سه شنبه ۱ آذر ۱۳۸۴ - - ۳۸۵۶
هنر مدرن ايران پس از هنر مدرن جهان
006114.jpg
نمايشگاه جنبش هنر مدرن ايران تا يك ماه در حوزه هنرهاي معاصر برگزار مي شود.
حسين صبوري- پس از آنكه نمايشگاه جنبش هنر مدرن جهان در موزه هنرهاي معاصر تهران برپا شد، اين بار جنبش هنر مدرن ايران در معرض ديد علاقه مندان قرار مي گيرد. نمايشگاه جنبش هنر مدرن جهان كه از آثار هنرمندان اروپايي تشكيل شده بود از هفتم شهريور ماه آغاز به كار كرد كه به دليل استقبال گسترده علاقه مندان، دو بار تمديد شد.
قرار بود پس از آن، نمايشگاه جنبش هنر مدرن ايران از پانزدهم آبان ماه آغاز به كار كند كه به علت تمديد نمايشگاه قبلي، اين اتفاق نيفتاد و حالا قرار است از 21 آذر ماه نمايشگاه جنبش هنر مدرن ايران با آثاري از سهراب سپهري، مسعود عربشاهي، محسن وزيري مقدم، حسين زنده رودي، ماركو گرگوريان، منوچهر شيباني و... برگزار شود.
بنابر اطلاع، بخش هنر مدرن ايران تقريبا تنها بخشي از موزه هنرهاي معاصر است كه پس از انقلاب هم آثاري به آن اضافه شده و با تماشاي آثار مي توان سير حركتي هنرمندان ايراني را نيز متوجه شد.
گنجينه آثار خارجي موزه، تنها به قبل از انقلاب مربوط بود و پس از انقلاب، آثاري در اين زمينه خريداري نشده، اما گنجينه آثار داخلي پس از انقلاب نيز تكميل شده است.
پيش از اين، آثار برخي از هنرمندان مانند عربشاهي، زنده رودي، تناولي  و... به صورت انفرادي نمايش داده شده بود. نمايشگاه هايي كه از آثار اين هنرمندان برپا شده بود، بخش بزرگي از آثار آنان را دربرمي گرفت.
تاكنون آثار هنرمندان داخلي به اين صورت در كنار يكديگر قرار نگرفته و به نظر مي رسد اين نمايشگاه با استقبال دانشجويان، استادان و هنرمندان روبه رو شود.
نمايشگاه جنبش هنر مدرن ايران تقريبا اولين اقدام عبدالمجيد حسيني راد پس از انتصاب در سمت رئيس موزه هنرهاي معاصر است. پيش از اين مجتبي سميعي آذر، رئيس موزه هنرهاي معاصر بود كه در آخرين روزهاي رياست خود توانست پس از سال ها، آثار هنرمندان اروپايي را از انبارهاي موزه خارج كرده و در معرض ديد علاقه مندان قرار دهد.
برپايي نمايشگاه جنبش هنر مدرن ايران مي تواند به درك تفاوت نوع نگاه دو رئيس موزه نيز كمك كند، البته حسيني راد گفته است كه زمان اعلام شده چندان دقيق و قطعي نيست. گروهي از آشنايان به هنر نيز از احتمال برگزار نشدن اين نمايشگاه سخن مي گويند.

كلاس هاي تازه در باب فلسفه و حكمت
006051.jpg
بنياد حكمي و فلسفي دكتر سيد احمد  فرديد، مي خواهد كلاس هايي برگزار كند كه به تاريخ و فلسفه و حكمت مربوط است؛ اين كلاس ها از ابتداي آذرماه آغاز مي شود.
آيدا آزاد اصل خبر كه به دستمان رسيد، اين بود: بنياد حكمي و فلسفي دكتر فرديد از ابتداي آذرماه اقدام به برگزاري كلاس هاي آموزشي - تاملي در تاريخ فلسفه (استاد دكتر ضياء شهابي) شرح گلشن راز (استاد مختار عليزاده) سمينار فرهنگي هرمنوتيك و هنر (با حضور استاداني چون دكتر داوري، دكتر ريخته گران، دكتر شهابي) غرب و غربزدگي و پخش نوارهاي تصوير استاد فقيد دكتر سيد احمد فرديد نموده است .
در اينكه در سال هاي اخير كلاس هاي فلسفه جايگاه ويژه اي بين جوان ها پيدا كرده، شكي نيست. بيشتر مخاطبان اين كلاس ها نيز دانشجويان سطوح عالي و تكميلي و دانش پژوهان فلسفه و حكمت و ... هستند. آقاي فرنو - عضو هيات مديره بنياد- در صحبت هايش از شروع به كار بنياد مي گويد: از سال 75 ، بعد از يكي - دو سال كه از فوت دكتر فرديد گذشت، جمعي از شاگردان و علاقه مندان به مباحث ايشان كه در نهادهاي مختلف بودند، براي تشكيل و انتشار تحقيقات و طرح بيشتر مباحث ايشان، بنيادي را تاسيس كردند كه بحث سخت افزاري و تجهيزات و ساختمان آن به شهرداري وقت سپرده شد و با كمك مركز توسعه فضاهاي فرهنگي، سازمان مسكوني فرديد خريداري و بنياد فرهنگي غيرانتفاعي دكتر فرديد تاسيس شد .
اهميت ماجرا از آنجا آغاز مي شود كه گروهي از افراد به فرديد با عنوان آموزگار فلسفه نگاه مي كنند. تا جايي كه محمود صدري كه از دانشجو هايش بوده، چنين مي نويسد: فرديد نسبت به دانشجويان بي اندازه بزرگوار بود، در حالي كه بسياري از استادان كم مايه تر از او بسختي حاضر بودند پاسخ سلام دانشجويان را بدهند. فرديد سرافرازانه و بعضا بدون ضرورت به آن چيزهايي كه بي ارزش، آمرانه يا فريبكارانه مي پنداشت، حمله مي كرد .
فرنو در ادامه از بنياد مي گويد: در دوره هاي مختلف، چون سازمان فرهنگي - هنري مديريت هاي مختلفي داشته، بنياد هم فراز و نشيب هايي داشته. تعهدات قول داده شده به انجمن، بعضي اوقات انجام شده و بعضي اوقات انجام نشده . آنها مي خواسته اند به دور از ركودهاي فصلي، تحقيقاتشان را به نشر برسانند و مباحثي را مطرح كنند كه مورد نظر استادشان بوده. هر چند هنوز كارهاي قابل توجهي مانده . در ادامه بيرون آمدن از ركود، كلاس هايي برگزار كرده اند كه همين كلاس هايي ست كه در بالا اسم برديم. كلاس ها يك ترم دانشگاهي طول مي كشد و هزينه امكانات و محل از طرف بنياد تقبل مي شود، اما از آنجايي كه فعاليت هاي خودكفايي بنياد احتياج به بودجه دارد، هزينه دريافت مي كنيم . جهت اطلاعات بيشتر باشماره تلفن هاي 66488566 و 66969432 تماس بگيريد.

كتابخانه
بچه تهرون
006057.jpg
مونا شيخي- يك كتاب به دستمان رسيده كه اسمش را گذاشته اند بچه تهرون . توضيح اضافه اي به جز همان يك خطي كه زير اسم كتاب نوشته شده، نداده اند. خاطرات شفاهي كامران فهيم . جمع آوري اين خاطرات از عليرضا اشتري ست و از همان اول كتاب بدون هيچ توضيحي ما را با خاطرات جنگي مردي رو به رو مي كند كه اسمش كامران فهيم است. با صحبت هاي رفت و برگشتي اين دو نفر، به فضاي كتاب قدم مي گذاريم.
- حالا اسمش رو چي بذاريم؟! براي پسرم.
روي صندلي جا به جا شد و هر دو دستش را گذاشت روي ميز و توي صورتم نگاه كرد و گفت:
- آخه دوست دارم بدونه كه ما توي اون سال ها چي كار مي كرديم؛ مي خوام پسرم بدونه كه رفقاي باباش چه جور آدم هايي بودن، چه كار مي كردن، چه طوري مي جنگيدن، چه طوري مي خنديدن، چي مي خوردن، چي مي پوشيدن... و ما با داستان هاي شفاهي جنگ رو به رو مي شويم؛ داستان هاي واقعي شان.
ابراهيم شروع كرد از جن گفتن. با اين حرف ها و توي آن تاريكي چادر و وسط آن بيابان، خيلي  حال و هواي ترسناكي درست شده بود. ناگهان فانوس وسطي چادر هم خاموش شد؛ نفتش تمام شده بود. بچه ها وحشت كرده بودند كسي حتي تكان هم نمي خورد... من همين جوري كه ته چادر نشسته بودم، ديدم از درز ته چادر يك كله سفيد به چه بزرگي آمد تو. تا اين كله را ديديم، آب دهان همه مان خشك شد كه اين چيه؟ جنه يا پريه؟ خوب كه دقت كرديم، ديديم يك خر كله گنده، سرش را آورده تو و دارد از گوني نان خشك هاي ته چادر، خارچ خارچ نان مي خورد . داستان ها با همين زبان ساده روايت مي شوند. كتاب را موسسه كتاب دانشجويي  با همكاري موسسه فرهنگي شهيد آويني با قيمت 600 تومان منتشر كرده. كتاب دانشجويي عنوان جديدي بود. پشت جلد، توضيح سبز رنگي نوشته اند: مجموعه اي ست غيرانتفاعي و غير دولتي كه به منظور توسعه نشر، تقويت فرهنگ مطالعه، كاهش هزينه هاي توليد و از همه مهم تر گسترش و تعميق فرهنگ تحقيق و توليد انديشه فعاليت مي كند. بعد از همه اين جملات توضيحي، يك جمله ما را به وجد آورد كه پيگير قضيه شويم: در صورت تمايل به همكاري يا چاپ آثارتان حتما با ما تماس بگيريد .

آواي موسيقي
بار ديگر حميد متبسم
006108.jpg
حميد متبسم، نوازنده تار، جديدترين آلبوم خود با عنوان ضرب تار را روانه بازار كرده است.
مينا راستي حميد متبسم را با سرپرستي گروه دستان و نوازندگي تار مي شناسيم و البته آهنگسازي هاي متفاوت و بديع در زمينه موسيقي سنتي. آلبوم ساز نو آواز نو كه با صداي شهرام ناظري چند سال پيش به بازار آمد، هنوز از يادها نرفته است و همين طور سر و صداهايي كه پيرامون آثار اين آلبوم در جامعه ايجاد شده.
نوآوري هاي متبسم اغلب به مذاق سنت گرايان خوش نمي آيد. از متبسم تاكنون آلبوم هاي بامداد، بوي نوروز، نواي دريا، ساز نو آواز نو، سه نوازي  دستان، دونوازي دستان، حنايي و شوريده به بازار آمده است.
همچنين او آلبوم هاي گل بهشت، دلباخته (با صداي شهرام ناظري)، ماه عروس (با صداي صديق تعريف) و دوازده نغمه را در دست انتشار دارد.
متبسم، اين روزها به همراه گروه موسيقي  دستان متشكل از بهنام ساماني، پژمان حدادي، سعيد  فرج پوري و حسين بهروزي نيا مشغول اجراي برنامه در خارج از كشور هستند.
آلبوم دونوازي تار و تنبك به سبك گروه دستان توسط دو نفر از نوازندگان اين گروه اجرا مي شود. آلبوم ضرب تار اثر مشتركي از حميد متبسم (نوازنده تار) و بهنام ساماني (نوازنده تنبك) است كه در دستگاه همايون به شيوه نوازندگي گروه دستان اجرا شده. بخشي از قطعات اين آلبوم پيش از اين در كنسرت هاي متعدد گروه دستان در سراسر جهان به اجرا درآمده است.
علاوه بر اين حميد متبسم 12 قطعه براي سه تار را كه در دستگاه هاي مختلف اجرا كرده، به صورت كتاب و آلبوم صوتي به بازار عرضه مي كند. اين آلبوم كه دوازده نغمه نام دارد در دستگاه ها و آوازهاي افشاري، دشتي، نوا، راست و پنجگاه، چهارگاه و همايون اجرا شده است. همچنين دو تكنيك تازه از تكنيك هاي ابداعي متبسم در نوازندگي سه تار نيز در اين آلبوم وجود دارد كه يكي از آنها چكاچاك و ديگري پروانه نام دارد. متبسم تا به حال از اين تكنيك ها كه ويژه تكنوازي سه تار است در نوازندگي هاي گروهي خود استفاده نكرده است.
ضرب تار در استوديو بم آهنگ ضبط شده و پخش آن را مركز موسيقي بتهوون برعهده دارد. علاقه مندان موسيقي سنتي مي توانند اثري متفاوت را گوش كنند.

مائده هاي زميني
از اسم گراتن نترسيد
006081.jpg
گراتن از آن دسته غذاهايي ست كه برخلاف اسمش كه شايد سخت باشد، پختي آسان دارد.
سمراميدي- از غذاهايي كه متنوع هستند و با رنگ و شكل مختلف پخته مي شوند، يكي هم گراتن است، غذايي كه پختش فقط حدود نيم ساعت وقت مي گيرد. دستور پخت دو نوع گراتن را كه به نظر خوشمزه تر مي آيند، بخوانيد.
گراتن پنير و سبزيجات: كافي ست 100 گرم برگ كلم، 100 گرم كلم بروكلي، 2عدد هويج، 2عدد كدو، 2عدد بادمجان، 2عدد سيب زميني، 100 گرم كره، يك پيمانه شير، كمي جعفري تازه، يك بسته پنير پيتزا، كمي آرد سفيد، كمي پودر نان سفيد، ادويه، نمك و فلفل را تهيه كنيد.
همه سبزيجات را در آب كم نمك و زردچوبه حدود 10دقيقه مي جوشانيم كه بخارپز شود، ولي دقت كنيد كه له نشود. حالا كدو و بادمجان را سرخ كنيد، كره را در ظرف آب كرده، كمي زردچوبه و بعد آرد سفيد را اضافه كنيد و هم زنيد تا مايه يكنواخت شود. به تدريج شير را اضافه كنيد و پيوسته هم بزنيد تا گلوله نشود. وقتي جوش آمد و غليظ شد، نمك و نصف پنير پيتزا (البته رنده شده) را اضافه كنيد، بعد تمام سبزيجات را در ظرف پيركس بچينيد، سس سفيد را روي آن  بريزيد. لايه بعد سبزيجات را بچينيد، دوباره سس سفيد و پنيرپيتزا و پودر نان را بپاشيد. حالا ظرف را در فر با حرارت 175 درجه سانتي گراد به مدت 20دقيقه بگذاريد تا آماده شود. از جعفري خردشده هم مي توانيد براي تزئين روي گراتن استفاده كنيد.
گراتن مرغ و بادمجان: براي پختن اين گراتن يك كيلو بادمجان سرخ شده، يك عدد سينه مرغ پخته شده، 200 گرم پنير پيتزاي رنده شده و 2پيمانه سس سفيد را برداريد، كمي از سس سفيد را ته ظرف نسوزي بريزيد و بادمجان ها را روي آن  بچينيد، سپس سينه مرغ پخته شده و ريش ريش شده را روي آن بگذاريد و دوباره سس سفيد و پنير پيتزا و بادمجان و... . اين كار را تكرار  كنيد تا مواد تمام شود. سعي كنيد در نهايت، روي غذا سس سفيد و پنير باشد. اكثر دوست داريد مي توانيد از سبزي معطر هم براي روي گراتن استفاده كنيد و بعد نيم ساعت تا 45 دقيقه در دماي 175 درجه سانتي  گراد در فر بگذاريد تا پنير آن كاملا آب شود.

در شهر
يك جشنواره جديد
006090.jpg
نخستين جشنواره كاريكاتور كتاب وكتابخواني اواخر دي ماه امسال برگزار مي شود.
رحيم بختياري- جشنواره كاريكاتور كتاب و كتابخواني گرچه 29 دي ماه برگزار مي شود، اما به دو علت مي توان امروز درباره آن نوشت؛ اول اينكه خبر و فراخوان شركت در جشنواره امروز منتشر شده است و دوم اينكه در هفته كتاب و كتابخواني قرار داريم و هرچه از كتاب بگوييم، هم كم است و هم مناسبت دارد.
عنوان اين جشنواره مضرات، قواعد،كاركردهاي كتاب در گذشته، حال و آينده است كه هم زمان با عيد غديرخم برگزار مي شود. پايگاه اينترنتي كتاب نيوز با همكاري خانه كاريكاتور ايران جشنواره را برگزار مي كنند. مدتي ست كه سايت هاي اينترنتي در زمينه برگزاري جشنواره فعال شده اند. چندي پيش نيز سايت ايران پوسترز اولين جشنواره تايپوگرافي اسماءالحسني را برگزار كرد.
در هر صورت جشنواره كاريكاتور كتاب و كتابخواني در دو بخش مسابقه و ويژه برگزار مي شود.
موضوع بخش ويژه جايگاه كتاب در تغيير رويكرد آژانس بين المللي انرژي اتمي نسبت به فعاليت هاي هسته اي ايران است. در اين بخش يك نفر مورد تقدير و تجليل قرارخواهد گرفت كه جايزه آن پنج سكه بهارآزادي و تنديس جشنواره و صدهزارتومان بن كتاب است.
در بخش مسابقه از سه نفر تقدير مي شود و به ترتيب شش، چهار و دو سكه بهارآزادي به اضافه تنديس جشنواره و صدهزارتومان بن كتاب به آنها اهدا خواهد شد. مهلت ارسال آثار به اين جشنواره تا دهم دي ماه امسال است كه حتما آثار بايد روي يك CD با فرمت Tif و DPI 300 باشند. ضمنا تمام آثار ارسالي بايد اصل و حداقل در قطع A3 باشند. علاقه مندان مي توانند آثار خود را به صندوق پستي 338-17185 ارسال كنند. اگر نيازمند اطلاعات بيشتر هستيد، مي توانيد به سايت www.ketabnews.com مراجعه كنيد.
حالا كه بحث از كاريكاتور است، بد نيست پيشنهاد كنيم سري به دوسالانه بين المللي كاريكاتور بزنيد كه اين روزها در نگارخانه صبا برپاست.

آب و هوا
باران در غرب
006045.jpg
امروز در نوار غربي كشور بارندگي هاي كمي خواهيم داشت و البته كاهش دما تا حدود 5درجه.
سياوش بختياري- هواي تهران از امروز ابري ست، البته ابرها، باراني به همراه ندارند. دما نيز امروز گرم تر از روزهاي قبل است، اما فردا يكي- دو درجه سردتر مي شود.تغييرات جوي چشمگيرتر اين روزها مربوط به نوار غربي كشور است. شمال غرب، غرب و جنوب غربي كشور امروز احتمالا بارش پراكنده خواهند داشت و اين حالت تا آخر هفته ادامه مي يابد.شمال كشور نيز آسماني ابري دارد كه كم كم سرد مي شود، ولي فعلا آنچنان سرد نيست.حركت ابرها از غرب به مركز و شرق كشور در روزهاي آينده، اين مناطق را نيز با آسماني ابري و بارش هاي پراكنده روبه رو خواهد كرد. با اين وجود فعلا از توده هواي سرد يا باران زا خبري نيست و تا آخر هفته انتظار بارش هاي زياد يا هواي خيلي سرد نمي رود. دماي هوا نيز چندان پايين نيست و تنها در شهرهايي كه در ارتفاعات يا مناطق سردسير قرار دارند دماي هوا پس از غروب خورشيد تا نزديكي ها يا زيرصفر مي رود.
تنظيم جدول: ميثم فقيهي

دكه
آناهيد (8)
006060.jpg
بنفشه نگارنده- آناهيد، سرمقاله هشتمين شماره خود را به پيگيري و پرسش از وضعيت سد سيوند اختصاص داده است. در اين مقاله، با نگاه به تمامي اطلاعاتي كه در اين زمينه به دست آمده و تجسس هايي كه صورت گرفته، نتيجه گيري شده كه تاكنون جواب هاي قانع كننده اي در اين مورد داده نشده است. سردبير محمدعلي شاكري يكتا- در انتهاي يادداشتش آورده: اميدواريم، دور از هر گونه جنجال آفريني، دور از هر گونه جهت گيري هاي سياسي و پيش از آنكه كار آبگيري اين سد آغاز شود، تيم هاي باستان شناسي موفق شوند به نجات برخي از آثار منطقه بپردازند . در بخش انديشه جستاري در آيين مهر آمده و سوتيتر مطلب اين است: در ايران باستان، پس از پيدايش زرتشت، جايگاه و مقام بلند مهر كاهش پذيرفت. خواست زرتشت چنين بود كه از پرستش خدايان بكاهد و گونه اي يكتاپرستي را جانشين آن كند . اين مقاله را علي محمد شاه سني نوشته است. بررسي مشرب حلاجي عطار نيشابوري با زير تيتر مختصري درباره تاثيرپذيري عطار نيشابوري از نگرش عرفاني حسين منصور حلاج دومين مقاله بلند بخش انديشه آناهيد است. اين مقاله را كيا ناكمائي فرد نوشته و سومين مقاله، رهايي بخشندگان بزرگ آئيني در ايران باستان است كه مهدي عاطف راد آن را نوشته و مقاله اي بسيار جالب و خواندني ست. در بخش فرهنگي و هنري آناهيد، اوحدي مراغه اي را طغرل طهماسبي نوشته و از آن سو، عليرضا قره شيخ لو راجع به نمايشگاه امپراتوري فراموش شده جهان ايران باستان نوشته است. فصل اسطوره و تاريخ با شرفنامه بهرام نوشته دكتر جابر عناصري آغاز مي شود و با يك مقاله از سيدقاسم موسوي باعنوان شاهنامه از افسانه تا واقعيت ادامه پيدا مي كند و به مقاله پرندگان موذن و مقدس در اساطير و باورهاي ايراني دكتر هاشم محمدي ختم مي شود. بخش زبان و ادب پارسي هم مقاله هايش خواندني ست. آناهيد يك فصل معماري و باستان شناسي دارد و يك بخش رويدادها و خبر و معرفي كتاب در انتها هم فهرست و خلاصه اي سه خطي از مطالب به زبان انگليسي قرار داده شده است. آناهيد مجله خواندني و مفصلي ست. خوش به حال هر كس كه آرشيوش را هم دارد.

نگاه
شادزيستن
سهراب نيكخواه
آنچه بر ما گذشت بر كودكانمان نبايد بگذرد. اين آرزوي بيشتر پدرها و مادرهاي ايراني ست. دوران كودكي و نوجواني و جواني ما به گونه اي گذشت كه هيچ چيز از آن نفهميديم. انقلاب و سپس جنگ بر بهترين سال هاي زندگي ما رنگي ديگر زد.
كودكان و نوجوانان در دوران انقلاب همگام بزرگترهايشان شدند در سرنگوني نظام حاكم. بزرگترهايي كه خود نيز تمام زندگي شان را در اين راه گذاشتند. در آن سال ها نه وقتي براي بازي هاي كودكانه بود و نه زماني براي عاشق شدن هاي نوجوانانه. همه يك هدف داشتند كه رسيدن به آن، وقت، حوصله تك تك افراد را طلب مي كرد و سرانجام شد آنچه بايد مي شد؛ شاه رفت و حكومتي نوآمد.
استقرار حكومتي جديد نيز به اين سادگي ها نبود و دردسرها و رخدادهاي فراواني داشت و درحالي كه هنوز اين مسائل تمام نشده بود؛ كشور درگير جنگي ناخواسته شد؛ جنگي كه هشت سال طول كشيد و جوانان زيادي را به خود مشغول داشت؛ جواناني كه گروهي شان ديگر از جبهه ها بازنگشتند و گروهي ديگر نيز با يادگاري هايي در تنشان به آغوش خانواده بازگشتند. اين مسائل خواسته و ناخواسته همگي باعث شدند چند نسل ايراني نتوانند دوران كودكي و نوجواني و جواني شان را به صورت عادي پشت سر بگذارند. در آن دوران، شادي كردن و شادزيستن در بسياري از موارد ممنوع نبود، اما چه كسي مي توانست در حالي كه در خيابان ها مردم عليه شاه ظالم شعار مي دهند يا شهيدي را روي دست مي برند؛ شادي كند؟
شادي موكول شد به خروج جامعه از فضاي بحراني.
حال بيش از 13سال از پايان جنگ گذشته است. ديري ست كه نظام استقرار يافته و ديگر از آن تلاطم هاي ابتدايي خبري نيست.
به خيابان كه مي روي بوي لاستيك سوخته و صداي شعار به گوش نمي رسد، كشور در اشغال بيگانگان نيست و شرايط عادي ست. مردم مي توانند به زندگي روزمره خود بپردازند و در اين ميان، بيش و پيش از همه، كودكان مي توانند و حق دارند كه عادي زندگي كنند؛ مانند تمام كودكان جهان.
كودكان ايراني اين روزها را شادتر از دوران كودكي ما سپري مي كنند. گرچه مشكلات خانوادگي و بخصوص اقتصادي بر آنان نيز تاثير مي گذارد و كامشان را تلخ مي كند؛ اما قطعا تلخي هاي پيرامونشان از ما كمتر است.
هفته گذشته جشنواره اي با عنوان شادي كودكانه در تهران برگزار شد. برگزاري چنين جشنواره هايي كه در آنها بيش از هرچيز شاد زيستن را به كودكان آموزش مي دهند، بسيار مهم و حائز اهميت است. نسل هاي پيش از ما خود چگونه شاد زيستن را نياموخته بودند و نتوانستند به ما نيز آموزش بدهند. اگر اين چرخه ادامه پيدا كند، نسل هاي آينده نيز چون ما، آدم هاي اخمو و بي تحملي خواهند شد؛ آدم هايي كه به خاطر مسئله اي كوچك به يكديگر مي پرند و خنديدن را بلد نيستند. هرطور شده بايد شادي كردن را به كودكانمان ياد بدهيم. اين هم حق آنهاست كه شاد زندگي كنند و هم براي آينده كشور لازم است.

از صبح تا شب
حميد رضا پور نصيري
اگر سحرخيز باشيد و بتوانيد كمي زودتر از ساعت 10 صبح از رختخواب بلند شويد، مي توانيد حدود ساعت 7 از شبكه سوم بسكتبال نوين را تماشا كنيد كه از شبكه 3 پخش مي شود، يا اگر ترجيح داديد در رختخواب بمانيد بهتر است اين حركت را تا حدود ساعت 13:20 ادامه دهيد و بعد از آن به تماشاي نيمكت بنشينيد كه هر شب ساعت 20:30 از شبكه اول پخش مي شود و بعدازظهر روز بعد تكرارش در برنامه خانواده نمايش داده مي شود.
البته اگر از اين مجموعه خوشتان نيامد ـ كه بعيد است ـ مي توانيد به تماشاي تكرار گاردساحلي بنشينيد كه حدود ساعت 13:30 از شبكه سوم پخش مي شود. اما اگر از من مي شنويد همان نيمكت 15 دقيقه اي به تمام سريال هاي ايراني در حال پخش از شبكه هاي مختلف مي ارزد و پيشنهاد مي كنم تحت هيچ شرايطي  از دستش ندهيد. پس از گارد ساحلي ، نوبت به تكرار شب هاي برره مي رسد كه حدود ساعت 14:45 پخش مي شود.
سريال هاي امشب هم كه حتما مي دانيد ماموران پرونده هاي راكد است و پرستاران ؛ هر دو هم در كشورهاي سازنده شان (كانادا و استراليا) جزو پربيننده ترين و پرطرفدارترين مجموعه هاي تلويزيوني هستند و به عنوان مثال همين الان كه من دارم اين ستون را براي شما مي نويسم آخرين سري پرستاران در استراليا در حال پخش است. اين مجموعه اي هم كه امشب مي توانيد از شبكه يك حدود ساعت 22:10 تماشا كنيد سومين سري پرستاران است. ماموران پرونده هاي راكد هم همين وضعيت را داشته و ساخت سري هاي بعدي آن ادامه دارد. ساعت پخش  آن هم حدود ساعت 20:45 از شبكه سوم است. ساعت 1:15 بامداد هم مي توانيد به تماشاي با من بمان بنشينيد كه از شبكه اول پخش مي شود.
اما فوتبالي ها امشب مي توانند پس از وقفه اي دو- سه هفته اي بازي هاي ليگ قهرمانان را تماشا كنند كه به نظر مي رسد بازي بارسلونا ـ وردربرمن براي پخش انتخاب شود. البته چند ساعت زودتر يعني حدود ساعت 17:45 مي توانيد از شبكه 2 مستند لژيونرها را ببينيد و به قول دوستي افسرده شويد! موضوع برنامه، زندگي بازيكنان ايراني شاغل در اروپاست و اينكه زندگي شان چطور مي گذرد و در فرنگ چه مي كنند. تا به حال دو قسمت از اين مجموعه پخش شده و هنوز 11 قسمت ديگر از آن باقي مانده و فرصت براي تماشايش باقي ست.
هنري ها هم مي توانند حدود ساعت 22 از شبكه چهارم برنامه مستند چهار را ببينند يا اينكه تا بعد از خبر ساعت 22:30 شبكه دوم صبر كرده و سينماي حرفه اي را تماشا كنند. در ضمن امشب شبكه 2 مثل هميشه فيلم سينمايي پخش خواهد كرد كه تجربه ثابت كرده معمولا آثار ارزشمند و مهمي نيستند و مسئولان پخش اين شبكه ترجيح مي دهند فيلم هاي جذاب ترشان را براي عصرهاي جمعه نگهدارند و سه شنبه شب ها را با فيلم هاي نه چندان مطرح كشورهاي آسيايي و اروپاي شرقي سر كنند.

تهرانشهر
ايرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
در شهر
زيبـاشـهر
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |