گروه حوادث: زن و مرد جواني كه براي پنهان نگه داشتن رابطه خود، مرد ۷۰ ساله اي را به قتل رسانده و جسدش را به آتش كشيده بودند، صبح ديروز در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان در حالي محاكمه شدند كه هيچ يك اتهام قتل عمدي را قبول نكردند.
به گزارش خبرنگار ما، اين جلسه با حضور چهار قاضي مستشار به رياست قاضي عزيزمحمدي برگزار شد. در ابتداي جلسه محاكمه، نماينده دادستان به قرائت كيفرخواست پرداخت و گفت: در اين پرونده بهنام (۲۷ ساله) و اكرم (۳۰ ساله) متهم هستند به مشاركت در قتل عمدي حسن _ ي شوهر متهم رديف دوم و مشاركت در ايجاد حريق منزل و اثاثيه آن و مشاركت در جنايت بر مرده از طريق سوزاندن جسد وي و نيز مشاركت در سرقت اموال مقتول است.
خاكي ادامه داد: در تاريخ ۲۶ مرداد ماه سال ۸۳ ساعت ۲ بامداد يك فقره آتش سوزي در افسريه گزارش داده شد با حضور مأموران در محل حادثه و اطفاي حريق جسد مرد ۷۰ ساله اي كه بعدا هويت وي به نام حسن اعلام شد و كاملا سوخته بود، كشف شد. در تحقيقات بعدي مشخص شد همسر وي در خانه نبوده است. متهم رديف دوم چند روز بعد از وقوع حادثه به دادگستري ازنا رفته و خود را معرفي مي كند و به ارتكاب قتل عمدي با مشاركت بهنام اعتراف مي كند كه چند روز قبل با بهنام آشنا شده و از همان ابتدا با هم نقشه قتل شوهرش را طراحي كرده است. پزشكي قانوني اعلام كرده هر دو متهم با ضربات چاقو در حالي كه مقتول در حال استراحت بوده وي را به قتل رسانده و بعد از قتل براي اينكه ردپايي از خود به جا نگذارند جسدش را به آتش كشيدند.
به اين ترتيب، تحقيقات صورت گرفته در دادسراي امور جنايي منتج به قرار مجرميت براي هر دو متهم و صدور كيفرخواست شده است.
بنابراين با توجه به اظهارات متهمان و محتويات پرونده درخواست صدور حكم قانوني را دارم.
در ادامه جلسه محاكمه هر پنج فرزند مقتول از قضات دادگاه حكم قصاص نفس براي هر دو متهم را تقاضا كردند. سپس بهنام (متهم رديف اول) كه فاقد سابقه كيفري، متأهل و داراي يك فرزند بود در جايگاه قرار گرفت و قاضي خطاب به او گفت: برحسب كيفر خواست شما متهم به مشاركت در قتل عمدي مقتول و ايجاد حريق و سوزاندن اثاثيه موجود در خانه و مشاركت در جنايت بر مرده و مشاركت در سرقت اموال هستيد آن را قبول داريد؟
متهم در نخستين اظهاراتش گفت: من قتل عمدي را قبول ندارم اما در آن جا بودم. من تنها يك ضربه به صورت مقتول وارد كردم آن هم زماني كه وي در اثر ضربات وارده از سوي اكرم كشته شده بود.
متهم در پاسخ به سؤال اينكه شما به چه انگيزه اي وارد خانه مقتول شدي گفت: من هيچ انگيزه اي نداشتم. حدود يك هفته قبل از حادثه با اكرم كه به عنوان مسافر سوار خودروام شده بود، آشنا شدم. رابطه دوستي ما آغاز شد. در اين مدت او دائما از پدرش بد مي گفت و مدعي بود او كتكش مي زند. عصر يك روز قبل از حادثه وقتي با هم به پارك مسعوديه رفتيم اكرم به من گفت: مي خواهم پدرم را بكشم. او بارها به من گفته بود همسرم تصادف كرده و مرده است و هم اكنون با پدرم زندگي مي كنم.
متهم افزود: همان شب به من گفت قرص ديازپام مي خواهم اما نتوانستم تهيه كنم. من كه يك آشنا داشتم نسخه اي از وي گرفتم و سه بسته ديازپام تهيه كردم و به او دادم. فرداي آن روز حدود ساعت ۱۰ صبح به من زنگ زد و گفت نتوانسته با ديازپام ها كاري بكند. از من خواست به خانه اش بروم. وقتي به آن جا رفتم مرا پشت رختخواب ها مخفي كرد و با نشان دادن يك چاقوي دسته مشكي به من گفت با همين كار را تمام خواهم كرد.
حدود ساعت ۱۲ ظهر بود كه شوهرش به خانه آمد. من همان موقع متوجه شدم پيرمرد، همسر وي است. بعد از خوردن ناهار پيرمرد در حال استراحت بود كه اكرم يك ليوان آب پرتغال برايم آورد. بعد از خوردن آبميوه، ناگهان سر و صدايي شنيدم وقتي از پشت رختخواب ها نگاه كردم، ديدم اكرم با چاقو ضربه اي به صورت همسرش زده است. وحشتزده از مخفي گاه بيرون آمدم. يك روسري كنار اتاق افتاده بود. اكرم آن را به من داد و گفت كار را تمام كن من كه نمي دانستم چه كار مي كنم روسري را دور گردن مقتول گرفتم در آن لحظات بود كه اكرم ضربات چاقو را به شكم، گردن و سينه حسن وارد مي كرد.
بهنام ادامه داد: وقتي از مرگ حسن مطمئن شديم، اكرم ملافه اي رويش كشيد و با يك دستمال خيس لكه هاي خون را پاك كرد سپس لباس هاي مرا عوض كرد و هر دو از خانه بيرون آمديم. خودروي مقتول را كه سركوچه پارك شده بود، سوار شديم و به همراه فرزند اكرم به اطراف جاده قم رفتيم بعد از يك ساعت اكرم دائما اصرار داشت تا جسد را از خانه بيرون ببريم. اما من اين كار را نكردم. به اين ترتيب براي اينكه اثر انگشتي به جا نماند، ساعت ۹ شب از پمپ بنزين، يك گالن كوچك بنزين خريداري كرديم و مجددا به خانه برگشتيم. بعد از به آتش كشيدن خانه، فرار كرده و به شمال رفتيم. يك روز بعد از شدت ناراحتي اكرم را در آن جا رها كردم و خودم به تهران بازگشتم، كه دو روز بعد از حادثه با معرفي خود به پليس دستگير شدم.
در ادامه جلسه دادگاه، اكرم نيز به دفاع از خود پرداخت و ضمن رد اتهام قتل عمدي گفت: آقاي قاضي از اولين برخورد من با بهنام او مرا تهديد به مرگ مي كرد و مي گفت بايد شوهرت را بكشي. چندين مرتبه تصميم گرفتم اين ماجرا را به شوهرم بگويم اما جرأت نمي كردم. تا اينكه اين اتفاق افتاد.
سپس هر يك از وكلاي متهم به دفاع از موكلشان پرداختند و جلسه محاكمه غيرعلني در خصوص اتهام زناي محصنه برگزار شد كه در اين جلسه نيز هر يك از متهمان منكر هرگونه رابطه نامشروع شدند.
برپايه اين گزارش، قرار است، حكم ظرف ۱۰ روز آينده در خصوص اين دو متهم صادر شود.

گروه حوادث: با عمليات به موقع پليس آگاهي و تلاش داديار دادسراي امورجنايي تهران دو گروگان بعد از چند ساعت از تشكيل پرونده آدم ربايي آنان در دادسراي امور جنايي تهران از بند ربايندگان نجات يافتند.
به گزارش خبرنگار ما، هشتم تير ماه مرد جواني به نام عبدالله به دادسراي امور جنايي و شعبه داديار سليماني مراجعه كرد و اعلام داشت: «برادر همسرم به نام فواد ۲۴ ساله كه داراي سابقه كيفري است بعد از پايان مرخصي چند روزه از سقز به سمت شهرستان زنجان حركت كرده بود تا خود را به زندان معرفي كند ولي به مقصد نرسيده و فرداي آن روز مردي با تلفن همراه بنده تماس گرفت و عنوان كرد كه فواد را گروگان گرفته اند و براي نجات جان وي خواستار ۱۰ ميليون تومان پول شده است.»
با بيان اين ادعا از سوي عبدالله، پرونده براي نجات فواد و دستگيري گرونگيران به دايره ۱۱ آگاهي مركز انتقال يافت.
بلافاصله اكيپ عملياتي شروع به كار كردند. ساعت ۱۳ روز نهم تير ماه مجدداً  ربايندگان با خانواده فواد تماس گرفتند و اعلام كردند به آدرسي در منطقه جنوب غرب تهران بياييد و از آنجا به بعد محلي ديگر را با تماس تلفني برايتان معين مي كنيم تا وجه نقد را تحويل گرفته و فواد را آزاد كنيم.
محل و زمان قرار تعيين شد. اقدامات لازم پليس صورت گرفت. دو اكيپ از كارآگاهان مجرب دايره ۱۱ محدوده را تحت پوشش قرار دارند.
بعد از چند ساعت مراقبت پليس و انجام عمليات تعقيب و گريز مخفيگاه ربايندگان شناسايي شد.
مخفيگاه مذكور تحت محاصره قرار گرفت. پليس طي يك عمليات ضربتي وارد خانه شد و سه نفر از ربايندگان به نامهاي حميد، جواد و فرامرز را دستگير كرد.
فواد همراه يكي از دوستانش به نام ناصر در بند گروگانگيران بود، آن دو نيز نجات يافتند.
بعد از انتقال گروگانها و گروگانگيران به دايره ۱۱ آگاهي، پليس متوجه شد كه همگي آنان مرتكب جرم شده اند و بدين ترتيب هر پنج نفر روز گذشته توسط داديار سليماني كه مسئوليت رسيدگي اين پرونده از ابتدا بر عهده وي بود مورد بازجويي قرار گرفتند. فواد به داديار سليماني گفت: در راه بازگشت به زندان يكي از دوستانم را ديدم. او به من گفت اگر درمعامله فروش دينار عراقي با او همراهي كنم ۶۰۰ هزار تومان به من خواهد داد. قبول كردم و بدين ترتيب من، ناصر و دوستم به محلي كه در آن گروگان گرفته شديم رفتيم.
حميد، جواد و فرامرز خريدار دينار عراقي بودند. دوستم با آنها وارد معامله شد، قيمتي را كه عنوان كرده بود آنقدر مناسب به نظر رسيد كه فروشندگان دينارها را به او دادند و من و ناصر مانديم تا او دينارها را بياورد ولي پس از آن ديگر خبري از او نشد.
حميد، جواد و فرامرز ما را به گروگان گرفتند تا دوستم بازگردد وقتي ساعتها گذشته و از او خبري نشد به زور شماره خانواده مرا گرفتند تا با اخذ ۱۰ ميليون تومان وجه نقد از آنان معامله سوخته آنان جبران شود و بدين ترتيب ما آنقدر در بند باقي مانديم تا پليس نجاتمان داد. «
بررسي بيشتر اين متهمان تا روشن شدن تمام ابعاد مبهم پرونده در دايره ۱۱ آگاهي زير نظر داديار سليماني ادامه خواهد يافت.

گروه حوادث: حكم قصاص مرد ارمني كه به خاطر مشكلات مالي، دوست برادرش را به قتل رسانده بود با تأييد حكم از سوي شعبه ۳۹ ديوان عالي كشور به اجراي احكام فرستاده شد.
به گزارش خبرنگار ما، متهم كه سرژيك (۳۰ ساله) نام دارد متهم است كه در تاريخ ۱۸ مرداد ماه سال ۸۲ دوست برادرش كه گريش نام داشت را به خاطر طلب ۵ ميليون و ۵۰۰ هزار توماني با ضربات چاقو به قتل رسانده است.
جسد گريش توسط مأموران كلانتري ۱۴ بومهن در داخل يك گودال درحالي كه سوخته بود، پيدا شد. پس از آشكار شدن هويت مقتول مشخص شد چند روز قبل وي با برادر فردي به نام سرژيك به خاطر اختلافات مالي درگير شده است. مأموران در ادامه بررسي هاي خود متوجه شدند كه سرژيك از زمان وقوع حادثه به طور مرموزي ناپديد شده است. به اين ترتيب، وي را تحت شناسايي ويژه قرار دادند و توانستند سرژيك را دستگير كنند. وي در بازجويي ها و برگزاري جلسات محاكمه به قتل اعتراف و بيان كرده بود: گريش به برادرم طلبكار بود و پولش را نمي داد. روز حادثه براي گرفتن طلب برادرم به محل كارش رفتم و او را به بهانه اي به اطراف شهر كشاندم. با او درگير شدم و وي را با چاقو به قتل رساندم. پس از اين حادثه به خانه برگشتم و با برداشتن مقداري بنزين به محل حادثه بازگشتم و جسدش را داخل گودالي انداختم و به آتش كشيدم.
برپايه اين گزارش، متهم پس از برگزاري جلسات محاكمه از سوي قاضي شعبه ۸۰ دادگاه كيفري استان به قصاص نفس (اعدام) محكوم شد.
چندي قبل حكم صادره از سوي شعبه ۳۹ ديوان عالي كشور مورد تأييد قرار گرفت و به زودي قابل اجرا است.

گروه حوادث: پرونده مرد جواني كه به انگيزه پولدار شدن، دوستش را به قتل رسانده بود، به شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان ارجاع شد.
به گزارش خبرنگار ما، اواخر سال ۸۳ وقوع يك فقره قتل در شهرك ارم كرج به مأموران انتظامي اطلاع داده شد. پس از حضور مأموران در صحنه حادثه مشخص شد كه جسد متعلق به فردي به نام محمد است كه ظاهراً توسط افرادي در خانه اش با ضربات چاقو به قتل رسيده است. در ادامه بررسي ها معلوم شد عامل يا عاملان جنايت از آشنايان محمد بوده اند چرا كه به راحتي وارد خانه شده اند و در فرصتي مناسب پس از درگيري با مقتول وي را به قتل رسانده اند و با سرقت مقدار زيادي وجه نقد از محل متواري شده اند. در ادامه تحقيقات فردي به نام امير شناسايي شد و مشخص گرديد كه وي آخرين فردي بوده كه به خانه مقتول رفته است. بنابر اين امير دستگير و به اداره آگاهي انتقال يافت. وي در نخستين بازجويي ها به قتل محمد اعتراف كرد و تنها انگيزه خود را پولدار شدن عنوان كرد. وي گفت: مشكلات مالي زيادي داشتم تا اين كه روزي يكي از دوستانم به من گفت محمد مرد پولداري است و مي تواند به تو كمك كند. روز حادثه به خانه اش رفتم. او حاضر نشد به من كمك كند و سر همين موضوع درگير شديم و من او را به قتل رساندم.
بر پايه اين گزارش، بازپرس با توجه به اعترافات متهم وي را با قرار وثيقه روانه زندان كرد و با صدور كيفرخواست پرونده براي برگزاري جلسه محاكمه به شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان ارجاع شد.

گروه حوادث: درگيري خياباني در شرق تهران عصر روز جمعه منجر به وقوع يك جنايت شد.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت ۱۹ عصر جمعه خبر وقوع يك درگيري منجر به قتل در منطقه جواديه تهرانپارس به اطلاع پليس رسيد.
قرباني اين دعواي خياباني اكبر نام داشت كه در خيابان مجروح شده و بعد از انتقال به درمانگاه وليعصر در اثر شدت جراحت و خونريزي ناشي از آن جان سپرده بود.پليس بعد از مراجعه به محل جنايت موفق به دستگيري محمد و بهادر شد.بازجويي از اين دو جوان به نتيجه مناسب رسيده و محمد به ارتكاب قتل عمدي اكبر اعتراف كرد. ولي تا كنون انگيزه اين جنايت معلوم نشده است.
بررسي تكميلي برروي اين پرونده جنايي در دايره ۱۰ آگاهي مركز زير نظر بازپرس هنرمند ادامه خواهد يافت.

شاپور اسماعيليان وكيل پايه يك دادگستري
صفحه حوادث همشهري ۹/۴/۸۴ مربوط به سه خبر زن كشي است. هيچ كدام از اين سه قتل از مصاديق ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامي نمي باشد كه از جمله شرايط تحقق جرم مذكور در آن كشتن زن توسط شوهر در حال زنا با مرد اجنبي است. بلكه در هر سه مورد، زن ها به علت سوءظن مرتكب قتل به خيانت زن كشته شده اند. خبر اول حاكي است مقتوله توسط شوهرش به قتل رسيده، شوهر در خصوص انگيزه قتل اظهار داشته است «به همسرم شك داشتم تا اين حد كه گمان مي كردم فرزند نه ماهه نيز متعلق به من نيست» در حالي كه آزمايش DNA از كودك ۹ ماهه ثابت كرده ادعاي قاتل كذب بوده است.
خبر دوم مربوط به قتل زن مطلقه توسط شوهر سابق وي مي باشد كه قاتل درباره انگيزه قتل اظهار داشته زن سابقش به وي گفته كه بعد از طلاق به كارهاي خلاف رو آورده است و جداي از درست و يا نادرست بودن اين حرف ها، بنابه ادعاي قاتل، انگيزه قتل ناموسي و حيثيتي اعلام شده است در حالي كه مقتوله در زمان قتل، ديگر همسر قانوني قاتل نبوده است و خبر سوم اين كه مرد جواني، به علت سوءظن، نامزدش را به قتل رسانده است. او بيان داشته «مدتي بود كه فكر مي كردم خديجه با ديگران رابطه نامشروع دارد و در نتيجه تصميم گرفتم وي را به قتل برسانم.»
آمار اين نوع قتل ها كه به دنبال سوءظن- بگوييم باور مرد به خيانت زن- صورت مي گيرد در حال افزايش است. يك بررسي نشان مي دهد ۲۰ درصد قتل ها در كشور ناموسي و جنسي هستند كه بخشي از آن قتل زنان به دست شوهرشان با ادعاي خيانت همسر و نيز قتل مردان توسط همسرشان به علت وجود شخص ثالث (خيانت مرد) را شامل مي شود.
نتايج اين تحقيق (به گزارش ايسنا) حاكي از آن است كه در ۱۵ استان كشور در بسياري موارد، همسركشي بدون حصول اطمينان مردان از خيانت همسر بوده است. در راستاي افزايش موارد خشونت به زنان و قتل آنان با انگيزه انتقام (آن هم به خاطر خيانتي كه اغلب دليلي براي اثبات آن وجود ندارد) پرسش اصلي اين است چرا با وجود توسعه فرهنگ زندگي ماشيني و شهرنشيني، نه تنها از ارتكاب خشونت و قتل نسبت به زنان كاسته نشده و بلكه در برخي موارد، قتل با انگيزه انتقام از زن و به خاطر سوءظن به خيانت وي (حتي در قبل از آغاز زندگي زناشويي و يا بعد از طلاق) صورت مي گيرد؟ بدون ترديد پاسخ كارشناسانه به اين پرسش مستلزم پژوهش هاي جرم شناختي در زمينه خشونت به زنان، همسركشي و بلكه زن كشي است.
به نظر نگارنده، حاكميت افراطي تفكر مردسالارانه در برخي از مردان ، علت اصلي اين نوع خشونت ها و قتل هاست. براساس اين باور افراطي حتي طلاق زن به معناي پايان احساس تعلق زن به مرد نيست و هرگونه روابط نامشروع زن مطلقه موجب سرشكستگي و هتك حيثيت شوهر سابق وي مي گردد و در شرايطي كه اغلب موارد طلاق به علت فراواني آسيب هاي اجتماعي و به ويژه وضعيت نابسامان اقتصادي و نابرابري فرهنگي صورت مي گيرد، با وجود توافق ظاهري براي طلاق و يا درخواست يك جانبه طلاق از طرف مرد، اغلب اين وضع براي مرد حالت تحميلي و اجباري دارد و هميشه اين روند نمي تواند به معناي تفريق كامل روحي و عاطفي مرد از زن تلقي شود به نحوي كه تداوم حس قوي تعلق زن به شوهر- اگرچه بعد از طلاق- مي تواند در تقويت انگيزه انتقام از زن به خاطر خيانتي كه منشاء آن حتي سوءظن است، تأثير گذار باشد به هر حال گام نخستين در آسيب شناسي اين نوع قتل ها، انجام پژوهش هاي بيشتر در زمينه زن كشي است.

گروه حوادث: عامل جنايت خيابان جواديه خود را به پليس تسليم كرد.
به گزارش خبرنگار ما، پنجشنبه گذشته درگيري در منطقه جواديه تهران رخ داد، طرفين دعوا دو مرد بودند كه در پي اختلافات قبلي با يكديگر گلاويز شده بودند. درگيري زماني خاتمه يافت كه يكي از طرفين درگير با ضربه چاقو ديگري را از پاي در آورد و متواري شد.وقوع اين جنايت به اطلاع بازپرس حسيني رسيد. صبح ديروز قاتل به كلانتري مراجعه كرده و خود را به مأموران معرفي كرد.

ديلي يوميوري: يك مرد ژاپني به بهانه غرغرها و اذيت هاي مادر سالخورده اش در حق همسرش، تصميم گرفت او و چهار تن ديگر از اعضاي خانواده اش را به قتل برساند.
يك مرد ۵۷ ساله ژاپني به نام تايراهارا كه كارمند يك بخش دولتي است چندي پيش تصميم گرفت براي رهايي همسرش از آزار و اذيت هاي مادر ۸۵ ساله اش به نام چيوكو او، پسر، دختر و دو نوه خود را به قتل برساند.
براساس اين گزارش، هارا روز حادثه پس از رفتن به منزل مادرش، او را با ضربات چاقو از پاي درآورد و سپس پسرش را خفه كرد. در همين حال او از دخترش خواست تا به همراه دو نوه دو ساله و يك ماهه اش به منزل او بيايند كه در همان جا اقدام به كشتن آنها نيز كرد.به گفته پليس، متهم پس از به قتل رساندن اعضايخانواده اش، دامادش را نيز كه از موضوع مطلع شده بود با ضربات چاقو مصدوم نمود و خود حين خودكشي به دام ماموران افتاد.
لازم به ذكر است، هارا در دادگاه ديروز، انگيزه خود را از اين عمل اذيت و آزار مادر نسبت به همسر و اطرافيانش ذكر كرد و افزود: او براي رهايي خانواده از دستورات چيوكو سالخورده مبادرت به قتل آنها كرده است. اين در حالي است كه او در دفاع از خود اعلام كرد، از آنجا كه همسرم زني صبور و شكيبا بوده و اعتراضي به رفتارهاي مادرم نميكرد لذا او را شايسته مرگ نديدم.
جلسه بعدي محاكمه اين مرد طي روزهاي آتي برگزار خواهد شد.

رويتر: يك زن پرويي نوزاد پسري به دنيا آورده كه به دليل وضعيت نادر دست ها و پاهايش، «نوزاد خرچنگي» لقب گرفته است.
اين نوزاد يك ماهه كه «مويسس چاوز» نام دارد يكي از نادر نوزادان جهان است كه هر چهار دست و پايش ناقص و نامتناسب است. اين بيماري نادر مفصلي معمولاً در هر سه هزار نوزاد فقط براي يك نفر آن هم در يك مفصل اتفاق مي افتاد. اما در اين نوزاد پرويي، هر چهار مفصل دچار اين نقص غيرعادي شده است. در اين بيماري، در ماه پنجم بارداري پرده دور جنين گرد نوزاد پيچيده مي شود و مانند قنداق مانع از رشد دست ها و پاهاي نوزاد مي شود.
پاهاي اين نوزاد موسياه با ۵/۲ كيلو وزن و ۳۳ سانت قد، با زاويه ۹۰ درجه به بدنش چسبيده و آرنج هايش هم از سينه اش منشعب شده اند. مادر اين نوزاد، ۲۱ سال دارد و فرزندش را در روستايي در۳۸۰ كيلومتري شرق ليما به دنيا آورده است. او از پرويي ها و مردم دنيا خواسته است تا براي بهبود وضعيت نوزادش كمك كنند تا بتوانند راه برود.
پدر اين نوزاد بعد از تولد او هرگونه ارتباط با اين نوزاد ناقص الخلقه را منكر شده و از پذيرفتن او خودداري كرده است. او حتي به ديدن همسر و فرزند تازه به دنيا آمده اش هم نرفته است.
دكتر روبيو سرپرست تيم پزشكي كه درمان طولاني مدت اين نوزاد را به عهده گرفته، همان پزشكي است كه «نوزاد پري دريايي» را تحت عمل جراحي قرار داد. پاهاي آن نوزاد نيز به هم چسبيده بود.

گروه حوادث: صبح روز گذشته مردي با معرفي خود به پليس اعلام كرد كه همسر خود را به قتل رسانده است.
به گزارش خبرنگار ما ساعت ۷ و ۲۴ دقيقه صبح ديروز يك مرد ۵۴ ساله به نام حسين با سر و وضعي آشفته وارد كلانتري ۱۲۲ دربند شد. مرد كه بر روي لباسش هنوز آثار خون ديده مي شد به پليس گفت: «زنم را كشتم.»مقتوله زهرا نام داشت كه با چند ضربه چاقو در منزل مسكونيش با دستان همسر خود به قتل رسيده بود.حسين در خصوص انگيزه ارتكاب قتل همسرش به پليس گفت: «از مدتي قبل دخترم و همسرش با يكديگر درگيري داشتند در اين دعوا من مدافع دخترم بودم و همسرم مدافع دامادمان. موضع گيري زنم مرا عصباني كرده بود. چند بار بر سر اين موضوع با يكديگر درگير شديم و در نهايت من با چاقو او را كشتم.عامل جنايت كه يك كارخانه دار ورشكسته است داراي چهار دختر و يك پسر است.جسد زهرا از محل زندگيش واقع در منطقه نياوران به پزشكي قانوني انتقال يافت. بررسي هاي پليسي قضايي بر روي اين پرونده در دادسراي امور جنايي تهران ارائه خواهد يافت.

گروه حوادث: پليس چهار نفر را به اتهام جنايت در منطقه حصارك كه در آن پسر جواني كه اقدام به قتل يك پيرزن كرده بود، كشته شد بازداشت كرد.
به گزارش خبرنگار ما، عصر روز پنجشنبه زني مسن به نام دلبر از منطقه حصارك مورد حمله يك پسر جوان كه بيمار رواني بود قرار گرفت و با ضربات متعدد چاقو از پاي در آمد.
عامل اين جنايت خود چند ساعت پس از وقوع جنايت به طرز مشكوكي بر روي تخت بيمارستان در اثر شدت خونريزي ناشي از جراحت بر روي دستش جان سپرد.
شاهدان در ابتدا به بازپرس حسيني و پليس گفتند كه منصور خود اقدام به خوردزني كرده است ولي بررسي از جسد منصور بيانگر وقوع يك جنايت بود. جسد منصور به پزشكي قانوني انتقال يافت.
تحقيقات ادامه يافت تا اين كه معلوم شد ادعاي شاهدان عيني بر خودزني منصور كذب بوده است.
پليس به دستور بازپرس پرونده داماد دلبر و سه مرد ديگر را كه از شاهدان صحنه قتل دلبر بودند بازداشت كرد تا تحقيقات از آنان ادامه يابد و معلوم شود عامل قتل منصور كدام يك از آنان هستند.