شنبه ۱۱ تير ۱۳۸۴
انديشه
Front Page

به مناسبت اول جولاي سالروز تولد لايب نيتس
مناد شناسي
ترجمه : علي ملك محمدي
اشاره: ديروز سالروز تولد لايب نيتس يكي از بزرگترين فيلسوفان مغرب زمين بود. كسي كه برتراند راسل، او را عالي ترين مغزهاي همه روزگاران معرفي مي كند. گذشته از مقام بلندش در فلسفه و رياضيات، وي از پيشگامان منطقي رياضي است و در زماني كه هيچ كس قدر آن را نمي دانست به اهميت آن پي برد. جستار حاضر، ترسيم كلي فلسفي اوست، با هم مي خوانيم.
000615.jpg
«مخالفت من با اين اصل موضوعه مقبول فلاسفه است كه هيچ چيز در نفس نيست كه بوسيله حواس عارض آن نشده باشد. در اينجا بايد خود نفس و انفعالات آن را استثنا نمود. هيچ چيز در عقل نيست كه از پيش در حس نبوده باشد مگر خود عقل. چنانكه بسياري از صور عقلي مثل وجود، جوهر، وحدت، اين هماني، علت، ادراك و استدلال هست كه در نفس است بدون آنكه حواس قابليت اعطاي آن را داشته باشد» . (نوشته هاي فلسفي لايب نيتس _ گردآوري توسط گردهارد برلين ۹۰ _ ۱۸۷۵)
۱ _ زندگي: گوتفريد ويلهلم لايب نيتس در يكم، جولاي سال ۱۶۴۶ در لايپزيك آلمان به دنيا آمد. به خاطر برخورداري از نبوع سرشار در سن پانزده سالگي وارد دانشگاه شد. وي در ميان تمام فلاسفه دوره جديد پيش از كانت محتملا واجد وسيع ترين و جامع ترين شناخت در مورد حكماي مدرسي است.
او در سال ۱۳۶۳ براي تحصيل رياضيات به ينا رفت و در سال ۱۶۷۷ موفق به اخذ دكترا در رشته حقوق شد. با وجود علائق و فعاليتهاي متنوع او، فعاليت هاي سياسي و حكومتي شهرت چشمگيري را براي او باعث شده بودند، به طوري كه به جهت رابطه اش با خاندان سلطنتي هانوور، مسئول تأليف تاريخ اين خاندان شد. در سال ۱۷۰۰ نخستين رئيس انجمن علوم در برلن شد كه بعدها عنوان آكادمي پروس را يافت. لايب نيتس پس از زندگاني پر فراز و نشيب، در سال ۱۷۱۶ چشم از جهان بست، در حالي كه مرگ او حتي در آكادمي پروس كه او خود مؤسس آن بود مورد بي توجهي قرار گرفت.
از جمله رئوس اساسي فلسفه او مي توان به موارد زير اشاره كرد: اصل جهت كافي، جوهر، مناد، قانون اتصال، نظريه معرفت و مسأله آزادي.
اصل جهت كافي
صدق هر قضيه به اين صورت تعريف مي شود كه، يك قضيه صادق است اگر محمول مندرج در موضوع باشد. مشخص است كه تعداد محمول هاي هر موضوع بي نهايت (يا حداقل بسيار زياد) مي باشد. چرا محمول ها بايد ذيل يك موضوع مندرج باشند؟ شايد به دليلي كاملا اتفاقي، اما نظر لايب نيتس چنين نيست. به نظر لايب نيتس به ازاي هر محمول صحيح و درست يك موضوع، ممكن است مجموعه اي ديگر از محمول هاي صحيح وجود داشته باشند كه اين مجموعه جهتي كافي براي درستي آن محمول  باشند و اين را لايب نيتس اصل جهت كافي مي نامد. در صورتي كه اين اصل درست نباشد نه تنها فلسفه بلكه علم هم غير ممكن به نظر مي آيد. به هر حال اعتبار مفاهيم بنيادين مثل اصل هو هويت يا اينهماني (identity) وابسته به اين اصل است.
اين ايده از اصل جهت كافي دليل توجه لايب نيتس به تكميل استدلال كامل مي باشد.
اگر مفهوم كامل موضوع (يعني تمام محمول هاي صحيح آن) با يكديگر تشكيل يك شبكه اي از توضيح را بدهند، ممكن است از اين طريق به آينده يا گذشته دسترسي داشته باشيم. به عنوان مثال ممكن است كسي عبور قيصر از رود روبيكن را از تصوير كامل ساير محمولات قيصر اخذ كند.
روشن است، همان طور كه بعضي از معاصرين لايب نيتس خاطر نشان ساخته اند، با اين وصف اراده آزاد نفي مي شود. اما بايد به دو نكته اشاره شود. الف) اينكه قيصر از رود روبيكن عبور كرد، ضرورتي مثل قضيه الف، الف است ندارد.
زيرا هر چند قضيه الف، الف نيست متناقض است، اما قضيه قيصر از رود روبيكن عبور نكرد متناقض نمي باشد و ويژگي هاي قيصر، منطقا ضروري نيستند. ب) علي رغم تمام آنچه كه درباره قيصر درست مي باشد، (هم چون محمول هاي متعلق به يك موضوع) اين محمول ها چيزي درباره وجود قيصر بيان نمي كنند.
جوهر به مثابه مناد
در مورد انسانها (و نه خدا) مفاهيم كامل معمولا واجد مفهوم «جواهر موجود» - يعني اشياء حقيقتا موجود- مي باشند. لايب نيتس مي گويد: اكنون آشكار است كه تمام مفهوم هاي صحيح واجد بنياني در طبيعت اشياء مي باشند و زماني كه گزاره اي اينهمان نباشد، محمول بايد در اصل مندرج در موضوع باشد..... چنان موجودي واجد مفهوم كاملي است كه آن مفهوم به عنوان مجوز استنتاج تمام محمول هاي موضوع كافي مي باشند.
همان طور كه براي هر محمول، مفهوم كامل شامل ديگر محمول هايي مي باشد كه آن محمول را توضيح مي دهند، با فرض هر ويژگي جوهر، جوهر متفرد كامل به خودي خود مي تواند توضيحي براي آن ويژگي باشد.
لايب نيتس اواخر قرن ،۱۷ به نحو برجسته اي كلمه مناد [جوهر فرد -monad] را براي جواهر به كار برد. مناد يعني آنچه واحد است، اجزائي ندارد و غيرقابل تجزيه است. اينها اشياء موجود بنيادين مي باشند. يك جوهر _ مناد واقعيتي است كه توسط مفهوم كامل تداعي يا باز نمود مي گردد. مفهوم كامل في نفسه شامل تمام محمول هايي است كه براي موضوعي درست و صحيح مي باشند. اين محمول ها بوسيله اصل جهت كافي، مرتبط به شبكه مشخص و گسترده اي از توضيح مي باشند. علاوه بر محمول ها، مناد بايد واقعا و بالقوه شامل ويژگي هايي باشد كه در آينده نشانگر آنها مي باشد و بايد شامل نشانه اي از آنچه در گذشته نشان داده است باشد.
به عبارتي مناد آبستن آينده و انباشته اي از گذشته است. مجموعه ويژگي هاي هر مناد مي تواند شامل تمام روابط مناد با هر مناد ديگر در جهان باشد. پس مناد مكتفي بالذات است و نيازي به رابطه بالفعل و اثرپذيري از مناد ديگر ندارد.
به نظر لايب نيتس از آنجا كه ما دلايل واضح و روشني براي رابطه علي نداريم، بايد از طريق نظريه هماهنگي پيشين بنياد مسأله را بررسي كنيم. دو ساعت كاملا مشابه را فرض كنيد، كه هر دو به درستي نشانگر زمان مي باشند. اگر كسي از نحوه كاركرد اين دو اطلاع نداشته باشد، ممكن است يكي را علت ديگري به حساب آورد، اما دليلي براي اين مسأله ما نداريم. ولكن فردي آگاه نه تنها مي داند كه هيچ يك از اين  دو علت ديگري نيست، بلكه مي داند كه بايد علت ديگري براي اين دو وجود داشته باشد. به نظر لايب نيتس، منادها مثل آن ساعت ها مي باشند، مستقل از هر مناد ديگر. هر مناد نشانگر ديگران است، مثل آينه اي براي عالم، اما مناد پنجره اي براي اخذ يا اعمال رابطه علي ندارد و هيچ منادي پديد نيامده و از ميان نمي رود. (مگر بوسيله كار غير طبيعي خدا) لذا منادها سرمدي مي باشند.
هر آنچه در سراسر زندگي خود درك مي كنيم بايد يك مناد واحد باشد و هر چيز ديگر تركيبي از منادهاست. نفس من مناديست واحد كه جسمي مركب را كنترل مي كند. لذا لايب نيتس معتقد است كه حداقل براي اشياء زنده ما بايد قائل به صورت جوهري باشيم يعني عنصر وحدت بخشي- تركيب زنده مشخص.
قانون اتصال
لايب نيتس در نامه اي از اصلي صحبت مي كند كه نه تنها در علم هندسه ضرورت دارد، بلكه در علم طبيعت نيز صادق است. وقتي دو مورد به طور مستمر به يكديگر نزديك مي شوند و سرانجام در همديگر مندرج مي شوند، نتايج و حوادث نيز بايد چنين باشند. اين امر تابع اصلي كلي تر است يعني؛ وقتي كه داده ها تشكيل سلسله اي مي دهند، آنچه مطلوب است نيز سلسله اي را تشكيل مي دهد. مثلا آن دسته از قضاياي هندسي كه به طور كلي در مورد بيضي صادق مي باشد، را مي توان بر سهمي نيز وقتي به عنوان يك بيضي لحاظ مي شود، اطلاق كرد. همين طور سكون را مي توان شتابي بي نهايت كوچك دانست. پس لايب نيتس از مفهوم اختلاف بي نهايت كوچك براي نشان دادن اينكه چگونه مثلا ميان سهمي و بيضي در علم هندسه و ميان سكون و حركت در علم طبيعت اتصال وجود دارد استفاده مي كند. او در مقدمه كتاب پژوهش هاي جديد چنين مي گويد: يكي از اصول عظيم حكمت اين است كه در طبيعت هيچ جهش و طفره اي وجود ندارد و اين اصل عظيم را قانون اتصال نام نهاده ام.
مسأله آزادي
اگر مفهوم كامل هر موجودي _ از جمله انسان _ به نحو سرمدي شناخته شده است و بوسيله خدا براي وجود برگزيده شده، آيا چنان موجودي آزاد است؟ اگر پاسخ منفي است، پس اخلاق و گناه چه معنايي دارند. علاوه بر اين ممكن است كه آنچه ما از آزادي مراد مي كنيم، غيرقابل وقوع باشد. خدا چرا آدم و حوا را بايد تنبيه كند در حالي كه آنها انتخابي آزاد نداشتند، زيرا خدا از ابتدا مي دانست كه آنها گناه خواهند كرد. لايب نيتس در تحليلي براي پاسخ دادن به اين مسأله به تقسيم و دسته بندي حقايق (truths) مي پردازد. در يك دسته بندي عام به دو نوع از حقيقت مي توان اشاره كرد:
۱ _ حقايق ذات، كه خود به دو دسته تقسيم مي شوند: اول _ حقيقت اوليه يا اساسي، مثل اصل امتناع تناقض. دوم- حقايق سرمدي يا مابعدالطبيعي يا هندسي. از جمله قوانين هندسه و حساب. اين قوانين در تمام عوالم ممكن معتبر مي باشند.
۲ _ حقايق وجود يا حقايق واقع يا حقايق مفروض:
اول: كليات مطلق يا آن حقايقي كه مشخص كننده اين عالم اند به عنوان كامل ترين عالم و حتي از طريق معجزه نيز تغيير نمي كنند.
دوم: حقايق كلي _ فيزيكي: قوانين كلي مختص به اين عالم و برحسب مشيت خدا قابل تغيير مي باشند.
سوم: حقايق مابعدالطبيعي فردي: حقايقي درباره ويژگي هاي جواهر فرد، ويژگي هايي كه برآمده از مفهوم كامل مي باشند و لذا براي خدا آشكار مي باشند، ولي از هيچ قوانين كلي فرعي پيروي نمي كنند. استنتاج چنين حقايقي در دسترس هيچ موجودي نيست، مگر خداوند.
- تنها حقايق ذات اند كه مطلقا ضروري اند. هر حقيقي ديگر مثل عبور قيصر از رود روبيكن به لحاظ واقعيت ضروري اند _ يعني با فرض وجود چنان عالم و چنان موجودي، افعال من بنا بر تعريف ضروري نمي باشند. لذا مفهوم من متمايل و مستعد است بدون هيچ ضرورتي.
- لايب نيتس با قرار دادن اراده انسان در موضع عدم تمايز عدم تمايز فيزيكي را مراد مي كند، يعني هيچ حقيقت كلي فيزيكي وجود ندارد كه ناظر بر فعل انسان باشد و اين به معناي آزادي است. جواهر آزاد يا معقول توسط هيچ قانون فرعي اي در جهان محدود نشده اند. هر چند گاهي لايب نيتس از تمثيل ماشين براي توصيف نفس استفاده مي كند، اما به سادگي انواع نيروها و علل عامل در ماشين، در مورد نفس غير قابل اعمال مي باشند.
- لايب نيتس درباره اراده آزاد استدلالات ديگري دارد كه ذيلا به آنها اشاره مي كنيم:
۱ _ آزادي به مثابه غيرقابل پيش بيني بودن ممكن است به معني عمل بدون علت درنظر گرفته شود. اما اين معني ندارد، زيرا انتخاب آزاد تصادفي نيست و علت فعل آزاد من، من مي باشد.
۲ _ جهل ضروري از آينده عملا و شايد منطقا برابر است با آزادي. مثل جهل ما به ريشه عدد ۲ كه جزء اعداد اصم است. لذا حقايق ممكن اصولا، هميشه قابل شناخت مي باشند، اما نه ضرورتا توسط انسان. لايب نيتس مي گويد: به جاي شگفتي از آنچه نمي توانيد بدانيد و آنچه نمي توانيد بگوئيد، مطابق وظيفه تان -يعني آنچه مي دانيد- عمل كنيد.
۳ _ يكي از مباحثات معروف در دوران مدرسي استدلال تنبل بود. اگر همه چيز مطابق سرنوشت است، چه چيزي را اراده كنم يا نكنم سرنوشت واقع خواهد شد، لذا بايد بدون اينكه كاري كنيم، بگذاريم تا جهان به وقوع بپيوندد. لايب نيتس اين استدلال را مبهم دانسته و آن را غير اخلاقي معرفي مي كند. اگر موضع من، موضع فردي تنبل باشد در جهان، تمام چيزهاي ديگر نيز براي من همين طور است. مسلما وضع من با كسي كه حوادث را در آغوش مي گيرد بسيار متفاوت است.
۴ _ مراد فلاسفه از ممكن محمول مفرد است، كه اين محمول متغير است در حالي كه هر شيء ديگر ثابت مي ماند و اين براي لايب نيتس غيرممكن است. تغيير يك محمول به معناي تغيير كل مجموعه مفهوم _ جوهر است و همراه اين مجموعه تمام جهان. به نظر لايب نيتس فلاسفه از معناي بسيار حساس آزادي چنان وسعت دامنه اي را اخذ نكره اند كه به موجب آن، جهان شبكه اي منسجم و هماهنگ از توضيحات بوده و اين به نوبه خود ايده امكان را در بردارد. لذا وقايع ممكن _ حتي افعال آزاد من _ بايد جزئي از تكامل جهان باشند، ولي اين بدين معني نيست كه تمام وقايع ممكن نيز به همين گونه اند.
- در مورد وجود شر در عالم علي رغم خدايي نيك و خيرخواه، لايب نيتس معتقد است كه اين پارادوكس واقعي نمي باشد _ پاسخ هاي او را ملاحظه مي كنيم:
۱ _ ما نظاره گر بخش كوچكي از عالم مي باشيم، لذا نمي توانيم به طور مطلق، حكم به وجود شر در عالم كنيم و حكم درباره نظم حقيقي جهان، فراتر از توانايي ما است.
۲ _ نظام احسن به معناي عدم مطلق شر نيست، بلكه بايد گفت در اين نظام شر حداقلي در برابر خير حداكثري مطرح مي شود.
۳ _ شر امري عدمي بوده و به معناي نفي واقعيت ملموس (positive) است و از آنجا كه تمام موجودات حدود و نواقصي دارند، شر براي آنها به نحوي ضرورت دارد.
منبع:
The internet ency clopedia of philosophy

رويداد انديشه

بزرگداشت محمدتقي شريعتي برگزار مي شود
فارس: مؤسسه تحقيقات و توسعه علوم انساني با همكاري دانشگاه فردوسي مشهد و دانشكده الهيات دانشگاه تهران، همايش بزرگداشت استاد محمدتقي شريعتي را در روزهاي ۱۵ و ۱۶ آبان ماه ۸۴ در تهران برگزار خواهد شد.
علاقه مندان مي توانند با ارسال چكيده و اصل مقاله خود به دبيرخانه همايش، در برگزاري اين همايش مشاركت كنند.محورهاي اين همايش عبارتند از: ۱- شخصيت و سيره فردي استاد، ۲- فعاليت هاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي ۳- آثار استاد ۴- آراء و نظرات استاد (نوآوري هاي فكري) ۵- نقد و بررسي روش شناسي استاد ۶- استاد محمدتقي شريعتي و معاصران (بررسي تطبيقي) خواهد بود.
برندگان جايزه جهاني كتاب سال به ايران مي آيند
فارس: همزمان با برگزاري همايش بين المللي از لوح تا لوح شماري از ايران شناسان و اسلام شناسان سرشناس و مطرح جهان و برندگان جايزه جهاني كتاب سال به ايران مي آيند.همايش بين المللي از لوح تا لوح از ۱۳ تا ۱۵ تيرماه با حضور انديشمندان، فرهيختگان و هنرمندان ايران و جهان به مدت سه روز در تهران برگزار مي شود.
ترجمه كتاب «امام غايب» به زبان اسپانيايي
كتاب «امام غايب» اثر «هنري كرين» پژوهشگر، فيلسوف و اسلام شناس برجسته فرانسوي به اسپانيايي ترجمه شد.
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از پايگاه اينترنتي شيعه نيوز، اين كتاب با ترجمه «آگوستين لوپز» و «ماريا تابويو» (مترجمين آثار كربن در اسپانيا) و با مقدمه «كريستين ژامبه» فيلسوف معاصر فرانسوي و متخصص آثار كربين عرضه شده است.
«كربن» در كتاب خود به بررسي مطالبي چون نبوت شناسي شيعه دوازده امامي، ايده  بنيادين در نبوت شيعي، نبوت و امامت، از مفهوم موسيقايي عرفان ايراني، مانويت و مذهب زيبايي، عرفان و اخلاق، از ايران تا ارانوس پرداخته است.
خشونت
ناشر انتشارات كانون انديشه جوان- قيمت: ۱۲۵۰ تومان
اكنون در اين زمانه دگرگون، در فاهمه نسل نو پرسش هايي تازه جان گرفته است كه پاسخ گفتن به آنها ژرف كاوي هايي افزون تر مي طلبد، كتاب «خشونت» تأليف حميدرضا شاكرين، حاصل كوشش هاي همدلانه نويسنده آن در باب خشونت است و با توجه به مواردي كه در بالا ذكر شد سعي دارد به سؤال هايي همچون رابطه اسلام با خشونت چگونه است؟- معناي خشونت- علت وجود دستورات خشونت آميزي مانند جهاد با كفار- فلسفه حكم قصاص در اسلام چيست؟ حكم اعدام مرتد در اسلام چه توجيهي دارد؟ و... پاسخي در خور بدهد.

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   سياست  |   سينما  |   فرهنگ   |
|  ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |