دوشنبه ۱۸ مهر ۱۳۸۴ - - ۳۸۲۱
دلقك هاي گريان
همايش كودكان كار و خيابان در پارك لاله به مناسبت روز جهاني كودك برگزار شد
003201.jpg
عكس: گلناز بهشتي
سعيده امين
ته چهره صورت ها يشان همه شبيه به هم است؛ اين كودكان كار و خيابان. همه به صف شده و با لباس هاي مندرس و صورت هاي آفتاب سوخته شان اين سرود را مي خوانند:
اي انسان ها در زندگي باشيد با هم مهربان
كنيد با هم برابري باشيد با هم همزبان
فكرش را هم نمي تواني بكني كه ترانه شادي يونيسف به گوش بچه هاي كار و خياباني كشورمان رسيده باشد.
اي انسان ها گرد هم آئيد، نغمه سرائيد  در بر هم با
دست يگانگي بيفكنيد ديو غم
به جز كاور قرمزرنگشان كه روي آن نوشته بود روز جهاني كودك هيچ رنگ شاد و خوشايندي در بر نداشتند. صورت هاي كدر و دست هاي سياه سوخته شان نشان مي داد كه دست هاي اين كودكان، خوب به كار آشناست. آدامس فروشي در خيابان، واكس زني، روزنامه فروشي و شايد بدتر از همه، كار در كارگاه هاي قالي بافي و كوره پزي؛ كسي چه مي داند كه بر اين كودكان چه مي گذرد.
شعارهايي براي كودكان
وقتي وارد پارك لاله شديم، يك مقوا كه روي آن شعار نوشته شده بود، جلب توجه مي كرد. كودكي ما را به ما برگردانيد و روي آن فلشي كه رهگذران را به سمت محوطه آمفي تئاتر پارك لاله هدايت مي كرد. به سمت فلش كه مي رفتي، شعار ديگري روي مقوايي ديگر مي ديدي. كار كودكان، مايه ننگ بشريت است . از دور گردهمايي كودكان كار و خياباني را مي شد ديد. نزديك به 500 نفر دور تا دور محوطه آمفي تئاتر نشسته بودند. از تمامي آنهايي كه با لباس هاي شيك و سر و صورت آراسته در گردهمايي شركت كرده بودند، كودكاني نحيف با صورت هاي تكيده كه هيچ نشاط كودكي در آنها ديده نمي شد، قابل تميز بود. فقط تعدادي از آنها با آبرنگ صورت هاي خود را شبيه به دلقك هاي گريان درآورده بودند تا به تمامي كساني كه حقوقي براي كودكان به رسميت نمي شناسند، ريشخند بزنند. تعدادي از همان بزرگترهاي خوش پوش و آراسته، پلاكاردهايي در دست گرفته بودند كه روي آنها نوشته شده بود: كار كودكان تحصيل است، تحصيل رايگان حق كودكان است، كار، فرصت تحصيل را از ما مي گيرد و ...
و گروه سرود كوچكي كه آن بالا مي خوانند چه دنياي قشنگي، دنياي رنگارنگي... دنياي ما بچه ها، دنياي صلح و صفا... .
گردهمايي كودكانه
دخترك 11 سال داشت، اما 14 ساله نشان مي داد. بسته آدامس را دست گرفته بود و با التماس از رهگذران مي خواست كه يك بسته از او بخرند. مرد درشت اندامي با موهاي سفيد و دست هايي قوي، بازوي دختر را چسبيد. وايسا ببينم چي كار مي كني، پول مي خواي؟ يكي از دستانش را به بهانه اينكه پول برمي دارد، از جيب بيرون كشيد و محكم به صورت دخترك كوبيد. دختر ولگرد چه كار مي كني... پول هاي دختر را از جيبش بيرون كشيد و همه را در جيب خود گذاشت. دخترك فرياد مي زد و مي گفت: پولمو بده، گدايي كه نمي كنم آدامس مي فروشم . با اين حرف يك بار ديگر مرد به صورتش كوبيد. پولم رو بده، من از صندوق صدقه واجب ترم و بعد همه چيز ساكت شد.
صداي تشويق مردم بلند شد. نمايش بچه هاي خيابان عين همان واقعيتي بود كه ما هر روز در كوچه و خيابان با آن مواجه هستيم.
گردهمايي كوچك و جمع وجوري بود و دوNGOحمايت از كودكان كار و خيابان باني برگزاري آن بودند. جمعيت دفاع از جهان شايسته كودكان و انجمن فرهنگي كودكان مقارن با روز جهاني كودك و هفته كودك در ايران تظاهرات كوچكي از كودكان كار و خياباني به راه انداختند كه در آن شعارهايي در خصوص حمايت از حقوق كودكان مطرح شد. اكبر يزدي - رئيس جمعيت دفاع از جهان شايسته كودكان - مي گويد: در اين روزهايي كه با روز جهاني كودك مناسبت دارد، بچه هاي كار از اين جشن محروم هستند. مي خواستيم در اين روز از بچه هايي ياد كنيم كه فشار خانواده، آنها را مجبور به كار در بيرون از خانه مي كند .
كودكاني كه در سطح جامعه به عنوان نيروي كار، ناچار مورد سوءاستفاده قرار مي گيرند. وقتي مامور بيمه مي آيد، كودكان اولين كساني هستند كه از محل كارشان دور نگه داشته مي شوند تا از چشم ماموران بيمه پنهان بمانند. بچه هاي كار اجازه ورود به پارك ها را ندارند. از مترو بيرون مي شوند. موضوع، فقط كار كودكان نيست، بلكه كودك بايد تامين اجتماعي داشته باشد تا به كار فرستاده نشود. در تمام دنيا اين بزرگترها هستند كه وظيفه دفاع از حقوق كودك را دارند. اينها مجموع حرف هايي بود كه از دهان حضار در حمايت از حقوق كودكان خارج شد، هر چند فقط موجي از صدا بود كه در هوا محو شد، اما واقعيتي انكارناپذير است كه وجود داشته و دارد.
يزدي مي گويد: ما در ايران حدود 6 NGO مربوط به حقوق كودكان داريم كه همگي در راستاي كودكان فعاليت مي كنند، اما هيچ ضمانت اجرايي براي اجراي پيمان جهاني حقوق كودك كه در سال 1989 تدوين شد، در كشور ما وجود ندارد .
انجمن دفاع شايسته از كودكان در اين مراسم با جمع آوري كودكان كار و خيابان و برگزاري نمايشگاه نقاشي و اجسام گلين از آنها، تظاهرات و اجراي سرود و نمايش، سعي در به تماشا گذاشتن كودكان كار و خياباني كرده است.
يزدي مي گويد: ما در پاسگاه نعمت آباد، مركزي را به نام حمايتي آموزشي كودكان كار و خيابان راه اندازي كرده ايم كه بچه هاي كار به آنجا مراجعه كرده و با عضويت در انجمن تحت آموزش هاي سواد آموزي و مشاوره قرار مي گيرند . به گفته وي اين كودكان اغلب شناسنامه ندارند و از نعمت سواد بي بهره هستند. اولين كاري كه اين NGO براي آنها مي كند، ثبت آنها در سازمان ثبت احوال كشور است و پس از شناسنامه دار شدن آنها، مراحل سواد آموزي و  آموزش  مهارت هاي زندگي صورت مي گيرد.
اين بچه ها اغلب خلاء عاطفي دارند. از كانون خانواده بي بهره هستند و در محيط خيابان و كار مورد اهانت، تحقير و حتي ضرب وشتم قرار مي گيرند. اين جمعيت حدود 300 كودك را تحت پوشش قرار داده و قادر به پذيرش بيش از اين نيز هست .

گزيده اي زيبا از پيمان جهاني حقوق كودك
پيمان جهاني حقوق كودك، يك پيمان نامه بين المللي ست كه براي دفاع و حمايت از حقوق كودكان تهيه شده است. اين پيمان پس از 10سال گفت و گو بين كشورهاي عضو سازمان ملل در سال 1989 ميلادي تدوين شد. جمهوري اسلامي ايران نيز در سال 1994 به صورت مشروط به پيمان حقوق كودك ملحق شد. اين پيمان جهاني حقوق كودك داراي يك مقدمه و 54 ماده است كه 41 ماده آن حقوق كودك را مطرح كرده و 13 ماده آن درباره چگونگي اجراي آن در هر كشور است. چند ماده از اين پيمان در ذيل مي آيد:
ماده۱- تعريف كودك: كودك كسي است كه سن او كمتر از 18سال باشد مگر اينكه براساس قانون ملي قابل اعمال، سن قانوني كمتر تعيين شده باشد.
ماده 2- منع تبعيض: حقوق اين پيمان بدون استثنا متعلق به همه كودكان است و دولت ها بايد كودكان را در برابر هر نوع تبعيض، حمايت كنند.
ماده 9- جدايي از والدين:كودك حق دارد كه با والدين خود زندگي كند و نمي توان او را به اجبار از پدر و مادر خود جدا كرد مگر اينكه اين امر، به سود او باشد.
ماده۱۱- منع انتقال غير قانوني كودك: دولت ها بايد از انتقال غير قانوني كودكان به وسيله والدين يا افراد ديگر به ساير كشورها ممانعت كنند.
ماده 16- حفظ حريم كودك: امور خصوصي، خانوادگي و مكاتبات كودكان بايد در برابر هر نوع دخالت، بي حرمتي و افترا، محافظت شود.
ماده 17- دسترسي به اطلاعات مناسب : دولت ها بايد امكان دسترسي كودكان به اطلاعات مناسب را تضمين كنند و در حمايت آنان در برابر اطلاعات زيان آور، بكوشند.
ماده۱۸- مسئوليت والدين: والدين در رشد و پرورش كودكان مسئوليت مشترك دارند و دولت ها بايد در اين امر به آنان كمك كنند.
ماده 19- منع بدرفتاري با كودك: دولت ها موظف هستند كودك را از هر نوع بدرفتاري والدين يا سرپرستان ديگر محافظت كنند و براي جلوگيري از هر نوع سوء استفاده از كودك، اقدامات مناسب اجتماعي را انجام دهند.
ماده 20- كودكان بي سرپرست: دولت ها بايد به كودكان محروم از خانواده كمك كرده و جايگزين مناسبي براي آنان تعيين كنند.
ماده 21- فرزند خواندگي: در كشورهايي كه نظام فرزند خواندگي وجود دارد، اين امر بايد باتوجه به منافع عاليه كودك و با كمك مقامات ذي صلاح، انجام گيرد.
ماده۲۲- كودكان پناهنده: دولت ها بايد با همكاري سازمان هاي ذي صلاح ، كودكان پناهنده يا پناهجو را موردحمايت قراردهند.
ماده 23- كودكان معلول: كودكان معلول براي برخورداري از يك زندگي مناسب، به آموزش، پرورش و مراقبت ويژه نياز دارند.
ماده 24- خدمات بهداشتي:كودكان حق دارند از بالاترين سطح بهداشت و خدمات پزشكي برخوردار شوند. دولت ها بايد بر گسترش و مراقبت ها و آموزش هاي همگاني بهداشتي، توجه خاص مبذول دارند.
ماده 25- بررسي موقعيت كودك: وضع كودكي كه از طرف دولت به افراد يا خانواده ها سپرده مي شود بايد مورد ارزيابي منظم قرار گيرد.
ماده 26- تامين اجتماعي: هر كودك حق دارد از تامين اجتماعي از جمله بيمه اجتماعي برخوردار شود.
ماده 27- سطح زندگي:هر كودك حق دارد از سطحي از زندگي برخوردار شود كه رشد جسمي، ذهني، رواني واجتماعي او را تامين كند.
ماده 28- آموزش و پرورش:برخورداري از آموزش و پرورش حق هر كودك است و دولت ها بايد امكان آموزش ابتدايي رايگان و اجباري را براي همگان فراهم آورند.
ماده 31- بازي و فعاليت هاي فرهنگي:كودك حق بازي، تفريح و مشاركت در فعاليت هاي فرهنگي و هنري را دارد.
ماده 32- كار كودكان: كودك بايد در برابر هر كاري كه رشد و سلامت او را تهديد مي كند، حمايت شود. دولت ها بايد حداقل سن كار و شرايط كار كودكان را مشخص كنند.
ماده 33- موادمخدر: كودكان بايد در مقابل استفاده از موادمخدر و شركت در توليد و توزيع آن حمايت شوند.
ماده 34- سوء استفاده جنسي:دولت ها بايد كودكان را در برابر هر نوع سوء استفاده جنسي مورد حمايت قرار دهند.
ماده 35- خريد و فروش كودك: دولت ها بايد اقدامات لازم را براي جلوگيري از خريد و فروش و ربوده شدن كودكان به عمل آورند.
ماده 37- منع شكنجه: هيچ كودكي نبايد مورد شكنجه ، رفتار ستمگرانه و بازداشت غيرقانوني قرار گيرد. اعمال مجازات اعدام و حبس ابد در مورد كودكان بايد ملغي شود.
ماده 38-درگيري هاي مسلحانه: هيچ كودك زير 15سال نبايد در درگيري هاي مسلحانه شركت كند. دولت ها بايد در زمان درگيري هاي مسلحانه از كودكان مراقبت و حمايت به عمل آورند.
ماده 39- توان بخشي كودكان:دولت ها موظف هستند از كودكان آسيب ديده از جنگ، بدرفتاري و استثمار، مراقبت و حمايت كنند.
ماده 40- دادرسي ويژه كودكان: كودكان بزهكار براي دفاع از خود حق دارند از رفتار مناسب، معاضدت و مشورت قانوني برخوردار شوند و در حد امكان از اعمال مجازات شديد در مورد آنان پرهيز شود.

يونيسف و كتابخانه كودكان بم
003168.jpg
شوراي كتاب كودك با همكاري سازمان يونيسف كتابخانه هاي مدارس بم را تجهيز مي كند. در اين طرح 2050 كتاب با هزينه يونيسف در اختيار كودكان بم قرار مي گيرد.
در اين طرح طبق توافقنامه اي كه در فوريه سال 2005 بين يونيسف و شوراي كتاب كودك منعقد شده است، 2050 عنوان كتاب در حوزه هاي مختلف با هزينه يونيسف و انتخاب كارشناسان شورا در اختيار كودكان بم قرار مي گيرد.
به گفته شهلا افتخاري، مسئول كتابخانه شوراي كتاب كودك، تاكنون هزار عنوان كتاب در مقطع راهنمايي، هشتصد عنوان كتاب در مقطع ابتدايي، صد عنوان در حوزه تربيتي براي والدين و معلمان، پنجاه عنوان كتاب فني و صد عنوان كتاب مخصوص كودكان استثنايي در اختيار آموزش و پرورش بم قرار گرفته است. اين شورا همچنين صد عنوان منبع غير كتابي همچون لوح فشرده و وسائل كمك آموزشي نيز به شهرستان بم ارسال كرده است.
اين كتاب ها در حوزه هاي مختلفي چون ادبيات داستاني كودك و نوجوان، كمك آموزشي و تربيتي براي كودكان زلزله زده بم تهيه شده است.افتخاري در خصوص وضعيت ساختماني مدارس بم گفت: متاسفانه هنوز مدارس از وضعيت مطلوبي برخوردار نيستند و به همين علت اغلب كلاس ها در كانكس برگزار مي شود. كتاب ها هم در همين مكان ها نگهداري مي شود . او همچنين به اهتمام جدي اين شورا در زمينه آموزش كتابداران كتاب خانه هاي بم اشاره كرد و گفت: از شنبه كلاس هاي آموزشي در اين خصوص در شهرستان بم برگزار مي شود و به همين خاطر برخي از كارشناسان اين عرصه به بم اعزام شده اند.

قصه هاي ايراني در آمريكا
003225.jpg
ميترا اسدنيا- نسخه ديجيتالي داستان هاي موش و گربه، قصه هاي خوب براي بچه هاي خوب، سمك عيار، بابا برفي، آرش كمانگير و صدها داستان ايراني ديگر در كتابخانه ديجيتالي و بين المللي دانشگاه مريلند در دسترس كودكان آمريكايي قرارگرفت.كودكان و نوجوانان فارسي زبان در سراسر دنيا مي توانند با مراجعه با كتابخانه بين المللي كودكان و نوجوانان دانشگاه مريلند، داستان هاي فارسي را از طريق اينترنت بخوانند.
اين سايت كتابخانه اي داراي بيش از صدها عنوان كتاب به زبان فارسي ست كه به صورت آن لاين و صفحه به صفحه با كليك روي تصوير يا متن كتاب قابل بزرگ نمايي و مطالعه است. همچنين نام ناشر و تمام مشخصات كتاب به طور كامل در هر صفحه مربوط به كتاب ذكر شده است.
اين سايت در عين حال داراي صفحاتي به زبان فارسي ست كه مراجعه كنندگان مي توانند با انتخاب زبان فارسي يا پرشين، كتاب ها و مشخصات هر يك را به زبان فارسي جست وجو كرده و انتخاب كنند.
از ميان آثار و داستان هاي نويسندگان و تصويرگران ايراني نيز كه نامشان در فهرستي جداگانه ذكر شده علاوه بر اسامي و آثار هنرمندان مشهوري چون كاوه گلستان، مهدي آذر يزدي، نورالدين زرين كلك، صمد بهرنگي، منيرو رواني پور، محمود دولت آبادي و احسان يارشاطر به نام و آثار تعداد كثيري از ديگر نويسندگان كه كمتر شناخته شده اند نيز دست يافت؛ هنرمنداني چون نرگس آبيار، شهرام شفيعي، نازنين آبگاني، كاظم طلايي، سيمين شهروان و محمدرضا شمس و ... .

يادداشت
ثبت هويت كودكان پلي ميان سرگرداني و آشنايي
حسين جمالي فرد
از قديم راست گفته اند، آدم وقتي دل و دماغ درست و حسابي ندارد، دستش به هيچ كاري نمي رود. به قول معروف وقتي سلول هاي خاكستري آدم دچار كم خوني مي شود، فكرش هم كار نمي كند، چه رسد به اينكه در مورد يك مناسبت جهاني هم قرار باشد مطلب بنويسد.
عادت كرده ايم وقتي به روزهاي خاص سالمي رسيم، خصوصا اگر روز مبارك و ميموني باشد، مثل روز جهاني كودك، يكسره از خوبي ها و اتفاقات خوشايند حرف بزنيم. تلويزيون كه يكي از مخاطبان اصلي اش كودكان هستند، از صبح خروس خوان تا شب، قربان صدقه بچه ها مي رود و پشت سر هم كارتون هاي شاد پخش مي كند. نشريات هم بسته به امكانات و علاقه شان يكي، دو ستون و گاه يك صفحه را به كودكان اختصاص مي دهند تا سال بعد، خدا چه خواهد!
اما اگر در اين ميان كسي پيدا شود و از كمبودها و ناراستي ها و... سخن به ميان آورد، به چشم كسي كه كام شيرين همه را تلخ كرده است، سايه اش را در حوالي اين روز (روز جهاني كودك) با تير مي زنند.
اينها را نوشتم تا به اينجا برسيم كه از دهها ماده و تبصره اي كه در كنوانسيون حقوق كودك وجود دارد، برحسب تصادف و شايد قسمت، دو تايش را كه به نظر كم اهميت تر مي آيد و شايد در سايه قرار گرفته است، هدف بحث قرار دهيم.
۱ - جنسيت، زمان و مكان تولد كودك بلافاصله بعد از به دنيا آمدن ثبت مي شود و از موقع به دنيا آمدن ، حقوقي مثل حق داشتن نام، تابعيت و شناسايي والدين و قرارگرفتن در سرپرسي آنها را پيدا مي كند.
۲ - كشورهايي كه كنوانسيون را پذيرفته اند، اين حقوق را مطابق با قانون هاي خود و عهدنامه هاي بين المللي اجرا مي كنند، مخصوصا در مواردي كه كودك در اثر عدم اجراي آن قوانين آواره (بي تابعيت) به حساب آيد.
امروز بر اثر عوامل بسيار ، هستند كودكان بسياري كه از اولين حق طبيعي خود، يعني نام و پدر ومادر محروم مانده اند. جنگ مقصر اصلي در پايمال كردن اين حق كودك است. اگر از تعداد كشورهايي كه در چند سال اخير شاهد جنگ هاي قدرت طلبانه آدم ها شده اند بپرسيم، به طور حتم از تعداد انگشتان يك دست فراتر مي رود.
بسياري از كودكان اين كشورها آواره شده اند، نه اينكه خانه و كاشانه شان را از دست داده باشند، آنها هويت شان را از دست داده اند.
كشوري كه دچار جنگ شده و نظام سياسي اش به يكباره فرو ريخته است، چگونه مي خواهد اين حق را مطابق با قانون خود كه ديگر وجود خارجي ندارد، ادا كند.
تنها جنگ باعث اين آوارگي نيست. از دست رفتن ارزش هاي اخلاقي و ديني در بسياري از كشورها، جامعه كوچكي را در جامعه جهاني به وجود آورده است به نام كودكان بي هويت، كودكاني كه قرباني له شدن نظام خانواده زير چكمه هاي مدرنيسم و توسعه جهاني شده اند.
و اما فقر كه ام الفساد است. هرگاه از فقر كلامي به ميان آورده مي شود، يكراست سراغ آفريقا مي رويم. كشورها ثروتمندي كه از ذخيره هاي معدني با ارزششان چيزي جز آوارگي، بيماري و در نهايت مرگ نصيب كودكان نمي شود.
هرچند آفريقا ديگر يكه تاز نيست، اين غول بي شاخ و دم در آمريكاي جنوبي و آسياي شرقي و حتي مهد قدرت جهان، يعني آمريكا ريشه دوانده است. اما چه بايد كرد؟
يونيسف به عنوان اصلي ترين سازمان حمايت از حقوق كودكان نقش بسيار مهمي در اين مبارزه دارد. هرچند مبارزه بتنهايي سودي ندارد، اما مي توان با مديريت صحيح به پيروزي نزديك شد.
حمايت ازحقوق كودك بايد جنبه عملي به خود بگيرد و اين جز با حضور تك تك علاقه مندان ميسر نمي شود. در علوم اجتماعي از خانواده  به عنوان اولين گروهي كه عضو آن هستيم نام برده مي شود. خانواده يك NGO است؛ يك تشكل غيردولتي. تقويت بنيان اين تشكل مي تواند از بي هويتي و آوارگي كودكان جلوگيري كند.
اين يك هدف پيشگيرانه است، حال با جامعه كوچك بي هويت فعلي چه بايد كرد.
بعد از خانواده، نوبت به تشكل هاي واقعي مي  رسد، گامي كه بايد بسيار هوشمندانه بردارند. اولين گام شناسايي اين كودكان است ، كاري كه شايد در ظاهر بسيار آسان باشد اما فوق العاده دشوار و طولاني مدت است. اعطاي هويت و تابعيت به اين كودكان مي تواند پلي باشد ميان سرزمين سرگرداني و سرزمين آشنايي.
اگر اين پل را بزنيم، آن وقت ساختن جاده در سرزمين جديد بسيار ساده تر خواهد بود.

خبرسازان
پيشكسوت كتابداري ايران در بيمارستان
003162.jpg
دوباره پيك بدخبر شديم و اين بار هم هنگامي  از استاد ياد كرديم كه نبايد. خبر كوتاهي كه شايد نظر هر كسي را به خود جلب نكند؛ استاد خود معترف است كه گمنام و بي نشان باقي مانده.
سيد عبدالله انوار، نسخه شناس، فهرست نويس و مصحح نامدار نسخ خطي مدتي ست كه به علت كهولت سن و بيماري كليوي در بيمارستان بستري ست. استاد انوار كه عمري را در گمنامي مي زيسته، شايد بزرگترين مصحح حال حاضر كشور باشد.
عبدالله انوار در سال 1303 شمسي در خانواده اي سياسي - مذهبي در خيابان سعدي شمالي كه آن روزها صنيع الدوله ناميده مي شد به دنيا آمد. پدرش قبل از مشروطيت از مدرسان علوم معقول و منقول بود. به هنگام در گرفتن نداي مشروطه او نيز با آزادي خواهان همراه شد و در اين راه نود روزي را در باغشاه در حبس ماند و سرانجام به مازندران تبعيد شد و سرانجام به وكالت مجلس شوراي ملي رسيد. سيد عبدالله همواره به اصرار پدرش از سياست به دور ماند. او براي تحصيل به مدرسه سيروس در چهارراه مخبر الدوله رفت. يكي از جالب ترين خاطرات او در كلاس اول با معلمي مسن و سخت گير شكل مي گيرد.
او در يادآوري اولين خاطرات مدرسه اش مي گويد: وقتي فراش مرا به كلاس اول برد، معلم بدون هيچ مقدمه اي از من پرسيد نماز روز چند ركعت است، گفتم هشت ركعت. او گفت ده ركعت است. دو ركعت آن را خوردي؟ در منزل، آن روزها مستخدمه اي متدين داشتيم كه به ما خوب ركعت هاي نماز را آموخته بود. من كه طوطي وار نمازها را فرا گرفته بودم، طبق آموزش هاي او به معلم گفتم آن دو ركعت متعلق به نماز صبح و قبل از طلوع آفتاب و روز است، نه روز و بعد باز از من پرسيد: نماز عشا چند ركعت است، به او گفتم چهار ركعت. او چون جواب مرا شنيد، از من پرسيد: اگر بين دو و سه شك كني چه بايد بكني. من كه در نمازگزاري تا اين حد پيش نرفته بودم، گفتم نمي دانم چه كنم و در واقع اصلا سئوال او را نفهميده بودم. بعد او گفت آن را يادت مي دهم، اگر ياد نگيري چنان مي زنمت كه بميري. من كه در آن سن اصلا نمي دانستم شك چيست و آن هم بين دو و سه و تازه با حفظ طوطي وار دستور و قول او كاربردش را نمي فهميدم، گفتم چشم. متاسفانه پس از آنكه شكيات را آموختم، اشكال كارم شروع شد، زيرا تا آن وقت اصلا شكي نمي كردم، ولي پس از آموزش، ديگر حضور قلب من در نماز از بين رفت و همه فكرم در نماز متوجه اين بود كه آيا شك كرده ام و شكم بين دو و سه يا سه و چهار بوده است تا طبق قول او رفتار كنم تا گرفتار ملك دوزخ در آن دنيا نشوم. بعد از آن فهميدم كه مسائل مذهبي را با تهديدات ملك دوزخ به طفل آموختن به جاي آنكه خلوص نيت در او ايجاد كند، يك ترس ناخودآگاه ايجاد مي كند و نماز به جاي ايجاد امنيت، يك نوع نفرت و انزجار ايجاد مي كند .
انوار در سال 1321 ديپلم ششم ادبي گرفت و بلافاصله وارد دانشكده حقوق شد. با تمام شدن تحصيلات دانشگاهي به استخدام بانك ملي درآمد، اما پس از مدتي استعفا داد و در هنرسراي عالي پس از گذراندن كنكور، معلم هندسه ترسيمي و مكانيك استدلال شد. انوار دو سال به خدمت سربازي رفت و سپس در دوره متوسطه به مدت پنج سال زبان انگليسي تدريس كرد. به دنبال انتقال متصدي نسخ خطي كتابخانه ملي به دانشگاه، عبدالله انوار به كتابخانه ملي رفت و تا پايان دوران خدمت دولتي اش در آنجا ماند. از سال 1338 تا 1350 در ايام فراغت از كار كتابخانه ملي در لغتنامه دهخدا به تدوين حرف خ و يك جلد از حرف كاف اشتغال داشت كه با مرگ دكتر معين از اين كار بيرون آمد.
حاصل كار انوار در كتابخانه ملي نگارش ده جلد فهرست تحليلي و توصيفي همه نسخ موجود در آن وقت در كتابخانه ملي بود و در لغتنامه نيز تدوين 10 جلد مطالب حرف خ و يك جلد حرف كاف را برعهده داشت و البته در كنار تمام كارهايي كه از انوار منتشر شده، او كارهاي آماده چاپ بسياري دارد. شرح و ترجمه 22 جلد كتاب شفاي بوعلي سينا، شرح و ترجمه شرح اشارات خواجه نصير، تعليقه مفصل بر دانشنامه علائي بوعلي سينا، ترجمه مقاصد الفلاسفه غزالي، ترجمه تلويحات شيخ الاشراق، ترجمه و شرح منطق الملحض امام فخررازي، شرح و تعليقه دره التاج علامه قطب الدين شيرازي، شرح و تعليقه بر مصنفات بابا افضل كاشي نوش آبادي، شرح موسيقي الكبير فارابي، شرح فرائد الاصول حضرت شيخ مرتضي انصاري و شرح متافيزيك ارسطو. كارهاي رياضي او نيز عبارتند از: ترجمه هندسي پژوكتيو از متن فرانسوي، تدوين هفت جلد حل المسائل منطق رياضي و ترجمه جستارهاي فلسفي ويتگنشتاين از متن انگليسي.
استاد انوار همواره از مطرح كردن نام خود ابا داشته و شايد يكي از دلايلي كه نام او كمتر شنيده شده است، همين موضوع باشد، البته او در ميان اهل فرهنگ و ادب شناخته شده است. به قول خودش كه يك بار گفته بود: اگر بگويم گمگشته در حوادث، سرگذشتي مضبوط ندارد، تصديق بفرماييد كه كلام  بي ربطي نگفته ام، خاصه آنكه به قول جنيد بغدادي، سرگشته را خبري نيست و از نيست و عدم، توقع هست و وجود داشتن، توقع محال است، مضافا اگر آدمي در مقام گمنامي و بي نامي بماند. آن وقت صاحب نام در نزد اهل دل و نامداران واقعي است. بي نام و نشان باش كه در كوي خرابات ‎/ بي نام و نشان هر كه بود صاحب نام است .

در شهر
آرمانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
علمي
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  علمي  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |