شنبه ۱۱ تير ۱۳۸۴
كانديدايي براي ۲۰۰۸
سايه يك رئيس جمهور
هيلاري كلينتون اولين همسر رئيس جمهور در آمريكاست كه وارد سنا شده و اولين زن منتخب ايالت نيويورك در كنگره است. هيلاري كلينتون علي رغم رسوايي اخلاقي تكان دهنده بيل كلينتون هنوز در كنار او باقي مانده و به خاطر اين كار با سرزنش بسياري از هواداران و منتقدانش روبه روست. اين زن ۵۸ ساله قصد دارد نام خود را به عنوان اولين رئيس جمهور زن در تاريخ آمريكا به ثبت برساند. اگرچه هنوز اين موضوع به طور رسمي در هيچ كجا اعلام نشده اما در چهار سال گذشته دهها نظرسنجي توسط مؤسسات مختلف افكار سنجي در آمريكا درباره رياست جمهوري هيلاري صورت گرفته كه نشان دهنده جدي بودن اين موضوع است.
براي اولين بار اكثر رأي دهندگان گفته اند در صورت شركت هيلاري در انتخابات رياست جمهوري ،۲۰۰۸ به او رأي مي دهند. آنها مي گويند، هيلاري قادر است بر همه موانعي كه جمهوري خواهان برايش ايجاد كرده و در سالهاي آينده ايجاد مي كنند، غلبه كند
000612.jpg
000609.jpg
در سال ۲۰۰۰ وقتي هيلاري رادهام كلينتون به عنوان همسر رئيس جمهور در مبارزات انتخاباتي براي ورود به سنا مشغول تبليغات بود، مانعي پيش روي خود داشت كه مشاورانش نمي توانستند در حضور او درباره آن صحبت كنند.
در آن زمان استيضاح و رسوايي اخلاقي شوهر هيلاري هنوز در اذهان تازه بود و ارزش هاي خود او را هم در ميان رأي دهندگان نيويوركي زير سؤال برده بود. يك روز عصر در نشست براي استراتژي كاخ سفيد، بيل كلينتون كه با تعجب به آمار و نظرسنجي ها چشم دوخته بود، سرش را بالا آورد و رو به همسرش گفت: «زنان مي خواهند بدانند چرا تو هنوز با من مانده اي.»
سكوت آزاردهنده اي بر فضا حاكم شد و فعالان سياسي همه ساكت شدند. اما هيلاري كلينتون اصلاً به نظر نمي رسيد كه خجالت زده باشد. نيمه لبخندي بر چهره اش نقش بست و در پاسخ گفت: «خود من هم در تعجبم.»
بيل كلينتون بعد از آرام شدن جمع گفت: «اين به آن دليل است كه تو آدم سرسختي هستي و مثل چسب در كنار چيزها و آدم هايي كه برايت مهم هستند باقي مي ماني.»
اكنون پنج سال از آن زمان مي گذرد و سرسختي هيلاري كلينتون در زندگي شخصي و سياسي، او را در جايگاه مناسب ترين فرد سياسي در ميان دموكرات ها قرار داده تا جايي كه حتي بسياري درباره احتمال نامي شدن اسم او در تاريخ به عنوان اولين رئيس جمهور زن در آمريكا حرف مي زنند.
نكته مهم زندگي هيلاري كلينتون بلاتكليفي و عدم اطمينان از آينده اي است كه ممكن است مجموعه آرزوها، ويژگي هاي شخصي و مهارت سياسي اش او را به آن هدايت كند. اما چگونگي استفاده از فرصت هاي ملي در آينده به اتفاقات گذشته زندگي او بستگي دارد.
مصيبت هاي رياست جمهوري زودرس بيل كلينتون و موفقيت هاي بعد از آن، راهنماي سياسي هيلاري است. اين تاريخچه همچنين برداشت ديگران از او را شكل مي دهد، اين ديگران، هم شامل خودي هاي دموكرات مي شود كه مشغول ارزيابي او براي نامزدي رياست جمهوري سال ۲۰۰۸ هستند و هم رأي دهندگان آمريكايي كه در نهايت حرف آخر را بايد بزنند.
مشاوران او در كنار تبليغات انتخابات ميان دوره اي سنا در سال آينده، به طور غيررسمي و البته نه چندان پنهاني در حال برنامه ريزي براي ورود هيلاري به كاخ سفيد هستند. آنها مي گويند انتخابات رياست جمهوري و تبليغات پيرامون آن بسياري از پرسش هاي قديمي را درباره ازدواج هيلاري، انگيزه هايش و توازن ميان عملگرايي و اصول گرايي، دوباره زنده خواهد كرد. او در انتخابات سال ۲۰۰۰ در نيويورك با موفقيت به اين پرسش ها پاسخ داد و اكنون محبوب ترين سياستمدار اين ايالت حتي در مناطق جمهوري خواه سنتي آن است، همان طور كه مشاوران او هم مي دانند، تبليغات انتخاباتي او براي سنا در سال ۲۰۰۰ و ۵ سالي كه در سنا به سر مي برد انگيزه اي براي دموكرات هايي است كه اكنون با ناآرامي  به دنبال كانديدايي براي سال ۲۰۰۸ هستند. آنهايي كه چندان خوش بين نيستند مي گويند، او ممكن است نامزدي حزب دموكرات را در كنگره دموكرات ها به دست آورد، اما شخصيتش از نظر فردي و ايدئولوژيك چنان برداشت هاي متنوع و مختلفي را ايجاد مي كند كه نمي توان به پيروزي اش در انتخابات سراسري اميدوار بود. بعضي اعضاي تيم او كه به شرط ناشناس ماندن درباره اين استراتژي حرف مي زدند، مي گويند كه پاسخ به اين ابهام بزرگ ترين چالش  آنها در دو سال آينده خواهد بود.
نتيجه بحث هاي درون حزبي هر چه كه باشد، سوابق سالهاي اخير نشان مي دهد كه هيلاري كلينتون آينده خود را به همان استراتژي سياسي ميانه اي گره زده كه شوهرش يك دهه پيش با اتكا به آن وارد عرصه سياست شد. هيلاري از بسياري از مشاوراني استفاده مي كند كه شوهرش از آنها استفاده مي كرد و همان تاكتيك هاي آشناي گذشته را به كار مي بندد.
اين استراتژي سه عامل دارد. يكي از آنها مسائل اجتماعي است كه هدف اين استراتژي در اين بخش اطمينان دادن به رأي دهندگان ميانه رو و محافظه كار از طريق مواضعي چون حمايت از حكم اعدام و يافتن راه حل هايي براي موضوعاتي چون سقط جنين است. در بخش امنيت ملي، نمي خواهد هيچ اظهار نظر يا اقدامي انجام دهد كه جمهوري خواهان با استفاده از آن استدلال كنند كه او طرفدار پيروزي كامل در عراق نيست. در موضع گيري هاي سياسي اش به طور كلي، قصد دارد با استفاده از فرصت ها و مواضع حزبي ثابت كند فراتر از خطوط حزبي عمل كرده و مواضعي اتخاذ نمي كند كه رأي دهندگان ميانه رو آن را دوست ندارند. اين همان نقشه سياسي است كه شوهرش از سال ۱۹۹۵ در مقابل جمهوري خواهان در موارد مختلف از آن استفاده مي كرد، البته اين نقشه طبق شرايط بعد از ۱۱ سپتامبر تغييراتي هم يافته و به روز شده است. كلينتون در نبردهاي سال ۱۹۹۵ و ۱۹۹۶ بودجه و ماجراي استيضاح سال ۱۹۹۸ و ۱۹۹۹ از همين نقشه استفاده كرد.
البته نكاتي هم وجود دارد كه قابل توجه است. او بيش از همه سياستمداران ديگري كه هنوز در قدرت هستند، مسئول و عامل خطاي استراتژيك محاسباتي شناخته مي شود كه در سال ۱۹۹۳ و ۱۹۹۴ باعث اكثريت يافتن جمهوري خواهان در كنگره شد.
هيلاري كلينتون و مشاوران او بر اساس اين فرضيه نامطمئن و متهورانه عمل مي كنند كه يكي از تأثيرگذارترين چهره هاي دهه گذشته را بار ديگر مي توان به آمريكايي ها معرفي كرد.
موفقيت نيوت گنيگريچ، هيلاري را كه در آن زمان هنوز همسر رئيس جمهور بود در موقعيتي قرار داد كه مجبور به اداي توضيح بدون اعتماد به نفس هميشگي شد. چند روز بعد از اين كه گنيگريچ كه به زودي قرار بود رئيس كنگره شود، به همراه «انقلابيون» جمهوري خواه در انتخابات ميان دوره اي كنگره به قدرت رسيدند، هيلاري مشغول پاسخ گفتن به «ديك موريس» از مشاوران ارشد تيم سياسي كلينتون و كاخ سفيد بود. موريس مي گويد، هيلاري با چشماني اشك بار اعتراف كرد: «نمي دانم كدام راه درست است. هر چيزي كه من فكر مي كردم درست است غلط از آب درآمد.»
او طراح اصلاحات ناموفق درماني بود كه عدم محبوبيت آن به موفقيت جمهوري خواهان كمك كرد. نقش پررنگ هيلاري در چگونگي پاسخگويي نامناسب به سؤالات مربوط به سرمايه گذاري كلينتون ها در قرارداد «وايت واتر» در تبليغاتي شدن اين ماجرا بي تأثير نبود. از سوي ديگر دو تن از نزديكترين دوستان هيلاري و از شركاي سابق حقوقي او در واشنگتن به دليل رسوايي هاي مالي خودكشي كردند كه هر دوي اين موارد باعث بروز جنجال براي دولت كلينتون شد.
اكنون موريس به عنوان يك صاحب نظر محافظه كار، يكي از سرسخت ترين منتقدان هيلاري كلينتون است و نكته جالب اينجاست كه استراتژي كنوني هيلاري همان استراتژي مورد نظر موريس در سال ۱۹۹۵ است. استراتژي موريس موضع گيري ميانه درباره بودجه و تأكيد بر اقدامات كوچك اما قاطع و اظهارات متعدد در تأييد ارزش ها بود كه مورد توجه بيل كلينتون قرار گرفت. كلينتون از سياست تقسيم اختلافات كه موريس آن را «مثلث سازي» مي خواند، استقبال مي كرد. هيلاري اين روزها از قوانين فراجناحي و غيرحزبي حمايت مي كند و با سناتور ليندسي گراهام، يكي از رهبران استيضاح شوهرش، روابط خوبي دارد. اما در روزهاي اوليه دولت بيل كلينتون، همه هيلاري را به تمايلش براي مبارزه مي شناختند. وجهه مشخصه او نگاه به مخالفان سياسي از دريچه ضديت عميق فردي بود؛ او اطمينان داشت كه آنها او را با همين ديد مي نگرند.
در سال ،۱۹۹۳ راهم امانوئل، از دستياران كاخ سفيد كه اكنون يكي از اعضاي دموكرات كنگره است، مهماني را برنامه ريزي كرد كه هدف از آن دعوت از جمهوري خواهان برجسته به ميهماني شام براي جلب حمايت شان از توافقنامه  تجارت آزاد آمريكاي شمالي- نفتا- بود. او فكر مي كرد كه با اين مانور تاكتيكي هوشمندانه، تحسين همه را برمي انگيزد. اما همسر رئيس جمهوري از اين كار خشمگين شد و با عصبانيت گفت: «چرا اين افراد را به خانه من دعوت كرديد؟ اينها دشمنان ما هستند و براي نابودي ما تلاش مي كنند.»
درباره طرح اصلاحات نظام درماني، مخالفت او با هر گونه سازش با مخالفان و اعلام اين كه هر سازشي نشانه ضعف است، اثرات ناگواري به جا گذاشت. در نيمه سال ۱۹۹۴ براي بسياري در تيم سياسي كاخ سفيد روشن شده بود كه طرح «بيمه درماني براي تك تك شهروندان» ، كه رئيس جمهور آن را هدف قطعي خود اعلام كرده بود، غيرقابل دسترسي است. در آن زمان كلينتون تصميم گرفت براي رسيدن به بخشي از اين هدف تلاش كند، يعني بيمه درماني براي ۹۵ درصد شهروندان. اما هيلاري تأكيد مي كرد كه هر چيزي كمتر از ۱۰۰ درصد، مطلوب و راه حل مشكل نيست.
يك روز در ژوئيه ،۱۹۹۴ كلينتون در ماساچوست بود كه پيام داد و اعلام كرد، پوشش ۹۵ درصدي جمعيت هم براي او يك پيروزي است. هيلاري در كاخ سفيد بود كه حرف هاي شوهرش را از رسانه ها شنيد و بلافاصله با او تماس تلفني گرفت و گفت: «آنجا چه كار داري مي كني؟ زود برگرد اينجا.»
روز بعد كلينتون حرفش را پس گرفت.
ماجراهايي كه درباره تندخويي هيلاري تعريف مي كنند باعث به وجود آمدن اين برداشت شده كه او شخصاً زن جنجال ساز و ناآرامي است. همه كساني كه طي سالهاي گذشته از نزديك با او كار كرده اند چنين برداشتي دارند. اما آن عده معدودي كه به عنوان دستيار ارشد كنار او بوده اند، همچنان به وي وفادارند.
تيم سياسي هيلاري كلينتون تركيبي از افرادي است كه در فصل هاي مختلف زندگي سياسي او حضور داشته اند. از تبليغات انتخاباتي سال ۱۹۹۲ پتي ساليس دويل و ماندي گرانوالد از دستياران قديمي او همچنان نقش محوري خود را حفظ كرده اند. مارك پن از دست اندركاران امور نظرسنجي كه در دوران موريس وارد تيم كلينتون شد هم از شخصيت هاي محوري تيم سياسي هيلاري و استراتژيست ارشد اوست. هوارد وولفسون در امور ارتباطي و نيرا تاندن در امور سياستگذاري از مشاوران ارشد هيلاري هستند. اين دو در تبليغات انتخاباتي سال ۲۰۰۰ سنا حضور داشته اند. هارولد ايكس، آن لوويس و مگي ويليامز هم از دوستان قديمي خانواده كلينتون هستند كه به طور رسمي و غير رسمي نقش مشاور را ايفا مي كنند.
هيلاري كلينتون در تبليغات انتخاباتي سال ۲۰۰۰ به همراه همسرش دريافت كه دموكرات ها بايد در ايدئولوژي خود تغييراتي ايجاد كنند و پيامشان را عوض كنند.
در اين ميان دو پرسش وجود داشت كه اگر هيلاري بخواهد دوباره در سطح  ملي وارد انتخابات شود، اين پرسش ها بار ديگر ظهور مي كنند. يكي از اين دو پرسش اين بود كه آيا يك زن كه چند سالي بيش از حضورش در عرصه عمومي نمي گذرد و بسيار ليبرال تر از شوهرش هم شناخته مي شود، مي تواند خود را به عنوان چهره اي عملگرا و ميانه رو وارد صحنه كند.
پرسش ديگر اندكي مهمتر بود و نظرسنجي ها نشان مي داد كه مردم درباره اصل بودن و اعتبار هيلاري و نظراتش ترديد داشتند و بد گمان بودند، اين ترديد در اثر حدس و گمان هايي كه درباره ازدواج او و هدفش از اين ازدواج مطرح مي شد، شدت مي گرفت.
«پن» در سال ۲۰۰۰ در سندي حاوي استراتژي ستاد انتخاباتي به كلينتون ها هشدار داده است كه: «رأي دهندگان يهودي فاصله فرهنگي عميقي ميان خود و همسر رئيس جمهور احساس مي كنند و انگيزه هاي او را زير سؤال مي برند. آنها فكر مي كنند كه او اهداف و انگيزه هاي شخصي دارد. هيلاري در برخوردهاي خصوصي و شخصي اش سعي كرده كه به بخشي از اين ترديدها پاسخ دهد. اين در نقاط مختلف تأثيرات متفاوتي به جا گذاشته است. او در سال ۲۰۰۰ فقط در ۱۱ شهرك و محله از محله هاي خارج از نيويورك اكثريت آرا را به دست آورد. اما در خود نيويورك با شكست« ريك لازيو »سناتور جمهوري خواه به سنا راه يافت.
ترديد درباره انگيزه ازدواج هيلاري، فقط به مردم عادي و رأي دهندگان معمولي محدود نمي شود. در سالهاي رياست جمهوري كلينتون و بعد از آن، اين موضوع، محور بحث هاي زيادي ميان دوستان و دستياران اين خانواده بوده است. اكثر اين افراد چنين نتيجه گيري مي كنند كه اين ازدواج حاصل يك عشق واقعي و عاشقانه بوده كه با انگيزه يك مأموريت مشترك براي عرصه دولت و سياست تقويت شده است.
بعضي از دوستان كلينتون مي گويند: جابه جا شدن نقش اين زن و شوهر در انتخابات سال ۲۰۰۰ سنا (از نظر سياسي)، اين ازدواج را تقويت كرده است. كلينتون به يكي از دوستان نزديكش گفته بود: هيچ گاه فكر نمي كردم بيل به اين خوبي عمل كند.
اما هنوز معلوم نيست كه هيلاري بتواند در رياست جمهوري مثل همسرش عمل كند.
او در مصاحبه هاي مختلف تأكيد كرده است، موضوعي كه اكنون فكرش را مشغول كرده فقط انتخابات ميان دوره اي سناست. همين اواخر هيلاري در مصاحبه اي به سي.ان.ان گفت:« از حالا به فكر انتخابات رياست جمهوري نيستم. ديدگاه من اين است كه زندگي با آهنگ خود به پيش مي رود.»
مشاوران هيلاري در گفت وگوهاي خصوصي شان مي گويند، شايد اصلاً او تصميم به شركت در انتخابات نگيرد، اما به صراحت مي خواهد هر كاري لازم است انجام دهد تا اين گزينه برايش مهيا باشد و هر وقت اراده كند وارد تبليغات انتخاباتي شود. سفرهاي ايالتي او از جمله سفر به ايالات دوردستي چون اوهايو، اقدامي استراتژيك است.
در سال ،۲۰۰۰ او بارها وعده داد كه تا پايان دوره سناتوري اش در پي رياست جمهوري نخواهد بود. اما به گفته مشاورانش، اين بار چنين وعده اي نمي دهد. دفتر او در سنا براي تأكيد بر افكار ميانه اش به طور مرتب از تمايل سناتور كلينتون به حمايت از قوانين مشترك با جمهوري خواهان حرف مي زند. او در نخستين سالهاي حضور در سنا بيشتر روي مسائل مربوط به نيويورك متمركز مي شد. اما اكنون در سطحي كلان حرف مي زند.
نمونه اين تغيير سياست سخنراني زمستان گذشته اش درباره سقط جنين بود. در اين سخنراني او در كنار تأكيد دوباره بر نظر قديمي اش درباره قانوني شدن سقط جنين گفت، بايد تلاش بيشتري صورت گيرد تا سقط جنين به امري نادر تبديل شود. تيم سياسي هيلاري از محبوبيت  يافتن اين سخنراني خشنود شدند، اما بيل كلينتون گفت، از تحليل هايي كه ممكن است اين تغيير موضع به دلايل سياسي، به همراه داشته باشد نگران است.
او در مصاحبه اخيرش گفت، نمي داند همسرش قصد شركت در انتخابات رياست جمهوري  را دارد يا نه اما رمز پيروزي دموكرات ها بر جمهوري خواهان، تغيير ديدگاه و موضع نيست بلكه تغيير شيوه گفت وگو با مردم درباره موضوعات مختلف است. اين كار باعث مي شود كه عرصه را به محافظه كاران واگذار نكنيم.
هيلاري كلينتون فرصت جبران دارد. نظرسنجي سال ۲۰۰۴ در اوهايو نشان داد كه او كم اقبال ترين چهره دموكرات ها از نظر رأي دهندگاني است كه هنوز تصميم خود را نگرفته اند. اما فرصت هنوز باقي است.
مشاوران او به نظرسنجي اخير سي.ان.ان، يو.اس.اي تودي و گالوپ اشاره مي كنند كه در آن براي اولين بار اكثر رأي دهندگان گفته اند در صورت شركت هيلاري در انتخابات رياست جمهوري ،۲۰۰۸ به او رأي مي دهند. آنها مي گويند، هيلاري قادر است بر همه موانعي كه جمهوري خواهان برايش ايجاد كرده و در سالهاي آينده ايجاد مي كنند، غلبه كند.
تحليلگران مي گويند، چالش كلينتون در انتخابات سال ۲۰۰۸ به جاي تصويرسازي جمهوري خواهان از ارزش ها و زندگي او، ديدگاه مردم نسبت به واقعيت وجودي اوست. او بايد تفاوت ميان واقعيت وجودي اش و آنچه درباره او تصور مي شود و به صورت كليشه درآمده را پررنگ تر كند.
واشنگتن پست

سياست
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سينما
فرهنگ
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  سينما  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |