دوشنبه ۱۸ مهر ۱۳۸۴ - - ۳۸۲۱
نقش اساسي پدر و مادر در انتخاب شغل فرزندان
كارآفريني به پشتوانه خانواده
003180.jpg
عكس: محمدرضا شاهرخي نژاد
مريم پاپي
بچه هاي بزرگ هر خانواده كارنامه عملكرد آن هستند. شرايط محيطي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كه خانواده براي فرزندانش فراهم مي كند، هنگامي بخوبي آشكار مي شود كه آنها شاغل شوند. نخستين شغل، نقطه آغاز استقلال فرد از خانواده است و فرزندان تا پيش از اين مجبورند به طور مستقيم يا غيرمستقيم تحت پوشش خانواده باشند.
خانواده به عنوان كوچكترين ساختار اجتماعي از مشكلات اجتماع متاثر است. از همين روست كه اشتغال نيز يكي از مهمترين دغدغه هاي خانواده هاست. اين موضوع در خانواده هايي كه فرزندان حاضر نيستند به شغل خانوادگي كه تامين كننده مخارج خانواده است بپردازند يا اين امكان برايشان وجود ندارد، بروز مي كند. استخدام توسط يك كارفرماي دولتي يا غيردولتي راهي ست كه مسير اكثر فرزندان خانواده به آن ختم مي شود. در مقابل عده كمتري هستند كه به شروع يك شغل جديد تن مي دهند.
كارآفريني كه آغاز يك شغل توليدي يا خدماتي جديد تعريف مي شود، به عوامل متعددي وابسته است. اكثر كارآفريني هايي كه توسط جوانان صورت مي گيرد، ارتباط مستقيمي با دارا بودن سرمايه اوليه كه اغلب خانواده ها آن را در اختيار جوانان قرار مي دهند دارد. البته شرايط ديگري همچون تامين اين بودجه توسط خود جوان وجود دارد كه نشان دهنده آمادگي روحي اين افراد براي آغاز شغلي ست كه بايد همه مشكلات و مسائل و البته مزاياي آن را قبول كنند.
در كنار نقش خانواده در ايجاد روحيه كارآفريني جوانان، آموزش هاي كارآفريني كه به گفته كارشناسان بايد به 10 درصد افراد جامعه داده شود نيز در گرايش افراد به كارآفريني و موفقيت آنها در اين كار سهم دارد.
خانواده به عنوان انتقال دهنده جبهه اي از اصطلاحات، آئين ها و رفتارهاي اجتماعي مي  تواند نقش ثمربخش خود را جهت آشنايي با مفاهيمي مثل: توفيق طلبي ، استقلال طلبي و خطرپذيري در عرصه فعاليت اقتصادي و همسازي با واقعيت هاي كاري در جامعه، به فرزندان خود آموزش دهد.
بهرام باقري - كارشناس ارشد جامعه شناسي - معتقد است، وقتي پدر يا مادر همچون الگويي تلاشگر و موثر در عرصه كار و توليد در جامعه ظاهر شوند،  كاركردهاي مثبت ناشي از فعاليت آنها فرزند را به سمت و سويي ترغيب مي كند تا ذهن خود را به صورتي منسجم و ثمربخش به ادامه شغل والدين يا حرفه اي جديدتر سوق دهد. براي چنين فردي دستيابي به منابع اقتصادي ناشي از كار و تسخير فضاهاي جديد، ارزش تلقي مي شود. چنين طرز تلقي از دنياي پيرامون، ذهن فرد را نسبت به خلق ايده اي نو و استقلال اقتصادي و كسب موفقيت، دگرگون مي سازد. در اين مرحله، نوجوان يا جوان ايده كاري خود را با خانواده در ميان مي گذارد و چه بسا بتواند از تجربيات و رهنمودهاي والدين و احتمالا حمايت مالي و اجتماعي آنها بهره مند شود.
بر اساس تحقيقات اين پژوهشگر اجتماعي، ميزان تحصيلات، نوع شغل والدين، ساخت خانواده، روابط خانوادگي (خصوصا رابطه والدين با فرزندان)، درآمد خانواده و ميزان برخورداري از امكانات رفاهي در شكل گيري فرهنگ كار در خانواده مي تواند تاثير داشته باشد. انسان هاي متفاوت، توانمندي هاي متفاوتي دارند كه اگر از همان دوران نوجواني در مسير مشخص هدايت شوند،  مي توانند با خلق ايده هاي جديد خود، تغيير در روند توليد و بالطبع تغيير در فرآيند تكنولوژي را آسان كنند.
ايران از پله هاي آغازين بالا مي رود
براساس پژوهش هاي انجام شده در آمريكا، 99 درصد كسب و كارهاي اين كشور كسب و كار كوچك با كمتر از 100 نفر در هر كسب و كار و اكثر كسب و كارها توسط مالكان آنها اداره مي شود. اين در حالي ست كه كسب و كارهاي جديد و كوچك در اقتصاد نوپا و اقتصادهاي تحول آساي آمريكا نقش مهمي دارند و نقش آنها در ايجاد شغل هاي جديد 80درصد و در نوآوري تكنولوژي هاي برتر 38 درصد است، اما در ايران وضع به گونه ديگري ست. طي يك دهه از اجراي برنامه SIYB در طول يك دهه بيش از 100 هزار نفر از كشورهاي مختلف جهان را تحت آموزش هاي كارآفريني  قرار داده است. در ايران نيز با استفاده از الگويSIYB و شرايط كشورما، ستادآموزش كارآفريني ايران (SAKA) به وجود آمده  است. همچنين طرح آموزش كارآفريني را در سال 1367 از سوي موسسه كار و تامين اجتماعي با استفاده از منابع بين المللي كار (ILO) ارائه و همزمان با تدوين نظام جديد آموزشي، در سال 1368 كارآفريني به عنوان يكي از دروس رشته كار و دانش پيشنهاد شد.
سال گذشته بود كه رسانه ها از اجراي طرح توسعه كارآفريني در دانشگاه هاي كشور(كاراد) خبر دادند. آنها در توضيح جزئيات اين طرح نوشتند: مباني كارآفريني مي تواند به عنوان واحدهاي عمومي كارآفريني (به صورت دروس اختياري يا طي سمينارها و كارگاه هاي آموزشي) به دانشجويان و علاقه مندان آموزش داده شود و مهارت ها مي بايست به طور اختصاصي در اختيار افراد كارآفرين قرار گيرد. اينگونه آموزش ها مي تواند در انكوباتورها، موسسات آموزشي دولتي (نظير دانشگاه ها) و خصوصي صورت گيرد.
برنامه اي كه ساير كشورها براساس آن رفتار كرده اند، الگوي كار برنامه ريزان اين طرح شده بود؛ چنان كه آنها اشاره مي كردند كه در برخي از كشورها نظير اندونزي براي ايجاد يك پايه و پيوند قوي در توسعه مفهوم كارآفريني بين استاد و دانشجو ترتيبي داده شده كه گروهي از استادان مسئول تلفيق مواد درسي هستند تا ارتباط بين كارآفريني و ديگر دروس برقرار و پيوستگي آنها رعايت شود. به اين ترتيب يك پايه و پيوند قوي در توسعه مفهوم كارآفريني بين استاد و دانشجو ايجاد و روحيه كارآفريني در تمامي دروس دانشگاهي ادغام مي شود. در دانشگاه هاي كشور اندونزي، هفت فعاليت به ترتيب ذيل صورت گرفته تا از بين فارغ التحصيلان دانشگاهي، كارآفرينان ماهر شناخته شوند:
۱. ارائه دروس در زمينه كارآفريني
۲. كارورزي در زمينه كارآفريني
۳. انجام كارهاي عملي يا كارآموزي
۴. مطالعه فردي به انتخاب دانشجو
۵. مشاوره شغلي و كاريابي
۶. انكوباتور ويژه كارآفرينان
۷. تلفيق برنامه هاي درسي
يك سال زمان زيادي براي ارزيابي و قضاوت درباره عملكرد و كارايي اين برنامه نيست؛ بايد هنوز منتظر ماند.
خانواده، بي خبر از نقش سيستماتيك خود
خانواده بر خلاف آنچه تصور مي كند، نبايد نقش خود را در انتخاب شغل فرزندان به توصيه هاي كلامي و تجربياتي كه به فرزندان خود مي دهد محدود كند. اين نهاد اجتماعي نقش بسيار مهمي دارد كه در اغلب موارد خود نيز از آن غافل مي ماند.
بهرام باقري، در مقاله اي مراحل توسعه كارآفريني توسط خانواده را چنين تشريح مي كند:
۱ ـ مراحل نهادينه كردن فرهنگ كارآفريني : خانواده به عنوان انتقال دهنده جبهه اي از اصطلاحات، آئين ها و رفتارهاي اجتماعي مي  تواند نقش ثمربخش خود را جهت آشنايي با مفاهيمي مثل: توفيق طلبي ، استقلال طلبي و خطرپذيري در عرصه فعاليت اقتصادي و همسازي با واقعيت هاي كاري در جامعه، به اعضاي خود ارزاني دارد.
نوع نگرش والدين به دنياي پيرامون خود و چگونگي تجسم ارزش هاي اجتماعي براي فرزندان، در شكل گيري آينده شغلي آنها مي تواند راه را براي دستيابي به اقتصاد سالم هموار سازد. مثلا چنانچه كسب موفقيت در جهت خلق ثروت و ايجاد فرصت هاي شغلي جديد به عنوان بخشي از ارزش هاي مورد نظر والدين براي فرزند به تصوير كشيده شود، نوجوان ذهن خود را براي رسيدن به چنين موقعيتي آماده مي سازد و به دنبال راه هاي دستيابي به چنين موقعيتي ست. او موقعيت هاي متفاوت را با هم مقايسه مي كند، شبيه سازي ذهني انجام مي دهد، به پرس و جو مي پردازد و گاهي اوقات در نشريات،  كتب، محيط مدرسه و حتي مجالس سخنراني پرسش هاي ذهني خود را دنبال مي كند. آنگاه، فرد با آگاهي از ارزش كار و تلاش آماده است بخش بزرگي از خواسته ها، آرمان ها و ارزش هاي مورد نظر خانواده خود را به محك تجربه بگذارد.
۲ـ تعيين مسير شغلي: فضاي درون خانواده، خصوصا رهنمودهاي والدين به فرزندان، اين امكان را به آنها مي دهد تا با گسستن از عادات و معتقدات پيشين خود يا ساير افراد خانواده، رفتار جديدي را مورد كندوكاو قرار داده و خود را با نظم اجتماعي نوين هماهنگ سازند؛ به شكلي كه بتوانند بر فراز خواسته ها و آرزوهاي ذهني خود و منطبق بر نظام هاي مدرن پر و بال بزنند و از نفوذ و سلطه انديشه و روش هاي سنتي در رفتار آتي خود بكاهند. در ادامه چنين روندي، نقش آفريني فرزند در درون خانواده معطوف به فرآيندهاي توليد و خلق ارزش در جامعه خواهد شد. در اين ارتباط، والدين با شناخت توانمندي هاي بالقوه فرزندان خود و هدايت آنها در مسير شغلي، نقش مهمي در شناسايي و پرورش افراد خلاق و كارآفرين در جامعه ايفا مي كنند.
۳ـ راه اندازي و اداره كسب و كار اقتصادي: در اين مرحله، فرد با ارزيابي مشاغل متناسب با خواسته هاي خود و خانواده، به خلق ايده در زمينه كار و فعاليت مي پردازد؛ چارچوب فكري خود را در قالب طرح كسب و كار به جامعه عرضه مي كند، سپس با مديريت خود فعاليت اقتصادي را آغاز مي كند. اينجا والدين با استفاده از تجارب خود مي توانند فرزندشان را جهت اداره كسب و كار ياري كنند. هر چند ممكن است اين نياز صرفا متوجه حمايت هاي مالي آنها نباشد.
اكنون تعداد جواناني كه روحيه كارآفريني دارند و قدم در اين راه نيز مي گذارند كم نيست، ولي بايد ديد از ميان آنها چند نفر به موفقيت دست مي يابند. هرچند آماري در اين خصوص وجود ندارد، ولي محققان اجتماعي از تعداد زياد افراد شكست خورده در اين راه خبر مي دهند. اينجاست كه باز هم نقش آموزش هاي كارآفريني كه هنوز در كشور ما نوپاست، پررنگ تر مي شود.

يادگيري فن آوري هاي جديد
حمايت و تشويق والدين جهت يادگيري فن آوري هاي جديد، از جمله فن آوري هاي تكنولوژيكي و اطلاعاتي و معرفي مشاغلي كه امكان كسب درآمد بالا را براي فرزندان فراهم مي سازد، آنان را علاوه بر نقش آفريني در درون خانواده، معطوف به اهداف توسعه در سطح جامعه يعني كار مفيد و بهره وري بالا خواهد كرد. تغيير نگرش ها و رفتارهاي كليشه اي در مورد ايفاي نقش هاي خانوادگي و اجتماعي و تشويق فرزندان به رفتارهاي مثبت اقتصادي و اجتماعي، آنان را افرادي كارآمد و هدفمند مي پروراند، زيرا پيروي از كليشه هاي سنتي و تكراري در عرصه كار و فعاليت، هم به خانواده و هم به جامعه صدمات جبران ناپذيري وارد مي سازد.

كوتاه
اين خودرو ملي قديمي كه اين روزها به سطل آشغال سبزرنگي تبديل شده، در يكي از خيابان هاي شمال شهر تهران پارك شده است
003132.jpg
003153.jpg
003159.jpg
عكس: آرش يداللهي

امروز
003195.jpg
خانواده و چالش جهاني شدن
زهــره رجــب نيا - گسترش بازارهاي اقتصادي و ارتباطات بين المللي را مي توان از اولين نشانه هاي مثبت فرآيند جهاني شدن دانست؛ فرآيندي كه به رغم تاثيرات مطلوب خود بر بازارهاي اقتصادي تاكنون نتوانسته جلوي نژادپرستي و فرقه گرايي را بگيرد و دغدغه هاي بي شماري را در خصوص حفظ برخي از دستاوردهاي انساني ايجاد كرده است.
با اندك نگاهي موشكافانه به اين دستاوردها، خانواده را مي توان از جمله دستاوردهايي دانست كه حفظ و اعتلاي آن همواره در طول تاريخ به صورت دغدغه اي براي انسان مطرح بوده است.
در اين راستا منصف گيتوني رئيس فدراسيون بين المللي آموزش اوليا معتقد است: موضوع خانواده و جهاني شدن، نه تنها ما را وادار مي كند به اينكه مساعي خود را با آن هماهنگ سازيم، بلكه براي پاسداشتن خانواده، اوليا و جامعه مي بايست بدون دخالت و اعمال نفوذ بيروني كه مي تواند بنيان خانواده را ويران سازد و ريشه هاي آن يعني ارزش ها، اصول اخلاقي، رفتار، پيوند و تعلق را براندازد، درحفظ آن بينديشيم.
وي مسئله اختلاف بين نسل ها را اعتبار مي داند و مي گويد: اگر اعتبار را از دست بدهيم، اطمينان را نيز از دست مي دهيم و اطمينان تنها در سايه گفت وگوي صادقانه با ديگر نسل هاي جامعه حاصل مي شود.
پروفسور گيتوني با هشدار در خصوص مخفي شدن انديشه هاي بزرگسالان در وراي انديشه هاي مخفي مي گويد: بحث پيرامون مباحث آينده مي تواند جوانان را در ساختار زير بنايي آينده جامعه شريك سازد و با اين عمل آنان را متقاعد سازد كه اگر جوان در ترس و وحشت به سر برد، سر به شورش و طغيان برمي دارد.
وي ادامه مي دهد: نخستين شرط برقراري ارتباط با جوانان، اعتبارداشتن حرف وعمل بزرگسالان نزد جوانان است. رئيس فدراسيون آموزش اوليا با اشاره به تحميلي بودن پديده جهاني شدن براي كشورهاي در حال توسعه، مي گويد: كشورهاي در حال توسعه نظير ايران مي توانند در اين پديده سهيم باشند و با اين روش به مديريت اين فرآيند جهاني بپردازند و از موجوداتي تنها مصرف كننده به مديراني قابل، تبديل شوند.
گيتوني خاطرنشان كرد: باوجود آنكه درجهاني شدن مي بايست به دنبال انسان شدن بود، اما تربيت افرا د مدير در اين  عرصه نكته اي است كه نبايد از آن غفلت كرد. وي نقش تحقيقات روان شناسي جديد را در تربيت جوانان مدير بي تاثير نمي داند و اضافه مي كند: متاسفانه محققان ايراني تاكنون نتوانسته اند با تحقيقات جديد آشنا شوند.
گيتوني گفت: امروزه علوم انساني با سرعت فزاينده اي متحول مي شوند و از اين رو ضروري ست متفكران و محققان ايراني معلومات خود را با تحقيقات به روز مطابقت دهند.
003135.jpg
خيزش جديدبراي سوادآموزي
در حالي كه كارشناسان مسائل آموزشي بر سر معنا و مفهوم دقيق سواد با هم اختلاف دارند، منابع آگاه از وجود 8 ميليون بيسواد 10 سال به بالا در كشور خبر مي دهند؛ آيا صرفا با يادگيري الفبا مي توان صفت باسواد را به فردي اطلاق كرد؟ بگذريم، زيرا موضوع، اورژانسي تر از آن است كه بر سر مفاهيم و تعاريف دقيق آنها چالش داشته باشيم.
علي ابراهيميان - مدير برنامه ريزي و روابط بين المللي نهضت سوادآموزي كشور - اعتقاد دارد: اگر اعتباري كه دولت مي خواهد در 25 سال آينده براي ريشه كني بيسوادي اختصاص دهد، در طول برنامه چهارم توسعه يكجا در اختيار نهضت سوادآموزي قرار گيرد، يعني مبلغي حدود 900 ميليارد تومان، مي توان با مشاركت همه دستگاه ها و تشكل هاي غيردولتي، بيسوادي را در ايران ريشه كن كرد . وي همچنين اعلام كرده است كه پوشش صددرصدي هنوز به تمامي استان ها نرسيده است.
در اين ميان شايد مشكل پايتخت و استان تهران مشكل جدي تري باشد، يعني به همان نسبت كه اين استان نخبگان كشور را به سوي خود جذب مي كند، مجموعه اي از جامعه بيسوادان را هم در خود جاي داده كه هر ساله اين قشر، توسعه نسبي دارد. زهرا بهرام نژاد- مديركل دفتر امور اجتماعي استانداري تهران - بر همين اساس مي گويد: اولين جلسه كميته استاني براي اجراي ماده 52 قانون برنامه چهارم توسعه و آغاز فعاليت ها براي كاهش بيسوادي در استان برگزار و تمامي سازمان ها، نهادهاي دولتي و غيردولتي، شركت ها و واحدهاي صنفي، بنيادها، نهادهاي عمومي و غيردولتي ملزم شدند فهرست تمامي افراد بيسواد خود را تا آخر سال اول برنامه چهارم معرفي كنند .

مدرسه
003228.jpg
غذاي رايگان؛ برنامه اي نيمه تمام
در شرايطي كه 15 درصد از كودكان ايراني دچار سوءتغذيه هستند، ضرر و زيان ناشي از اين سوءتغذيه سالانه 6 ميليارد تومان برآورد مي شود.
انواع سوءتغذيه شامل، سوء تغذيه انرژي و پروتئين، كمبود ريزمغذي ها (آهن، كلسيم، روي و ويتامين ها) و بيش خواري شامل (چاقي، ديابت، افزايش فشارخون، بيماري هاي قلبي و عروقي و انواع سرطان هاست.
سوءتغذيه منجر به افزايش بيماري ها با شدت بيشتر و بلند مدت تر، تاخير رشد جسمي و ذهني، ناتواني در كسب مهارت هاي پيچيده، توليد كمتر و واردات بيشتر و فقر و ركود اقتصادي و اجتماعي مي شود.
به گفته خانم دكتر شيخ الاسلام - مدير دفتر بهبود تغذيه وزارت بهداشت - 60 درصد شيرخواران در برخي از مناطق كشور و 40 درصد كل شيرخواران فقر آهن دارند.
مدير دفتر بهبود تغذيه وزارت بهداشت مي گويد: شيوع كم وزني در روستاهاي كشور 14 درصد و شهرها 10 درصد، كوتاهي قد در روستاها 11 درصد و در شهرها 22 درصد است.
اين مقام مسئول با اشاره به اثر كمبود ريز مغذي ها شامل اختلال رشد، خستگي، بي حالي، بي تفاوتي و كاهش ضريب هوشي گفت كه 60 درصد كودكان زير 2 سال ايراني، هموگلوبين خونشان بالاست كه اين نشان مي دهد ذخاير آهن آنها تمام شده است و اين شرايط در سرزمين هاي جنوب كشور نامناسب تر است.
۲۰ درصد بچه هاي زير 2 سال كشور نيز دچار كمبود روي هستند، چنانچه 40 درصد كودكان 6سال روستاها و 25 درصد در مناطق شهري ايران، از كمبود روي رنج مي برند كه اين درنتيجه از دست رفتن ريزمغذي هاي خاك است، در چنين شرايطي دستور العمل تغذيه رايگان سال 85 84 دانش آموزان با گذشت بيش از يك ماه معطلي، زماني از سوي معاونت پشتيباني آموزش و پرورش امضا شد كه استان ها قراردادهاي خود را بر اساس دستور العمل سال گذشته منعقد كرده بودند، در نتيجه معاونت تربيت بدني و تندرستي وزارتخانه  هيچ مسئوليتي را در خصوص تغذيه رايگان سال تحصيلي جديد دانش آموزان نپذيرفت.
كارشناسان كميته تخصصي توسعه سلامت پس از انجام كارشناسي هاي متعدد، طرح ميان وعده هاي غذايي را به عنوان سبد غذايي مطلوب و به صورت رايگان از پيش دبستان تا پايان دوره راهنمايي و در راستاي مصوبه برنامه چهارم توسعه تصويب كردند.
اين در شرايطي ست كه در سال تحصيلي گذشته دانش آموزان مناطق محروم تنها به مدت 3 ماه با بيسكوئيت، كيك، كلوچه، خرما و ميوه تغذيه رايگان شدند و برخي از اقلام غذايي نيز به دليل كمبود اعتبار كافي و نظارت نكردن بر عملكرد كارخانه ها و كيفيت اين اقلام توزيع نشد.
در دستور العمل  سال گذشته مقرر شده بود در روزهايي كه همراه تغذيه رايگان شير توزيع مي شود، اقلام غذايي نظير بيسكوئيت، كيك غني شده، خرما، سيب و پرتقال توزيع شود و در روزهايي كه شير توزيع نمي شود،  اقلام غذايي نظير نخودچي با كشمش،  بادام زمين، كشمش و ميوه با بيسكوئيت يا كيك بر اساس جداول تهيه شده، در اختيار دانش آموزان قرار گيرد. دستورالعمل تغذيه رايگان دانش آموزان در سال تحصيلي جاري، با مرتفع كردن كمبودهاي دستور العمل سال گذشته، در 22 بند تهيه شده است كه به دليل تاخير معاونت پشتيباني آموزش و پرورش براي امضاي آن، به مرحله اجرا نرسيد.
در اين شرايط معاونت تربيت بدني و تندرستي آموزش و پرورش مي گويد كه اگر معاونت برنامه ريزي و توسعه مي خواست اين كار به شكل تخصصي انجام شود، بايد از مهرماه امسال مراحل اجراي دستور العمل جديد نظير امكانات و تجهيزات مورد نياز را در اختيار ما قرار مي داد تا دستور العمل جديد تغذيه رايگان با دقت اجرا مي شد.
003144.jpg
تاكسي هاي مطمئن
سرويس مدرسه و در كل شكل رفت وآمد دانش آموزان به مدرسه، يكي از مشكلات قديمي والدين بوده و هست؛ مشكلي كه در سه بعد هزينه سرويس، ايمني سرويس و امنيت سرويس مي تواند معنا پيدا كند. بگذريم از استرس هاي معمول خانواده ها بر سروقت، ديرآمدن ها و...
برخي از والدين ترجيح مي دهند در هر شرايطي حتي در سنين بالاتر، خود فرزندانشان را تا مدرسه و بالعكس مشايعت كنند. برخي كودكشان را به همراه چند هم شاگردي ديگر با يك راننده آشنا و معمولا پير به مدرسه مي فرستند و انواع و اقسام راهكارهاي ديگري كه نشان مي دهد هنوز اين مسئله به ساماني ساختارمند و سيستماتيك نرسيده است.
يك مقام مسئول در اين رابطه عنوان مي كند: خانواده ها مي توانند در صورت نياز، تقاضاي خود را براي استفاده از تاكسي هاي خطي به عنوان سرويس مدرسه با مديران مدارس در ميان بگذارند تا به درخواست آنها رسيدگي شود . وي با تاكيد بر اينكه والدين و مديران مدارس بايد در هنگام سرويس مدرسه فرزندان خود حتما از صحت و سلامت اخلاقي راننده اطمينان حاصل كنند، مي گويد: در اين خصوص مديران مدارس و والدين مي توانند از طريق سازمان تاكسيراني، گزينه مناسب را انتخاب كنند .
همچنين در مورد هزينه وهماهنگي با مسئولان مدرسه مي گويد: نرخ سرويس مدارس براساس هماهنگي هاي صورت گرفته توسط مدارس، تعيين شده و رانندگان مستقيما با خانواده ها در اين زمينه ارتباط نخواهند داشت. در نتيجه، تاكسي هاي خطي پس از هماهنگي با مسئولان مجاز به سرويس دهي به دانش آموز هستند .
سازمان تاكسيراني نيز براي ارائه اطلاعات راجع به رانندگان اصلح، اعلام آمادگي كرده است.

تهرانشهر
آرمانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
علمي
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  علمي  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |