حسين شيخ الاسلام نماينده مجلس شوراي اسلامي
رشد روبه تزايد مصرف بنزين در كشور، اقتصاد ملي را با چالش هاي اساسي مواجه ساخته است. با هدف مقابله با اين معضل، راهكارهاي مختلفي مطرح گرديده است اما تاكنون هيچ يك از آنها ماهيت اجرايي پيدا نكرده است.
مطلب زير به طور خلاصه يكي از راههاي مقابله با بحران بنزين در كشور را مورد بررسي قرار مي دهد.
در چهار سال آينده حداقل چهارده ميليارد دلار واردات فرآورده هاي نفتي ( با نرخ رشد مصرف فعلي ۱۰درصد حتي با فرض ثابت ماندن قيمت فرآورده ها اين رقم خوشبينانه مي باشد) داريم.
در اين زمينه راهكارهاي مختلفي مورد توجه مي باشد كه عبارتند از:
- سرمايه گذاري (از محل صرفه جويي همين طرح و يا حساب ذخيره ارزي) قسمتي از اين مبلغ در تغيير كاربري؛ افزايش جدي نرخ توليد بنزين با تخصيص قسمتي از خوراك پالايشگاه به ميعانات گازي با هزينه بسيار ناچيزي ميسر است.
- ارتقاء پالايشگاه هاي موجود؛ بهينه سازي بهره وري پالايشگاه ها با فن آوري شكست هيدروژني - كاتاليستي (HCH) به منظور تبديل ته مانده هاي سنگين پالايش به محصولات ميان تقطيري مثل بنزين- گازوئيل- نفت سفيد و يا تبديل نفت سنگين به نفت سبك (بعضي مدعي هستند كه نرخ بازگشت سرمايه اين فناوري بيش از ۵۰% است.)
- احداث پالايشگاه جديد؛ اين مشكل با هزينه سرمايه گذاري ۱۴ هزار دلار براي هر بشكه ظرفيت پالايشگاههاي جديد با نرخ تبديل به بنزين ۳۵ درصد قابل حل است. در حال حاضر متوسط نرخ تبديل به بنزين پالايشگاههاي ما ۱۸ درصد است.
- تصفيه ميعانات گازي؛ در حال حاضر روزانه بيش از ۳۶۰ هزار بشكه ميعانات گازي داريم كه بيش از ۵۰% آن بنزين است و جداسازي آن با پنج هزار دلار هزينه سرمايه اي براي هر بشكه ممكن است.
- تمركز بر گازسوز نمودن خودروها در تهران؛ با تخصيص دو ميليارد دلار براي گازسوز كردن (دوگانه سوز نمودن) متمركز خودروهاي تهران و يك ميليارد دلار براي ايجاد پايگاه هاي سوخت گاز فشرده (CNG) و يا فشارساز خانگي مشكل حل مي شود. اگر چه در گذشته بيش از يكصدهزار خودرو را براي استفاده از گاز مايع (LPG) دوگانه سوز نموديم ولي متأسفانه با تعطيل طرح، موجبات بي اعتمادي مردم فراهم شد. همزمان با دوگانه سوز نمودن خودروها كار جدي روي توليد موتورهاي بهينه گاز سوز، مخازن جذب كربني تاتوئي و تحقيقات براي توليد مخازن دومنظوره LNG و CNG خودروها را بايد شروع كرد.
- توسعه جدي حمل و نقل انبوه عمومي به ويژه گسترش ظرفيت شبكه ريلي شهري و بين شهري براي حمل و نقل مسافر و بار و علي الخصوص براي مسافت هاي بلند ضروري است. در ارزيابي راه حل هاي مختلف نبايد فقط صرفه جويي ميزان سوخت در نظر گرفته شود گرچه در بحث فعلي ما مهمترينش مي باشد ولي وزن آثار سياسي، اجتماعي و اقتصادي آنها، بايد در تصميم گيري نهايي مشخص شود مثل تحقق آرمان هاي ملت، عدالت، آسايش عمومي، صرفه جويي ناشي از بهبود آلودگي محيط زيست، جلوگيري از بيماري هاي تنفسي، قلبي و عصبي و رواني، كم شدن خطرات جاني و مالي ناشي از وسائل نقليه عمومي و خصوصي و رونق و پيدايش جديد كسب و كارها و تغييرات بنيادين در شيوه شهرسازي و طرح تفصيلي و ... ميزان كيفيت اشتغال زايي دائمي و موقت و احساس عزت و سربلندي ملت تعيين كننده اند.
با در نظر گرفتن شرايط سياسي و اقتصادي در جهان و مزيت هاي كشورمان استفاده از فن آوري شناخته شده تبديل گاز طبيعي به سوخت مايع مورد نياز وسائل نقليه (GTL) است. GTL) Gas To Liquid ) فرايندي است كه گاز طبيعي را به فرآورده هايي از جمله متانول، دي متيل اتر و ساير فرآورده هاي ميان تقطيري مانند بنزين و گازوئيل و نفت سفيد تبديل مي نمايد. اين فناوري در دهه ۱۹۲۰ براي تبديل گاز سنتز از ذغال سنگ به سوخت مايع در آلمان معرفي شد. هيتلر در تحريم نفتي دهه هاي ۳۰ و ،۴۰ مجتمع هاي صنعتي آن را ايجاد نمود. از دهه ۵۰ رژيم نژادپرست آفريقاي جنوبي كه فقط به نفت وارداتي شاه تكيه داشت به اين صنعت پناه برد و از ۱۹۹۲ در احداث تأسيسات جديد گاز طبيعي را جايگزين گاز از ذغال سنگ نمود. اين فناوري قديمي، شناخته شده و رايج، متكي به شركت يا كشور خاصي نيست.
با اين روش گاز طبيعي كه ارزان ترين نوع انرژي است به سوختي پاك با ارزش افزوده مناسب تبديل مي شود. توسعه شبكه گازرساني موجود احداث اين تأسيسات را در هر نقطه از كشور ميسر مي سازد كه فرصت اشتغال زايي در مناطق محروم و صرفه جويي در حمل و نقل فرآورده ها از مزيت هاي آن است. با توجه به مايع بودن سوخت توليدي مشكلات تغيير زيرساخت هاي حمل و نقل را نخواهيم داشت. محصول نهايي اين فن آوري در مقايسه با فرآورده هاي پالايشي نفت خام داراي كيفيتي برتر و آلايندگي كمتري است به همين دليل از آنها به عنوان افزودني براي افزايش كيفيت فرآورده هاي پالايشي نيز مي توان استفاده كرد.
|
|
با افزايش نگراني هاي زيست محيطي و وضع استانداردهاي خاص و در نتيجه افزايش تقاضاي جهاني پالايشگاه ها براي نفت سبك مسلماً محصولات اين فن آوري از حق مرغوبيت برخوردار خواهند بود. اين فناوري ما را قادر مي سازد تا بدون مواجهه با چالش هاي پيش روي خط لوله (تنش هاي سياسي و تعرفه ها) و محدوديت هاي بازاري پيش روي گاز طبيعي مايع (LNG) اقدام به كسب درآمد ارزي از منابع گازي بنماييم. مهم تر اينكه مشتريان اين فرآورده ها واحدهاي سياسي (كشورها) نبوده بلكه به صورت تك محموله در بورس هاي نفتي معامله مي شود. فناوري تبديل گاز طبيعي به سوخت هاي مايع مي تواند باعث تغيير قابل توجهي در ميزان ذخاير گاز طبيعي آن ۳۵% بيش از ذخاير نفت است، گردد.
توسعه ميادين و ظرفيت توليد و پالايش گاز علي الخصوص در پارس جنوبي و شبكه انتقال وسيعي كه ايجاد گرديده، زير ساخت مناسبي براي تحقق سياست جايگزيني مصرف گاز طبيعي به جاي فرآورده و جايگزيني صادرات فرآورده به جاي صدور نفت و گاز خام فراهم گرديده است.
با ارزيابي آينده بازار جهاني انرژي و نيازهاي داخلي و چالش هاي سياسي و اقتصادي جهاني و منطقه اي پيش رو و سياست ها و برنامه هاي دولت، سرمايه گذاري براي تبديل گاز طبيعي به سوخت مايع يك ضرورت است و بايد هر چه سريعتر از ابتداي شكل گيري بازار خاص اين محصولات به صورت يك بازيگر فعال ايفاي نقش كرده و علاوه بر كسب تجربيات عملي و علمي در زمينه هاي مختلف اين صنعت امكان كسب فن آوري هاي مربوط را فراهم كنيم.