گروه حوادث: مرد معتادي كه پس از خوردن قرص اكستازي، همسر خود را به قتل رسانده بود، با معرفي خود به مأموران انتظامي، از سوي بازپرس پرونده، تحت بازجويي قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار ما، متهم كه رسول (۳۴ ساله) نام دارد، چندي قبل زماني كه مقابل حجت الله اسدي _ بازپرس شعبه دوم دادگاه عمومي و انقلاب اصفهان _ قرار گرفت، از شدت ناراحتي شروع به گريه كرد. او كه به سختي حرف مي زد از وقوع حادثه گفت: من و عصمت هر دو معتاد به هروئين بوديم. پس از مدتي زندگي مشترك صاحب يك فرزند پسر شديم.
هر دو كار مي كرديم اما درآمد حاصل از كارمان براي خريد هروئين مصرف مي شد ما روزهاي سختي مي گذرانديم تا اين كه مصرف هروئين ديگر جوابگوي ما نبود. مصرف هروئين آنقدر زياد شده بود كه وقتي گوش يا دندان پسر ۴ساله مان درد مي كرد رويش مواد مي گذاشتيم تا ساكت شود.
روز حادثه عصمت حال خوشي نداشت. هروئين ديگر جوابگوي او نبود. به بيرون از خانه رفت. ساعتي بعد وقتي برگشت، مقداري قرص به من داد و گفت: اين قرص ها حال ما را دگرگون مي كند و بهترين چاره براي درد است.از او پرسيدم اين چه قرصي است گفت: مي گويند قرص اكستازي!
رسول ادامه داد: قرص ها را با يك ليوان آب خوردم دقايقي بعد احساس عجيبي به من دست داد. هيچ چيز نفهميدم. شلنگ دستشويي را كندم و بيرون آمدم. عصمت را ديدم كه به خودش مي پيچيد شلنگ را دور گردنش انداختم آنقدر كشيدم كه كبود شد. مثل ديوانه ها با مشت و لگد به جانش افتادم. بي حال بر زمين افتاده بود. روي اجاق گاز يك آجر ديدم. آن را درحالي كه به شدت داغ بود، برداشتم و چندين مرتبه به سروصورت عصمت كوبيدم. در آن لحظه بود كه صداي خنده عصمت خاموش شد.
وقتي به خودم آمدم ديدم دستم خون مي آيد و تاول زده است. در همان لحظه صداي در را شنيدم. درحالي كه اراده كامل داشتم جسد همسرم را به گوشه اتاق بردم و هرچه پتو بود بر روي وي ريختم. در را باز كردم. پسر چهارساله ام را ديدم كه سراغ مادرش را گرفت. به او گفتم مامان رفته خريد. ناگهان فرزندم زانوي عصمت را كه از بين پتوها بيرون آمده بود، ديد ترسيدم كه راز جنايت ديوانه وارم فاش شود.
گردن فرزندم را با دو دست گرفتم و به قصد خفه كردن او را از جا بلند كردم همين كه صورتش را ديدم دلم برايش سوخت و او را رها كردم. به همراه پسرم از خانه بيرون آمديم و يك روز بعد به خانه برادرم رفتم و به او گفتم قصد دارم مقداري از اثاث و وسايل خانه ام را داخل كانال آب بريزم از او خواستم تا وانت نيساني را برايم كرايه كند.
او هم يكي از دوستانش را خبر كرد. با هم به در خانه رفتيم اما اجازه ندادم كسي از ماشين پياده شود. به داخل خانه رفتم جسد همسرم را داخل يك پتو بسته بندي كردم و با مقداري زباله، پارچه و نخاله هاي ساختماني پشت نيسان گذاشتم.
متهم افزود: از راننده خواستم تا به نزديكي كانالي در محله اشكاوند اصفهان برود. وقتي به محل مورد نظر رسيديم. جسد را به درون آب انداختم. بسيار ناراحت بودم. برادرم چندين مرتبه دليل ناراحتي ام را پرسيد اما نمي دانستم به او چه بگويم. پس از ۱۰ روز به خانه برگشتم چندين مرتبه قصد خودكشي داشتم. در تمام اين مراحل پسر ۴ساله ام همراه من بود. تا اين كه تصميم گرفتم خود را به پليس معرفي كنم. يكي دو مرتبه به كلانتري رفتم اما فايده اي نداشت تا اين كه براي يكي از معتمدان مسجد ماجرا را تعريف كردم و او نيز مرا به كلانتري برد.
بازپرس اسدي پس از شنيدن اظهارات متهم ۳۴ ساله با ابراز تأسف به خبرنگار ما گفت: جسد اين زن يك روز پس از وقوع حادثه، در كنار رودخانه زاينده رود پيدا شد اما چون هيچ پرونده اي مبني بر گم شدن اين زن تشكيل نشده بود، جسدش به عنوان مجهول الهويه دفن شد.
از طرفي اظهارات متهم با نظريه پزشكي قانوني كاملا مطابق است و پرونده پس از تكميل تحقيقات براي صدور كيفرخواست در اختيار نماينده دادستان قرار دارد.

گروه حوادث: روز گذشته اولين تحقيقات جنايي از مهيار پسر ۲۴ ساله اي كه متهم به سوزاندن زن جواني است، در شعبه دوم بازپرسي دادسراي جنايي آغاز شد..
به گزارش خبرنگار ما، مهيار در پاسخ به سئوالات بازپرس اصغرزاده در خصوص چگونگي وقوع اين حادثه گفت: دو سال قبل در يك مهماني شبانه با مهشيد آشنا شدم. او به من نگفت كه مطلقه است. سه ماه بعد، زماني كه قصد خواستگاري از او را داشتم، راز زندگي اش را به من گفت. با شنيدن سخنانش از ازدواج با اودلسرد شدم. ولي مهشيد قصد نداشت از زندگي من خارج شود. او برايم هديه هاي گرانقيمت مي خريد. او مدعي مي شد كه پول اين هدايا را از ده ميليون توماني كه نزد عمويش به امانت گذاشته پرداخت مي كند. روزهاي آخر او دائما مقابل پادگان محل خدمتم مي آمد و مزاحمم مي شد.
تا اين كه به او گفتم خانواده ام قصد دارند دختري از اقواممان به نام ليدا را برايم خواستگاري كنند. از آن روز جر و بحث شديدي بين ما ايجاد شد. روز حادثه مهشيد مقداري بنزين خريد و مدعي شد كه قصد دارد من را بسوزاند. مي خواستم او را آرام كنم كه ناگهان بنزين را روي سرش ريخت و با روشن كردن كبريت شعله هاي آتش بدنش را فرا گرفت. او فرياد مي كشيد و كمك مي خواست. اهالي به خيابان آمدند و من از ترس فرار كردم.
روز گذشته اصغرزاده، بازپرس ويژه قتل دادسراي جنايي تهران با لغو قرار وثيقه ۳۰ ميليون توماني مهيار را روانه اداره دهم آگاهي كرد تا تحقيقات از اين متهم ادامه يابد.
پيش از اين مهشيد قبل از مرگ در بيمارستان اعلام كرده بودكه چندي پيش به همراه خواهرش به كشور تركيه سفر كرده اند و مهيار بعد از شنيدن اين ماجرا از مهشيد دلخور شده و قصد داشت از او به شيوه اي انتقام بگيرد.
بر همين اساس يك دستگاه خودروي آژانس را كرايه كرده و مدتي در خيابان هاي تهران گشت زده اند و هنگامي كه هوا تاريك شد به اصرار مهيار در يكي از كوچه هاي خيابان پاسارگاد در پاسداران بالاتر از پمپ بنزين پياده شده اند و مهيار يك گالن چهار ليتري تهيه كرده و در ابتدا با شوخي و بعد با تهديد، بنزين را به روي مهشيد و روي زمين ريخت و ته سيگار خود را پرتاب كرده و مهشيد به يك باره آتش گرفته است.
مهشيد در اظهارات خود گفته بود كه مهيار قصد خاموش كردن آتش را داشته اما موفق نشده كه در اين رابطه طبق مستندات پرونده ، سوختگي ناحيه دست و پاي مهيار براي تلاش در خاموش كردن آتش مشخص و مشهود است.

گروه حوادث: پسر ۱۷ ساله اي به اتهام قتل عمدي در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان در حالي محاكمه شد كه وكيل وي مدعي است او مبتلا به درجاتي از عقب ماندگي ذهني است.
به گزارش خبرنگار ما، صبح ديروز پرونده اين پسرجوان به رياست قاضي عزيز محمدي و چهار قاضي مستشارش در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان برگزار شد. در ابتداي جلسه محاكمه، رضوانفر با قرائت كيفرخواست گفت: در اين پرونده حميد (۱۷ ساله) متهم به قتل عمدي داود (۲۳ساله) است. اين حادثه در تاريخ پنج مرداد ماه ۸۳ اتفاق افتاده است. اوايل شب در محمد آباد شهريار خبر يك مورد قتل به پاسگاه قاسم آباد اطلاع داده شد. پس از حضور مأموران مشخص شد كه ظاهراً در درگيري چند جوان داود با ضربه چاقوي فردي به نام حميد به شدت مجروح شده و پس از انتقال به بيمارستان، وي جان باخته است. كساني كه در صحنه قتل حضور داشتند بازجويي و همگي به درگيري بين متهم و مقتول گواهي داده اند و مدعي شدند كه متهم قصد داشت به بازوي وي ضربه وارد كند كه چاقو به قفسه سينه داود وارد شد.
متهم پس از دستگيري به قتل داود اعتراف كرده و نظريه پزشكي قانوني مؤيد آن است.
رضوانفر افزود:از طرفي پزشكي قانوني، بر اين نكته كه متهم داراي بيماري شبيه بيماري رواني است تأكيد كرده اما متهم در زمان وقوع جرم در حالت طبيعي بوده است. بنابراين با توجه به اعترافات متهم به قتل درخواست صدور حكم قانوني را دارم.
در ادامه جلسه محاكمه، اولياي دم درخواست خود مبني بر قصاص نفس (اعدام) را به دادگاه ارائه كردند و سپس يكي از شاهدان حادثه، كه بهروز نام داشت به تشريح جزئيات حادثه پرداخت.
وي گفت: با چند تن از دوستانم براي خوردن انگور و گردو به باغي اطراف شهريار رفته بوديم كه متوجه حضور يك افغاني با يك دختر شديم.
ناگهان حميد با دختر دعوايش شد و ما پس از جدا كردن آنها به خانه بازگشتيم. همان شب يكي از دوستانم به در خانه ما آمد و گفت رفقاي آن دختر قصد دارند شما را ادب كنند. من و حميد و چند تن ديگر از بچه ها به محل مورد نظر رفتيم تا اينكه ببينيم چه كسي قصد دارد با ما درگير شود. همان ابتداي كار ناگهان حميد و داود با هم درگير شدند و حميد با چاقو ضربه اي را به قفسه سينه مقتول وارد كرد.
سپس حميد به اتهام قتل عمد در جايگاه قرار گرفت و ضمن قبول اتهام قتل عمد گفت: دعوايمان شد. او يقه ام را گرفت و چاقو در آورد. من مي خواستم از خودم دفاع كنم وگرنه اصلاً قصد كشتن او را نداشتم.
در پايان جلسه محاكمه وكيل متهم ضمن دفاع از وي مدعي شد: نامبرده طبق نظريه پزشكي قانوني مبتلا به درجاتي از عقب ماندگي ذهني است اما به جنون نمي رسد. بنابراين درخواست عفو و بخشش وي را از محضر دادگاه دارم.
سپس قاضي عزيز  محمدي ختم جلسه دادگاه را اعلام كرد و قرار است حكم به زودي در خصوص پرونده صادر شود.

گروه حوادث : قديمي ترين زن زنداني پس از ۶ روز فرار از زندان صبح ديروز خود را به كلانتري ۱۳۱ شهرري معرفي كرد.
به گزارش خبرنگار ما، سرهنگ ملايي _ رئيس كلانتري ۱۳۱ شهرري _ با اعلام اين خبر گفت: در نخستين بررسي ها مشخص شد زماني كه اين زن زنداني براي بازجويي به شعبه ۱۰۲ دادگاه شهرري انتقال داده شده بود توسط تعدادي از بستگانش در وقت نماز ظهر اقدام به فرار كرده بود. در ادامه تحقيقات براي رديابي اين زن مشخص شد كه مقدمات اين فرار توسط چند تن از بستگان نزديك وي صورت گرفته است.سرهنگ ملايي افزود: بنابراين با دستور قضائي چند تن از بستگان وي ازجمله دخترش بازداشت شدند و تحت بازجويي قرار داشتند تا اين كه ساعت ۸ صبح ديروز فاطمه با مراجعه به كلانتري خود را معرفي كرد. او در بازجويي مقدماتي به جزئيات تازه تري از قتل مجيد پرداخت و گفت: من بي گناه هستم . اين اتفاق توسط شوهر و برادر شوهر او صورت گرفته است. در اين مدت آنها مرا طعمه خود قرار داده بودند. آنها در اين سال ها به من مي گفتند دادگاه تو را كه يك زن هستي قصاص نمي كند.
رئيس كلانتري ۱۳۱ شهرري در پايان گفت: تمام اظهارات اين زن با دستور قضائي به شعبه مربوطه انتقال يافته است.

گروه حوادث: زني كه همسرش را به قتل رسانده و جسدش را مثله كرده بود، به زودي در مقابل پنج قاضي دادگاه كيفري استان از خود دفاع خواهد كرد.
به گزارش خبرنگار ما، رسيدگي به اين پرونده زماني در دستور كار ويژه پليس آگاهي اسلامشهر قرار گرفت كه در تاريخ ۱۹ فروردين ماه امسال مردي كه بسيار وحشتزده بود با مركز فوريت هاي پليس ۱۱۰ تماس گرفت و از وقوع قتل برادرش و مثله شدن او خبر داد. بلافاصله اكيپي از مأموران آگاهي در محل حادثه واقع در خانه مسكوني در اسلامشهر حضور يافتند و پس از بررسي مقدماتي متوجه شدند كه جسد متعلق به مردي به نام محمد است كه توسط فرد يا افراد ناشناسي به قتل رسيده است.
در بازرسي از محل حادثه كه منزل مسكوني مقتول بود، مشخص شد عامل يا عاملان جنايت پس از به قتل رساندن محمد جسد وي را داخل حمام مثله كرده و سپس آن را با توجه به اينكه مطمئن بوده اند، كسي در خانه نيست به داخل حياط انتقال داده اند. از طرفي بررسي هاي مقدماتي بيانگر آن بود كه عامل يا عاملان جنايت به راحتي وارد خانه شده اند. بنابراين احتمال اينكه رد يك آشنا در ماجراي اين جنايت نهفته باشد، قوت گرفت.
اين گزارش حاكي است، پس از انتقال جسد مثله شده به پزشكي قانوني، همسر مقتول كه راحله نام داشت و از شب قبل در خانه نبود تحت بازجويي مقدماتي قرار گرفت. وي در نخستين تحقيقات مدعي شد كه همسرش صبح روز قبل از خانه بيرون رفته و هيچ كس از وي خبري نداشته تا اينكه موضوع ناپديد شدن وي را به برادر شوهرم گفتم. او دنبال وي بود تا اينكه همسايه ها زنگ زدند و عنوان كردند جسد همسرم را داخل خانه ديده اند.
مأموران پس از تحقيق از همسرش بررسي هاي خود را از برادر مقتول آغاز كردند. وي مدعي شد كه راحله به همراه فرزندانش صبح ديروز به خانه ما آمدند. وي به من گفت محمد چند روزي است كه از خانه بيرون رفته و نگران اوست. صبح تا شب همه جا را دنبال او گشتم شب من و راحله به خانه اش بازگشتيم اما برادرم هنوز نيامده بود تا اينكه صبح ديروز جسدش داخل حياط كشف شد.
مأموران در ادامه رديابي ها متوجه تناقض گويي بين اظهارات راحله و فرزندانش شدند بنابراين راحله را يك بار ديگر تحت بازجويي فني پليسي قرار دادند. وي زماني كه با دلايل محكمه پسند مأموران روبه رو شد لب به اعتراف گشود و به قتل همسرش اعتراف كرد.
او در تمام مراحل بازجويي نزد بازپرس پرونده اش گفت: يك هفته قبل از حادثه شوهرم زني را به خانه آورده بود. آن روز من به خانه برادر شوهرم رفته بودم. وقتي زودتر از زمان مقرر به خانه آمدم، متوجه حضور يك زن در خانه ام شدم.رنگ محمد پريده بود و نگذاشت من داخل خانه ام بشوم. او مرا تهديد به مرگ كرد و اجازه داد تا آن زن فرار كند. وي در ادامه افزود: شوهرم ترياك مصرف مي كرد. وقتي از او در مورد زن جوان پرسيدم طفره رفت. يك شب قبل از حادثه، خودم را در اتاق به خواب زده بودم كه متوجه شدم همسرم قصد خفه كردن مرا دارد. او به محض اينكه متوجه شد من ماجرا را فهميده ام خودش را كنار كشيد و تا صبح خوابيد. من احساس خطر كرده بودم. او مي خواست مرا از بين ببرد. ساعت ۹ شب ۱۶ فروردين ماه بود كه ديدم در اتاق خواب است به حياط رفتم ميله آهني را آوردم و چند ضربه به سر و صورتش وارد كردم. فرزندانم در آن ساعت در خواب بودند. سپس جسدش را داخل بشكه پلاستيكي در انباري گذاشتم.
وقتي ماجراي گم شدن همسرم را به برادرش اطلاع دادم او دنبالش مي گشت تا اينكه شب بعد به خانه آمدم و با برداشتن كپي شناسنامه و عكس، جسد را به داخل حياط انتقال دادم.
بر پايه اين گزارش، بازپرس پرونده پس از شنيدن اقرار صريح متهم به قتل، قرار مجرميت وي را صادر كرد و پرونده پس از صدور كيفرخواست روانه دادگاه كيفري استان شد. راحله كه هم اكنون متهم به قتل همسرش است، قرار است به زودي در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري به رياست پنج قاضي محاكمه شود.

فارس: رئيس شعبه سوم دادسراي كاركنان دولت در خصوص امكان حضور وكيل شركت گلدكوئيست براي دفاع از اين شركت در دادسرا گفت: حضور وكيل فقط در صورت وجود متهمان كه همان اعضاي هيأت مديره و يا مدير عامل شركت است قابل رسيدگي خواهد بود.
قاضي حميدرضا طايفي افزود: چنانچه وكيل شركت گلدكوئيست بخواهد دفاعي از اين شركت انجام دهد اين دفاع بدون حضور متهمان پرونده كه همان اعضاي هيأت مديره و يا مدير عامل شركت است براي قوه قضائيه پذيرفتني نيست و بنابراين براي دفاع بايد حتما اعضاي هيأت مديره و يا مدير عامل اين شركت به عنوان متهم در دادسرا حاضر شوند.
رئيس شعبه سوم دادسراي كاركنان دولت در ادامه با اشاره به مسدود شدن تمامي سايت هاي اين شركت در ايران گفت: بعد از مسدود شدن سايت هاي اين شركت ، عوامل آن ۷ سايت ديگر را راه اندازي كردند كه تمامي اين سايت هاي جديد نيز شناسايي و دستور فيلتر شدن آن به شركت مخابرات داده شد.

بي بي سي: زلزله شديدي به قدرت ۷‎/۶ درجه در مقياس ريشتر، بخش هايي از پاكستان، شمال هند و افغانستان را لرزانده و باعث شده كه مردم اين مناطق سراسيمه به خيابان ها بريزند.
از جزئيات مربوط به قربانيان و خسارات اين زلزله هنوز اطلاع دقيقي در دست نيست اما بيم آن مي رود كه عده زيادي در اثر آن، جان خود را از دست داده باشند.
زمين شناسان گفتند مركز اين زلزله كوه هاي كشمير تحت كنترل پاكستان بوده است. گزارش هايي كه از اين منطقه دريافت شده حاكي از آن است كه در شهر مظفرآباد تعداد زيادي ساختمان فروريخته و چندين روستاي منطقه به طور كامل نابود شده است.
مقامات كشمير تحت كنترل هند گفته اند دست كم ۳۵ نفر در اثر زلزله جان خود را از دست داده اند اما احتمال مي رود كه اين رقم افزايش يابد.
برق و تلفن سرينگر، پايتخت كشمير هند مختل شده و گزارش هايي از بر جاي ماندن خساراتي در مناطقي در شهرهاي لاهور، كويته و پيشاور پاكستان نيز در دست است.يكي از سخنگويان ارتش پاكستان گفت گزارش هايي از ويراني هاي گسترده در شمال اين كشور در دست است و هلي كوپترهايي به منطقه اعزام شده اند تا عمليات امدادي را آغاز كنند.
در اسلام آباد، پايتخت پاكستان، كه در فاصله هشتاد كيلومتري جنوب مركز زلزله واقع شده، امدادگران سعي دارند افراد را از زير آوار يك مجتمع آپارتماني بيرون بياورند
براساس اين گزارش، علاوه بر قطع كامل برق، تلفن و راههاي ارتباطي اين كشورها، يك ساختمان ۱۹ طبقه در اسلام آباد پاكستان نيز فرو ريخت كه هنوز از آمار دقيق تلفات جاني آن اطلاعي در دست نيست.
رييس اداره هواشناسي پاكستان به بي بي سي گفته است اين قوي ترين زلزله اي است كه طي بيش از يك صد سال اخير در منطقه رخ داده است.
مركز تحقيقات زمين شناسي آمريكا مركز اين زلزله را پاكستان اعلام كرده اما گفته است لرزه هاي آن در پايتختهاي هند و افغانستان نيز حس شده است.
سازمان هواشناسي ژاپن، بزرگي اين زلزله را هفت مميز هشت درجه در مقياس ريشتر اعلام كرده است.

خبرنگار بي بي سي در ولايت شرقي ننگرهار مي گويد كه اين زمين لرزه منجر به مرگ يك دختر ده ساله افغان در منطقه سرخ رود شهر جلال آباد شده است؛ اما برخي آژانس هاي خبري، شمار تلفات در اين منطقه را دو كودك اعلام كردند.
با اين حال، اين آمار تا كنون از سوي منابع مستقل تاييد يا رد نشده است.
اين زمين لرزه كه بيشترين بخش هاي افغانستان از جمله مركز، شمال و شمال شرق اين كشور را تكان داد حدود ده منزل را نيز در اين كشور ويران كرد.
گزارش ها از ولايت ننگرهار حاكيست كه چند راس مواشي نيز در ولسوالي هاي چپرهار و شينوار اين ولايت زير آوار مانده و تلف شده اند.
تكان هاي شديد زمين لرزه در بيشتر نقاط كابل، پايتخت نيز احساس شد.
بنا بر گزارش ها،، اين زلزله حدود ساعت ۵۰/۸ بامداد ديروز بوقوع پيوست و به مدت حدود يك دقيقه ادامه داشت. اين در حالي است كه سازمان زمين شناسي آمريكا در پايگاه اينترنتي خود شدت اين زمين لرزه را ۶/۷ در مقياس ريشتر و در ۸۰ كيلومتري شمال و شمال شرق اسلام آباد عنوان كرد.
شدت اين زمين لرزه ها كه مركز آن ۳۵ كيلومتري شمال شرق اسلام آباد و ۱۲۵ كيلومتري شمال غرب كشمير اعلام شده است، به قدري زياد بود كه اهالي شهر سراسيمه از منازل خود خارج شده و به خيابان ها ريختند.
لازم به ذكر است، به علت بزرگي زلزله احتمالاً تلفات وخسارات سنگيني بر جاي مانده است كه هنوز ابعاد دقيق آن مشخص نيست.
براساس اين گزارش، سخنگوي سفارت ايران در پاكستان دقايقي پيش اعلام كرد، در حال حاضر حال تمام ايرانيان به ويژه دانشجويان مقيم اين كشور مساعد است و جاي هيچگونه نگراني نيست.

آسوشيتد پرس : سوزان پولك ۱۵ ساله بود كه براي نخستين بار توسط والدينش به مطب يك روانپزشك برده شد . وي پس از مدتي رفت و آمد به مطب روانپزشك با او كه دو برابر وي سن داشت ازدواج مي كند . سوزان هفته آينده به اتهام قتل همان روانپزشك كه قانونا همسر وي محسوب مي شد ، در دادگاه حضور خواهد يافت . وي مدعي است كه همسر خود را براي دفاع از خود به قتل رسانده است .
با وجود اين ادعاي متهم دادستان ايالت كاليفرنيا معتقد است كه سوزان همسرش را تنها براي رهايي از شر قوانين دست و پا گير طلاق و براي در اختيار گرفتن سرپرستي كودكانش به قتل رسانده است.
سوزان ۴۷ ساله در حال حاضر به اتهام قتل همسرش در سيزدهم اكتبر ۲۰۰۲ در زندان ايالتي كاليفرنيا به سر مي برد . همسر وي زمان فوت ۷۰ سال سن داشت. جوانترين پسر مقتول و قاتل يك روز پس از حادثه جنازه پدرش را در حالي كه غرق در خون بود ، پيدا كرد . وي بلافاصله پس از اين حادثه با پليس تماس گرفته و آنها را در جريان ماجرا قرار مي دهد.
سوزان در ابتداي تحقيقات ، هر گونه ارتباط با قتل همسرش را انكار مي كند . البته پس از بازجويي هاي فراوان و ارائه شواهد و مدارك ؛ وي به اتهام قتل عمد بازداشت مي شود .
وي ابتدا در دادگاه مدعي مي شود كه مقتول روز حادثه و زماني كه متوجه مي شود همسرش پس از بيست سال زندگي مشترك قصد دارد از وي جدا شود ، عصباني شده و به سمت وي حمله ور مي شود
متهم در دادگاه اعتراف مي كند كه زماني كه مقتول به سمت وي حمله ور مي شود او نيز ترسيده و با نزديك ترين چاقويي كه پيدا مي كند شش ضربه چاقو به وي وارد مي كند .
وي در اظهارات خود ادعا كرد كه همسرش پس از آنكه ضربات ممتد چاقو او را از پاي در مي آورد ، ايستاده و خطاب به وي مي گويد : گمان مي كنم مرگ به سراغ من آمده است .
وكيل مدافع متهم در دادگاه اعلام كرد كه وي از اولين لحظه ورود به مطب مقتول ؛ مورد سوءاستفاده جنسي از جانب وي قرار گرفته است . در آن زمان مقتول كه خود همسر و دو فرزند داشته از همسر اولش جدا شده و با سوزان ازدواج مي كند .
وكيل مدافع متهم همچنين ادعا كرد كه شخص مقتول نيز به دليل اسكيزوفرني چندين سال در بيمارستان رواني بستري بوده است .
سوزان بايد براي اثبات بي گناهي خود در داد گاه به اعضاي هيأت منصفه بفهماند كه در زمان ارتكاب قتل شديدا ترسيده و براي حفظ جان خود اقدام به قتل همسرش كرده است .

آسوشيتد پرس : پليس نيويورك دختر ۹ ساله اي را كه به قتل همبازي ۱۱ ساله خود اعتراف كرده است ، بازداشت كرد . متهم در اولين جلسه بازجويي ادعا كرد كه ابتدا با مقتول بر سر يك توپ بازي دعوايش شده و سپس با وارد كردن ضربه چاقو به قفسه سينه مقتول او را به قتل رسانده است .
پليس نيويورك براي تحقيق بيشتر در اين زمينه ، به بازپرس پرونده دستور داده تا درگذشته قاتل كه جوانترين قاتل در تاريخ قضايي ايالات متحده است ، كند وكاش كند. به گفته بازپرس تحقيق پرونده مادران متهم و مقتول از دوستان قديمي بوده و خود آنها نيز از بچگي با يكديگر بزرگ شده بودند .

هند ديلي: حداقل ۱۶ نفر از جمله هشت گردشگر خارجي ديروز در اثر سقوط يك تخته سنگ بزرگ بر روي يك دستگاه اتوبوس مسافربري در شمال هند كشته شدند. منابع رسمي در شيملا مركز ايالت هيماچال چرادش درشمال هند گزارش دادند: دراين حادثه كه در ۳۰۰ كيلومتري شيملا و در يك جاده كوهستاني اتفاق افتاده، عده اي از مسافران نيز مجروح شدند.
براساس اين گزارش، اين اتوبوس در حال حركت از كولو به مانيكاران در ايالت كوهستاني هيماچال پرادش بود كه دچار اين حادثه شد.
مجروحان اين حادثه به بيمارستاني در شهر كولو انتقال داده شده اند.