گروه حوادث: پسر جواني كه متهم است شامگاه دوشنبه زني را كه مورد علاقه اش بوده است در خيابان پاسارگاد به آتش كشيده با دستور بازپرس جنايي تهران به دادسرا احضار شد.
به گزارش خبرنگار ما، در حاليكه شعله هاي آتش تمام بدن زن جوان را فرا مي گرفت، فريادهاي دلخراش مهشيد سكوت شبانه را شكست.
چراغ هاي منازل كم كم روشن شد. اهالي به خيابان آمدند. به هر زحمتي بود آتش خاموش شد ولي تمام بدن زن سوخته بود. مهشيد بي رمق بر روي زمين افتاد. بدن نيمه جان مهشيد ۲۴ ساله را به بيمارستان مطهري انتقال دادند.
به تشخيص پزشكان مهشيد دچار ۹۰ درصد سوختگي شده است. اين زن جوان اكنون برروي تخت بيمارستان مطهري در نبرد بين مرگ و زندگي بسر مي برد. عصر روز سه شنبه بازپرس اصغرزاده بر بالين وي حاضر شد. وضعيت جسمي مهشيد آنقدر وخيم بود كه به سختي مي توانست حرف بزند. ولي با تمام بي رمقي سعي كرد تا واقعيت موضوع را كه در پشت پرده مخفي مانده بود، براي بازپرس اصغرزاده بيان كند.
لب هاي مهشيد به سختي تكان مي خورد.  و ماجراي سوختن خود را اينگونه تعريف كرد و مدعي شد: «مدتي قبل به دليل اختلافات خانوادگي از همسرم جدا شدم. پس از طلاق، مهيار با عنوان اينكه قصد ازدواج با مرا دارد وارد زندگيم شد.
او را دوست داشتم و كم كم دلبستگي بين ما بيشتر شد. مهيار از خانواده اش خواست تا به خواستگاري من بيايند ولي والدين او به دليل مطلقه بودنم اين كار را نكردند. بعد از آن دلگيري ها بين من و مهيار آغاز شد. هفته گذشته علي رغم مخالفت هاي مهيار،  من و خواهرم به كشور تركيه رفتيم. وقتي به ايران برگشتم با مهيار دعوايم شد. عصباني شده بودم و بعد از بحث بامهيار به خانه دوستم رفتم تا كمي آرام شوم.
مهيار با منزل آنها تماس گرفت و اصرار كرد كه با يكديگر بيرون برويم. هنوز به او علاقه داشتم به همين دليل درخواستش را قبول كردم. مهيار با يك خودروي كرايه اي به جلو در خانه دوستم آمد. يك ساعت در خيابان هاي تهران گشتيم و در نهايت مقابل يك پمپ بنزين از خودرو مذكور پياده شديم. مهيار ۴ ليتر بنزين خريداري كرد. نمي دانستم چه قصدي دارد. با بي تفاوتي منتظر ماندم تا بنزين را خريد و راه افتاديم. چند كوچه گذشتيم. او من را داخل يك كوچه خلوت كشاند و با صدايي كه برايم غريب بود گفت: مي خواهم تو را بكشم.
باورم نشد، خنديدم. ولي در همين حين مهيار كه سرباز وظيفه است، بنزين را بر سرم ريخت و در يك حركت سريع ته سيگار خود را به بدنم نزديك كرد. سوزش دردناك تمام وجودم را فراگرفت و از هوش رفتم» .
با بيان اين سخنان از سوي مهشيد، بازپرس اصغرزاده از بازپرس اوليه پرونده كه با تحقيق از مهيار با تصور اينكه در سوختن مهشيد هيچ نقشي نداشته او را آزاد كرده بود، خواست تا اين پسر ۲۶ ساله را به اتهام ضرب و جرح عمدي و اقدام به قتل به دادگاه احضار كند.
بازپرس اصغرزاده كه از سوي وكيل دختر عصر روز سه شنبه از اين ماجرا مطلع شده بود و براي رسيدگي به بيمارستان مراجعه كرده بود روز گذشته با بيان اين مطلب افزود: «در صورت فوت اين زن جوان پرونده وي به دادسراي امور جنايي تهران ارسال خواهد شد تا تحقيقات تكميلي صورت گيرد» .
شايان  ذكر است، مهيار بعد از انتقال مهشيد به بيمارستان و اطلاع پليس از اين ماجرا به دادسرا انتقال يافت و به بازپرس پرونده گفت: «اين دختر خود اقدام به خودسوزي كرده است زيرا ما به يكديگر علاقمند بوديم ولي خانواده من به دليل مطلقه بودنش با ازدواجمان موافقت نكردند و او نيز به همين دليل با ريختن بنزين بر سرش و كشيدن كبريت خود را سوزاند. من خيلي سعي كردم تا آتش را خاموش كنم حتي دستم نيز دچار سوختگي شد ولي شعله هاي آتش خاموش نمي شد تا اهالي به كمك ما آمدند و مهشيد را به بيمارستان انتقال داديم.»
بررسي ها براي روشن شدن واقعيت ماجرا ادامه خواهد يافت.

گروه حوادث: محاكمه جنجالي زني كه متهم به قتل همسرش بود، در حالي برگزار شد كه تنها فرزندش از دادگاه خواست تا مادرش را به قصاص محكوم كنند.
به گزارش خبرنگار ما، جلسه محاكمه در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان به رياست قاضي كوه كمره اي و چهار قاضي مستشارش ساعت ۱۲ ظهر ديروز برگزار شد.
در ابتداي جلسه محاكمه رضوانفر به عنوان نماينده دادستان با حضور در جايگاه به قرائت متن كيفرخواست پرداخت. وي گفت: در اين پرونده ليلا (۲۹ ساله) متهم به قتل عمدي شوهرش به نام كريم (۳۳ ساله) است جزئيات اين حادثه زماني فاش شد كه در تاريخ ۲۰ اسفند ماه سال ۸۳ وقوع يك فقره مرگ مشكوك به كلانتري ۱۱۷ جواديه اطلاع داده شد. پس از حضور بازپرس ويژه قتل و ماموران در محل حادثه مشخص شد كه جسد متعلق به كريم بوده كه ظاهرا خفه شده است.
بنابراين بازجويي هاي مقدماتي از ليلا آغاز شد و وي بلافاصله پس از انتقال به اداره آگاهي به قتل همسرش به دليل اعتياد اعتراف كرد.
رضوانفر در ادامه افزود: اين زن در اظهاراتش تنها انگيزه خود را اعتياد و بد اخلاقي همسرش عنوان كرده است. وي مدعي بود بارها بر سر همين موضوع، با كريم درگيري داشته تا اينكه شب حادثه پس از يك درگيري كه منجر به كتك خوردن ليلا شده بود، وي تصميم به قتل همسرش مي گيرد.
بنابراين زماني كه كريم ترياك كشيده و بي حال بوده است زنجير موتور شوهرش را دور گردن وي مي پيچاند و با بستن سر زنجير به كپسول گاز، وي را خفه مي كند.
به اين ترتيب، با توجه به اظهارات صريح ليلا، بازسازي صحنه قتل و درخواست اولياي دم، تقاضاي صدور حكم قانوني را از دادگاه دارم.
در ادامه جلسه محاكمه پدر و مادر كريم درخواست قصاص كردند. قاضي از دختر ۱۰ ساله ليلا خواست تا تقاضاي خود را به دادگاه ارائه دهد.
وي در حالي كه مضطرب به نظر مي رسيد و اشك در چشمانش حلقه زده بود، خطاب به پنج قاضي گفت: تنها قصاص مي خواهم. شب قبل از حادثه مادرم به خانه يكي از دوستانش به نام رفعت رفته بود، حدود ساعت ۵/۱ بامداد بود كه به خانه بازگشت. آن شب مادر و پدرم با هم دعواي شديدي كردند.
فرداي آن روز مادرم با رفعت و من به بهانه خريد از خانه بيرون رفتيم. اما سوار ماشين فردي به نام مهدي شديم. مادرم او را مي شناخت. پس از مدتي گفتگو، مهدي يك گرد به مادرم داد.
مونا، دخترك ۱۰ ساله به مادرش اشاره كرد و ادامه داد: ما به خانه بازگشتيم. دوباره مادرم به خانه رفعت رفت. حدود ساعت ۱۱ شب برگشت. من خوابيده بودم كه متوجه سر و صداي مادر و پدرم شدم. اما چون به اين سر و صداها عادت كرده بودم، خوابيدم.
صبح حدود ساعت ۵/۶ بود كه بيدار شدم متوجه شدم، مادرم گرد را در چاي و تخم مرغ پدرم ريخت و پدرم پس از خوردن آن به انباري رفت. من مي دانم، ليلا، پدرم را كشته است.
در ادامه جلسه محاكمه ليلا كه پيش از اين در تحقيقات به قتل اعتراف كرده بود،در جايگاه قرار گرفت. قاضي به او گفت: شما متهم به مباشرت در قتل عمدي شوهرت هستي آن را قبول داري؟
ليلا سرش را بالا گرفت و گفت: نه اتهام قتل را قبول ندارم.
قاضي: مونا همانطور كه در اين جا صحبت كرد در جريان بازجويي ها اعتراف كرده كه شما پدرش را كشته ايد؟
ليلا: من كسي را نكشته ام.
قاضي: جسد در خانه تو كشف شده است؟
ليلا: اين را قبول دارم. خانه ما دو طبقه است من طبقه اول ساكن هستم و در طبقه دوم پدر و مادر شوهرم. من تنها در آن خانه زندگي نمي كنم.
قاضي: اظهارات دخترت را قبول داري؟
-بعضي از صحبت هايش را قبول دارم. اينكه من با رفعت رابطه دوستي دارم و او به خانه ام رفت و آمد دارد را قبول دارم. اما آقاي قاضي من يك زن هستم. چطور مي توانم مردي را كه قوي هيكل است به قتل برسانم؟
قاضي: چه زماني متوجه مرگ همسرت شدي؟
ليلا: صبح وقتي از خواب بيدار شدم، ديدم كريم نيست. به انباري كه رفتم با صحنه مواجه شدم. كليد زنجير موتورش را كه هميشه در جيبش بود درآوردم و قفل زنجير را باز كردم. سپس او را كشان كشان به داخل خانه آوردم.
قاضي: تو بايد با ديدن صحنه حادثه شوكه مي شدي؟
ليلا: اصلا اين طور نيست. اين صحنه ها برايم تكراري است. كريم بارها با قرص و طناب اقدام به خودزني و خودكشي كرده بود. من فكر كردم اين بار هم آن اتفاق تكرار شده است.
قاضي: تمام شواهد بيانگر آن است كه شوهرت به قتل رسيده است. به عنوان نمونه، اگر كسي بدين طريق خودكشي كند بايد گردنش بشكند اما پزشكي قانوني اعلام كرده علت اصلي مرگ فشار بر عناصر حياتي گردن و خفگي است. در اين باره چه توضيحي داريد؟
ليلا : من كسي را نكشته ام.
به اين ترتيب، پنج قاضي دادگاه كيفري، پس از دفاع وكيل مدافع ليلا، آخرين دفاع را از وي اخذ كردند. تا ظرف مدت قانوني، حكم در خصوص پرونده را صادر كنند.

گروه حوادث:يك افغاني در نزاع دسته جمعي توسط دو تن به قتل رسيد.
نيمه شب سه شنبه در پي تماس مردمي با مركز فوريت هاي پليسي مبني بر نزاع دسته جمعي چند افغاني در خيابان ايران زمين تهران بلافاصله ماموران كلانتري ۱۳۴ در محل حاضر شدند.در بررسي اوليه مشخص شد نزاع چند كارگر افغاني بر سر اختلاف مالي كه بين آنها بوده است بر اثر وارد آوردن چند ضربه چاقو به فردي به نام «شريف» ، وي را مجروح و يكي از آنان متواري شده است.
ماموران، «شريف» را بلافاصله به بيمارستان انتقال دادند كه متاسفانه به علت جراحات وارده در بيمارستان فوت مي كند.
ماموران در تحقيقات تكميلي متوجه مي شوند كه دو تن از كارگران افغاني هر دو با چاقو به طرف «شريف» حمله كرده و وي را به قتل مي رسانند. به همين دليل يك تيم از ماموران تجسس كلانتري براي دستگيري دو قاتل اقدام مي كنند كه يكي از آنها دستگير و ديگري موفق به فرار مي شود.
شخص دستگير شده براي تحقيقات كاملتر تحويل ماموران آگاهي شد و تحقيقات جهت دستگيري فرد فراري ادامه دارد.

گروه حوادث:سركرده يك باند سارقان مسلح در ورامين قبل از انجام سرقت دستگير شد.
مأموران انتظامي شهرستان ورامين مطلع شدند كه شخصي به نام علي _ ز يكي از سارقان حرفه اي و سابقه دار اخيراً با تهيه يك قبضه اسلحه كلت كمري با تعدادي از همدستانش باندي را تشكيل داد و قصد انجام سرقت هاي مسلحانه دارد.
مأموران با كسب اين خبر بررسي هاي خود را جهت شناسايي و دستگيري اين سارق حرفه اي آغاز كردند.
با انجام تحقيقات آشكار و پنهان، ماموران متهم را در قرچك با يك دستگاه موتورسيكلت مشاهده كردند كه او با ديدن ماموران اقدام به فرار نمود.
با تلاش ماموران نيروي انتظامي در يك تعقيب و گريز و با حضور واحد كمكي، «علي» كه به بيابانهاي اطراف متواري شده بود دستگير شد. در بازرسي از او يك قبضه اسلحه كلت كمري و تعداد ۵ عدد فشنگ جنگي كشف گرديد.
متهم در بازجويي اظهار داشت كه اسلحه را از كرمانشاه خريداري كرده و قصد سرقت مسلحانه با همدستانش را داشته است.
تحقيقات پليس براي دستگيري همدستانش ادامه دارد.

فارس: قلب سه نفر از فرزندان يك خانواده در پديده اي نادر در استان كهگيلويه و بويراحمد در سمت راست بدن آن ها قرار دارد.
ايوب ۱۵ ساله، زهرا ۱۰ ساله و رضا مدنيان ۲ ساله فرزندان يك خانواده هشت نفري در شهر ياسوج هستند كه قلب آن ها در سمت راست بدنشان قرار دارد. پدر فرزندان راست قلب به خبرنگار ما گفت: فرزندانم به طور عادي كارهاي روزانه خود را انجام مي دهند و توانايي آنان با افراد عادي تفاوتي ندارند.
عبدالرسول جوان، فوق تخصص بيماري هاي قلب و عروق نيز اظهار داشت: از هر ده هزار نفر يك نفر راست قلب است و اين كه در يك خانواده هشت نفره، سه نفر راست قلب باشند، نياز به پژوهش و تحقيق دارد. وي افزود: برادران و خواهر راست قلب ياسوجي در ناحيه قلب مشكل خاصي ندارند و تنها دو نفر از آنان تحت عمل جراحي عفونت هاي ريوي قرار گرفته اند.

ايسنا: مردي كه پس از ۱۳ ماه سرانجام موفق به شناسايي محل مخفيگاه همسر متواري خود شده بود، در اولين ديدار او را با پيچاندن روسري به دور گردنش به قتل رساند. در پي مراجعه زني به اداره آگاهي پاكدشت مبني بر اعلام مفقوديت خواهرش به نام «مرضيه. م» ماموران اداره آگاهي با انجام بررسي هاي لازم جسد مجهول الهويه اي را در داخل صندوقي در روستاي «محمد آباد» پاكدشت كشف كردند.
در پي كشف اين جسد، پس از تطبيق مشخصات آن با فرد مفقود شده توسط خانواده  وي، ماموران با تشكيل پرونده، تحقيقات خود را در جهت شناسايي قاتل يا قاتلين اين زن آغاز كردند. پليس آگاهي در پي يافتن سرنخي پيرامون اين پرونده ، با توجه به اين كه همسر مقتول در رابطه با مفقوديت وي اقدام نكرده و مفقوديت «مرضيه» تنها توسط خواهرش اعلام شده بود، «عبدالحسين .ن» همسر «مرضيه» را به عنوان اولين مظنون به قتل احضار كرده و مورد بازجويي قرار دادند. «عبدالحسين» در ابتدا منكر هر گونه ارتكاب به جنايتي در اعترافات خود شد، ولي در ادامه بازجويي هاي فني پليسي دچار ضد و نقض گويي شد و سرانجام لب به اعتراف گشود. متهم به قتل، همسرش را به فساد اخلاقي متهم كرد و به ماموران گفت: از ۱۳ ماه پيش كه همسرم دچار فساد اخلاقي شده بود، از منزل متواري شد و ديگر بازنگشت. او اذعان كرد: من كه به همراه تني چند از اقوام خود در جست و جوي «مرضيه» بوديم سرانجام توانستيم به واسطه  دايي او ، محل زندگي اش را پيدا كنيم. «عبدالحسين.ن» متهم به قتل همسرش «مرضيه» در ادامه بازجويي ها اعتراف كرد كه پس از شناسايي محل مخفيگاه همسرش با هماهنگي دو تن از دوستان خود با «مرضيه» در يك مجلس قرار ملاقات گذاشتند. او گفت: بدين ترتيب زماني كه همسرم با يك خودروي پيكان مسافركش كه به صورت دربستي آن را اجاره كرده بود در محل قرار حاضر شد، بلافاصله وارد خودرو شدم ؛ اين در حالي بود كه «مرضيه» به محض مشاهده من با اظهار ندامت و پشيماني شروع به التماس كرد.
متهم به قتل معترف شد: اما از آنجا كه من به شدت عصباني بودم، بدون معطلي با پيچاندن روسري «مرضيه» به دور گردنش او را خفه كردم و سپس با كمك راننده كه بابت حق سكوت مبلغ ۵۰ هزار تومان از من دريافت كرده بود، جسد همسرم را داخل صندوقي كه از قبل آماده كرده بودم قرار دادم و در روستاي «محمدآباد» رها كردم. با اعترافات «عبدالحسين.ن» متهم به قتل همسرش «مرضيه.م» پرونده براي رسيدگي جهت صدور حكم قضايي در اختيار مقام قضايي قرار گرفت.

گروه حوادث: حكم ديه چهار پرونده قتل كه متهم اصلي آن متواري است از سوي ديوان عالي كشور نقض شد.
به گزارش خبرنگار ما، متهمان اين پرونده كه يك پدر و دو فرزند هستند، در تاريخ ۲۷ خرداد ماه سال ۷۸ چهار مرد افغاني را به خاطر آزار و اذيت يك كودك ۷ ساله به قتل رسانده اند.
محمد ياري- رئيس شعبه ۱۱۵۷ دادسراي امور جنايي تهران- با اعلام اين خبر گفت: در اين پرونده چهار افغاني به نام هاي توران شاه، زهرا، رجب و لاجورد توسط اعضاي يك خانواده به نام هاي محمد (پدر) و ولي و رمضان (فرزندان) به قتل رسيده اند.
در اين حادثه تنها يك دختر ۱۴ ساله نجات يافت كه او تنها سرنخ شناسايي عاملان اين حادثه بود. با دستگيري پدر و دو پسرش، آنها به قتل اين چهار نفر اعتراف كردند و عامل اصلي حادثه كه محمد بود، مدعي شد: اين چهار افغاني قصد آزار و اذيت يك پسر بچه ۷ ساله را داشته اند. به همين خاطر، آنها را به قتل رسانديم.
محمد ياري ادامه داد: پس از برگزاري جلسات متعدد محاكمه، هر سه متهم به قصاص محكوم شدند. اين در حالي بود كه محمد عامل اصلي قتل ها متواري بود تا اين كه پس از چهار سال اولياي دم هر چهار مقتول با حضور در اجراي احكام از قصاص گذشت كردند و درخواست ديه را مطرح كردند. حكم ديه مجدداً براي تأييد به ديوان عالي كشور رفت. اما تعقيب پليس براي دستگيري محمد همچنان ادامه داشت تا اين كه حدود يك سال قبل متوجه شدند محمد در باغ فردي به نام نعمت حوالي شهرستان ساوه مخفي شده است. به اين ترتيب پليس با شناسايي مخفي گاه محمد قصد دستگيري وي را داشت كه او توانست مجدداً از چنگ مأموران بگريزد. اما نعمت به اتهام مخفي كردن متهم از سوي دادگاه به يك سال حبس محكوم شد.
برپايه اين گزارش، صبح ديروز حكم پرداخت ديه به اولياي دم مقتولان از سوي ديوان عالي كشور نقض شد و قضات ديوان علت آن را فراري بودن متهم رديف اول عنوان كرده اند. به اين ترتيب، پرونده مجدداً براي دستگيري محمد و صدور حكم به شعبه ۱۱۵۷ دادسراي امور جنايي تهران ارجاع شده است.

گروه حوادث: يك پرونده جنايي با آزادي يك قاتل و حبس ديگري تا زمان پرداخت ديه بسته شد.به گزارش خبرنگار ما، روز بيست و نهم دي ماه سال ۶۴ علي ۸۰ ساله كه مالك يك سوپرماركت بود توسط دو مرد به نام هاي عبدالله و رضا به قتل رسيد. عاملان قتل شبانه از ديوار منزل مقتول بالا رفته و بعد از ورود به خانه علي از تنهايي وي استفاده كرده و با بند كفش مقتول را خفه كردند.
قاتلان بعد از جنايت ۴۰۰ هزار تومان وجه نقد و وسايل با ارزش خانه علي را ربودند.دو قاتل در روز سوم فروردين ماه دستگير شدند. عبدالله و رضا به قتل عمدي علي اعتراف كردند و حكم اعدام براي آنان از سوي شعبه ۱۳۶ كيفري يك صادر شد. حكم صادره از سوي ديوان تأييد و به اجراي احكام ارسال گرديد.روز هفدهم خردادماه سال ۶۷ ولي دم پرونده كه پسر مقتول بود از اعدام گذشت كرده و درخواست ديه كرد. ولي قبل از آن كه ديه به وي پرداخت شود فوت كرد.اكنون بايد ديه از سوي عاملان جنايت به فرزندان پسر مقتول پرداخت شود تا آنان آزاد شوند. عبدالله توانايي پرداخت سهم خود را دارد ولي رضا قادر نيست سهم ديه خود را بپردازد.قريشي قاضي اجراي احكام با بيان اين موضوع گفت: «در حال حاضر عبدالله با پرداخت ديه آزاد خواهد شد و متهم ديگر كه خواستار انتقال به زندان لاهيجان است تا پرداخت سهم ديه خود به آن ندامتگاه برده خواهد شد.»

آي او ال: پليس آفريقاي جنوبي طي سال جاري در فرودگاه ژوهانسبورگ موفق به كشف انواع مواد مخدر به ارزش ۴۰ ميليون و ۶۰۰ هزار دلار شده است.
اين محموله ها كه از اول ژانويه تاكنون كشف شده اند حاكي از فعاليت يك باند سازمان يافته است.
براساس اين گزارش، تاكنون ۱۲۵ كيلوگرم هروئين به ارزش ۳۵ ميليون دلار كشف و ۷۰ نفر نيز در اين رابطه دستگير شدند. پليس با كشف ۵/۱ كيلوگرم هروئين يك نفر را نيز بازداشت كرد. در همين مدت ۵۰ هزار قرص اكستازي به ارزش ۴ ميليون راند كشف شد و يك نفر نيز دستگير گرديد.
پليس آفريقاي جنوبي اذعان داشت در كشف محمولات مذكور و شناسايي قاچاقچيان پليس كشورهاي ديگر نيز همكاري قابل توجهي داشته ا ند.

نيوز ۲۴: پسر ۱۲ ساله اي پس از دستگيري اعتراف كرده كه آتش سوزي هفته گذشته آپارتماني در برلين، كار او بوده است.
او گفت: مشغول آتش بازي كنار كالسكه بچه بوده تا خود و بچه را سرگرم كند كه ناگهان كالسكه آتش مي گيرد و او از ترس به حياط فرار مي كند.
آتش همه جاي ساختمان را فراگرفته و تعدادي كارگر خارجي از كشورهاي هلند، كوزو، بوسني و ۵ بچه در آتش كشته شده و ۱۴ نفر نيز به دليل سوختگي شديد راهي بيمارستان شدند.

دنور: زن آمريكايي در حالي كه شنا نمي دانست براي نجات دخترش به آب پريد و همراه فرزندش جان خود را از دست داد.
اين زن ۳۴ ساله كه شاهد دست و پا زدن دخترش در آب بود و كسي را براي كمك نمي ديد ،با وجود اينكه شنا نمي دانست داخل استخر پريد. متاسفانه جسد هر دو نفر در ته استخر پيدا شد.
به گفته پزشكان آنها ۱۰دقيقه با مرگ دست و پنجه نرم كردند تا اينكه در نهايت تسليم مرگ شدند.

آسوشيتدپرس: تماس تلفني نوجوان آمريكايي با مادرش پس از سرقت اموال و جواهرات، او را به دام پليس انداخت.
بنابراين گزارش يك شهروند آمريكايي ساعت ۱۲ و ۳۰ دقيقه ديروز هنگام بازگشت به خانه اش در ايالت جورجيا متوجه شد سارقي به منزل وي وارد شده و مقدار زيادي جواهرات، پول نقد، دسته چك، كارت اعتباري و تلفن همراه وي را به سرقت برده است.اين شهروند دريافت شماره اي در حافظه تلفن وجود دارد كه براي او ناشناخته است. وي فهميد كه سارق پس از سرقت با تلفن تماس گرفته است. او پس از تماس با شماره تلفن فوق صداي مادر سارق را شنيد.
پليس در بازرسي هاي بعدي متوجه شد سارق نوجوان همراه يك نوجوان ۱۴ ساله ديگر به منزل اين شهروند وارد شده و اموال وي را به سرقت برده است.
دو نوجوان دستگير شده و در انتظار محاكمه هستند.

بي.بي.سي: يك مرد انگليسي كه اتهام قتل همسرش را نمي پذيرفت عاقبت نزد دخترش اعتراف كرد و اتهام وارده را پذيرفت.
فيونا گاردنير ۲۷ ساله در دادگاه عالي پايزلي انگليس اعلام كرد پدرش نزد او اعتراف به قتل مادرش كرده است. او در اين باره اظهار داشت: پدرم خيلي واضح و روشن به من گفت كه من مادرت را كشتم و جسدش را در رودخانه انداختم.
براساس اين گزارش، مارگارت گاردنير ۵۵ ساله بدون باقي گذاشتن ردي از خود در اكتبر سال گذشته ناپديد شد. پليس همسر او را به اتهام قتل دستگير كرداما جان گاردنير متهم ۵۸ ساله به هيچ وجه اين اتهام را نمي پذيرفت.
با تلاش دختر مقتول بالاخره پرده از راز اين قتل برداشته شد. جان به دخترش گفته بود كه شب قبل از ناپديد شدن همسرش، مارگارت او را با چاقو تهديد كرده بود اما جان او را به عقب هل داده و مانع نزديك شدن مارگارت شده بود.
فيونا پدر را تشويق كرد، كه حقيقت را به پليس بگويد و دست از دروغگويي بردارد.در تحقيقات و بررسي هاي انجام شده مشخص شد بين اين زن و شوهر اختلاف شديدي درگرفته و آنان قصد جدايي از يكديگر را داشتند.جان با جعل كردن امضاي همسرش در ۲۹ سپتامبر گذشته يك چك ۵۰ هزار پوندي كشيده بود و همين امر باعث اختلاف آنان گرديد. شب قبل از حادثه ،درگيري آنها به اوج رسيد و جان دست و پاي همسرش را بسته و سپس او را به رودخانه انداخت.
هنوز حكم نهايي براي اين قاتل صادر نشده و تحقيقات در اين زمينه ادامه دارد.

آسوشيتدپرس: دادگاه عالي ايالت نيويورك دختر ۱۷ ساله اي را كه نوزاد ۱۱ ماهه خود را خفه كرده بود به تحمل حبس از ۲ تا ۶ سال محكوم كرد.
در حالي كه متهم در دادگاه ادعا كرده بود كه به دليل سن كم از پس مخارج و مسئوليت بزرگ كردن نوزادش بر نمي آمده و به همين دليل او را به قتل رسانده است،
قاضي دادگاه اعلام كرد كه هيچ كدام از اين مسائل توجيهي براي گرفتن جان يك انسان نيست.تري وايت ۱۷ ساله در ماه ژوئن به انتقام قتل پسرش بازداشت و روانه زندان نوجوانان شد.
براساس قوانين قضايي، دادگاه مي توانست وي را به حداقل ۱۵ سال حبس محكوم كند.تري در دادگاه در حالي كه به شدت اشك مي ريخت، گفت: من پسرم را بسيار دوست داشتم و هرگز قصد آسيب رساندن به وي را نداشتم. اگر مي توانستم به گذشته بازگردم قطعا او را به قتل نمي رساندم. اما متأسفانه جبران آنچه انجام داده ام غيرممكن است.تري در دادگاه ادعا كرد كه روز حادثه به هيچ وجه قصد به قتل رساندن نوزادش را نداشته و تنها به اين دليل كه به شدت گريه مي كرده، دستش را به روي دهان وي مي گذارد تا صدايش را نشنود و زماني كه دستش را بر مي دارد متوجه مرگ نوزاد ۱۱ ماهه مي شود.

آسوشيتدپرس: دادگاه عالي ايالت نيويورك مردي را كه در مقابل چشمان دختر ۱۳ ساله خود همسرش را به قتل رسانده بود گناهكار تشخيص داد.
ريموند بيل ورنر در دادگاه ادعا كرد كه به هيچ وجه آنچه را كه بر سر لائوري ۴۲ ساله آورده است به ياد نمي آورد و همچنين اعلام كرد كه تنها به اين دليل به اين گناه اعتراف مي كند كه دوست ندارد دختر ۱۳ ساله اش مجبور به حضور در دادگاه و اداي شهادت شود.ريموند پيش از اعلام حكم دادگاه خطاب به قاضي گفت: من هيچ تصويري از آن روز و روزهاي پس از آن ندارم. تنها چيزي كه مي دانم اين است كه فيلمي را كه پليس ادعا مي كند صداي دختر من هنگاميكه با مركز فوريت ها تماس گرفته و اطلاع داده كه من مادرش را كشته ام، پس از دستگيري ديده ام و فكر مي كنم شايد درست باشد.با وجود اين سخنان و ادعاي وكيل مدافع متهم مبني بر جنون موكلش در حين ارتكاب قتل، روانشناسان دادگستري نيويورك اعلام كردند كه متهم از صلاحيت رواني لازم براي حضور در دادگاه و محاكمه برخوردار است.
براساس قوانين قضايي اين ايالت، دادگاه مي تواند متهم را به حبس از ۱۵ تا ۲۵ سال محكوم كند.

فارس: يك قاتل ۲۱ ساله معروف به گرگ بيابان به جرم قتل پنج نفر در محوطه زندان مركزي بندر عباس اعدام شد.
پيش از اين اعلام شده بود كه متهم پيش از اجراي حكم از زندان فرار كرده است كه يك مقام آگاه در دادگستري استان هرمزگان با تكذيب اين خبر گفت :متهم در محوطه زندان اعدام شد كه مدارك آن موجود است.
متهم به نام فرشيد. ف با نام مستعار داريوش نوروزي معروف به صلواتي در نقشه اي از پيش تعيين شده رانندگان مسافر كش را شناسايي كرده و پس از برقرار كردن ارتباط با آنان در يك فرصت مناسب آنان را به قتل مي رساند و پس از سرقت خودروي آنان از محل فرار مي كرد. با كشف جسد قربانيان با دستور رئيس كل دادگستري استان هرمزگان تحقيقات ماموران براي شناسايي و دستگيري  وي آغاز شد و سرانجام با پيگيري هاي ماموران آگاهي اين مجرم دستگير شد.
فرشيد معروف به «گرگ بيابان»، در بازجويي ها اعتراف كرد: به عنوان مسافر سوار خودرو ها شده و سر صحبت را با راننده ها باز كرده و اعتماد آنها را جلب مي كردم. در ادامه رانندگان را با چاقو مي كشتم و اموال با ارزش آنها را به سرقت مي بردم.
قاتل پس از اعتراف، صحنه جرم را با شرح دقيق بازسازي كرد و نوع خودروهاي سرقتي، آلت قتاله و نحوه قتل را بيان كرد.
قاضي شعبه ويژه قتل عمد دادگستري بندرعباس پس از محاكمه اين قاتل، او را به دليل ارتكاب قتل عمدي حجت الله نظري به وسيله ايراد ضرب و جرح عمدي و انداختن وي در چاه و قتل عمدي عبدي زاهدي، رضا باليده، علي پورحسين و اكبر دشتبان آشوري به وسيله ايراد ضرب و جرح عمدي با چاقو و استعمال مواد مخدر به دفعات و چندين فقره سرقت به پنج بار قصاص نفس و يك بار اعدام از طريق به دار آويختن و نيز به تحمل دو سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محكوم شد كه پس از تاييد ديوان عالي كشور حكم صادر شده در محوطه زندان مركز
به مرحله اجرا درآمد.