شنبه ۷ آبان ۱۳۸۴
نگاهي به فيلم بيد مجنون ساخته مجيد مجيدي
كشف دوباره زيبايي
002943.jpg
كاوه كاويان
يكي از خصوصيات و نقاط قوت فيلم هاي معناگرا (وبامعني) برخلاف فيلم هاي متداول امروزه كه سطحي و يك بعدي اند، چند لايه و چند معني بودن شان است. فيلم هاي معناگرا انسان را به درون خود دعوت مي كنند و تماشاگر از ظن خود پيام خودشناسي موجود در فيلم را تعبير مي كند. در زمانه اي كه به تدريج معني در حال رنگ باختن است و گرايش به ساخت فيلم فارسي هاي مجازي پر حرارت، مگر سينماي معني گرا به دادمان رسد و ما را چه بسا تكاني دهد. اين جاست كه «بيدمجنون» از لابه لاي چنين فيلم هاي تك بعدي، از قبيل «شارلاتان» ، «شاخه  گلي براي عروس» ، «بازنده» ، و... ريشه مي دواند، تا مخاطبش را بيدار كند. مجيدي آگاه و نگران است كه خودپرستي ها بر خودشناسي ها غلبه پيدا كرده اند. لذا با آثارش در تلاش است مخاطبش را متحول كند تا وقتي از سالن بيرون مي آئيم آدم ديگري شده باشيم و بايد اذعان داشت كه در اين هدف تا به امروز موفق بوده است... هميشه شنيده ايم كه مي گويند تا زماني كه خود را نشناسي و دوست نداشته باشي و به خداي خود نرسي قادر نيستي شخص ديگري را دوست بداري. ۳۶ سال زندگي در تاريكي و تنهايي، يوسف را به حدي از خودشناسي رسانده بود كه آمادگي شناخت ديگران را پيدا كرده بود. اما، همسرش، به جاي درك يوسف و همراهي با او، زود قضاوت مي كند و نه تنها قدمي براي شناخت يوسف برنمي دارد، كه واكنش هم نشان مي دهد و از خانه فراري مي شود. البته شايد بهتر بود يوسف به جاي گل رز، كتابي را به عنوان هديه براي پري مي برد. انتقادي ديگر بر فيلم، تكرار مضمون «قدر نعمت هايت را بدان و ناشكري نكن تا خداوند با تو قهر نكند». است، اين كه صحنه هاي قدرنداني و كتاب پرتاب كردن در حياط و به هم ريختن اتاق را بارها در فيلم هاي ديگر ديده ايم. اولاً نمي توان نابينايي مجدد او را به حساب مجازات و ناشكري او دانست، چرا كه در اين صورت بايد بپرسيم مگر يوسف در ۸ سالگي مرتكب چه گناهي شده بوده كه كيفرش نابينايي باشد؟ و اصلاً طبق آمار، درصد كمي از نابيناياني كه زير عمل جراحي قرار مي گيرند و بينا مي شوند، بينايي شان دوام پيدا مي كند و معمولاً پس از چندي جاي عمل پس مي زند و دوباره نابينايي به سراغ فرد مي آيد.
اما اتفاقاً بيائيم تكرار مضمون فوق (ناشكري كردن) را به فال نيك بگيريم و آن را يك يادآوري واجب و لازم براي تحولي مثبت در زندگي قلمداد كنيم. انسان هرازگاهي نياز دارد كه تكاني بخورد و از خواب غفلت بيرون آيد، به خصوص در دوره اي كه معني به تدريج از هنر و زندگي مان رنگ مي بازد و جاي خود را به ماديات، ظواهر و خودخواهي ها داده است. در دوره اي كه فيلم هاي بي معني چه در ايران و چه در جهان فراگير شده اند و فيلمسازان دست به هر ترفندي مي زنند تا فيلم شان «فقط بفروشد» . مگر سينماي معني گرا به دادمان برسند، هر چه قدر هم كه مضاميني تكراري داشته باشند. مجيدي با بيد مجنون، (رنگ خدا و بقيه آثارش) سفري از خود به خدا مي كند و قصد تحول و بيداري مخاطبي را دارد كه هيچ گاه دست كمش نگرفته و اين بسيار ستودني است. بيد مجنون، نه مثل بازنده با شخصيت هايي غيرمنطقي و باسمه اي گيج و سرگردان مان مي كند و سؤال هاي بي جواب در اختيارمان مي گذارد؛ نه مثل فيلم هاي شعاري وقت مان را تلف و از واقعيات دورمان مي كند. اتفاقاً ما را بيش تر به واقعيات اطراف نزديك كرده و ما را مجبور مي كند تا به زيبايي هاي خدادادي مان آگاه تر شويم و با چشم دل به آنها بنگريم. بيد مجنون خودشناسي، معنويت رو به فراموشي و قدرداني از خداوند متعال را يادآوري مي كند، آن هم نه با شعار و مانيفست دادن، بلكه با روش كاملاً سينمايي و مصور، با مشكل ترين و زيباترين نوع قصه گويي در سينما: روايت گويي با تصاوير با حداقل ديالوگ. درست است كه قرن بيستم دوره تصوير بود و قرن ۲۱ ديگر نوبت صداست. اما گاهي اوقات فراموش مي كنيم كه سينما ابتدا با تصاوير شروع شد و ديالوگ و صدا بعداً به كمكش آمد. سينماي مجيدي يادآور عصر طلايي سينماست. با مروري به آثارش متوجه مي شويم كه ديالوگ كمترين نقش را در قصه گويي دارد. اگر صدا را از فيلم هاي مجيدي قطع كنيد، همچنان مي توانيد داستان را دنبال كنيد و از آن متأثر شويد. اصولاً اين نوع فيلم ها كه تصوير خود به تنهايي حرف مي زند «سينمايي ترند» . چرا كه يادآور سبك هيچكاك و آيزنشتاين هستند. البته اين را هم نبايد فراموش كرد كه شاهكارهاي سينمايي پر از ديالوگند،چنان چه با قطع صدا، دنبال كردن داستان غيرممكن مي شود. همان طور كه در جايي قبلاً هم اشاره كردم نماهاي كنار هم چيده شده مجيدي آن قدر حرف دارند كه ديگر جايي براي كلام نمي گذارند. سكانس ورود يوسف به فرودگاه پس از بينايي، سكانس باز كردن پانسمان چشمانش و اشك خون ريختن در بيمارستان، سكانس باد در حياط كه كاغذهايش را به هوا مي پراكند و سكانس تكان دهنده پاياني فيلم همگي مثال هايي بارز از نكته فوقند، مجيدي جزو فيلمسازان انگشت شمار كشورمان است كه از چنين مهارتي فوق العاده در قصه گويي برخوردار است.
بيد مجنون يك ركعت از نمازي سينمايي است كه با تماشايش نگاه مان را سجده وار به روي پرده نقره اي مي افكنيم و نه تنها دسته جمعي يك عمل آييني را به جا مي آوريم و از سايه هاي مشعشع و با نفوذ و پرمعنايش متأثر و متحول مي شويم، بلكه همگي دو ساعت در اداي دين به يك آئين مذهبي- روحاني شريك مي شويم كه همانا قدرداني از خداوندي است كه ما را اشرف مخلوقات خلق كرد و نعمت هاي فراوان به ما بخشيد. اين كه لطف كرد و ما را انسان آفريد و به ما عقل، هنر، حس، خلاقيت، سلامت، عشق و ايمان عطا كرد و تازه بيش تر لطف كرد و دو چشم بينا هم در اختيارمان گذاشت تا زيبايي ها را كشف كنيم، از آنها لذت ببريم و در نهايت از آنها متأثر و سرانجام متحول شويم.

نگاه
جشنواره فيلم ديني مي تواند سرآغاز جشنواره بين المللي اديان باشد
مهر: جشنواره فيلم رويش مي تواند در جهت بين المللي شدن جشنواره اديان باشد.
حجت الاسلام والمسلمين علي نهاوندي، عضو كميته كارشناسان ديني جشنواره فيلم رويش با بيان اين مطلب افزود: برگزاري جشنواره يك كار تحقيقي عميق را مي خواهد و اين نكته مهمي است كه بتوانند لحظه هاي ارتباط دين و هنر را به تصوير بكشدو صاحب نظران و كارشناسان فن بتوانند از نزديك با يكديگر تعامل داشته باشند.وي به چند بعدي بودن سينماي ديني اشاره كرد و گفت: سينماي ديني در حقيقت تنها يك محتوا و درون مايه مذهبي را حكايت نمي كند و يا فقط پايه فضايل اخلاقي و اسطوره اي نيست، بلكه همه را دربرمي گيرد.
ايجاد يك نگرش و گرايش ناب اسلامي را از ظاهر به سوي باطن سبب مي شود و به كشف حقايق دين كمك مي كند. نهاوندي تأثيرگذاري فيلم هاي ديني را برمخاطب عام دانست و افزود؛ فيلم ديني همان ترجمه و تفسير تصويري ناب مانند آيات قرآن و روايات و سنت هاست كه بايد با تبيين مباني و اصول ايدئولوژيك، محتوايي جهان شمول داشته باشد تا بتواند اثر باور پذير و آرماني را براي مخاطب پديد آورد و تأثير بسزايي در برخورد اجتماعي و ديني جامعه بگذارد. عضو كميته كارشناسان ديني جشنواره رويش درباره استفاده از ابزار هنر گفت: اساساً هنر ابزار گفتمان در دنياي امروزي است و بيشترين سهم در اثر گذاري بر نسل امروز را داراست و دين كه دريچه ورود انسان ازعالم ملك به ملكوت است، با اين ابزار ما را به يك واقعيت فرا طبيعي و مادي وارد مي كند و مي توانيم با تصويرسازي، بهترين تاثير را بر سينماي ديني كشور بگذاريم.

۵۲ فيلم درباره ۵۲ سينماگر ايراني

براي نخستين بار در تاريخ سينماي ايران و بر اساس طرحي از رضا ميركريمي و با مديريت مهرداد اسكويي، ۵۲ فيلم ۹۰ دقيقه اي مستند درباره ۵۲ سينماگر مطرح ايراني ساخته مي شود.
مهرداد اسكويي، مدير اين پروژه گفت: اين پروژه ۵۲ قسمتي در ۴ فاز انجام مي شود فاز اول و دوم اين پروژه درباره  ۲۶ كارگردان سينماي ايران و فاز سوم و چهارم اين پروژه به ترتيب درباره ۱۳ فيلمبردار و ۱۳ بازيگر مطرح سينماي ايران خواهد بود. وي ادامه داد:  كار درباره ۱۳ كارگردان اول مطرح سينماي ايران شروع شده و بين ۳۰ الي ۴۰ مستند ساز و فيلمساز مطرح سينماي جوان، مسئوليت ساخت اين فيلمها را به عهده خواهند گرفت. او گفت: رخشان بني اعتماد، خسرو سينايي،  بهمن فرمان آرا، مجيد مجيدي، رضا ميركريمي، كيانوش عياري، مجتبي راعي، كيومرث پوراحمد، رسول صدر عاملي، احمدرضا درويش، ابراهيم حاتمي كيا، كمال تبريزي، بهروز افخمي، رسول ملاقلي پور، تهمينه ميلاني، منوچهر طياب، محمدعلي طالبي، ابوالفضل جليلي، نورالدين زرين كلك،  ابراهيم فروزش، كامبوزيا پرتوي، بخشي از فيلمسازاني هستند كه درباره آنها فيلم ساخته مي شود.

سايه روشن هنر
تصويربرداري «بوي گلهاي وحشي»
تصويربرداري فيلم _ مجموعه «بوي گلهاي وحشي» به نويسندگي و كارگرداني حسينعلي ليالستاني از هشتم مهر ماه در روستاهاي رامسر ادامه دارد.
اين فيلم _ مجموعه مضموني كمدي دارد و در آن بازيگراني چون جمشيد مشايخي، خسرو شكيبايي، داريوش اسد زاده، رضا فيض نوروزي، ثريا قاسمي، زهره مجابي، ستاره اسكندري، فقيهه سلطاني، بيژن پيشدادي، عليرضا اوسيوند، كامران فيوضات، سروش خليلي، عزت ا... رمضاني فر، سيد احد ميكائيل زاده و علي ياور بازي دارند.
«بوي گلهاي وحشي» روشي براي بيان و ترسيم چگونه زندگي كردن عده اي از اهالي يك روستا است كه در عين صميمت به نقد و تحليل شخصيت و زندگي يكديگر مي پردازند. به نحوي كه از دل يك داستان، داستاني ديگر سر بر مي آورد.
مالتي مديا جادوي قرن
چندي پيش در دانشگاه تربيت مدرس به منظور آشنايي با صنعت مالتي مديا سميناري باعنوان «مالتي مديا، جادوي قرن» برگزار شد. در اين سمينار شاخه هاي اصلي اين صنعت شامل بازي هاي كامپيوتري (Game)، انيميشن و جلوه هاي ويژه توسط متخصصان امر و اساتيد معرفي شد.
در اين سمينار مهندس وحدت، مدير پروژه بازي كامپيوتري ايراني عصر پهلوانان، ابتدا به معرفي بازي هاي كامپيوتري و نحوه ساخت آنها پرداخت. وي با اشاره به مشكل نيروي انساني در ايران ابراز اميدواري كردند تا از فارغ التحصيلان موسسه در جريان ساخت بازي هاي كامپيوتري استفاده شود. سپس بهرام عظيمي، خالق مجموعه هاي انيميشني تلويزيوني نظير راهنمايي رانندگي به معرفي انيميشن، نحوه خلق شخصيت ها و جذابيت هاي شغلي اين صنعت پرداخت و به منظور تشويق جوانان براي ورود به اين صنعت يادآور شد كه براي موفق شدن در اين راه، لزومي به داشتن سوابق درخشان تحصيلي نيست، جوهره هنري، علاقه و پشتكار مي تواند كليه موانع را پشت سر بگذارد.
فيلمبرداري كاغذ ديواري زرد
فيلمبرداري فيلم سينمايي كاغذ ديواري زرد به كارگرداني رامين لباسچي و تهيه كنندگي امير سيدزاده با حضور فريماه فرجامي و نگين صدق گويا در تهران به پايان رسيد.
اين فيلم روايتگر داستان دكتر روانكاوي است كه با تجويز داروهاي مخدر و نشاط آور به بيماران خود زمينه آزمايش اين داروها بر روي آنان در جهت رسيدن به اهداف خود را فراهم مي آورد. يكي از بيماران در اثر مصرف بيش از حد دارو دست به خودكشي مي زند و خواهر او در صدد انتقام از دكتر برمي آيد و...
در اين فيلم علاوه بر فريماه فرجامي و نگين صدق گويا بازيگراني همچون اسماعيل محرابي، كتانه افشاري نژاد، سعيده عرب، مرتضي كاظمي، آرش دولتشاهي و كيميا عسگري به ايفاي نقش پرداخته اند.

سينما
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
فرهنگ
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  سينما  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |