دولت عدالت بنياد - واپسين بخش
آرمان حركت
|
|
علي ايماني
عدالت اجتماعي اسلامي اقتضا مي كند كه همه افرادي كه شهروند دولت اسلامي هستند، حق حياتشان به طور يكسان محترم باشد.
براي مثال يكسان سازي ديه اقليتهاي ديني با مسلمانان كه در مجمع تشخيص مصلحت به شور گذاشته و تصويب شد، نه تنها در جهت مصلحت جامعه امروزي و وجيه تر ساختن چهره پرنور احكام اسلامي و انقلاب اسلامي در انظار بين المللي است، بلكه با مباني فقهي نيز سازگاري بيشتري داشته و از پشتوانه محكم قرآني و روايي برخوردار است. كما اين كه در روايتي از اميرالمؤمنين (ع) نقل شده است كه ايشان فرموده اند: آنان جزيه داده اند تا خونشان مانند خون ما باشد و (حرمت) اموال آنان مانند اموال ما باشد. [عوض احمد ۱۳۷۲: ۱۸۳].
به طور خلاصه تعاريف زيادي كه هماهنگي و وحدت خاصي با يكديگر دارند از ديدگاه انديشمندان اسلامي بيان گرديده است كه به بعضي از آنان مي پردازيم:
۱- عدالت، خصيصه ماهوي نظم الهي حاكم در كائنات.
۲- عدالت به معناي وضع كل شيء في موضعه، يعني قرار دادن هر چيز در جاي خويش.
۳- عدالت به معناي اعطاي كل ذي حق حقه، يعني حق را به حق دار رساندن و ايفاي شايستگي و اهليت و رعايت استحقاق ها و نفي تبعيض و عدم ترادف با برابري مطلق.
۴- عدالت به معناي اعتدال گرايي و ميانه روي و رعايت ملكات متوسطه.
۵- عدالت به معناي راستي و راست كرداري.
۶- عدالت به معناي تأمين مصلحت عمومي و تأمين عمران و امنيت.
۷- عدالت به معناي تقسيم خيرات مشترك عمومي.
۸- عدالت به معناي تقواي فردي و اجتماعي و هماهنگي با نظم الهي حاكم بر طبيعت.
۹- عدالت به معناي استقامت در عمل به شريعت.
۱۰- عدالت به معناي مفهومي همان با خرد و عقل عمل كردن.
۱۱- عدل به معناي عقد و قرارداد اجتماعي افراد جهت تقسيم كار در حيات مدني مبتني بر شريعت.
مسلم و واضح است كه دولت اسلامي عدالت محور كليه تعاريف فوق از عدالت را كه بر مبناي دين است در رهيافت عملي خود براي اداره امور شهروندان و اجراي يك سياست خارجي پويا و مستقل لحاظ مي نمايد.
فرجام سخن
انسانها همواره دغدغه عبور از يك وضعيت بي نظم و نامطلوب و رسيدن به يك وضع متعادل و مطلوب را دارند. گذار از اين وضع بحراني در تفكر شيعه در قالب دولت آرماني و عدالت گستر مهدي موعود(عج) بروز و نمود يافته است. مطابق اين تفكر مهدي موعود(عج) هنگامي ظهور خواهد كرد كه جهان پر از بي عدالتي، بي نظمي و بحران گردد.
آرمان حركت به سوي نظم عادلانه تفكري ديرپا در انديشه مسلمان ايراني است.
در مقاله اي كه از نظر گذشته به تبيين جلوه هاي بي نظمي و بي عدالتي به عنوان نقطه عزيمت براي آرمانخواهي پرداخت شد. امادر ادامه بحث به راهكارهاي عملي جهت پاسخگويي و حل بحران پرداخته مي شود.
از آنجا كه اولين جنبه از ميراث سنت در ايران اعتدال است و فرهنگ ديني ما نيز تأكيد خاصي بر آن دارد الگوي عمل گراي اعتدال جو الگويي مقبول و قابل كاربرد براي جامعه ايراني جهت پيش بردن توسعه عدالت محور به نظر مي رسد و اين راه حلي عملي پيش پاي دولتمردان و سياستمداران حوزه ايران اسلامي مي باشد.
ارسطو در اين باره مي گويد فضيلت با احساسات و عمل سروكار دارد و در احساسات و عمل زياده روي و نقصان راه به جايي نمي برند در حالي كه روش ميانه و اعتدال هم به هدف مي خورد و هم ستايش برانگيز است و اين هر دو يعني به هدف رسيدن و ستايش برانگيختن از مختصات فضيلت است!» (۵)
در تبيين اعتدال در فرهنگ ايران دو جنبه تغذيه و البسه قابل ذكر است. توجه به انواع غذاهاي ايراني نشان مي دهد كه هم از نظر مزه و هم از نظر تركيب مواد تشكيل دهنده آن، مقوله حاكم اعتدال و ميانه روي است. همچنين تندي ،نحوه لباس پوشيدن ايرانيان، بويژه توسط زنان ايراني، هميشه محجوب و معتدل بوده است؛ نه مستوري و نه عرياني، بلكه محجوبي.
دانشور ايراني تاريخ، يحيي ذكاء دراين باره مي گويد: «زنان و مردان پارسي چون از ديده شدن پوست و تن برهنه شان بسيار شرم داشتند و برخلاف يونانيان آن زمان، نمايش تن برهنه و بي پوشاك را كاري برخلاف شرم و آزرم و بس زشت و ناروا مي دانستند، كوشش داشتند جامه اي بپوشند كه بلند و فراخ و پرچين باشد تا گذشته از پوشيده بودن همه تن و بدن، برجستگي هاي طبيعي اندام ها نيز پيدا و نمايان نباشد.» (۶)
در مثال ياد شده بر الگوي عملي اعتدال و ميانه روي در جهت عبور از بحرانها و گذار به جامعه مطلوب عادلانه تأكيد مي شود. در ادامه بحث به دو الگوي عملي بومي و ديني كه بر جنبه هاي اعتدال تأكيد دارند جهت ارائه يك راهبرد عملي اشاره مي گردد.
در اين مجال تلاش است الگويي نظري جهت عملي كردن بحث عدالت براي دولت اسلامي عدالت محور مطرح شود. براي انضمامي نمودن بحث و دور شدن از انتزاعيات، توجه همه جانبه و جامع به عدالت يك ضرورت است. نگاه صرف اقتصادي به مؤلفه عدالت ويژگي جوامع پيشامدرن است. امروزه حكومت اسلامي با پيچيدگي ها و در هم تنيدگي سياست، اقتصاد و فرهنگ جهاني شدن در عرصه جهاني مواجه است. پايتخت دولت اسلامي همچون مدينه النبي در صدر اسلام نيست كه هزارودويست خانوار ساكنين آن باشند. در پايتخت صدراسلام شهروندان رابطه اي رودررو و اقتصادي معيشتي داشتند و رتق و فتق امور مسلمين به سازوكارهاي پيچيده حكومتي نيازمند نبود. اما پايتخت دوازده ميليوني دولت اسلامي با پيچيدگي هاي حاصل دنياي مدرن امروز مواجه است. بحران هويت، افزايش آمار جنحه و جنايت، فاصله گيري جوانان از الگوهاي فرهنگي ديني و ملي، تهاجم فرهنگي، استعمار خارجي به شيوه جديد، پديده فرار مغزها و منزوي شدن نخبگان و دهها بحران ديگر معضلات پيش روي دولت اسلامي است. در اين ميان هرچند به اجمال بايد به مفاهيم هم عرضي چون عدالت اقتصادي، سياسي و فرهنگي نيز اشاره كرد.
عدالت اقتصادي، از بين بردن فقر، توزيع عادلانه يارانه ها، توزيع فرصتهاي توسعه اقتصادي بين تمام نقاط و مناطق كشور و استفاده از كالاي سرمايه اي نفت جهت توسعه صنعتي و ايجاد اشتغال است.
عدالت سياسي يعني، حق مشاركت سياسي شهروندان (درصد رأي مردم در انتخابات)، حق احزاب سياسي براي رقابت جهت كسب قدرت، حق امنيت سياسي شهروندان (كاهش آمار جرم و جنايت)، حق آزادي سياسي شهروندان (انتقاد همدلانه و قانوني از عملكرد حزب حاكم و توانايي تغيير آن از طريق صندوق رأي و برگزاري اجتماعات قانوني)، حق قوميتها، زنان و اقليتهاي مذهبي جهت مشاركت در قدرت.
مفهوم عدالت فرهنگي نيز در مؤلفه هاي زير قابل درك است. افزايش سطح سواد، ايجاد موسسات فرهنگي، احترام به سنت هاي حسنه ديني و بومي ، رفع فرهنگ خرافات و تقديرگرايي و ايجاد فرهنگ دينداري و عقلانيت محوري ، عدالت جنسيتي و ايجاد فرهنگ احترام متقابل زنان و مردان به حقوق يكديگر
ايجاد فرهنگ كار و تلاش براي توسعه و پيشرفت كشور
ايجاد فرهنگ قانونگرايي و احترام شهروندان به حقوق حاكميت و دولت
ايجاد فرهنگ احترام به حقوق شهروندان در ميان اصحاب حاكميت و قدرت.
پانوشت در دفتر روزنامه همشهري موجود مي باشد.
|