شنبه ۲۶ آذر ۱۳۸۴ - - ۳۸۷۶
خبرنامه اي با محتواي قرآني
007266.jpg
بين خودمان بماند كه هنوز راه نيفتاده اند، آن طور كه بايد. بين خودمان بماند كه هنوز بودجه شان معلوم نيست، بين خودمان بماند كه هنوز خودشان هم نمي دانند مي خواهند چه كنند، اما اهالي رسانه وقتي دور هم جمع مي شوند، نمي توانند خبرنامه منتشر نكنند. ديگر برايشان جاافتاده كه اين خبرنامه يكي از اصول اوليه هر اتفاقي است. طرح هاي قرآني مي گذارند روي جلد و در اين سه شماره اي كه طي آبان ماه منتشر كرده اند، تيترهايشان را از موزه ملي قرآن زده اند. افتتاح موزه ملي قرآن كريم براي همين است كه آنجا نبوده ايم، اما مي توانيم بفهميم كه در افتتاح يك موزه با نام قرآن كريم چه گذشته. واقعا چه گذشته و ما از موزه چه مي دانيم؟ همين جاست كه مي فهميم موزه از مهر 84 افتتاح شده، همين جاست كه مي فهميم موزه ملي قرآن كريم، جايگاهي است براي نسخ خطي، گنجينه هاي معنوي، منابع تاريخي و اشيا و آثار ارزشمندي كه در حوزه قرآن كريم در طول تاريخ شكل گرفته اند. با همين چند صفحه كاغذي است كه براي خيلي ها 23 مهر ماه روز خاطره سازي بوده. روزي كه موزه ملي قرآن كريم توسط رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام، آيت الله هاشمي رفسنجاني و با حضور مهندس مهدي چمران و حسن بياوي رئيس و نايب رئيس شوراي شهر تهران، محمد عطريانفر، معاون فرهنگي و ارتباطات سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، نظام زاده رئيس سازمان اوقاف و امور خيريه و جمع كثيري از كارشناسان و صاحب نظران تخصصي حوزه قرآن طي مراسمي افتتاح شد و فعاليت خود را آغاز كرد . در ورق زدن اين برگه هاي رنگي با حاشيه هاي سفيدش است كه مي فهميم ميهمانان چه اظهارنظرهايي درباره موزه ملي قرآن كريم كرده اند و قرار است چه حركت هايي در موزه انجام شود. هنوز زود است كه با خبرنامه خودشان، مچشان را بگيريم و اشتباهات و ناهماهنگي هايشان را يادآوري كنيم. بايد قبول كنيم كه تازه راه افتاده اند و مثل كودكي هستند كه احتياج به مراقبت ويژه دارد و نبايد بي محلي ببيند كه از ما فراري مي شود، اما نوشتن را بلدند. وزير كتاب و قرآن اين روزها در موزه ملي قرآن كريم رفت وآمد مستمر دارد و مديريت موزه را عهده دار است. خودشان برايمان نوشته اند كه روزنامه هاي ديگر درباره افتتاح موزه چه نوشته اند.
جمهوري اسلامي با بيان تاريخچه مختصري از بناي موزه، به توضيحاتي در مورد بخش هاي مختلف آن پرداخت و از قول هاشمي رفسنجاني نوشت: ما به دنبال اين هستيم كه با راه اندازي اين موزه، كارهاي محتوايي را در كنار اقدامات نمايشي انجام دهيم .
شماره دوم مربوط به نخستين گفتار ماه موزه قرآن است و سخنراني سيد محمد خاتمي. خاتمي در سخنراني اش اين طور كه در خبرنامه موزه ملي قرآن كريم آمده، مي گويد: بارها گفته ام به ليبراليزم، حمله و فحاشي نكنيد، آن را نقد كنيد. بينش هاي اسلامي با ليبراليزم سازگار نيست، ولي ليبراليزم و دموكراسي دو چيز هستند. بدتر اينكه نقد ليبراليزم با معيارها و اصول و ارزش هاي فاشيستي، به نام اسلام انجام گيرد. ما امروز در عين وفاداري به قرآن، به اصالت هاي خودمان با شناخت مسائل امروز نگذاريم چه در عرصه تفكر يا عرصه اجتماعي، ديگران براي ما تكليف تعيين كنند و از آن سوي اقيانوس  براي ما داعيه دار آوردن دموكراسي و مردم سالاري و آزادي بشوند .
يكي از بخش هاي ثابت خبرنامه كه در صفحه آخر مي آيد، به موزه هاي قرآن ساير كشورها اختصاص دارد. در اين دو شماره موزه ملي عربستان و موزه قرآن بحرين را نوشته اند. صفحه آخر شماره آخر از دشواري هاي موزه در ايران نوشته اند. در همين مطلب آخر مي نويسند: آنچه در روند تاريخي ظهور موزه ها در غرب رخ داد هرگز در ايران به  وقوع نپيوست. از سوي ديگر تلاش براي ايجاد موزه ها و حفظ و گسترش آنها نه تنها از سوي مردم با اقبال مواجه نشد، بلكه در ميان گروه هاي نخبه و روشنفكر جامعه نيز تمايل چنداني مشاهده نشد و حتي فرهنگسازي در زمينه موزه به صورتي يك سويه و عقيم و نه از پايين (از سوي مردم)، بلكه همواره از بالا (و از جانب متوليان امور) اعمال شده است.
خبرنامه 8 صفحه اي و تمام رنگي موزه ملي قرآن، سومين شماره اش را 28آبان ماه 84 منتشر كرده است.

كليك آخر؛ تولد جهاني سايت
موزه مي سازيم و برايش سايت راه مي اندازيم و با اين حركت تلاش مي كنيم تمام مردم را مجبور كنيم كه بيايند و با يك كليك ميهمان موزه ما شوند. وقتي موزه مان قرآن است و وقتي دلايل امنيتي اجازه بازديد نمي دهند و جوانانمان از ساعت 8 تا 13 در مدرسه و دانشگاه هستند و نمي توانند به ما سر بزنند، نتيجه اش مي شود اهميت سايت موزه. شايد اگر يونس شكرخواه از راه افتادن تور مجازي موزه خبر نمي داد، مطلب را اين طور شروع نمي كرديم.
دكتر يونس شكرخواه، مسئوليت راه اندازي سايت موزه ملي قرآن كريم را بر عهده دارد؛ استاد دانشگاه است و پايان نامه دكترايش در مورد سايبر ژورناليسم بوده. نمي شود گفت راه افتادن تور مجازي موزه بلندپروازي است، اما كمي دور از ذهن به نظر مي رسد وقتي شكرخواه مي گويد: دامنه سايت رجيستر شده و در حال طراحي آن هستيم .
سايت موزه ملي قرآن كريم در حال طراحي ست و اهداف متفاوتي براي راه اندازي اش در نظر گرفته اند. مگر چند نفر مي توانند از موزه ديدن كنند؟ مگر چند نفر حوصله دارند كه از خانه شان بيرون بيايند تا تقاطع خيابان وليعصر(عج) و خيابان سپه بروند، دردسرهاي زيادي به خاطر امنيت بكشند و در نهايت به موزه برسند؟ سايت مي خواهد روي تمام اين تنبلي ها سرپوش بگذارد. مثل بسياري از حركات ديگر مي خواهد زمينه آشنايي مخاطبانش را فراهم آورد. سايت طيف وسيعي از مخاطبان را پوشش خواهد داد. قرار است سايت باعث ارتباط بيشتر با مخاطبان بي خبرش شود. و از تحولات درون موزه مي نويسيم. تا اينجا، هنوز ادامه همان ارتباط بيشتر با مخاطب است، علاوه بر اينكه در واقع تابعي از تحولات خبري و موضوعي در حوزه قرآن كريم و آثار مرتبط با آن خواهد بود. آنچه كه قرار است سايت را سرپا نگه دارد، به روزرساني اش خواهد بود. سايت با كاربران اينترنتي در ايران و جهان سر و كار دارد و اگر بتواند به موقع به روز شود با هيچ مشكلي از نظر ارتباطي مواجه نخواهد شد. به جز اين به روزرساني، مي ماند همان تور مجازي كه شكرخواه مي گويد كار زمان بري است، اما تلاشش بي ثمر نيست. تنها چند نكته درباره سايت موزه ملي قرآن كريم ناگفته مانده كه اصلي ترينش يك سئوال است. آيا فضاي مجازي، اين ظرفيت را دارد كه مفاهيم چندبعدي قرآن را درست منعكس كند؟ سئوال بيش از حد به رسانه اي به نام اينترنت بي اعتماد است، اما وقتي قرار است تا انتهاي خط موزه و سايت را بگيريم و برويم، به چنين سئوالي هم برمي خوريم. فضاي مجازي براي هر فعاليتي از توان بالقوه برخوردار است و با توجه به اينكه از همه امكانات خطي، صوتي و تصويري برخوردار است، جاذبه هايش نسبت به رسانه هاي منفرد چاپي يا صوتي و تصويري بيشتر است، چرا كه همه اين امكانات را همزمان به مخاطب عرضه مي كند. مخاطبي كه با رنگ و نور و صدا با قرآن ارتباط مي گيرد، راحت تر آن را درك مي كند. فقط كافي است سايت چند زبانه باشد كه تعداد بيشتري از افراد با آن مرتبط شوند. اين هم وعده ديگري است كه با راه افتادن سايت عملي مي شود؛ سايت به تدريج چند زبانه مي شود و اساسا اين يكي از فرصت هاي وب است كه به شما امكان تولد جهاني را حتي از لحظه اول لود شدن مي دهد . ما متولد مي شويم، دوباره و چند باره. با همين كليك آخر پرت مي شويم به دنيايي از مهرباني و وعده هاي بهشتي. حالا مدير سايت بگويد سايت خوب بايد كليك خور باشد و تعاملي، منظورش همان است كه بگويد ما احتياج به زمان داريم تا موزه ملي قرآن با يك كليك در دستان شما باشد.

يادداشت
مردم را دريابيد
حميد رضا ابك
موزه در ذهن ايرانيان تنها يك تفاوت كوچك با عتيقه فروشي دارد. عتيقه فروش ها تمام زور و سعي شان را خرج مي كنند تا عتيقه هايشان را بفروشند، اما موزه دارها حق انجام اين كار را ندارند. به همين خاطر است كه كسي از موزه توقع آموزش و پژوهش و اين قبيل دنگ و فنگ ها را ندارد. نهايت اينكه عصر پنج شنبه دست زن و بچه هايمان را مي گيريم و مي رويم و چرخي مي زنيم و حسرت مي خوريم كه واويلتا، عجب كارهايي در زمان هاي گذشته مي كرديم و الان هيچ.
مسلما تسري چنين نگاهي به موزه ملي قرآن كريم، صرف نظر از آفاتي كه بر سر راه برنامه ريزي ها و عملكردهاي مديران موزه فراهم مي آورد، زمينه ساز بروز اين اتفاق نامبارك و ناميمون نيز مي شود كه نعوذ بالله كلام خداوند را نيز در كنار همان اشيايي بنشاند كه در موزه هاي ما (بخوانيد انبارهاي ما) صرفا نگهداري مي شود.
متوليان و دست اندركاران سازمان ميراث فرهنگي و مديران موزه قرآن، مكررا گفته اند كه بنيادي ترين سياست شان در اداره امور اين موزه، زنده نگاه داشتن و پويا كردن آن است.
مفهوم زندگي و پويايي شايد در وادي امر و در اذهان ما همنشين مناسبي براي مفهوم موزه نباشد، اما نگاهي به تجربيات صورت پذيرفته در جهان يهودي و مسيحي آشكار مي كند كه مومنان هر ديني، انس و الفتي پايان ناپذير با كتاب آسماني شان دارند و از هيچ كوششي براي ارجمندي و منزلت آن در عرصه اجتماع فروگذار نمي كنند.
راه دور نرويم. در همين بحرين يك وجبي، موزه قرآن تاسيس شده است كه هيچ كم از موزه هاي پرطرفدار ساير نقاط جهان ندارد.
از يك نكته اما نبايد غافل شد. پويايي موزه ها نسبت مستقيمي با مردم دارد. اگر حرمت مخاطبانمان را نگاه داشتيم و زمينه را براي حضور و مشاركت آنان فراهم آورديم، آن گاه مي توانيم در پي طرح ريزي ها و برنامه سازي هاي گوناگون در عرصه فعاليت هايمان باشيم.
اما اگر به هر دليلي شرايط براي حضور فعال اين مخاطبان - از هر نوع و جنسي كه هستند - مهيا نكرديم، مطمئنا همه تلاش ها و كوشش هاي فردي و جمعي ما نيز راه به جايي جز تركستان عالم قديم نخواهد برد.
قرار گرفتن موزه قرآن كريم در مجاورت مجمع تشخيص مصلحت نظام و مجلس خبرگان نيازمند تدابيري كارشناسانه براي زمينه سازي جهت حضور مردم در موزه است و اين تدابير فراتر از توان مديران موزه به تنهايي است.
متوليان امروز و زعماي قوم اگر دلمشغول موزه قرآن اند، در اولين گام بايد به اين تدبير بنشينند و مردم علاقه مند به فعاليت هاي قرآني را دريابند.
ما رسانه ها ميانجي شويم
ماهور نبوي نژاد
بسم الله الرحمن الرحيم ، اقرا باسم ربك الذي خلق ، الحمدلله ، الا بذكر الله تطمئن القلوب ؛ اين آيات و عبارات را بارها ديده و شنيده ام و بارها در نهايت عجز يا قدرت به زبان آورده ام، ولي وقتي درهاي موزه ملي قرآن كريم به رويم باز مي شود و بي اختيار در پيچ و خم ساختمان پرشكوه آن طبقات را بالا و پايين مي روم و اين جملات در نقش و نگاري جلويم چشم  نوازي و خودنمايي مي كنند، شكوه ديگري دارند. مسلمان هم نباشي، به هر مذهبي كه باشي موزه ملي قرآن كريم و آثار موجودش ديدني ست.
خبر آغاز فعاليت موزه ملي قرآن كريم را در رسانه ها خوانديم و شنيديم، ولي در طول يك ماه و اندكي كه از فعاليت موزه مي گذرد، چه شد؟ موزه كه تعطيل نشد و با برپايي گفتار ماه، نمايشگاه ها و برنامه هاي مختلف، لوح سپيد كارنامه اش را خط خطي كرد، پس ما، رسانه چي ها كجا بوديم؟ مگر در كلاس هاي روزنامه نگاري نخوانديم حلقه ارتباط مردم و مسئولان هستيم؟ مسئولان هم به هر حال حرف خودشان را به گوش مردم مي رسانند. حلقه ارتباط ملت مسلمان با عضو جدايي ناپذير زندگي شان / قرآن. معرفي و نمايش نهاد تازه بنيادي كه از لحاظ هنري و فني شايسته است و كاستي ندارد، علاوه بر تثبيت جايگاه اين نهاد، اعتبار و وجه بين المللي براي ملتي كه اسلام در نامش است كسب مي كند.
خودستايي نيست و آنقدر واضح و روشن است كه كمتر كسي چنين برداشتي مي كند و اقشار مختلف جامعه مي دانند، حلقه مفقوده در اين ميان اهالي رسانه ها هستند؛ اهالي رسانه ها هستند كه مي توانند موزه ملي قرآن كريم را از طبقه 1، 2 و 3، به صفحات اول روزنامه ها برسانند و بگويند اين نهاد تا به اينجا چه فراز و نشيبي پشت سرگذاشته و اگر حمايت متولي آن يعني سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كشور ادامه يابد موزه ملي قرآن كريم اين توان را دارد كه فعاليت هاي قرآني سراسر كشور را تحت لواي خود بگيرد و به آن انسجام و ساختار ببخشد.
مي  دانم بسم  الله  الرحمن  الرحيم يعني به نام خداوند بخشنده مهربان، اقرا باسم ربك  الذي خلق ، بخوان به نام خداوندي كه تو را خلق كرد و ... ولي حالا پس از چند بار رفتن و آمدن در عمارت موزه قرآن كريم، همنشيني با قرآن  دوستان اين نهاد و چرخيدن در ميان آثار هنري خلق شده از دل قرآن، ديگر اين جملات را به سادگي به زبان نمي  آورم و هربار كه مي  خواهم بگويم يا بنويسم، به اين فكر مي  كنم كه مي  توانم از لاي همين صفحه  ها و خط  ها نهادي تازه تولد را جان بدهم و زنده  تر و پوياترش كنم.

تهرانشهر
آرمانشهر
ايرانشهر
در شهر
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  در شهر  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |