شنبه ۱۸ تير ۱۳۸۴
اوون هارگريوز
قلب من در خانه است
000954.jpg
ترجمه: حسن حيدري
هر روزنامه اي را كه باز مي كنيد قيمت هاي سرسام آور نقل و انتقالات بازيكنان بزرگ دنيا حيرت زده ات مي كند.
اما اين بار بحث در مورد ديويد بكهام يا مايكل اوون نيست، اگر چه سرنوشت افتخارآميز دو پسر محبوب انگلستان هنوز در لايه اي از ابهام پوشيده مانده است و مقصد بعدي آنها معلوم نيست.
اما اكنون چهره جديدي در فوتبال انگليس پديدار شده كه پله هاي ترقي را طي مي كند و آينده درخشاني در انتظارش است.
فصل قبل دو بار تاتنهام درخواست خريد او را به بايرن مونيخ داد. يك بار در تابستان و بار ديگر در ماه ژوئن البته در آن زمان با اين درخواست موافقت نشد و اكنون نيز نام اين جوان بزرگ در ليست خريد تيم هاي منچستر يونايتد، نيوكاسل، آستون ويلا و....قرار دارد. هدف اصلي اين تيم ها به خدمت گرفتن اوون  هارگريوز است.
بطور واضح درخواست خريد براي اين بازيكن خط مياني كه به همراه بايرن مونيخ در سال ۲۰۰۱ قهرمان شد او را تبديل به يك بازيكن با ارزش كرده است.
لرد مونيخي با رد تمام اين شايعات مي گويد: بايرن مثل خانه دوم من شده است. او در ۲۰ ژانويه ۱۹۸۱ در كالگاري كانادا بدنيا آمده است و پدر و مادرش انگيسي اند.
او فوتبال را از سال ۱۹۹۴ از تيم نوجوانان اف.ث كالگاري فوتايلس آغاز كرد و سال ۹۶ در اين تيم رشد كرد تا به تيم بزرگسالان آن راه يافت. او سپس در سال ۱۹۹۷ و در ۱۶ سالگي به تيم بايرن مونيخ ملحق شد.
وي در اين باره مي گويد: من در آن زمان خانواده ام را ترك كردم تا يك زندگي كاملاً جديد را در يك كشور بيگانه و ناآشنا آغاز كنم.
او در آن زمان كاملاً تنها اما بدون تزلزل در تصميمش به بايرن رفت. اوون خود را با فرهنگ متفاوت و دشوار و متعصبانه آلمان منطبق كرد و بهترين بازيكن تيم جوانان بايرن مونيخ شد. او سه سال بعد براي اولين بار به عضويت تيم حرفه اي بايرن درآمد.
با وجود هافبك ستيزه جويي و جنجالي چون اشتفان افنبرگ و اليوركان دروازه بان متكبر و جادويي بايرن، اثرگذاري او روي ساير بازيكن ها در رختكن خيره كننده بود.
اوون در اين باره مي گويد: آنها بازيكنان بزرگي بودند با اعتباري عظيم، در سال اول برخلاف تيم هاي بزرگ بعضي از بازيكنان خيلي زود با من دوست نمي شدند، چرا كه آنها من را بعنوان يك تهديد براي خود مي دانستند.
اما نهايتاً احترام و حمايت آنها را بدست آوردم. البته بخش عمده موفقيتم در بايرن زماني آغاز شد كه در سال ۲۰۰۱ در ديدار ماقبل نهايي مقابل رئال مادريد و بازي فينال برابر والنسيا بازي چشمگيري عرضه كردم تا توجه همگان را به سوي خود جلب كنم. قهرماني بايرن در آن سال يعني موفقيت بزرگ و غيرقابل تصور براي من كه توانستم قهرماني  اروپا را با بايرن جشن بگيرم.
در بازي نيمه نهايي اوون هارگريوز ديگر بازيكني متمايز با سايرين بود. او بزرگ شده بود و حركاتش چشم ها را خيره كرده بود. وي در اين باره افزود: در آن بازي دقيقاً ۱۹ سالم بود و پيش از آغاز بازي فكرهاي زيادي در سرم بود، بازي مقابل رئال بسيار سخت و طاقت فرسا بود، اما بعد از چند دقيقه كه بازي شروع شد دريافتم كه به چابكي بقيه بازيكنان ميدان هستم و تجربه اي اين چنين مرا مستحكم تر كرد و به توانايي هايم اعتماد بيشتري پيدا كردم. هفته نامه شوت در جديدترين شماره خود گفت وگويي را با اوون هارگريوز ترتيب داده كه در زير مي خوانيد:
* در حال حاضر علاقمند به بازي در كدام تيم هستيد؟
- من در يكي از بزرگترين باشگاههاي دنيا عضويت دارم كه هر سال در ليگ قهرمانان بازي مي كند. البته اگر بخواهم از اين تيم جدا شوم قطعاً بايد به تيمي بروم كه در فصل جديد در ليگ قهرمانان حضور داشته باشد. از تيم هاي مختلفي نيز پيشنهاداتي براي من رسيده اما هنوز به آنها جواب قطعي نداده ام.
* شنيده ايم كه شما روش مورينيو را مي پسنديد؟
- مورينيو يك مربي عالي و بسيار بانفوذ است. او آگاه است و مي داند كه چه چيزي مي خواهد و تمام بازيكنان به او احترام مي گذارند. توجه كنيد او با ستارگانش در اين فصل به بيشتر خواسته هايش رسيد. به طور مثال او از جوكول يك بازيكن بزرگ ساخت. جو تمامي استعدادهاي لازم را دارد، اما حالا او توانايي و قاعده استفاده از آنها را فرا گرفته است.
سابقه مورينيو اين نكته را بيان مي كند. آنچه او براي پورتو اجرا كرد حالا براي چلسي به كار بسته است اين مقايسه مطلوبي است با هر مربي امروزي در دنيا.
* نظر شما در مورد ونگر چيست؟
- او موفقيت هاي زيادي كسب كرده و بازيكنان را كاملا تحت سلطه خود دارد. او همچنان مي داند چه چيزي از بازيكنانش مي خواهد تا در زمين پياده كنند. همچنين بازيكنان آرسنال براي او احترام خاصي قائل هستند. در اين باره اگر صحبتي با اشلي كول يا سول كمبل داشته باشيد مي توانيد دريابيد كه چه احترامي آنها براي او قائل هستند. او براي مدتي طولاني در اروپا يكي از بهترين ها خواهد بود.
* بنابراين ممكن است در آينده شما به يكي از اين دو باشگاه بزرگ راه پيدا كنيد؟
- اين موضوع بسيار جالبي است كه در مورد آن صبحت كنيم. اگر من بايرن را ترك كنم بايد ديد كدام باشگاه بازيكني مثل مرا نياز دارد. اين مهم است كه در پستي بازي كنم كه بتوانم سازگاري با بازي ام را بدست آورم. من دوست دارم نقش تدافعي ام را حفظ كنم و فكر مي كنم كه اين كار را مي توانم در يك باشگاه انگليسي انجام بدهم.
* كدام تيم؟
- خوب هنوز معلوم نيست زيرا من عضو بايرن مونيخ هستم.
* شما در كانادا به دنيا آمده ايد و فوتبال را در آلمان آموخته ايد. آيا شما احساس كمتري به انگلستان داريد؟
- من در كانادا به دنيا آمده ام اما در يك خانواده انگليسي بزرگ شده ام و با آداب و رسوم و حتي غذاهاي متنوع انگليسي آشنايي كامل دارم. من مانند ساير بچه هاي انگليسي رشد كرده ام و تنها در مكان جغرافيايي متفاوتي بزرگ شده ام اما از نظر فرهنگي مانند انگليسي ها تعليم ديده ام.
البته هزاران نفر از مردم دنيا موقعيتي مثل من دارند، اما اين مسأله باعث نمي شود شما كمتر انگليسي باشيد، چرا كه شما در كشورهاي متفاوتي زندگي  مي كنيد يا اينكه بايد فرهنگ متفاوتي را بياموزيد.
* احساستان نسبت به انگلستان را چگونه حفظ مي كنيد؟
- ۱۰ سال پيش ممكن بود كه اين كار مشكل باشد، اما حالا با وجود اينترنت شما به آساني در مي يابيد كه چه اتفاقاتي در كشورتان مي گذرد. من يكشنبه ها در اوقات فراغتم تعدادي از روزنامه هاي انگليسي را با دقت در يك كافه انگليسي مطالعه مي كنم و از اين طريق احساسم نسبت به انگلستان را حفظ مي كنم.
* به نظر مي رسد كه شما داراي افكار نيرومند و آرامي هستيد اين مسأله محصول سپري كردن زندگي يك جوان در يك كشور بيگانه است؟
- زماني كه من ۱۲ ساله بودم دوست داشتم شغلي داشته باشم. چرا كه مي خواستم كارهايم را خود انجام بدهم. بنابراين زماني كه به بايرن آمدم احساس بي پروايي بسياري داشتم اگر چه مي بايست در آن موقع كمي ترس داشته باشم. اين طبيعي است كه من بايد پله هاي ترقي را بوجود بياورم و از طريق آن مسير زندگي ام را ادامه دهم. البته هرگز انتظار نداشتم كه با سفر از كانادا به آلمان درهاي زيادي به رويم باز شود.
* يكي از راه هايي كه تو را به صحنه رقابت هاي ملي كشاند. آيا هميشه دوست داشتي براي انگلستان بازي كني؟
- ممكن است اينطور بوده باشد، اما زماني كه در آنجا بزرگ مي شدم در روياهايم نيز نمي توانستم تصور بازي براي تيم ملي را متصور باشم. وقتي بازي هاي جام جهاني ۱۹۹۰ را تماشا مي كردم طرفدار انگلستان بودم و هرگز فكر نمي كردم كه مانند يكي از آنها در تيم ملي انگلستان بازي كنم.
* آيا بازي كردن در خارج از انگلستان كليد موفقيت تو است؟
- مصمم بودن بسيار مهم است. زماني كه در بايرن شروع به بازي كردم بازيكنان بزرگ ديگري نيز از كشورهاي مختلف در آنجا بودند كه استعداد بالايي نيز داشتند اما موفق نشد ند به مرحله بعد راه پيدا كنند و پس از چند هفته به خانه برگشتند كه البته اين بدليل عدم توانايي نبود بلكه بيشتر مسأله رواني مهم بود. نكته اصلي داشتن حس مبارزه است.
* اما رفتن به مادريد بايد از لحاظ تقابل فرهنگي براي ديويد بكهام و مايكل اوون مشكل باشد؟
- اين بزرگترين شوك فرهنگي مي باشد كه ممكن است. بله مادريد شهر بسيار زيبايي است و آنها تيم فوق العاده اي هستند، اما خيلي چيزها جديد هستند كه بايد به آنها عادت كرد مثل خانه جديد، محيط جديد، سبك جديد زندگي و آموختن زبان كه يكي از موارد مشكل اما جالب است. براي رفتن به آنجا بايد اعتماد به نفس داشت و باز فكر كرد كه مايكل و ديويد هر دو اين خصوصيات را دارند. در زندگي جديد مي شود چيزهايي زيادي راجع به زندگي، غذاها متفاوت و خود فهميد و در نهايت انسان را با تجربه تر و آبديده مي كند.
* به نظر مي رسد اريكسون يكي از طرفداران بازي تو باشد. او را به عنوان مربي چطور مي بيني؟
- به نظر من او يكي از بهترين مربياني است كه تا به حال ديده ام. نحوه صحبت او با بازيكنان و احترامي كه به آنها مي گذارد فوق العاده است. روش مربيگري او واقعاً مدرن است. ده سال قبل نحوه مديريت متفاوت بود يعني اكثر مربيان از كنار زمين فرياد مي زدند اما آن روزها به پايان رسيده است. بازيكنان و تيم هاي بزرگ به نحوه جديدي از مربيگري و هدايت احتياج دارند.
* اريكسون و بكهام هر دو فشار زيادي را تحمل مي كنند آيا مي تواني زير فشار انتقادات دوام بياوري؟
- پست سرمربيگري انگلستان احتمالاً يكي از دشوارترين شغل ها در جهان فوتبال است كه اين تصميم گيري در لحظات دشوار مشكل مي سازد و حتي ممكن است زندگي خصوصي شما را دچار مشكل كند. اين فشار براي كاپيتان نيز يكسان است زيرا او يكي از برجسته ترين اشخاص فوتبال دنياست. شخص براي اين پست بايد متفاوت با ديگران و انساني خاص باشد. مطمئن هستم كه نود و نه درصد بازيكنان نمي تواند فشار زيادي كه بر ديويد وارد مي شود را تحمل كنند.
* آيا ديويد رهبر خوبي است؟
- يقيناً او توانايي هايش را مي شناسد و نيازي به فرياد زدن براي صحبت با هم تيمي هايش ندارد.
* از جام جهاني آينده به ميزباني آلمان چه انتظاري داريد؟
- ميزباني براي آلمان مي تواند عالي باشد، اما براي تيم هاي اروپايي نيز مفيد خواهد بود. آلمانها معروف به منظم بودن هستند و حتي اگر الان نيز به ورزشگاههايشان نگاه كنيد متوجه مي شويد كه از برنامه هم جلوتر هستند. اين تورنمنت مي تواند يك رقابت در سطح درجه يك باشد، حتي شايد بهتر از تمامي جام هاي جهاني ديگر اين جام مي تواند هيجان زيادي در اروپا ايجاد كند.
* آيا انگلستان مي تواند فاتح جام شود؟
- ما يكي از بهترين تيم هاي جهان هستيم. تيم ما توانايي هاي زيادي دارد و نقاط ضعف كمي نيز دارد كه بايد برطرف شوند. توقع هميشه از تيم ملي بالاست، اما فكر مي كنم اين گروه از بازيكنان مي توانند راه را با موفقيت طي كنند. البته تيم هاي قدرتمند ديگري مانند برزيل، ايتاليا و هلند نيز وجود دارند، اما ما با حمايت هاي زيادي كه از سوي هواداران داريم مي توانيم جام فوق العاده اي را براي انگلستان به همراه داشته باشيم.

روزشمار اوون هارگريوز
۲۰ ژانويه ۱۹۸۱
در كالگاري كانادا به دنيا آمد
اول جولاي ۱۹۹۷
قرارداد رسمي با بايرن مونيخ
۱۲ آگوست ۲۰۰۰
براي اولين بار در بوندس ليگا مقابل هرتابرلين به مدت ۸۳ دقيقه به ميدان رفت
سپتامبر ۲۰۰۰
اوون هارگريوز در زماني كه مي توانست به عضويت تيم زير ۲۱ ساله در بيايد در برزخي قرار داشت زيرا او مي توانست براي كانادا بازي كند زيرا آنجا متولد شده بود. در ولز كه زادگاه مادرش بود يا در انگليس كه مليت پدرش بود. اما در نهايت انگلستان را انتخاب كرد.
مي ۲۰۰۱
او براي اولين بار به همراه بايرن مونيخ قهرمان بوندس ليگا شد در حاليكه بايرن فقط يك امتياز بيشتر از شالكه داشت.
۲۳ مي ۲۰۰۱
در فينال ليگ قهرمانان بايرن مونيخ پنج بر چهار والنسيا را مغلوب كرد تا اوون هارگريوز به مهم ترين عنوان دوره بازيگري اش دست يابد.
۱۵ آگوست
براي اولين بار در بازي دوستانه مقابل هلند به ميدان رفت كه در آن بازي انگلستان دو بر صفر به پيروزي رسيد.
اول سپتامبر ۲۰۰۱
در اولين بازي رسمي هارگريوز در مرحله مقدماتي جام جهاني ۲۰۰۲ انگلستان با آلمان ديدار كرد و به پيروزي پنج بر يك رسيد.
۹ مي ۲۰۰۲
حادثه بزرگ براي هارگريوز، او در ديدار با سوئد مصدوم شد تا در آستانه از دست دادن جام جهاني ۲۰۰۲ قرار گيرد اما پزشكان انگليسي او را به اين بازي ها رساندند.
۱۷ مي ۲۰۰۴
او براي تيم ملي انگلستان در رقابت هاي جام ملت هاي ۲۰۰۴ انتخاب شد و در ۴ بازي براي تيمش به ميدان رفت. او در ديدار با پرتغال يك پنالتي را نيز گل كرد اما انگلستان در اين بازي از دور رقابت ها حذف شد.
۶ آوريل ۲۰۰۵
در مرحله يك چهارم نهايي ليگ قهرمانان در استمفورد بريج به مصاف چلسي رفت اما بايرن در مجموع حذف شد تا اين واقعه نيز خاطره تلخي باشد در ذهن هارگريوز
۳۰ آوريل ۲۰۰۵
كسب عنوان سومين قهرماني از زمان حضورش در بايرن مونيخ بعد از پيروزي چهار بر صفر مقابل كايزرسلاترن.

ورزش
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
فرهنگ
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |