نگاه
پدر: زيباترين كلمه كتاب زندگي
بدر تقي زاده انصاري
صدايم را بشنو تو را ستايش مي كنم پدر، اي زيباترين كلمه كتاب زندگي.
پدر وقتي تو را با صداي بلند آواز مي دهم و مي خوانمت در تار و پود وجودم احساس بزرگي و قدرتي عجيب مي بينم كه مرا به بلنداي هستي مي كشاند و رشته هاي پيوند ناگسستني بين من و تو را گسترش مي دهد و شادانم مي سازد.
پدر وقتي قامت استوار يا چهره بشاش و سينه گشاده و دل پرصفا و دست هاي توانمند و گام هاي محكم و انديشه بيدار تو را در بزرگ پهنه طوفان خيز زندگي مي بينم كه در تكاپوي معاش و سامان بخشيدن به زندگي خانواده، چگونه با شهامت و شجاعت با سختي هاي طاقت فرسا و رنج هاي جانكاه دست و پنجه نرم مي كني و نيازهاي خانواده را تأمين مي سازي به خود مي بالم و در برابر اين همه ايثار و فداكاري تو زانوي ارادت بر زمين مي زنم و مي گويم:
تو را ستايش مي كنم پدر، اي زيباترين كلمه كتاب زندگي!
پدر تو را ميوه دل خود مي دانم. دلي كه وقتي به كنارش مي نشينم از دلهره و هراس روزگار آرامش مي يابم، دلي كه سرچشمه نور و ضياء است و از پرتو انوارش درس ايمان به خدا و طهارت و پاكي و تقوي مي آموزم. دلي كه كلمه به كلمه احساسات پاك تو را تجلي مي بخشد و به هنگام نواختنم آيين مروت و فتوت و شرح جوانمردي و وفا در راه زندگي را گوشزدم مي كند. دلي كه با روشنايي و نورش دامگاه هاي ديو حرص و آز و هوي و هوس و پرتگاه هاي خشم و كين و دورويي و نفاق و چهره قشنگ اميد و آرزو را نشانم مي دهد تا در مسير و راه زندگي دنيوي از پاي نيفتم و از اندوختن زاد و توشه سفر اخروي غافل نمانم. در چنين حالتي با شادماني بوسه بر دست هايت مي زنم و مي گويم:
تو را ستايش مي كنم پدر، اي زيباترين كلمه كتاب زندگي!
پدر در كنار اوصاف برازنده و حركت آفرين تو در ابعاد گوناگون زندگي كه هركدام به طرزي باشكوه در صحنه هاي زندگي خودنمايي مي كند، از آلام و دردهاي پيدا و نهان تو به خوبي آگاهم و آنها را يك به يك مي شناسم و درك مي كنم. آنچه تو را مي آزارد و نگرانت مي سازد. آينده و فرزندان توست و آنچه بيشتر تو را مشغول مي دارد، فكر تعليم و تربيت و چگونگي پرورش و آماده سازي فرزندان تو براي نبرد در راه زندگيست _ زيراكه تو در گذراي عمر، فراز و نشيب هاي بسيار ديده اي و با چشيدن طعم تلخ ناكامي ها و شكست ها و شهد گرفتن از پيروزي ها و كاميابي ها به خوبي دريافته اي در جهان هستي همگي انسان ها در راه زندگي با دردها و رنج هاي فردي و اجتماعي فراواني روبه رو هستند كه لازمه پي بردن به اين دردها و رنج ها و پيدا كردن راه درمان و علاج آنها مستلزم شناسايي قوانين علمي و طبيعي جهان است و افراد هر جامعه اي در به دست آوردن علم و دانش قوانين طبيعت توأم با شناخت محامد و مكارم اخلاق كوشش و تلاش بيشتري به كار بندند و بهتر دانش و فضايل انسانيت را بياموزند، بهتر به درك راه هاي درمان دردها و رنج ها پي خواهند برد و با بينش و آگاهي از قوانين طبيعت و اصول انسانيت در رسيدن به جمال زندگي موفق تر خواهند بود.
پدر، پس دردها و رنج هاي تو كه سبب تلاش و كوشش و سازندگي راه زندگيست، برايم قابل تكريم و تقديس است و در برابر شكوه و جلال تو سر تعظيم فرود مي آورم و مي گويم:
تو را ستايش مي كنم پدر اي زيباترين كلمه كتاب زندگي.
|