باران مي باريد.
گفتم: باز باران باترانه، با گهرهاي فراوان...
گفت: مي خورد بر بام سوراخ خانه!
خجالت كشيدم حرف بزنم.
ميثم قاسمي- دوباره پاييز شد. براي ما آدم هايي كه يقه هايمان را بالا مي دهيم، دست هايمان را توي جيب پالتوهايمان فرو مي كنيم تا مبادا در فاصله ماشين تا خانه سرما اذيتمان كند، فصل پاييز است؛ اما براي آدم هايي كه سطل زباله هاي ما را مرور مي كنند كه خرده غذايي بيابند، براي آدم هايي كه در به در به دنبال كارتن مي گردند تا تشك و لحافشان باشد، در اين سرماي زمستان؛ فصل پنجم است و فصل پنجم فصل باران سالي ست.
ما آدم ها مي توانيم در پاييز توي پياده رو پر از برگ راه برويم و ترانه اي قديمي را تكرار كنيم. مي توانيم ليوان بزرگ چايمان را توي دو دست بگيريم و شرشر باران را تماشا كنيم. مي توانيم در يك روز ابري عاشق شويم و بعد كه باران آمد بغض فرو خورده مان را رها كنيم.
اما آدم هايي هستند كه فرصت گريستن ندارند. كودكاني هستند كه وقتي باران مي آيد دوباره عزا مي گيرند كه كفش هاي سوراخ شان را چه كنند و پدراني كه شرمنده از روي بچه هايشان به سقفي كه از آن آب چكه مي كند، فكر مي كنند.
مي توانيم روي مبل لم بدهيم و به كارتن خواب ها فكر كنيم يا عكس كودكاني كه در اين سرما در خيابان ها پرسه مي زنند را با كيفيتي خوب از نگاه يك عكاس نه چندان تيزهوش، در صفحه روزنامه تماشا كنيم يا حتي اگر حس انسان دوستيمان خيلي گل كرد و محبتمان گلوله شد، بسته اي آدامس يا فالي از حافظ بخريم و بقيه پولمان را هم هديه كنيم به كودكي كه هم مشق مي نويسد و هم به فكر نان شب خانه اش است.
مي توانيم دست در دست محبوب نگاهي دلسوزانه به آدمي داشته باشيم كه گوشه خيابان به فكر وزن كردن هزاران ناموزن است و كسي حوصله ندارد در اين سوز سرما بداند چند كيلو چاق شده يا رژيم جديدي كه گرفته چقدر به تناسب اندامش كمك كرده است. مي توانيم...
هزار كار مي توانيم بكنيم در اين فصل دل انگيز، اما هيچ وقت نمي توانيم بپرسيم چه كسي مسئول رسيدگي به وضعيت كارتن خواب هاست؟ چه كسي بايد سروساماني به اين شرايط اسفبار بدهد. نمي توانيم بپرسيم مگر كار كودكان ممنوع نيست؟ مگر آنها نبايد درس بخوانند؟ نمي توانيم بپرسيم اين همه برج كه در چشم بر هم زدني سر به فلك مي كشند، براي چه كساني ساخته مي شوند و چرا نبايد در كنار اين همه خوشبختي سقفي محكم براي آدم هايي كه پول خريد يك پنت هاوس ندارند، وجود داشته باشد. چرا بايد شعار عدالت اجتماعي بدهيم و بعد فكر كنيم با حلوا حلوا كردن دهان شيرين مي شود.
نمي توانيم...
بسياري از اين سئوال ها را نمي توانيم بپرسيم. شايد هم نمي خواهيم بپرسيم. ترجيح مي دهيم همه حس انسان دوستيمان را جمع كنيم براي جشن عاطفه ها و همه خيرخواهي مان را تبديل كنيم به چند پول خرد يا اسكناس پاره اي كه به صندوق صدقات مي اندازيم. البته كه اينطور بهتر است. مي توانيم شانه هايمان را بالا بيندازيم و از سر بي حوصلگي بگوييم به ماچه. مگر ما دولت هستيم. خودشان مي دانند. واقعا هم خودشان مي دانند. يا شايد بهتر باشد بگوييم كه آنها هم نمي دانند. قديمي ها مي گفتند سير از گرسنه خبر ندارد و سواره از پياده.
ما ترجيح مي دهيم حل همه مشكلات را به گردن دولت بيندازيم و بعد هم فراموش كنيم كه از دولت بايد بپرسيم كه چه كرده است. آيا وعده هايش را عملي كرده است؟ يا تنها شعار داده براي رسيدن به قدرت. ترجيح مي دهيم اين فصل پاييز باشد نه فصل پنجم.
غم نان‎/ كاش بداني غم نان يعني چه
يعني آدم به تب گندم از ايمان افتاد
آدم آن روز كه دستش به دهانش نرسيد
از خدا دست كشيد و پي شيطان افتاد

هواي سرد، غذاي گرم مي طلبد. پيشنهاد ما براي شما كه سرما خورده ايد يا نخورده ايد، شما كه نگران ابتلا به آنفلوآنزاي مرغي هستيد يا نيستيد، سوپ است.
سمر اميدي تهران كه همين طوري آلوده است، وقتي هم كه هوا سرد مي شود، اينورژن اتفاق مي افتد و آلودگي، صد چندان مي شود. اينها را گفتم تا مشخص شود، چرا اين روزها همه سرما خورده اند و دستمال به دست اين طرف و آن طرف  مي روند، اما سرماخوردگي هم چاره و درمان دارد. جدا از دارو، يك كاسه سوپ گرم و رقيق مي تواند بهترين غذا براي يك آدم سرماخورده باشد؛ سوپي پر از سبزي هايي كه پر است از ويتامين ها و موادمعدني لازم براي بدن. امروز سوپ كدوي سبز و سوپ كرفس را امتحان كنيد و اگر خوب بود و خوشتان آمد، باز هم به صفحه ما سر بزنيد. روزهاي بعد سوپ هاي بيشتري را معرفي مي كنيم.
سوپ كدوي سبز
۱۵ گرم كره، يك قاشق روغن مايع، 3 عدد پياز خرد شده، 750 گرم كدوي سبز پوست گرفته و خرد شده به صورت قطعات 5/2 سانتي متري، 2 عدد هويج پوست گرفته و حلقه حلقه شده، 5/1 ليتر آب مرغ، 5/1 قاشق سوپخوري ترخان خرد شده،  يك چهارم ليتر شير كم چربي،  يك دوم قاشق چايخوري نمك،  كمي فلفل سياه يا قرمز.
كره و روغن مايع را در ظرف نسبتا بزرگي ريخته، روي حرارت ملايم گاز بگذاريد تا كره ذوب شود. به مخلوط روغن و كره، پياز را اضافه كرده و تفت دهيد تا طلايي شود. كدو، هويج و آب مرغ را اضافه كنيد و بگذاريد تا كره ذوب شود. به مخلوط روغن و كره، پياز را اضافه كنيد و تفت دهيد تا طلايي شود. كدو، هويج و آب مرغ را اضافه كنيد و بگذاريد مخلوط به جوش آيد. در ظرف را بسته و سوپ را به مدت 15 دقيقه با حرارت ملايم بجوشانيد. در ظرف را برداريد و حرارت را افزايش داده، سوپ را به مدت 20 تا 25 دقيقه خوب بجوشانيد تا مقدار آن تقريبا به يك سوم برسد. در اين مدت گاهي سوپ  را هم بزنيد و كفي كه روي سوپ مي آيد را با قاشق گرفته و دور بريزيد. سوپ را از روي حرارت برداشته، مدتي كنار بگذاريد تا كمي سرد شود، سپس آن را در يك مخلوط كن يا دستگاه غذاساز بريزيد و آن را چند دقيقه روشن كنيد تا سوپ يكنواختي حاصل شود. آن را دوباره به قابلمه برگردانيد و شير، نمك و فلفل را به آن بيفزاييد. بگذاريد سوپ به جوش آيد و 2 تا 3 دقيقه بجوشد. حالا نوبت اضافه كردن ترخان و سرو غذاست.
سوپ كرفس
۱۰ گرم كره ، 60 گرم كرفس ريز خرد شده، يك حبه سير كوبيده، يك قاشق سوپخوري آرد، يك ليتر آب مرغ، 4 قاشق  سوپخوري خامه، 2 قاشق سوپخوري كره، بادام زميني بدون شيريني يا كم شيرين، نمك يك چهارم قاشق چايخوري ، 2 عدد پيازچه ريز خرد شده، كمي فلفل قرمز. كره را در يك قابلمه بزرگ ريخته و روي حرارت اجاق گاز قرار دهيد تا ذوب شود. كرفس و سير را افزوده، به مدت 2 دقيقه تفت دهيد. آرد را اضافه كنيد و يك دقيقه تفت دهيد. آب مرغ را بتدريج اضافه كرده، هم بزنيد سپس كره ، بادام زميني و نمك و فلفل را نيز اضافه كنيد و بگذاريد سوپ به مدت 15 تا 20 دقيقه بجوشد. در آخر پيازچه و خامه را افزوده پس از 2 تا 3 دقيقه سوپ را در ظرف بكشيد. قبل از سرو مي توانيد با كمي پيازچه خرد شده و قطعات ريز فلفل قرمز خشك آن را تزئين كنيد.

حميد رضا پور نصيري
اواخر هفته گذشته تغييراتي در زمان پخش برنامه هاي شبكه هاي مختلف - مخصوصا در زمان پخش سريال ها - رخ داد كه باعث شد تا حدودي زمان بعضي برنامه هاي پرطرفدار تغيير كند، اما نكته مهم اين تغيير اين بود كه روابط عمومي صدا و سيما اين تغييرات را به صورت جدول منظمي منتشر كرد تا بينندگان بتوانند در شش ماهه دوم سال براساس آن و با اعتماد به آن به تماشاي برنامه هاي دلخواه شان بنشينند. فقط بايد اميدوار بود كه مسئولان پخش شبكه هاي مختلف به اين برنامه پايبند بمانند، اما ديگر نكته اي كه در برنامه ريزي جديد نمايش سريال هاي شبكه هاي مختلف به چشم مي خورد اين است كه سعي شده تا مجموعه هاي داستاني با يكديگر تداخل نداشته باشند و بينندگان بتوانند هر شب تمامي آنها را تماشا كنند؛ تجربه اي كه در ماه رمضان هم امتحان شد و به نظر، تجربه موفقي مي رسد.
باتوجه به اين تغييرات، امشب حدود ساعت 19:45 مي توانيد به تماشاي شب هاي برره بنشينيد و بعد از آن در ساعت 20:30 يك سريال ايراني - باتوجه به همان جدول - را تماشا كنيد كه نامش اعلام نشده است، در حالي كه در همين ساعت شبكه يكي ها مجموعه نيمكت را نمايش مي دهند. ساعت 21:30 هم زمان پخش مجموعه پيله پرواز از شبكه دوم است كه فردا حدود ساعت 13 از همين شبكه تكرار خواهد شد. شبكه يك هم مثل يكشنبه هاي گذشته، مجموعه ماموران مخفي پليس را در ساعت 22:15 نمايش مي دهد.
زمان نمايش مجموعه هاي شبكه تهران هم به ساعت 23 هر شب آمده و از اين پس تكرارشان در ساعت 19 پخش مي شود، در نتيجه امروز ساعت 19 مي توانيد تكرار مظنونين را كه شب گذشته پخش شده بود تماشا كنيد و ساعت 23 به تماشاي يك سريال ايراني بنشينيد. ساعت 9 صبح هم زمان پخش تكرار پرده عشق از شبكه دوم است كه پنج شنبه شب ها پخش مي شود. حدود ساعت 15:30 از شبكه اول مي توانيد تكرار مزرعه كوچك را تماشا كنيد.
فوتبالي ها هم امروز مي توانند فقط پخش مستقيم مسابقات رده بندي و فينال جام چهارجانبه تهران را تماشا كنند، چون خبري از بازي هاي باشگاهي در اروپا نيست و فعلا تيم هاي ملي هستند كه با هم مسابقه مي دهند، اما نكته اينجاست كه اگر اين پخش مستقيم ها را به برنامه روزانه شبكه 3 اضافه كنيد، احتمالا چيزي از مجموعه داستاني و شب هاي برره نخواهد ماند. شايد هم با يكي - دو ساعت تاخير نمايش شان دهند. از اينها گذشته، اين هفته سري جديد برنامه آسمان شب هم شروع شده و اگر زمان هاي قبلي نمايش داده شود، امشب ساعت 22:45 مي توانيد آن را تماشا كنيد.
ساعت 18:45 هم از همين شبكه چهارم مي توانيد برنامه مستند خارجي را تماشا كنيد كه آن هم به نظر گزينه جذابي مي رسد.

فعلا روزهاي باراني تمام شدند. خورشيد با تمام توان در آسمان خودنمايي مي كند، گرچه زور زيادي هم ندارد.
سياوش بختياري - ابرهاي باران زا كم كم آسمان كشور را ترك مي كنند و به تبع آن هوا صاف ولي سرد مي شود. هواي سرد در تهران با اين آلودگي شديد بسيار خطرناك و بيماري زاست.
شايدتنها شهرهايي كه باران خواهند ديد، رشت و شيراز باشند؛ البته كمي عجيب به نظر مي رسد اما نقشه ها اينطور حكايت مي كنند كه روز يكشنبه ديار حافظ و سعدي احتمالا باراني خواهد بود. رشت هم امروز هوايي نيمه ابري و باراني و سرد دارد، ولي ابرها بتدريج آسمان رشت را ترك مي كنند و فردا هم هواي اين شهر صاف و آفتابي خواهد بود.تبريز هم كه چند روز برفي و باراني را پشت سرگذاشته، امروز وفردا نيمه ابري ست و در روزهاي بعد آفتابي ست كه بعدا راجع به آن مي نويسيم. سرانجام خوزستان است كه روزهايي باراني و شب هايي سرد دارد. يك توصيه نيمه آب و هوايي؛ در فصل هاي پاييز و زمستان كمتر روزي پيدا مي شود كه خورشيد، پرقدرت بتابد. اگر مي خواهيد در شش ماه دوم سال دچار فقر ويتامين D و يد نشويد، حتما از آفتاب استفاده كنيد و روزهاي آفتابي را از دست ندهيد. آفتاب پشت پنجره پاييزي بسيار لذت بخش است.