يكشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۸۴
نگاهي به تاريخ بيهقي
ادبيات و اخلاق
000030.jpg
بهزاد الماسي
كمتر استاد، شاعر و اديبي را مي توان يافت كه به سراغ تاريخ بيهقي نرفته باشد. اين كتاب، سرشار از لطايف و ظرايف زبان فارسي است و راهنماي بزرگي براي بسياري از اهل ادب شده است. زبان اين كتاب چنان قدرتمند و محكم است كه توانسته است تأثيرات شگرفي بر نويسندگان و شاعران قرن هاي پس از خود بگذارد. علاوه بر اين، تاريخ بيهقي منبعي عظيم براي محققان و مورخان نيز به شمار مي رود. اين همه باعث مي شود كه درباره اين كتاب، نوشته هاي فراواني منتشر شود و زواياي گوناگون آن به بحث گذاشته شود. مقاله زير نگاهي دارد به جايگاه اين كتاب در ميان اهل نظر و نيز طرح برخي موضوعاتي كه بيهقي در كتاب خود به آنها توجه دارد.
«خواجه ابوالفضل محمد بن حسين بيهقي دبير فاضل و مشهور دربار غزنويان كتابي در شرح تاريخ آل سبكتكين از آغاز دولت آن خاندان تا اوايل سلطنت سلطان ابراهيم بن مسعود داشت كه اكنون قسمتي از آن در دست و به تاريخ بيهقي مشهور است. ابوالفضل بيهقي در سال ۳۸۵ در قريه حارث آباد بيهق ولادت يافت و بعد از كسب فضايل در نيشابور، به ديوان رسايل محمودي راه جست و در خدمت خواجه بونصر مشكان به كار پرداخت و همچنان در خدمت سلاطين غزنوي به سر مي برد تا در زمان عزالدوله عبدالرشيد كه در سال ۴۴۱ سلطنت يافته بود، چندي صاحب ديواني انشاء كرد ليكن به تهمت حاسدان معزول و محبوس شد. در سال ۴۴۳ كه طغرل كافر نعمت بر عبدالرشيد خروج كرد و او را كشت، بسياري از خادمان درگاه را در قلاع محبوس ساخت و از آن جمله بيهقي را از حبس سلطان و يا به قولي از حبس قاضي غزنين بيرون آورد و به زندان قلعه فرستاد. بيهقي بعد از رهايي از زندان گويا باقي عمر را در انزوا به سر برد تا در سال ۴۷۰ هجري بدرود حيات گفت.» (تاريخ ادبيات در ايران،دكتر ذبيح الله صفا ج دوم، ص ۹۱- ۸۹)
اهميت تاريخ بيهقي بر كسي پوشيده نيست. اين كتاب هم در زمينه تاريخ و هم در باب ادبيات فارسي از كتب گران سنگ و از گنجينه هاي نفيس علمي و هنري محسوب مي گردد؛ به طوري كه به لحاظ دارا بودن ارزش هاي ادبي در دانشگاه ها هم تدريس مي شود. با همه اينها نبايد تصور كرد كه ارزش هاي اين كتاب تنها در موضوعات تاريخي و ادبي است. دكتر خليل خطيب رهبر با نقل قولي از مرحوم استاد دكتر فياض در اهميت اين كتاب در باب علم جغرافي چنين مي نويسد:«از اين كتاب براي روشن كردن مجهولات جغرافيايي قديم مي توان استفاده هاي شايان كرد.»(همان، ص بيست و چهارم، ج۱)
در اين كتاب نفيس ما با نويسنده اي سروكار داريم كه هم مورخ است و هم اديب. او چون داستان سرايي شيواسخن، در نهايت بلاغت و استادي به روايت داستان و ذكر حوادث و وقايع تاريخي مي پردازد. او در اين كار هرگز از اصول علمي تاريخ نگاري عدول نمي كند و حقايق تاريخي را فداي داستان پردازي نمي گرداند. وي همچون پيكرتراشي زبردست كه از تخته سنگي مستعد پيكره اي زيبا مي تراشد، از حوادث و وقايعي كه واجد جذابيت اند داستان هاي دلكشي مي آفريند كه بر دل و جان مخاطب جان آگاه چنان تأثيري مي گذارد كه گذشت زمان را هيچ گزندي بر آن نيست.
ادبيات آينه زمان است و نويسنده اي چون بيهقي با اشراف كامل به اين موضوع اثري آفريده است كه بازتاب آرزوها و نااميدي ها، شادي ها و غم ها، اشك ها و لبخندها، سرخوردگي ها و سرافرازيها و شكست ها و پيروزي هاي مردم زمانه اش مي باشد.اطلاعاتي كه تاريخ بيهقي ارايه مي كند چنان طيف وسيعي دارد كه مايه حيرت هر مخاطبي مي گردد. اين كتاب علاوه بر اطلاعات ادبي، سياسي، اجتماعي و اقتصادي اطلاعاتي را در زمينه هاي تخصصي تر مانند مديريت مالي در اختيار خواننده قرار مي دهد كه بسيار حائز اهميت است. براي مثال نحوه پرداخت بيستگاني سپاهيان، نحوه مصادره اموال، حواله كردن برات و نحوه دريافت ماليات از جمله آنهاست. يكي از جالب ترين اين اطلاعات در تقاضاي پسر كاكو از سلطان مسعود آمده است. پسر كاكو از امير مي خواهد كه اخذ ماليات از سپاهان را از طريق مقاطعه به او بسپارد و اين همان چيزي است كه امروزه به شكلي كامل تر تحت عنوان مزايده در سراسر دنيا رواج دارد.
«چون پسر كاكو را سر به ديوار آمد و بدانست كه به جنگ مي برنيايد، عذرها خواست و التماس مي كند تا سپاهان را به مقاطعه بدو داده آيد.»(همان، ص ،۷۳۳ ج ۲)
دكتر خليل خطيب رهبر نيز به نقل از كتاب فن نثر در ادب فارسي اثر استاد دكتر خطيبي ضمن برشمردن اختصاصات سبكي دوره غزنوي و سلجوقي اول و توضيح آنها در پايان آن مي نويسد:
«نثر پارسي در اين دوره هنوز شيوه نثر مرسل را دنبال مي كند لفظ با معني برابر است و معاني از هم دور نمي افتد. نه به اسلوب قديم ساده است و نه به سبك دوره بعد (دوره عزنوي و سلجوقي دوم) فني و متكلف.
شايد بتوان نثر اين دوره را با در نظر گرفتن مفهومي كه از نثر خواسته مي شود؛ در شمار رساترين و روان ترين آثار منثور در تاريخ تطور نثر فارسي دانست و اگر نثر دوره قبل (دوره ساماني) را نثر ساده و مرسل بناميم؛ مي توانيم نثر اين دوره (دوره غزنوي و سلجوقي اول) را به مقام مقايسه، نثر مرسل عالي بخوانيم.» (همان، ص بيست و نهم، ج۱)
دكتر ذبيح الله صفا در باب نثر پارسي از اواسط قرن پنجم تا اوايل قرن هفتم هجري قمري در كتاب تاريخ ادبيات در ايران پس از تحليلي موجز تاريخ بيهقي را هم رديف سياست نامه در دسته آثار نثر مرسل قرار مي دهد.
«با توجه به اين عوامل بايد گفت كه نثر معمول پارسي يعني نثر ساده مرسل و عاري از قيود لفظي كه در تمام قرن پنجم و حتي در بعضي از آثار قرن ششم رواج داشت و در حقيقت دنباله سبك نثر قرن چهارم و نيمه اول قرن پنجم در آن گرفته شده بود، از بسياري جهات با نثر آن دوره متفاوت است و اگرچه اين تفاوت چندان شديد نيست كه با نظر اول درك گردد؛ با اين حال عوامل اختلاف در ميان آنها بسيار است يعني لغات عربي آنها از نثر دوره ساماني و اوايل عهد غزنويان بيشتر و تمثل با شعار و امثال فارسي و عربي در آنها رايج تر است و نويسندگان با آرايش سخن خود با توصيفات رايع و اشعار دلپذير و بيرون آوردن سخن از ايجاز و اختصار شوقي بيشتر نشان مي دهند.وجود همين مسايل ثابت مي  كند كه نثر ساده نيمه دوم قرن پنجم و قرن ششم در عين سادگي الفاظ، از حيث دقت در معاني و مضامين به دنبال آرايش معنوي مي رفت و پيداست كه همين توجه به آرايش معنوي اندك اندك با آرايش هاي لفظي هم همراه مي شد چنان كه به زودي در همين دوره دسته اي از نويسندگان اين هر دو امر يعني تزئينات معنوي و لفظي را يك باره در آثار خود مراعات كردند.از اين دسته آثار نثر مرسل كه گفته ايم مي توان كتبي را از قبيل تاريخ بيهقي و سياست نامه و آثار ناصرخسرو در صف اول ذكر كرد.»(تاريخ ادبيات در ايران، ج،۲ ص ۸۱-۸۸۰)
عقايد و اندرزهاي اخلاقي
بيهقي هدف از نگارش تاريخ را بيداري و عبرت انسانها مي داند. او بر اين باور است كه انسان با آموختن از زمانه صاحب تجربه مي گردد و اين تجارب چه عملي و چه نظري توازن مقابله او را با دشواري هاي زندگي افزايش مي دهد. از اين رو او در جاي جاي حكايت ها، گزارش ها وداستانهاي خود به ايراد اندرزهاي اخلاقي همت مي گمارد. البته در اغلب اوقات اين پندها با ظرافت در بافت متن ها تنيده شده اند ولي گاهي بيهقي در آخر حكايات و داستانها و گزارش هاي خود از حوادث تاريخي، به شيوه مستقيم عمل كرده و به ايراد اندرزهاي اخلاقي مي پردازد.
دنيا وآخرت از ديدگاه بيهقي
بيهقي درباره ضرورت اخلاق نيك و نيكويي و فوايد دنيوي و اخروي آن چنين مي نويسد:
«زيادت از اين نگويم كه گذشته است و غايت كار آدمي مرگ است، نيكوكاري و خوبي نيك بهتر تا بد و جهان سود دارد و بر دهد.»
او به شدت به روز جزا و پرسش و پاسخ در جهان پس از مرگ معتقد است و خود را ملزم به آن مي داند.
«من اين دانم كه نبشتم و بدين گواهي دهم در قيامت؛ و آن كسان كه آن محضرها ساختند، ايشان را محشري و موقفي قوي خواهد بود، پاسخ خود دهند.»
او پس از گزارش مرگ جانسوز حسنك به مذمت دنيا و منازعاتي كه به خاطر نيل به امور دنيوي بين انسانها در مي گيرد مي پردازد و مرگ را مايه تنبيه بازماندگان مي نامد و بر اين باور است كه انسانها با چشم عبرت بين خود بايد از مرگ پند بگيرند.
«او رفت و اين قوم كه مكر ساخته بودند برفتند، رحمه الله عليهم و اين افسانه اي است با بسيار عبرت و اين همه اسباب منازعت و مكاوحت از بهر حطام دنيا بيك سوي نهادند. احمق مردا كه دل درين جهان بندد!  كه نعمتي بدهد و زشت بازستاند.»
او پس از مرگ خواجه احمد حسن نيز به مذمت حرص براي امور دنيوي مي پردازد و با عنوان اين مطلب كه از ديدگاه مرگ همه انسانها چه غني و چه فقير برابرند بار ديگر مرگ را مايه بيداري زندگان مي خواند.
«و به عجب مانده ام از حرص و مناقشت با يكديگر و چندين وزر و وبال و حساب و تبعت كه درويش گرسنه در محنت و زحير و توانگر با همه نعمت،  چون مرگ فراز آيد، از يكديگر بازشان نتوان شناخت مرد آن است كه پس از مرگ نامش زنده بماند.»
او به اهميت نام نيك پس از مرگ اشاره مي كند و دعاي بازماندگان را در حق در گذشتگان حائز اهميت مي داند.
«و اين جهان گذرنده را خلود نيست و همه بر كاروانگاهيم و پس يكديگر مي رويم و هيچ كس را اينجا مقام نخواهد بود، چنان بايد زيست كه پس از مرگ دعاي نيك كنند.»
بيهقي پس از ذكر خبر مرگ حاجب بزرگ بلگاتگين با اشاره به آيه ۳۴ از سوره لقمان در كمين بودن مرگ محتوم را بيان مي كند.
«راست چون به آنجا رسيد فرمان يافت و ما تدري نفس باي ارض تموت. (و هيچ كس نمي داند كه به كدام سرزمين مي ميرد.)»
بيهقي بعد از مرگ بوقي پاسبان نيز به اين امر اشاره دارد كه پس از شركت در نبردهاي فراوان و جراحات هاي فراوان عاقبت در بستر جان مي سپارد.
«و اينجا گذشته شد بر بستر و ما تدري نفس باي ارض تموت.»
ساير عقايد و اندرزهاي بيهقي
بيهقي قناعت را از فضايل و حرص را از رذايل اخلاقي انسان مي داند و بهروزي را از آن كسي مي داند كه قناعت را پيشه خود كند.
«و بزرگا مردا كه او دامن قناعت تواند گرفت و حرص را گردن فرو تواند شكست.»
بيهقي به موقع و سنجيده سخن گفتن را از خصايل افراد خردمند مي داند. وي عدم رعايت اين نكته از سوي حسنك وزير را به واسطه جواني و عدم تجربه يكي از علل سقوط وي عنوان مي كند.
«و كار حسنك آشفته گشت كه بروزگار جواني ناكردنيها كرده بود و زبان نگاه ناداشته و ...»
بيهقي بعد از ذكر خيانت زشت سعيد صراف نسبت به مخدومش، سپاه سالار غازي، در بزرگداشت راستي و درستكاري آن را به مثابه زيوري براي انسان مي  داند.
«و چاكر پيشه را پيرايه بزرگتر راستي است.»
بيهقي گذشت و اغماض را در هنگام برخورداري از قدرت به انسانها سفارش مي كند و آن را از خصائل نيك و پسنديده انسان مي داند.
«مردمان بزرگ نام بدان گرفتند كه چون بر دشمن دست يافتند، نيكويي كردند كه آن نيكويي بزرگتر از استخفاف باشد و العفو عندالقدره سخت ستوده است» .

تازه هاي ادبيات
000033.jpg
نقد ادبيات فرانسه
بررسي و نقد آثار بزرگ ادبي از جمله موضوعاتي است كه توسط منتقدان بسياري به انجام رسيده است. نشر اختران در اين چارچوب اخيراً كتابي را روانه بازار كرده است كه در آن هشت اثر ادبي مطرح فرانسه كه شهرتي عالم گير دارند به نقد كشيده شده است. اين كتاب در ۹ فصل به نگارش درآمده كه فصل اول آن به بررسي تحولات ادبي فرانسه در نيمه نخست قرن بيستم مي پردازد و هشت فصل بعدي هريك به نقد يك اثر اختصاص دارد. در هر فصل نيز ضمن بيان شرح حال نويسنده، چكيده اي از رمان مورد نظر آمده و پس از آن اثر مذكور تحليل شده است. رمان هاي بيگانه از آلبر كامو، سفر به انتهاي شب نوشته لوئي فردينان دتوش (سلين)، ترز دسكيرو از فرانسوا مورياك، مائده هاي زميني از آندره ژيد، شازده كوچولو از آنتوان دوسنت اگزوپري، كرگدن ها از اوژن يونسكو، در انتظار گودو از ساموئل بكت و طاعون از آلبر كامو.اين كتاب را محمدرضا محسني كه خود دانشجوي دوره دكترا در ادبيات فرانسه است نگاشته.
000027.jpg
اثر تازه گلابدره يي
محمود گلابدره يي از داستان نويسان شناخته شده است كه مجموعه داستان «حكومت نظامي» را روانه دنياي كتاب كرده است. حكومت نظامي شامل پنج داستان «حكومت نظامي» ، «ترس» ، «نامه اي كه هرگز نوشته نشد» ، «طوطي» و «لنده» است كه مجموعا در ۱۶۸ صفحه منتشر شده است.محمود گلابدره يي در سال ۱۳۱۸ متولد شده است و اولين اثرش را در سال ۱۳۴۹ چاپ و منتشر كرد. از وي تاكنون آثار متعددي چاپ و منتشر شده است. از ويژگي كارهاي گلابدره يي استفاده از زبان محاوره در آثارش است. از اين نويسنده ويرايش دوم كتاب «سرنوشت بچه شمرون» آماده انتشار است.
000036.jpg
سيلابهاي خروشان (رمان)
نويسنده: اسماعيل شيخلي / مترجم: محمد خليلي / ناشر: انتشارات مازيار، چاپ اول ۱۳۸۴ / قطع رقعي / قيمت: ۴هزار تومان، ۵۴۴ صفحه
سيلابهاي خروشان از مشهورترين آثار نويسنده و در عين حال يكي از رمانهاي ارزشمند جمهوري آذربايجان است كه نويسنده براي نگارش آن بيش از ۱۰ سال وقت صرف كرده است
موضوع كتاب زندگي مردم كرانه هاي رودخانه «كر» و پيكارهاي شان عليه حكومت تزار و ارتجاع وابسته به دولت است. طنين رفتار رودخانه كر، در سراسر رمان به گوش مي رسد. اسب نيز در رمان داراي شخصيت است! نويسنده سه عنصر انسان، حيوان و طبيعت را به طرز بسيار دلنشيني تلفيق كرده و با زيبايي تمام به تصوير كشيده است.
كتاب شيخلي به بيش از ۳۰ زبان ترجمه و منتشر شده و براساس آن نيز فيلمي ساخته شده است.

ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
علم
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |