پنجشنبه ۹ تير ۱۳۸۴
نخستين گزارش از بازجويي هاي درون گوانتانامو
زنداني ۰۶۳
000561.jpg
ترجمه : نيلوفر قديري
گوانتانامو به پاشنه آشيل آمريكا و دولت بوش در سال هاي اخير تبديل شده است.پنتاگون در ترفندي براي اجتناب از هرگونه اتهام قانون شكني، از سه سال پيش «مظنونان تروريستي» كه بيشترشان در جنگ افغانستان دستگير شده اند را به پايگاه نظامي اش در خليج تحت اجاره آمريكا در كوبا برد. اين زندانيان بلاتكليف نارنجي پوش وضعيت حقوقي روشني ندارند و نظاميان آمريكايي كه همچنان در شوك ۱۱ سپتامبر در سردرگمي به سر مي برند همه راز اين واقعه هولناك را در ميان اين زندانيان جست وجو مي كنند.
هفته نامه تايم در شماره اخير خود گزارشي از اسناد ۸۴ صفحه اي به چاپ رسانده كه اولين «گزارش بازجويي » از يكي از زندانيان مهم گوانتاناموست كه زنداني ۰۶۳ خوانده مي شود. خلاصه اين گزارش كه براي اولين بار سندي از بدرفتاري نظاميان آمريكايي با مظنونان تروريستي را نشان مي دهد مي خوانيد.

زنداني كه در پايگاه نيروي دريايي آمريكا در گوانتانامو به زنداني ۰۶۳ معروف است، به راحتي شكسته نمي شود. او از همان ابتدا سرسختي نشان مي داد و مدام به بازجويان مي گفت به افغانستان رفته بوده تا به شكار شاهين كه از علايقش است، بپردازد.
اما اين زنداني جوان سعودي كه به سختي حرف مي زند، مانند زندانيان ديگر گوانتانامو نيست. او محمدالقحطاني است، از پيروان اسامه بن لادن و كسي كه تصور مي شود بيستمين هواپيمارباي واقعه ۱۱ سپتامبر بوده است.
او در ماه اوت ۲۰۰۱ قصد داشت وارد آمريكا شود تا شايد در حملات ۱۱ سپتامبر شركت كند. اما در حالي كه محمد عطا رهبر عمليات، در فرودگاه «ارولاندوي» كاليفرنيا منتظر او بود، قحطاني خارج فرودگاه توسط افسر مهاجرت كه از صحبت هايش قانع نشده و به او مشكوك شده بود، دستگير و اخراج شد.
چندماه بعد او در افغانستان دستگير و به كمپ ايكس گوانتانامو منتقل شد، اما با گذشت بيش از يك سال از دستگيري اش، بازجويي هاي او هيچ نتيجه اي نداشت.
گزارش روزانه بازجويي هاي قحطاني كه در ۴۸ صفحه و علي رغم محرمانه بودن به دست تايم رسيده است، نشان مي دهد، بازجوها انواع تكنيك هاي بازجويي را براي به حرف آوردن قحطاني به كار گرفته اند. از جمله اين روش ها، تلاش براي قانع كردن او به اين بود كه «خداوند به او مأموريت داده كه معني حقيقي قرآن را بر ملا كند تا به سرنگوني بن لادن كمك نمايد.»
اما تمام مدتي كه افسران بازجويي اين جملات را در گوش قحطاني تكرار مي كردند او فقط با تكان دادن سر حرف آنها را رد كرده و در چشمانشان خيره مي شد.
براساس گزارش محرمانه بازجويي، در اين لحظه دو افسر بازجويي او را روي زمين خواباندند و گروهبان حاضر در محل خم شد تا با او كه سعي داشت آب دهانش را به روي گروهبان پرتاب كند صحبت كند. گروهبان گفت: «خوب، زودباش آب دهانت را به من پرتاب كن، اما چيزي عوض نمي شود. تو هنوز اينجايي و تا وقتي حرف نزني اينجا را ترك نمي كني.»
گزارش بازجويي زنداني ۰۶۳ ، اولين روزنه هايي است كه كه اطلاعات بازجويي هاي به شدت محرمانه درون گوانتانامو را فاش مي كند. «لاري ديريتا» سخنگوي ارشد پنتاگون در اين باره مي گويد كه اين گزارش بازجويي توسط چندين بازجوي يونيفورم پوش نظامي و شاهداني تهيه شده كه در نيروي ويژه مشترك پنتاگون در گوانتانامو و هنگام بازجويي حضور داشته اند.
بر روي اين گزارش مهر «ORCON محرمانه» خورده است. ORCON يك اصطلاح نظامي است و براي اسنادي به كار مي رود كه درون سازمان باقي مي ماند. يك مقام مسئول در پنتاگون كه گزارش بازجويي را ديده آن را سندي توصيف مي كند كه «قرار نبوده هيچ گاه از گوانتانامو خارج شود.»
در اين گزارش مثل دفتر خاطرات، ساعت به ساعت و گاه دقيقه به دقيقه وقايع ثبت شده است. هر وعده غذايي، ساعات خواب و حركات القحطاني، حتي دستشويي رفتن او و هر بار كه به درخواست بازجوها تمكين مي كند يا از درخواست آنها سرباز مي زند، در اين گزارش ثبت شده است.
وضعيت فيزيكي زنداني به طور مرتب و گاه سه بار در روز توسط پزشكان نظامي چك مي شده و اين نشان دهنده آن است كه بازجوها نگران ميزان تحمل زنداني در برابر فشار و استرس بوده اند. اگر چه به نظر نمي رسد كه اين گزارش سانسور شده باشد، اما بخش هايي از آن ناقص به نظر مي رسد. بخش هايي از مكالمه و يا بعضي دقايق درون اتاق بازجويي كامل نيست. علي رغم فقدان بعضي اطلاعات، اين گزارش حاوي اطلاعات بي سابقه اي درباره چگونگي جمع آوري اطلاعات توسط نظاميان آمريكايي است، روندي كه در آن گروههاي متخصص در جمع آوري اطلاعات به هر شيوه ممكن در مصاف با مرداني قرار مي گيرند كه براي سكوت كردن به هر قيمتي آموزش ديده اند.
گزارش بازجويي القحطاني مربوط به يك دوره ۵۰ روزه از نوامبر ۲۰۰۲ تا اوائل ژانويه ۲۰۰۳ است. اين دوران روزهاي حساسي در گوانتانامو بود كه طي آن ۱۶ تكنيك بازجويي جديد توسط دونالد رامسفلد وزير دفاع تصويب و براي اجرا به اين زندان جنجال آميز آمريكا ابلاغ شد.
اين گزارش نشان نمي دهد كه اين تكنيك هاي بازجويي تا چه حد مؤثر بوده اند. پنتاگون مي گويد القحطاني منبع اطلاعاتي ارزشمندي است كه مي تواند جزييات نشست ها با بن لادن و نام افرادي كه رابط مالي در چندين كشور عربي بوده اند را ارائه كند و از اردوگاههاي آموزش تروريستي حرف بزند و چگونگي فرار بن لادن از تورابورا در دسامبر ۲۰۰۱ را توضيح دهد.
«گزارش بازجويي» قحطاني نشان دهنده تكنيك هايي است كه نظاميان آمريكايي در بازجويي ها استفاده مي كنند. از سوي ديگر اين گزارش نشان مي دهد قحطاني وقتي حرف زده كه فشارهاي اعمال شده در بازجويي ها كاهش يافته است.
پرونده زنداني ،۰۶۳ بحث در باره استفاده آمريكا از قدرت خود در عصر تروريسم را دامن مي زند. آمريكا بارها به خاطر بدرفتاري با زندانيان در گوانتانامو مورد انتقاد قرار گرفته است. علاوه بر نمايندگان كنگره و گروه هاي حقوق بشر، جيمي كارتر رئيس جمهور اسبق آمريكا هم خواستار تعطيلي اين زندان شده است. حتي جورج بوش هم دو هفته پيش به فاكس نيوز گفت، دولتش در حال بررسي جايگزين هايي براي بازداشتگاه گوانتاناموست.
از لحظه اي كه محمد القحطاني از هواپيماي پرواز ويرجين آتلانتيك در اورلا ندو پياده شد، مسئولان اداره مهاجرت آمريكا متوجه او و شرايط غيرعادي اش شدند. او با يك بليت يك طرفه و فقط ۲۸۰۰ دلار پول نقد وارد اورلاندو شده بود كه اين مقدار پول براي خريد بليت برگشت هم كافي نبود. وقتي يكي از مسئولان اداره مهاجرت او را براي ارايه جزئيات درباره مقصدش تحت فشار گذاشت، قحطاني با خصومت از جواب دادن طفره مي رفت. مامور اداره مهاجرت با كمك يك مترجم ۹۰ دقيقه القحطاني را در فرودگاه بازجويي كرد و بعد او را از آمريكا اخراج نمود. آخرين كلمات قحطاني هنگام خروج اين بود: «من برمي گردم.»
گزارش بازجويي القحطاني مربوط به يك دوره ۵۰ روزه از نوامبر ۲۰۰۲ تا اوائل ژانويه ۲۰۰۳ است. اين دوران روزهاي حساسي در گوانتانامو بود كه طي آن ۱۶ تكنيك بازجويي جديد توسط دونالد رامسفلد وزير دفاع تصويب و براي اجرا به اين زندان جنجال آميز آمريكا ابلاغ شد
او از لندن به امارات و از آنجا به افغانستان رفت تا عليه آمريكا بجنگد. در دسامبر سال ۲۰۰۱ او هنگام فرار از تورابورا توسط نظاميان آمريكايي دستگير شد. دو ماه بعد وقتي قحطاني را به گوانتانامو مي بردند، كسي هنوز نمي دانست كه او بيستمين هواپيمارباي ۱۱ سپتامبر است، هفته ها مي گذشت و او از افشاي نامش هم در بازجويي ها خودداري مي كرد. اما در جولاي ۲۰۰۲ مقامات آمريكايي اثر انگشت او را با اثر انگشت مردي مطابقت دادند كه در اوت ۲۰۰۱ از اورلاندو اخراج شده بود. به همين دليل بازجويي ها شدت گرفت. ديريتا سخنگوي پنتاگون مي گويد، القحطاني فردي است كه در باره واقعه ۱۱ سپتامبر، فعاليت القاعده و برنامه ريزي هاي بعدي در باره حملات آينده، اطلاعات خاص و زيادي دارد. اما بازجويي هاي اوليه اف.بي.اي از او هيچ نتيجه اي نداد و هيچ چيزي از او به دست نيامد. او طوري آموزش ديده بود كه در مقابل پرسش هاي مستقيم مقاومت كند. به همين دليل تكنيك هاي بازجويي در ادارات پليس شيكاگو جواب نمي داد.
اين شرح وقايع، تا پيش از نوامبر ۲۰۰۲ بود؛ در اين تاريخ گزارش بازجويي القحطاني شروع مي شود. ابتدا تيم بازجويي، جلسات مرتب روزانه را شروع كردند كه هدف آن سلب استقلال زنداني بود. آنها او را هر روز صبح ساعت ۴ از خواب بيدار مي كردند و گاهي تا نيمه شب به بازجويي ادامه مي دادند. هر روز و هر ساعت تكنيك هاي استاندارد بازجويي  ارتش آمريكا استفاده مي شود كه نام رمز آن عباراتي مثل ترساندن، سلب عزت و غرور، رويكرد پوچ گرايي و ارايه مدرك است. هر روز بازجوها در حال آزمون و خطا براي يافتن شيوه اي هستند كه بهترين جواب را مي دهد. ابتدا وعده رفتار بهتر را مي دهند و بعد تصاوير قربانيان ۱۱ سپتامبر به ويژه زنان و كودكان را به او نشان مي دهند. درباره اراده خداوند و گناهي كه او مرتكب شده صحبت مي كنند. به او مي گويند كه در مأموريتش شكست خورده و ديگر همقطاران دستگير شده اش، حرف زده اند. با احساسات او بازي مي كنند و مي گويند كه اگر مي خواهد يك بار ديگر خانواده و دوستان و وطنش را ببيند بايد حرف بزند.
طي چند روز ابتدايي، قحطاني با بازجويان حرف نمي زند و چند روز بعد فقط تكرار مي كند كه براي تجارت ماشين هاي دست دوم به آمريكا رفته است. او به بازجويان مي گويد، «شما با شيطان كار مي كنيد.» پاسخ بازجوها به اين حرف هاي او مجبور كردنش به ايستادن يا نشستن مداوم بر روي يك صندلي فلزي است. القحطاني در پاسخ به سؤالات مكرر بازجوها درباره فعاليتش در افغانستان، جواب هايي مي داد كه مطابق با دستورالعمل القاعده در باره چگونگي مقاومت در برابر بازجويي ها بود. در حين بازجويي ها، در باره موضوعات مختلفي صحبت مي شد مثل چرخش زمين، وضعيت دايناسورها و تاريخچه و انقراض آنها. القحطاني در يكي از اين جلسات گفت كه مي خواهد روزي ازدواج كند؛ غافل از اين كه آرزو فعلاً محقق نمي شود.
اولين بار كه مقاومت القحطاني شكسته شد وقتي بود كه بعد از يك اعتصاب غذاي طولاني از خوردن آب خودداري كرد. اين كار او به نبرد اراده با بازجوها تبديل شده بود. اما بدنش چنان آب از دست داد كه پزشكان نظامي تزريق سرم را تجويز كردند. او در مقابل اين اقدام مقاومت مي كرد. يك بار هم سعي كرد سوزن سرم را از دستش بكند. به همين دليل دستانش به صندلي بسته شد، اما باز هم دست از مقاومت نكشيد و لوله تزريق سرم را گاز زد و آن را به دو تكه تبديل كرد. بعد از اين اتفاق به زور به او مقدار زيادي مايعات خوراندند. يك ساعت بعد نزديك ۴۰/۹ دقيقه صبح، قحطاني به نگهبانان مي گويد كه اگر اجازه رفتن به دستشويي را به او بدهند، حرف مي زند. مقدار زياد مايعات خورانده شده باعث شده بود كه او در وضعيت آزار دهنده اي قرار بگيرد. چند بار درخواست كرد كه بگذارند به دستشويي برود. اما نگهبانان و بازجوها گفتند كه قبل از آن بايد به چند پرسش جواب بدهد:
بازجو: براي چه كسي كار مي كني؟
قحطاني: القاعده
بازجو: رهبرت كه بود؟
قحطاني: اسامه بن لادن
بازجو: براي چه به اورلاندو رفتي؟
قحطاني: نمي دانستم مأموريتم چيست.
بازجو: در هواپيما با چه كسي بودي؟
قحطاني: خودم بودم.
بازجو كه از اين جواب ها نااميد شده بود گفت: «تو وقت من را تلف مي كني.» وقتي قحطاني خواستار آن شد كه بازجو به قولش عمل كند، پاسخ شنيد كه از دستشويي خبري نيست و بايد در سلولش قضاي حاجت كند. او در نهايت تحقير، اين كار را كرد.
000564.jpg
انتشار بخش هايي از پرونده زنداني شماره ۰۶۳ رسوايي تازه اي براي ارتش آمريكا به بار آورده است. اين زنداني محمد القحطاني است كه اف. بي.  آي معتقد است تنها بازمانده و نفر بيستم تيم ربايندگان هواپيماهاي حادثه ساز يازده سپتامبر است. همه ۱۹ نفر ديگر در حوادث يازده سپتامبر كشته شده اند
در گزارش بازجويي در اين لحظه نوشته شده، «زنداني كم كم در مي يابد كه در وضعيت بي نتيجه اي به سر مي برد... او بيشتر از قبل به همكاري نزديك شده است.»
اما اين طور نبود. آنطور كه گزارش بازجويي نشان مي دهد، افزايش فشار به اعتراف بيشتر زنداني منجر نمي شد. بازجوها از تكنيك هاي مختلفي استفاده كردند، بعضي روزها ساعات استراحت و خواب را افزايش مي دادند و گاهي غذاي مخصوص خانگي عربي به زنداني مي دادند (كه البته قحطاني از پذيرفتن غذا خودداري مي كرد.)
يك روز وقتي فيلم ويدئويي تخريب برج هاي دوقلو براي قحطاني پخش مي شد، او خشمگين شد. يك مقام پنتاگون در اين باره مي گويد: «نمي توان فرمول منطقي خاصي براي او تدوين كرد، نمي توان گفت چون ما اين كار را كرديم او اين واكنش را نشان داد. بايد بررسي مي كرديم چه راهي بهتر جواب مي دهد و همان كار را مي كرديم.» خود قحطاني به بازجويانش مي گفت: «اگر من را درست بازجويي كنيد، مي توانيد به بعضي جواب هايتان برسيد.»
كشمكش ديگر، در روزهاي ماه رمضان روي داد. در روزهاي ماه رمضان، قحطاني يا روزه بود يا در اعتصاب غذا به سر مي برد و از خوردن آب خودداري مي كرد.
بازجوها او را تحت فشار مي گذاشتند كه يا بايد آب بخورد و يا اينكه مانع از نماز خواندنش مي شوند. او از خوردن آب خودداري مي كرد و نماز را هم نمي خواند. مقاومت قحطاني باعث شد كه مقامات ارشد گوانتانامو در پاييز سال ۲۰۰۲ درخواستي به واشنگتن بفرستند و خواستار مجوز شدت عمل بيشتري شوند. در دوم دسامبر رامسفلد استفاده از ۱۶ شيوه از ۱۹ شيوه شديد بازجويي را تصويب كرد.
با دستور جديد، بازجوها مي توانستند از استراتژي هاي اعمال استرس مثل وادار كردن ايستادن براي مدت طولاني، منزوي كردن به مدت ۳۰ روز، درآوردن لباس، تراشيدن سر و صورت و همچنين استفاده از نقطه ضعف هاي شخصي مثل ترس از سگ و ضربات فيزيكي بدون مجروحيت، استفاده كنند. طبق گزارش بازجويي القحطاني، او در طي ۵ هفته بعد، چند عدد از اين تكنيك ها را تجربه كرد.
يكي از اين تكنيك ها ريختن چندين بطري آب روي سر قحطاني در صورت خودداري او از نوشيدن آب با هدف اعتصاب است. بازجوها نام اين كار را «آب را بخور يا بپوش» گذاشته اند.
بعد از تصويب تكنيك هاي جديد، وضعيت در اتاق بازجويي قحطاني دچار تغييرات بسياري شد. جلسات بازجويي طولاني شد و بازجويي ها از نيمه شب شروع مي شد.
وقتي زنداني ۰۶۳ به خواب مي رفت، بازجوها با ريختن آب روي سرش بيدارش مي كردند. براساس گزارش بازجويي، قحطاني به اتاق بازجويي جديد منتقل شد كه با تصاوير قربانيان ۱۱ سپتامبر، پرچم آمريكا و نور قرمز تزئين شده بود. او را مجبور مي كردند هنگام پخش سرود ملي آمريكا بايستد.
سر و صورتش را تراشيدند. يكي از تصاوير قربانيان ۱۱ سپتامبر را به شلوارش وصل كردند. قحطاني تكرار مي كرد كه تا وقتي به شيوه درست بازجويي نشود حرف نمي زند. ساعت ۷ صبح روز ۴ دسامبر، بعد از يك جلسه بازجويي ۱۲ ساعته شبانه، ۴ ساعت اجازه يافت كه بخوابد.
در چند روز آينده بازجوها با حضور يك زن، از نظر اعتقادات مذهبي، قحطاني را تحت فشار گذاشتند. او براي رهايي از اين وضعيت قلم و كاغذ درخواست كرد تا حقيقت را بگويد و بالاخره نوشت كه چطور به افغانستان رفته و با بن لادن ملاقات كرده است. در مقابل، بازجوها به درخواست او يك پتو در اختيارش گذاشتند و دستگاه تهويه را خاموش كردند. اما بعد از مدت كوتاهي فشارها دوباره از سرگرفته شد. استراتژي هاي ايجاد رعب و وحشت از سرگرفته شد. براساس گزارش بازجويي، از سگ هم استفاده مي شد. قحطاني كه از اين رفتارها خشمگين شده بود، آنچه قبلاً گفته را هم پس گرفت.
در ۷ دسامبر مشكل بزرگتري بروز كرد. يكي از پزشكان نظامي گزارش داد كه بدن قحطاني به شدت در حال از دست دادن آب است و اين در نتيجه خودداري او از نوشيدن آب ايجاد شده است. چند پزشك فراخوانده شدند و مرخصي ۲۴ ساعته اي به قحطاني داده شد، اما حتي طي دوران نقاهت هم با پخش موسيقي از خوابيدن زنداني جلوگيري مي شد. ۹ ساعت بعد يك پزشك نبض قحطاني را چك كرد و كند بودن غيرعادي آن را گزارش داد. قحطاني به بيمارستان انتقال داده شد و تحت مداوا و آزمايش قرار گرفت.
بعد از مدتي ضربان قلب او مرتب شد، اما همچنان كند بود (۳۵ ضربه در يك دقيقه). او را تحت نظارت دقيق قلبي قرار دادند.
روز بعد يك راديولوژيست از پايگاه نيروي دريايي آمريكا از پرتوريكو، ۱۰۰۰ كيلومتر دورتر از گوانتانامو، به اين خليج فراخوانده شد تا آزمايش سي تي اسكن قحطاني را بخواند. در گزارش بازجويي آمده است، «هيچ نقطه غيرعادي پيدا نشد» . با اين حال براي اولين بار از زمان شروع بازجويي ها به قحطاني يك روز تمام استراحت دادند تا بخوابد.
عصر روز بعد همه آزمايش هاي پزشكي او مثبت بود و با يك آمبولانس به كمپ ايكس بازگردانده شد.
قحطاني هرگز به جرمي متهم نشده و وكيلي هم ندارد. اما پرونده او جنجال هاي بسياري را در واشنگتن به همراه داشته است. يك سال پيش يك مقام ارشد ضد تروريستي اف.بي.اي در نامه اي به پنتاگون ازبد رفتاري هاي صورت گرفته با زندانيان در گوانتانامو گلايه كرد
طي ماه آينده بازجوها تاكتيك هاي ديگري را امتحان  كردند، مثل تفتيش بدني يا عريان كردن او. او را وادار مي كردند كه مثل سگ پارس كند و در ميان تصاوير قربانيان زندگي كند. يكي از بازجويان زن آنقدر قحطاني را آزار داد كه او به نگهبانانش گفت، قصد خودكشي دارد. گزارش بازجويي نشان مي دهد كه قحطاني چند بار به بازجويانش گوشزد كرده ماجراي بزرگي براي تعريف كردن دارد، اما بازجويان مي گويند، او يا بسيار وحشت كرده و يا نمي خواهد اين ماجرا را بگويد. در ۱۰ ژانويه ،۲۰۰۳ قحطاني مي گويد از تروريست ها هيچ اطلاعاتي ندارد، اما آمادگي دارد داوطلبانه به كشورهاي حوزه خليج فارس برگردد و در ازاي آزاديش، به عنوان يك مأمور دو جانبه براي آمريكا كار كند.
۵ روز بعد، در پي مخالفت در واشنگتن با تدابير جديد بازجويي، اين تدابير كه به امضاي رامسفلد رسيده بود ملغي شد.
گزارش بازجويي فقط تا اين تاريخ است و از اين زمان به بعد ديگر مدركي وجود ندارد. بنابراين معلوم نيست بازجويي قحطاني تا كي ادامه داشته يا دارد. مقامات ارشد پنتاگون مي گويند بعضي از ارزشمندترين اعترافات او در زماني صورت گرفته كه در اين گزارش بازجويي نيامده و در نتيجه اعمال تكنيك خاصي هم نبوده است؛ بلكه در اثر ارائه مدارك بدست آمده از زندانيان ديگر به ويژه خالد شيخ محمد طراح حملات ۱۱ سپتامبر، به قحطاني او هم اعتراف كرده است. وقتي او مي فهميده كه همقطاران ديگرش مثل شيخ محمد لب به حرف زدن گشوده اند، او هم همين كار را كرده است.
قحطاني هرگز به جرمي متهم نشده و وكيلي هم ندارد. اما پرونده او جنجال هاي بسياري را در واشنگتن به همراه داشته است. يك سال پيش يك مقام ارشد ضد تروريستي اف.بي.اي در نامه اي به پنتاگون از بد رفتاري هاي صورت گرفته با زندانيان در گوانتانامو گلايه كرد. اين نامه براساس مشاهدات مأموران بازديد كننده از اف.بي.اي نوشته شد. اين مأموران گزارش داده اند كه تكنيك هاي تهاجمي براي بازجويي در گوانتانامو مورد استفاده قرار مي گيرد. يكي از اين موارد، مشاهدات مأموران اف.بي.اي است كه به قحطاني مربوط مي شد و به گفته  آنها در بازجويي او از ترساندن با حضور سگ استفاده مي شده.
در نامه اف.بي.اي آمده، زنداني ۰۶۳ بيش از سه ماه تحت انزواي شديد قرار داشته و در معرض رفتارهايي بوده كه مصداق فشار رواني است. وزارت دادگستري آمريكا و پنتاگون تحقيقات جداگانه اي را در اين باره آغاز كرده اند. بازجوها قحطاني را مجبور كردند كه توجه خود را به زندانيان ديگر گوانتانامو معطوف و آنها را شناسايي كند. با اين كار، او بيش از ۲۰ زنداني ديگر را كه از اعضاي القاعده يا نيروهاي بن لادن بوده اند، شناسايي كرده است. نظاميان آمريكايي از اين شهادت و شناساييي قحطاني براي طولاني تر كردن مدت نگهداري بعضي از اين زندانيان استفاده مي كنند. شايد اين كار او در اثر جواب دادن بازجويي ها بوده باشد. اما حداقل يكي از كساني كه او شناسايي كرده و يك يمني است در دادگاه فدرال آمريكا ادعا كرده كه اظهارات قحطاني درباره او نادرست است چون در اثر شكنجه بدست آمده.
بوش همواره مي گويد آمريكا بايد در گوانتانامو و جاهاي ديگر به اصول كنوانسيون هاي ژنو پايبند باشد. پنتاگون هم مي گويد كه رفتار با قحطاني هميشه «انساني» بوده است! اما كنوانسيون  هاي ژنو هر گونه بي احترامي به عزت فردي را ممنوع مي كند. اريك فريدمن كارشناس قانون اساسي و از مشاوران حقوقي پرونده هايي كه عليه بدرفتاري نظاميان آمريكايي با اين زندانيان گشوده شده مي گويد: «اگر تكنيك هايي كه در اين گزارش بازجويي از آن نام برده شد، بي احترامي به عزت فردي نيست، پس كلمات ديگر معني ندارند.»
در جنگ با تروريسم عزت فردي يك مظنون تندرو را هم بايد در ميان خسارات جنگ شمارد.

نگاه امروز
بي آبرويي بين المللي
اردلان متين
مسافران خارجي شهر گوانتاناموي كوبا دربعد از ظهرهاي كسل كننده اين شهر، از يك راننده تاكسي مي خواهند تا آنها را به خارج شهر ببرد، به نقطه اي كه از آنجا و از فاصله اي دور بتوان بخش هايي از قديمي ترين پايگاه نيروي دريايي آمريكا در خارج از اين كشور را ديد. اين پايگاه دريايي در منطقه اي تاريخي واقع شده كه در جنگ آمريكايي ها و اسپانيايي ها به تصرف آمريكا درآمد، اما بعد به دولت وقت كوبا بازگردانده شد، در سال ۱۹۰۳ بار ديگر به اجاره آمريكا درآمد به اين شرط كه براي هميشه آن را در اختيار داشته باشد.
سناتورهاي آمريكايي اين روزها اين پايگاه و آنچه درون آن اتفاق مي افتد را «بي آبرويي بين المللي» مي خوانند. گوانتانامو اكنون به موضوع اول رسانه هاي جهان تبديل شده است. دغدغه رسانه هاي آمريكايي و محور بحث آنها، زبان و عبارت است كه در توصيف رفتار و با زندانيان گوانتانامو استفاده مي شود. كاخ سفيد و نويسندگان محافظه كار طرفدار آن، از رسانه ها به خاطر تشبيه تكنيك هاي بازجويي در گوانتانامو به شيوه هاي بازجويي آلمان نازي يا زندان هاي شوروي انتقاد مي كنند.
اما در رسانه هاي جهان، تحليل اين رفتار هولناك مورد بحث قرار مي گيرد. روزنامه تايمز لندن به تازگي نوشت كه «پزشكان نظامي گوانتانامو با تخصص پزشكي خود به افزايش فشار بازجوها به زندانيان كمك مي كنند.» سخنگوي پنتاگون در پاسخ به اين گزارش گفت: پزشكان پايگاه گوانتانامو به محدوديت هاي اخلاق حرفه اي پايبند نيستند چون زندانيان مريض هاي آنها نيستند.
بيش از يك سال پيش وقتي گروه هاي حقوق بشر دنيا به ابهام در وضعيت حقوقي ۵۲۰ زنداني گوانتانامو و عدم دسترسي آنها به وكيل غيرنظامي اعتراض كردند، كاخ سفيد و پنتاگون اعلام كردند كه، «جنگجويان دستگير شده در اين جنگ، زنداني جنگي نيستند و بنابر اين حقوق كنوانسيون هاي ژنو براي آنها صدق نمي كند.» اما بالاخره اين زندانيان عنواني دارند اگر آنها را جنايتكار بناميم، حتي جنايتكاران هم حقوقي دارند.
اخيراً يكي از مقامات پنتاگون اعلام كرد، اين افراد، تروريست هاي خطرناكي هستند كه در صورت آزادي يا بازگردانده شدن به كشورهايشان مي توانند جان آمريكايي ها را تهديد كنند.
بعد از فاش شدن رسوايي زندان ابوغريب با آن تصاوير هولناك، دولت آمريكا از مجازات عوامل «خودسر» و «مسئوليت ناشناس» اين ماجرا خبرداد كه به چند افسر ميان رتبه محدود مي شدند. پرونده بازجويي زنداني ۰۶۳ كه نفر بيستم تيم هواپيمارباي ۱۱ سپتامبر است نشان مي دهد، تك تك تكنيك هاي بازجويي با پنتاگون هماهنگ مي شده است. رسوايي هاي ابوغريب و گوانتانامو فرماندهي واحدي دارند.

سياست
اقتصاد
اجتماعي
فرهنگ
موسيقي
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  سياست  |  فرهنگ   |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |