پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۳۸۴ - - ۳۸۶۹
بدنه كيف هاي مورد استفاده ما از چه اجناسي ساخته مي شوند؟
انبان هاي امروزي
ايليا اصفهاني
006876.jpg
شايد آن روزهايي كه اجداد ما دو طرف يك تكه پارچه يا چرم را به هم مي دوختند و ته آن را به همين ترتيب مي بستند و در آن را هم با يك تكه نخ گره مي زدند تا كيسه يا به قول درست تر انبان يا همياني داشته باشند كه بتوانند مايحتاج خود را در آن بگذارند و اين طرف و آن طرف ببرند، اصلا به اين نكته فكر نمي كردند كه در روزگاران بعد از آنها انواع كيف، ساك، چمدان و... جايگزين آن انبان ها وهميان هاي ساده و بي تكلف شود؛ كالاهايي كه امروزه علاوه بر اينكه نقش هايي كاربردي مثل جابه جايي وسايل و اجناس را ايفا مي كنند، به عنوان بخشي از پيرايه هاي ظاهري و تزئيني شخص نيز به شمار مي روند، چنان كه در بسياري از موارد مي بينيم كيف هاي دستي مد روز آنقدر به طرف كوچكي متمايل مي شوند كه تنها كاربرد آنها مي تواند يك كاربرد فانتزي يا زينتي باشد و عملا امكان زيادي براي جابه جايي كالاها يا اجناس زياد (و حتي گاهي به اندازه معقول و متناسب) در آنها وجود ندارد. اما از ظواهر اين كالاهاي مورد نظر كه بگذريم، هيچ گاه نمي توان نقش هاي كاربردي آنها را ناديده گرفت و بايد متوجه بود كه هر خانواده اي در هر برهه اي از زمان به اين كالاها نياز دارد؛ از نياز روزمره و هميشگي به كيف پول و كيف مدرسه و كيف دستي و ساك خريد گرفته تا نياز گهگاه به ساك ها و چمدان هاي مسافرتي كه نقش مهمي را در آسوده كردن سفر به عهده دارند.
با توجه به تنوع اين دسته از اجناس مي توان به زواياي گوناگون خريد و مصرف و تعمير اين اقلام پرداخت.
بهترين گزينه ها
مسلما اولين نكته اي كه بايد در موقع خريد يك عدد كيف يا ساك يا چمدان در نظر گرفته شود، نوع جنسي ست كه در ساخت اينگونه كالاها به كار رفته است. قديم ترها تنها جنسي كه براي ساخت انواع كيف و خورجين و... به حكم سهولت استفاده از منابع طبيعي مورد استفاده قرار مي گرفت چرم بود؛ البته گاهي نيز از انواع پوست هايي كه تنها از طرف داخل دباغي شده بودند براي اين كار استفاده مي شده، ولي معمول ترين حالت، استفاده از چرم هايي بوده كه از دباغي دو طرف پوست به دست مي آمده اند. امروزه با توجه به پيشرفت صنايع چرم سازي و دباغي، انواع گوناگون چرم طبيعي در بازار وجود دارد كه به دو طريق تقسيم بندي مي شوند؛ ابتدا از طريق ذكر منبع اوليه؛ مثلا گفته مي شود: چرم شتر، چرم گاو و... . طريقه دوم دسته بندي، ذكر شيوه دباغي چرم مورد نظر است؛ اينكه چرم چگونه پرداخت شده و چه عملياتي روي آن انجام گرفته باشد. از تلفيق اين دو شيوه، معمولا مشخصات چرم به شكل يك تركيب دوكلمه اي بيان مي شود. مثلا مي گويند: ميشن بز يا ورني گاو يا... .
شايد شما هم بارها با اين جملات فروشنده ها مواجه شده باشيد كه براي بازارگرمي، هر جنس شبه چرمي را چرم معرفي مي كنند، همان طور كه بسياري از مردم نيز به همه اجناسي كه از اين قبيل هستند چرم مي گويند. راحت ترين راه براي تشخيص چرم از ديگر اجناس، اين است كه لبه دوخت جنس موردنظر را برگردانيد و به اين نكته دقت كنيد كه پشت آن جنس چه حالتي دارد. در بين اجناس شبه چرم، فوم ها از همه فراوان تر هستند و اتفاقا بيشتر از ساير اجناس هم به جاي چرم ارائه مي شوند. اگر پشت جنس موردنظر اثري از نخ هاي توري شكل مشاهده كرديد، ترديد نكنيد كه مصنوعي ست. چرم طبيعي را خيلي آسان از طريق پرزهايي مي توان شناخت كه از كل جنس جدا نيستند و به زحمت از روي آن كنده مي شوند؛ حالتي دقيقا شبيه به وقتي كه يك گلوله پشم يا پنبه را به دو قسمت تقسيم مي كنيد و الياف آنها يكي يكي از لابه لاي هم درمي آيند.
اما تنها اينكه جنس يك كيف يا ساك از چرم باشد، كافي نيست. نوع پرداخت چرم و عمليات تثبيت رنگ آن در مرحله اول اهميت قرار دارد. در مراحل بعدي بايد حتما به كيفيت دوخت و مرغوبيت يراق آلات نيز توجه كرد. شكل طراحي در درجه بعدي اهميت قرار مي گيرد؛ اينكه قسمت هاي مختلف كيف تا چه حد كاربردي باشند، كاملا تعيين كننده است.
اجناس ارزان تر
اما وقتي با قيمت هاي عجيب و غريب اجناس چرم مواجه شويد، اگرچه مي دانيد عمر آنها خيلي بيشتر است، ولي ترديد نمي كنيد كه بايد به اجناس ارزان تري فكر كنيد و البته اگر دقت بيشتري به خرج دهيد، از خريد اجناس مصنوعي نيز چندان پشيمان نخواهيد شد، هر چند جلوه و استحكامي كه چرم طبيعي دارد، در هيچ جنس ديگري يافته نمي شود.
اجناس فوم معمولا از دو نظر بايد مورد توجه و دقت قرار گيرند؛ اول تنيدگي بافت پشت و مرغوبيت امتزاج رويه و آستر و دوم، جنس رويه. معمولا اجناسي كه آسترهاي آنها از تنيدگي كمتري برخوردار هستند و بافت هاي درشت تري دارند، خيلي زود دولايه شده و رويه دچار فرسودگي مي شود. رويه نيز بايد از تراكم مقبولي برخوردار بوده و رنگ آن نيز از ثبات قابل قبولي برخوردار باشد. عدم تراكم مناسب و كيفيت نامناسب رويه باعث مي شود كه محل هاي اتصال، پس از توليد شدن كيف، بزودي دچار فرسودگي شوند و دردسر ايجاد كنند. در اينگونه اجناس نقاط زير دوخت دچار پارگي مي شوند و محل هايي كه يراق آلات روي آنها نصب شده، بلافاصله از بين مي روند.
يكي ديگر از مشكلات اجناسي كه رويه خوبي ندارند، اين است كه پوسته روي آن پس از مدتي دچار ريختگي شده و به قول معروف پوست پوست مي شود. كافي ست كمي اين جنس را مچاله كنيد و ميزان شكنندگي آن را حدس بزنيد، ضمن اينكه هيچ وقت مشورت با فروشنده زياني نخواهد داشت؛ هر فروشنده اي پس از اينكه وسواس مشتري را در خريد مشاهده كند به نوعي خود را ملزم به ضمانت (هر چند اخلاقي) خواهد دانست و همين نكته باعث مي شود كه فروشنده راهنمايي هاي كافي را به شما ارائه دهد. به فروشنده اطمينان دهيد كه مي توانيد دلايل گران بودن يا ارزان بودن اجناس گوناگون را در نظر بگيريد و با توجه به نسبت مرغوبيت و قيمت خريد كنيد.
در بين اجناس مصنوعي انواعي از فوم ها هستند كه مرغوبيت بسيار بالايي دارند. فوم هاي آلماني در اين بين از شهرت و محبوبيت بالاتري برخوردارند. اين اجناس مي توانند انواع چاپ هاي متنوع را در قسمت رويي داشته باشند و به انواع چرم هاي طبيعي شبيه شوند. در سال هاي اخير با تغيير همين قسمت رويي و با استفاده از مواد اوليه گوناگون، انواع اجناس مصنوعي به بازار عرضه شد كه هركدام نيز نام بخصوصي را يدك مي كشيد؛ يوف  ها، نبوك ها و ... همه از اين دسته هستند.
در ساخت انواع كيف، اجناس ديگري از قبيل پارچه و برزنت نيز مورد استفاده قرار مي گيرند. واترپروف ها نيز مصرف بسيار زيادي در ساخت كيف، ساك و چمدان ها دارند.
واترپروف ها كه بسياري از مردم به اشتباه از آنها با نام كلي برزنت ياد مي  كنند، در تهيه انواع كيف  هاي مدرسه، ساك  هاي ورزشي و مسافرتي و انواع كاورها بيشترين مصرف را دارند. تفاوت اين اجناس با برزنت  ها در اين است كه در توليد برزنت هيچ  گونه مواد پلاستيكي به كار نمي  رود. برزنت  ها پارچه  هاي ضخيم درشت  بافتي هستند كه قابليت مقاومت در برابر هرگونه رطوبت را به لحاظ نوع بافت و نوع مواد از خود بروز مي  دهند. از برزنت  ها در توليد انواع چادرها، روكش  ها و پرده  ها نيز استفاده مي  شود. در حدود 30-20 سال پيش اكثر ساك  هاي ورزشي و مسافرتي با برزنت  ها توليدمي  شدند، ولي كم  كم با توليد واترپروف  ها اين كاربرد كمتر شد. تفاوت عمده واترپروف  ها با برزنت  ها در اين است كه يك لايه پلاستيكي به شكل آستر بخش پشت واترپروف  ها را پوشانده است و لايه رويي آنها نيز نسبت به برزنت  ها بافت ريزتر و ظريف  تري دارد. واترپروف  ها معمولا در رنگ  هاي مختلف توليد مي  شوند و تركيب رنگ  بندي آنها باعث شده كه تنوع قابل ملاحظه  اي نسبت به برزنت  ها داشته باشند. از سوي ديگر امكان بيشتر اين اجناس براي حك شدن چاپ  هاي گوناگوني مثل سيلك روي آنها باعث مي  شود كه اين تنوع بيشتر شود، در حالي كه روي چرم  هاي طبيعي و مصنوعي تنها مي  توان از چاپ زركوب استفاده كرد كه باعث تنوع كمتر و هزينه  هاي بيشتر خواهد شد.

فوت و فن
توصيه هاي ريز و درشت
006879.jpg
احمد ســلطاني- به تمامي اجناس و قطعاتي كه در توليد اقلام خانواده كيف مورد استفاده قرار مي  گيرد، اصطلاحا يراق گفته مي  شود. با گسترش تنوع در توليد اين اقلام، يراق  آلات نيز هر روز به سمت تنوع و گستردگي بيشتر سوق پيدا مي  كنند؛ از تغيير در يراق هاي موجود و زيباتر شدن آنها گرفته تا توليد يراق  هاي جديدي كه به دو دسته كاربردي و تزئيني تقسيم مي  شوند.
دندانه هاي موازي
استفاده از زيپ در اكثر انواع كيف و ساك معمول است. شايد شما هم بيشتر از هر جزء ديگر كيف  هايتان با زيپ  ها مشكل داشته  ايد؛ اجزائي كه به رغم سادگي، نقش تعيين  كننده  اي دارند و اگر دچار اختلال يا مشكل شوند، به نوعي كليت كاربردي كيف يا ساك مختل مي  شود.
هنگام خريد كيف يا ساك ورزشي يا مسافرتي حتما به جنس زيپ آن و نوع دوخته شدنش توجه داشته باشيد. يكي از عناصر تعيين  كننده كيفيت زيپ، نوع بافت نوار پارچه  اي كنار آن است كه بخش عمده  اي از ميزان مقاومت و كيفيت زيپ را تعيين مي  كند. هرچه تراكم اين بافت بيشتر باشد، نوار پارچه  اي زيپ ديرتر فرسوده شده و دندانه  هاي زيپ نيز نقش خود را بهتر ايفا مي  كنند؛ البته ميزان ضخامت و جنس دندانه  ها نيز در اين بين بي  تاثير نيست و مي  تواند تعيين  كننده باشد. توجه داشته باشيد كه زيپ هنگام دوخت روي بدنه چروك برنداشته و از سوي ديگر زياد هم كشيده نشده باشد، چون هر دو اين حالات باعث عدم كاركرد درست آن مي  شود. سرزيپ يا ماشين همان قطعه كوچكي كه با حركت دادن آن زيپ باز و بسته مي  شود. اين قطعه كوچك پيش از آنكه زيبا باشد، بايد بتواند كار خود را بخوبي انجام دهد، پس به جاي توجه كردن به رنگ زيپ و ماشين آن سعي كنيد بيشتر متوجه كيفيت آن باشيد. سرزيپ  ها در انواع گوناگوني توليد مي  شوند. بيشتر اوقات، سرزيپ  ها پلاستيكي يا فلزي هستند. هر دو اين مواد مي  توانند كيفيت خوبي داشته باشند، به شرط اينكه در توليد آنها دقت كافي به عمل آمده باشد. سرزيپ  هاي فلزي اكثرا سربي يا برنجي هستند كه معمولا سر زيپ  هاي سربي زودتر فرسوده مي  شوند. به اين نكته توجه كنيد كه سرزيپ  هاي كيف موردنظر شما نازك و كم  جان نباشند.
يك تجربه
در بسياري از مواقع زيپ  ها دچار اشكال مي  شوند. در اين حالت ابتدا به اين نكته دقت كنيد كه نوار يا دندانه  هاي زيپ آسيب ديده  اند يا خير؟ در اكثر موارد اين طور نيست؛ يعني به رغم اينكه زيپ كاملا سالم است، ولي بسته نمي  شود. در اين حالت تنها مشكل زيپ كيف شما اين است كه ماشين آن بخوبي كار نمي  كند؛ يعني تعويض همان قطعه كوچك كافي ست تا مشكل كيف شما برطرف شود، حتي در موارد بسياري كافي ست كمي دهانه سرزيپ بسته شود تا اين اشكال از بين برود. انبردست را برداريد و با احتياط، دهانه سرزيپ را (به صورت عمودي) كمي فشار دهيد. اگر مشكل حل نشد، قاعدتا بايد ماشين زيپ عوض شود؛ اين كار اگرچه زياد هم سخت نيست، ولي معمولا از دست افراد بي  تجربه برنمي  آيد. يكي از اشتباهاتي كه معمولا توسط عموم صورت مي  گيرد، اين است كه وقتي زيپ كيف آنها دچار مشكل شده و به زحمت باز و بسته مي  شود به آن روغن يا صابون مي  زنند؛ در هر دو اين موارد، فواصل بين دندانه  ها به وسيله ذرات روغن يا صابون پر مي  شوند و به مرور نيز ذرات گردوغبار را به خود جذب مي  كنند كه درنهايت باعث مي  شود زيپ، خوب كار نكند. بهترين راه در مواردي كه مي  خواهيد زيپ را روان كنيد، اين است كه با نوك يك مداد معمولي (HB) روي دندانه  ها بكشيد. همين لايه بسيار نازك باعث خواهد شد كه مشكل زيپ برطرف شود. در مواردي كه مشكل زيپ عمده  تر است، براي تعويض، هرگز آن را به افراد غيرمتخصص نسپاريد، چون اگر اين كار با دقت و مهارت انجام نشود، كارايي و زيبايي كيف، هر دو دچار مشكل مي  شوند.
در مورد ساير اجزاي كيف يا ساك نيز بايد چنين دقتي اعمال شود؛ از نخ دوخت گرفته تا نوارهاي دوخته  شده در قسمت  هاي مختلف كيف. سعي كنيد اگر كيف موردپسند شما به نوعي ست كه روي آن قفل نصب شده، تركيب قفل به نوعي باشد كه باعث دردسر نشود. معمولا قفل  هاي ساده  تر و مقاوم  تر بيشتر قابل اطمينان هستند. قفل  هاي رمزي كه در سال  هاي اخير بيشتر مورد استفاده قرار گرفته  اند، جز در مورد كيف  هاي سامسونت قابل توصيه نيستند، چون ايمني چنداني براي كيف ايجاد نمي  كنند و بيشتر نوعي زينت محسوب مي  شوند؛ زينتي كه گاه بخش قابل توجهي از قيمت كيف را به خود اختصاص مي  دهد. سعي كنيد كيف  هايي خريداري كنيد كه زير دسته و بند آنها كاملا محكم شده باشد تا براحتي بعد از مدتي دسته يا بند در اثر سنگيني كيف كنده نشود. به ميزان مقاومت ساير اجزا از قبيل سگك  ها و حلقه  ها نيز توجه كنيد؛ هركدام از اين اجزاي ساده و ظاهرا بي  اهميت ممكن است شما را در شرايطي خاص دچار دردسر كنند.
حتما به پشت دوخت  ها توجه كنيد و متوجه باشيد كه گره  هاي دوخت بخوبي شكل گرفته باشند. سعي كنيد كيف  هايي را انتخاب كنيد كه در قسمت  هاي مختلف آن از نوارهاي چسبي دوطرفه استفاده نشده باشد، چون به مرور خاصيت چسبندگي آنها كم مي  شود و از بين مي  رود. حتما متوجه باشيد كه آستر جيب  ها و قسمت  هاي داخلي كيف از حداقل كيفيت برخوردار باشد. در صورتي كه جنس كيف شما چرم طبيعي يا مصنوعي ست حتما دستورالعمل تميز كردن آن را از فروشنده بپرسيد؛ اين كار ضمن اينكه باعث زيباتر شدن كيف مي  شود، به طول عمر آن نيز مي  افزايد و نهايتا اينكه هيچ وقت انتظار نداشته باشيد كيف يا ساك شما باري بيشتر از حجم خود را حمل كند تا بتوانيد مدت زمان بيشتري از آن استفاده كنيد.

زنبيل
فرهنگ در سبد خريد
006894.jpg
علي اناري- آيا تاكنون به اين موضوع فكر كرده ايد كه در سبد خريد ماهانه زندگيتان چه مقدار از درآمد خود را به كالاهاي فرهنگي اختصاص مي دهيد؟ قبل از اينكه جواب بدهيد، ما مي توانيم با يك حساب سرانگشتي ثابت كنيم كه اين هزينه، بسيار ناچيز و قابل چشم پوشي ست. البته ما علم غيب نداريم ولي آمار، گوياي همه چيز است. اول ببينيم چه چيزهايي كالاهاي فرهنگي را شامل مي شوند.
كتاب، روزنامه، مجلات، انواع سي دي ها و نوارهاي صوتي و تصويري (چه سرگرم كننده و چه آموزشي) و حتي سينما و تئاتر رفتن را هم مي توان نوعي خريد فرهنگي به حساب آورد. حالا اينكه چرا مي گوييم اين كالاها جزو اندكي از سبد خريد خانواده به حساب مي آيند دليل محكمي دارد.
با نگاهي به تيراژ كتاب و انواع روزنامه ها و مجلات و همچنين فروش فيلم ها در سينماهاي كشور با يك حساب سرانگشتي مي توان تعداد مخاطبان اين كالاها را حساب كرد. تيراژ كتاب در كشور معمولا بين 3 تا۵هزار نسخه است و روزنامه ها نيز جز تعداد معدودي، از تيراژ چشمگيري برخوردار نيستند. وضعيت محصولات صوتي و تصويري كه ديگر كاملا مشخص است.
اگر بخواهيم تك تك اين موارد را بررسي كنيم بايد حق تقدم را به كتاب يا همان يارمهربان ديروز بدهيم. ديگر اين قضيه تيراژ كتاب ها در ايران به داستان پرآب چشمي بدل شده است كه ظاهرا درماني هم براي آن نيست. عده اي عقيده دارند ايراني ها اصولا مردم كتابخواني نيستند، ولي وقتي از خود مردم مي پرسي، از علاقه خود به كتاب و كتابخواني دم مي زنند و فقط قيمت بالاي اين محصول فرهنگي را دليل بريدن خود از آن مي دانند. البته شايد نتوان اين دليل را به طور كامل قانع كننده دانست، زيرا تنوع اين محصول فرهنگي تفاوت قيمتي از 500 تا 40هزار تومان را بسته به موضوع ارائه شده و ارزش آن شامل مي شود. ولي كسي كه براي درآمدش تا آخر ماه برنامه ريزي كرده و به قولي لب به لب تا سر برج زندگي را مي رساند مطمئنا آخرين ضرورت زندگي اش كتاب است، نه اجاره خانه و قسط ماشين و خورد و خوراك بچه ها.
اما در مورد روزنامه ها و مجلات، قضيه كمي فرق مي كند و نمي توان همه آن را به مسائل مالي ربط داد. قيمت متوسط يك روزنامه در كشور ما 100تومان است؛ البته بگذريم از مواردي كه به دلايلي ارزان تر يا گران تر از مبلغ فوق عرضه مي شوند. يك فرد روزنامه خوان با اين خوشبيني كه هر روز اين كالاي فرهنگي را ابتياع مي كند بايد در ماه حدود 2هزار و 600 تومان (با كسر جمعه ها) هزينه كند و اين پول يك عدد پيتزا مخلوط يا يك مرغ متوسط يا دو كيلو برنج ايراني نسبتا خوب است.
البته قبول كه اين جور مقايسه ها صورت خوشي ندارد، ولي در واقع مي توان ثابت كرد كه اين هزينه براي يك ماه چندان كمرشكن نيست، ولي متاسفانه همان طور كه گفته شد اين مسئله زياد به هزينه و سود و فايده ربطي ندارد و بيشتر يك كار فرهنگي را مي طلبد. از روزنامه ها كه بگذريم به مجلات و ماهنامه ها و هفته نامه ها مي رسيم. اينكه مقوله روزنامه و مجلات را از هم جدا كرديم دليل خوبي دارد و آن اين است كه تيپ فرهنگي آدم هايي كه سراغ مجلات و البته بيشتر مجلات و نشرياتي كه واژه معروف زرد را يدك مي كشند با كساني كه روزنامه هاي سياسي و مجلات تخصصي را مي خوانند اندكي متفاوت است و جالب اينجاست كه همين نشريات زرد بيشترين مخاطبان را دارند و تيراژ بعضي از آنها با بقيه مجلات تخصصي به هيچ عنوان قابل مقايسه نيست و اين موضوع دليل روشني دارد كه همان وسيع بودن دايره مخاطبان اين نشريات نسبت به ديگر مجلات است.
نشريات زرد كه شامل ماهنامه ها و هفته نامه ها هستند در محدوده موضوعات سخت و بالاتر از درك عموم مردم نمي چرخند و سيستم از هر دري سخني را براي خود برگزيده اند. اكثر هفته نامه ها با قيمت هاي رند مثلا 200 الي 250 تومان به فروش مي رسند و آنهايي كه در قطع مجله منتشر مي شوند، بسته به كيفيت چاپ و كاغذ به كار رفته قيمت گذاري مي شوند. اما در مورد مجلات تخصصي، قضيه كمي متفاوت است؛ اين نشريات به دليل حوزه خاص فعاليتشان كه موضوعاتي مشخص از قبيل ادبيات، سينما، تئاتر، محيط زيست، رايانه و بسياري ديگر از مطالب تخصصي و مخاطب خاص را در برمي گيرد مورد اقبال عمومي قرار نداشته و ناچارا بسته به مخاطبان محدودشان تيراژ پاييني نيز دارند.
كيفيت مادي و معنوي اكثر اين مجلات در حد خوبي بوده و محدوده قيمتشان بين 700 تا 3هزارتومان در نوسان است. اين نشريات به دليل آنكه مخاطبان نسبتا ثابتي دارند از مزيت آبونه شدن مشتريان خود كه اكثرا قشر دانشگاهي و تحصيلكرده كشور هستند نيز بهره مند مي شوند. اين مهم با درنظرگرفتن انواع تخفيف براي مشتركان، فروش تعدادي از مجله را براي 6 الي 12ماه بعد تضمين مي كند.
در مورد سالن هاي سينما و تئاتر نيز باتوجه به آمار فروش فيلم ها و نمايش هاي روي صحنه مي توان گفت چشم انداز خوبي در اين عرصه نيز مشاهده نمي شود و فروش يكي دو فيلم يا نمايش، دليل استقبال مردم از اين نوع كالاي فرهنگي خاص نيست و به جرات مي توان گفت سينما و تئاتر در سبد هزينه اكثر خانوارهاي ايراني جايي ندارند.

دخل و خرج
ايرانشهر
جهانشهر
در شهر
زيبـاشـهر
طهرانشهر
شهر آرا
مهمانشهر
|  ايرانشهر  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  طهرانشهر  |  شهر آرا  |  مهمانشهر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |