كلاهبرداري چند ميليارد توماني از ايران خودرو ناكام ماند
|
|
گروه حوادث: با دستگيري يك مرد جوان كه مدعي بود هنرپيشه صدا و سيما است اعضاء يك باند جعل و كلاهبرداري شناسايي و در كمتر از ۲۴ ساعت توسط پليس آگاهي دستگير شدند.
به گزارش خبرنگار ما، عصر روز دوشنبه مأموران آگاهي در حين گشت زني در اتوبان تهران _ كرج به يك خودرو سمند كه پسرجواني راننده آن بود مشكوك شدند. پسر جوان به دستور پليس، خودرو را متوقف كرد. در بازرسي از داخل خودرو يك قبضه اسلحه، بي سيم، گاز اشك آور، لباس سرگرد دوم و تعدادي وسائل نظامي و چند كارت خبرنگاري جعلي كشف شد.
مرد جوان در خصوص علت حمل اين وسائل به پليس گفت: «هنرپيشه و تهيه كننده صدا و سيما هستم و اين وسائل را نيز از يكي از دوستانم كه افسر پليس بود براي استفاده در فيلم گرفته ام.»
ادعاهاي اين مرد به نظر پليس كذب آمد و به همين دليل مراتب به اطلاع بازپرس قيصري رسيد. با دستور قضايي كارآگاهان اداره يكم آگاهي مركز، متهم را دستگير كردند.
در مرحله بعدي پليس موفق به دستگيري يكي ديگر از متهمان پرونده كه از داوران ورزش سانچو كشور است شدند.
نفرات بعدي دستگير شده پسري ۲۵ ساله بود كه بعد از دوبار جدايي از همسرانش به تازگي با زني ديگر ازدواج كرده بود.
نفر چهارم نيز برادر يكي از متهمان پرونده بود، كه در تهيه لباس نظامي به عامل اصلي اين باند كه راننده سمند بود كمك كرده بود.
اين متهمان كه در كمتر از ۲۴ ساعت دستگير شده بودند در اداره يكم اداره آگاهي مركز تحت بازجويي فني، پليسي قرار دارند تا با انجام تحقيقات جرائم ارتكابي آنان مشخص شود.
از اعضاي اين باند سه قبضه كلت كمري كشف و ضبط شده است.
اين متهمان با استفاده از جعل اسناد و تحت عنوان يك شركت صوري درصدد كلاهبرداري ودرخواست ده هزار دستگاه خودرو از شركت ايران خودروكرده بودند كه قبل از ارسال سند به شركت مذكور دستگير شدند. عامل اصلي اين باند با تغيير چهره اقدام به زورگيري مي كرده و با گرفتن پول از علاقمندان سينما به آنها وعده بازيگري مي داده است.
رسيدگي هاي تكميلي در اين خصوص در اداره يكم آگاهي مركز زير نظر بازپرس قيصري ادامه خواهد يافت.
|
|
فرمانده ناجا:
رضايتمندي مردم مهمترين شاخص
در اثبات كارآمدي نظام است
گروه حوادث: مراسم فارغ التحصيلي دانشجويان دانشگاه علوم انتظامي و تحليف دانشجويان جديد با حضور رييس جمهور، رييس پليس كشور، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و تني چند از مقامات نظامي و انتظامي و مسئولين كشوري و لشكري صبح ديروز برگزار شد.
سردار «مقدم» ، رييس پليس كشور در اين مراسم با اشاره به ششمين روز هفته ناجا تحت عنوان «پليس، نخبگان و توسعه دانش بنيان» تصريح كرد: اين نامگذاري نمايانگر باور و توجه نيروي انتظامي به تعامل با نخبگان و انديشمندان جامعه به عنوان يك ضرورت است. وي گفت: پليس به عنوان يكي از مهمترين نهادهاي حفظ نظم و امنيت نيازمند رصد مداوم تغييرات اجتماعي و تاثيرات آن در حوزه نظم و امنيت است كه مسلما شناخت مستمر اين تغييرات و پيامدهاي آن مستلزم بهره مندي از تمام ظرفيت هاي مطالعاتي، تحقيقاتي، علمي و پژوهشي كشور و مساعدت و همراهي همه نخبگان و انديشمندان جامعه است.
فرمانده نيروي انتظامي در ادامه با اشاره به مشاركت مردم در امنيت و بهره مندي نيروي انتظامي از ظرفيت هاي مشاركتي در جامعه گفت: رويكرد جامعه محور پليس، امنيت را براي مردم توليد و از طريق آنها، قابل وصول مي داند.
سردار مقدم با اشاره به نقش رسانه ها و بويژه مطبوعات در تعامل بين پليس و مردم افرود: شناخت دغدغه ها و نگرانيهاي اصلي مردم در حوزه نظم و امنيت و تلاش نيروي انتظامي براي ايجاد محيطي امن و همچنين سالم نگه داشتن فضاي جامعه از عوامل ناامني، از نتايج تعامل سازنده نيروي انتظامي و مردم است.
وي در ادامه با تصريح بر اين امر كه پاسداران سخت كوش نظم و امنيت برآنند تا با ياري و مساعدت دولت خدمتگزار محيطي آكنده از آرامش و امنيت را براي مردم شايسته ايران به ارمغان آورند خاطر نشان كرد: در اين صورت همه شهروندان مي توانند با برخورداري از مواهب چنين امنيتي بر تلاش، كار و كوشش و سازندگي خود بيفزايند.
فرمانده ناجا در پايان رضايتمندي مردم را مهمترين شاخص در اثبات كارآمدي نظام از طريق تلاش و كوشش مستمر در راه حفظ و توسعه نظم و امنيت دانست.
|
|
در شرق تهران پرونده جديد كودك آزاري گشوده شد
گروه حوادث: با تشكيل پرونده براي متهمان آزار و اذيت به چند پسربچه در يك مركز بازيهاي رايانه اي در خيابان پيروزي تهران، رسيدگي به اين پرونده ابعاد جديدي يافت.
به گزارش خبرنگار ما، عصر روز دوشنبه، محمد ده ساله وحشت زده به خانه برگشت. بازگشت زود هنگام او از مركز بازيهاي كامپيوتري مادر او را كنجكاو كرد. زماني كه مادر با چهره رنگ پريده محمد روبرو شد، حدس زد كه در آن مركز، محمد با حادثه اي وحشتناك روبرو شده است. وي بلافاصله همراه با محمد به مقابل مركز رفت و با پليس ۱۱۰ تماس گرفت.
دقايقي بعد محمد در برابر افسران پليس پرده از رازي برداشت كه روزهاي متمادي در دل پسربچه هاي محله پنهان مانده بود. در پي اظهارات محمد ابتدا محمد هادي، صاحب مركز بازيهاي كامپيوتري بازداشت شد. با تجمع پليس و مردم، دوستان محمد هادي براي با خبر شدن از ماجرا به محل بازيهاي كامپيوتري وارد شدند. با ورود آنها محمد و ساير دوستانش چهره آنها را به خاطر آوردند. محمود، رامان و علي ديگر افرادي بودند كه در محل بازيهاي كامپيوتري توسط قربانيان شناسايي و دستگير شدند. بنابراين گزارش متهمان در كلانتري ۱۲۱ سليمانيه در بازداشت به سر مي برند و هنوز هيچ يك به اتهامات انتسابي اعتراف نكرده اند. محمد نيز براي بررسي دقيق تر حادثه به پزشكي قانوني فرستاده شده است.
بررسي هاي تكميلي بر روي اين پرونده ادامه خواهد يافت.
|
|
پرونده اختلاف مالي ۳ ميليوني و
محكوميت قصاص براي جوان ۲۰ ساله
گروه حوادث: مردي كه در پي اختلافات مالي بر سر معامله يك خودرو پيكان مرتكب قتل شده بود، پس از اخذ آخرين دفاع به قصاص نفس (اعدام) محكوم شد.
به گزارش خبرنگار ما، جلسه محاكمه صبح ديروز در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان به رياست قاضي عزيزمحمدي و چهار قاضي مستشارش برگزار شد، در ابتداي جلسه محاكمه، خاكي- نماينده دادستان- به قرائت متن كيفرخواست پرداخت.
وي گفت: در تاريخ ۲۷ مهرماه سال ۸۳ به مأموران كلانتري ۱۲ واوان اطلاع دادند شخصي به نام حسين در اثر ضربه چاقو در بيمارستان عبدل آباد جان باخته است. پس از حضور مأموران شاهدان عيني در بازجويي هاي مقدماتي عنوان كردند كه دو نفر سوار يك خودرو سمند بودند و با يكديگر جر و بحث مي كردند. يكي از آنها مي گفت: يدالله نزن. كه دقايقي بعد يك نفر از آنها پياده شده و پا به فرار گذاشت.
در حالي كه تحقيقات براي دستگيري عامل جنايت ادامه داشت يدالله خود را به مأموران اسلامشهر معرفي كرد.
خاكي افزود: يدالله در بازجويي ها تنها انگيزه خود را اختلاف مالي بيان كرد. او مدعي بود كه مقتول پولش را نمي داده و در درگيري بين آنها او را با ضربات چاقو زخمي كرده است. بنابراين پس از تكميل تحقيقات قرار مجرميت براي متهم صادر و هم اكنون تقاضاي صدور حكم قانوني را دارم.
در ادامه جلسه محاكمه، يدالله (متهم به قتل) در حالي در جايگاه قرار گرفت كه اولياي دم براي او تقاضاي قصاص نفس (اعدام) كردند.
متهم ۲۰ ساله در دفاعياتش ضمن ابراز پشيماني گفت: ضربات چاقو را كه به حسين زدم قبول دارم. اما قصدم به قتل رساندن نبود. صبح روز حادثه من و حسين پيكاني را معامله كرده بوديم و من ۳ ميليون تومان به او داده بودم و قرار بود پيكان را تا ساعت ۳ بعد از ظهر به من تحويل دهد. اما او اين كار را نكرد. وقتي به او تلفن زدم و پرسيدم چرا خودرو را نياورده است؟ او گفت: پيكان در گاراژ است. زنگ مي زنم دوستم تا ساعت ۶ آن را بياورد. اما وعده او باز عملي نشد. اين بهانه جويي ها براي تحويل پيكان ادامه داشت تا اينكه حسين به خانه مادرزنم تلفن كرده و گفته بود كه من به مغازه بروم تا او بيايد. به پاساژ رفتم او پس از ساعتي بدون خودرو آمد و گفت: ترسيدم خودرو را دزد ببرد آن را داخل پاركينگ خانه گذاشتم. عصباني شدم و با او دعوا كردم. ساعت ۹ بود كه زنگ زد و هر دو به طرف خانه شان حركت كرديم.
متهم ادامه داد: او مسير ديگري را براي رسيدن به خانه انتخاب كرد. من پرسيدم چرا از اين راه مي روي؟ گفت كاري دارم انجام مي دهيم بعد به خانه مي رويم. من اصرار كردم كه من به خانه ام مي روم و فردا ماشين را از شما تحويل مي گيرم. سرهمين موضوع درگير شديم. به او گفتم: تو به من ۳ ميليون بابت تأسيس مغازه طلافروشي نيز بدهكاري و بايد پولم را پس بدهي؟ اما او گفت: تو سندي نداري و نمي تواني ثابت كني. سر اين ماجرا درگيري بالا گرفت. حسين به من فحش داد با پشت دستم به دهانش كوبيدم. او گلويم را فشار داد. هر چه تلاش كردم فايده اي نداشت تا اينكه وقتي دستانش بالا بود. متوجه چاقويي شدم كه به كمرش وصل بود آن را برداشتم و يك ضربه به شكمش وارد كردم .
وي افزود: در آن لحظه ماشين خاموش بود. سوئيچ را برداشتم. خيلي ترسيده بودم چون جمعيت دورم جمع شده بود. هر كار كردم ماشين روشن نشد تا اينكه پياده شدم و فرار كردم. بعد از يك هفته وقتي آمدم و اعلاميه حسين را همه جا ديدم فهميدم جان باخته است.
يدالله در پايان ضمن ابراز همدردي با خانواده مقتول گفت: عذاب وجدان دارم. مي دانم خانواده اش ناراحت هستند. مي خواهم زودتر حكم قصاص مرا بدهند. درست است كه من الان محكوم هستم اما مقصر اصلي حسين بود. او باعث درگيري شد.
بر پايه اين گزارش، پس از اخذ آخرين دفاع، وكيل متهم به دفاع از وي پرداخت. قاضي عزيزمحمدي و چهار قاضي مستشارش با اعلام ختم جلسه دادگاه ساعتي بعد از دادگاه يدالله را به اتهام قتل عمدي به قصاص نفس (اعدام) محكوم كردند. حكم صادره براي تأييد به ديوان عالي كشور ارسال شد.
|
|
۸ سال حبس براي اختفاي جسد
آسوشيتدپرس: فيليپ شوت ، مرد ميانسال ۵۲ ساله اي كه متهم شده است پس از مرگ مادرش ، جسد وي را در فريزر پنهان كرده و سپس به همسايگاني كه براي اعتراض نسبت به رفتار وي به خانه اش مراجعه كرده بودند ، شليك كرده است، در جريان رسيدگي به اين پرونده از هر نوع دفاع در برابر اتهامات دادستان خودداري كرد.
دادگاه پس از بررسي شواهد دادستاني ، وي را به دليل اختفاي جسد، به خطر انداختن امنيت ديگران و تلاش براي قتل به ۸ سال زندان محكوم كرد.
شوت جمعه گذشته به دنبال يك شبانه روز درگيري با پليس در منزل مسكوني خود در جزيره فرنچ واقع در آب هاي لا كراس در ايلت ويسكانسين آمريكا دستگير شد.ماجرا از آنجا آغاز شد كه شوت در واكنش به اعتراض راندي و مليسا راسل ، والدين پسر ۱۰ ساله اي كه مورد ضرب وي قرار گرفته بود ، شليك كرد.
پس از حضور افسران پليس در محل ، شوت به اين افراد گفت كه جسد مادر متوفي وي در درون فريزري در داخل زيرزمين قرار دارد. ماموران كه از سخنان وي حيرت زده شده بودند پس از مراجعه به زيرزمين جسد پيرزن را در ميان انبوهي از قالب هاي يخ در درون فريزر يافتند. شوت مي گويد كه مادر وي در اگوست سال ۲۰۰۰ بنابه دلايل طبيعي فوت كرده است. آزمايشات نمونه برداري متخصصان پزشكي نيز صحت ادعاهاي وي را ثابت كرده است.
دادستان منطقه، تاماس هورن درباره اتهامات شوت مي گويد: وي انساني است كه ۵۲ سال خود را فارغ از قيد و بندهاي قانون دانسته و زندگي اي مانند جنايتكاران و قانون شكنان براي خود برگزيده است. اين رفتار وي در عمل باعث به خطر افتادن جان و امنيت همسايگان شده است.اهالي منطقه مي گويند كه وي و مادرش از حدود ۴ دهه پيش در اين منطقه ساكن بوده اند.
|
|
دختر پيدا شد، مادر گم شد!
سايت جنايي : تنها يك هفته پس از پيدا شدن دختري ۴ ساله در خيابان هاي نيويورك، هنگامي كه ماموران پليس مطمئن بودند كه مادر وي را يافته اند ، گزارشي مبني بر گم شدن مادر وي منتشر شد.
اين دختر ۴ ساله كه والري لاتسادا نام دارد ، ظرف اين مدت كه مقامات در تلاش بودند تا با كنار هم قرار دادن شواهد پراكنده اي كه از سخنان اين كودك در مورد مادرش به دست آورده بودند، هويت وي را كشف كنند، در پرورشگاه نگاهداري مي شد. بر اساس گفته هاي والري پدرش در نيمه شب او را از خواب بيدار كرده است و پس از سوار كردن به ماشين و بردن به نقطه اي ناشناخته وي را بدون كفش و با لباس خواب در خيابان رها كرده است.
ماموران پليس پس از مدت ها با كمك مشخصات ارائه شده از سوي دختر و همزمان استفاده از بانك اطلاعات منطقه اي موفق شدند هويت مادر اين كودك را تعيين كنند. مونيكا ريوادينرا لاتسادا، ۲۶ساله در نهايت به عنوان مادر اين كودك ۴ ساله شناسايي شد. پس از مراجعه مامورين به محل سكونت مادر اين كودك مشخص شد كه وي نيز از مدتي پيش منزل خود را ترك كرده و به آنجا بازنگشته است.نخستين اقدام ماموران پس از مراجعه به محل و اطلاع از عدم حضور مادر كودك، بازجويي از دوست وي و دريافت مجوز بازرسي منزل بود.وي آخرين بار حوالي ساعت ۵ بعد از ظهر توسط يكي از همسايگان مشاهده شده است. نكته جالب اينجاست كه حوالي يك بامداد همان روز ، دختر وي در خيابان توسط ماموران پيدا شده بود. بازجويي ماموران از دوست مونيكا همچنان ادامه دارد و آنها اميدوارند بدين ترتيب بتوانند به شواهد جديدي دست يافته و در نهايت ضمن يافتن مادر اين دختر، معماي مزبور را نيز حل كنند.والري در جريان صحبت با ماموران پليس به آنها گفته بود كه داراي دو پدر است و پدر دومش او را در خيابان رها كرده است .
|