شكايتي جالب در اداره آگاهي خيابان تركمنستان
دو گور براي يك كلاهبردار
گروه حوادث: پرونده مرگ مشكوك يك مرد كه ظاهراً مبلغ هنگفتي كلاهبرداري كرده است در شعبه سوم اداره آگاهي خيابان تركمنستان تحت بررسي قرار مي گيرد.
به گزارش خبرنگار ما، شاكيان اين پرونده كه تاكنون ۱۲ تن هستند مدعي هستند فردي به نام ر.خ (۴۶ ساله) با شگردي خاص از آنها كلاهبرداري كرده و پس از مدتي به طور ناگهاني ناپديد شده و سپس خبر فوت وي به شاكيان داده شده است. اين در حالي است كه شاكيان پرونده عنوان كرده اند كه ر.خ فوت نكرده و فرد ديگري با مشخصات وي در دو نقطه از تهران دفن شده است.
همچنين يكي از شاكيان پرونده، اوايل مردادماه مرد كلاهبردار را در خيابان آزادي داخل خودرويي ديده است و ر.خ با ديدن اين مرد به سرعت از محل متواري شده است.
يكي از شاكيان پرونده كه زن ميانسالي است در اين باره به خبرنگار ما گفت: اسفند ماه سال قبل بود كه از طريق يكي از دوستانمان با اين مرد آشنا شديم. قرار بود با دادن مبلغ هشت ميليون تومان وارد يك كار تجاري شويم و اين مرد در قبال پولي كه ما به وي داده ايم درصدي سود به ما بدهد.
فروردين ماه سال ۸۴ يك روز ر.خ به خانه ام زنگ زد و گفت مبلغ ۹۰ ميليون تومان پولم روي هواست و احتياج به پول دارم. وقتي موضوع را جويا شدم گفت اجناسم در گمرك معطل مانده اند. احساس كردم احتياج به كمك دارد به همين خاطر مبلغ ۵۳ ميليون تومان به وي دادم و او گفت ظرف دو ماه آينده پول را به من برمي گرداند و در قبال آن به من چك داد.
پس از مدت ها كه از وي خبري نبود، يك روز براي وصول يكي از چك هايش به بانك رفتم اما چك هايش برگشت خورد.
همان موقع بود كه به اين مرد مشكوك شدم و از آن روز به بعد هرچه دنبال وي گشتم از او خبري نبود. تا اينكه محل سكونت وي را در غرب تهران پيدا كردم وقتي به آنجا رفتم همسرش گفت حدود ۱۱ ماه است كه با هم ازدواج كرده اند و مدتي است كه همسرم بيمار است و در بيمارستاني بستري است.
اين زن ادامه داد: وقتي به آنجا رفتيم با تعداد ديگري آشنا شديم كه مثل من به او پول داده بودند. آنها مي گفتند ر.خ خودكشي كرده اما دوستانش با پيدا كردن جسد نيمه جان وي او را به بيمارستان برده اند.
دكتر معالجش مدعي بود كه حالش خوب مي شود. وقتي براي بار دوم به ملاقات وي رفتم از طريق شركايش متوجه شديم كه يك فرد ديگري كه شباهت بسياري به ر.خ دارد نيز در بخش ICU بيمارستان بستري است و حال وخيمي دارد. به خاطر پاسخ به كنجكاوي ام بود كه به سراغ مرد ديگر رفتم. او شباهت بسياري به ر.خ داشت. همان جا ايستادم كه برادر ر.خ چند تن از شركاي كاري وي را به بخش ICU آورد و آن مرد ناشناس را به عنوان برادرش معرفي كرد.
من از اين ماجرا تعجب كردم و وقتي به برادرش گفتم، او دست و پايش را گم كرد و سريع ملاقات كنندگان را از آن بخش بيرون آورد.
همين اتفاق باعث نگراني بيشتر من شد تا جايي كه با چند تن از شاكيان پرونده تصميم گرفتيم موضوع را پيگيري كنيم. چند روز بعد خبر فوت وي به ما داده شد. اما چون ما اين اتفاق را باور نداشتيم با اصرار به پزشكي قانوني رفتيم و جسد را شناسايي كرديم. جسد بسيار شباهت به مردي داشت كه من در بخش ICU ديده بودم با اين تفاوت كه از بيني جسد خون آمده بود.
وي افزود: به بهشت زهرا رفتيم و متوجه شديم جسد اين مرد با دوشماره يكي در بهشت زهرا و ديگري در گورستاني ديگر در تهران دفن شده است . در حالي كه اين مرد در گورستان ديگر با عنوان فرد ناشناس به خاك سپرده شده بود.
چطور مي شود يك فرد در يك زمان در دو نقطه از تهران دفن شده باشد. از طرفي اوايل مرداد ماه نيز يكي از شاكيان اين مرد را در خيابان آزادي مشاهده كرده و زماني كه وي را صدا زده است، ر.خ به محض مشاهده وي با خودرواش از محل دور شده است.
برپايه اين گزارش، شاكيان اين پرونده صبح روز شنبه با مراجعه به شعبه سوم اداره آگاهي خيابان تركمنستان در مورد مرگ مشكوك اين مرد و كلاهبرداري ۴ ميلياردي از آنان، طرح شكايت كردند.
هم اكنون نيز تيمي از كارآگاهان اداره آگاهي خيابان تركمنستان تحقيقات مقدماتي خود را درباره اين پرونده جالب آغاز كرده اند.
|
|
دستگيري عامل جنايت خيابان خاوران
|
|
گروه حوادث: پسر جواني كه مرتكب قتل مرد ميانسالي شده بود با تلاش پليس آگاهي تهران و بازپرس اصغرزاده دستگير شد.
به گزارش خبرنگار ما، سي ام خرداد ماه جسد يك مرد ۵۰ ساله داخل يكي از گاراژهاي خيابان خاوران كشف شد. مقتول كه رضا نام داشت در اثر خفگي جان سپرده بود. رضا مدتها در خيابانهاي شهر تهران كارتن خواب بود تا اينكه يكي از مسئولين گاراژ او را به عنوان سرايدار به كار گرفت و از آن وقت به بعد رضا در يك اتاق كوچك داخل گاراژ اقامت داشت.
مقتول معتاد به مواد مخدر بود و به همين دليل خانواده اش او را رها كرده بودند و مدتها از وي خبر نداشتند. خبر وقوع اين جنايت به اطلاع بازپرس اصغرزاده رسيد. اكيپ پليسي از دايره ۱۰ آگاهي به محل اعزام شدند. بررسي هاي اوليه در خصوص اين جنايت انجام گرفت. جسد رضا كه دستها ، پاها و دهان او بسته شده بود براي مشخص شدن علت تامه مرگ به پزشكي قانوني انتقال يافت.
در ابتداي تحقيقات، پليس كارگران گاراژ را تحت بازجويي قرار داد. يكي از آن كارگران به نام هادي كه در گاراژ آهنگري كار مي كرد مورد سوءظن مأموران و بازپرس اصغرزاده قرار گرفت. ظن مأموران به هادي زماني بيشتر شد كه به طور ناگهاني هادي گاراژ را ترك كرده و متواري شد.
رديابي هاي پليس مشخص كرد كه هادي به شهرستان نيشابور گريخته است. عمليات دستگيري آغاز شد. پليس با روش خاص خود هادي را از نيشابور به تهران فراخواند. هادي خود به دايره ۱۰ مراجعه كرد و بدين ترتيب بازداشت شد.
هادي در ابتدا منكر ارتكاب جرم بود ولي تحقيقات فني پليس موجب شد تا هادي لب به اعتراف باز كند. متهم به قتل در جريان بازجويي ها گفت: «از موقعي كه رضا در گاراژ مشغول به كار شده بود به دلايل مختلف با من درگير مي شد. روز حادثه به خوابيدن من معترض شد، اين مسئله مرا عصباني كرد و با يكديگر درگير شديم. من براي دفاع از خودم با طناب دستها، پاها و دهان او را بستم، قصد كشتن نداشتم ولي رضا در اثر خفگي جان سپرد.»بررسي هاي تكميلي از متهم تا فاش شدن تمامي دلايل وقوع اين جنايت در دايره ۱۰ آگاهي مركز زير نظر بازپرس اصغرزاده ادامه خواهد يافت.
|
|
اعدام براي آزارگر كودكان
گروه حوادث: حكم پسر جواني كه به اعدام محكوم شده بود، از سوي شعبه ۲۲ ديوان عالي كشور مورد تأييد قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار ما، متهم اين پرونده كه مجيد نام دارد در اسفند ماه سال ۸۲ زماني كه پسر بچه ۹ ساله اي در حال رفتن به خانه اش بود، را ديد. او پسرك را به بهانه اينكه مي خواهد به او جغد نشان دهد به كارگاهي كه در آن مشغول به كار بود، كشانده و مورد آزار و اذيت قرار مي دهد.
پسر بچه پس از اين آسيب جسمي موضوع را به خانواده اش مي گويد و پدر و مادر پسر ۹ ساله با طرح شكايتي خواستار رسيدگي به پرونده مي شوند.
پس از دستگيري مجيد و بازجويي، وي به عمل خود اعتراف مي كند و پس از اثبات اظهارات مرد جوان، كيفرخواست در اين خصوص صادر شد و مجيد از سوي شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان محاكمه و به اعدام محكوم شد.
حكم اين مرد صبح ديروز از سوي شعبه ۲۲ ديوان عالي كشور مورد تأييد قرار گرفت.
|
|
وكيل نبود دادگاه برگزار نشد
گروه حوادث: ديروز جلسه محاكمه دو متهم به مباشرت در قتل به دليل عدم تعيين وكيل براي متهمان برگزار نشد.
به گزارش خبرنگار ما، سال ۸۲ زوج جواني با همدستي مردي به نام م معروف به گرگ مرتكب قتل يك پيرمرد شدند. بعد از كشف جسد اين پيرمرد، پليس متهمان را شناسايي و دستگير كرد. هر سه متهم در جريان تحقيقات پليس به ارتكاب قتل پيرمرد مذكور با همدستي يكديگر اعتراف كردند.
رسيدگي قضايي بر روي اين پرونده در شعبه ۱۱۵۷ انجام گرفت. در نهايت م و زن ذكرشده به اتهام معاونت در قتل به ۵ سال حبس محكوم شدند و همسر اين زن به اتهام ارتكاب قتل عمدي به اعدام محكوم شد. قاضي، م را به دليل سرقت از صحنه جرم نيز به سه سال حبس ديگر محكوم كرد.
حكم از سوي ديوان عالي كشور نقض شد زيرا قاضي پرونده، زن مذكور و م را به معاونت در قتل محكوم كرده بود. اين در حالي بود كه دو متهم در جريان بازجويي هاي پليس به همدستي در ارتكاب جنايت با همكاري متهم رديف اول اعتراف كرده بودند.
پرونده به دادسرا ارجاع داده شد تا در خصوص مباشرت در قتل زن ذكرشده و م رسيدگي صورت گيرد.
روز گذشته قاضي و متهمان در جلسه دادگاه حضور داشتند ولي جلسه برگزار نشد زيرا متهمان كه از سوي ديوان به مباشرت در قتل محكوم شده بودند بدون وكيل در دادگاه حاضر شده بودند.
رسيدگي بر روي اين پرونده به وقت ديگري موكول شد.
|
|
مرد ۷۲ ساله متهم به قتل دوست قديمي
|
|
گروه حوادث: روز گذشته مرد مسني كه متهم است در حالت مستي مرتكب قتل دوست قديمي خود شده است در شعبه بازپرس اصغرزاده مورد تحقيق قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار ما، هفتم آبان ماه سال ۸۳ هادي ۷۲ ساله بعد از پايان مراسم ختم خواهرش مسجد را ترك كرد تا به منزل برود. تصميم گرفت خودرويي كرايه كند كه يكي از دوستان قديمي وي به نام حسين كه هم سن و سال خودش بود به او پيشنهاد داد تا هادي را به منزل برساند. هادي قبول كرد و هر دو راهي شدند. وقتي به منزل رسيدند هادي اصرار كرد تا حسين به داخل منزل بيايد تا ساعتي را كنار يكديگر بگذرانند.آن شب اين دو دوست قديمي آن قدر سرگرم صحبت با يكديگر شدند كه متوجه گذر زمان نبودند. وقتي هوا كاملاً تاريك شده بود حسين براي رفتن به خانه آماده شد كه هادي مانع او شد، بدين ترتيب حسين شب را در منزل هادي گذراند.فرداي آن روز هادي مقداري مشروبات الكلي تهيه كرد و دو دوست بعد از مصرف مشروب دچار عدم تعادل رفتار شدند و با يكديگر بر سر اختلافات بسيار قديمي درگير شدند. هادي در حالت مستي با زيرسيگاري چيني چندين ضربه محكم بر سر و گردن و پاي حسين وارد كرد كه موجب بيهوشي و جراحت شديد حسين شد. در همين زمان دختر هادي كه قصد ديدار پدر را داشت وارد خانه شد. با مواجه شدن با اين صحنه به سرعت مركز فوريت هاي پزشكي را در جريان قرار داد. حسين به بيمارستان انتقال يافت.
در همان ابتداي ماجرا پرونده اي در خصوص ضرب و جرح در دادسراي شميرانات تشكيل شد. حسين دو هفته تمام در بيمارستان بستري بود و درنهايت در اثر شدت جراحات جان سپرد.
بعد از مرگ حسين پرونده به دادسراي امور جنايي تهران ارجاع شد.
هادي در اظهارات اوليه خود در كلانتري تجريش به طور دقيق علت درگيري و درنهايت آسيب ديدن حسين را بيان داشته بود ولي بعد از مرگ حسين و انتقال پرونده به شعبه سوم دادسرا هادي ديگر اظهارات قبلي خود را بيان نكرد و تنها حضور مقتول در منزل و درگيري را قبول داشت وي از چگونگي ضرب و جرح منجر به قتل اظهار بي اطلاعي كرد.
بازپرس شعبه سوم براي هادي وثيقه ۶۰ ميليون توماني صادر كرد.
روز گذشته در ادامه تحقيقات بر روي اين پرونده كه اكنون زيرنظر بازپرس اصغرزاده رسيدگي مي شود اولياي دم حسين قصاص هادي را خواستار شدند.
بازپرس اصغرزاده بار ديگر قرار وثيقه هادي را تمديد كرد. رسيدگي ها بر روي اين پرونده ادامه خواهد يافت.
|
|
متهم ۱۶ساله در دادگاه تقاضاي بخشش كرد
گروه حوادث: پسر ۱۶ساله اي كه به خاطر درگيري با دوستش وي را به قتل رسانده بود، صبح ديروز در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان محاكمه شد.
به گزارش خبرنگار ما، مردادماه سال ۸۲ به مراجع انتظامي كرج خبر يك فقره قتل عمدي داده شد. بلافاصله مأموران به محل حادثه رفتند و متوجه شدند جسد متعلق به پسر ۱۵ ساله اي است كه در اثر اصابت يك ضربه چاقو به قفسه سينه اش به قتل رسيده است.
با دستور بازپرس پرونده جسد به پزشكي قانوني انتقال داده و تحقيقات از شاهدان عيني آغاز شد. يكي از شاهدان حادثه كه از دوستان حسين بود به مأموران گفت: من و حسين (مقتول) و يكي از دوستانم در پارك ايستاده بوديم و حسين داشت درباره اختلاف قبلي اش با بنيامين (متهم) تعريف مي كرد كه ناگهان بنيامين با دوچرخه به محل آمد و مجدداً با حسين درگير شد و او را با چاقو زد. وقتي سراغ حسين رفتيم، ديديم كه از ناحيه سينه مجروح شده است او را به بيمارستان رسانديم اما فوت كرد. دو روز بعد از حادثه بنيامين شناسايي و توسط كارآگاهان دستگير شد وي به قتل حسين اعتراف كرد و آن را پذيرفت. صبح ديروز پسر ۱۶ ساله از سوي پنج قاضي دادگاه كيفري استان در حالي محاكمه شد كه اولياي دم، تقاضاي قصاص نفس (اعدام) كردند. بنيامين نيز كه اتهام قتل عمدي به وي تفهيم شده بود در آخرين دفاعيات خود گفت: من و حسين با هم دوست بوديم. مدتي بود كه حسين به خاطر برخي مسايل با من درگيري پيدا كرده بود تا اينكه يك روز مرا كتك زد و من روز حادثه از ترس اينكه مرا بزند چاقو برداشتم. وقتي به حسين رسيدم او مرا با مشت زد. چشمم سياهي رفت. متوجه نبودم من فقط چاقو را به طرفش پرتاب كردم. من قصد كشتن حسين را نداشتم و از دادگاه تقاضاي بخشش دارم. بر پايه اين گزارش، قاضي حجت الاسلام كوه كمره اي با اعلام ختم جلسه دادگاه، قرار است ظرف مدت قانوني حكم پرونده را صادر كند.
|
|
محكوميت اعدام و زندان براي جنايت ملارد
گروه حوادث: حكم زني كه با همدستي يك مرد، همسرش را به قتل رسانده بود، از سوي شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان صادر شد.
به گزارش خبرنگار ما، زهرا و غلامرضا متهم هستند كه در فروردين ماه سال ۸۳ همسر زهرا كه مجيد نام داشت در خانه اش واقع در ملارد كرج به قتل رسانده اند.
محاكمه جنجالي اين زن و مرد صبح روز ۸ مرداد ماه امسال در شعبه ۷۶ دادگاه كيفري استان برگزار شد و هر دو ضمن قبول اتهام قتل مدعي شدند كه قصد كشتن مجيد را نداشته اند و اين حادثه كاملاً اتفاقي بوده است.
اما دختر ۱۰ ساله زهرا زماني كه به دستور قاضي عزيز محمدي در جايگاه قرار گرفت از رابطه پنهاني مادرش با حسين گفت.
جلسه محاكمه اين زن و مرد در دو مرحله برگزار شد و صبح ديروز قاضي عزيز محمدي و چهار قاضي مستشار حكم را در خصوص پرونده صادر كردند. آنها غلامرضا را به اتهام قتل عمدي به قصاص نفس (اعدام) و زهرا را به اتهام معاونت در قتل به تحمل ۱۵ سال زندان محكوم كردند. حكم صادره براي تأييد به ديوان عالي كشور فرستاده شد.
|
|
سرقت اطلاعات مالي يك ميليون شهروند
يك مرد انگليسي با ورود غيرقانوني خود به يك شبكه گسترده اطلاعاتي از طريق اينترنت به اطلاعات شخصي و مالي يك ميليون شهروند دست يافته و قصد سرقت آنها را داشت.
پليس انگليس با اشاره به اين كه اين اولين باري نيست كه اين حادثه روي مي دهد، گفت: يكي از همسايگان اين مرد به وي مشكوك شده و در تماس با پليس اعلام كرد كه او مدت سه ماه است در داخل اتومبيلش در خياباني در غرب لندن نشسته و ساعت ها با رايانه كيفي خود مشغول كار است.بر اساس اين گزارش، پليس با پيگيري موضوع فرد را شناسايي كرد و متوجه دستيابي غيرقانوني او به اين شبكه شد. پس از دستگيري، متهم در دادگاه به پرداخت ۵۰۰ پوند جريمه و ۱۲ ماه حبس محكوم شد.
|
|
قتل به خاطر بوق اتومبيل
گروه حوادث: پرونده اتهام قتل عمد توسط دادرس علي البدل براي رسيدگي به شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان ارجاع شد.
به گزارش خبرنگار ما، رسيدگي به اين پرونده از ۱۶ ماه قبل در دستور كار قرار گرفت. ماجرا از آنجايي آغاز شد كه يكي از دادرس هاي علي البدل شهرستان هاي شمال كشور پس از انجام كار روزانه در حالي كه قصد رفتن به خانه اش را داشت پشت چراغ قرمز يكي از چهارراه ها توقف كرد. همان لحظه متوجه شد داخل خودرو جلويي اش چند جوان در حال شوخي كردن هستند به همين خاطر از آن جايي كه فضاي كافي براي جلوتر رفتن خودرو چند جوان بود دادرس جوان شروع به بوق زدن كرد و اين كار را چندين مرتبه تكرار كرد.
يكي از جوان ها از ماشين پياده شد و با حالتي هجومي به طرف اتومبيل دادرس رفت. دادرس در اعتراض و دفاع از خود واكنشي دفاعي نشان داد كه پسر مهاجم گيج نقش بر زمين شد. دوستان جوان به كمك وي آمدند و قصد انتقال وي را به بيمارستان داشتند كه در چهارراه دوم خودرو دادرس را كه پشت چراغ قرمز متوقف بود، مشاهده كردند. مردان جوان از خودروشان پياده شدند و به منظور درگيري با راننده به طرف وي رفتند. يكي از آنها با دادرس درگير شد و در حالي كه تنها به وي مشت مي زد مانع هر حركتي از طرف او شده بود. ناگهان دادرس اسلحه اي را بيرون كشيد و با شليك دو تير هوايي به آنها اخطار داد، اما جوان همچنان مشت مي زد كه ناگهان متهم به قتل يك تير به پيشاني مرد جوان شليك كرد بر اثر اصابت اين گلوله به مرد جوان وي بر روي زمين افتاد.وي پيش از انتقال به بيمارستان جان سپرد. بلافاصله در محل حادثه، دادرس توسط عوامل انتظامي بازداشت شد و پس از ارجاع پرونده به دادسرا و انجام بازجويي مقدماتي، بازپرس پرونده قتل را شبه عمد اعلام كرد و عمل دادرس را دفاع مشروع قلمداد كرد.
اما دادگاه عمومي اين اتهام را رد كرد و عنوان كرد، در صلاحيت دادگاه عمومي نيست تا نوع اتهام را تعيين كند. بنابراين كيفرخواست بدون تعيين نوع اتهام از سوي دادسرا صادر شد و پرونده قتل عمدي اين دادرس جوان به خاطر حساسيت موضوع براي رسيدگي به شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان تهران ارجاع شد و به زودي در اين شعبه رسيدگي مي شود.
|
|
نوزاد چند هفته اي، هديه بابانوئل
آسوشيتدپرس: با وجود گذشت مدت ها از كريسمس، بابانوئل دختر بچه اي را سر راه اهالي يكي از آپارتمان هاي نيويورك قرار داد. كالوين جكسون ۳۵ ساله كه در اين آپارتمان زندگي مي كرد، ماجرا را اين گونه شرح داد: براي خريد مقداري تنقلات از خانه بيرون مي رفتم كه متوجه صدايي شدم كه مي گفت: هوهوهو اين صدا مرا متوجه هداياي كريسمس كرد كه در نزديكي در ورودي آپارتمان گذاشته شده بود.ابتدا فكر كردم بايد هديه اي داخل آن باشد كنجكاو شدم و در كيسه را باز كردم با ديدن عروسك زيبايي كه داخل آن بود به هوش خود آفرين گفتم. اما وقتي خواستم آن را بردارم در كمال تعجب متوجه شدم هديه نوزاد كوچكي است كه چند هفته اي بيشتر از تولدش نمي گذرد. تازه فهميدم كه او از كودكان سر راهي است و موضوع را با پليس در ميان گذاشتم. آنها نيز او را به بيمارستان منتقل كردند تا والدينش را پيدا كنند.
|