پنجشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۴ - - ۳۷۷۱
شهرهاي جديد هنوز تا رسيدن به سكونتگاهي زنده و پويا فاصله دارند
رابطه  شگفت انگيز شهر و شهروند
هر شهر مانند انسان، هويتي خاص خود دارد. اين هويت به او ويژگي مي بخشد و او را از ساير شهرها متمايز مي كند، درست مثل اثراتي كه همسايه يا جامعه بر انسان مي گذارد
003915.jpg
ندا معماري پور
شهر زنده و پويا در ارتباط با رفتارهاي شهروندان آن مطرح مي شود؛ يك ارتباط شگفت انگيز بين شهر و شهروند. اين ارتباط همچون تولد انسان با محيط تولد شهر آغاز مي شود، رشد مي كند بالغ مي شود و پير مي شود

زماني كه انبزر هوارد ، تندنويس دادگاه هاي انگليس در اواخر قرن 19 كتابچه كوچك باغ شهرها را، براساس ذهنيات شخصي خود نوشت، هيچ كس فكر نمي كرد نظريه شهرهاي جديد او، قرن ها بعد با اين جديت موضوع مورد توجه كشورهاي پرجمعيت با شهرهاي بزرگ و خارج از ظرفيت باشد!
شهرهاي جديد با هدف انتقال جمعيت و فعاليت هاي صنعتي به خارج از شهرهاي بزرگ و هماهنگي نظام هاي شهري با كالبد شهري، جلوگيري از مهاجرت به شهرهاي بزرگ و همچنين سرريز جمعيت روستايي و پراكنده به آنها، مورد توجه برنامه ريزان و مديران برنامه هاي شهري قرار گرفت.
پيش بيني هوارد براي ايجاد شهرهاي جديد، ظرفيت پذيرش 30 هزار نفر بود تا بتوان با مجموعه اي از شهرهاي جديد به تعادلي در نظام هاي شهري رسيد. پيشنهاد او براي پذيرش ظرفيت هاي لازم در اين شهرها، بر مبناي مالكيت عمومي زمين بود تا از واگذاري به اشخاص جلوگيري شود؛ چيزي كه به شكل بورس بازي در اين شهرها، به دليل عدم نحوه صحيح واگذاري زمين به متقاضيان، به صورت يكي از مشكلات مهم پيش روي توسعه اين شهرها درآمده است.
هم اكنون شهرهاي جديد به عنوان سياست تجربه شده موفق، در بسياري از كشورها پياده شده است.
امكانات شهرهاي جديد
حالا ايجاد شهرهاي جديد به عنوان راه حلي براي جمعيت شهرهاي بزرگ، توجه دولت هاي جهان را به خود جلب كرده است. از اولويت هاي ايجاد اين شهرها، برقراري هماهنگي نرخ رشد نظام هاي شهري با ساخت كالبد شهري، حل مشكلات شهرهاي بزرگ و پاسخگويي به عدم توانايي شهرهاي بزرگ براي رشد فضاهاي كالبدي است.
به اين ترتيب، بخش عظيمي از جمعيت سرريز در شهرهاي بزرگ و جمعيت پراكنده و رو به مهاجرت روستانشين به اين شهرها هدايت مي شوند. به عبارتي، اين شهرها ضمن هدايت حركت گريز از مركز به اماكن از پيش تعيين شده، از حركت مايل به مركز نيز جلوگيري مي كند.
نوع ديگري از شهرهاي جديد كه بيشتر محصول دهه 90 است، ايجاد شهرهاي الكترونيك، در كنار شهرك هاي صنعتي و توليدي كه از قبل راه اندازي شده بود، است و نتيجتا اهداف عمده ايجاد اين شهرها برپايه انتقال جمعيت، توزيع مناسب و جلوگيري از حاشيه نشيني، انتقال فعاليت هاي صنعتي و ايجاد تكنولوژي جديد در خارج از شهرهاي بزرگ بوده است.
آنچه مسلم است، ايجاد تاسيسات شهري و خدمات روبنايي، خدمات اجتماعي و تامين نيازهاي امنيتي در نخستين گام به عنوان نيازهاي اوليه اين شهرها مطرح است. در اين ميان، جذب مشاركت هاي مردمي، سرمايه گذاري در بخش خصوصي و مشاركت بانك ها براي رشد و توسعه شهرهاي جديد نقش ويژه اي دارد. در حقيقت اقداماتي كه در جهت پيشبرد اقتصادي اين شهرها صورت مي گيرد و زمينه بازدهي سرمايه ها را ايجاد مي كند، موجب رشد و رونق آنها مي شود. هم اكنون نزديك به 400 هزار نفر در 14 شهر جديد اطراف تهران، اصفهان، مشهد، تبريز و شيراز سكونت دارند و پيش بيني شده تا سال 1400 با ساخت 18 شهر جديد، جمعيتي بالغ بر 25 ميليون نفر در اين شهرها ساكن شوند.
شهرهاي جديد و موقعيت هاي پيش رو
مرتضي طلاچيان، كارشناس شهرهاي جديد در يك جمع بندي، اهداف شهرهاي جديد را چنين عنوان مي كند: در اواخر دهه 60 طرح احداث شهرهاي جديد با برنامه ريزي هاي سنجيده، با دو هدف اصلي كاهش بار جمعيتي و فعاليت هاي اقتصادي پايتخت و ديگر كلانشهرهاي كشور، به عنوان راه حلي بهينه براي رفع معضلات كلانشهرها، از سوي وزارت مسكن و شهرسازي پيشنهاد شد. احداث شهرهاي جديد با اهدافي كه بدان اشاره شد، تفاوت هاي عمده اي با شهرهايي كه قبل از انقلاب به منظور احداث صنايع و اسكان كاركنان آنان ساخته شده اند، دارند. اين شهرها به منظور ساماندهي و توسعه برنامه ريزي شده شهرهاي بزرگ، براي اولين بار در ايران بنيان گذاشته شدند. اهداف ديگري كه اين شهرها پيش رو دارند، عبارتند از: پالايش شهر مادر از طريق توزيع متناسب فعاليت و جمعيت در ديگر مناطق، جلوگيري از ايجاد سكونتگاه هاي غير رسمي در حومه كلانشهرها، كاهش بار ترافيك در شهرهاي بزرگ از طريق ايجاد اشتغال و اسكان در شهرهاي جديد، جلوگيري از تخريب اراضي كشاورزي، باغ ها، فضاهاي سبز پيرامون شهرها و استفاده اراضي غير زراعتي براي احداث شهرهاي جديد، كاهش بهاي تمام شده واحدهاي مسكوني به علت پايين بودن نرخ زمين در مقايسه با شهرهاي موجود و ايجاد الگوهاي جديد مسكن از طريق كاهش سطح زيربناي مسكوني و احداث مجموعه هاي مسكوني و ترويج انبوه سازي در اين شهرها كه زمينه هاي مناسب را در جهت مالكيت مسكن اقشار كم درآمد مهيا مي سازد.
زمين، سرمايه، مصالح و مديريت، مهمترين عوامل توليد مسكن هستند. در اين بين زمين در حوزه مسئوليت وزارت مسكن و شهرسازي است و به همين دليل ايجاد شهرهاي جديد يكي از مهمترين سياست هاي پيش روي وزارت مسكن و شهرسازي است. اما تنها اعمال سياست هاي واگذاري زمين كافي نيست. شهرهاي جديد در مسير توسعه اقتصادي و بقاي خويش علاوه بر پاسخگويي به اشتغال جمعيت ساكنان آن، بايد در جذب سرمايه گذاران در اين بخش، رويكردي مشخص داشته باشند. طلاچيان در اين زمينه مي گويد: ايجاد فضاهاي اقتصادي در شهرهاي جديد، خود مستلزم برنامه ريزي هاي متعددي در اين زمينه است. جذب سرمايه گذاران با تشويق و ايجاد امكاناتي چون تسهيلات مالياتي، تسهيل در پرداخت وام يا ديگر تسهيلات مالي و بانكي،ايجاد صنايع غير آلاينده، ايجاد مراكز تجاري و خدماتي، همگي نه تنها باعث روند توسعه خودزاي شهر جديد خواهد شد، بلكه باعث جذب جمعيت منطقه اي و حتي فرامنطقه اي مي شود.
آيا شهرهاي جديد از زمينه هاي لازم براي امنيت سرمايه گذاري، توليد و سود آن كه از ملزومات جذب سرمايه گذاري است، برخوردارند؟
هنوز ضرورت ايجاد فعاليت هاي متمركز اقتصادي با توجه به پتانسيل هاي منطقه اي در اين شهرها احساس مي شود. توجه به چنين امكانات و موقعيت هايي كه در راستاي فعاليت هاي تجاري و خدماتي باشد، علاوه بر اشتغالزايي باعث نيروي مولد اقتصادي و توليد منابع مي شود. لازمه رسيدن به چنين سطحي، جست وجو در توانمندي ها و خواستگاه هاي محيطي و اقليمي است، چنانكه شهرهاي جديد جهان نيز چنين تجربه اي را پشت سر گذاشته اند، يعني ايجاد كميته هاي تخصصي در زمينه اشتغال و نوآوري. به اعتقاد كارشناسان، هدايت فعاليت هاي برتر منطقه اي به اين سو، نه تنها باعث سرازير شدن سرمايه هاي دولتي به مناطق محروم مي شود، بلكه به رونق آنها نيز مي افزايد.
سئوال ديگري كه مطرح مي شود اين است كه شهرهاي جديد در چه سطحي از مطالبات عرضه و تقاضا قرار گرفته اند؟
مهيار اردشيري، عضو شوراي مركزي نظام مهندسي و كارشناس شهرسازي، مشكل كنوني شهرهاي جديد را ساخت و ساز عنوان مي كند و مي گويد: هنوز در اين زمينه تمايل خريداران و مالكان پايين است و اين امر ناشي از پايين بودن قيمت زمين است. از 16 سال قبل كه شهرهاي جديد به مرحله ساخت و ساز رسيد، از رشد پايين ساخت و ساز برخوردار بود. كم كم با اعمال سياست هايي مثل حضور تعاوني هاي مسكن، ساخت و ساز بهتر شد، اما هنوز روند توسعه اي لازم را پيدا نكرده است، ضمن اينكه فروش زودرس زمين، هزينه لازم براي تامين خدمات زيربنايي را به وجود نياورده است. هم اكنون شهرهاي جديد با بورس بازي مواجه شده و ادامه اين روند، عمران شهرهاي جديد را متوقف خواهد كرد.
مشكل زمين در اين شهرها به اينجا ختم نمي شود. برخلاف پيشنهادي كه در اين رابطه مبني بر مالكيت شخصي افراد براي زمين مطرح بود، فروش زمين مبناي تامين منابع مالي، براي ايجاد اين شهرها تشخيص داده شده است. وقتي زمين به منظور تامين منابع مالي و انگيزه اي براي ارزش افزوده باشد، مشمول رانت هاي مختلف مي شود. به عبارتي وقتي زمين به قيمت آماده سازي به فروش برسد، بسياري فقط براي كسب سود اقدام به خريداري زمين مي كنند و اينچنين قيمت زمين از متري 400 تومان به 7 هزار تومان افزايش مي يابد. علاوه بر اين، قيمت خدماتي كه بايد روي زمين انجام شود نيز به قيمت خريد زمين خام افزوده مي شود كه باز هريك از اين اقدامات نيز در خطر مواجهه با رانت مطرح مي شود، چنانكه تجربه مشابهي نيز در اين زمينه داشته ايم، به طوري كه زماني كه اراضي شهرهاي جديد رو به اتمام بود، عده اي با خريد يكجاي اراضي باقيمانده، قيمت زمين را تا 10 برابر افزايش دادند. به گفته كارشناسان، از اينجا بازار زمين بسته شد و از آن پس زمين وارد بورس بازي شد و در برخي مناطق كه قيمت غير دولتي پيدا كرده بود، با قيمت هاي كاذب به فروش رسيده است.
به نظر مي رسد اين رويكردها خيلي ناقص و بي برنامه محقق شده است. مشاركت سازمان هاي مختلف دولتي، بانك ها، پيمانكاران و انبوه سازان در غالب طرح هاي مشاركتي، فازبندي و محوطه سازي شده، با قيمت تمام شده و واقعي روز، به تكميل و تسريع ساخت و سازها كمك خواهد كرد.
جمعيت و هويت شهرهاي جديد
موضوع ديگر مورد بحث در شهرهاي جديد، بحث تركيب جمعيتي شهرهاي جديد است؛ اينكه چه طبقه اي از جمعيت شهري كل كشور با چند نوع بافت اجتماعي در آنها ساكن باشند. اصولا ضرورت توجه به تركيب جمعيتي شهرهاي جديد در چيست؟
اردشيري در اين زمينه مي گويد: سازمان اجتماعي در شهرسازي، از مهمترين موضوعاتي است كه مي تواند بنيانگذار هويت و فن آوري باشد. چنين رويكردي مي تواند زندگي شهري را در معيارهاي صحيحي پايه ريزي كند. ما هنوز به موضوع چگونگي تركيب جمعيتي شهرهاي جديد نپرداخته ايم.
در تعريف، شهر زنده و پويا با رفتارهاي شهروندان آن مطرح مي شود. فريال در اين باره مي گويد: شهر زنده و پويا و زندگي در آن، با رفتارهاي شهروندان عجين است؛ يك ارتباط شگفت انگيز بين شهر و شهروند. اين ارتباط همچون تولد انسان با محيط تولد شهر آغاز مي شود، رشد مي كند، بالغ مي شود و پير مي شود. هر شهر مانند انسان، هويتي خاص خود دارد. اين هويت به او ويژگي مي بخشد و او را از ساير شهرها متمايز مي كند، درست مثل اثراتي كه همسايه يا جامعه بر انسان مي گذارد.
شهر مي تواند چند هويتي باشد يا چندشخصيتي يا اينكه تنها با يك هويت خاص شناخته شود، به طور مثال هويت تاريخي داشته باشد، مذهبي، علمي، اقتصادي و ...
اين كارشناس شهرسازي، يكپارچگي و همگن بودن را لازمه سيماي كلي شهر براي تصوري واحد داشتن عنوان مي كند و در فاصله هويت واحد با شهرهاي جديد در دست ساخت مي گويد: از همسازي مصالح، راه ها و مراكز، تكنيك ساخت، جدول مناسب واحدهاي مسكوني و ... با اقليم، وحدت و همگوني شهر حادث مي شود، اما چيزي كه ما الان در شهرهاي جديد با آن مواجه هستيم، ناهماهنگي ساخت و سازها با اقليم است كه بي تاثير از شرايط اقتصادي ساكنان آن نيست. بازتاب اين واكنش را مي توان به سهولت در مصالح به كار رفته، مشاهده كرد.
طرح اوليه ساخت شهرهاي جديد مطابق با اصول شهرسازي و شهرنشيني بوده است، چنانچه تاسيسات زيربنايي معابر و باقي امكانات و خدمات در اين شهرها متناسب با طرح جمعيتي مستقر در آنها ديده شده بود، اما تجربه ساخت شهرهاي جديد، ساختمان هايي است كه به جاي رعايت استانداردسازي و مطابقت بنا با اقليم، مصالح گوناگون و ابزار متنوعي است كه بضاعت سازنده و ذوق شخصي او را نشان مي دهد و در شرايطي كه اجراي آئين نامه هاي مصوب استانداردسازي، يكي پس از ديگري اجباري مي شود، كنترل و مديريت بيش از پيش ساخت و سازها در اين شهرهاي تازه تاسيس اولويت خاصي دارد.
نكته قابل توجه ديگر، سابقه شهرهاي سنتي و كاركرد آنهاست. رضايي در اين خصوص مي گويد: در كالبد شهر سنتي نظم به وضوح مشاهده مي شود. در تقسيم بندي محلات شهر، ساختمان هاي اداري و عمومي و حتي در واحدهاي مسكوني و اتاق هاي آنها، اما درطراحي شهرهاي جديد، مركز شهر، مركز ناحيه و مركز محله، تا چه اندازه از پيوندهاي لازم بين يكديگر و فضاي مرتبط با خودشان تبعيت مي كنند؟ با اين اوصاف، چگونه مي توان مردمي را در شهرهاي جديد با هويت هاي گوناگون فرهنگي گرد آورد، در حالي كه هنوز تعريف مشخصي از هويت شهرها ارائه نشده است و در حالي كه كانون هاي جمعيتي با فرهنگ ها و سلايق گوناگون به وجود آمده اند؟ هنوز شهرهاي جديد نتوانسته اند به دغدغه هاي ساكنان خود پاسخي بدهند و معماي فاصله شهرسازي با ضوابط را حل كنند.
آينده شهرهاي جديد
شهرهاي جديد به اعتقاد كارشناسان، يك دوره تسويه اجتماعي را پشت سر خواهد گذاشت. در اين فاصله بافت هاي مختلف اجتماعي شروع به شكل گيري مي كنند و در كالبد خودشان به بازسازي و نوسازي خواهند پرداخت. آنها معتقدند به كارگيري مكانيزم هاي اجرايي و برنامه ريزي مناسب، به اسكان صحيح ساختمان اجتماعي مي انجامد. از طرف ديگر، سياست هاي كلي زمين و مسكن با شيوه هايي همچون مجموعه سازي و انبوه سازي و امكان دسترسي گروه ها و طبقات مختلف به مسكن و توانمند كردن آنها، موثرترين روش ها براي كنترل افزايش كاذب قيمت، سودآوري پايدار و حفظ ارزش افزوده براي توليد مسكن است.

راپورت خبرنگار
مهر و قهر
چند روز پيش با خودرو يكي از دوستان مشغول انجام كارهاي شخصي بوديم. جايي توقف كرديم و كاري كه بايد را انجام داديم و دوباره سوار شديم و به راه افتاديم. از يكي از فرعي هاي بزرگراه صدر وارد شديم و هنوز چندصدمتري بيشتر از اين بزرگراه را طي نكرده بوديم كه با علامت افسر راهنمايي و رانندگي متوجه شديم كه بايد متوقف شويم و تازه يادمان افتاد كه اي دل غافل! بعد از سوار شدن مجدد، كمربندهاي ايمني را نبسته ايم خلاصه چند هزار تومان جريمه را پيش بيني كرديم و خدمت جناب سروان رسيديم؛ افسر جواني بود كه مي توانست حتي يكي از افسران وظيفه باشد. طي زماني كه گواهينامه و كارت ماشين را بازديد مي كرد، به او گفتيم كه تا همين چند لحظه پيش كمربندهايمان را بسته بوديم و بعد از توقف، فراموش كرده بوديم دوباره كمربندها را ببنديم. در تمام اين مدت، افسر جوان مشغول نوشتن قبض جريمه بود و ما هم نگاهمان روي قبض بود. بله! مبلغ 13 هزار تومان ناقابل(!) ما هر دو شوكه شديم و خواستيم كه جريمه معقول تري براي ما در نظر بگيرد. فكر مي كنيد چه اتفاقي افتاد؟ افسر جوان و خوشروي شهرمان گفت كه من از شما پذيرفتم كه فراموش كرده ايد كمربندهايتان را ببنديد و فقط خواستم كه گواهينامه و كارت را كنترل كنم. اين قبض جريمه هم مربوط به خودرو ديگري بود كه همين الان پيش چشم من مرتكب خلافي شد و رفت. ما هم با سپاس و لبخند رضايت، از او خداحافظي كرديم،  داخل خودرو نشستيم،  كمربندها را بستيم و به راه افتاديم.
حالا شما اين ماجرا را قياس كنيد با اتفاقات ديگري كه متاسفانه پايان چندان خوشي ندارند و عدم پذيرش يكي از طرفين (راننده يا افسر راهنمايي و رانندگي) باعث مي شود كه صحنه هايي به وجود بيايد كه اصلا به صلاح هيچ كدام از ما و جامعه ما نيست؛ بعضي وقت ها كه راننده اي به رغم توضيحاتي كه به افسر مورد نظر مي دهد، بازهم به ميزان زيادي جريمه مي شود و خداي ناكرده عكس العملي مثل پاره كردن قبض جريمه از خود نشان مي دهد.
در چنين موقعيت هايي مي توان ماجرا را از دو سو بررسي كرد؛ اول اينكه واقعا راننده بي تقصير بوده و افسر راهنمايي مثل هر انسان ديگري دچار اشتباه شده يا اينكه راننده از تعادل روحي لازم برخوردار نبوده است. اگرچه قضاوتي منطقي در مورد حالت دوم، ما را به اين نتيجه مي رساند كه اصلا راننده در حالت عدم تعادل روحي نبايد پشت فرمان مي نشست، ولي نبايد مابقي ماجرا را هم ناديده گرفت. اين راننده بعد از اين اتفاق با تعادل رواني خيلي كمتري پشت فرمان مي نشيند و حركت مي كند و به مراتب خطرات بيشتري پيش روي او و ديگران خواهد بود. پس چه بايد كرد؟
اصطلاح صلاح انديشي مثبت در اين موارد كاربرد دقيقي مي تواند داشته باشد. يك افسر راهنمايي و رانندگي به هر حال در موقعيت قضاوت قرار مي گيرد و معمولا با نحوه هاي مختلف تخلف روبه رو مي شود؛ آدم هاي گوناگون، موقعيت هاي گوناگون و... . پس به هر حال بايد بتواند در اين موقعيت هاي گوناگون، قضاوت هاي متناسبي هم داشته باشد. مثلا در بزرگراهي كه از شدت ترافيك به كوچه شبيه شده، پليس مي تواند با يك تذكر بستن كمربند را ببخشد. از سوي ديگر خيلي اوقات ما با اطمينان به يكديگر مي توانيم باعث شويم كه طرف ما به قول معروف نمك گير شود، اگر شهروند بداند كه پليس او را قابل اعتماد مي شمارد، وقتي بخواهد مرتكب خلافي شود، شرمنده وجدان خود خواهد بود و اين كار را نوعي خيانت
برخواهد شمرد.
البته اين گفته ها اصلا به اين معنا نيست كه اقتدار پليس به عنوان عامل اجراي قانون ذره اي مخدوش شود. تمام حرف من اين است كه گاهي اعتماد و بخشش، برنده تر از جريمه و مجازات است. مثلا ما به خاطر آن افسر خوشرو و دوست داشتني شهرمان هم كه شده، ديگر بستن كمربند را فراموش نخواهيم كرد.

ازشهر
صرفه جويي 40 ميليون دقيقه اي با احداث دوربرگردان
003936.jpg
اجراي طرح هاي اصلاحات هندسي و پروژه هاي احداث دوربرگردان، تاثير خود را در ترافيك منطقه بلافاصله نشان مي دهد. هنوز چند روز از اجراي دوربرگردان هاي مسير بهشت زهرا نگذشته كه اعلام شده است با اجراي دور برگردان هاي متعدد در بزرگراه شهيد تندگويان، هر هفته حدود 40 ميليون دقيقه در وقت شهرونداني «ه به بهشت زهرا (س) وحرم مطهر حضرت امام (ره) رفت و آمد مي «نند، صرفه جويي مي شود. طبق محاسبه معاونت حمل ونقل و ترافي« شهرداري تهران، حدود ي« ميليون نفر از شهروندان در ايام هفته بويژه در روزهاي پنج شنبه و جمعه، به بهشت زهرا (س) و حرم امام (ره) عزيمت مي «نند «ه چنانچه ميزان «اهش اتلاف وقت ايشان در هر ي« از دو مسير رفت و برگشت را تنها 20 دقيقه در نظر بگيريم، در نتيجه اجراي دوربرگردان ها در اين مسير هر هفته حدود 40 ميليون دقيقه در وقت شهروندان صرفه جويي شده است.دوربرگردان هاي مسير مذ«ور شامل ميدان بهمن و تقاطع شهيد تندگويان - نواب در محدوده منطقه 16 و دوربرگردان هاي شمال و جنوب، تقاطع ميثاق و صالح آباد در محدوده منطقه 19 مي شوند.
گفتني است دوربرگردان تقاطع ورودي شمالي بهشت زهرا (س) نيز «ه اخيرا مورد بهره برداري قرار گرفته، علاوه بر«اهش زمان توقف و افزايش ميزان سرعت خودروها در محورهاي معبر مذ«ور، از طريق حذف حر«ات چپ گرد از آمار تصادفات رانندگي در اين تقاطع حادثه خيز نيز «استه است.

زاويه ديد
روياي شهرداري الكترونيك
003987.jpg
تحقق دولـــت الكترونيك در برنامه چهارم توسعه گرچه وعده اي است كه تا رسيدن به آن راه درازي در پيش است، اما مطرح شدن اين موضوع في نفسه مي تواند پيامدهاي مثبتي را در پي داشته باشد. يكي از اين پيامدها، ايجاد شهرهاي الكترونيك و به تبع آن شهرداري هاي الكترونيك است. شهرداري هايي كه با راه اندازي آنها به قول مدير كل دفتر آمار و انفورماتيك سازمان شهرداري ها و دهياري هاي كشور، مسابقه راه و اتومبيل پايان يافته و ايجاد بزرگراه هاي الكترونيك جايگزين ساخت بزرگراه هاي اتومبيل مي شود.
در اينكه با استقرار شهرداري هاي الكترونيك، آلودگي هواي ناشي از تردد شهروندان براي انجام كارهاي اداري كاهش مي يابد، شكي نيست. اينكه كاهش رفت و آمد در شهر اثر مستقيمي بر كاهش هزينه هاي شهروندان دارد نيز ناگفته پيداست، در اين نكته كه در خانه نشستن و از پشت كامپيوتر، كارهاي اداري و شخصي را انجام دادن چقدر در كاهش مصرف سوخت، كم شدن بار ترافيك و كاهش آلودگي صوتي موثر است نيز ترديدي نيست، اما آنچه در اين ميان هنوز مبهم به نظر مي آيد اين است كه آيا با ظهور دولت الكترونيك، مي توان به كاهش فساد اداري و افزايش بهينه مديريت زمان براي نظام اداري و شهروندان اميدوار بود؟ آيا مي توان بدون تبيين ابعاد مختلف شهرداري الكترونيك در اين مسير گام برداشت؟
بدون ترديد بحث و بررسي پيرامون مفاهيم و مباني پايه شهرداري الكترونيك، ابعاد فرهنگي و اجتماعي شهروندان اين شهرها و ابزار و منابع مورد نياز براي تحقق شهرداري الكترونيك، نكته اي است كه بايد پيش از طرح اين موضوع بدان پرداخت. قطعا كاربرد فن آوري ارتباطات و اطلاع رساني در شهرداري ها نظير حمل و نقل هوشمند، طراحي سيستم هاي هوشمند عمراني، شهرسازي و نوسازي، سيستم اداري مالي و سيستم هاي اطلاع رساني اينترنتي، روياي زيبايي است، اما به شرطي كه پيش از آن بعد نرم افزاري، بعد فني و سخت افزاري، بعد مديريت و مهندسي مجدد سازمان و بعد اقتصادي ومالي اين طرح را به عنوان ابعاد چهارگانه تشكيل دهنده شهرداري الكترونيك از نظر گذرانده باشيم.
بدون شك رشد فزاينده جمعيت شهري، افزايش خدمات شهري، افزايش توقعات شهروندان و تقاضا براي خدمات شهري و ناكارآمدي شيوه هاي سنتي اداري، نياز به تحقق هر چه سريع تر شهرداري الكترونيك را ضروري مي كند، اما با اين پيش فرض كه ساماندهي و استاندارد سازي سيستم اداري، مالي و يكپارچه سازي سيستم هاي الكترونيك شهرسازي شهرداري ها مورد بررسي قرار گيرد.
كاري كه ظاهرا قرار است در همايش شهرداري الكترونيك كه از ديروز در كرمان آغاز به كار كرده، انجام شود.

اعداد اساسي
003924.jpg
۱۰۲۲‎/۰۰۰‎/۰۰۰‎/۰۰۰
ايراني ها روزي 28 ميليارد تومان بنزين مي سوزانند. البته اگر رقم خريد بنزين را به قيمت واقعي بنزين در جهان محاسبه كنيم. بسادگي نمي توان از كنار اين خبر گذشت، چون وقتي كه خوب فكر مي كنيم، مي بينيم با يك صرفه جويي 10 درصدي مي توان روزي 2 ميليارد و 800 ميليون تومان در مصرف بنزين صرفه جويي كرد. حالا اين رقم را - 2 ميلياردو 800 ميليون تومان در روز يا همان صرفه جويي 10 درصدي - در تعداد روزهاي سال (365 روز) ضرب مي كنيم؛ رقمي كه به دست مي آيد كم نخواهد بود. يكهزار و 22 ميليارد تومان رقمي است كه از صرفه جويي 10 درصدي روزانه بنزين در طول يك سال به دست مي آيد.
حالا حساب كنيد با اين پول چند خط مترو احداث خواهد شد، چند قطار به ناوگان حمل و نقل شهري اضافه مي شود، چقدر از اتوبوس هاي كهنه و فرسوده را مي توان از رده خارج كرد و چند اتوبوس را مي توان به سوخت C G مجهز كرد وچقدر از تاكسي هاي فرسوده و از رده خارج با ماشين نو و مجهز، جايگزين خواهد شد. نكته غيرقابل چشم پوشي در مورد مقدار مصرف بنزين است.
مقدار مصرف روزانه بنزين ايراني ها به حدود 72 ميليون ليتر در روز رسيده است. به اين ترتيب با احتساب قيمت واقعي اين فرآورده نفتي در بازارهاي جهاني، هزينه بنزين مصرفي در كشور، روزانه به بيش از 28 ميليارد تومان مي رسد. اين در حالي است كه مصرف كنندگان بنزين تنها 5 ميليارد و 760 ميليون تومان از قيمت بنزين را مي پردازند و ما به التفاوت اين مبلغ در قالب يارانه هاي پنهان و آشكار از سوي دولت تامين مي شود كه با برداشتن يا كم كردن اين يارانه ها مي توان اميدوار بود تا با كاهش مصرف بنزين رو به رو باشيم.
مصرف بنزين در ايران در مقايسه با ساير كشورها بسيار بالاست. توليد خودروهايي با مصرف بالاتر از متوسط مصرف جهاني، عدم شكل گيري الگوي مناسب مصرف، نارسايي حمل و نقل عمومي و همچنين پايين بودن قيمت بنزين از مهمترين دلايل رشد مصرف بنزين در كشور است كه با اختصاص هزينه هايي براي اين موضوع از طريق كاهش مصرف سوخت مي توان به الگوي مناسب مصرف دست يافت.
بد نيست بدانيد تنها روزانه حدود 40 ميليون ليتر بنزين در پالايشگاه ها توليد مي شود و دولت مجبور است براي تامين نياز كشور در حدود 32 ميليون ليتر بنزين وارد كند.

اغلب وعده هاي خدمات پس از فروش هرگز به اجرا در نمي آيند
سرگرداني بعد از فروش
003975.jpg
بر عهده صاحبان صنايع اصيل است كه براي جلوگيري از به خطر افتادن تمامي اعتبار خدمات پس از فروش  خودشان اقدام كنند و اجازه ندهند
تبليغات بي پشتوانه، موقعيت و آينده آنها را نيز به خطر بيندازد

امير عطاري- خدمات بعد از فروش، گارانتي،  ضمانتنامه و ... اينها عبارات، اصطلاحات و واژگاني هستند كه حالا سر زبان ها افتاده و مردم با آنها آشنايي كافي دارند، اما اگر از مصرف كنندگان كالاها اعم از توليدات داخلي يا وارداتي سئوال كنيد كه چه نظري درباره خدمات بعد از فروش دارند، بيشتر آنها، با خاطرات تلخ و ناخوشايندي از اين خدمات ياد مي كنند. بنده تا قبل از آنكه موفق به خريد يك دستگاه كولر مدرن با نام تجارتي ... شوم و بعد در دام عواقب يا به عبارتي خدمات بعد از فروش آن بيفتم، فكر نمي كردم، گاهي اين همه تبليغات رنگ و لعابدار درباره خدمات بعد از فروش تا چه اندازه جنبه تزئيني دارد و تا چه حدي فريبا،  اما بي محتواست. بارها ديده ايم كه براي فروش يك كالاي تجارتي، بوق و كرناي تبليغات بعد از فروش به قول معروف گوش فلك را كر مي كند و به عبارت صحيح تر حجم و هزينه تبليغات مربوط به خدمات بعد از فروش به مراتب بيشتر از همه آن چيزهايي است كه تحت عنوان اطلاع رساني و تبليغ درباره كالاي اصلي پخش و منتشر مي شود، اما بعد از اينكه خريدار با مسئله اي رو به رو مي شود، بايد از هفت خوان رستم بگذرد تا با متصديان خدمات بعد از فروش رو  به رو شود و در آنجاست كه انگار يك سطل آب سرد رويش مي ريزند و روياهايش يكباره نقش بر آب مي شود (!) مي گوييد نه؟ نگاه كنيد به ستون شكايات و دردل هاي تلفني مردم در مورد خريد كالاها، خودروها و خدمات بعد از فروش آنها كه همچون فرياد به آسمان بلند است. فقط در مورد خودروها جان مراجعه كننده را به لب مي رسانند تا بتواند هر آنچه را كه تحت عنوان خدمات بعد از فروش مكتوب كرده و به دستش داده اند، به واقعيت نزديك كنند. به هر دليل سر مي دوانند و اصل احترام به مشتري  يا حق با مشتري است در لا به لاي بوروكراسي دامنه داري كه سلسله مراتب ادارات مسئول خدمات بعد از فروش در صنايع خودروسازي به وجود آورده اند، گم مي شود.
كولري كه بحثش را در ابتداي اين نامه پيش كشيدم، در شرايطي كه بايد در اين گرماي طاقت فرساي تابستان خانه ما را خنك كند، از كار افتاد و بنده به اعتبار دفترچه اي كه در آن گارانتي و خدمات بعد از فروش به طور مشروح درج شده بود، به سراغ فروشنده يا همان فروشگاه رفتم. براحتي گفتند كه به آنها ربطي ندارد، بايد به كارخانه مراجعه كنم. به كارخانه مراجعه كردم، گفتند مي فرستيم رفع عيب كنند. آمدند و هر چه تلاش كردند رفع عيب نشد. به كارخانه اطلاع دادم كه وقتي يك كولر به قول امروزي ها آكبند اين طور خراب از آب در مي آيد، بايد عوض شود، اما پاسخي دريافت نكردم. به ناچار كولر نو و معيوب را به انباري منتقل كردم و همان كولر قديمي را كه حدود 17 سال به ما خدمت كرده بود، با تعميرات برپا كردم و حالا از خنكي همين كولر، گرما را تاب مي آورم و دوباره پاي تبليغات مربوط به خدمات بعد از فروش مي نشينم و لبخندي تلخ در چهره ام مي نشيند!  براستي، كدام دستگاه و تشكيلاتي در كشور ما مسئول كنترل تعهدات مربوط به خدمات بعد از فروش محصولات صنعتي اعم از توليدي يا وارداتي است و خسارات وارده به مردم چگونه بايد جبران شود؟
آيا نمي توان از راه هاي قانوني موسساتي را كه دست به تبليغات اغوا كننده و بي پشتوانه مي زنند و در واقع مردم را فريب مي دهند، طبق قانون تحت تعقيب قرار داد؟
بر عهده صاحبان صنايع اصيل است كه براي جلوگيري از به خطر افتادن تمامي اعتبار خدمات بعد از فروش  خودشان اقدام كنند و اجازه ندهند كه تبليغات بي پشتوانه، موقعيت و آينده آنها را نيز به خطر بيندازد.

نگاهي به يك پرونده قديمي
تابلوهاي پزشكان در گذر زمان
003918.jpg
دكتر اميرفرشيد علايي- هر وقت سخن از تابلوي پزشكان به ميان مي آيد، پزشكان محترم را به فكر تعداد و اندازه تابلوي مطبشان مي اندازد(!) ظاهرا وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي هم آنچه كه در حال حاضر مد نظر دارد، اندازه تابلوي پزشكان است و شهرداري مناطق هم مواظب هستند كه تابلوها در جاي مناسبي نصب شوند، اما مهمتر از اينها، متن يا همان نوشته روي تابلوهاست. البته زماني وزارتخانه مذكور تاكيد كرده بود كه تنها دو عنوان روي تابلوها نوشته شود كه به مرور زمان اين دستور فراموش شد و حالا پزشكان هر چه بخواهند روي تابلوي مطبشان مي نويسند كه البته چنين تابلوهايي با هيچ نوع استاندارد جهاني همخواني ندارد.
در اينجا بهتر است به مصداق رطب خورده منع رطب چون كند ابتدا به نام و متن تابلوي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي بپردازيم. بهتر نيست كه نام اين وزارتخانه محترم به وزارت بهداشت يا وزارت بهداري تغيير يابد؟
چون اين نام ها، بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و ساير وظايف اين وزارت را شامل مي شود و نام هاي زيبايي هم هستند. خلاصه بودن و زيبا بودن متن يك تابلو مهم است.
زماني كه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي اعلام كرده بود كه پزشكان عمومي مي توانند فقط دو عنوان در تابلوي مطبشان بنويسند، پزشك متخصص در كشور كم داشتيم و پزشكان عمومي مي توانستند در دو رشته كه تبحر داشتند و زياد كار كرده بودند، بيمار قبول كنند، اما حالا كه در رشته هاي مختلف پزشكي، متخصصان زيادي تربيت شده اند، آيا باز متن تابلوها بايد مانند گذشته باشد!؟ با تحقيقي كه انجام داد ه ام، پي برده ام كه بسياري از هموطنان ما هنوز رشته هاي پزشكي را خوب نمي شناسند. نمي دانند كه تخصص چيست و متخصص كيست و فرق ميان پزشك عمومي و متخصص (ويژه) را نمي دانند. نمي دانند كه كارشناس مامايي ليسانسيه است و دكتر نيست. به صراحت مي توان گفت كه مردم كشور ما، آنطور كه بايد به سلامتي خودشان بهاي لازم را نمي دهند، وگرنه برخي آشفتگي ها در عناوين و تخصص پزشكان در تابلوها رواج پيدا نمي كرد. به هر حال اين وظيفه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي است كه متن و عبارات نوشته شده روي تابلوها را بر اساس نوع تخصص و مهارت هر پزشك ساماندهي كند. صدور دستور العمل كلي براي همه تابلوها مشكل را حل نمي كند.
تعابير و عباراتي كه روي تابلوهاي پزشكي نوشته مي شود، بايد طوري براي جامعه جا بيفتد كه نياز به توضيحات اضافي نداشته باشد، اما براي افزايش آگاهي عمومي در خصوص شناخت نوع مهارت و تخصص پزشكان، بهتر است، رسانه هاي گروهي و از جمله صدا وسيما در اين مورد فرهنگسازي كنند تا نتيجه مطلوب تري به دست آيد.

طنزآباد
تاپ سكرت!
003900.jpg
الف- كوهيار- زماني كه فرانسوي ها در ايران نفوذ فرهنگي بيشتري داشتند و تحصيلكردگان در فرانسه، در پست هاي مهم دولتي استقرار يافته بودند، واژگان فرانسوي هم مثل نقل و نبات سر زبان ها بود و هنوز هم، در محاورات روازنه ما حضور دارند. مثل گاراژ، تئاتر، پروپگاند، پولتيك، و ... اما بعدها، انگليسي ها گوي سبقت را از فرانسوي ها ربودند و از اولين نشانه هاي نفوذ بيشتر انگليسي ها، جايگزيني زبان انگليسي در برنامه درسي دبيرستان ها به جاي زبان فرانسه بود. اگرچه اين نفوذ نتوانست مثلا اكسكيوزمي را جانشين مرسي يا همان تشكر خودمان كند، اما بعضي از اصطلاحات را مثل نقل و نبات سر زبان ها انداخت. از جمله همين لغت سكرت را كه معني اش همان محرمانه است و يك درجه بالاترش هم مي شود سري ، بلكي سري و الي آخر... سالها پيش فرهنگستان زبان فارسي در آغاز كارش، سعي كرده بود براي همين لغت محرمانه معادل فارسي ناب پيدا كند كه داستانش را همه مي دانند و موفق نشد و محرمانه سرجايش ماند. حالا، آنها كه دوست دارند واژه ها و اصطلاحات فرنگي را در محاورات روزانه شان به اصطلاح بلغور كنند، عبارت تاپ سكرت يا همان خيلي محرمانه را ورد زبانشان كرده اند و شأن آن را آنقدر تنزل داده اند كه اگر مثلا باجناقشان يك ماشين جديد خريده باشد، آن را به عنوان يك خبر تاپ سكرت براي همسرشان نقل مي كنند(!) بعضي از همين دوستان هم هميشه وانمود مي كنند كه فارسي را پاس مي دارند، البته بستگي به اين دارد كه در كدام محفل آن را خرج كنند.
اين مسئله، خاطره اي از يك استاد دانشگاه را به يادم انداخت. مي گويند آن استاد كه زبان خارجي تدريس مي كرد، روزي سر كلاس در دفاع از زبان فارسي گفته بود؛ دانشجويان عزيز، هنگام صحبت كردن از واژه ها و عبارات خارجي استفاده نكنيد، زيرا كمپلمان كلمات كمفوز مي شود (!)

نكته
فيلم بگيريد
بسياري از ذخيره گاه هاي طبيعت سرزمين ما ايران در جهان كم نظير است، اما متاسفانه چند سالي است كه اين منابع كم مانند و با ارزش توسط زمينخواران و كساني كه منافع خود را در ساخت و سازهاي بي حساب و كتاب مي دانند، مورد هجوم قرار گرفته است. شاليزارها و فضاهاي بكر طبيعت شمال ايران از جمله منابع مهم و ارزشمندي است كه بيرحمانه در معرض معاملات سوداگرانه و ساخت و ساز بي رويه قرار گرفته است. پيشنهاد مي كنم، دستگاه هاي ذي ربط و سازمان حفاظت محيط زيست، هر چه سريع تر طرح آمايش سرزمين را براي ثبت ذخاير طبيعي، منابع ارزشمند طبيعت كشور و تهيه قوانين مربوط به حفظ حريم زيست محيطي اين مناطق به اجرا در بياورند، تا زمين ها و اراضي مجاز مورد ساخت و ساز قرار بگيرد و در عين حال ذخاير طبيعي، جنگل ها و اراضي حاصلخيز كشاورزي با توجه به ارزش و كاربري آنها محفوظ بماند. تهيه فيلم و اسناد لازم، به نگهداري اين ذخاير كمك مي كند.
ارسلان پورهادي تهران
وضعيت اسفناك
يكي از زيباترين جاده هاي كشور جاده اي است كه ميان كلاردشت و عباس آباد كشيده شده. وضعيت اين جاده كه معلوم نيست در چه سالي ساخته شده بسيار اسفناك است.
متاسفانه آسفالت جاده آنقدر بد و پر از چاله و چوله است كه هر لحظه امكان وقوع تصادفي در آن مي رود. از سوي ديگر اين جاده به دليل زيبايي اش و اينكه نزديك ترين راه رسيدن از كلاردشت به درياست تردد زيادي دارد و بسياري از مسافران و حتي ساكنان شمال كشور در روزهاي تعطيل، جنگل هاي كنار جاده را براي تفريح انتخاب مي كنند. به علت نبود سطل زباله در اين جنگل ها، مقادير زيادي زباله در جنگل پراكنده شده است كه به نظر مي رسد تا چندي ديگر اين جنگل زيبا را غير قابل استفاده كند. از سوي ديگر قسمتي از اين جنگل به محل تخليه زباله هاي شهري و سوزاندن و دفن آنها تبديل شده است كه بوي تعفن زباله ها از فاصله زيادي به مشام مي رسد.
وضعيت اين جاده به گونه اي است كه رسيدگي مسئولان حفاظت محيط زيست، جنگلداري و شهرداري مازندران را طلب مي كند. اگر هر چه زودتر به اين مسئله رسيدگي نشود، شايد جنگل هاي آن منطقه به دليل انباشت زباله به نقطه غيرقابل بازگشتي برسند.
يك شهروند

ضرورت نظارت بر فروش قسطي خودرو
003894.jpg
بعد از خانه قسطي، يخچال قسطي و... خريد اتومبيل قسطي هم در كشور ما رايج شده كه البته با همان نام اروپايي اش يعني ليزينگ شهرت پيدا كرده است. در اين كار كه بسيار سودآور هم است، در كنار فعاليت اصلي سيستم هايي كه جا و مكان و هويت مشخصي دارند و آوازه و اعتبارشان فراتر از آن است كه به سوءاستفاده از مردم روي بياورند، عوامل فرصت طلبي هم وجود دارند كه سعي مي كنند به قول معروف از
آب گل آلود ماهي بگيرند. نگارنده، فرد بازنشسته و محترمي را سراغ دارد كه پس از رويت تبليغات يك شركت ليزينگ كه شرايط خيلي آساني را براي فروش خودرو به روش اقساطي اعلام كرده بود، مثل ساير متقاضيان با مشكلات زياد و قرض گرفتن از اين و آن به سپرده گذاري در اين شركت پرداخت، اما پس از چند ماه معلوم شد كه اين شركت در اصل يك جريان سوءاستفاده گر يا به عبارت صحيح تر كلاهبردار است. حالا، اين فرد بازنشسته با امكانات بسيار محدود قادرنيست زيان هاي مالي سنگيني كه بر او وارد شده را جبران كند. روي سخن من با دستگاه هاي مسئول است كه پيش از شروع كار سيستم هاي بازرگاني جديد در كشور ضوابط دقيقي را براي فعاليت شركت ها در نظر بگيرند و بر كار آنها نظارت داشته باشند تا نتوانند براحتي مردم را فريب بدهند و به آنها ضرر و زيان وارد كنند.
گوراني- تهران

آموزشگاهي به وسعت يك اتاق
003903.jpg
جمعيت جوان ايران، شوق فراگيري كودكان و نوجوانان و
درآمدزا بودن آموزشگاه هاي گوناگون بويژه آموزشگاه زبان از جمله عللي است كه به طور روزافزون شاهد تاسيس و گسترش آموزشگاه هاي گوناگون در سطح شهر تهران باشيم. تا اينجاي كار اشكالي وجود ندارد، چرا كه آموختن هر گونه علم و فن توسط كودكان، نوجوانان و جوانان براي گذار بهتر مملكت ما از مراحل توسعه بسيار مفيد و موثر است، اما مسئله اي كه در مورد اين آموزشگاه ها وجود دارد، غيراستاندارد بودن فضاهاي آموزشي است.
قطعا بنده به عنوان پدر يكي از دانش آموزان احتمالي اين كلاس ها توقع ندارم كه بخش خصوصي علي القاعده با صرف هزينه هاي سنگين براي داير كردن يك آموزشگاه مثلا زبان انگليسي فضاي صد در صد استانداردي را خريداري يا اجاره كند، اما اين توقع بي جايي نيست كه براي اين فضاها حداقل، استانداردي هم تعريف بشود، تا دايركنندگان موظف به رعايت آن باشند، نه اينكه يك آپارتمان 50 متري تبديل به آموزشگاه بشود و مراجعان و دانش آموزان در آن مجال نفس كشيدن هم نداشته باشند و تداخل صوتي كلاس هاي چسبيده به هم، مانع از آن شود كه دانش آموزان درسي را فرا بگيرند.
يدالله اكبري زند تهران

خودروهاي سنگين در خيابان هاي كوچك
003906.jpg
اصول شهرسازي در كمتر محله اي از تهران رعايت شده است، با اين وجود در مناطقي مثل تهرانپارس، نارمك، شهرآرا و... ساختار شهري به گونه اي است كه آمد و شد خودروها براحتي جريان دارد و كمتر شاهد پيش آمدن ترافيك سنگين در اين مناطق هستيم.
اگر اين اصول در ديگر محله ها و مناطق تهران مراعات مي شد، شايد امروز كمتر شاهد اين همه راهبندان هاي طولاني، ترافيك سنگين و آلودگي هوا در تهران بوديم. اين محسنات البته معايبي هم دارد كه بيشتر ناشي از سوءاستفاده بعضي از شهروندان است، تخلفاتي از قبيل
پارك كردن كاميون هاي سنگين، گريدر و حتي بولدوزركه روشن و خاموش كردن آنها در شب و روز موجب آلودگي صوتي شديد و برهم خوردن آرامش و آسايش خانواده ها مي شود، در اين محله ها رواج دارد.
پيش از آنكه قصور يا تخلف را متوجه صاحبان وسايل نقليه سنگين بدانيم، بايد يادآوري كنيم كه كمبود يا نبود قوانين در بروز اين مسائل بسيار نقش دارند.
به عنوان مثال بايد ضوابطي براي پارك خودروهاي سنگين در تهران به اجرا درآيد تا مزاحمت هايي مثل آلودگي صوتي و مشكلات ترافيكي به مردم تحميل نشود.
ع. شكراللهي- تهران

از ميان پيام ها
تلفن تماس: 22047588- 9 تا 11 صبح به استثناي روزهاي تعطيل

بن معوقه فرهنگيان
اينكه اعلام شده بود به دستور آقاي خاتمي رئيس جمهور سابق قرار است به كاركنان ستادي وزارت آموزش و پرورش دو ماه پاداش بدهند، مايه مسرت است. از ايشان تقاضا داريم، دستور فرماييد مبلغ 10هزار تومان از بن سال 1383 بازنشستگان آموزش و پرورش را كه هنوز پرداخت نشده بپردازند، چون نبود اعتبار دليل اين عدم پرداخت اعلام شده است.
يك معلم بازنشسته
حمل ونقل ريلي جايگزين شود
جاده هاي كشور ما هر روز صحنه حوادث ناگوار رانندگي هستند، لازم است وضعيت اين مشكل
رو به رشد به صورت ريشه اي مورد بررسي قرار بگيرد و طرح توسعه حمل ونقل ريلي به جاي جاده اي به صورت جدي حمايت شود.
عليرضا سرخه
مقام اول
تهران در آلودگي صوتي مقام اول را بدست آورده است، قطعا اين خبر نگران كننده اي است، اما آيا مسئولان مي دانند بوق هاي غيرمجاز از خودروها يكي از عوامل مهم اين آلودگي است و متاسفانه به آن توجهي نمي شود؟
جمال سليميان
جريان فاضلاب
ساعت 11:45 صبح روز يكشنبه 9مرداد ماه جاري در خيابان فرجام نرسيده به خيابان شهيد عبادي، فاضلاب با بوي زننده اي در سطح خيابان جريان يافته بود . تقاضا داريم نسبت به شناسايي منشا اين آلودگي خطرناك اقدام شود.
پيشه وران خيابان فرجام
وام ازدواج بانك ها و...
پرداخت وام ازدواج توسط بانك ها با مسائل گوناگون روبه روست، اما ظاهرا شبكه بانكي علاقه اي براي رفع اين مسائل نشان نمي دهد، در حالي كه با نصب يك رايانه براساس عقدنامه ها مي توان از حقوق متقاضيان واجد شرايط دفاع كرد.
يك شهروند از خيابان بريانك تهران
دود زباله ها...!
در انتهاي بزرگراه شهيد بابايي در تهرانپارس هر روز زباله ها را مي سوزانند و دود غليظ ناشي از اين عمل خلاف، فضاي شهرك حكيميه را مي پوشاند. شناسايي عوامل اين عمل خلاف و جلوگيري از ادامه آن ضروري است.
اصغري
قيمت ها كاهش نيافت
به دفعات نوشتيد كه قيمت لبنيات( شير وماست و پنير و...) به قبل از افزايش قيمت بازگشته است ولي چنين نيست و قيمت ها همچنان بالا رفته است.
۵مورد
قطع خط هاي تلفن يك شهرك
شهرك آزمايش 10 خط تلفن دارد ولي هر 10 خط به دليل عدم پرداخت بدهي قطع است( تا لحظه وصول پيام) تكليف مردمي كه با آنجا كار دارند چيست؟
ساكن شهرك
رفتار نادرست شركت هاي خصوصي
شركت هاي خصوصي از افراد نيازمند تا حد توان كار مي كشند و هر وقت نخواستند به بهانه  هاي مختلفي آنان را جواب مي كنند. جا دارد وزارت كار و اموراجتماعي اينگونه شركت ها را موظف كند در چنين صورتي شركت مذكور ناگزير به پرداخت حقوق دوران بيكاري اين گروه باشد و هزينه آن به بيت المال تحميل نشود.
جوان  جوياي كار
كلاهبرداري در پوشش ليزينگ!
يكي از شركت هاي ليزينگ كه براي فروش موتورسيكلت دست به  درج آگهي هاي فراواني زد كلاهبردار از آب درآمده واينجانب و گروهي ديگر كه چهار، پنج ماه پيش وجوهي را به حساب شركت مذكور ريخته ايم دستمان به جايي بند نيست. چرا دولت نظارتي براي اينگونه شركت ها و آگهي ها ندارد؟!
ش . ل مال باخته
پيشنهادي به شهرداري
در ارتباط با اهداي لباس عروس و خنچه عقد براي زوج هاي جوان پيشنهاد مي شود شهرداري از تالارها، صد درصد بيشتر عوارض نگيرد و به اين طريق كمك ديگري براي اينگونه عروسي ها داشته باشد.
مدير يك تالار عروسي
فارسي را پاس بداريم
روي بسته بندي يكي از توليدات يك كارخانه بيسكويت سازي با خط درشت و زيبايي نوشته اند happy day و حتي ترجمه آن را هم به فارسي ذكر نكرده اند. نمي شد به جاي اين كلمات انگليسي، فارسي آن روز خوش را مي نوشتند. آيا معناي زبان پارسي را پاس بداريم اين است؟
محجوب
حساب ها را مي بندند
در بانك ها حساب هاي زير 5 هزارتومان را مي بندند و تصرف مي كنند؛ به عنوان ضررو زيان و مي گويند چون راكد است ضرر و زيان دارد. ميليون ها فقره حساب هاي 2 و۳ هزار توماني از قديم به عنوان پس انداز در بانك ها بوده و حال اين حساب ها را بسته اند و در واقع به مردم ضرر زده اند. اين رفتار غيرقانوني اعتماد مردم را به شبكه بانكي سست مي كند.
يك بازنشسته
دريغ از خنكي!
براي آمدن به تهران از روي ناچاري قطار درجه۲ مشهد- تهران را سوار شديم، بسيار گرم و كثيف بود. هيچ نوع وسايل خنك كننده و جاي خواب نداشت، 15 ساعت در راه بوديم، در ميان راه نيز به علت خرابي قطار 5/1 ساعت در قطار مانديم، چرا مسئولان رسيدگي نمي كنند؟
مسافر قطار

شهر آرا
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |