شنبه ۲۶ آذر ۱۳۸۴ - - ۳۸۷۶
گزارشي از كتابخانه موزه ملي قرآن كريم در منفي يك
بكر و اصيل و دوست   داشتني
007290.jpg
عكس: محمدرضا شاهرخي نژاد
آيدا روحاني
يك هشت ضلعي بزرگ؛ آنقدر بزرگ كه مي  تواند در هر ضلع يك بخش مجزا، يك واحد از يك موزه متفاوت را در خود جاي دهد. اينجا طبقه اول زيرزمين موزه ملي قرآن كريم است و در يكي از اضلاع، دري چوبي هست كه شما را به فضاي كتابخانه تخصصي موزه قرآن هدايت مي  كند؛ يك فضاي قهوه  اي كه حاصل چوب  هاي به كار رفته در همه اجزاي اين فضاي كوچك است. چند ميز كه روي همه علامت موزه نقش بسته و كتاب  هايي كه به طبقه و رديف، در قفسه  هاي خالي جا گرفته  اند. همان اول به ما گفته  اند هنوز خيلي چيزها تكميل نشده و كتابخانه  ها هم گويا يكي از همان چيزهاست؛ فعلا 3 هزار و 500 جلد كتاب دارد، ولي در پيش  بيني  ها تعداد كتاب  هاي كتابخانه، عدد 40 هزار در نظر گرفته شده است.
كتابخانه موزه ملي قرآن كريم در سال 1379 راه  اندازي و كتاب  هايش چيده شده، اما به دليل مشكلات زيادي كه گريبانگير كل مجموعه بود تا رمضان امسال به حالت تعليق و نيمه باز بود و در ماه رمضان با انرژي بيشتر و برنامه  ريزي مدون، كارش را دوباره آغاز كرد.
عمده كتب اين كتابخانه، كتب مرجع در حوزه علوم قرآني است كه در سه طبقه به وسعت 465 متر مربع جاي گرفته است. زبان غالب كتاب  ها عربي و فارسي و در تعداد اندكي از كتاب ها، لاتين است. وسواس گزينش موضوعي كتاب  ها باعث شده كه اغلب مراجعه  كنندگان و اعضا، افراد متخصص حوزه علوم ديني و قرآني و دانشجويان اين رشته  ها باشند. كتابخانه با سيستم باز و به روش L.C اداره مي  شود؛ يعني كتابخوان  ها مي  توانند به طور مستقيم به كتابخانه  ها و قفسه  ها مراجعه كنند. همچنين براي سهولت بيشتر، يك سيستم جست  وجوي كتاب به دو صورت دستي و رايانه  اي تعبيه شده كه همزمان 10 نفر مراجعه  كننده مي  توانند از آن استفاده كنند.
كليت كتابخانه موزه ملي قرآن كريم به سه بخش كلي تالار امانات و نشريات، تالار مطالعه و مخزن و مركز اطلاع  رساني تقسيم مي  شود.
همچنين گنجايش سالن مطالعه براي 45 نفر پيش  بيني شده است.
به گفته عطاردي مسئول كتابخانه برنامه  هاي مدوني جهت توسعه كمي و كيفي ريخته شده است. او معتقد است: وقفه چندساله باعث شد تا ما به قسمت كمي از اهدافمان برسيم، اما فعاليت چند ماهه اخير آنقدر قابل توجه هست كه بتوان آينده بهتري برايش تجسم كرد .
عطاردي در مورد برنامه  هاي آتي مي  گويد: قصد داريم تا حد ممكن استفاده از كتابخانه را براي عموم مردم گسترش دهيم واز مشكلات عضويت و سختگيري  هاي رفت و آمد به اين مركز بكاهيم. همچنين به ساعات كار كتابخانه كه فعلا در مدت اداري هشت صبح تا چهار بعدازظهر است يك شيفت ديگر هم اضافه كنيم .
با اين همه، فضاي كتابخانه آنقدر دلچسب هست كه ساعت  ها در آن بنشيني و كتاب  هاي قرآني را ورق بزني و بوي چوب با رنگ قهوه  اي تيره در نگاهت بپيچد و همه چيز مهيا شود تا تو باور كني جايي ايستاده  اي كه متعلق به فرهنگ خود توست؛ اصيل و بكر و دوست  داشتني.

آخرين برنامه موزه قرآن
قدمگاه
007275.jpg
عكس: گلناز بهشتي
بنفشه نگارنده- برنامه اين روزهاي موزه قرآن، نمايش آثاري از هنرمندان اصفهاني ست كه به مناسبت ولادت امام رضا(ع) در موزه قرآن به نمايش درآمده است. در مراسم افتتاحيه اين نمايشگاه، سيدابوالفضل حسيني كارشناس ميراث فرهنگي خراسان رضوي- به ما مي گويد: آثار 4 تن از هنرمندان به نام خراسان، علي اكبر اسماعيلي قوچاني، علي اكبر رضواني، حميدرضا بهزادي نژاد و گلبهار حياتي را به نمايش گذاشتيم، چرا كه دوست داشتيم هنر هنرمندان خراسان در اين زمينه خاص ديده شود منظور آقاي حسيني آثاري است كه اين هنرمندان با نگاه به قرآن خلق كرده اند. آقاي علي اكبر اسماعيلي قوچاني و علي اكبر رضواني كار خطشان را آورده اند و خانم گلبهار حياتي نقاش- نقاشي هايش را كه كلاژ هستند و مدادرنگي. حميدرضا بهزادي نژاد كاري را آورده است با عنوان چرم سوخت. وقتي احمد مسجدجامعي مدير موزه قرآن- كارهاي حميدرضا بهزادي نژاد را از نزديك ديد، باورش نمي شد كاري به اين ظرافت انجام شود. او روي چرم حروف آيات قرآن را درمي آورد و در واقع آيات قرآن را با چرم قهوه اي مي نويسد. اين نمايشگاه به مدت يك هفته در موزه قرآن برپاست. نمايشگاه از طرف سازمان ميراث فرهنگي خراسان و پژوهشكده مردم شناسي سازمان ميراث فرهنگي برگزار شده است.
حواشي گزارش افتتاحيه: در مراسم كوتاه افتتاحيه، احمد مسجدجامعي، مي گويد: امام رضا(ع) نماد ديني ايران است و در اين نگاه حتي آيين ايراني هااهميت ندارد و اينكه ايراني ها از چه اعتقاداتي برخوردار هستند . او براي اثبات حرفش ادامه مي دهد: گويا قديمي ترين شيء وقفي بارگاه امام رضا(ع)، موقوفه اي است كه يك زرتشتي آن را وقف كرده است و سپس از گنبد امام رضا(ع) مي گويد كه در دوره غزنويان نصب شده است و اين هيچ ربطي به صفويان ندارد.
دكتر ميرشكرايي مردم شناس و رئيس پژوهشكده مردم شناسي تهران - هم زماني كه پشت ميكروفون سالن قرار گرفت، از اين گفت كه به نظرش امام رضا(ع) هيچ غريب نيست. او اين طور ادامه داد كه غريب كسي است كه در جايي، كسي را نداشته باشد. اين آدم غريب است. كدام خانه در سرزمين و ما كدام قلب به روي امام رضا(ع) بسته است كه بگوييم او غريب است؟ و پس از آن از مطالعاتي گفت كه روي اين پرسش ذهني اش انجام داده بود كه اين گرايش متقابل بين ايراني ها و امامان و امامزادگان از كجا مي آيد و اساسا اين گرايش چقدر است و در نهايت گفت: تمام مسيري كه امامان مي آمدند قدمگاه است، همين قدمگاه ها نشانه تمايل و علاقه بي شائبه ايراني ها به اهل بيت است .

يادداشت
اين تقدير ماست...
محمدحسين بدري
۱ - محمدبن يزيد گفت از امام علي بن موسي الرضا(ع) شنيدم كه فرمود: هر كس در راه خدا يك دوست به دست آورد، خانه اي در بهشت به دست آورده است .
خواندم و گفتم نمي دانم. شايد ما تو را براي خدا خالص و بي شائبه- نخواسته باشيم و غرض رفع و رجوع حاجات فراوان، ما را به سوي تو آورده باشد. فكر كردم در اين همه سال كه به آستانه ات مي آييم، دوستي تو ما را به صحن و سراي غريبت مي كشاند يا دوستي ما؟
ديدم از بين همه ريزه خواران سفره پهناورت كه همه سرزمين ما ايران- را پوشانده، قد و قواره ام چندان نيست كه دوستي ام به كاري بيايد؛ مگر كه ميهمان نوازي ميهمان غريب ايرانيان، گره اي از هزار قفل فروبسته ما باز كند.
داشتم حرف مي زدم و فكر مي كردم به گره هاي فلزي پنجره فولادي صحن قديم و به مردمي كه توي اين سرما رشته مهرشان را به سرپنجه لطفت بسته اند و حتي براي يك لحظه شكي در درستي كارشان ندارند؛ به آدم هايي كه حتي مريضي لاعلاج را با اطمينان و خيال راحت به دوش مي كشند و از شهر و ديارشان يا از روستايي دورافتاده از فلان گوشه ايران يا حتي پاكستان، افغانستان، عراق، قطر، بحرين، آذربايجان، تاجيكستان يا هر نقطه ديگري از روي زمين، به آستان بوسي ات مي آورند و چه كس جرات دارد از درستي كارشان بپرسد؟
۲ - در سفر مدينه، روبه روي مسجد پيامبر(ص) از دكان كوچكي دو قوطي نوشابه خريدم به 2ريال سعودي و يك ساك نازك پلاستيكي كه بارهاي جديد و سوغات ما را تا مكه بياورد. نوجوان فروشنده، فارسي حرف مي زد و 4 ريال براي ساك پلاستيكي خواست. پول را گرفت و گفت ايراني؟ گفتم بله. افغان بود و مي گفت: فارسي زبان من است، چطور بلد نباشم؟ . يك ريال از پول را پس داد و گفت:  مال خودت، شيعه اي؟ . گفتم بله. با دست، گنبد سبز پيامبر را نشان داد و گفت تو را به جان رسول الله، اگر مشهد رفتي به امام رضا(ع) سلام برسان .
۳ گفتم اگر پاي ما به بهشت هم نرسيد، اگر روز حساب و كتاب ما را روانه جاي گرمتري كردند، اگر اقبال و اعمالمان چنان بود كه نشد روي ماهت را ببينم، عيبي نيست. ما بهشت را روي زمين پيدا كرده ايم؛ مشهد، بالاتر از فلكه آب، داخل حرم مطهر.
فكر كردم اگر نيت ما در دوستي با تو خالص نبوده، نيت تو كه بوده. تو در دوستي و سرپرستي همه ما از تمامي اهل زمين خالص تري. هر كس ترديدي دارد، راهش را بكشد تا سرزمين خراسان؛ تا بهشت ايران زمين و خيل مردمي را ببيند كه بر گرد حضرت انيس النفوس حلقه زده اند. تا پاكي دل كودك خردسالي كه دست بر سينه، زير نقاره خانه حضرتش روبه حرم مي ايستد و سرخم مي كند و مرد جواني كه مشت مشت دانه براي كبوترهاي حرم مي ريزد و چشم به نور طلايي گنبد دارد.
به دانشجوي كوشايي كه حديث سلسله الذهب را مي خواند و حضرت سلطان علي بن موسي الرضا را از شرط هاي ورود به حصن خداوند مي داند.

آرمانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
در شهر
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  در شهر  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |