پنجشنبه ۲۶ آبان ۱۳۸۴
رونالدو
روح فوتبال برزيل
003699.jpg
جهانگير كوثري
زماني او را بهترين مهاجم دنيا ناميدند و هنوز نيز پس از چندين عمل جراحي بر روي زانويش يكي از بزرگترين و تأثيرگذارترين مهاجمان جهان به شمار مي رود. از او به عنوان يكي از به يادماني ترين مهاجمان تاريخ فوتبال ياد مي شود كه در سن هفده سالگي به دنياي فوتبال معرفي شد و تنها پس از دو سال به بازيكني جهاني تبديل شد و پس از «پله» به عنوان جوانترين بازيكن تاريخ برزيل پا به عرصه تيم ملي گذاشت و در جام جهاني حضور پيدا كرد. كمتر بازيكني در طول تاريخ به اين سرعت مدارج ترقي را پيموده و با دست به گريبان شدن با چنين مصدوميت هايي دوباره توانسته به عرصه فوتبال بازگردد. او قبل از مصدوميت شديدش در تيم اينتر دو بار و پس از آن نيز يك بار به عنوان بازيكن برتر سال «فيفا» دست يافت كه يك ركورد به شمار مي رود. درست قبل از جام جهاني ۲۰۰۲ كره و ژاپن بود كه او دو عمل جراحي بر روي زانويش انجام داد و هيچ كس فكر نمي كرد كه او بتواند باز هم به دنياي فوتبال بازگردد، اما با تمرينات مداوم و اراده راسخ به اين مهم دست يافت و به جهان فوتبال بازگشت آن هم چه بازگشتي. واقعاً  باوركردني نبود، زيرا او علاوه بر قهرماني در جام جهاني به همراه تيم ملي برزيل موفق شد با به ثمر رساندن هشت گل در هفت مسابقه عنوان آقاي گلي رقابت هاي جام جهاني را كسب كند تا تنها دو گل با ركورد گردمولر افسانه اي فاصله داشته باشد. او اگر بتواند در جام جهاني آينده دو گل ديگر به ثمر برساند به همراه گردمولر به عنوان بهترين گلزن تاريخ جام هاي جهاني شناخته خواهد شد و با گل هاي بيشتر، به تنهايي به اين عنوان خواهد رسيد. او در همان سال (۲۰۰۲) به عنوان مرد سال فوتبال جهان نيز شناخته شد، اما پس از آن به علت اضافه وزن و مصدوميت افت محسوسي داشت، اما انتظار مي  رود در جام جهاني آينده باز هم بدرخشد. نام رونالدو همواره به عنوان يكي از بيست بازيكن برتر تاريخ فوتبال جهان برده مي شود و بازي هاي او در تيم هاي آيندهوون و به خصوص بارسلونا و اينتر فراموش نشدني است.
* آيا اين مسأله كه شما بعد از جام جهاني از تيم ملي كناره گيري مي كنيد صحت دارد؟
- شايد اين تعبيري اشتباه از يكي از مصاحبه هاي من در تلويزيون اسپانيا باشد كه در آن برنامه من فقط گفتم مدت زيادي است كه براي تيم ملي بازي مي  كنم و كم كم بايد به فكر بازنشستگي باشم، اما منظورم اين نبود كه پس از جام جهاني ۲۰۰۶ از تيم ملي خداحافظي خواهم كرد. هميشه هدفم اين بوده تا زماني كه فوتبال بازي كنم و از آن لذت ببرم براي برزيل نيز بازي خواهم كرد. من از تاريخ معيني صحبت نمي كنم و يا از دوره  اي مشخص و تا زماني كه توان بازي كردن داشته باشم در تيم ملي بازي خواهم كرد.
* چه زماني از فوتبال خداحافظي مي كني؟ براي مثال روماريو كه در حال حاضر سي و نه سال دارد هنوز هم قصد خداحافظي ندارد!!
- روماريو يك استثناست، زيرا در اين سن و سال هنوز هم توان بازي دارد. من فكر نمي كنم كه بتوانم تا اين سن به فوتبال ادامه دهم.
* شما به عنوان يك بازيكن بي تجربه و با هفده سال سن پا به جام جهاني ۱۹۹۴ آمريكا گذاشتيد. در سال ۱۹۹۸ نيز همه چيز تحت الشعاع مشكلاتت قرار گرفت و در سال ۲۰۰۲ تو در اوج قرار داشتي. از رونالدوي ۲۰۰۶ چه انتظاري بايد داشت؟
- جام جهاني ۲۰۰۶ مهر تأييدي بر رونالدوي ۲۰۰۲ خواهد بود. بعد از حضور در سه جام جهاني و باخت برابر فرانسه در جام ۱۹۹۸ و سپس ارائه بازي هاي خوب در جام ۲۰۰۲ و فتح جام،  چهارمين جام مكاني براي تثبيت رونالدو خواهد بود. من تشنه حضور در جام جهاني هستم و آماده شروع اين بازي ها هستم و اميدوارم تا افتخاري ديگر براي برزيل به ارمغان بياورم.
* اخيراً  هرنان كرسپو اظهار كرده كه اين بار برزيل شانس بيشتري براي فتح جام دارد و از اين بابت خوشحال است؟!
- اين هيچ چيز را تعيين نمي كند. انتخاب تيم ها در خارج از ميدان بازي انجام مي شود و من هرگز نديدم كه تيمي خارج از ميدان فاتح جامي شود. برزيل در طول مسابقات بايد ثابت كند كه بهترين تيم است.
* آيا از اين كه در جام كنفدراسيون ها حضور نداشتي متأسفي؟
- همه چيز طبق برنامه پيش رفت. تا جايي كه به من ربط دارد اين مانند پلي بر روي رودخانه است. من براي عقيده ام جنگيدم زيرا دوست داشتم براي تعطيلاتم نيز احترام قائل شوند. اگر بين دو فصل بازي به خصوص قبل از جام جهاني تعطيلاتي در كار نباشد همه چيز در جام سخت خواهد بود. در اروپا ما دو رقابت بسيار مهم داريم، جام قهرمانان و لاليگا، كه پس از اتمام آنها بدن نياز به مدت زيادي براي بازسازي دارد، اما ما مهلت كمي براي استراحت در اختيار داريم.
* آيا عقيده داري كه فيفا، يوفا و فدراسيون هاي ملي بايد به صحبت هاي بازيكنان در مورد تراكم بازي ها گوش فرادهند؟
- درست ترين مسأله اين است كه اول به صحبت هاي آنها گوش دهند، چون اين بازيكنان هستند كه بايد در زمين بازي كنند. حتي بعضي اوقات دو بار در طول هفته، پس اين مهم است كه ما چه چيزي براي گفتن داريم و كسي بايد اينها را بشنود. البته تا به حال چنين اتفاقي نيفتاده و متأسفانه مردم زيادي حرف هاي ما را نمي شنوند. وقتي مقامات تاريخ مسابقات را تنظيم مي كنند آخرين چيزي كه در نظر مي گيرند، آمادگي جسماني بازيكنان است و مسأله ديگر آب و هواست كه ما بايد در سه رقابت مهم در طول يك سال شركت كنيم.
* آيا پيش بيني شگفتي در جام جهاني ۲۰۰۶ آلمان، مثل يورو ۲۰۰۴ را داري. در آن مسابقات يونان با تاكتيك هاي فوق دفاعي به قهرماني رسيد. آيا رويارويي با حريفان آمريكاي جنوبي دشوارتر از حريفان اروپايي است؟
- ما براي رويارويي با تمامي تيم ها بايد آماده باشيم بازي خود را بدون توجه و در نظر گرفتن نام حريف انجام دهيم. بيشتر بازيكنان بزرگ در اروپا بازي مي كنند، پس ما مي دانيم كه اروپايي ها چطور بازي مي  كنند، البته اين مسأله كه تيم هاي آمريكاي جنوبي بويژه آرژانتين و اروگوئه در بازي با حريفان مسائل رواني را نيز در نظر مي گيرند كه در نتيجه بازي با آنها دشوار است، زيرا آنها سعي مي كنند تا حريف را تحريك كنند و در نتيجه اخطار دريافت كنند. بايد اقرار كنم كه آنها استاد جنگ رواني هستند.
* آنها چه حركاتي را در بازي انجام مي دهند؟
- مثلا وقتي توپ در سمت ديگر ميدان است آنها از پشت به شما ضربه مي زنند، به شما ناسزا مي گويند و يا هر كاري كه بتواند شما را تحريك كند.
* نظرت راجع به استفاده از تكنولوژي در فوتبال چيست؟ براي مثال نصب گوشي هاي كوچكي در گوش بازيكنان براي شنيدن حرف هاي مربي در طول بازي و يا بازي در زمين هاي مصنوعي؟
- در رابطه با گوشي نظر موافقي ندارم، چون جداي از ناراحتي براي گوش اين دستگاه واقعاً  نمي تواند چيزي را تغيير دهد. در زمين، جداي از جاگيري مناسب و تاكتيكي، بازيكن بايد تمرين هفته گذشته خود را كاملاً  در زمين پياده كند. معمولاً  كيفيت بازي يك بازيكن است كه همه چيز را تعيين مي كند، نه مربي، حتي در لحظه اي كه شما قصد هجوم بردن به خط دفاعي دشمن را داريد يا نه. به نظر من چمن مصنوعي نيز چندان دلچسب نيست. من در زمين هاي مصنوعي زيادي تمرين كردم، بخصوص در ايتاليا و در طول فصل زمستان. من نمي دانم كه در حال حاضر زمين ها به چه صورت است و چه تغييراتي كرده، اما در كل چمن طبيعي را ترجيح مي دهم، حتي اگر شرايط زمين كمي بد باشد باز هم طبيعي است.
* نظرت راجع به توپ هاي هوشمند چيست؟
- روشي آسان تر و بهتر براي حل اين مسأله به كار گرفتن داوران بيشتر است. براي مثال، در بسكتبال كه بازيكنان كمتري در ميدان حضور دارند، چندين داور بازي را كنترل مي كنند در حالي كه در فوتبال تنها دو خط نگه دار وجود دارد و به نظر من بهتر است كه در پشت هر دروازه يك داور قرار دهند تا بسياري از مشكلات حل شود، زيرا در زمين بازي نياز به داوري ديگر نيست زيرا داوران هميشه در موقعيت خوبي قرار دارند و به جريان بازي نزديك هستند، اما براي اداره درست بازي نياز به كمك هاي بيشتري دارند.
* اخيراً  مجله اي عكسي از شما به چاپ رساند كه در حال كايت سواري بوديد. نظرتان راجع به مشهورشدن و زندگي خصوصي چيست؟
- از وقتي شانزده ساله بودم مشهور شدم و كاملاً  به اين موضوع عادت دارم. مشهور بودن مزايا و معايبي دارد. بعضي اوقات زماني كه به بيرون مي رويد، توجه زيادي را به خود جلب مي كنيد. بعضي اوقات بچه ها به سراغ آدم مي آيند و بعضي اوقات بزرگترها كه اگر مؤدب باشند بسيار خوشايند است، اما بيشتر مردم نمي دانند كه چطور بايد ارتباط برقرار كنند و درست اين زمان بد ماجراست. آنها فكر مي كنند چون ما فوتبال بازي مي كنيم و پول زيادي به دست مي آوريم ، به هر چيزي تن در بدهيم اما علاوه بر فوتباليست بودن انسان هايي معمولي مثل ديگر مردم هستيم و در نتيجه به زندگي عادي نيز نياز داريم.
* آيا فوتباليست ها سزاوار چنين دستمزدهايي هستند؟
- فكر نمي كنم نباشند. ما مردم را سرگرم مي كنيم و شادي و خوشحالي زيادي را براي مردم به ارمغان مي آوريم. فوتبال نوعي تجارت است كه ميليون ها دلار در آن صرف مي شود و بازيكنان ستارگان اين تجارتند.
* جنبه ديگري نيز وجود دارد. شما كارهاي انسان دوستانه زيادي انجام مي دهيد.
- مدت هشت سال است كه به عنوان سفير سازمان ملل فعاليت مي كنم و بسيار فعال هستم و به مأموريت هاي زيادي مي روم. دوست دارم بازيكنان بيشتري در اين گونه مسائل شركت كنند، البته خيلي ها امروزه در اين گونه كارها حضور دارند اما هنوز كافي نيست. زيدان و من هر دو سفير سازمان ملل هستيم و ما هر ساله يك بازي دوستانه به كمك دوستان زيدان انجام مي دهيم و پول بدست آمده را به مؤسسه مورد نظر سازمان ملل مي دهيم تا در امور خيريه و انسان دوستانه صرف كند. مردم زيادي براي كمك به انسانها وجود دارند.
* آيا احساس حسادتي نسبت به برزيلي هاي رئال مادريد وجود دارد. براي مثال رائول!
- غيرممكن است كه از تمام بازيكنان توقع داشته باشيم كه با ديگر بازيكنان روابط خوبي داشته باشند، اما در رئال ما يك گروه خوب هستيم و همگي مي دانيم كه موفقيت باشگاه مهمترين مسأله است. بازيكنان مجبور نيستند كه با يكديگر صميمي باشند اما در زمين ما بايد مانند يك تيم عمل كنيم و همگي بايد به هم كمك كنند. من نشانه اي از حسادت در رئال نديدم و با رائول نيز روابط خوبي دارم و هر دوي ما تمام سعي مان را براي كمك به رئال انجام مي دهيم.
* نظرت راجع به مسائل سياسي جاري در برزيل چيست؟
- برزيل كشوري بسيار بزرگ و پيچيده است و متأسفانه من در فاصله اي بسيار دور از كشورم قرار دارم و در نتيجه از شرايط كشور بي اطلاع هستم اما مي دانم كه مردم مسائل را از نزديك دنبال مي  كنند.مردم به دنبال پاسخ هستند و اين موضوع برايشان بسيار مهم است. من دوست دارم كه بخشي از مردم كشورم باشم.
* سال آينده سي ساله خواهي شد. چه احساسي داري ؟
- زمان بسيار سريع مي گذرد. انگار ديروز بود كه هفده ساله بودم و در جام جهاني ۱۹۹۴ حضور داشتم. الان بيست و نه سال دارم و احساس بسيار خوبي دارم و مثل هميشه روحيه خوب و جواني دارم.

چشم انداز فوتبال
003693.jpg
فوتبال با ايجاد چشم اندازي پيچيده،كه قواعد ساده و عامه فهمي بر آن حكومت مي كند، تاكيدي نمادين بر اين مطلب است كه بهترين و ماهرترين افراد مي توانند بازي را ببرند... و اينكه آموزش، تكنيك و كمي شانس مي تواند پيروزي بيافريند و بالاتر از همه اينكه قواعد بازي براي همگان (پيروزمندان و بازندگان، غني و فقير، سياه و سفيد تحصيلكرده و بي سواد) يكسان است. از اين زاويه فوتبال مدرسه دموكراسي و مساوات طلبي است. بازي تيم ها در زمين چمن و روشن، تحت قواعدي ثابت و معين و همگاني برگزار مي شود كه بايد مورد احترام همگان قرار گيرد. يك داور نيز در ميدان حضور دارد تا حتي در صورت بالاگرفتن احساسات، رعايت اين قوانين را تضمين كند.
تماشاچي مي داند كه برخلاف اوضاع و احوال ديگر، در فوتبال نه برندگان و نه بازندگان هيچ يك نمي توانند به دلخواه، قواعد بازي را تغيير دهند، زيرا اين قواعد از تمايلات و خواستهاي تيم هاي رقيب برترند. فوتبال به ما مي آموزد كه همان تغييرناپذيري اين قواعد، تضمين كننده ابدي نبودن برندگان و بازندگان است. درست به همين دليل اجتماع رسمي و غيررسمي، قاعده و واقعيت است كه در برزيل (و درواقع در سراسر جهان سوم)، فوتبال به كانون بدون رقيب احساسات و هيجانات بدل گشته است.
از طريق فوتبال است كه برزيليها با نمادهايي از قبيل سنن، سرود و پرچم ملي، به عنوان يك ملت دوست، شناخته مي شوند. از طريق اين ورزش يعني فوتبال است (كه در آن قلب و سر، قدرت و نبوغ يگانگي يافته و براي ما «جادوي ساقها» را به ارمغان آورده اند) كه برزيل به عنوان يك جامعه و يك ملت هستي يافته است. بله، در نتيجه تجربه شگفت انگيز و گيج كننده فتح سه جام جهاني بود كه اعتماد به نفس لازم در روح خلاق و پرمايه مردم برزيل دميده شد.

سايه روشن ورزش
واژه سحرآميز
003696.jpg
يك مثل مشهور برزيلي مي گويد «در زندگي سه چيز واقعا مهم وجود دارد. كاچاسا، لاتاري و فوتبال». به عبارت ديگر افكار مردم برزيل پيرامون اين سه چيز دور مي زند.
از اين سه چيز، منشاء فوتبال از همه خارجي تر است، زيرا فوتبال را فرزندان خانواده هاي ثروتمند با خود به برزيل آوردند. آنها را خانواده هايشان براي تحصيل به انگلستان فرستاده بودند و در آنجا بود كه آنها به فوتبال علاقه مند شده بودند. بدين طريق بازي انگليسي فوتبال، به لهجه محلي مردم برزيل فوتيبول ناميده شد و در ميان آنها علاقه اي پايدار برانگيخت و بيانگر احساس پرشور و پرحرارت هويت فردي و ملي آنان شد.
پس از يك دوران كوتاه مقاومت، فوتبال يعني مشغوليتي كه عنصر رقابت را با ابراز وجود آزادانه و بلامانع جسمي تركيب كرده است، به ورزش مورد علاقه  عموم تبديل شد. دليل توفيق فوتبال شايد آن باشد كه يك بازي گروهي و بيانگر مفهوم يك جامعه به هم پيوسته و تنگاتنگ نظير يك خانواده است كه فرد با پيوند ناگسستني دلبستگي، همدلي و عشق بدان مربوط شده است.
دليل ديگر شيفتگي مقاومت ناپذير برزيليها به فوتبال اين است كه اين بازي با پا و نه با دست انجام مي گيرد. اين ويژگي عنصر شانس را به فوتبال اضافه مي كند و از بازيكنان مهارتي فراوان مي طلبد و حتي ميان تيم هاي نابرابر، مفهوم «توپ گرد است» را حاكم مي كند.
جالب است كه اين بازي را با فوتبال آمريكايي مقايسه كنيم كه با دست انجام مي گيرد و سطح بالاي مهارت تكنيكي و تاكتيكي مي طلبد. اين امر عملا هر گونه عنصر شانس و تصادف را در مواجهه ميان دو تيم نابرابر حذف مي  كند. از اين رو مقررات بازي ناهمخواني زياد ميان تيم ها را ناممكن مي سازد كه شايد بيانگر گرايش منطق علمي، انتزاع و تخصصي شدن امور باشد كه از ويژگيهاي يك جامعه داراي سنن نيرومند دموكراتيك است.
استفاده از پا برخلاف دست، استفاده از كل بدن و به ويژه ساق ها و ران ها را ايجاب مي كند كه اين بخش از آناتومي در برزيل به طور نمادين كاربرد زيادي دارد. مثلا ما در مورد كسي كه مي تواند گليم خود را از آب بيرون بكشد مي گوييم روي پاي خود ايستاده است. اصطلاح «روپا» نيز كاربرد زيادي دارد. در برزيل صفاتي كه در مورد سياستمداران ماهر و فوتباليستهاي با استعداد به كار مي رود مشابه است.
فوتبالي كه در برزيل بازي مي شود، به مهارت زيادي در استفاده از بدن و پا نياز دارد و شايد در اتكاي انحصاري اين فوتبال را به پاها، بتوان سايه اي دور از كاپوييرا نوعي كشتي محلي كه بردگان با خود از آفريقا آورده بودند، مشاهده كرد. در اين نوع كشتي براي زمين انداختن حريف، تنها از ساقها و پاها استفاده مي شود.
از آنجا كه فوتبال نيروي قدرتمندي براي تامين يكپارچگي اجتماعي است، قالب مناسبي براي برجسته ساختن بسياري از جنبه ها زندگي مردم برزيل بوده است.
فوتبال نشان دهنده آن است كه مردم برزيل براي دستيابي به پيروزي مي توانند دست در دست يكديگر و به شيوه اي هماهنگ عمل كنند. در واقع اين نوع يگانگي آشكار و مثبت در زندگي به نظر مي رسد كه بيشتر نهادها زير فشارهاي اقتصادي و سيستمي از روابط كه شهروند معمولي را دلسرد مي سازد، راه خود را گم كرده اند.
فوتبال همچنين از اين لحاظ كه همگان را قادر مي سازد در تجربه پيروزي و نيل به هر آن چيزي كه واژه سحر آميز «موفقيت» تداعي مي كند (چيزي كه معدودي برزيلي در جامعه اي با سلسله مراتب خشك و انعطاف ناپذير و ثروتي كه در دست عده  اي انگشت شمار تمركز يافته است، بدان دست مي يابند)، شركت داشته باشند، به تقويت يكپارچگي كمك مي كند. شور و حال مردم در يك استاديوم فوتبال از آنجا كه مي تواند به پيروزي بينجامد به هيچ وجه تجربه اي كم اهميت نيست. شور و حال جمعيتي كه عليرغم همه غمها و ناراحتيهاي روحي و جسمي خود به دعا برخاسته و با همه وجود، حامي تيم خود و ستارگان آن است.

ستاره هاي تاريخ فوتبال جهان
003690.jpg
مي گويند تاريخ فوتبال جهان را لاتين ها نوشته اند. اگرچه فوتبال از انگليس به آمريكاي جنوبي رفت، اما خيلي زود، جام هاي جهاني به تسخير كشورهاي جنوبي آمريكا چون اروگوئه، برزيل و آ رژانتين درآمد. از دل تاريخ فوتبال اين جغرافيا، ستاره ها و اعجوبه هاي زيادي به جهان فوتبال قدم گذاشتند.
آدميراس، لئوينداس، سانتوز، پله، گارنيشا، دي دي، جرسون، زيكو،  مارادونا و امروز رونالدو كه فوتبال را چون شعبده بازي هاي معروف بازي مي كند.
شيوه بازي رونالدو با تمام مهاجمان جهان تفاوت دارد. زدن ضربه آخر در لحظاتي كه دروازه بانان فكر زدن ضربه را ندارند. فرارها، استارت ها، حضور به موقع و موقعيت سنجي او را تا به امروز هيچ بازيكني ندارد. رونالدو چون ديگر ستاره هاي اين قاره ابتدا از پس كوچه هاي فقيرنشين برزيل آغاز كرد و خيلي زود توپ با او الفت گرفت و در جواني به تيم ملي جوانان پيوست و سرانجا م خود را در عرصه فوتبال جهان به عنوان يك ستاره بزرگ شناساند.
003729.jpg
- نام كامل: رونالدو لوئيز نازاريا دليما
- تاريخ تولد: ۲۲ سپتامبر ۱۹۷۶
- محل تولد: بنتور يبيروي برزيل
- قد: ۱۸۳ سانتي متر
- وزن: ۸۶ كيلوگرم
- پست: مهاجم
- باشگاهها: سائو كريستوا، كروزيرو، پي اس وي آيندهوون، بارسلونا، اينترناسيوناله، رئال مادريد
- نخستين بازي ملي: مارس ۱۹۹۴ برابر آرژانتين
- بازي ملي: ۸۰ بازي و ۵۲ گل
- حضور در جام جهاني: ۱۹۹۴ آمريكا، ۱۹۹۸ فرانسه، ۲۰۰۲ كره و ژاپن
- موفقيت ها: قهرماني جام جهاني (۲۰۰۲ و ۱۹۹۴)، كوپا آمريكا ( ۱۹۹۷ و ۱۹۹۹) جام كنفدراسيون ها(۱۹۹۷)، سوپر جام آمريكاي جنوبي (۱۹۹۳)، جام بين قاره اي (۲۰۰۲) ، جام برندگان جام اروپا (۱۹۹۷) جام يوفا (۱۹۹۸)، جام قهرماني برزيل (۱۹۹۳)، باشگاههاي هلند (۱۹۹۶) ، سوپر جام اسپانيا (۱۹۹۶ و ۲۰۰۳) لاليگاي اسپانيا (۲۰۰۳) ، گلزن برتر ليگ هلند (۱۹۹۶) ، بازيكن برتر جهان (۲۰۰۲ و ۱۹۹۷ و ۱۹۹۶) ، بازيكن سال ورلد ساكر (۲۰۰۲ و ۱۹۹۷ و ۱۹۹۶)، بازيكن سال اروپا (۲۰۰۲و۱۹۹۷) ، گلزن  برتر لاليگا (۱۹۹۷و ۲۰۰۴)، بازيكن برتر زير بيست و يكسال اروپا(۱۹۹۸و ۱۹۹۷)، ارزشمندترين بازيكن فيفا در جام جهاني (۲۰۰۲ و ۱۹۹۸)، بازيكن سال ايتاليا (۱۹۹۸)، گلزن برتر كوپا آمريكا (۱۹۹۹)، گلزن برتر جام جهاني (۲۰۰۲)، ارزشمندترين بازيكن جام بين قاره اي (۲۰۰۲)

ورزش
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
ايران
سياست
فرهنگ
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  ايران  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |