چهارشنبه ۱۵ تير ۱۳۸۴
اسلاميت و جمهوريت
000783.jpg
عظيم ايزدي اودلو
در بررسي پشتوانه انديشگي انقلاب اسلامي ايران، همواره افكار درخشان امام خميني (ره) از ابعاد محوري برخوردار است.
ايشان با رهبري خود سعي كردند راه جديدي را به دور از مواضع شرق و غرب پيش  روي ملت ايران، مسلمانان و جهانيان قرار دهند. الگوي «جمهوري اسلامي ايران» ، موضوع جديدي در اين راه بود. مقاله حاضر با توجه به انديشه ها و سخنان ايشان سعي بر چگونگي تحقق اين الگوي جديد در دنياي كنوني دارد.

در گذشته ،در حالي كه بعضي از علماء از دخالت در سياست، اجتناب كرده و به كارهاي فلسفي و الهيات در حوزه ها اشتغال داشتند، علماي ديگري به طور روزافزوني به موضع گيري سياسي  عليه حكومت مي پرداختند.
در ميان علماي سياسي مهمترين چهره امام خميني(ره) بود. امام خميني (ره) در همان سال هاي اوليه زندگي خود در قم از طريق سخنراني هايي كه درباره اخلاق ايراد مي كرد توجه ديگران را به خود جلب كرده بود. اين سخنراني ها كه نقطه عزيمت آنها كتاب معروف «منازل السائرين» خواجه عبدالله انصاري در زمينه سير و سلوك اخلاقي بود، به مسايل سياسي نيز گوشه چشمي داشت و مخاطباني را حتي از اصفهان و تهران به خود جلب مي كرد. با شروع حكومت رضاخان، امام (ره) نخستين بيانيه سياسي مكتوب خود را تحرير كرد. وي مطلب خود را با استناد به قرآن، آغاز مي كند (قال الله تعالي «قل انما اعظكم بواحده ان تقوموا لله مثني و فرادا» آيه ۴۶ سوره سبا). امام (ره) بر اين نكته تاكيد مي كند كه خود پيامبران براي خداوند قيام كرده اند؛ انبياء در حالي كه كاملا مجذوب تامل درباره خداوند بوده اند، براي تغيير شرايط اجتماعي و سياسي انسان ها قيام كرده اند. برعكس، مسلمانان امروزي فقط به خاطر منافع دنيوي قيام كردند و نتيجه آن هم؛ حاكميت بيگانگان و عوامل آنها  مانند رضاشاه بود.(۱)
بنابراين امام (ره) اسلام را ديني سياسي تلقي مي كند و مي گويد از جمله مسائلي كه در اسلام فراموش نشده «سياست» و شئون مختلف آن است. همچنين معتقد است اسلام تمامش سياست است، اسلام را بد معرفي كردند و اساساً عملكرد پيامبر اكرم (ص) و ائمه معصومين، بيانگر توجه آنان به اين حوزه بسيار مهم بوده است. امام (ره) با انتشار كتاب«كشف  الاسرار» در سال ۱۳۲۳ به شدت به كتاب «اسرار هزار ساله» كه توسط يكي از شاگردان احمد كسروي نوشته شده بود، پاسخ داد. جنبه سياسي اين كتاب از اين جهت است كه در آن حمله اي شديد و بي امان به سياست هاي رضاشاه (و به طور تلويحي به جانشين او) شده بود. كتاب «كشف الاسرار» شامل شش بخش است: ۱ _ توحيد
۲ _ امامت ۳ _ نقش علماء ۴ _ دولت ۵ _ قانون
۶ _ حديث. در جاي جاي اين كتاب امام (ره) به نقل اقوال نويسنده كتاب «اسرار هزار ساله» پرداخته و ضمن رد  نمودن و پاسخ دادن به آن، انديشه سياسي خويش را نيز بيان كرده است. براي اولين بار در اين كتاب بود كه امام(ره) انديشه سياسي خود را پيرامون «حكومت اسلامي» مطرح كرده است.امام(ره) از همان اوان جواني از آگاهي و بينش سياسي لازم برخوردار بود و دولت را مورد انتقاد قرار مي داد. خود ايشان مي گويد كه «من از همان آغاز، از كودتاي رضاخان، تا امروز، شاهد همه مسائل كشور بوده ام.» امام (ره) هيچ وقت از مسائل كشور و شرايط سياسي حاكم بر جامعه غافل نبوده، بلكه برگزاري كلاس هاي درس ايشان در قم همواره با جهت گيري سياسي و انتقاد از حكومت همراه بوده است. ايشان در كلاس هاي درس فقه خود كه معمولا مهمترين موضوع در برنامه درسي حوزه ها محسوب مي شد، الهام بخش و تعليم دهنده نسل كاملي از علماء بود كه بعداً به سازمان دهندگان انقلاب تبديل شدند. مشخصه بارز درس هاي ايشان، توانايي عجيب در ارتباط دادن فقه با عرفان و ملاحظات عقلاني و سياسي بود. (۲)
در انديشه سياسي امام،«اسلاميت» و«جمهوريت» مبناي مشروعيت حكومت ديني است. تاسيس جمهوريت و تحقق دموكراسي به عنوان ارزش هاي برآمده از مدنيت جديد و هماهنگ كردن آنها با ارزش ها و موازين شريعت اسلامي از اهداف و برنامه هاي اصلي انقلاب اسلامي به رهبري امام (ره) بود
از سال ۱۳۴۰ امام (ره) حمله مستقيم خود را عليه رژيم پهلوي آغاز كرد. در واقع ۱۵ خرداد ۴۲ نقطه عطفي در مخالفت امام با خودكامگي شاه و سلطه آمريكا در ايران محسوب مي شود. در سال ،۴۱ اين مطلب به تدريج آشكار شد كه با ظهور امام خميني، «نوع كاملاً جديدي از رهبري مذهبي تحقق يافته است». امام در سال ۴۳ ضمن مخالفت شديد با تصميم مجلس براي اعطاي مصونيت سياسي به پرسنل نظامي آمريكا مي گويد:«ديروز ممالك اسلامي به چنگال انگليس و عمال آن مبتلا بودند، امروز به چنگال آمريكا و عمال آن...» (۳) در نتيجه اين مخالفت، امام (ره) اول به كشور تركيه و بعد به عراق تبعيد شد .امام (ره) در سال۱۳۵۰ با انتشار كتاب «ولايت فقيه» نوعي انقلاب فكري و ايدئولوژيكي به وجود آورد؛ زيرا در آن كتاب به طور مستقيم مشروعيت سلطنت را زير سؤال برد و از حكومت فقهاي شايسته اسلامي حمايت كرد.در واقع انديشه سياسي امام در باب « حكومت ديني » به طور مبسوطي در اين كتاب مطرح شده است. امام (ره) با اعلان اين نكته كه «حكومت اسلامي، سلطنتي هم نيست تا چه رسد به شاهنشاهي و امپراطوري»، ماهيت حكومت اسلامي مورد خود را به اين شكل بيان مي كند:«حكومت اسلامي نه استبدادي است و نه مطلقه، بلكه مشروطه است. البته نه مشروطه به معني متعارف فعلي آن كه تصويب قوانين تابع آراء اشخاص و اكثريت باشد.
مشروطه از اين جهت كه حكومت كنندگان در اجراء و اداره جامعه مقيد به يك مجموعه شرط هستند كه در قرآن كريم و سنت رسول اكرم(ص) معين گشته است... چون حكومت اسلام حكومت قانون است، قانون شناسان و از آن بالاتر دين شناسان يعني فقها بايد متصدي آن باشند. ايشان هستند كه بر تمام امور اجرايي و اداري و برنامه ريزي كشور مراقبت دارند.»(۴)
به طور كلي انديشه سياسي امام (ره) در كتاب« ولايت فقيه »بدين قرار است: نخست اين كه سلطنت به طور اساسي و بنيادي محكوم است. امام (ره) مي گويد كه شخص رسول  (ص) از امپراطوري روم و شاه ساساني خواست كه از قدرت حكومت شاهنشاهي و نامشروع خود دست بردارند. حتي قيام امام حسين(ع) به منظور حفظ اسلام از سقوط به دامن حكومت سلطنتي بود. بنابراين در اسلام«سلطنت و ولايتعهدي»وجود ندارد. دوم اين كه قوانين اسلام، در قرآن مجيد و سنت پيامبر(ص) همه دستورات و احكامي را كه بشر براي سعادت و كمال خود احتياج دارد، شامل مي شود. جامعه اسلامي براي پياده كردن اين قوانين و چگونگي جلوگيري از انحرافات، نيازمند به وجود پيامبر(ص) و ائمه معصومين(س) بود. اما پس از آنها اين وظيفه فقهاي اسلامي است كه حكومت كنند. بنابراين«حاكميت بايد رسماً به فقها تعلق گيرد.»
اما امام(ره) در طرح انديشه حكومت ديني، هيچ وقت نقش و جايگاه مردم را در اين نظام ناديده نگرفته است.
در انديشه سياسي امام،«اسلاميت» و«جمهوريت» مبناي مشروعيت حكومت ديني است. تاسيس جمهوريت و تحقق دموكراسي به عنوان ارزش هاي برآمده از مدنيت جديد و هماهنگ كردن آنها با ارزش ها و موازين شريعت اسلامي از اهداف و برنامه هاي اصلي انقلاب اسلامي به رهبري امام(ره) بود كه به بهترين وجه آن در قالب حكومت جمهوري اسلامي تحقق پيدا كرد.در حقيقت حقوق مبنايي مردم در تعيين سرنوشت سياسي خود در كنار قوانين اسلامي به رسميت شناخته شد.تاسيس حكومت ديني مبتني بر حضور و مشاركت مردم، همواره يكي از اهداف اصلي امام(ره) در طول مبارزات فكري و سياسي خود بوده است.
بر همين اساس ايشان پيش از پيروزي انقلاب اسلامي نوع حكومت مورد نظر خويش را جمهوري معرفي كرده و پس از پيروزي نيز بر جمهوري اسلامي، «نه يك كلمه بيش و نه يك كلمه كم »به عنوان شكل حكومت تأكيد مي كرد. امام(ره) معتقد بود كه اسلام و حكومت اسلامي در ذات خود، نظامي دربردارنده «دموكراسي »است و دموكراسي واقعي در اسلام است و دموكراسي هاي شرقي و غربي، تنها مدعيان دموكراسي هستند.  براي مثال، امام(ره) در پيامي كه به تاريخ ۲۹/۲/،۵۷ به مناسبت قيام مردم يزد براي ملت ايران فرستاد، خواستار ادامه مبارزه تا زماني شد كه
«حكومت دموكراسي» به معني واقعي جايگزين ديكتاتوري ها و خونريزيها شود.
واژه «اسلاميت» و «جمهوريت» براي نخستين بار به تاريخ ۲۲/۷/۱۳۵۷ در مصاحبه امام با خبرنگار روزنامه فيگارو مطرح شد. امام در بدو ورود به فرانسه، در پاسخ به اين سؤال كه «عمل شما داراي چه جهتي است و چه رژيمي را مي خواهيد جانشين رژيم شاه كنيد؟» نوع حكومت اسلامي را جمهوري اسلامي معرفي كردند.(۵)
امام(ره) از جمهوري اسلامي، نظامي را مراد مي كنند كه مردم با شركت در انتخابات، سرنوشت سياسي خودشان را تعيين مي كنند. چنين نظامي نقطه مقابل ديكتاتوري و خودكامگي است؛ بنابراين با اين ديدگاه، تعيين حكومت و نخبگان سياستگذار جزو حقوق ملت است
همچنين امام(ره) در مصاحبه با روزنامه تايمز انگلستان و در پاسخ به اين سؤال كه حكومت اسلامي چيست؟ ذكر شده كه حكومت اسلامي، حكومتي مبتني بر عدل و دموكراسي و... است.(۶) امام (ره) همچنين در مصاحبه با لوموند به تاريخ ۲۲/۸/۱۳۵۷ درباره ماهيت جمهوري مي گويند كه «جمهوري به همان معنايي است كه همه جا جمهوري است، لكن اين جمهوري بر يك قانون اساسي متكي است كه قانون اسلام باشد. اين كه ما جمهوري مي گوييم براي اين است كه هم شرايط منتخب و هم احكامي كه در ايران جاري مي شود، اينها بر اسلام متكي است لكن انتخاب با ملت است.» (۷)
در واقع تفسير امام (ره) از جمهوري اسلامي، قرائتي جديد از آموزه هاي حكومتي در حوزه انديشه سياسي تشيع است. در انديشه سياسي امام(ره) «جمهوريت» و «اسلاميت» دو پايه لازم بر استمرار حكومت ديني به حساب مي آيند. مراد امام (ره) از دموكراسي اين است كه مردم سرنوشت شان را خود به دست گيرند و مظهر اين به دست گيري، شركت در انتخابات، اعم از انتخابات مربوط به قانون اساسي، مجلس، رياست جمهوري و... است. بنابراين از اين ديدگاه، دموكراسي بعد جمهوريت حكومت ديني را تشكيل مي دهد. بدين ترتيب امام (ره) معتقد هستند كه دموكراسي در درون خود اسلام نهفته است و اين طور نيست كه از بيرون به آن تحميل يا اضافه شود. امام در پاسخ به خبرنگار روزنامه تايمز كه پرسيد «دنياي غرب شناخت صحيحي از حكومت اسلامي شما ندارد» پاسخ دادند، «ما خواستار جمهوري اسلامي مي باشيم، جمهوري فرم و شكل حكومت را تشكيل مي دهد و اسلامي محتواي آن فرم كه قوانين الهي است». (۸)
بدين سان امام(ره) از جمهوري اسلامي، نظامي را مراد مي كنند كه مردم با شركت در انتخابات، سرنوشت سياسي خودشان را تعيين مي كنند. چنين نظامي نقطه مقابل ديكتاتوري و خودكامگي است؛ بنابراين با اين ديدگاه، تعيين حكومت و نخبگان سياستگذار جزو حقوق ملت است. جمهوري اسلامي نيز كه با آراء عمومي آنان ايجاد شده، بايد در كليه اموراتش متكي بر آراء و ديدگاه مردم باشد. از اين رو، مراد از جمهوريت در انديشه سياسي امام (ره)، تكيه بر مردم است. ايشان مي گويد:«در اين جمهوري يك مجلس ملي مركب از منتخبين واقعي مردم، امور مملكت را اداره خواهند كرد.» (۹)
البته مشاركت مردم در سرنوشت سياسي خود، تنها محدود به انتخاب رئيس جمهور، نمايندگان مجلس و نظارت بر عملكرد آنان نيست، بلكه حتي عزل و بركناري آنان را نيز در بر مي دارد. امام مي گويد:«در جمهوري، حق است و مردم مي توانند بگويند نه». (۱۰)
«اسلاميت» و «جمهوريت» كه به بهترين شكل در نظام جمهوري اسلامي تحقق پيدا كرد يكي از ابتكارات امام (ره) در حوزه انديشه اسلامي بوده است. چنين حكومتي از يك سو بايد پاسدار حق ملت باشد و از سوي ديگر بايد شرايط لازم را بر ارتقاء معنوي، اخلاقي و فكري شهروندان جامعه فراهم كند.
*منابع در دفتر روزنامه موجود است.

سياست
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سينما
فرهنگ
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  سينما  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |