شنبه ۱۲ آذر ۱۳۸۴
اين مطلب را به مثابه يك مطالعه تطبيقي، با دقت بخوانيد
بازگشت به مطالعه در ژاپن
منبع: ژاپن ژورنال، نوامبر ۲۰۰۵
مترجم: فاطمه بزرگ سهرابي
004353.jpg
اشاره
معمولاً عادت كرده ايم وقتي در گفتارهاي روزمره خود، پاي مقايسه و تطبيق پيش مي آيد، حتماً از نمونه هاي خارجي، بويژه نمونه ژاپني آن يادي بكنيم كه آموزش و پرورش هم از اين دست است. ولي واقعيت اين است كه لااقل در زمينه مطالعه كتاب هاي غير درسي، ژاپني ها هم با مشكلي مانند ما روبه رو بوده اند كه با اجراي طرحي، اكنون اندكي بهتر شده است. طرحي كه ژاپني ها از آن با عنوان «مطالعه صبحگاهي در برنامه درسي» نام مي برند.
وزير جديد آموزش و پرورش، محمود فرشيدي، در مراسم پاياني پنجمين جشنواره كتاب هاي آموزشي رشد از تلاش هاي آموزش و پرورش براي اختصاص دو ساعت در برنامه هفتگي دانش آموزان براي كتابخواني خبر داد. با اميد به اين كه اين طرح هر چه سريع تر اجرايي شود، مطالعه موردي انجام شده در مورد ژاپن را هم براي تقويت بنيان هاي پژوهشي نظر وزير جديد آموزش و پرورش منتشر مي كنيم.
در ژاپن روز ۲۷ اكتبر، روز ادبيات و فرهنگ مكتوب ناميده مي شود. در دوراني كه انسان ها روز به روز تمايل كمتري به مطالعه پيدا مي كنند، اين روز به منظور بزرگداشت فرهنگ غني مكتوب كه انسان به وجود آورنده آن است،  تعيين شده است.
براساس قانون ارتقاي فرهنگ مكتوب كه در ماه ژوئن سال جاري در ژاپن تدوين شد، فرهنگ مكتوب براي استمرار و ارتقاي دانش و خرد انسان در طول تاريخ بشر، انباشته شده و وجود آن براي ايجاد غناي فرهنگي و مردم سالاري استوار، ضروري است.
مطالعه گريزي يا تمايل نداشتن به مطالعه پديده اي است كه با تلويزيون ارتباط دارد. بر اساس گزارشي كه گروهي پژوهشگر بخش خصوصي در آمريكا منتشر كرده اند، ژاپني ها در هفته ۹/۱۷ ساعت تلويزيون تماشا مي كنند كه اين رقم آنها در بين كشورهاي جهان در رتبه دهم قرار داده است.
ژاپني ها هفته اي ۱/۴ ساعت نيز روزنامه مي خوانند كه از اين نظر هم در بين ساير كشورها در رتبه بيست و نهم قرار دارند. براساس همين گزارش، هندي ها از نظر ميزان مطالعه در بين ساير كشورها مقام اول را دارا هستند. زيرا در هفته ۷/۱۰ ساعت را به مطالعه گذرانده و ۳/۱۳ ساعت تلويزيون تماشا مي كنند. هندي ها از نظر تماشاي تلويزيون نيز رتبه بيست و هشتم جهان را به خود اختصاص داده اند.
امروزه دريافت اطلاعات از راه تلويزيون، جزيي از زندگي روزمره انسان مدرن است. بنابراين تماشاي تلويزيون براي كودكان، رفتاري بهنجار به شمار مي آيد.
اما در مقابل، ميل به يادگيري از راه خواندن رو به كاهش گذارده است.
براساس بررسي مؤسسه يك روزنامه ژاپني كه در ۱۵ سال قبل صورت گرفت. ۳/۱۰ درصد از دانش آموزان دوره ابتدايي، ۴۵ درصد دانش آموزان دوره راهنمايي و ۵۴ درصد دانش آموزان دوره متوسطه ژاپن، در ماه حتي يك كتاب هم نمي خواندند. اما اين درصد امروز به دليل اجراي برنامه دو ساعت مطالعه صبحگاهي در مدارس ژاپن، اندكي بهبود يافته و به ميزان ۷ درصد دانش آموزان دوره ابتدايي، ۸/۱۸ درصد دانش آموزان راهنمايي و ۶/۴۲ درصد دانش آموزان دوره دبيرستان كاهش يافته است.
بنابر گزارش وزارت آموزش و پرورش، فرهنگ، ورزش و علم و فناوري ژاپن، در سال تحصيلي ،۲۰۰۳ ساعت مطالعه صبحگاهي در ۲/۸۸ درصد مدارس ابتدايي ۴/۷۴ درصد مدارس راهنمايي و ۳۳ درصد مدارس متوسطه در سرتاسر ژاپن به اجرا گذارده شده است.
گفتني است نخستين بار در سال ،۱۹۸۸ معلمان دوره دبيرستان شهر توكيو، چنين برنامه اي را در دبيرستان هاي اين شهر به اجرا درآوردند. اين معلمان دريافتند كه واداشتن دانش آموزان به مطالعه در صبحگاه، به دانش آموزان آرامش و تمركز حواس مي بخشد.
ميوكي، مادري كه دخترانش در يكي از دبستان هاي شهر توكيو درس مي خوانند، مي گويد: از وقتي كه برنامه مطالعه صبحگاهي در مدرسه آغاز شده، كودكانم واقعاً شيفته كتاب شده اند. من و دخترانم ماهي دو بار به كتابخانه محله مان مي رويم و هر يك از آنان ۶-۵ كتاب امانت مي گيرند.
دختران ميوكي آرزو دارند نويسنده شوند. مادرشان ماهي يكبار هم آنها را به كتابفروشي يا فروشگاه كتاب هاي دست دوم مي برد.
به گمان ميوكي همين كتاب هاي ارزان قيمت هستند كه افق كودكان را گسترده  مي كنند و افزون بر اين، كتاب هاي زيادي هم وجود دارد كه پدران و مادران مي توانند به همراه كودكان خود به مطالعه آنها پرداخته و همگي از آن لذت ببرند. هم اكنون كتابخانه يا كتابفروشي هاي ژاپن، بخش كتاب هاي كودكان را گسترش داده اند زيرا خانواده هاي بسياري مانند خانواده ميوكي وجود دارند كه خواهان چنين كتاب هايي هستند.
براساس بررسي مؤسسه پژوهش انتشارات،  در نتيجه اجراي برنامه مطالعه صبحگاهي در مدارس، فروش كتاب در ژاپن در نيمه اول سال ۲۰۰۵ ، ۶/۲ درصد افزايش داشته است. فروش كتاب هاي كودكان نيز در همين مدت، رشدي حدود ۲۰ درصد داشته است.
داستان نويسي بر روي اينترنت، پديده ديگري است كه با خواندن ارتباط دارد. امروزه اين نوع داستان ها نيز در ژاپن طرفداران بسياري پيدا كرده و وارد دنياي نشر شده اند. براي مثال « دنشااتوكو »(مرد قطار) داستاني كه به قلم يك وبلاگ نويس ژاپني به نگارش درآمده، از شهرت فراواني برخوردار شده است. اين داستان درباره آشنايي و دوستي جوانكي محجوب با زني زيباست كه جوانك، او را از شر مزاحمت مردي مست در قطار رهانيده است.
سلسله داستان هايي به نام«داستان هاي واقعي »كه در اينترنت نوشته مي شود نيز به شكل كتاب منتشر گرديده است. در تابستان امسال نيز همين مجموعه در قالب فيلم سينمايي و سريال تلويزيوني به نمايش درآمد.
براساس گزارش وزارت امور داخلي و ارتباطات ژاپن، تا پايان ماه مارس سال جاري سه ميليون و سيصد و پنجاه هزار وبلاگ نويس در ژاپن وجود داشته است كه انتظار مي رود اين رقم در سال هاي ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ به شش ميليون و دويست هزار و هفت ميليون و هشتصد و بيست هزار افزايش يابد.
شمار زيادي از وبلاگ نويسان ژاپني، جواناني هستند كه مايلند ديگران داستان هايشان را بخوانند. بسياري از آنان آرزو دارند نويسنده و شاعر شوند. پس از موفقيت و شهرت داستان دنشا اتوكو، بسياري از ناشران در وبلاگ ها در جستجوي چنين داستان هايي هستند.

نكته ها
با پاهاي كثيف مخم رو لگد نكن!
نوشته: لئوبوسكاليا
مترجم: پروين قائمي
براي يادگيري شيوه هاي متعددي وجود دارند، ولي شيوه اي كه يك مربي شرقي در معبد ذن در آسيا در مورد من بكار برد، چيز محشري بود! روزي در كنار او در باغي پر از بامبوهاي غول پيكر راه مي رفتم و يكريز حرف مي زدم و افاضات مي كردم تا به او ثابت كنم «چقدر چيز بلدم كه ناگهان برگشت و محكم توي دهنم زد! البته متوجه هستيد كه دارم درباره شيوه اي در آموزش صحبت مي كنم. لب خون آلودم را به دست گرفتم، نگاهش كردم و پرسيدم:« اين ديگه چه جور تربيت كردني يه؟ »او كه مرد بسيار صبور، ملايم و باشكوهي بود، از كوره در رفت و گفت:« با پاهاي كثيفت مخم رو لگد نكن! »به شما قول مي دهم قبل از نوشتن اين مقاله، پاهايم را حسابي شسته ام.
آنهايي كه با آثار من آشنا هستند، مي دانند كه من به شدت ايمان دارم كه عشق را مي توان يادگرفت. به اعتقاد من، همه ما توانايي بالقوه عظيمي را براي دوست داشتن در اختيار داريم، اما اين نيرو هم، مثل هر نيروي بالقوه ديگري، اگر بالفعل نشود، فاتحه اش خوانده است.
حالا كه قبول كرديم ضروري ترين درسي كه بايد ياد بگيريم، عاشق بودن است، ببينيم درسهاي بعدي كدامند.
انسان عاشق، دوست دارد بهترين هاي خود را به ديگران ببخشد و از اين طريق به شكوفايي عظيمي دست پيدا كند. در اين فرآيند دلپذير است كه انسان متوجه مي شود چقدر منحصر به فرد و يگانه است و حتي دو تا بچه دوقلو هم در دنيا، كلي با هم فرق دارند. آيا متوجه هستيم كه ما در آموزش هايمان نخستين نعمتي را كه نشانه مي رويم، نعمت منحصر به فرد بودن بچه هاست، غافل از اين كه تنها انسانهاي يگانه هستند كه چيزي براي بخشيدن و گرفتن دارند.
بهترين حسن يگانه بودن اين است كه انسان هيچ وقت گم نمي شود، به شرط آنكه قبلا خودش را پيدا كرده باشد. انسان هنگامي كه در خود احساس خلأ و تنهايي مي كند، كافي است كمي به صداي آن كسي كه در درون اوست، گوش بدهد تا ببيند كه مي گويد،«من هنوز اينجا هستم! در درون تو! مرا پيدا كن! مرا رشد بده! با من شريك شو! و ببين كه چطور يك ذره از چيزي را كه ضروري است، پيدا مي كني.» ولي بدبختي اينجاست كه ما تصور مي كنيم آنچه كه ضروري است بايد جاي ديگري باشد و نمي تواند اينجا باشد!
در آموزش هاي خود چقدر به كودكانمان ياد مي دهيم كه سعادت حقيقي را در درون خود جستجو كنند و بيهوده اين در و آن در نزنند. بدبختانه هيچ مدرسه و كلاسي اين جور چيزها را ياد بچه ها نمي دهد. من نمي گويم نبايد رياضي درس داد. بديهي است كه ياد گرفتن اغلب دروس، ضروري است، اما بدون آنها هم مي شود زندگي كرد. براي خواندن و نوشتن هم مي شود شاد بود و شادمانه زندگي كرد، اما آيا بدون توانايي دوست داشتن و اعتقاد به منحصر به فرد بودن خود و توانايي ايجاد ارتباط با ديگران، مي شود انساني زندگي كرد؟

پيام مديريت
براي يادگيري پيشگامي مديران ضروري است
مهشيد باستاني پورمقدم
هر كاري به افراد پيشگام نياز دارد. وقتي يك نفر جسارت به خرج دهد پيشقدم شود، بقيه هم راه او را دنبال مي كنند و به مرور زمان،  تعداد داوطلبان زياد خواهد شد.
در عصر حاضر و به دليل ارتباط تنگاتنگ كشورها با يكديگر، افراد تحصيلكرده و مديران لازم است به چند زبان تسلط داشته باشند. دانستن دو يا چند زبان متداول، دامنه فعاليت افراد را وسيع تر مي كند و امكان استفاده از اطلاعات و منابع علمي، تجاري و صنعتي ساير كشورها را آسان مي سازد. دانستن زبان خارجي، نسبت به كساني كه غير از زبان مادري چيز ديگري نمي دانند، تفوق و برتري است. از قديم نيز گفته اند يك نفر كه دو زبان را بلد باشد، معادل دو نفر است و اگر سه زبان بداند، معادل سه نفر خواهد بود و در واقع، هر زبان افق جديدي، پيش روي ماست.
اين كه يادگيري كدام زبانها بايد مدنظر افراد باشد، مطرح نيست. همه زبانها به نوبه خود با اهميت هستند. زبان ابزار گفت وگو و ارتباط مردم زمان حال با گذشته و ارتباط آيندگان با زمان حال است. كيفيت كاربردي زبان ملي و رسمي، مستمراً بايد اصلاح و غني تر شود. از سويي، مبارزه منفي و مخالفت با يادگيري زبان دوم، اصلاً يك حركت ملي گرايانه يا عمل قهرمانانه تلقي نمي شود. هرگونه ترسي از فراگيري يك يا چند زبان خارجي، بي معناست. ديگر هيچ عذر و بهانه اي براي عدم فراگيري و يا ضعف در يادگيري زبان دوم وجود ندارد. آنچه لازم است، يك اراده و تصميم؛ و ممارست در يادگيري و استفاده از زبان دوم در حد متعارف در داخل محيط هاي كار و زندگي؛ و مدرسه و دانشگاه است. مخالفت با يادگيري زبانهاي خارجي، در واقع ناشي از تنبلي و ضعف شخصي است و اين امر ترس و ضعف دروني افراد را بيان مي كند. البته مسأله اين كه يادگيري زبان هاي غيرمادري، در چه سنيني، در چه پايه اي از تحصيل و چگونه محقق شود، بايد توسط كارشناسان مجرب و متخصصان ياددهي- يادگيري و روانشناسان تعيين گردد.
براي يافتن معاني درست و حقايق پشت پرده و براي درك صحيح،  تصميم گيري مناسب و ايجاد پويايي در دنياي امروزي، بايد پرده ها را كنار زد؛ به ماوراي ابرهاي تيره رفت، به حيله ها، فريب ها و ترفندها آگاهي يافت؛ تحريف ها را شناخت و تفسيرهاي نابه جا را فهميد و گام برداشتن در اين راه بدون شك يك مبارزه است و در اين مسير بي شك يادگيري، مسأله مهمي است.
يادگيري مديران، تنها به توسعه زبان هاي خارجي، تكنيك هاي مديريتي، يافتن معاني درست و حقايق مورد نياز و... محدود نمي شود؛ مديران مجبورند در هر زمينه اي كه ضرورت آموزش آنها جدي گرفته شده است، همواره جزو اولين ها باشند.

فرهنگ
اقتصاد
اجتماعي
سياست
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |