يكشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۸۴
چرا قهرماني ها در ليگ ايران يك بار مصرف است؟
قهرمانان بي دفاع
000996.jpg
امير بهادري نژاد
چرا قهرمانان ليگ حرفه اي فوتبال ايران تا كنون موفق نشده اند از عنوان قهرماني خود دفاع كنند؟ اين سوالي است كه از جنبه هاي مختلف مي توان آن را مورد بررسي قرار داد و چندين گزينه را در قالب پاسخ هاي اين پرسش در نظر گرفت.
اگر نگاهي اجمالي به ليگ كشورهاي اروپايي بيندازيم متوجه خواهيم شد كه در هر فصل تعداد مشخصي از تيمها مدعي كسب عنوان قهرماني هستند و پيش از آغاز هر فصل  اعضاي مجموعه اي كه براي كسب عنوان قهرماني دورخيز مي كنند كاملا مشخص مي باشد. به عنوان مثال در كشور انگليس سالهاست كه تيم هاي آرسنال، منچستر يونايتد و به تازگي نيز چلسي مثلث قهرماني را تشكيل مي دهند و يا در ايتاليا كه همواره تيم قهرمان سري آ از مجموعه تيم هاي ميلان، يوونتوس، رم، لاتزيو و اينتر بيرون مي آيد. در اسپانيا وضعيت اغلب به اين شكل است كه معمولا دو تيم رئال مادريد و بارسلونا قهرماني را ميان خود تقسيم مي كنند و در آلمان نيز همواره بايرن مونيخ پاي ثابت قهرماني است.

يكي از دلايلي كه در قاره اروپا چهره تيم هاي قهرمان از پيش شناخته شده است فاصله طبقاتي اقتصادي ميان تيم هاي حاضر در ليگ مي باشد. در ليگ اين كشورها تنها برخي باشگاهها شرايط اقتصادي خوبي دارند و مي توانند با هزينه هاي سرسام آور بازيكنان سرشناس را به خدمت بگيرند و يا دستمزد بازيكنانشان را پرداخت بكنند. تيم چلسي انگليس نمونه بارز آن است.از زماني كه رومن آبراموويچ، ميلياردر روسي اين باشگاه را خريد، چلسي كاملا متحول شد و با خريد مجموعه اي از بهترين بازيكنان فوتبال جهان ناگهان مدعي قهرماني در ليگ انگليس و همچنين رقابتهاي اروپايي گرديد. اما شايد اين سوال مطرح شود كه به چه دليل تيم هايي چون منچستر يونايتد و آرسنال كه به اندازه چلسي در بازار نقل و انتقالات هزينه نمي كنند باز هم مدعي كسب عنوان قهرماني در ليگ هستند؟ واقعيت اين است كه درآمدزايي اين دو باشگاه بسيار بيشتر از باشگاه چلسي است اما سياست اين باشگاهها هزينه غير منطقي در بازار نقل و انتقالات نيست. آنها بيشتر ترجيح مي دهند كه درآمد خود را صرف امور زيربنايي از جمله ساخت ورزشگاه جديد و يا توسعه فروشگاه محصولات خود در سراسر جهان نمايند. به هر حال تيمي كه از بنيه كافي مالي برخوردار است مي تواند بدون كوچكترين دغدغه اي هزينه هاي جاري خود را تامين بكند و در پايان فصل مجبور نباشد براي جبران هزينه ها، اقدام به فروش بازيكنان كليدي خود به تيم هاي ثروتمند نمايد.
همين موضوع باعث شده كه در برخي از كشورهاي اروپايي تنها تيم هايي كه از قدرت مالي بالايي برخوردار هستند همواره براي كسب عنوان قهرماني تلاش كنند و ديگر تيم ها خود نيز بپذيرند كه براي قهرمان شدن هيچ شانسي ندارند.
اما علت مشخص بودن تيم هاي مدعي كسب عنوان قهرماني در هر فصل را مي توان از نقطه نظر فني نيز بررسي كرد. معمولا تيم هايي قادرند مقام قهرماني خود را تكرار كنند كه از مربيان با دانش برخوردار باشند. در اين بحث منظور از مربيان بادانش، مربياني است كه داراي تنوع در تفكرات تاكتيكي خود باشند و به عبارتي ديگر پس از يك فصل، مربيان ساير تيم ها تاكتيك هاي آنان را شناسايي و خنثي نكنند. شايد يكي از دلايلي كه تيم هاي ليگي در ايران نمي توانند در فصول متوالي مقام قهرماني در ليگ را بخود اختصاص بدهند برخوردار نبودن از همين تنوع تاكتيكي باشد. اين نقيصه باعث مي شود كه پس از يك دوره زماني كوتاه ساير مربيان ليگ، تاكتيك ها و ايده هاي مربي تيم قهرمان را شناسايي و خنثي كنند و بازيكنان آن تيم نيز به دليل تكراري بودن تمرينات مربي با نوعي دلزدگي مواجه شوند.
به همين دليل است كه مربيان بزرگي چون آلكس فرگوسن و آرسن ونگر مي توانند در سالهاي متوالي در يك تيم باقي بمانند و با تمرينات و تاكتيك هاي متنوع خود همواره مدعي كسب عنوان قهرماني باشند.
با توجه به اينكه بودجه باشگاهها در فوتبال ايران رابطه مستقيم با تفكرات مديران بخش هاي مختلف اقتصادي كشور دارد به همين دليل هر سال وضعيت مالي تيم ها تغيير مي كند و بر اين اساس قدرت باشگاهها به موازات بنيه مالي باشگاهها تغيير مي كند.
طبق اين فرضيه تيم هايي كه هر فصل سرمايه گذاري خوبي را انجام مي دهند در آن فصل و يا فصل بعد از آن با جذب مربيان و بازيكنان بزرگ مدعي قهرماني مي شوند.
ديگر عاملي كه در ناكامي تيم هاي قهرمان در فصل بعد از قهرماني تاثيرگذار است، روحيه حاكم بر جامعه ورزش ايران مي باشد. بارها مشاهده كرده ايم كه ورزشكاران ايراني پس از يك دوره قهرماني بلافاصله انگيزه خود را براي تكرار اين عنوان از دست مي دهند و ديگر نمي توانند خاطرات خوش گذشته را تكرار نمايند. به همين دليل است كه در ورزش هاي انفرادي، بسياري از ورزشكاران ايراني پس از كسب مدال المپيك و يا جهاني يك رشته ورزشي به كلي محو مي شوند و ديگر نامي از آنها به گوش نمي رسد. به هر حال وجود اين معضل روحي و رواني، در فوتبال ايران نيز به چشم مي خورد و در طول چهار دوره برگزاري رقابتهاي ليگ حرفه اي اين واقعيت به صورت ملموس تري در ميان بازيكنان تيم هاي قهرمان مشاهده شده است.
ديگر عاملي كه شايد منجر به دور شدن مدافعان عنوان قهرماني از تكرار عنوان خود در ليگ بشود، ايجاد تغييرات گسترده در اين تيم ها پس از دستيابي به عنوان قهرماني باشد.
اگر نگاهي گذرا به عملكرد تيم هاي قهرمان در رقابتهاي باشگاهي در اروپا داشته باشيم به اين واقعيت مي رسيم كه اين تيم ها پس از كسب عنوان قهرماني تغييرات اندكي در نيروي انساني تيم خود بوجود مي آورند و اغلب نيروهاي خود را حفظ مي كنند. همچنين تغييرات بوجود آمده در سطح اين باشگاهها تنها در حد ترميم نقاط ضعف و جابجايي چند بازيكن مي باشد. در حالي كه اگر در ۴سال اخير عملكرد تيم هاي قهرمان در ليگ حرفه اي را مرور كنيم متوجه خواهيم شد كه بسياري از تيمهاي قهرمان پس از كسب عنوان قهرماني، تغييرات اساسي در تركيب اصلي خود ايجاد كردند به همين دليل در فصل بعد نتوانستند مانند گذشته نتيجه بگيرند. همانگونه كه كارشناسان فوتبال معتقدند كه نبايد به تركيب تيم برنده دست زد، به همين دليل تغيير بنيان يك تيم قهرمان تبعات منفي مانند جلوگيري از تكرار عنوان قهرماني به دنبال خواهد داشت.
از سوي ديگر اين باور در دنياي ورزش به يك اصل تبديل شده كه دفاع از عنوان قهرماني بسيار دشوارتر از بدست آوردن آن است. هنگامي يك تيم قهرمان مي شود تيمهاي ديگر براي شكست دادن قهرمان باانگيزه تر مي شوند و به همين دليل است كه تيم هاي مدافع عنوان قهرماني در فصل جديد از تيم هايي شكست مي خورند كه در فصل قبل به راحتي و با اختلاف چند گل آنها را شكست داده بودند.
در واقع مجموعه اين عوامل باعث مي شود تا اينكه در هر فصل از فوتبال ايران تيم هاي متفاوتي مدعي كسب عنوان قهرماني بشوند و مدافعان عنوان قهرماني به كلي از كورس قهرماني كنار بروند.
بسياري از كارشناسان معتقدند در صورتي كه وضعيت مالي باشگاههاي حاضر در ليگ حرفه اي شرايطي باثبات به خود بگيرد و مربيان تيم ها از تفكرات متنوع تاكتيكي برخوردار شوند (به گونه اي كه انگيزه بازيكنان براي قهرماني هاي بعدي حفظ بشود) به طور حتم تعدادي تيم مشخص در آغاز هر فصل مدعي كسب عنوان قهرماني در ليگ حرفه اي خواهند شد.

براي تيم هاي قهرمان ليگ برتر ايران
قهرماني تكرار نمي شود
000975.jpg
رضا خسروي
پنجمين دوره رقابتهاي ليگ برتر در حالي از روز دهم شهريور ماه آغاز شد كه تاكنون هيچ تيمي نتوانسته است تعداد قهرماني هايش را در ليگ حرفه اي فوتبال ايران به عدد دو برساند. با اين وجود ليگ برتر در مسير پيشرفت قابل ملاحظه اي قرار گرفته است و هر فصل شاهد تكامل و رشد بيشتر اين مسابقات در جهت رسيدن به فوتبال روز دنيا هستيم. فولاد خوزستان به عنوان تيمي كه در چهارمين دوره رقابتهاي ليگ برتر توانسته بود با اقتدار عنوان قهرماني را از آن خود كند چند روز قبل از آغاز رقابتهاي ليگ برتر در ديداري كه تحت عنوان سوپرجام باشگاههاي كشور برگزار شد در مقابل تيم صباباتري يكي از شكست هاي سنگين چند سال اخير خود را پذيرا شد تا قبل از شروع پنجمين دوره ليگ، صداي زنگ خطر را پشت گوش خود احساس كند ، اما ظاهرا اين شكست سنگين هم نتوانست فولاديها را از خواب تابستاني شان بيدار كند. شايد به همين خاطر بود كه قهرمان فصل گذشته در اولين بازي ليگ امسال سنگين ترين شكست ليگي خود را متحمل شد و با چهار گل ديدار حيثيتي را به رقيب ديرينه ، استقلال اهواز واگذار كرد.
فولاد در حالي به عنوان قهرمان چهارمين دوره ليگ برتر در اولين ديدار ليگ پنجم متحمل شكست شد كه ظاهرا گام در راه قهرمانان دوره هاي قبل گذاشته، تيم هايي كه در ادوار گذشته اين عنوان را از آن خود كردند اما شخصيت و توان حفظ اين عنوان را نداشتند و خيلي زود از راه قهرماني فاصله گرفته اند. براي اثبات اين ادعا چند سال به عقب تر بازمي گرديم، به خردادماه سال ۱۳۸۰ كه پرسپوليس تهران قهرمان شد.
روز هفتم خردادماه سال ۸۰ در حاليكه تمامي علاقمندان به فوتبال استقلال را شانس اول قهرماني مي دانستند و اين تيم با كسب يك تساوي در ورزشگاه تختي بندرانزلي مي توانست عنوان قهرماني را از آن خود كند اما در اوج ناباوري و در اتفاقي كه بيشتر شبيه به يك معجزه كوچك بود شاگردان منصور پورحيدري بازي را به ملوان واگذار كردند تا پرسپوليس به لطف پيروزي مقابل فجر شهيد سپاسي عنوان قهرماني اولين دوره رقابتهاي ليگ برتر را از آن خود نمايد. پرسپوليس آن سال قهرمان شد اما در دومين دوره ليگ هيچگاه نتوانست در حد و اندازه هاي يك قهرمان ظاهر شود و با اختلاف امتياز نسبتا قابل توجهي نسبت به سپاهان به عنوان سومي دست يافت. در همان سال كه دومين دوره رقابتهاي ليگ برتر برگزار شد زرد پوشان اصفهاني با هدايت فرهاد كاظمي موفق شدند در يك خيزش قابل توجه و با ارائه بازيهاي قابل قبول قهرمان شوند. اما سپاهان اصفهان در سال بعد به هيچ وجه نتوانست در حد و اندازه هاي يك قهرمان ظاهر شود. زردپوشان نصف جهان كه كماكان فرهاد كاظمي را به عنوان سرمربي كنار خود داشتند تلاش بسياري از خود نشان دادند تا بتوانند شخصيت قهرماني را كه بدست آورده بودند حفظ كنند اما زودتر از آنچه تصور مي كردند اين عنوان را از دست دادند و پايان كار به آنجا ختم شد كه آنها ناچار شدند با فرهاد كاظمي قطع همكاري كنند. سپاهان در پايان سومين دوره رقابتهاي ليگ برتر به عنواني بهتر از ششم دست پيدا نكرد. در همين سال تيم فوتبال پاس با در اختيار داشتن مجيد جلالي به عنوان سرمربي و در شرايطي كه كسي روي قهرماني اين تيم حساب باز نمي كرد با اقتدار توانست عنوان قهرماني سومين دوره اين رقابتها را بدست آورد. اما پاس هم در چهارمين دوره مسابقات ليگ برتر سرنوشتي بهتر از سپاهان و پرسپوليس پيدا نكرد. اين تيم نيز كه توانسته بود در سومين دوره مسابقات ليگ برتر با ۵۳ امتياز عنوان قهرماني را از آن خود كند در چهارمين دوره كه در بخشي از آن مصطفي دنيزلي را به عنوان سرمربي در كنار خود داشت مقامي بهتر از رده ششم كسب نكرد. فولاد خوزستان كه در ابتداي ليگ چهارم توانسته بود در هفته اول پرسپوليس را با سه گل شكست دهد و گام محكمي به سوي قهرماني بردارد اين بار با اقتدارتر از همه قهرمانان ادوار گذشته توانست با كسب ۶۴ امتياز، قهرمان ليگ شود. فولاد در رقابتهاي فصل گذشته به گونه اي عمل كرد كه همگان تصور مي كردند اين تيم مي تواند در پنجمين دوره رقابتهاي ليگ نيز با اقتدار به سوي قهرماني حركت كند اما ظاهرا اين ذهنيت چندان با واقعيت منطبق نشد چون اين تيم در اولين بازي با سنگين ترين شكست چند سال اخير خود در ليگ مواجه گرديد. هر چند كه اين احتمال وجود دارد كه فولاد در ادامه رقابتهاي ليگ برتر دوباره اوج بگيرد و به همان تيم مقتدر و قهرمان فصل گذشته تبديل شود اما تجربه تيم هاي قهرمان سه دوره گذشته نشان مي دهد كه اين احتمال بسيار ضعيف است و نمي توان چندان به قهرماني مجدد اين تيم دلخوش بود.
اينكه تيم هاي قهرمان ليگ برتر ايران نمي توانند براي سالهاي آينده هم شخصيت و توانايي قهرماني خود را حفظ كنند بحثي است كه مي تواند ريشه هاي بسياري داشته باشد. اين اتفاق در حالي رخ مي دهد كه در اكثر ليگ هاي معتبر دنيا تيم هاي بزرگ هميشه در حد و اندازه هاي يك مدعي قهرماني ظاهر مي شوند و اين عنوان را به كرات از آن خود مي كنند. منچستريونايتد انگليس نمونه بارز اين مدعاست كه توانسته در ۲۰سال اخير بارها و بارها عنوان قهرماني ليگ برتر را از آن خود كند و هيچگاه از مسير قهرماني دور نشده است. اما در فوتبال ايران و در ليگ برتر تاكنون هيچ تيمي نتوانسته است براي دومين بار به عنوان قهرماني دست پيدا كند. البته درست است كه هنوز سن زيادي از ليگ حرفه اي ايران نمي گذرد اما به هر حال شرايط مي توانست به گونه اي رقم بخورد كه در اين چهار دوره حداقل يك تيم دو عنوان قهرماني را از آن خود كند. با اين حال شايد فولاديها دوباره با بازگشت به روزهاي خوبشان بتوانند اين ركورد را بشكنند و براي دومين بار قهرمان ليگ برتر شوند. هر چند تيم هايي مثل پرسپوليس، پاس و سپاهان هم اين شانس را دارند كه با كسب عنوان قهرماني شمار قهرماني هاي خود را در ليگ برتر را به عدد دو برسانند. بايد منتظر بود و ديد كه در پايان رقابتهاي ليگ پنجم اين عنوان براي دومين بار به يكي از اين تيم ها خواهد رسيد يا تيم ديگري عنوان قهرماني را از آن خود خواهد كرد.

ورزش
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
علم
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |