ماموريت نشر شهر در ترويج كتابخواني
قفسه هايي در همين نزديكي
|
|
رضا ولي زاده
۱۲ كتابفروشي در تهران براي شكار شهرونداني كمين كرده اند كه درگير و دار زندگي پرشتاب شهري، فرصتي براي گشودن يك كتاب نمي يابند و بايد دام هاي بيشتري براي گيرانداختن آنها در دايره كتاب گشود. بر سردر اين
۱۲ كتابفروشي كه در كنار بيش از 3 هزار كتابفروشي ديگر در انتظار عبور شهروندان نشسته اند، نوشته شده: نشر شهر.
۱۲ كتابفروشي كه گفتيم به جايي وابسته نيستند جز موسسه نشر شهر كه خود نيز زير نظر سازمان فرهنگي هنري شهرداري اداره مي شود.
اين موسسه با هدف چاپ، نشر و توزيع كتاب مناسب براي شهروندان بويژه در حوزه مسائل شهري، تامين كتاب هاي مورد نياز كتابخانه هاي شهر تهران، ترويج فرهنگ كتابخواني و مطالعه ايجاد الگوهاي تبليغي در اين زمينه، در مهرماه سال 1383 راه اندازي شده است.
حالا موسسه نشر شهر يك سال و 2 ماه دارد و مي توان نشست و حاصل كار آن را مرور كرد؛ هر چند تمركز و توجه ما در اين گزارش بيشتر به كتابفروشي هاي اين موسسه معطوف است.
با وجود اينكه مسعود سريع القلم، مدير روابط عمومي نشر شهر و همين طور سايت اطلاع رساني موسسه اعلام مي كنند كه تعداد كتابفروشي هاي نشر شهر 12 واحد است، اما پس از جست وجوي اين 12 واحد در نقشه اي كه خود سايت به نمايش گذاشته است متوجه مي شويم 3 واحد از اين كتابفروشي ها غيرفعال هستند كه به ترتيب شامل فروشگاه شماره 4 در منطقه نارمك، شماره 11 در محدوده ميدان خراسان و فروشگاه شماره 7 در نازي آباد مي شود.
نشر شهر پارك لاله نخستين جايي بود كه براي رفتن و ديدن انتخاب كردم. مدير فروشگاه نبود و دختري پشت پيشخوان داشت كتاب مي خواند. در پاسخ به من كه پرسيدم اداره كنندگان اين فروشگاه كارمند شهرداري هستند يا خير؟ گفت: من اطلاع ندارم .
پرسيدم كتاب ها را از كجا تهيه مي كنيد؟ اطلاع نداشت. تنها مي دانست كه ادبيات، بيشترين فروش را از ميان ساير موضوع ها دارد و كودك و نوجوان تقريبا به فروش ادبيات پهلو مي زند. كاست هاي موسيقي، لوازم التحرير و بازي هاي فكري كودكان هم در كنار كتاب ها كمك مي كنند تا عده بيشتري پا به كتابفروشي بگذارند.
كتاب هاي توي قفسه ها را مرور مي كنم؛ دفترچه ممنوع، چراغ ها را من خاموش مي كنم، زهير و كيميا گر، نامه هاي عاشقانه يك پيامبر، يوزپلنگاني كه با من دويده اند و كتاب هايي همتراز همين نام ها كتاب هاي حوزه ادبيات را شامل مي شوند. فرهنگ لغت فارسي به انگليسي و كتاب هاي كودك در كنار برخي كتاب هاي علمي و همچنين ادبيات عامه پسند، اين فروشگاه را به جايي تبديل كرده است كه سعي دارد گروه هاي سني مختلفي را مورد توجه قرار دهد.
از عنوان كتاب ها پيداست مخاطب خاصي را دنبال نمي كنند و مي خواهند براي خلوت هر رهگذري كه ممكن است از كنار اين فروشگاه رد شود، كتابي داشته باشند. حتي كتاب هاي كمك درسي هم جا به جا در قفسه ها نشسته اند. نشرشهر ميدان فلسطين دومين فروشگاهي ست كه با مرور كتاب هايش در ويترين مي توان حدس زد بنا به موقعيت جغرافيايي خود و
قرار گرفتن در ميان سه دانشگاه به مخاطب سازي محسوسي دست زده است. به همين دليل است كه فروشگاه پارك لاله به خاطر حضور كودكان بخش كتاب ها و سرگرمي هاي كودك را تقويت كرده. اين فروشگاه نيز به خاطر دانشجويان، بخش كودك را به حاشيه رانده و كتاب هاي خود را با تمركز بر حوزه ادبيات و علوم انساني انتخاب كرده است. از پسر جواني كه فروشنده فروشگاه است، مي پرسم: تفاوت شما با يك كتابفروشي معمولي چيست؟ مي گويد: هيچي. تنها فرقي كه داريم اين است كه ما محل كتابفروشي را از شهرداري اجاره كرده ايم .
مي پرسم يعني هيچ نوع كار ويژه تري نمي كنيد؟ مثلا تخفيفي، چيزي؟
باز هم مي گويد: هيچي! حتي اجاره اي هم كه مي پردازيم با اجاره مغازه هاي همين راسته هيچ فرقي ندارد .
وقتي به فروشگاه بعدي كه نامش را نمي توانم ببرم پا مي گذارم، متوجه مي شوم كه برخلاف گفته فروشنده در فروشگاه نشر شهر فلسطين يك تفاوت هايي ميان فروشگاه هاي نشر شهر و كتابفروشي هاي معمولي وجود دارد.
كسي كه پرسش مرا درباره تفاوت هاي نشر شهر با كتابفروشي ها شنيده بود، منِ منِ كرد و مي خواست از پاسخ دادن طفره برود. گفت: راستش ما بر اساس سياست هاي شوراي نشر اجازه فروش بعضي كتاب ها مثل آثار احمد شاملو و فروغ فرخزاد را نداريم. بعضي از ناشرها هم هستند كه اجازه فروش كتاب هايشان را نداريم .
به رديف كتاب هاي پائولوكوئيلو اشاره كردم و گفتم: اينها كه همه اش مال نشر كاروان است!
گفت: اينها تقريبا استثناست. از طرفي فروش كتاب هاي كوئيلو خوب است .
گفتم خب، اگر شما اين كتاب ها را بفروشيد چطور مي شود؟
گفت: نمي فروشيم. هر چند وقت يك بار، بازرس مي آيد و اتفاقا سفت و سخت هم كنترل مي كند .
پرسيدم فكر مي كنيد نبود اين كتاب ها به كار شما لطمه مي زند؟
گفت: به هر حال باعث بدبيني مردم به فروشگاه هاي دولتي مي شود. با درآمد كمي هم كه ما داريم همين مي ماند كه بخشي از مشتري هايمان را هم اين طوري از دست بدهيم .
وقتي اين ماجرا را از مجيد ملكان معاون بازرگاني موسسه نشر شهر- پرسيدم او هم آن را منكر نشد و گفت: البته اين سياست موسسه ما يا سازمان فرهنگي- هنري شهرداري هم نيست، بلكه قانون نانوشته اي ست كه در شوراهاي كتاب ساير سازمان ها هم مي بينيد. بعضي كتاب ها كه مسئولان فرهنگي نسبت به آنها حساسيت دارند نبايد در فروشگاه ها يا كتابخانه ها باشند؛ مثلا كتاب هايي كه به عرفان شرقي مربوط مي شوند. بالاخره هر سازماني سياست هاي فرهنگي خاصي دارد .
مي مانم كه چرا عموم اين قانون هاي نانوشته از قانون هاي نوشته شده كشور ما دقيق تر و جدي تر اجرا مي شوند.
اما ملكان، قضيه ممنوعيت فروش كتاب هاي بعضي از ناشران را تكذيب مي كند و مي گويد كه چنين ممنوعيتي در كتابفروشي هاي نشر شهر وجود ندارد.كتاب هاي ساير كتابفروشي هاي نشر شهر هم به لحاظ موضوعي، تفاوت چنداني با يكديگر ندارند. نخستين تفاوتي كه در مقايسه اين فروشگاه ها با كتابفروشي هاي معمولي به چشم مي آيد به روز نبودن كتاب هاي آنهاست. كافي ست سري به كتابفروشي هاي راسته انقلاب بزنيد و تازه ترين كتاب هاي هر موزه را از نظر بگذرانيد. بعد آنها را در فروشگاه هاي نشر شهر جست وجو كنيد تا ببينيد كه تقريبا نيمي از آن كتاب ها وجود ندارند.انتشار و فروش كتاب هايي كه غناي فرهنگ شهرنشيني و شهروندي را دنبال كنند بخشي از اهداف نشر شهر عنوان شده است، اما آثار ويژه اي در اين زمينه كه بتوانند دست كم يك قفسه از فروشگاه هاي ياد شده را پر كنند، نمي بينيد و از ميان موضوعات مختلف هنوز ادبيات، پرفروش ترين است.
از آنجا كه موسسه نشر شهر خود نيز ناشر است در حال حاضر انتشار كتاب هاي مختلفي را در حوزه فرهنگ شهروندي در دستور كار دارد و با گسترش انتشار اين آثار مي تواند بيش از آنكه نقش يك كتابفروشي متوسط را كه هيچ تفاوتي با ساير كتابفروشي ها ندارد به فروشگاه هاي خود بدهد، آنها را به سفيران فرهنگي خود تبديل كند كه مي توانند با تمركز بر موضوع فرهنگ شهروندي بار هزينه هايي را كه به علت عدم رعايت آداب شهرنشيني از سوي شهروندان به شهرداري تحميل مي شود، بكاهد و فصل تازه اي را در ارتقاي سطح فرهنگ شهروندي رقم بزند.
البته چنان كه گفتيم فعاليت هاي موسسه نشر شهر صرفا به كتابفروشي هاي ياد شده محدود نمي شود. مسعود سريع القلم مدير روابط عمومي موسسه- در اين باره مي گويد: موسسه نشر شهر، برنامه هاي متعددي را جهت اجرا در نظر دارد كه از جمله مهمترين آنها مي توان به تجهيز و تكميل كتابخانه هاي تهران اعم از كتابخانه هاي عمومي سطح شهر، كتابخانه مدارس، دانشگاه ها، حوزه هاي علميه، مساجد، بيمارستان هاي سطح شهر، گسترش فروشگاه هاي نشر شهر تا يكصد فروشگاه، توزيع و فروش اينترنتي كتاب ها از طريق شبكه جامع كتاب شهري و برگزاري نمايشگاه هاي كتاب و محصولات فرهنگي اشاره كرد.
او همچنين از راه اندازي پروژه باغ كتاب به عنوان بزرگترين فروشگاه كتاب خاورميانه ياد كرد كه موسسه قصد راه اندازي آن را دارد.
فروش اينترنتي كتاب به وسيله شبكه جامع شهري هم يكي ديگر از طرح هاي بزرگ اين موسسه است كه مي خواهد به وسيله آن امكان دسترسي مخاطب به كتاب را تسهيل كند تا مخاطب كتاب را با سفارش اينترنتي در منزل تحويل بگيرد و ناگزير از پيوستن به صفوف عريض و طويل ترافيك نباشد.
چنانكه مدير روابط عمومي موسسه مي گويد قرار است تمامي فروشگاه هاي شهروند در سراسر تهران جايي براي نشر شهر در كنار ساير محصولات خود باز كنند تا مراجعان اين فروشگاه ها نيز در مجاورت محصولات غذايي به خريدن كتاب هم فكر كنند.
در حال حاضر انتشار وعرضه كتاب هايي كه به ما شهروندان چيزهايي نظير حقوق شهروندي، نحوه
راه رفتن در پله هاي آپارتمان (كه نبايد زلزله را تداعي كند)، نحوه بسته بندي آشغال هاي خانگي، نريختن آشغال در كوي و برزن، نحوه استفاده از تلفن هاي همگاني، نحوه پارك رفتن، شيوه هاي صحيح رانندگي، كاربرد بوق در خودرو و هزار و يك رفتار ساده روزمره را آموزش دهد، بسيار واجب تر و ضروري تر از فروش كتاب هاي فلسفه روشنگري از ارنست كاسيدر و معماي مدرنيته يا آثار ميلان كوندراست.
البته نشر شهر در كنار انتشار اين آثار بايد تمهيدي ويژه تر براي ورود اين آثار به خانواده ها بينديشد، چرا كه مخاطب اين كتاب ها تمامي مردم شهر را شامل مي شود.
جغرافياي كتاب و سبد خريد خانوار
نشر شهر نيز همچون شهر كتاب محصول سياستگذاري هاي فرهنگي شهرداري ست؛ با اين تفاوت كه نشر شهر فاصله خود را به لحاظ جغرافيايي با سبد خريد خانوار مردم نزديك تر كرده است. راه اندازي عموم شعبه هاي نشر شهر در پارك ها و در آينده اي نزديك در فروشگاه هاي شهروند، فاصله شهروندان را با كتاب كمتر مي كند. مردم در مواجهه با غرفه فروشگاه كتاب ديگر به آن همچون يك پديده انتزاعي نگاه نخواهند كرد.شكل گيري اين روند و نزديك شدن كتاب به سبد خريد خانوار صرفا با حضور جغرافيايي كتابفروشي ها در اماكن يادشده محقق نخواهد شد و انتشار و عرضه كتاب هايي كه نزديك ترين ارتباط را با نيازهاي روزمره شهروندان دارند، بخش عمده اي از توفيق اين حركت را شامل مي شود.
|