پنجشنبه ۱۴ مهر ۱۳۸۴ - - ۳۸۱۸
شهر خدا آمد
عيدتان مبارك
002775.jpg
عكس: گلناز بهشتي
محمدحسين بدري
مي شود از لطف و صفاي سفره هاي افطار گفت، يا از اينكه طبق قانون، روزه خواري در انظار مردم ممنوع است، يا مثلا از اين حرف زد كه قيمت موادغذايي مورد نياز مردم در آستانه ماه رمضان گران تر شده و مي شود. به اين پرداخت كه هر سال سر ديدن هلال ماه در اول و آخر ماه ميهماني خدا، به مشكلاتي بر مي خوريم. حتي مي توان از اين گلايه كرد كه جماعت متولي يا مدعي علوم هيات و نجوم، اصلا به چه كاري مشغولند كه همين يك كار هم، بدون دردسر از آنها سرنمي زند؟
مي شود دور ازدغدغه و دردسري كه گفتن اين حرف ها دارد، از اين قصه تكراري حرف زد كه روزه، براي اين است كه شما گرسنگي بكشيد و از احوال مردم گرسنه باخبر شويد و اگر فرصت شد، ثواب نفس هايي كه در ماه رمضان كشيده ايد و خواب تبركي كه كرده ايد و قرآن هايي كه خوانده ايد و هر آيه اش را برايتان به قدر يك ختم قرآن حساب كرده اند، جمع بزنيد. مي شود خوشحال بود از اينكه شيطان در اين ماه به غل و زنجير كشيده شده و افطار دادن به هر روزه دار، چقدر ثواب و اجر و پاداش دارد...
اما مي شود بعد از اين همه سال به اين فكر افتاد كه اگر غايت و نتيجه تشريع و آداب ماه رمضان  همين هاست كه گفته شد، دين داري و سلام و صلوات مردمان- لااقل در اين ماه- غير از تجارت با خداوند است؟ يعني ايمان به تعاليم دين و اعتقاد به خداوند، چيزي در حد كسب و كار به رسم اهل بازار و چرتكه انداختن در محضر حق باشد؟ بايد اينطور باور كنيم؟
اگر بر كسي برنمي خورد، حتي مي شود اينطور گفت كه وقتي از همه معرفت دين، ساده ترين ها و دم دست ترين ها را براي مردم گفته ايم، زياد هم بي جا نيست كه ماه رمضان، چيزي باشد در حد خدمت سربازي كه از آموزش خوشحال نشويم و وقتي آمد، تمام شدنش را انتظار بكشيم.
السلام عليك يا عيداوليا الله اين بخشي از دعايي است كه ماه رمضان را خطاب قرار مي دهد، عيد اولياي خدا، و اگر نگاه كوتاهي به قول معصومين -عليه السلام- و دستورهاي ديني عادي درباره اين ماه بيندازيم، سراسر خير و رحمت و شادماني ست. عبارت ماه مبارك رمضان را كه شنيده ايد! اما آيا برخوردي كه با ماه بزرگ خداوند مي كنيم، در قواره و اندازه يك عيد بزرگ همگاني است؟
***
در بسياري از كشورهاي عربي، مثل سوريه، امارات متحده عربي و عربستان، يا حتي در بعضي كشورهاي اسلامي از جمله پاكستان و اندونزي ومالزي، رمضان عيد بزرگ مسلمانان است و اگر از تبليغات رسمي نهادهاي متولي و مدعي بگذريم، در شهرهاي كوچك و روستاهاي ايران هم كه هنوز رنگ و لعاب يك پارچه سازي تبليغات ديني رسمي، روح مردمي آداب و مناسك اسلامي را تحت تاثير خود قرار نداده، رمضان، فصلي مهم از زندگي مردم است. از مدتي قبل به فكر تهيه وسايل و لوازم مورد نياز ماه رمضان مي افتند. زندگي شان را با روح زندگي و بندگي فعال اين ماه مبارك تنظيم مي كنند و تا همين چند سال پيش - يادتان كه مي آيد- بزرگترهاي ما مي گفتند خودتان را براي ماه رمضان پاك كنيد و خانه تكاني روزهاي آخر ماه شعبان هنوز از سر بعضي خانواده هاي ايراني نيفتاده است. بعضي خانواده ها، از خرج ماه هاي آخر منتهي به رمضان، صرفه جويي مي كنند و آنچه از اين كار حاصل مي شود، براي قوت اضافه اي كه در افطار و سحر 30 روزه اين ماه كنار مي گذارند. اين سنت قابل تامل از اين جهت مورد توجه قرارگرفته كه نوجوان تازه تكليف، خاطر خشنودي از ماه رمضان به دست آورد. اما تبليغات رسمي رسانه هاي كشور ما آيا به همين تلقي از ماه رمضان توجه دارد؟
002781.jpg
قرار بود در ماه رمضان، اندك گرسنگي و تشنگي نصيب بندگان خدا شود. در اين روزهاي كوتاه پاييزي كه روزه گرفتن كار چندان دشواري نيست، عد ه اي از ما همين اندك سختي را از خود دريغ مي كنيم. از ساعت كار اداره هايمان مايه مي  گذاريم و... ماه رمضان است ديگر، چه بايد كرد؟
مراجعه كنندگان حرفه اي اداره هاي دولتي و غيردولتي، پيگيري  خيلي از كارهايشان را به بعد از اين ماه موكول مي كنند و در بعضي اداره ها مشهور است كه مي گويند : با زبان روزه كه نمي شود كار كرد! بعد از ماه رمضان تشريف بياوريد .
***
مي شودچشم به اين همه حرف هاي ناگفته تر بست و از صفاي افطار و سحر گفت، مي شود سر به عالمي از انتزاع فروبرد و بي اعتنا به سفره هاي خالي عده اي از مردمان، چشم در برنامه هاي شب هاي رمضان و سريال هاي تلويزيوني بعد از افطار دوخت.
مي شود از روزه دار خموده اي حرف زد كه به ديني فردي و ايماني موهوم مي انديشد و مي شود دست بر سينه اين اوهام، از مرد بزرگي گفت كه نه فقط محض خاطر دوربين هاي روشن تلويزيون در روز و شب ماه رمضان كه براي خداوند و محض خاطر زندگي مردم، در همه سال كوله بار  ياري خلايق را به دوش مي كشيد. از مرد كريمي كه نيمه اين ماه، ميلادش را جشن مي گيريم و از ديدن مابقي زندگي عظيم و عجيب او در مي مانيم و از علي (ع)، مرد عدالت حقيقي و عملي كه رافت و مهرباني را همزمان و بي وقفه با غيرت و مردانگي درآميخته بود.
***
رمضان، عيد بزرگ ماست، عيد بزرگ همه مسلمانان، عيدتان مبارك.

ما... خدا و اهل بيت
برمي گرديم...
سيد محمد سادات اخوي
۱ - ما، آدم ايم... و اين نكته ي بزرگي است؛ اگر كه خوب بدانيم. خدا، ما را در ميان ترديد و تصميم، مي گذارد تا ببينيم. ترديد، ما را مي سازد و تصميم، يادمان مي دهد كه خود مان ايم.
ماه رمضان ، بهشتي است كه آدم ها را- چه خود و چه بي خود !- در آغوش مي گيرد. دست آدم ها را مي گيرد و در محضر خدا، پيوندشان را با همه ي خوبي ها، برقرار مي كند.
كم مي بينيم كه آدم ها از هم طلاق بگيرند و دوباره رجوع كنند؛ اما رمضان، ثابت مي كند كه حتا يك عمر مي شود جدا بود و بازگشت.
۲ - آدم هايي را ديده ايد كه وقتي از كنار ديگران مي گذرند، جور ديگر نگاه مي كنند؟
اغلب اين ها فكر مي كنند آدم هايي كه لب شان پر از تَرَك است و مدام زبان شان را دور لب شان مي گردانند؛ درك استفاده از دنيا را ندارند... خوب است آدم هاي اين گونه، بدانند كه ديگران، حس خوبي از روزه بودن دارند... چون باور كرده اند كه مي شود بازگشت .
وقت هايي مي رسند كه نمي توانيم بخشش خدا را باور كنيم؛ بس كه بارمان سنگين مي شود و خاطره ي اشتباه ها(خطا) و بدكاري هاي عادتي(گناه) زياد مي شود. اين وقت ها نمي توانيم برگرديم. نمي توانيم گذشته را فراموش كنيم. نمي توانيم بپذيريم كه در عالم، چشمي هست كه مانند آدم ها، اشتباه ها را نمي بيند؛ مجال پشيماني مي دهد و آن قدر صبور است كه بر كنار جاده ي گناه، به اميد بازگشت ما، فرشته هاي اميدوار مي كارد.
۳ - ما، خوب ايم... از اين جا مي گويم كه شب دوم ماه رمضان، هر كدام مان(هر جا كه باشيم) با شنيدن صداي ربنا... ي استاد شجريان- روزه باشيم يا نباشيم- پاي مان سست مي شود و گونه ي راست يا چپ مان مي پرد و اگر تنها باشيم؛ تا اذان، حتمي چشم مان مرطوب مي شود... معناي تمام اين ها دوست داشتن است.
ما، خدا را دوست داريم و اين، مهم ترين راز مشترك همه ي ماست. حيف كه با همه ي اشتراك مان، گاهي، هم را تكفير يا تفسيق مي كنيم و هم دلي ، ياد مان مي رود.
براي همين است آدم هايي كه مي خواهند با خدا آشتي كنند، ماه رمضان، درِ خانه ي علي(ع) را مي كوبند و از دل مهربان و درياي نگاه بخشنده اش ياري مي گيرند. از او مي خواهند...كه اگر مي ماند، زبان ام لال، از ابن ملجم نيز مي گذشت.
۴ - مي گويند اجابت هيچ دعايي تضمين نشده است.
روايت ها و حديث هاي نقل شده ي معتبر، چه در اصول كافي مرحوم كليني و چه در سه كتاب ديگري كه اركان روايي شيعيان اند؛ كم يافته مي شود دعايي كه اجابت آن، حتمي باشد؛ اما همه تاكيد كرده اند كه دعاي صلوات - كه با اللهم... - آغاز مي شود؛ چون سفارش شده ي خداوند در قرآن است، حتمي اجابت خواهد شد. براي همين هم سفارش كرده اند دعاها را با صلوات، شروع و تمام كنيد؛ چون خداي خوبي ها، از بنده گان اش شرم مي كند كه دو صلوات آغاز و پايان دعايي را اجابت كند و حرف هاي ميان دو صلوات را نشنود.
حالا نگاه كنيد به انبوه دعاهاي مفاتيح الجنان شيخ بزرگوار عباس قمي كه در ابتداي شان فقط صلوات يا فقط بسم الله... دارد و در محفل هاي گوناگون ديني ما، بي توجه به تشخيص آن بزرگوار، با آغاز هاي اجتهادي و بي دقت خوانده مي شوند. مانند زيارت نامه هايي كه در متن شان از خدا خواسته مي شود دشمنان اهل بيت را از رحمت اش بهره مند نكند(لعن) و ما هنگام خواندن شان با گفتن بسم الله الرحمان الرحيم ، خدا را به مهرباني و رحمت ياد مي كنيم!... مانند زيارت عاشورا.
۵ - من كوچك ام... خدا مي داند كه راست مي گويم. دل ام مي لرزد و نگران آينده ام. آينده يي كه قلب ام باشد و ديگر اهل بيت را دوست نداشته باشم. حالا(همين روزها كه برايم هنوز محرم و رمضان، محرم و رمضان است)؛ بيش از آن چه بخواهم، دوست شان دارم؛ اما معلوم نيست در آينده يي كه پيش مي آيد، كجاي كاروان دوستداران شان باشم. نانوايي فرياد مي كشيد و مي گفت:
- تنور آخر است... فقط به اول صفي ها مي رسد... بقيه نايستند....
... و كسي نمي دانست كه منظور اش از اول صفي ها ، چند نفر مي شود.
حالا هم من نمي دانم كه آيا از اول صفي ها يم يا آخرصفي ها... شايد در تقدير ام اين باشد كه اول، نان ام را خارج از صف بدهند و بعد، از نانوايي بيرون ام كنند... آن وقت، نمي دانم آيا باز هم ماه رمضان برايم معنايي خواهد داشت يا نه. آيا مانند حالا، دل ام با شنيدن ربنا... خواهد لرزيد يا نه؛ فقط اين قدر مي دانم كه بايد به پدر اهل بيت، پيام بر(ص) بگويم:
گر بياباني چو مجنون ام كني...
... به، كه از اين خانه بيرون ام كني.
۶ - خوش به حال كسي كه دل هاي شكسته ي پشت سر اش را نرم كرده باشد. پوزش، سخت است و سخت تر از آن، بخشيدن است.
بياييد باهم - همان طور كه رسم هميشه ي ما در مناسبت هاي نيكوكاري و غير آن است- پشت سر مان را نگاه كنيم و همه ي آدم ها را- پوزش خواسته و نخواسته- ببخشيم... و واقعي ببخشيم.
... بعد كه همه را بخشيديم، از خدا بخواهيم، او نيز ما را ببخشد و از همه ي حالت ها، رفتارها و آدم ها يي كه خدا را نمي خواهند يا به مهر او احترام نمي گذارند؛ جداي مان كند... دست كم در اين يك ماه؛ تا بتوانيم كمي تنها باشيم. ما باشيم و خدا و اهل بيت.
۷ - (معذرت مي خواهم) نمي دانم امسال، چه مرگ ام شده است؛ از همين روزهاي اول، حس مي كنم دل ام آماده ي مهماني نيست. شايد سال پيش، به اندازه ي كافي، چشم هايم نباريده اند و دل ام سنگ شده است...
شايد دل هاي شكسته يي را رها كرده ام...
شايد تكليف فرشته هاي خدا با من روشن نيست و نمي دانند كه بالاخره تصميم ام را براي ورود به ماه رمضان گرفته ام يا نه. اما هر جا كه هستند و در هر حال؛ بايد با رمزي كه ميان ما مشترك است، آغاز ام را اعلان كنم: دعا!
دعا، رمز مشترك ميان آدم ها و فرشته هاست... و مي خواهم از رمز مشترك مان، استفاده كنم. هر روز(به شرط عنايت، توفيق و هزار شرط ديگر)، كنار دل مهربان شما خواهيم نشست و كمي درد دل خواهيم كرد.

كوتاه
002787.jpg
002790.jpg
002793.jpg
002796.jpg
اين روزها، بعضي كارو كاسبي ها خيلي رونق دارد. طباخي ها جاي سوزن انداختن نيست؛ البته بعضي ها آش رشته و مخلفات ساده سفره افطار را بيشتر مي پسندند، روزه تان قبول، بفرماييد افطاري صلواتي.

سحر خواب نمانيد
002778.jpg
حسين فتاح پور- يا علي يا عظيم. چشم باز مي كنم به تاريكي سحر و از خواب بلند مي شوم. اهل خانه، دور سفره سحر اول ماه رمضان نشسته اند و دعا مي كنند. همه منتظرند كه بابا بزرگ بيايد. بابابزرگ، بعد از خوابيدن اهل خانه، توي اتاقي مي رود و قرآن مي خواند. نزديك سحر اما، يا الله مي گويد و از پله ها مي آيد پايين و چند دقيقه بعد سر وصداي دوست داشتني پدربزرگ، همه ما را بيدار مي كند.
يا غفور يا رحيم. چراغ خانه ها، يكي يكي روشن مي شود و بابا بزرگ ما در چند خانه را مي كوبد. يا الله، سحر خواب نمانيد . توران خانم زن همسايه رفته كوچه كناري كه خواهرش را بيدار كند. حالا ديگر چراغ همه خانه ها روشن است.
انت رب العظيم. بابا بزرگ يا الله مي گويد و پله هاي خانه را بالا مي آيد. سرسفره مي نشيند و دعايمان مي كند: الحمدلله رب العالمين، دفع الله النقم، زادالله النعم، بحق سيد العرب و العجم الهي اين سفره پرنور باد، دل اهل اين خانه مسرور باد، زجمع بلا و خطا و فتن، به هر دو جهان جمع شان دور باد . هذا شهر عظمته و كرمته، چه دست پختي دارد مامان بزرگ ما خدايش رحمت كند - و چه مي چسبيد اين قيمه پلوي اول ماه روزه.
هوالشهر الذي فرضت صيامه علي سفره را جمع مي كنند. مامان و خاله ها و مامان بزرگ ، يك سيني بزرگ چاي مي آورند. چاي هاي ليواني، با يك ظرف ليموي ترش اماني، ليموها را مي اندازيم توي چاي و سر مي كشيم. و هوشهر رمضان، مامان بزرگ آب به خوردمان مي دهد كه تشنه نشويم و پشت سر هم، قربان صدقه ما مي رود و سر و رويمان را مي بوسد.
الذي انزلت فيه القرآن. بابابزرگ رفته سراغ قرآن. مامان بزرگ سر به سرمان مي گذارد كه خوابمان نبرد و نماز صبح اول ماه را به قضا نسپريم. و جعلت فيه ليله القدر. با لشكر نوه ها مي رويم پيش بابابزرگ. قرآن را مي بندد و برايمان قصه مي گويد. ماجراي پرنده هاي بهشتي، ابابيل و سپاه فيل. داداش بزرگترم مي پرسد: بابابزرگ، پرنده ها اين سنگ ها را از كجا آورده بودند؟ بابابزرگ مي خندد و دست به شانه اش مي گذارد: باباجون از جهنم، خدا اجازه داده بود سنگ از جهنم بياورند و سرسپاه ابرهه بريزند .
و جعلت ها خير من الف شهر. صداي اذان بلند مي شود. بابابزرگ آستين هايش را بالا مي زند كه دوباره وضو بگيرد. همگي مي دويم توي حياط و دور درخت گلابي و حوض كنارش حلقه مي زنيم. مامان بزرگ سر از پنجره بيرون مي آورد و هيس مي گويد. مبادا سر و صداي نوه هاي شيطانش همسايه ها را آزار بدهد. يا ذالمن  و لا يمن عليك. بالا كه مي آييم، بابابزرگ عبا روي دوش انداخته و ايستاده به نماز، حواسش به ما نيست و بلند بلند دعا مي كند، براي نوه هاي تازه تكليفش كه خدا توي اين روزهاي ماه ميهماني كمكشان كند. من علي بفكاك رقبتي من النار فيمن تمن عليه و ادخلني الجنه. حالا كه اينها را مي نويسم، 20 ماه رمضان است كه بابابزرگ خوابيده توي قطعه 97 بهشت زهرا و مامان بزرگ مهربان ما همين اول ماهي، از قطعه 74 قبرستان بزرگ جنوب تهران منتظر دعاي ماست.
منتظر دعاي ما و مردم مهرباني كه دعاي افطار و سحرشان را به همه دنيا نمي دهم.

روزه استرس هاي عصبي را كاهش مي دهد
002784.jpg
تاثير عميق روزه بر سلامت جسم و روان، اگرچه موضوعي علمي ست، اما جاذبه آن باعث مي شود تا هر ساله تعداد بي شماري از پژوهشگران و محققان، از زواياي مختلفي به آن بپردازند. نگاهي گذرا به انبوه پايان نامه هاي كارشناسي، كارشناسي ارشد و در سطح دكترا، همچنين تحقيقاتي كه از سوي موسسات و مراكز علمي مختلف صورت مي پذيرد، علاوه بر جذابيت هاي شناخت مناسبات اين دو پديده، يعني روزه و سلامتي، مويد اهميت آن نيز هست.
در اين ميان رابطه تلطيف روان، دوري از استرس و كاهش انواع اضطراب ها با روزه جذابيتي دو چندان دارد. پژوهش هاي مركز تحقيقات علوم اعصاب نشان مي دهد رابطه روزه و سلامتي روان رابطه اي معنادار است. در يكي از اين پژوهش هاي چاپ نشده مي خوانيم:
به منظور ارزيابي تاثير روزه داري اسلامي بر سلامت روان، تعداد 75 نفر مرد مسلمان سالم كه تصميم به روزه داري در ماه مبارك رمضان را داشتند و اين فريضه را در سالهاي قبل نيز انجام داده بودند، طي يك دوره زماني دو ماهه مورد بررسي قرار گرفتند. نمونه ها با استفاده از نسخه استاندارد شده ايراني پرسشنامه SCL-90- R در سه مرحله، ابتدا، انتها و يك ماه پس از ماه رمضان از نظر بيماري هاي رواني مورد ارزيابي قرار گرفتند و تغييرات حاصله در هر يك از مقياس هاي SCL-90-R طي ماه رمضان و يك ماه پس از آن محاسبه و با استفاده از آزمون آماري Sample Pairext test مورد تجزيه و تحليل آماري قرار گرفت . در ادامه مي خوانيم: هر چند روزه داري در ماه مبارك رمضان با كاهش ميانگين نمره تمامي مقياس ها و عدم روزه داري، به جز در مقياس هاي ترس  مرضي، حساسيت در روابط متقابل و روان پريشي با افزايش در ميانگين نمره ساير مقياس ها همراه بود، تنها در مورد مقياس افكار پارانوئيدي، روزه داري ماه رمضان باعث كاهش معناداري شد و اين معناداري در رابطه با افزايش ميانگين نمره در ماه پس از رمضان نيز پايدار بود .
در اين پژوهش افراد متاهل، مجرد، شاغل و غيرشاغل نيز از هم تفكيك شده كه تاثير روزه  در ارتباط با روان آنها نيز متغير است:
افكار پارانوئيدي در متاهلان روزه دار در مقايسه با مجردان روزه دار، كاهش معني دار در ميانگين نمره مقياس هاي وسواس و اجبار و ضريب كلي علائم مرض در شاغلان روزه دار در مقايسه با افراد غيرشاغل روزه دار و همچنين كاهش اين مقياس ها به همراه جمع علائم مرضي در روزه داران ديپلم و زيرديپلم در مقايسه با روزه داران با سطح تحصيلات بالاتر به وجود آمد.
تاثير روزه داري در كاهش ميانگين نمره مقياس هاي افسردگي، افكار پارانوئيدي، حساسيت در روابط متقابل و جمع علائم مرضي در گروه سني
۲۸ 26 سال در مقايسه با ساير گروه هاي سني معني دار بود، در حالي كه روزه داران بالاي 29 سال از كاهش معني دار در ميانگين نمره، وسواس و اجبار برخوردار بودند .
در يك جمع بندي كلي و ساده مي توان گفت روزه داري در كاهش مرض هاي رواني تاثير عميقي دارد، اما دامنه اين تاثير با توجه به متاهل و مجرد بودن، سطح تحصيلات و شغل و گروه سني متفاوت است كه اين دامنه رنگين تاثيرگذار، بر جذابيت هاي كشف مناسبات روز و سلامتي روان مي افزايد.

نگاه كوتاه
يك ماه براي تو
آيدين جهانبخش- دوباره آمد، اين بار در پاييز شروع شد. از نو آغاز شد. تجربه اي جديد براي مومنان.
ايمان، اساس اناالحق انسان است و اين ماه دوره اي براي تبلور خود، براي خود فرو رفتن و براي در خود انديشيدن، آنجا كه روحت جسم را آهسته، آهسته لمس مي  كند تا او را بازيابد و آنجا كه جسم، روح را مي پالايد از ناهمواري هاي روزگاران.
تجربه حقانيت انسان براي انسان بودن، آموزش زدودن خود از خود و ديگران براي آمادگي براي خودي دوباره بودن.
با تمام اجتماعي بودن روزه و اينكه مومنان مسلمان در يك ماه مشخص همه با هم و با تكليف روزه دارند، اما بخش مهمي از آن،  آنقدر شخصي، فردي و دروني است كه ديگران را راهي به آن نيست؛ آنچه ميان من و حق مي گذرد، تنها براي من اتفاق مي   افتد و تنها براي من قابل لمس و تصور است. تكليف روزه، اراده خداوند است بر مومنان براي با هم بودن در درون خود و به حقانيت وجود خود راه يافتن و اين خود يعني خداوند، يعني حق، بازگشت به اصل وجود و آفرينش، اما تنها براي مومنان، همانان كه ايمانشان اساس اناالحق است.
روزه، عزت نفس را بالا مي برد
يك پايان نامه به منظور تعيين تاثير روزه بر عزت نفس دانشجويان دانشكده پرستاري، مامايي و پيراپزشكي نشان مي دهد، ماه مبارك رمضان و روزه داري تاثير مثبت و معني داري در ارتقاي ميزان عزت نفس دانشجويان دارد.
در اين پژوهش، 67 نفر از دانشجويان رشته هاي مختلف به صورت تصادفي انتخاب شدند. البته اين افراد دست كم به مدت۲۱ روز موفق به روزه داري در ماه مبارك رمضان شده بودند.
ابزار گردآوري داده ها در اين پايان نامه شامل يك پرسشنامه جمعيت شناختي است و يك سياهه سنجش عزت نفس كه بدين وسيله ميزان عزت نفس دانشجويان پيش و پس از ماه مبارك رمضان با مقياس كوپراسميت اندازه گيري شده و تفاوت معني دار بين ميزان عزت نفس افراد در دو سنجش پيش و پس از ماه رمضان به اثبات رسيده است.
تغذيه، ديابت و روزه داري
فرهنگسراي سلامت براي افزايش سطح آگاهي شهروندان نسبت به مسائل پزشكي و فرهنگسازي براي سالم سازي روش هاي تغذيه، همايش تغذيه، ديابت و روزه داري را برگزار كرده است.
سيد مجيد ضرابيان سرپرست روابط عمومي فرهنگسراي سلامت با بيان اين مطلب، گفت: در اين همايش كه به همراه سخنراني، كارگاه آموزشي و جلسه پرسش و پاسخ مي باشد، متخصصان اطلاعات كامل و لازم را به بيماران ديابتي و نيز عموم شهروندان ارائه مي دهند تا بتوانند بدون بروز هيچگونه مشكلي از بركات اين ماه مبارك بهره مند شوند.
شايان ذكر است همايش تغذيه، ديابت و روزه داري امروز در اولين پنج شنبه ماه مبارك رمضان ( 14 مهرماه ) از ساعت 9 الي 11 صبح در فرهنگسراي سلامت برگزار مي شود.

يادداشت
دروازه بهشت
ميثم قاسمي
قرار بود گذر ايام، اشارتي باشد براي ما. از گذر ايام عبرتي نگرفتيم و از سالي كه رفت تو شه اي نيندوختيم. كاروان رمضان بانگ رحيل مي زند و ما چگونه مي توانيم پس از ماه ها خفتن تن به نسيم خوش اسحار سپاريم و با كاروانيان همراه شويم؟
عيد رمضان با هلالش براي آسمانيان، خودنمايي مي كند و ما زمينيان چون بيد بر سر ايمان خويش مي لرزيم كه از قرص، هلالي بيشتر باقي نمانده.
مفخر موجودات فرموده است ماهي دهان ببنديد و از اين متاع دنيا كمتر بخوريد. از چه كمتر بخوريم؟ از سفره هاي رنگين صبح، ظهر و شام! مگر چه فرقي است ميان رمضان و شعبان؟ مگر قرار نيست رمضان مبارك و عيد باشد. مگر رمضان ضيافت الله نيست، پس چرا در ضيافت خدا نبايد خورد؟ نه پيش از اين نيز بر سر خوان پرنعمت الهي ميهمان بوده ايم و براي ما جيره خواران درگاهش، هميشه ضيافت خداوندگار است.
قرار است دهان از خوردن آنچه ببنديم كه خوردنش هيچ وقت حلال نبوده، گوشت مردار برادر خود نخوريم، سهم يتيم و مسكين و اسير از گلويمان پايين نرود و چه زشت است آميختن حلال و حراممان با هم كه دنيا را به زحمت روزه گرفتن انداخت. سرورمان محمد مصطفي (ص) خود را به زحمت مبتلا كرد تا براي ماهي هم كه شده مال حرام را از لقمه هاي مان جدا سازد. فرمان روزه داد تا براي چند روزي هم كه شد، مال يتيم و پيرزن بر سر سفره هاي رنگينمان نباشد و گرسنگي و تشنگي گوشت حرام از تنمان زائل سازد.
هر روز خورديم. از جايي كه نبايد به دست آورديم و به ته حلق فرستاديم.
حالا مگر چه مي شود، يك ماهي حرام نخوريم. دهان از حرام ببنديم. چشم ها را با آب ديدگان از آتشي كه در گرفته و همه چيز را مي سوزاند، بشوئيم. حرام نبينيم و حرام نرويم و حرام نگوييم. البته كه كاري ست بس صعب. توكل مي خواهد و توسل. توكل به خداوندگار بي همتا كه رحمان و رحيم است و توسل به او كه از جانب رب العالمين پيام آورد. توسل چيست؟ شفيع قرار دادن كدام است؟ شفيع شدن يعني يكي شدن، بايد با پيامبر (ص) يكي شويم. مانند شويم كه بهترين الگوست. سر به راه او بگذاريم و در اين مسير از چراغ  هاي هدايت مدد جوييم تا راه گم نكنيم كه در مورد شرك از حركت موريانه اي در دل شب بر تخته سنگي سياه هم مخفي تر است.
ميانه رمضان ميلاد كريمي است، بنده نواز و بيست و يكم عروج دستگيري بي همتا. مردانه سر به كوي علي بگذاريم. بر در خانه اش بنشينم تا به در آيد و از آن گوهر يكدانه عالم نشاني به ما دهد.
با علي گوييم آنچه شرم داريم كه با رسول بگوييم. خسته از قيل  وقال هاي فقيهانه و هاي و هوي صوفيانه، سر بتراشيم و قلندرانه گردن به دم ذوالفقار دو دمش بسپاريم. كان قصاب عاشقان بس خوب و زيبا مي كشد . دستمان بگيرد، بر در خانه پسر عمش ببرد. ما كه همچنان رسول نمي توانيم هم پر جبرئيل شويم و به معراج رويم. شايد بتوانيم پله پله به ملاقات دوست برويم. آغاز راه همين ماه است. اگر از دستش دهيم، از كجا كه سال آينده رمضان ببينيم؟

ايرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
زيبـاشـهر
سفر و طبيعت
طهرانشهر
|  ايرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  طهرانشهر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |