پنجشنبه ۲۱ مهر ۱۳۸۴
نگاهي به نقش موزه ها در آموزش
زبان گوياي زمان
002325.jpg
ائلدار محمدزاده صديق
زان مي نگرم به چشم سر در صورت
زيرا كه ز معني است اثر در صورت
اين عالم صورت است و ما در صوريم
معني نتوان ديد مگر در صورت
«اوحد الدين كرماني»
موزه ها به عنوان مجموعه هايي كه در جوامع وظيفه يافته اند، اشيايي را كه به لحاظ ارزش فرهنگي شان گرامي داشته مي شوند، تا سر حد امكان از ويراني و نابودي مصون نگاه دارند و در قبال اين اشياء همان نقشي را دارند كه كتابخانه ها در برابر كتاب ها بر عهده دارند و اين اشياء را نه به انگيزه احتكار، كه به منظور بهره گيري از آنها محفوظ مي دارند و در مقام مهمترين پايگاه معرفي آثار تاريخي و باستاني همواره آثار فرهنگي برجسته اي را از دوره  هاي گوناگون تاريخي و ماقبل تاريخ در خود جاي داده اند و زبان  گوياي انسانهاي خاموشي شده اند كه زماني مي زيسته اند و ابزارها و نمادهاي به جاي مانده از آنها القاء كننده طرز فكر، آداب و رسوم، فرهنگ و دانششان است.
موزه ها به گونه اي سازمان يافته اند كه از گنجينه هايشان در جهت اهداف فرهنگي استفاده شود و يكي از معتبرترين و شايد بي نظيرترين اماكن فرهنگي هنري براي نگاهداري حافظه و شناسنامه بشري هستند.
اين حافظه و شناسنامه، ابزارها و ملزومات و مصالحي دارد كه به صورت دست افزارهاي سنگي و فلزي، نمادها و تنديس ها، يادمان هاي كوچك و بزرگ، سنگ نبشته ها، مكتوبات و حتي روايات شفاهي و فرهنگ عامه جلوه مي كنند و بشر از ديرباز در گردآوري و نگاهداري آنها كوشيده است.
در حال حاضر، موزه ها به گردآوري، مطالعه و محفوظ نگاه داشتن اشياء نمايانگر طبيعت و بشر به منظور ارائه آگاهي، آموزش و لذت به همگان مي پردازند. بر اين اساس، واژه موزه نه تنها مؤسسه هاي حامل اين نام را در بر مي گيرد، بلكه شامل نگارخانه هاي هنري، تالارهاي نمايش آثار نقاشي، گنجينه هاي مذهبي و غيرمذهبي، برخي ابنيه تاريخي، نمايشگاه هاي دائمي در هواي آزاد، باغ هاي گياه شناسي و جانورشناسي، نمايشگاه جانوران و گياهان آبي، كتابخانه ها و مراكز اسنادي كه به روي عموم باز هستند، نيز مي شود. موزه ها به انواع گوناگون هنري، تاريخي، علمي، تحقيقي، در هواي آزاد و منطقه اي تقسيم شده و داراي اهداف و نقش هاي گوناگون اجتماعي، فرهنگي، آموزشي و تفريحي هستند.
اين ابزارهاي خاموش كه در مكان هاي محافظت شده نگاهداري مي شوند، مي توانند نقش گسترده اي براي آموزش و آگاه سازي افراد بشر در سنين مختلف به ويژه دانش آموزان و دانشجويان داشته باشند؛  به طوري كه استفاده از موزه به عنوان فضايي براي يادگيري و مكملي براي مدرسه،  مي تواند راه حلي منطقي براي جبران كمبود امكانات آزمايشگاهي، مواد و منابع ديداري و شنيداري در مدارس باشد.
آموزش علوم در كشورهاي در حال توسعه، به دليل كمبود امكانات و تجهيزات آزمايشگاهي در مدارس سبب اتكاي روزافزون بر آموزش نظري و فراگيري طوطي وار علوم شده و اين امر موجب درك ناكافي تلاش هاي علمي و در نتيجه نبود خلاقيت و روحيه نوآوري در ميان فارغ التحصيلان گرديده است. در حالي كه اگر به سبب كمبود بودجه نمي توان آزمايشگاه و منابع ديداري و شنيداري را براي تمامي مدارس فراهم ساخت، لااقل مي توان اعتبارات آن را خرج بازديد و استفاده از مراكز متعالي همچون موزه كرد. اشيايي كه در معرض نمايش قرار مي گيرند، مي توانند سبب غناي فرآيند يادگيري شوند. اين مراكز عهده دار چندين نقش خواهند بود، اول اين كه مي توانند سواد علمي را در ميان مردم عادي و غيرمتخصص اشاعه دهند و مردم را با تفكر علمي و شناخت ارزش علم در زندگي روزمره آشنا كنند، زيرا اين كار به همان اندازه آموختن، خواندن و نوشتن اهميت دارد. ديگر آن كه موزه ها مي توانند در پرورش برخي استعدادها كه از مشاهده اشياي موزه الهام مي گيرند، مؤثر باشند.
كودكان و نوجواناني كه در عصر حاضر زندگي مي كنند و اجتماع فردا را در دست خواهند گرفت، نيازمند تعليم و تربيت با استفاده از روش ها و فنون گوناگون هستند. در اين ميان معلم دلسوز و باتجربه هم بايد بتواند روش هاي كهنه و فرسوده تعليم و تربيت قديمي را در هم شكسته و به مفهوم واقعي تعليم و تربيت گامي نزديك تر شده و با ايجاد «انگيزه و رغبت» در دانش آموز بين احتياج، وظيفه و استعداد وي رابطه اي منطقي برقرار و وي را از مجراي طبيعي آموزش، رهبري كند و به اين ترتيب با قرار دادن دانش به عنوان مركز ثقل برنامه  ها و روش هاي آموزشي، موقعيت وي را براي فعاليت عقلي فراهم كند و خواه ناخواه او را به مطالعه هدف سوق بدهد.
شرايط يادگيري در موزه
همانطور كه پيش تر اشاره شد، موزه مجموعه اي است كه همانند كتابخانه عمل مي كند و اشياء نگاهداري شده در آن به منظور احتكار نبوده بلكه به منظور استفاده عموم از آن است، پس لازم است ترتيبي داده شود كه در موزه ها براي گردش علمي باز باشد و فرهنگ «لطفاً دست نزنيد» و «فاصله بگيريد» جاي خود را با رويكرد «لطفاً  دست بزنيد» عوض نمايد. در رويكرد «دست نزنيد» ، كودكان تشويق نمي شوند كه با استفاده از دقت و دستان خود به مطالعه علمي بپردازند. اما براي غلبه بر اين محدوديت بايد كودكان را به لمس كردن، حس كردن و يادگيري از طريق انجام دادن تشويق كرد و اين، تنها راه غلبه بر مانع ترس و قادر ساختن كودكان به اين است كه علم را در كف دستان خود بگيرند. ديدار از موزه ها اين امتياز را دارد كه دانش آموزان به دقت آماده شده و از كلاس و درس مورد نظر به خوبي بهره  مند مي گردند، البته آنها بايد توسط يكي از كارشناسان موزه راهنمايي شوند. دانش آموزاني كه بدون راهنما در موزه پرسه مي زنند، ممكن است در تمام زندگي نسبت به چنين مؤسساتي احساس تنفر نمايند. معلم در موزه فقط مي تواند به جمع آوري دانش آموزان بپردازد، بنابراين قادر نخواهد بود راهنماي خوبي براي آنها باشد.
جهت بهره برداري مناسب و كافي از موزه، رعايت نكاتي چند داراي اهميت است. يكي اين كه همكاري مربيان موزه ها و آموزگاران پيش از ديدار الزامي است. تقريباً  تمامي موزه ها داراي كارشناسان و مربيان ويژه اي هستند و برنامه هاي ديدار را با معلمان و مسئولان مدارس هماهنگ مي كنند. اين گونه آمادگي ها عملاً زمينه  را فراهم مي كند و باعث مي شود كودكان و نوجوانان از آن لذت ببرند. در عصر تلويزيون، موزه ها با دارا بودن ابزارهاي ديدني تاريخي به درك بهتر دروس ياري مي رسانند، هماهنگي هاي مناسب و خاطره خوب ديدار از موزه در ذهن خانواده و دانش آموز، انگيزه ديدارهاي بعدي نيز خواهد شد. يكي ديگر از مواردي كه در ديدار از موزه ها بايد مدنظر داشت، هماهنگ سازي مواد درسي با موضوعيت موزه است،  موزه علوم، مردم شناسي، تاريخ، اقتصاد، جامعه شناسي، هنر و انواع ديگر مواردي هستند كه متناسب با هر درس مي توان از آن بازديد كرد.
از اين طريق، موزه ها قادر خواهند بود راه آموزش موادي را به صورت بازي براي دانش آموزان بگشايند و در واقع مكملي شوند براي آموزش هاي سطح بالاتر. موزه ها قادرند در رشته هايي چون تاريخ هنر، تاريخ باستان، علوم طبيعي و ... اطلاعات قابل توجهي را در اختيار علاقه مندان بگذارند؛ آن هم به وسيله همان ابزار خاموشي كه در خود جاي داده اند. بر گزاري جلسات سخنراني و برپايي سمينارهاي مختلف در موزه ها نيز سبب رونق و تر و تازگي موزه و همچنين دروس خواهد شد.
نقش اجتماعي موزه
يك موزه بيش از هر چيز بازتابي است از انسان و فعاليت او، از محيط طبيعي، فرهنگي و اجتماعي او و به زباني ويژه سخن مي گويد كه زبان شيء ناميده مي شود، بدين سان هم بر بيننده بي سواد اثر مي نهد و هم بر بيننده اشباع شده از برداشت هاي بصري ناشي از اشياء دو بعدي (تصوير، عكس، متن) و از همين رو، موزه همواره نقشي اجتماعي ايفا مي كند؛ از قبيل ارائه ميدان گسترده اي براي پژوهش  دانشگاه ها و محققين، ارائه تصويري از علايق متنوع قشرهاي فرهيخته جامعه. در جهان معاصر گرايش موزه به آن است كه يك جا بياني از جامعه و وسيله اي در خدمت آن باشد. با وجود اين در بسياري از موارد، موزه ها در حد گنجينه هايي باقي مانده اند كه بيشتر مورد بازديد جهانگردان بيگانه قرار مي گيرند تا اهالي محل كه لازم است با توجه به نيازهاي فرهنگي و هنري جامعه، نحوه استفاده از آنها بازبيني و اصلاح شود. موزه، از خلال ارزش  هايي كه آنها را فرا مي گيرد، منظري عيني از جهان سه بعدي را در ذهن بينندگان خود متبادر مي سازد و به آنان امكان مي دهد كه روح ناقد خويش را در مورد ميراث خودشان و ساير مردمان به كار بندند و از اين راه، سليقه خود را شكل ببخشند و به كنجكاوي خود ميدان عمل بدهند. موزه قادر است با بيدار كردن روح خلاقي كه در هر يك از ما نهفته است، توان هنري و قصد فكري را برانگيزد.
گسترش فعاليت هاي آموزشي موزه و رشد نقش اجتماعي آن به سود جامعه، سبب توسعه فضاي موزه ها به حدي فراتر از چهار ديواري شان خواهد شد. اما در عمل موزه نمي تواند بي نهايت و بي رويه گسترش يابد و از سويي اگر سيل ديداركنندگان به موزه  سرازير شود، كارايي آموزشي اين ديدارها كاهش مي يابد، زيرا برقراري تماس خصوصي كه بين ديدار كننده و شيء عرضه شده لازم است، مشكل مي شود و به همين دليل بود كه از دهه ۱۹۵۰ خدمات امانات به مدارس و برپايي نمايشگاه هاي آموزشي سيار به وجود آمد و به تدريج جاي خود را به موزه هاي سيار دادند كه از اين ميان مي توان به موزه- اتوبوس هاي راهنمايي سازمان آموزشي، علمي و فرهنگي ملل متحد (يونسكو) اشاره كرد.
همان طور كه مشخص است فعاليت اصلي هر موزه، نمايش و ايجاد و تسهيل تماس بين فرد و شي ء است، خواه فرد يك كودك دبستاني باشد و يا يك بزرگسال و شيء نيز يك اثر هنري باشد يا نمونه اي متعلق به علوم طبيعي، هر موزه اي زبان ويژه اي براي ارائه دارد، شيء در پرتو معيارهاي علمي، زيباشناختي و روانشناختي عرضه مي گردد و نمايش آن در تركيب با اشياء ديگر و به شكلي توجيهي و مستند كه گروه بهنجاري  از چيزها و انديشه ها را در برمي گيرد، صورت مي پذيرد. با وجود اين كه موزه يك زبان ويژه و شيوه بيان دارد، اما يگانه نهاد آموزشي و فرهنگي در قلب جامعه نيست و بايد با همكاري نزديك با ديگر مجموعه هاي فرهنگي، آموزشي به طور متقابل بتواند به عنوان نهاد آموزشي عمل نمايد و در غيرتبديل به گنجينه اي براي بازديد جهانگردان و گذران اوقات فراغت اهالي محل به صورت گذرا با بي برنامگي خواهد بود.
فعاليت موزه ها، همانند كتابخانه ها بايد به گونه اي باشد تا اين مجموعه ها با تمام پرسنل خود و با حداكثر فعاليت قادر به پاسخگويي به تمامي مراجعه كنندگان و ارائه خدمات به تمامي مدارس براي راهنمايي آنان شوند، جاي تأسف و تعجب است كه موزه ها، تنها به مكاني جهت گردش هاي دسته جمعي و برگزاري ميهماني و سرپناهي براي روزهاي باراني تبديل شده باشد و البته فرهنگ چيزي اجباري نيست و از آن فقط كساني برخوردار مي گردند كه تمايلي به آن داشته باشند و شمار ديداركنندگان از موزه ها همان قدر اهميت دارد كه تعداد دانش آموزان موفق در تحصيل و مدرسه. و در مجموع بايد گفت موزه ها امكانات درخوري را عرضه مي نمايند كه مكملي براي دروس به شمار مي روند و به آن تر و تازگي مي بخشند و البته بايد بپذيريم كه تاكنون هر دو طرف از اين امكانات به خوبي استفاده نكرده اند.
منابع:
۱. موزه، موزه فرانسه، مترجم  ابوالحسن سروقد مقدم، مشهد، آستان قدس رضوي، ،۱۳۷۱ ۱۲۰ ص، مصور.
۲. موزه، از دائره المعارف بريتانيكا، ترجمه كلود كرباسي، مجله موزه ها، سال اول، شماره ۳ و ،۴ خرداد و تير ،۱۳۶۰ ص ۷-۱۷.
۳. موزه هاي علوم، مراكز تعالي كشورهاي در حال توسعه، م. سامح سعيد، ترجمه مهرداد وحدتي، مجله موزه ها، دوره جديد شماره ،۸ شماره پياپي ،۲۹ زمستان ،۱۳۸۰ ص ۳۷-۴۰.
۴. مدرسه و موزه،  اريش اگ، ترجمه سعيد فرهود، مجله موزه ها، دوره جديد،شماره ،۷ شماره پياپي ۲۸. تابستان و پاييز، ۱۳۸۰ ص ۶۰.

بازار فرهنگ
002331.jpg
حقوق فرزندان از ديدگاه اسلام
دكتر محي الدين بهرام محمديان / انتشارات انجمن اولياء و مربيان / شمارگان: ۲۰۰۰ نسخه / قيمت: ۱۵۰۰ تومان.
اين كتاب، تحريري مجدد از سلسله مقالاتي است كه پيش از اين تحت عنوان «نگرشي بر حقوق كودك از ديدگاه اسلام» در ماهنامه آموزشي _ تربيتي پيوند منتشر شده است.
در سالهاي اخير موضوع حقوق كودكان و نوجوانان يكي از مسائل مهم و مباحث بين المللي بوده است.
مولف، معتقد است كه تدوين موافقت نامه اي براي رعايت حقوق بشر، كودك و زن در جهان امروز اين فايده را دارد كه مغضوبان و مظلومان روي زمين بدانند كه چه حقي از آنها ضايع شده است.
حقوق فرزندان، زمينه هاي رعايت حقوق كودك قبل از ولادت فرزند و حقوق كودك بعد از ولادت از موضوعات اين كتاب است.
002328.jpg
رشد مدرسه فردا منتشر شد
نخستين شماره از دوره دوم نشر رشد مدرسه فردا منتشر شد.
اين نشريه كه متعلق به سازمان پژوهش و برنامه ريزي وزارت آموزش و پرورش است، از سوي دفتر انتشارات كمك آموزشي با همكاري دفتر مديريت طرح توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات (فاط) در ۶۴ صفحه منتشر شده است.
در سرمقاله اين نشريه آمده است: هدف «رشد مدرسه فردا» از ابتدا اين بود كه فرصت هاي جديدي كه فناوري اطلاعات براي نظام هاي آموزشي فراهم آورده است را مطرح كند. رشد مدرسه فردا در حوزه اي كاملاً تخصصي قدم گذاشته و در نظام آموزشي كشور چون طفل از راه رسيده اي است.
در اين شماره، مطالبي با عناويني چون «آموزش به كمك رايانه و تغيير نقش معلمان»، «آموزش ساخت وبلاگ» ، «معرفي گردش علمي مجازي» ، «گشت و گذار اينترنتي در قلمرو زيست شناسي» ، «آيا تا به حال به شبكه بين المللي آموزش و منابع آبي ارن سرزده ايد؟» و... چاپ شده است.
002316.jpg
انتشار شماره جديد «مديريت دانش سازماني»
سيزدهمين شماره ماهنامه آموزشي، پژوهشي، خبري و اطلاع رساني «مديريت دانش سازماني» ، ويژه مهرماه ۸۴ منتشر شد.
در اين شماره مديريت دانش سازماني مي خوانيم: ارزيابي مديران با تجارب مجهول؛ نيرنگ هاي رايج در مذاكرات ، طراحي سايت شخصي (بهترين راه براي معرفي و تبادل تجارب مديران)، به خودمان تا سر حد مرگ اطلاع رساني كنيم، تغيير ساعات كار از طريق همه پرسي (مطالعه موردي مستند)، گزيده اخبار اقتصادي و انديشه هاي الهام بخش.
دكتر سعيد جعفري مقدم، صاحب امتياز، مدير مسئول و سردبير اين ماهنامه است.
اين شماره ماهنامه مديريت دانش سازماني در ۱۶ صفحه گلاسه و با قيمت ۷۵۰ تومان منتشر شده است.
002319.jpg
سيصدو شصت و پنج روز برنامه ريزي
گردآوري و تأليف: فرداد زرگري/ ناشر: سپند هنر/ چاپ اول، ۱۳۸۳/ ۳۵۰۰ تومان.
كتاب حاضر از سري كتاب هاي آموزش مثبت انديشي است. عبارات كتاب و سؤالات و تصميماتي كه از شما مي خواهد و به شما اين فرصت را مي دهد كه تفكرات؛ جملات و تصميمات مثبت تر و عالي تري را جايگزين تفكرات، جملات و تصميمات منفي كنيد.
مؤلف در بخشي از مقدمه كتاب آورده است: «... از وقتي كه جملات منفي، عبارات منفي و به طور كلي كلام منفي از دهانم افتاد، تغييرات شروع شد و پس از چند سال متوجه شدم ديگران نيز از كلام مثبتم تأثير مي پذيرند، بر آن شدم كه با تأليف و گردآوري جملات مثبت و مؤعظه هاي عالي اثري ماندگار تهيه كنم كه در لحظات سخت ياري گر شما و خودم باشد.
ما دائماً با خود گفت وگو داريم كه به آن گفت وگوي دروني مي گوييم و جالب اين كه گفت وگوي بيروني ما ناشي از گفت وگوي دروني ماست. به عبارت ديگر، هرچه را كه به مغز بدهيد آن را بيشتر در زندگي مي يابيد. ما نسبت به بسياري از كلمات، جملات و تفكراتي را كه در درون مان سير مي كنند آگاهي كامل نداريم. كتابي كه در دست داريد حاوي پيام هايي است كه آگاهانه انتخاب مي كنيد و سؤالاتي از شما مي پرسد كه مي تواند مركز تنظيم توجه شما را روي مضمون هايي خاص مثل تفكرات افراد موفق متمركز كند.
عبارات كتابي كه در دست داريد و سؤالات و تصميماتي كه از شما مي خواهد، به شما اين فرصت را مي دهد كه تفكرات، جملات و تصميمات مثبت تر و عالي تري را جايگزين تفكرات، جملات و تصميمات منفي كنيد.
با به كار بردن عبارات و تأكيدهاي مثبت، آرام آرام آماده پذيرش خود و ديگران مي شويد در اين صورت تغييراتي عالي شكل مي گيرد. از آن گذشته ضمير ناخودآگاه ما از طريق كلام و تصوير مي تواند پيام بگيرد. چنانچه اين پيام ها مثبت باشد به مرور زمان گفت وگوي دروني ما حالت مثبت به خود مي گيرد و احساس ما نسبت به خودمان و دنياي بيرون تا حد زيادي دگرگون مي شود و گويا از درون اشتياق پيدا مي كنيم كه رفتار مثبت و عالي تري نشان دهيم و احساس نشاط و شادي بي نظيري را در زندگي حس كنيم...»
002322.jpg
مديريت خلاقيت
نويسندگان: مايكل سيرت- جين لاميمان/ ترجمه: محمد تقي فرامرزي/ ناشر: آوند دانش/ چاپ اول، ۱۳۸۳/ ۲۰۷ صفحه، رقعي/ ۲۰۰۰ تومان.
كتاب مديريت خلاقيت، داراي۱۰ فصل است. فصل هاي اول و دوم به آشنايي با خلاقيت و اين كه خلاقيت چيست، اختصاص دارد.
در فصل درباره تكامل خلاقيت به عنوان يك مفهوم اقتصادي سخن به ميان آمده است. فصل چهارم به ابعاد الكترونيكي خلاقيت و فصل پنجم نيز به ابعاد جهاني خلاقيت پرداخته است.
فصل ششم به موضوع خلاقيت و آخرين دستاوردها و فصل هفتم هم به خلاقيت در عمل (چهار پژوهش موردي)، اختصاص دارد. در فصل هشتم به مفاهيم كليدي و متفكران كليدي پرداخته شده و منابع نيز در فصل نهم آمده است.
در فصل دهم، ده راه براي تقويت خلاقيت معرفي شده است. در اين كتاب نمونه هايي از زمينه هاي كليدي در كار خلاقانه گروهي و تشكيل جلسات فكر بكر ناگهاني،  از رهبري پروژه با يك بازدهي خلاقانه و انتخاب و پشتيباني از فكرهاي برگزيده و سرآمد تا راه هاي ايجاد انگيزش و پاداش  دهي به كاركنان، آمده است.

فرهنگ
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |