شهر آرا  |  يك شهروند  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |