افكار عمومي
|
|
ليلا گودرزي
ما انسان ها افرادي منزوي و خودكفا نيستيم و در خلأ زندگي نمي كنيم، بلكه افراد ي هستيم كه در ميان مردم زندگي مي كنيم و از طريق ارتباط با ديگران و جلب و جذب حمايت و همكاري با آنها به اهداف مان مي رسيم. اشخاص غيرحقيقي (مؤسسات، سازمان ها، نهادها، تشكل ها و...) نيز مانند اشخاص حقيقي نيازمند ارتباط با افراد و مؤسسات ديگر هستند تا به اهدافي كه براي آن طراحي شده اند دست يابند. نوعي از تأثيرگذاري و تأثيرپذيري براي ادامه حيات افراد و سازمان ها جزء اصلي واقعيت هاي آنهاست. افراد بشر از همان ابتداي تاريخ سعي در شناخت افكار جمعي و فردي يكديگر داشته اند تا يكديگر را تحت تأثير قرار دهند و به خواست هاي خود دست يابند. در عصر ما همواره با گسترش رسانه هاي همگاني و با سواد شدن عامه مردم، نيروي تازه اي پاي به صحنه گذاشته است كه بدان افكار عمومي مي گوييم. اين نيروي تازه كه تجلي اراده مردم و خواست آنهاست، در تمام جهان به ويژه در كشورهاي داراي نظام پارلماني و مردمي نقش مهمي در شكل دادن به حوادث و رخدادهاي سياسي و اقتصادي و اجتماعي دارد و كمتر دولتي است كه بتواند از رأي آن سرپيچي كند و يا آن را به حساب نياورد. اين واقعيتي است كه همراه با تحولات عظيمي كه در جوامع بشري از جهت ارتباطي و تكنولوژيك و اقتصادي و اجتماعي و سياسي رخ داده است، مردم بيدار و هشيار شده اند و برآنند كه در شكل دادن به سرنوشت خود مشاركت كنند. با توجه به اين هشياري و ميل روزافزون مردم به مشاركت، امروزه تصميم گيران اين نيرو را در محاسبات خود به حساب مي آورند. امروز هيچ برنامه اي و سياستي، هرچند از جهت فني به درست تنظيم شده باشد، بدون حمايت و مشاركت مردم ميسر نمي شود. از اين جهت، شناخت افكار عمومي و ارزيابي آن يكي از نيازهاي اساسي تمام دولت ها و سازمان هايي است كه با مردم و افكار عمومي سروكار دارند.با توجه به اين واقعيت، در اين مقاله سعي شده است كه به اجمال بخش هاي مربوط به پيشينه و تعاريف افكار عمومي، شكل گيري و انواع آن، مورد بررسي قرار گيرد.
حمله ايتاليا به اتيوپي قبل از جنگ جهاني دوم- حمله انگلستان، فرانسه، صهيونيسم به مصر در سال ،۱۹۵۶ نخستين علايم پيدايش افكار عمومي را نويد داد زيرا واكنش هاي گروهي و خود به خود متعددي آشكار شد و اين دو حمله را محكوم ساخت.
پيدايش روزنامه هاي كثيرالانتشار در قرن نوزدهم سبب شكل گيري و پيدايش افكار عمومي شد. وسايل ارتباط جمعي (نوشتاري- سمعي- سمعي و بصري) در دهه ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ ميلادي نه تنها تنوع يافتند بلكه گسترش پيدا كردند. پديده افكار عمومي در دهه ۵۰ به بعد با رشد راديو و تلويزيون قدرت بيشتري يافت به طوري كه دولت ها براي كنترل آن دست به كار شدند. به همين ترتيب در دوره بعد از ۱۹۶۰ با پيدايش تكنولوژي هاي جديد ارتباطي سبب استقلال هرچه بيشتر افكار عمومي و نهايتاً تقويت آن شدند. اما اين تغيير جديد در صنعت ارتباطات خود را به شكل گسترده تري بعد از انقلاب كامپيوتري دهه ۷۰ و پيدايش كامپيوترهاي شخصي در دهه ۸۰ نشان داد. آنچه اين تغييرات جديد را از تغييرات گذشته در صنعت ارتباطات مجزا مي كند سرعت انتقال اطلاعات در كوتاه ترين زمان است. چنين سرعت انتقالي كمك مي كند، افكار در كوتاه ترين زمان در قشر وسيع تري انتشار يابند. از دهه ۸۰ به بعد روند غيرتوده اي شدن وسايل ارتباطي آغاز شد تا افراد مسئوليت بيشتري در مشاركت در افكار عمومي پيدا كنند و امروزه كامپيوترهاي شخصي و اينترنت، پست الكترونيكي اين امكان را فراهم كرده تا دسترسي به اطلاعات درباره موضوع هاي دلخواه بسيار سهل شود.بنابر اين، تاريخ شكل گيري افكار عمومي در قرن ۱۹ و تقويت آن در اواخر قرن بيستم نشان مي دهد كه همبستگي محسوسي بين تغييرات افكار عمومي و تغييرات وسايل ارتباطي پيدا شده است. همان طور كه كريستنسن و مك ويليامز مي گويند: پديده افكار هميشه وجود داشته. ارتباط بين افكار عمومي و وسايل ارتباطي امروز بيش از هر زماني تقويت شده است. اين امر مرهون تلاش دولت ها در دوره پس از جنگ جهاني دوم بود كه سعي در شناخت و كنترل افكار عمومي كردند.
مفهوم افكار عمومي
افكار عمومي واژه اي است كه از قرن ها پيش مورد استفاده قرار مي گرفته است. بررسي تاريخ واژه افكار عمومي نشان مي دهد كه چيزي است معادل اراده مردم، احساسات عوام، عقايد مردم، روح ميهني، باورها و اعتقادات مردم، حمايت عامه، خواست عموم و غيره. مطالعه علمي افكار عمومي از اواسط قرن بيستم به بعد شكل گرفت و توسعه يافت زيرا مجموعه شرايطي فراهم شد كه اين كار را هم امكان پذير ساخت و هم ضروري.
افكار عمومي به عنوان يك پديده تازه ناگهان ظاهر نشد بلكه برعكس در گذشته هم اين پديده براي متفكران و سياستمداران مطرح بوده است. ارسطو به نقش افكار عمومي به مثابه حامي قدرت حاكم يا عاملي براي سرنگوني اش اشاره كرده است. ماكياولي در كتاب شهريار مي نويسد: اين ملت است كه سزاوار توجه است، زيرا كه از همه قويتر و نيرومندتر است. ويليام تمپل نظريه افكار عمومي را به مثابه منشاء قدرت طرح ريزي مي كند و مي نويسد: «افكار عمومي بنياد و اساس هر حكومتي را تشكيل مي دهد... در واقع مي توان گفت كه هر حكومتي به نسبتي كه افكار عمومي از آن حمايت مي كند، قوي يا ضعيف مي شود.برخي از پژوهشگران علوم سياسي و اجتماعي اعتقاد دارند كه ژان ژاك روسو اولين متفكري است كه در آثارش به افكار عمومي و آثار اجتماعي و سياسي آن پرداخته است. وي خط مشي هاي دولت را نشأت گرفته از افكار عمومي مي داند و اعلام مي دارد كه همه دولت ها اساساً بر افكار عمومي متكي هستند تا بر قانون يا زور. ژان ژاك روسو آينده را در فرمول مشهور خود، قرارداد اجتماعي ترسيم كرد، كه شعار كشورهاي دموكراسي مدار شد و باقي ماند. تنها اراده عمومي است كه مي تواند دولت را هدايت كند.
«آلفرد سووي» افكار عمومي را مجموعه تغييرات و تفسيرات و ارزيابي نسبت به حوادث و وقايع روز معرفي مي كند كه به دو حالت تجلي مي كند: تصورات عمومي و تصديقات عمومي. برخي نيز معتقدند كه افكار عمومي قضاوتي اجتماعي است مربوط به گروهي خودآگاه، نسبت به موضوعي پراهميت، پس از آن كه درباره آن موضوع گفت و گوهاي عمومي و قابل قبولي صورت گرفته باشد.يك تعريف ديگر، افكار عمومي را نيروي پنهان و آشكاري مي داند كه ممكن است به صورت نهان و بالقوه و گاهي به صورت آشكار و بالفعل باشد. اين نيرو، از تركيب احساس ها، انديشه ها و برداشت هاي فردي مردم به وجود مي آيد و تركيبي نيرومند است كه توانمندي آن با ميزان تأثير و قدرت تهاجم عقايد تركيب دهنده آن متفاوت است.
طبق تعاريف گوناگوني كه از افكار عمومي ارايه شد، در اينجا يكي از بهترين تعاريف در مورد افكار عمومي، تعريف مربوط به انجمن جهاني افكار عمومي را براي بيان مقاصدمان انتخاب مي كنيم:« افكار عمومي، مجموعه عقايد افراد يك جامعه نسبت به يك موضوع است كه آن افراد درباره آن موضوع، داراي منافع و علايق مشترك هستند ».
شكل گيري افكار عمومي
فراگرد شكل گيري افكار عمومي عوامل بسياري را در برمي گيرد. برخي از اين عوامل اجتماعي و فرهنگي هستند كه محيط پيراموني انسان ها را تشكيل مي دهد و به تدريج جزيي از خود آنها مي شود. عوامل ديگري هستند كه تركيب ارثي افراد را تشكيل مي دهند. عوامل زيستي- رواني و فرهنگي اجتماعي به طور دائم در كنش و واكنش با يكديگر هستند.
همه پژوهشگران افكار عمومي اتفاق نظر دارند كه افكار عمومي پيرامون مسأله، موضوع يا موردي تشكيل مي شود. به عبارت ديگر در آغاز بايد مسأله، موضوع يا موردي وجود داشته باشد كه در آن زمينه افكار عمومي تشكيل شود. مسأله موضوع و موردي كه اساس افكار عمومي را تشكيل مي دهد بايد داراي ماهيتي باشد كه افراد، طبقات، اقشار و گروه هاي يك جامعه، نگاه ها و ديدگاه هاي خاص خويش را نسبت به آن داشته باشند. وجود تفاوت در عقيده و نظر نسبت به مسأله، عاملي كليدي در تشكيل افكار عمومي است. همگان يا عموم پس از طرح موضوع و مسأله، بايستي كه يك جمع يا گروهي از انسان ها وجود داشته باشند كه نسبت به آن مسأله، موضوع و مورد به نوعي احساس علاقه وابستگي، نفع، توجه و ارتباط نمايند. در حقيقت اين افراد«عموم »افكار عمومي هستند. به عبارت ديگر همگان و عموم،افرادي هستند كه در اثر احساس علاقه و منافع نسبت به موضوع به صورت جمع و گروه متشكل مي شوند.
انواع و اشكال افكار عمومي
۱- افكار عمومي ملي: موضع اكثريت افراد ملت يا گروهي آگاه از ميان آنان در قبال يك قضيه اساسي و عمومي است كه محل گفت وگو و بحث بوده باشد. اين شكل از افكار عمومي با دولت در ارتباط بوده و هر نظام سياسي حاكم برآن اتكاء دارد. افكار عمومي داخل هر كشوري كه در قبال مشكل اساسي و مهمي كه آن ملت را آزار مي دهد تشكيل دهنده افكار عمومي ملي است.
۲- افكار عمومي نژادي و قومي: افكار عمومي حاكم بر يك يا چند ملت كه عادت و وجوه مشترك نيرومندي دارند مانند زبان يا تاريخ، منافع اقتصادي واحد... در قبال موضوع مهم در مرحله اي از زمان است كه اين افكار عمومي شكل مي گيرد.
۳- افكار عمومي منطقه اي: بين چند ملت در قبال يك قضيه مهم در يك زمان منتشر مي گردد. اگرچه اين ملت ها از لحاظ تمدن و زبان با هم اختلاف داشته باشند. با اين حال اين مشكل و قضيه مهم مرزهاي جغرافيايي آنها را درنورديده و اهداف و مصالح مشترك آنها را با يكديگر مربوط ساخته است.
۴- افكار عمومي جهاني: هر تعبير و بيان خود به خودي و غيرارادي از نقطه نظر معيني است كه براي اثبات وجودش منحصر در جامعه محلي معيني نيست، بلكه از مرزهاي بين گروه هاي سياسي فراتر رفته تا توافق خاصي را بين طبقات يا گروه هايي كه به بيش از يك كشور وابسته اند بيان كند. خواه آن كشور در مجموع يك اجتماع جغرافيايي قرار گيرد يا به بيش از يك اجتماع جغرافيايي كشوري پيوسته و منتسب باشد. به عنوان مثال مواضع گسترده اي كه پاره اي از كشورها بر ضد مسأله آزمايشات اتمي اتخاذ كرده اند يك افكار عمومي جهاني را تشكيل مي دهند.
افكار عمومي جهاني از ويژگي هاي اساسي جامعه بين المللي معاصر به شمار مي رود و عامل مؤثري در هدايت سياست خارجي كشورهاست. همچنين بسياري از تصميماتي كه دولت هاي ملي مي گيرند براساس موقعيت مساعدي است كه در افكار عمومي جهاني احساس مي شود آنچه مشهود است اين است كه افكار عمومي جهاني شكل جدي تر و همگاني تر پيدا كرده است.
|