سه شنبه ۱ آذر ۱۳۸۴ - - ۳۸۵۶
نگاهي اجمالي به علل آسيب ديدگي جاده هاي آسفالته
دردسر هاي عصر قير
006111.jpg
عكس: هوشيار يوسفي
سيد سعيد حسيني
حتما تا به حال حين عبور از كوچه يا محله تان (البته اگر تا حالا آسفالت شده باشد)، يا در خيابان انواع و اقسام ترك ها، موج ها و چاله ها را در سطح آسفالت  مشاهده كرده ايد. آيا تا به حال به علل پيدايش اين ميهمان هاي ناخوانده لاستيك ها و فنرهاي ماشين خود فكر كرده ايد يا خير؟ پاسخ شما مثبت يا منفي باشد، در هر دو صورت از شما مي خواهيم تا پايان مطالب با ما همراه باشيد. چرا كه امروز قصد داريم بدون هرگونه مقدمه و حاشيه رفتن، با هم به شناخت انواع و بررسي دلايل پيدايش اين خرابي ها در سطح جاده ها و راه ها  بپردازيم.
از مهمترين عوامل موثر در خرابي و خسارت راه ها و سطوح آسفالتي، موارد زير را مي توان نام برد:
نوع خاك محل احداث راه، حجم ترافيك، شرايط جوي و محيطي از نظر ميزان بارندگي و تغييرات درجه حرارت، نوع وسايل نقليه عبوري، نحوه ساخت راه و اجراي اصولي و فني تمام مراحل ساختمان. لايه هاي راه شامل: خاكبرداري هاي اوليه خاك هاي كم مقاومت و تراكم زمين طبيعي، اجراي لايه هاي زير اساس (Sub base)، اساس(Base) و در بعضي موارد بلك بيس(Black base)، لايه رويي(Surface) و در نهايت لايه هاي آسفالتي سطح راه يعني بيندر (Binder) و توپكا(Topeka). رعايت نشدن اصول مراقبت و حفاظت از راه و ترميم نشدن آسيب هاي جزئي و اوليه راه و به اصطلاح به فراموشي سپرده شدن راهداري چه قبل و چه بعد از آسيب ديدگي آن. چرا كه براي هر نوع عيب و خرابي كه در سطح راه آسفالته ايجاد مي شود، روش خاصي جهت مراقبت و مرمت آن وجود دارد؛ شيب بندي طولي و عرضي نامناسب راه و در نتيجه باقي ماندن آب بر سطح آسفالت راه در شيب هاي كمتر از حد استاندارد، باعث تخريب آن مي شود. البته عكس اين قضيه نيز صادق است، به اين معني كه هر چه شيب راه خصوصا شيب عرضي از حد مجاز بيشتر باشد، اين امر باعث جاري شدن تند آب ها بر سطح مسير مي شود كه در نهايت با گذر زمان، باعث شسته شدن و خرابي راه مي شود. عايق كاري نامناسب راه و نفوذ آب به داخل ساختمان راه و لايه هاي زيرين آن و در نهايت تخريب آسفالت و كل راه، استفاده از قير هاي غير استاندارد و با ويسكوزيته(گرانروي) نامناسب و كمتر يا زيادتر بودن قير مصرفي از حد مجاز، استفاده خودروها خصوصا وسايل نقليه سنگين مجهز به لاستيك هاي يخ شكن و ميخدار در ايام بدون يخبندان و حتي در زمان بارش برف جزئي و نرم در طول سال، همه و همه از عواملي هستند كه باعث آسيب ديدگي و در صورت عدم رسيدگي، باعث انهدام و از كاربري خارج شدن راه مي شوند.
انواع معايب و آسيب ديدگي ها
در يك تقسيم بندي خرابي ها را به دو نوع بنيادي (سازه اي) و خرابي هاي سطحي (كاركردي) تقسيم بندي مي كنند. نوع بنيادي زماني رخ مي دهد كه روسازي به علت نداشتن قدرت باربري كافي در اثر بارهاي وارده و صدمه ديدن، ديگر قادر به تحمل بارگذاري بيشتر بدون افزايش خرابي نباشد. در حالي كه در خرابي هاي سطحي، سيستم روسازي قدرت باربري دارد، ولي به علت ناهموار شدن سطح روسازي، امكان بهره برداري از آن به سختي امكانپذير است.
در تقسيم بندي ديگر اين خرابي ها به سه دسته عمده تقسيم بندي مي شوند: ترك ها، تغيير شكل ها و اضمحلال.
ترك هايي كه در اثر عوامل بر شمرده فوق در سطح راه هاي آسفالته به وجود مي آيند عبارتند از:
ترك  هاي پوست سوسماري (موزائيكي)، ترك هاي تيغه اي (برشي)، ترك لبه اي، ترك هاي دوبندي (بين دو خط)، ترك هاي انعكاسي، ترك هاي چروكي(انقباضي)، ترك هاي لغزشي(هلالي) و ترك هاي تعريضي.
تغيير شكل ها
۱ - تورم در راه هاي آسفالتي: نوعي تغيير شكل در سطح راه كه در آن سطح راه از پروفيل خاص خود خارج شده و بالا مي آيد كه عموما از متورم شدن لايه هاي زيرين و فشار رو به بيرون به لايه هاي روسازي ناشي مي شود كه از جمله دلايل تورم مي تواند وجود رطوبت و آب در اين لايه ها و يخ زدن اين آب ها و در نتيجه افزايش حجم آنها باشد.
۲ - پيدايش چاله در راه هاي آسفالتي: اين چاله ها عموما داراي شكل هاي دايره اي با اندازه هاي متفاوت هستند كه در اثر كم قير بودن آسفالت، ضخامت غير استاندارد (كم) آسفالت، مقدار پايين ريزدانه ها در آسفالت و نيز تراكم و مقاومت پايين زيرسازي پديد مي آيند.
۳ فرسايش و گر شدن: اين واژه ها به روند جدا شدن ريزدانه ها و به دنبال آن درشت دانه ها از سطح آسفالت اطلاق مي شوند. از مهمترين عوامل فرسايش و گر شدن روسازي راه ها مي توان موارد زير را نام برد: انجام كار آسفالت در شرايط نامساعد محيطي خصوصا در هواي سرد و داراي رطوبت نسبتا بالا، تراكم ناكافي آسفالت و كم قير بودن آن، استفاده از مواد كثيف و آغشته به موادي مثل خاك و روغن ها، باقي ماندن برف و يخ به مدت طولاني بر سطح آسفالت، تاخير در پخش مصالح سنگي پس از قير پاشي، باز كردن راه براي استفاده وسايل نقليه خصوصا ماشين هاي تندرو قبل از سفت شدن قير، وجود سطح متخلخل و غيرمكنده در زير رويه آسفالتي، به كارگيري مواد آلوده يا نمناك در آسفالت و تاخير در غلتك زني مصالح سنگي پس از پخش آنها به وجود مي آيد.
۴ رو زدن قير در راه هاي آسفالته (Bleeding): در اين حالت به دلايلي از جمله دماي بالاي تهيه و ريختن آسفالت، مصرف بيش از اندازه قير در آسفالت، ريختن لايه آسفالت بعدي قبل از عمل آمدن مناسب لايه پريمكت، قير به سطح رويي آسفالت آمده و يك لايه قير در سطح آسفالت تشكيل مي شود كه اين مسئله باعث لغزندگي بيش از حد سطح راه خصوصا در هنگام بارندگي مي شود. اين عيب با سوزاندن قير رو زده به كمك نفت يا گازوئيل طي مدت زمان مناسب در حدود 15 دقيقه يا با تراشيدن آن توسط دستگاه Heater Planer تا حدود زيادي مرتفع مي شود.
۴ نشست در راه هاي آسفالته: پايين رفتن سطح راه از سطح تراز اوليه و استاندارد آن كه در بعضي نقاط به حدود 20-15سانتي متر هم مي رسد را نشست مي ناميم كه در نتيجه آن چاله هاي كوچك و بزرگ ايجاد شده كه جمع شدن آب در اين چاله ها در نهايت هم منجر به يخ زدگي سطح راه و ايجاد خطر براي رانندگان مي شود و هم تخريب و اضمحلال آسفالت را در پي دارد. از مهمترين عوامل ايجاد نشست در راه، ترافيك سنگين تر از ترافيك طرح راه، تراكم نا كافي لايه هاي زيرين و در نتيجه نشست آنها و در نهايت ساخت غيراصولي و غيرفني راه را مي توان نام برد.
۵ كنار رفتگي و موجدار شدن سطح آسفالت: اين خرابي از نوع تغيير شكل هاي پلاستيك يا خميري هستند كه اين خرابي ها در سر پيچ هاي تند، سر ايستگاه هاي اتوبوس، تقاطع ها و به طور كلي در محل توقف و حركت وسايل نقليه كه نيروهاي برشي شديدي به روسازي راه وارد مي شوند، توليد مي شوند. مصرف بيش از حد قير، مقدار بالاي مصالح گرد گوشه در آسفالت، مصرف بيش از حد مصالح ريز دانه در مخلوط آسفالت و به كار بردن قير با نرمي زيادتر از حد استاندارد، از مهمترين عوامل ايجاد اينگونه خرابي ها هستند.
يكي از مهمترين عوامل خرابي در سطح راه هاي آسفالته كه متاسفانه كمتر به آن دقت مي شود، استفاده از زنجير چرخ ها و لاستيك هاي يخ شكن و بعضا ميخدار در ايام بدون يخبندان يا با يخبندان هاي سبك سال، خصوصا براي وسايل نقليه سنگين است. استفاده از اين وسايل باعث پديد آمدن شيارهاي طولي و فرورفتگي هاي ممتد به موازات طول جاده در سطح آن مي شود كه اين مسئله علاوه بر تسريع در استهلاك وسيله نقليه، باعث جمع شدن آب هاي سطحي روي جاده شده كه هم خرابي آسفالت و هم عدم تعادل وسيله نقليه را در پي دارد و از طرف ديگر در شب ها دقيقا شبيه آينه عمل كرده و باعث انعكاس نور چراغ هاي اتومبيل هاي مقابل در ديدگان راننده وسيله نقليه مي شود كه عواقب زيانبار اين پديده كاملا روشن است. البته ذكر اين نكته لازم است كه طرح راه آسفالته اي كه روي آن از اين قبيل لاستيك ها و وسايل ايمني استفاده مي شود، داراي ويژگي هاي خاصي ست. از جمله تراكم حداقل 98 درصدي آسفالت، دانه بندي مناسب و تناسب مواد ريزدانه و مخلوط خميري آسفالت، مصرف قير مناسب خصوصا با درجه نفوذ بين 80 تا 100، محدوديت در قطر سنگدانه هاي آسفالت و ... .
بر اساس توضيحات فوق، مشخص مي شود كه دلايل عمده و اصلي خرابي ها در راهسازي ها خصوصا راه هاي آسفالته يا ريشه در ساخت اوليه راه و آسفالت و نحوه و ميزان تركيبات آن دارد يا اينكه مربوط به دوره بهره برداري از راه كه به دليل نبود مراقبت و نگهداري صحيح و اصولي از راه و مرمت نشدن بموقع خرابي هاي جزئي براي جلوگيري از به وجود آمدن خرابي هاي عمده و جبران ناپذير در راه ها (رعايت نشدن اصول راهداري)، پديد مي آيد. از طرفي همه ما كمابيش از هزينه هاي بسيار بالا و سرسام آور راهسازي در تمام مراحل آن از مطالعات و نقشه برداري هاي اوليه، طراحي مسير و محاسبات آن گرفته تا زيرسازي، روسازي، آسفالت كاري، خط كشي و علامت گذاري و... (ساخت اوليه راه) و نيز مخارج سنگين تعميرات و نگهداري و مرمت و بهسازي راه شامل هزينه لكه گيري ها، پركردن چاله ها، مرمت شانه ها، مرمت كانال ها و آبروهاي طرفين راه، روكش كردن راه به منظور افزايش قدرت باربري آن، وصله كردن هاي سطحي و عميق، خط كشي ها و علامت گذاري هاي مجدد و... مطلع هستيم. بنابراين لازم است كه براي ممانعت از وارد آمدن اين قبيل خسارات عمده به منابع مالي و اعتباري كشور و نيز براي احداث راه هاي مطمئن و كم خطر در سراسر كشور، در امر راهسازي كشور و خصوصا در روسازي راه هاي آسفالته و پرتردد تجديد نظر كاملا اصولي و در عين حال دقيق و فني و مهندسي و منطبق بر قوانين ملي و بين المللي راهسازي صورت گيرد. چرا كه روسازي راه در واقع علاوه بر ايجاد يك سطح صاف و هموار براي عبور وسايل نقليه، نقش محافظ لايه هاي زيرين راه را نيز بر عهده دارد كه اگر اين لايه بدرستي و بر اساس تكنيك ها و روش هاي كاملا فني ساخته نشود، علاوه بر وارد آمدن هزينه هاي مستقيم (هزينه احداث اوليه راه و مخارج تعمير و بازسازي آن)، هزينه هاي غيرمستقيم ديگري را نيز بر پيكره اقتصادي كشور وارد مي كند كه در واقع مخارج غيرمستقيم، هزينه هايي ست كه به دليل بسته شدن راه، استفاده كنندگان از آن، به خاطر خرابي و بدي راه متحمل مي شوند. مثل اتلاف وقت و در نتيجه مصرف سوخت بيشتر، افزايش تصادفات و استهلاك و خرابي وسايل نقليه.
در پايان اميدواريم كه از اين پس، با همت و تلاش مجدانه و دلسوزانه مسئولان، مهندسان و دست اندركاران امر راهسازي كشور شاهد اجراي آسفالت هاي نامرغوب با عمر مفيد چند ماهه يا چند هفته در كشور نباشيم تا به جاي اينكه مبالغ هنگفتي از اعتبارات كشوري صرف تعمير يا بازسازي راه هاي كشور شود، اين هزينه صرف احداث راه هاي آسفالت مناسب و مطمئن در نقاط محروم و دور افتاده كشور شود.

قيرخوب
قير اصلا چيز بدي نيست، برعكس، يكي از كارآمدترين دست پرورده هاي بشري ست كه توانسته تا پشت در و حتي بام خانه انسان ها در تمام جهان نفوذ كند. اما اينكه بعضي وقت ها همين قير دوست داشتني موجب بد و بيراه گفتن ما به زمين و زمان مي شود، موضوع ديگري ست كه ارتباطي به اصل ماجرا ندارد. در واقع آسيب ديدگي جاده ها يا پشت بام هاي آسفالته، محصول دخالت خود ما در تركيب آن است؛ تركيبي كه اگر منطبق با معيارهاي استاندارد باشد، به هيچ وجه به اين حال و روز نمي افتد.

خانه هاي شناور
006129.jpg
اگرچه سيل و توفان يك پديده هميشگي ست، اما تا كنون هلند با آب و هواي توفاني بسيار سهمگين مواجه نشده است.
بعد از توفان كاترينا كه به سيل ويرانگري در آمريكا مبدل شد، بسياري از معماران و برنامه ريزان شهري به فكر چاره اي براي مقابله با تخريب گسترده اين پديده طبيعي افتادند. موقعيت طبيعي هلند شباهت بسياري با نيواورلئان دارد چراكه پيش بيني مي شود با سيلي قوي، 26 درصد كشور هلند زير دريا رود. برخي از معماران هلندي به جاي اينكه جنگ پرهزينه خود را عليه دريا ادامه دهند خانه هايي را طراحي كردند كه حتي در مواقع سيل هم بتوان در آن زندگي كرد. ساخت خانه هاي آبي خاكي در زمين هاي كنار ساحل دريا و مقاوم در برابر جزر و مد زياد، يك نمونه از ايده هاي ابتكاري ست. هنگامي كه دريا دچار جزر و مدهاي شديد مي شود اين نوع خانه ها تا حدود 5 متر از سطح زمين شناور مي شوند و روي دو چوب لنگرگاهي ليز مي خورند.

موزه آموري
006075.jpg
موزه آموري آخرين اثر جون آكي معمار ژاپني، با مساحتي قريب به 17 هزار مترمربع در شمال جزيره اصلي ژاپن ساخته شده است؛ عمليات ساختماني اين موزه بتازگي به پايان رسيده و قرار است كه اوايل تابستان سال آينده افتتاح شود.
نكته جالب توجه در اين بنا استفاده گسترده از آجر است؛ اين در حالي ست كه معماري امروز ژاپن (و نيز جهان) به سمت سبك كردن سازه و استفاده از مصالح شفاف مانند شيشه در نما گرايش دارد و بخصوص در ژاپن به دليل مقاومت پايين آجر در برابر زلزله كمتر از آجر به عنوان مصالح ساختماني استفاده مي شود. در اين ساختمان براي جبران اين نقطه ضعف سازه هاي آجري با گذراندن كابل هاي آهني از ميان آجرها، قابليت مقاومت در برابر نيروهاي افقي و كششي را به دست آورده و كاملا در برابر زلزله مقاوم شده است. اين سيستم سازه اي مي تواند نكات آموزنده فراواني براي معماري آجري در ايران كه روشي بومي ست، داشته باشد.

پيرامون
006048.jpg
ساخت وساز در پايتخت
بديهي ست با توجه به گستردگي ابعاد مشكلات شهر تهران، حل اين مشكلات، از يك سو، همت استادان و صاحب نظران دانشگاهي و هماهنگي و همسويي تمامي دست اندركاران مديريت شهر تهران، وزارتخانه ها، سازمان ها و نهادهاي برنامه ريز و تصميم ساز و از سوي ديگر حمايت همه جانبه رسانه هاي عمومي خبري، اصحاب مطبوعات و در يك كلام عزمي ملي را مي طلبد.
به همت باشگاه دانشجويان دانشگاه تهران و انجمن علمي دانشجويان مهندسي عمران دانشكده فني دانشگاه تهران، دومين سمينار ساخت وساز در پايتخت، اسفند ماه 84 در دانشكده فني برگزار خواهد شد. اين سمينار حول محورهاي ساخت و ساز و زلزله، حمل و نقل و ترافيك، محيط زيست و معماري و شهرسازي، با هدف بررسي معضلات شهر تهران و ارائه راهكارهاي اجرائي توسط استادان و صاحب نظران طرح ريزي شده است.
دومين سمينار ساخت وساز در پايتخت شامل بخش هاي مختلفي از جمله ارائه مقاله، كارگاه هاي آموزشي، آرمان شهر (آوردگاه راه حل هاي مشكلات اساسي و نيازهاي شهر) است. دبيرخانه سمينار مهلت ارسال چكيده مقالات را حداكثر تا 30 آبان 84 اعلام كرده است. برگزاركنندگان اين سمينار همچنين در نظر دارند نمايشگاه تخصصي صنعت ساختمان را در حاشيه سمينار به مدت 3 روز برگزار كنند. اولين سمينار ساخت و ساز در پايتخت، بهمن ماه۸۱ در دانشگاه تهران برگزار شد.
دوره آموزشي براي انبوه سازان 
موسسه آموزشي و پژوهشي ساختمان و شهرسازي، وابسته به دفتر امور انبوه سازان وزارت مسكن 11دوره آموزش تخصصي كوتاه مدت تا پايان امسال براي انبوه سازان كشور برگزار مي كند. دوره گودبرداري، آشنايي عمومي با نصب و اجراي آسانسور، مديريت پروژه  هاي ساختماني، انواع قراردادهاي ساختماني، تكنولوژي و دوام بتن، اجراي ساختمان هاي بتن آرمه و روش هاي طرح اختلاط بتن، حقوق در مهندسي ساختمان، طراحي سازه هاي فولادي، ارزيابي وضع موجود و روش هاي بهسازي و مقاوم سازي ساختمان در برابر زلزله، ايمني و حفاظت كار، آشنايي با تاسيسات برقي و مكانيكي ساختمان و ضرورت مديريت مهندسي در پروژه انبوه سازي از جمله اين دوره هاي آموزشي هستند.
علاقه مندان جهت كسب اطلاعات بيشتر مي توانند به موسسه آموزشي و پژوهشي ساختمان و شهرسازي به نشاني: تهران خيابان شهيد بهشتي خيابان شهيد سرافراز (درياي نور) نبش خيابان ششم شماره 31 مراجعه كنند يا با شماره تلفن هاي موسسه 88757476 و 887373808 تماس بگيرند.
006099.jpg
همايش زلزله، ديروز، امروز، فردا
كشور ايران، به دليل قرار گرفتن در منطقه خاص تكتونيكي كره زمين، همواره محل وقوع زمين لرزه هاي مخرب و شديد بوده است و از سوي ديگر ساختار اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي حاكم بر آن، خود سبب تشديد خسارت هاي ناشي از زمين لرزه مي شود كه علت آن سوء مديريت ها و عملكرد نادرست نيروهاي مردمي به هنگام وقوع شرايط بحران است. كاهش خسارت هاي ناشي از زلزله در چنين كشوري نيازمند همكاري تمام ارگان هاي دولتي و نيز غيردولتي در كنار مراكز علمي كشور است.
همايش زلزله، ديروز، امروز، فردا سعي بر آن دارد تا با جلب توجه دانشجويان كه مديران فرداي ما هستند به زلزله و بحران هاي ايجاد شده پس از وقوع آن، گامي در جهت حساس كردن افكار اين سرمايه هاي پر ارزش كشورمان در جهت مهار و كاهش خسارات ناشي از زلزله بردارد.برگزاركنندگان اين همايش در دانشگاه آزاد اسلامي اسلامشهر محورهاي آن را مهندسي عمران و زلزله، مديريت بحران در روستاها، شهرها و كلانشهرها، آواربرداري، ايمن سازي سازه اي، اسكان موقت، ادبيات و زلزله تعيين كرده اند. همزمان با برگزاري اولين همايش زلزله در دانشگاه آزاد اسلامشهر، نمايشگاه عكسي نيز جهت آشنايي دانشجويان با زلزله هاي ايران و جهان برگزار مي شود. طي اين همايش، برگزاري كارگاه هاي آموزشي در زمينه امداد و نجات و مباني اوليه زنده يابي و آواربرداري هم جهت علاقه مندان در نظر گرفته شده است.
تقاضا براي مسكن عامل مهم تخريب باغ ها
رئيس شوراي اسلامي شهرستان كرج، مهاجرت روز افزون و تقاضا براي مسكن را عامل مهم تخريب باغ هاي منطقه عنوان كرد.
ناصرگروسي گفت: از بين رفتن باغ هاي وسيع در شهرستان كرج يك واقعيت است و عوامل متعددي موجب بروز اين بحران شده است .
وي اقتصادي نبودن كار باغداري و كشاورزي و كاهش سهم آب كشاورزي شهرستان را يكي ديگر ازعوامل تخريب باغ ها ذكر كرد. او ضابطه مندنشدن صحيح توسعه شهرستان و استقرار دانشگاه ها، موسسات بزرگ دولتي  و غير دولتي ، زندان ها، پادگان هاي بزرگ و شهرك هاي صنعتي در شهرستان را عامل از بين رفتن بافت اصلي شهر ييلاقي كرج دانست و گفت: استقرار در شهر با برنامه هاي توسعه هماهنگ نيست و متاسفانه پيامدهاي آن بررسي نمي شود .
وي خاطرنشان كرد: عدم تعريف منابع پايدار درآمدي براي شهرداري ها و محدودشدن به درآمدهاي عوارض ساختماني نيز عامل محركي براي تغيير بافت شهر است.

نگاه منتقد
جستاري بر تفكر معمارانه
علي خيابانيان- در چنين گستره اي از زمان معاصر كه در آن حضور يافته ايم با رويكردي مهم و تاثيرگذار از فكر و  انديشه بر نحوه عمل و زندگي، آن هم در ابعادي وسيع و در حال تغيير، روبه رو هستيم؛ نمي توان عمل و انجامي را يافت كه از كمترين حد مطالعات و برنامه ريزي قبلي برخوردار نباشد. سيستم هاي مختلفي از نحوه تفكر و چگونگي تاثيرگذاري آن به وجود آمده اند و حتي تعدادي از اين روش ها به صورتي انعطاف پذير، قابليت اصلاح و تغيير روند اجرايي مورد نظر را داراست. شكل گيري مكاتب فلسفي چند قرن اخير در كنار پيشرفت هاي علمي و تكنولوژيكي، همراه با وجوه مشترك مختلف، بستري مناسب و راهگشا در زمينه هاي مختلف فعاليتي فراهم ساخته اند كه با آينده نگري خاص خويش، درصدد بالفعل كردن استعداد ها و توانايي هاي افراد و سيستم هايي ست كه قابليت اجرايي بالايي داشته باشند. گسترش محافل علمي و پژوهشي و هزينه هاي سنگيني كه در اين مسير خرج مي شوند، بياني محكم از روند رو به رشد چنين حركتي ست.
جامعه اي كه در آن زندگي مي كنيم رابطه اي تنگاتنگ با ذهنيت افراد و نوع انديشه هاي آنها دارد. يك فكر خوب در فضايي مناسب به وجود مي آيد و شكل گيري بستري مناسب و پاسخگو، مستلزم برخوردي زيربنايي و آينده نگر است. شرايط و امكانات مناسب و با كارايي بالا در هر جامعه اي تضمين كننده سلامت فكري و عملي آن بوده و در عين حال مي تواند به صورت خودكار نيرو هاي جديدي را در خود پرورش دهد؛ در چنين بستري پويا، مي توانيم شاهد ايده ها و  انديشه هايي نو باشيم كه حركتي رو به رشد و سازنده را پي ريزي مي كند.
حال جامعه اي را در نظر بگيريد كه توانايي شناخت و تحليل نداشته و نمي تواند از استعدادهاي موجود خويش استفاده كند، با چه پيامد هايي مواجه خواهد شد؟  انديشه و خرد به عنوان نيروي محركه بسياري از فعاليت هايي كه در مقياس خرد و كلان انجام مي گيرند بخصوص از لحاظ توليد ايده هاي جديد، تضعيف شده و به مرور زمان به تكراري ساكن و فرسوده ختم مي شود. مسائلي كه به وضوح مي توانيم در عرصه معماري و رويكرد سطحي آن ببينيم؛ چه در عرصه هاي پژوهشي و چه در فعاليت هاي حرفه اي، كمترين اشخاصي را مي بينيم كه به دنبال تفكري معمارانه بوده و سعي كنند كه نگرشي خاص را تدوين كنند؛ نگرشي كه با زيربنايي فكري و فلسفي به صورتي كلي و بسيار عميق به معماري بنگرد و آن را در فضايي چند بعدي با علوم و هنر هاي ديگر مقايسه كرده و ساختاري واحد و انعطاف پذيري را پي ريزي مي كند؛ پايه معرفتي و مباني نظري هر حرفه اي نياز به ساختار اوليه قوي دارد كه مي تواند نمودي از كاركردها و تجربه هاي عملي و ذهني بشر در طول تاريخ باشد. اين مباني بر هنرمند بودن و بر باورهاي فردي معماران بخصوص با تاكيدي خاص در مورد معماري خوب، توجيهي بر نوع جهان بيني آنان است. اطلاعاتي كه از جهان هستي در ذهن ايشان نقش بسته و درصدد برانگيخته شدن است، نمايشي سه بعدي از مجموعه روابطي ست كه راه را به عينيت مي برند و تجسم مي بخشند.
همين نوع برخورد آغازگر روندي بكر و متفاوت خواهد بود كه معماري را در فراسوي همه سبك ها و انديشه ها مطرح مي كند. زماني كه بتوانيم با ماهيت اصلي خط و صفحه آشنا شويم، خواهيم توانست با موضوعات مختلفي كه در قالب ها و محدوديت هاي خاص خويش براحتي برخورد كنيم؛ اما چنين شناختي چگونه و در چه بستري مي تواند شكل بگيرد. مسئله فعلي جامعه معماري ما عدم شناخت و آگاهي از اصول اوليه معماري نيست، بلكه مشكل اصلي، نبودن تفكر معماري و شناختي ست كه از آن سخن مي گوييم. حتي اگر دقيق تر شويم، پيش زمينه شناخت را هم نداريم. بسياري از معماران بزرگ و تاثيرگذار دنيا داراي ساختار فكري مشخصي هستند كه به مرور زمان و در تعامل با عرصه هاي مختلف به وجود آمده اند و تحليل هايي كه همزمان با چنين تجاربي در زمينه ادبيات معماري و هنر هاي تجسمي انجام شده اند به غناي آن افزوده و پويايي آن را حفظ كرده اند؛ رويكردي ميان گستره اي كه علاوه بر تاثيرات مهم در روند طراحي و آثار خلق شده، سعي مي كند ذات معماري كه فراتر از فرم و سطح و حتي فضاست را به ما بشناساند؛ آنچه كه لايه هاي آگاهي انسان را ارتقا داده و به شهودي خاص نسبت به اتفاقات اطراف خويش مي رساند. طبيعت اطراف ما در قالبي آشنا و ملموس تر از هميشه وارد همين تفكر معمارانه شده و خلقت ما با چرخه آفرينش هستي يكي مي شود و آنجاست كه مرزي بين معمار و طبيعت و افكار و آراي او نخواهد بود. موضوعي كه مطرح مي شود و دغدغه بسياري از متفكران نيز است، هماهنگي با فضاي اطراف و توجه به پتانسيل هاي سايت نبوده و نگرشي را در سطوح بالاتر مطرح مي كند؛ آنچه كه سايت و بستر مورد نظر در تكاپويي زايش گونه به سر مي برد و اگر توانايي آن را داشت در بزنگاهي مناسب به بيرون پرتاب خواهد كرد. دغدغه آفريدن و آفريده شدن، تعاملي كه مي تواند به يگانگي و يكپارچگي موضوع، طراح و بنايي بينجامد كه در آينده ساخته خواهد شد. صدايي از درون و از طبيعت كه ما را به خود مي خواند و نياز هاي خويش را نه از يك پروژه بلكه به عنوان مسيري در ميان بيشمار اتفاق هستي بيان مي كند. معمار در قالب معماري خويش و در هستي فرو مي رود و با آن صدا يكي مي شود، هماهنگ با هستي بودن خويش را درك كرده و به شدن مي رسد.
با مروري كلي به معماري سه دهه گذشته در كشور، همراه با تحليلي دقيق از جهت گيري و مسير حركتي جامعه معماران و بخصوص شاخصه هاي اين رشته نمي توان تسلسلي تكاملي يا روندي به هم پيوسته و پويا از يك ذهنيت معماري در آن يافت كه بتواند توجيهي بر اقدامات آنان باشد. تاثيرگيري از آثار و  انديشه هاي معماران غربي و تنها برخوردي فرمال با معماري گذشته ايران اوضاع نابساماني را به وجود آورده و حتي در مسابقات بزرگ ملي نيز شاهد بهره گيري عيني و دقيق از بناهاي معروفي هستيم كه متاسفانه به ديده اغماض به آن توجه مي كنند و سابقه و خدمات شايان شخص و مشاور را مد نظر قرار مي دهند.

زيبـاشـهر
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
در شهر
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |