بيماري چرخه خودرو، حمل و نقل عمومي و مصرف بنزين
كمي جسارت لازم است
بهروز عيدي
در حال حاضر بيش از 5/5 ميليون دستگاه خودرو - كه حدود۴۰ درصد اين تعداد را خودروهاي فرسوده تشكيل مي دهند - در كشور مشغول تردد هستند.
اين تعداد خودرو روزانه بيش از 63 ميليون ليتر بنزين مصرف مي كنند
اولين چيزي كه با نگاه به خيابان هاي شلوغ و پرترافيك تهران به ذهن آدم مي رسد اين است: چرا اينقدر در تهران ماشين زياد است؟ مثلا وقتي يكي، دو ساعت است در بزرگراه همت گير كرده ايم و به خودمان يا ديگران لعنت مي فرستيم كه چرا ماشين خريده اند يا مثلا وقتي كه
۳۰ 20- دقيقه در ايستگاه هاي اتوبوس منتظر ايستاده ايم و حسابي هم كلافه شده ايم و به ترافيك روبه رويمان نگاه مي كنيم و براي صاحبان اين ماشين ها غرغر مي كنيم كه چرا با خريدن اين همه ماشين، خيابان ها را چنان شلوغ كرده اند كه همين يكي، دو اتوبوس هم سر موقع نمي رسند، در همه اين لحظه ها، اين جمله به ذهنمان مي رسد: چرا اينقدر در تهران ماشين زياد است؟ ولي اگربه شما بگوييم در تهران ماشين كم هم هست باور نمي كنيد! البته با اين وضع در هم و برهم براي همين تعداد ماشين هم درتهران جا نيست، ولي حرف ما چيز ديگري است.
خودرو زياد نيست
جمعيت 70 ميليون نفري كشور ما فقط حدود 5/4ميليون خودرو دارد. بعضي ها مي گويند 5/5 ميليون، يعني تقريبا به ازاي هر 15 نفر يك دستگاه و براي تهران ما نيز سرانه خودرو به ازاي هر هزار نفر 200 دستگاه است.
از طرفي مصرف زياد بنزين خودروها در ايران پازلي شده كه قطعه هاي گمشده زيادي پيدا كرده است و در دوره هاي مختلف، مسئولان هر كدام براي پيدا كردن قسمتي از آن تلاش هاي نافرجامي را انجام داده اند و بعضي از آنها هم زياد بودن تعداد خودروها را علم كرده اند. همه اين حرف ها در حالي است كه سرانه خودرو در ايران هنوز فاصله زيادي تا استانداردهاي جهاني دارد و تعداد خودروها نه تنها زياد نيست، بلكه از نظر استانداردهاي رفاه اجتماعي در كشور، كم هم هست. نبود مديريت و آموزش صحيح مسائل حمل ونقل شهري در گذشته نزديك باعث شده كه اين واقعيت وارونه جلوه كند و بسياري تصور مي كنند كه تعداد زياد خودروها مشكل آفرين شده است، در حالي كه از نبود فرهنگ درست حمل و نقل عمومي، افزايش هر روزه تردد خودروهاي تك سرنشين و رعايت نكردن استانداردهاي مصرف سوخت خودرو از جانب شركت هاي سازنده، غافل مي شوند.
همان طور كه گفتيم، سرانه خودرو در ايران فاصله زيادي با كشورهاي ديگر دارد، مثلا در كشور آمريكا حدود 109ميليون خانوار زندگي مي كنند كه طبق آمارهاي ارائه شده هر خانوار داراي دو خودرو است. به عبارت ديگر حدود 220 ميليون خودرو در خيابان ها وجاده هاي اين كشور تردد مي كنند. پس مي توان نتيجه گرفت نسبت خودروها به جمعيت 230 ميليوني اين كشور تقريبا يك به يك است.
اين ميزان براي كشور آلمان نيز تقريبا 2 به يك است يعني براي جمعيت 83 ميليون نفري آلمان، 45 ميليون خودرو وجود دارد. اين نسبت ها براي كانادا هم تقريبا شبيه كشور آلمان است، يعني در مقابل 3/31 ميليون نفر جمعيت اين كشور، بيش از 17 ميليون خودرو در جاده ها و خيابان هاي اين كشور تردد مي كنند.
مقايسه هاي بالا، مسئوليت را متوجه سياستگذاران شهري مي كند و آنها را متوجه اين نكته مي سازد كه خودرو، لازمه زندگي شهروند امروزي و تقريبا در زمره كالاهاي اساسي خانواده ها قرار گرفته و آنچه مهم است برنامه ريزي و نگرشي درست به حمل ونقل و ساماندهي توسعه شهري است، نه زياد بودن خودروها.
يك معادله ساده
شايد قشر آسيب پذير جامعه با ساماندهي حمل ونقل عمومي بتوانند به جاي كرايه هاي 100، 150، 200 و بالاتر، از اتوبوس، مترو و... استفاده كنند، اما چگونه؟
با يك بررسي كوتاه، درمورد تاثير كاهش و بهينه سازي مصرف بنزين در اقتصاد كشور متوجه مي شويم كه در صورت هدايت سرمايه هاي به دست آمده از اين راه به صنعت حمل و نقل عمومي، وضعيت خيلي بهتر مي شود.
همان طور كه گفته شد، در ايران تقريبا 5/4 ميليون خودرو تردد مي كند. طبق آمارها، مصرف بنزين اين تعداد خودرو به طور متوسط 63 ميليون ليتر در روز است. حالا به آمار بقيه كشورها توجه كنيد و سعي كنيد زياد تعجب نكنيد!
مصرف روزانه بنزين در سال گذشته براي 45 ميليون خودرو در آلمان 72 ميليون ليتر، براي 17 ميليون خودرو در كانادا 13 ميليون ليتر، براي 220 ميليون خودرو در آمريكا 130ميليون ليتر و براي 964 هزار خودرو در كويت تقريبا 6ميليون ليتر بوده است. حالا فكر مي كنيد علت اين تفاوت مصرف درچيست؟
بسياري از كارشناسان وجود خودروهاي فرسوده وجمع آوري نشدن اين خودروها را از دلايل مصرف زياد بنزين در ايران مي دانند، در حالي كه عمر خودرو فرسوده طبق استانداردهاي جهاني 15 سال است، در ايران حدود 2 ميليون و 69 هزار خودرو بالاي 20 سال وجود دارد و طبق استانداردهاي جهاني، نگهداري اين خودروها از نظر مصرف سوخت و آلودگي محيط زيست و ايمني، روزانه بيش از 5/1 ميليون دلار به اقتصاد ايران ضربه مي زند، يعني سالانه حدود 550 ميليون دلار.
حال تصور كنيد با ذخيره سازي اين ميليون ها دلار در طول سال چه تحولي مي توان در صنعت حمل و نقل عمومي ايجاد كرد و همگان مي توانند به جاي پرداخت كرايه هاي 100، 150، 200 و بالاتر، از اتوبوس هاي سريع و كولردار در خيابان هاي خلوت استفاده كنند!
معضل ديگر
باوجود آنكه يك فرد مرفه در ايران 40 برابر يك فرد كم درآمد از يارانه بنزين استفاده مي كند، اما كمتر كسي را درميان شهروندان مي توان پيدا كرد كه با گران شدن قيمت بنزين موافق باشد. اين جريان حتي در مورد كساني كه يك بار هم سوار خودرو بنزين سوز نمي شوند، صدق مي كند.
در حال حاضر بيش از 5/5 ميليون دستگاه خودرو - كه حدود۴۰ درصد اين تعداد را خودروهاي فرسوده تشكيل مي دهند - در كشور مشغول تردد هستند. اين تعداد خودرو روزانه بيش از 63 ميليون ليتر بنزين مصرف مي كنند، به گونه اي كه فقط سقف يارانه بنزين از 2 هزار ميليارد تومان فراتر رفته است.
رشد مصرف بنزين، امسال بيش از 10 درصد پيش بيني شده است. ادامه وضعيت فعلي باعث مي شود ميزان مصرف بنزين تا سال 1390 به يكصد ميليون ليتر و در سال 1400 به 309 ميليون ليتر برسد. در اين صورت بعيد به نظر مي رسد، امكان صرفه جويي براي واردات بنزين از بودجه عمومي وجود داشته باشد.
اما چرا با افزايش مصرف بنزين در كشور مقابله نمي شود؟ به طور آشكار، بخش اعظم يارانه هاي پرداختي در مورد بنزين نصيب اقشار مرفهي مي شود كه چندخودرو شخصي در اختيار دارند و ميزان ناچيزي از آن نصيب اقشار آسيب پذيري مي شود كه براي حمل و نقل در سطح شهر مجبورند ساعت ها در صف اتوبوس و ميني بوس بايستند. كارشناسان اقتصادي در اين مورد نظرات مختلفي مطرح كرده اند. برخي معتقدندكه مصادف شدن افزايش قيمت بنزين با ابتداي سال كه ساير قيمت ها بالا مي رود، موجب شده ارتباط اين دو موضوع بيشتر شده و حساسيت و نارضايتي مردم را برانگيزد. به اعتقاد اين عده، بهتر است افزايش قيمت بنزين به صورت چند مرحله در طول سال و در زماني غير از ماه هاي ابتدايي سال صورت گيرد. در اين ميان راهكارهاي گوناگون ديگري مطرح شده و برخي نيز درحال اجراست.
يكي از اين راهكارها استفاده از كارت هوشمند بنزين است كه از طريق آن مي توان ميزان مصرف را كنترل كرد.
اين كارت ها قرار است تا پايان امسال طراحي و ساخته شود. پيش از اين، استفاده از اين كارت ها در سيستان وبلوچستان موفقيت آميز بوده است.
عده اي ديگر جيره بندي را راهكار كنترل مصرف بنزين عنوان كرده اند، اما تجربه ثابت كرده است كه معمولا جيره بندي به رشد فساد و ايجاد بازار سياه منجر مي شود.
پيشنهاد ديگر، از رده خارج كردن خودروهاي فرسوده در حداقل زمان است.
۴۰ درصد خودروهاي موجود در كشور بيش از 25سال عمر دارند و اين خودروها به طور متوسط 2 تا 3 برابر استاندارد جهاني بنزين مصرف مي كنند. اين وضعيت در مورد تاكسي ها كه ساعات بيشتري مشغول به كارند و بنزين بيشتري مصرف مي كنند بسيار حادتر است.
در همين راستا ضمن تخصيص تسهيلات ويژه، نوسازي ناوگان تاكسيراني تهران آغاز شده است. بدين منظور، خودرو سمند با قيمتي اقساطي در اختيار صاحبان تاكسي هاي فرسوده قرار مي گيرد؛ اما از اين طرح استقبال چنداني نشده است، زيرا تاكسيرانان معتقدند كه امكان استفاده از خودروهاي مدرن در سطح شهري نظير تهران كه فاقد بسياري از استانداردهاست وجود ندارد و هزينه استهلاك بسيار سنگيني را به دنبال داشته است.
يك راننده تاكسي كه در خط بازار - آذري تهران فعاليت مي كند در اين باره گفت: معمولا خودرو پيكان من كه مدل آن متعلق به 29سال پيش است، هر چند ماه يك بار تعمير اساسي مي شود و ظاهر آن به يك صافكاري و رنگ كامل نياز دارد. در حالي كه اگر آن را با سمند تعويض كنم مسافران ظرف چند ماه داخل آن را نابود مي كنند. ضمن اينكه صافكاري و رنگ آن ، 10برابر پيكان هزينه دارد. از طرف ديگر اين خودروهاي جديد بعد از صافكاري رنگ ديگر مثل اول نمي شوند و بدنه آنها بسيار ضعيف است.
در موردجايگزيني خودروهاي فرسوده، طرح هاي ديگري نيز ارائه شده است. يكي از اين راهكارها معافيت مالياتي واردات خودرو به ازاي از رده خارج كردن هر خودرو فرسوده است كه اين طرح به دليل ناچيز بودن مبلغ معافيت و وام در نظرگرفته شده تاكنون از كارايي زيادي بهره نبرده است و فقط مال و مكنت داران همچنان مانند سابق منتفع مي شوند. راهكار ديگر، ممنوعيت اجباري تردد خودروهاي فرسوده از سوي دولت است كه موفقيت آن با توجه به مشكلات اجبار و الزام هاي اينچنيني، بعيد به نظر مي رسد، اما قرار است با صحه بيشتري پيگيري شود. از جمله راه هاي ديگر مطرح شده براي كاهش مصرف بنزين، مي توان به طرح افزايش قيمت بنزين تا 200 تومان و گازسوز شدن خودروها اشاره كرد كه راهكار افزايش قيمت، در كنار مخالفت مردم با اعتراض تعدادي از كارشناسان نيز روبه رو است.
افزايش قيمت بنزين در حال حاضر هيچگونه اثري در كاهش مصرف بنزين، آلودگي هواي شهري و سفرهاي بين شهري نخواهد داشت. راه اين تجربه را ديگران پيموده اند و با شرايط موجود جامعه ما به خاطر نبود يك راهكار مناسب و تدوين شده، تورم سر به فلك مي كشد. در كشورهاي پيشرفته صنعتي، 80 درصد حمل و نقل توسط سيستم حمل و نقل عمومي كارامد صورت مي گيرد. اين در حالي است كه در ايران عكس اين قضيه وجود دارد. به عبارتي چون سيستم حمل و نقل عمومي كارآمد نبوده و فرسوده و زوار در رفته است و به مردم خوب سرويس نمي دهد، مردم ترجيح مي دهند كه با خودروهاي شخصي تردد كنند. دولت مي تواند قبل از افزايش قيمت بنزين در يك برنامه سه ساله سيستم حمل و نقل عمومي را سامان دهد، آن هم با واقعي كردن قيمت بنزين و اختصاص يارانه فعلي به كارآمد و به روز كردن اين سيستم، مصرف بالاي بنزين و آلودگي هوا به تعداد زياد خودروهاي فرسوده باز مي گردد. به عبارتي طبق آمار گفته شده سهم آلودگي اتوبوس ها كمتر از 2درصد است، در حالي كه بالغ بر 70 درصد آلودگي توسط خودروهاي فرسوده و موتورسيكلت ها ايجاد مي شود.
به عقيده كارشناسان مردم حق دارند از افزايش قيمت بنزين نگران باشند. تجربه سالهاي قبل نشان داده كه همزمان با افزايش قيمت بنزين، قيمت تمامي محصولات با ضريب فزاينده اي افزايش مي يابد و در نتيجه فشار زيادي به قشر متوسط و كم درآمد جامعه وارد مي شود. با افزايش قيمت بنزين به درآمدهاي حقيقي دولت چيزي افزوده نمي شود. دولت، مصرف كننده اصلي بنزين است لذا حذف سوبسيد بنزين با هدف صرفه جويي هزينه اي نسبت به اين فرآورده، به درآمدهاي دولت چيزي اضافه نخواهد كرد.
همچنين براي افزايش قيمت بنزين دولت بايد سيستم حمل و نقل عمومي را سامان دهد، طوري كه مردم از نحوه خدمات و سرويس دهي اين وسايل راضي باشند.
در اين ميان يك پيشنهاد جديد نيز مطرح است. اين پيشنهاد بر ارائه يارانه مستقيم به تاكسي هاي رسمي و راهي استوار است. برخي كارشناسان معتقدند با ساماندهي تاكسي هاي مسافركش و ارائه بنزين يارانه اي به همه تاكسي ها مي توان قيمت بنزين را با احتياط افزايش داد و تا حدودي مصرف بنزين را در ميان صاحبان خودروهاي سواري شخصي كاهش داد. به اعتقاد اين عده از كارشناسان، بايد تفاوت قيمت يارانه اي با قيمت آزاد خيلي زياد نباشد، چرا كه در غير اين صورت بازار سياه شكل خواهد گرفت.
در هر صورت، مي توان نتيجه گرفت همه اين راهكارها بايد مد نظر باشد و چند راهكار به صورت همزمان به اجرا درآيد. اما آنچه ضروري به نظر مي رسد اين است كه دولت بايد براي آگاهي بيشتر مردم از يارانه هاي پرداختي و نحوه توزيع آن در سطح جامعه تبليغات بيشتري صورت دهد تا مردم نيز با مشاركت خود به اثرپذيري راهكارهاي مصرف بنزين كمك كنند.
|