چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۳۸۴
اجتماعي
Front Page

يلدا جشن شبانه ايرانيان
005082.jpg
شب آخر فصل پاييز تنها شبي است كه با تاريك شدن هوا نه تنها دلها گرفته نمي شود بلكه تبديل به خاطره انگيزترين شب سال مي شود. نشستن كنار بزرگان، جمع شدن همه اعضاي خانواده، شنيدن قصه هايي كه شايد در طول سال هيچ يك از بزرگان حال و حوصله گفتن آن را ندارند. همه اين ها باعث مي شود تا احساس كني تازه متولد شده اي. شب يلدا سرماي هوا را دل گرماي محبت گم مي كند و تو، به خاطر اين يادگار با ارزش، گذشتگان را تحسين مي كني. اگر اهل تنقلات باشي اين شب برايت ديگر باور نكردني مي شود. هر چند گراني باعث شده تا مردم كمتر سراغ ميوه و خوردني ها بروند، اما شب يلدا ديگر تورم نمي شناسد و همگان را به سوي ميوه ها و خوردني ها مي كشاند.
خانم خانه داري كه در خارج زندگي مي كند مي گويد: من در اين شب همراه با خانواده ام به منزل خاله پدرم مي رويم تا همراه با عده زيادي كنار بزرگترين عضو فاميل در سرما و برف شديد اولين شب زمستان سوئد كنار هم بخنديم و شاد باشيم. رسم هاي شيريني و آجيل خوران و ميوه هاي خوشمزه انار و خرمالو و هندوانه هم چاشني سفره است كه يادآور روزهاي به ياد ماندني ايران عزيز است. يك شهروند تهراني مي گويد: من از مراسم شال اندازه خاطره دارم كه در اواخر آذر انجام مي شود و افراد مخصوصاً بچه ها و نامزدها شالي را از روزن بام به داخل خانه مي انداختند و صاحبخانه با حدس زدن صاحب شال خوراكي و يا جوراب و دستكش به شال مي بستند.
در سنت هاي ايراني شب يلدا شب اول خلقت و آغاز آفرينش است و اين موضوع احتمالاً از آن جا ناشي مي شود كه مردمان دوران هاي باستان از ابتداي زمستان، تغيير طبيعت و طولاني شدن روز و غلبه نور بر تاريكي را به چشم خود مشاهده مي كردند و لابد پس از سال ها ممارست كشف آن شب و آن روز براي آنها ميسر شده است. اما گذشته از همه اين ها شب يلدا از معدود جشن هاي شبانه ايرانيان است كه زنده و پا برجا مانده است، جشن هاي ديگري چون سده و تيرگان از همين دست و از جشن هاي شبانه بوده اند، اما آن جشن ها جز در پاره اي از نقاط ايران فراموش شده اند. تنها جشن شبانه اي كه به شكل سراسري باقي مانده همين جشن شب يلدا است.
شب يلدا در روزگار ما بيشتر به شب چله معروف است كه همان شب اول زمستان است. اين جشن آيين هاي خود را دارد، تمامي اعضاي فاميل در خانه بزرگان خانواده جمع مي شوند و تا دير هنگام به شادماني و گپ و گفت و خوردن آجيل و ميوه شيريني مي پردازند. قنادي ها به همين مناسبت از يك هفته پيش آجيل مهيا مي كنند و ميوه فروشي ها، ميوه هاي شب چله مانند انار و به ويژه هندوانه را كه از ملزومات شب يلدا است در معرض فروش قرار مي دهند. در روزگار ما در همه شهرهاي ايران علاوه بر ميوه فروشي ها، دستفروشان هندوانه را با وانت ها بار مي كنند و در سراسر شهرها و روستاها به معرض فروش مي گذارند. اين كار به نوبه خود بر رونق شب چله در دهه هاي اخير افزوده است چرا كه هندوانه هاي زيبا تلنبار شده بر وانت ها در خيابان هاي شهرها و جاده هاي روستايي از فرا رسيدن شب چله خبر مي دهد. از مهم ترين آيين هاي شب چله در سده هاي اخير گرفتن فال از ديوان حافظ است كه به آن شكل فرهنگي مي دهد و در طولاني ترين شب سال هر كس را به ياد آينده اي مي اندازد كه پيش رو دارد.
در نقاط مختلف جهان مراسم متفاوتي در بلندترين شب سال برگزار مي شود. اطلاع دقيق از اين كه چه زماني نام بلندترين شب سال در ايران يلدا شد و مراسمي خاص براي آن در نظر گرفته شد در دست نيست.
يلداي آنها، يلداي ما
آنهايي كه ۳ نسل باقي مانده اند و مثل ميراث فرهنگي با ارزش هستند از شب يلدا خاطرات شيريني دارند حرف هاي آنها را ما نمي فهميم. شكوهي كه آنها از يلدا در ذهنمان ساخته اند برايمان جذاب است، جالب است كه پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها هم با حسرت از يلداي ۳ نسل پيش از خودشان حرف مي زنند. يلداي ما مدرن است گذشته اش را به خاطر نمي آورد همه مي خواهند به روز باشند و اين هم رسمي است!
ما عوض شده ايم
دست خودمان نيست هنوز هم يلدا را دوست داريم، اما فرصت عاشقي نداريم مي خواهيم ابزار جشن را فراهم كنيم آجيل و هندوانه و يك ظرف پر از ميوه حداقل مواد لازم براي برپايي جشن هستند. به جيبمان كه نگاه مي كنيم به همان زنده نگه داشتن شب رضايت مي دهيم. مي خواهيم بلند ترين شب سال را بيدار باشيم به ساعت نگاه مي كنيم ساعت ۷ بايد كارت بزنم بهتر است اين شب طولاني را هم در خواب باشيم يلدا تمام شد.
شب سر بريدن هندوانه
تا بوده همين بوده، هميشه هر جشني بايد قرباني داشته باشد البته در مقايسه با مراسمي كه جان گوسفند، گاو و يا شتر پايشان قرباني مي شود .اين شايد راحت ترين جشن جهان باشد قرباني شب يلدا هندوانه است. فلسفه خوردن هندوانه در بلند ترين شب سال هم عجيب است به نظر مي رسد آب هندوانه در اين سرما به بيداري تا صبح و در نتيجه زنده ماندن شب يلدا كمك مي كند و تلقي ديگر اين است كه مردم با خوردن هندوانه در شب يلدا در طول زمستان خود را در مقابل عطش بيمه مي كنند.
يلدا ميلاد روشني
بنابه باور گذشتگان در پايان اين درازشب است كه اهريمني و تاريكي از روشنايي و پاكي شكست مي خورد و خورشيد زاده مي شود و روزها رو به بلندي مي گذارند. همان طور كه دهخدا اشاره مي كند يلدا لغت سرياني است به معناي ميلاد.
يلدا اول زمستان و شب آخر پاييز است كه درازترين شب هاي سال است و در آن شب آفتاب جاي خود را به برج جدي تحويل مي دهد و قدما آن را سخت شوم و نامبارك مي انگاشتند. در بيشتر نقاط ايران در اين شب مراسم خاص انجام مي شود و از شعرهاي برخي از شاعران مانند سنايي، معزي، خاقاني، رابطه بين ميلاد مسيح و يلدا درك مي شود به طوري كه سنايي مي گويد به صاحب دولتي پيوند، اگر نامي هم جويي كه از پيوند با عيسي چنان معروف شد يلدا.
يلدا آيين كشاورزي
در مورد انگيزه هاي برگزاري مراسم شب يلدا نظرات متفاوتي وجود دارد، عده اي همزماني پايان فصل پرداخت محصول را در دوره كشاورزي علت برگزاري اين آيين مي دانند. شب يلدا پايين برداشت محصول كشاورزي و آغاز فصل استراحت براي كشاورزان است به همين دليل در گذشته كه زندگي كشاورزي بوده است در اين شب فاميل دور هم جمع مي شدند و آغاز اين فصل را گرامي مي داشتند از خوراكي هاي مختلفي را كه برداشت كرده بودند در اين مراسم به خانه مي آوردند و تا پاسي از شب به ميهماني مي پرداختند.
يلدا آييني خانوادگي
همان طور كه اشاره شد آن چه يلدا را تا امروز در ميان آيين هاي مختلف ايران باستان زنده نگه داشته نزديكي ريشه هاي اعتقادي اين آيين با اعتقادات اسلامي است .گردهمايي خانواده ها و حفظ روابط خويشاوندي را شايد بتوان يكي از اين نزديكي  دانست. يلدا را فرصتي براي صله رحم مي دانند. در اسلام به صله رحم سفارش زيادي شده و شب يلدا هم وقت خوبي است كه به اين سفارش عمل شود. در اين شب كوچكترها به خانه بزرگترها مي روند، نوه ها دور پدر بزرگ و مادر بزرگ جمع مي شوند و بزرگترها هم از خاطرات شيرين گذشته تعريف مي كنند، البته قديم ها همه دور يك كرسي جمع مي شدند و پير و بزرگ خانواده شاهنامه مي خواند و براي افراد خانواده فال حافظ مي گرفت، حال هم كه زندگي ماشيني شده بايد بيشتر به اين مراسم توجه كنيم و تا آن جا كه ممكن است فرهنگ ايراني را به بچه هايمان منتقل كنيم.
خوراكي يلدا
در تمام جشن ها و آيين هاي باستاني و حتي امروزي خوراك بخشي از مشغوليت ها و سرگرمي هاي جمع را تشكيل مي داده و مي دهد آيين شب يلدا هم از اين قاعده مستثني نيست هر سال نزديك شب يلدا بازار فروش ميوه و آجيل گرم است با اين حال خوراك شب يلدا بستگي به وضعيت اقتصادي خانواده ها دارد. اما وجود ميوه هاي تابستاني در ميان خوراكي هاي شب يلدا از ضروريات اين خوراكي هاست. يك فروشنده ميوه كه از چند روز قبل خوراكي هاي شب يلدا را براي عرضه آورده است در مورد خوراكي هاي اين شب مي گويد آجيل شب چله، انگور، انار، هندوانه، خربزه و خيار بسته به بضاعت هر خانواده براي اين شب استفاده مي شود. مردم بعد از صرف شام براي شب نشيني در اين شب به خانه هم مي روند و دور هم اين خوراكي ها را مي خورند و تا ديروقت بيدار مي مانند و گفت وگو مي كنند. به راستي شما شب يلدا را چگونه سپري مي كنيد؟! اميدواريم هميشه در زندگي تان روزگاري به گرمي يلدا داشته باشيد.
ناهيد دالايي

۱۰ توصيه به والدين جوان
005085.jpg

علي دوستي
۱- به خود اطمينان كنيد
شما هم مثل اكثر والدين، گاهي اوقات احساس مي كنيد كه يك تازه كار هستيد. اكثر اوقات، تنها توصيه هاي مادران با تجربه كافي است و توصيه هاي علمي و گيج كننده بعضي از متخصصان كودك تنها به گيج تر شدن والدين مي انجامد.
به ياد داشته باشيد كه در تربيت كودك اعتماد به نفس والدين نقش مهمي را ايفا مي كند. شما بايد به احساسات خود اعتماد كنيد و به خاطر داشته باشيد تنها چيزي كه كودك از شما مي خواهد، شير و محبت غني شماست و تنها چيزي كه شما احتياج داريد، صبر، حمايت و كمي اطلاعات است.
۲- انتظارات خود را پايين بياوريد
مادر شدن براي مادران جوان، مملو از تصورات غلط و غافلگيري هاي فراوان است و شايد بزرگترين تصور غلط اين است كه شما به طور ناخودآگاه مي دانيد در لحظه تولد كودكتان، چه كاري انجام دهيد. در حالي كه تربيت و نگهداري كودك به تجربه عملي نياز دارد. شما در وهله اول بايد بدانيد كه پس از بارداري و به دنيا آمدن كودك، ديگر زندگي شما شباهتي به قبل از آن دوران نخواهد داشت با تولد كودك تمام ابعاد زندگي شما، با حضور او تحت تأثير و تغيير قرار مي گيرد.
بسياري از زنان تصور مي كنند، مراقبت از نوزادشان كاري بسيار ساده و طبيعي است. اما در دنياي امروز اين تصور تنها نيمي از واقعيت به حساب مي آيد. تنها بعد از به دنيا آمدن كودك است كه والدين نيازهاي واقعي خود و كودكشان را به دقت مشاهده مي كنند. حالا ديگر به نظر مي آيد، ساده ترين كار مادر قبل از تولد كودك،  مثل يك حمام گرم، ديگر مانند گذشته آسان نيست. يكي ديگر از انتظارات شما كه ممكن است بلافاصله به آن دست نيابيد، دوست داشتن كودك به محض ديدن اوست. حقيقت اين است كه بسياري از پدران و مادران جوان براي علاقه مند شدن به فرزندشان نياز به زمان دارند. يكي ديگر از تغييراتي كه پس از تولد كودك، در بدن مادر به وجود مي آيد، ترشح هورمون هاي مختلف است. يكي از اين هورمون ها، پرولاكتين نام دارد و سبب فراموشي مقطعي و بي خوابي در مادر مي گردد.
بايد مراقب باشيد، چون فراموشكاري شما با خستگي ناشي از بي خوابي چندين برابر مي شود. پس بايد صبور باشيد. در عرض چند ماه بعد از تولد كودك، شما دوباره به حالت عادي بازمي گرديد و جالب است بدانيد تمام اين سختي ها سبب شناخت بهتر شما از كودكتان مي گردد.
۳- از ديگران كمك بگيريد
از ديگران كمك بگيريد و از اينكه براي مراقبت كودكان از ديگران كمك بگيريد، احساس گناه نكنيد. هميشه وقتي را براي استراحت در نظر بگيريد و از ديگران بخواهيد تا براي دقايقي، مراقب كودكتان باشند. شما به زماني براي استراحت و كساني كه از شما مراقبت كنند، نياز داريد. مانند همسر و اقوام نزديك.
۴- كارهاي خود را اولويت بندي كنيد
از ديگران كمك بگيريد اما اگر به كسي كه ياريتان كند دسترسي نداريد، نگران نباشيد. وظايف شما با كمي برنامه ريزي قابل انجام است. مطمئن باشيد، زماني مي رسد كه شما به هر چه مي خواهيد، مي رسيد. اما اين زمان درست بعد از بچه دار شدن نيست. پس از به دنيا آمدن كودك، يكي از اولويتهاي شما اين است: سعي نكنيد زياد كار كنيد. براي مثال در هفته اول پس از تولد كودك، وقت شما نبايد به پذيرايي از مهمانان اختصاص يابد. مهماناني كه با اطلاع از تمام مشكلات به دنيا آمدن كودك، تصميم مي گيرند چند روز در خانه شما بمانند، طبيعتاً نمي توانند خيرخواه باشند مگر اينكه خودشان، بتوانند امور مربوط به خودشان را انجام دهند.
شما نياز به محافظت از خود و كودكتان داريد و طبيعتاً نشان دادن وسواس در دوري كردن از ديگران، نمي تواند دليل غيرمنطقي داشته باشد. وقتتان را صرف تماس با ديگران و كارهاي غيرضروري ديگر نكنيد، چون ممكن است همين كارها، شما را از رسيدگي به خود و كودكتان بازدارد. شما مي توانيد چنين زمان هايي را براي استراحت و يا حمام گرفتن، صرف كنيد.
۵- انعطاف پذير باشيد
در زندگي اوقاتي هست كه عدم تمايل به سازش، قابل تحسين به نظر مي رسد. اما بعد از بچه دار شدن، ديگر اين طور نيست. والدين جوان بايد انعطاف پذير باشند، در غير اين صورت خواهند مرد!
اگر از نظم و ترتيب، وقت شناسي و داشتن يك خانه تميز لذت مي بريد، انعطاف پذيري شما، نياز به تمرين و صبر دارد. چون ممكن است بعد از تولد كودك شما تا مدتي، ديگر شرايط خوش آيند قبل را نداشته باشيد. شما بايد تمام روش هاي تربيتي و مسائل مربوط به كودكتان را با شوخ طبعي همراه كنيد، در غير اين صورت دچار وضعيت وحشتناكي خواهيد شد. زيرا ديگر هيچ كاري را نمي توانيد مطابق ميلتان انجام دهيد. درست همين جاست كه بايد بتوانيد با انعطاف پذيري همه چيز را از نو برنامه ريزي و اجرا كنيد.
فراموش نكنيد، بهتر است چشمان خود را به روي شگفتي، حيرت و شادي يكي از بزرگترين ماجراهاي زندگي خود، باز كنيد.
۶- خود را بشناسيد
گريه هاي كودك شما، باعث ايجاد چه حسي در شما مي شود؟ جيغ هاي كودك شما ممكن است باعث يادآوري ناراحتيهاي گذشته تان شود. با صداي جيغ كودك، ممكن است شما انتقادها، عصبانيتها و مسخره كردن ديگران در گذشته را به ياد آوريد و همين باعث ايجاد حالت تدافعي در شما مي شود. البته خوب مي دانيد كه گريه هاي كودك هيچ ربطي به ضربه هاي عاطفي شما در گذشته ندارد. اما خستگي و اضطراب ممكن است، ذهن شما را فريب دهد و كاري كند كه اين گريه ها و جيغ ها را مثل حملات سخت از جانب ديگران تلقي كنيد. شما بايد بدانيد كه اين هم بخشي از طبيعت مادر بودن است. اگر بدانيد در زمان وقوع اين احساسات چگونه بايد برخورد كنيد، مشكلات كمتري را متحمل خواهيد شد. در اين گونه مواقع شجاع باشيد و از اين فرصت براي در ميان گذاشتن احساسات خود با همسر و يا كسي كه نگران شماست، استفاده كنيد. هر چه بيشتر راجع به اين احساسات و ترس هاي قديمي خود بدانيد، بيشتر به اين نتيجه مي رسيد كه اين احساسات هيچ ربطي به گذشته شما ندارند.
۷- با كودك بدررفتاري نكنيد
گاهي اوقات، جيغ و فرياد كودك سبب درماندگي پدر و مادر مي شود. مخصوصاً زماني كه پدر و مادر احساس مي كنند نمي توانند كاري در برابر اين شرايط انجام دهند. اما وقتي مي توانيد به راحتي كودك خود را آرام كنيد، احساس خوبي خواهيد داشت به ياد داشته باشيد كه آرام كردن كودك كار آساني نيست و در چنين شرايطي ممكن است كوچكترين مسئله باعث بدتر شدن شرايط شود. والدين وقتي احساس درماندگي مي كنند، حتي بهترين شيوه هاي آرام كردن كودك، بي تأثير مي شود.
به خاطر داشته باشيد، تفاوت زيادي بين احساسات و اعمالتان وجود دارد.
حال وقتي احساس مي كنيد، ديگر نمي توانيد كاري انجام دهيد، چه راه حل هايي وجود دارد؟
۱- حجم كارهاي خود را كم كرده و براي مراقبت از فرزند و رسيدگي به امور منزل، از ديگران كمك بگيريد.
۲- براي تخليه انرژي خود، فعاليت بدني انجام دهيد. مانند پياده روي و دويدن.
۳- با يك نفر صحبت كنيد، به طور مثال با يك خويشاوند و يا دوست صميمي.
۸- از شوخ طبعي خود به صورت آني استفاده كنيد
به نقل از يك نويسنده مشهور (ماري پيتون پول):« كسي كه مي خندد، زنده مي ماند»
تربيت كودك، هميشه زنجيره اي از كار و مشكلات فراوان را به همراه دارد. زماني هست كه شما، با تمام دقت خود كاري را انجام مي دهيد اما باز هم اشتباه مي كنيد. به ياد داشته باشيد كه واژه« كمال »، تنها در فرهنگ لغت يافت مي شود و هيچ كس كامل نيست. بنابراين سعي كنيد وقار، نظم و وسواس خاص خود را فراموش كنيد. با خود مهربان باشيد. بخنديد! بخنديد! بخنديد!
۹- از همسر خود مراقبت كنيد
مراقبت از كودك، كاري طاقت فرسا و وقت گير است. كاري كه مادران را معمولاً صددرصد درگير مي كند. اما پدران معمولا كمتر در امور كودك به همسر خود كمك مي كنند.
حقيقت اين است كه پدر و مادر بودن، يك تلاش مشترك است و تلاش والدين به صورت گروهي، تنها راه انجام آن است. دنياي كودك، با حضور مساوي والدين متعادل مي شود. پس سعي نكنيد، با تمركز بر روي كودك و به بهانه حضور او از روابط و وظايف همسر بودن خود شانه خالي كنيد. مراقبت از فرزند، تنها نيمي از وظايف شماست. نيم ديگر توجه كردن به يكديگر است.
پدران بايد از همسران خود حمايت كنند و مادران بايد ازشوهران خود حمايت كنند. هر دوي آنها بايد به يكديگر توجه بيشتري نشان دهند و از انتقادات گزنده و تند نسبت به هم خودداري كنند. به شما توصيه مي شود، زمان هايي را براي با هم بودن اختصاص دهيد. سعي كنيد هيچ گاه قدرداني از همسر خود را فراموش نكنيد.
چند ماه اول زندگي كودك، سخت ترين بخش نگهداري و تربيت اوست. اما نكته مهم اين است كه اگر با هم باشيد و با هم كار كنيد، پيوند شما، محكم تر از هميشه خواهد شد.
۱۰- افسردگي را ناديده نگيريد
آماري تكان دهنده از وضعيت زنان نشان مي دهد: تقريباً ۴۰ درصد تازه مادران دچار افسردگي و احساسات ناخوش آيند بعد از زايمان مي شوند. به طوري كه در روابطشان با همسر و كودكشان هم تأثير مي گذارد.
زنان بعد از زايمان، ممكن است دچار هر يك از ۳ سطح مختلف افسردگي شوند.
۱- غمگيني كودكانه: كه شامل گريه هاي آرام، نگراني و بي خوابي است. اين حالت معمولاً چند روز بعد از تولد نوزاد شروع مي شود و چندين روز ادامه مي يابد. تنها علتي كه دانشمندان تاكنون براي آن يافته اند، تغييرات چشمگيري است كه در سطح هورمونهاي زنان بعد از زايمان به وجود مي آيد.
۲- افسردگي حقيقي: كه شامل تمام علائم يك نوع غصه آزاردهنده و فرساينده است.
افسردگي يك بيماري است، اگر چه اغلب مادران خود را مسئول اين بيماري مي دانند، اما خود هيچ نقشي در به وجود آوردن آن ندارند. افسردگي بعد از زايمان يك اختلال هورموني موقت است. اين حالت به وسيله فشارهاي ناشي از خستگي، فشارهاي مالي، مشكلات خانوادگي و مشكلات كودك تشديد مي شود.
۳- روان پريشي بعد از زايمان: اين بيماري شديد و نادري است كه شامل توهم، سخنان بي ربط و رفتار عجيب و غريب است. براي مادراني كه به اين حالت دچار مي شوند، شرايط بسيار سخت و عجيبي به وجود مي آيد. واكنش اين مادران به تغييرات جسمي، عاطفي و هورموني بسيار نادر است، به طوري كه از هر هزار زن، يك نفر تحت تأثير قرار مي گيرد.
روان پريشي بعد از زايمان قابل درمان است، اما در بيشتر موارد، وضعيت بيمار از نظر پزشكي بسيار اضطراري است.
اين افسردگي ها آنقدر شايعند كه پزشكان، آن را بخشي از زايمان مي دانند.

روابط خانوادگي
حرف زدن و گوش كردن

ارتباط آموختني است. در ارتباط، دو نفر يكديگر را مي سنجند و شامل راه هاي تبادل اطلاعات است كه نحوه معني بخشيدن به اين اطلاعات را نيز در بر مي گيرد. ندانستن اينكه چطور به نظر مي رسيم، چه نوع صدايي داريم و تماس هايمان چه احساسي در ديگري به وجود مي آورد، امري متداول بوده، موجب بيشتر ناكامي ها و ناراحتي ها در روابط است. ارتباط فقط در زمان حال كار مي كند. به يكديگر در زمان حال، اينجا و اكنون نگاه كنيد چشماني كه با تيرگي به گذشته و با نگراني به آينده مي نگرند، ديد شما را محدود مي كند و بخت مساعد كمي براي پيشرفت و تغيير فراهم مي آورند. پس از احساس با چشم، بيني، پوست و پس از سهيم شدن در فعاليت هاي فضاي دروني امكان آن هست كه ارزش شما در نظر يكديگر بالاتر رود. اگر بيش از يك متر فاصله بين افراد باشد، فشار زيادي بر روابط بين آنان وارد خواهد شد. براي آن كه مردم بتوانند تماس واقعي و موفق با يكديگر داشته باشند احتياج به تماس چشمي دارند و براي اين منظور بايد روبه روي يكديگر قرار گيرند. اجزاي اصلي ارتباط، صرف نظر از موارد استثنايي از قبيل كوري و كري عبارت است از: اندام هاي حسي، استعداد تكلم، بدن، مغز، ارزش ها و انتظارها. اينها عواملي است كه همه افراد در جريان ارتباط از  آنها بهره مي گيرند. اگر آنچه را كه در درونتان مي گذرد، بيش از حد معمول در خود نگه داريد و بيرون نريزيد، خيلي زود سدهايي ساخته مي شود كه غالباً شما را به تنهايي سوق مي دهند و اولين قدم به سوي جدايي عاطفي برداشته مي شود. اگر در مكنونات دروني خود با ديگري سهيم شويد، سدها متلاشي مي شوند. روابط انساني خوب بين مردم، بستگي زيادي به اين دارد كه با هر زباني كه حرف مي زنند مقصود يكديگر را بفهمند. اگر منظور طرف مقابلتان را حدس بزنيد، مي توانيد زمينه سوء تفاهم را فراهم كنيد. در روابط انساني، معني ها حدس زده مي شوند و فاجعه وقتي است كه اين حدسيات به عنوان واقعيات به حساب آيند. تا زماني كه به مكالمه دروني مشغوليد از گوش كردن باز مي مانيد. اگر نمي خواهيد يا نمي توانيد گوش كنيد پس تظاهر نكنيد.
يك خطاي ارتباطي، عبارت است از اينكه بسياري از مردم تصور مي كنند، ديگران از همه چيز آنان آگاهي دارند. بيشتر افرادي كه متهم هستند كه خود بياني نمي كنند، غالباً احساسي قوي دارند ولي از اينكه نمي توانند احساس خود را نشان دهند، ناآگاهند. آنها فكر مي كنند به همان اندازه كه براي خود شفاف و نمايان هستند براي ديگران نيز چنين هستند. خطاي ارتباطي ديگر اين است كه غالباً مردم تصور مي كنند عملاً هر چه بر زبان آورند، ديگران بايد متوجه مقصود اصلي آنان بشوند- روش خواندن فكر- : «پدر درست متوجه نشد كه پيام پسرش اشاره به چه دارد و فكر كرد كه او مي خواهد براي آن شب از ماشين پدرش استفاده كند. پسر فكر كرد پدرش او را از سر، باز مي كند. پدر هم فكر كرد كه پسرش ناسپاس است. نتيجه اين شد كه پدر و پسر هر دو عصباني شدند و احساس كردند كه ديگري به او توجهي ندارد.» چنين مبادلاتي كه همواره با سوء تفاهم همراهند، در بين افراد بسيار زياد است. مردم مي توانند با استفاده از بيان آنچه مي بينند و آنچه مي شنوند، تصويرهاي رواني خود را گسترش دهند و لازمه آن اين است كه توضيح دهند نه داوري كنند. اگر برخورد ميان زن و شوهري موجب شك و ترديد شود يكي از آن دو دچار احساس خود كم بيني شده ممكن است رو به سوي يكي از زمينه هاي زير آورد: كار، فرزندان و يا حتي رابطه با افراد غيرهمجنس ديگر. اگر زن و شوهري نسبت به يكديگر برخوردهاي ناكام و بي جان داشته باشند، سرانجام احساس خستگي و كسالت خواهند كرد. كسالت،  آنان را به بي اعتنايي مي كشاند كه يكي از بدترين انواع احساسات انساني و ضمناً يكي از دلايل واقعي طلاق است. به نظر هر چيز هيجان انگيزي حتي اگر خطرناك باشد بر كسالت برتري دارد، حتي دعوا كردن هم بهتر از كسل بودن است. اگر ارتباط بين زن و شوهر موجب چيز تازه و جالبي شود، آنگاه در فرد احساس زنده بودن به وجود خواهد آمد كه خود باعث گسترش روابط عميق تر آنان مي شود و هر فرد نسبت به خود و فرد ديگر نيز احساس بهتري پيدا مي كند. براي بهتر فهميدن، در تمرين هاي زير شركت فعال داشته باشيد.
تمرين:
۱- حواس خود را براي خوب نگاه كردن، شنيدن، بوئيدن و لمس كردن تقويت كنيد.
۲- يك بار با چشمان باز، حواس خود را تحريك كنيد و بار ديگر آن محرك را با چشمان بسته در ذهن خود مجسم كنيد.
۳- روبه روي همسر خود بنشينيد. عبارتي را بيان كنيد كه به نظر شما حقيقت دارد. ديگري با جمله «منظورت اين است كه ...» جواب مي دهد تا زماني كه سه بار جواب مثبت بگيريد. به پرسش و پاسخ ادامه دهيد. اگر همسرتان نتوانست جواب مثبت بگيرد، خيلي ساده منظورتان را بگوييد. به ياد داشته باشيد، هدف آن است كه معني سؤال را دريابيد.
مثال:
- فكر مي كنم هوا سرد است.
- منظورت اين است كه احساس ناراحتي مي كني؟
- بلي
- منظورت اين است كه من هم بايد احساس سرما كنم؟
- نه
- منظورت اين است كه مي خواهي يك فنجان چاي داغ بياورم؟
- نه
- منظورت اين است كه مي خواهي بدانم ناراحتي؟
- بلي
- منظورت اين است كه مايلي در اين باره كاري انجام دهم؟
- بلي
۴- سه حكم كه فكر مي كنيد درباره خودتان درست است بگوييد و متقابلاً نيز همسرتان در مورد خود بگويد.
۵- سه حكم كه فكر مي كنيد در مورد همسرتان درست است بگوييد و بالعكس نيز همسرتان در مورد شما بگويد.
وجيهه زحمت كش

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   رسانه  |   فرهنگ   |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |