سه شنبه ۶ دي ۱۳۸۴
يك سؤال
آيا اخلاقيات ورزشي واقعاً وجود دارد؟
005358.jpg
محمدرضا منصوريان
ورزشكار در هر سطحي كه باشد تنها به منظور دستيابي به يك هدف مشخص يعني پيروزي تعليم مي بيند. پيروزي بر تيم حريف، پيروزي برخودي، پيروزي براي وطن. توهم بزرگ ورزش نيز با همين خصيصه خود را نشان مي دهد، يعني تصور قدرت محض يا همه توان بدن ورزشكار. با اين حال ورزش رقابتي مالكيت ورزشكار را بر بدن خويش از او سلب مي كند و جسمش را خيلي زود به جسمي ماشيني براي رسيدن به بيشترين كارايي مبدل مي كند، جسمي كه تحت سلطه ديگري است. در ورزش رقابتي، اخلاق حاكم اخلاقي است مبتني بر تلاش، فداكاري و خشونت و شدت عمل. چه به شكل مستقيم يا نمادين.
در ورزش؛ ورزشكاران خواه قهرمان ميدان باشند يا اعضاي ساده يك باشگاه ورزشي، با جسم خود نوعي رابطه عشق و نفرت برقرار مي كنند. بايد تا آخرين حد نيروي خود پيش بروند تا بتوانند شديدترين لذت ها را در اوج شديدترين دردها بشناسند. چنين وضعيتي به نوعي يك تعليم اخلاقي نيز هست، زيرا مي تواند ارزش هايي را كه عناصر اصلي جامعه به شمار مي روند، به جامعه تحميل كند.
صحبت از وجود اخلاقيات در ورزش رقابتي، همان بيان اعتقاد به پاكي اصيل و آرمان ورزش است كه به وسيله جامعه و استفاده نابجا از آن تباه شده است. حال اگر از ديدگاه اخلاقي، قضاوت درباره يك عمل صرفاً براساس مؤثر بودن آن غيرممكن است، پس چگونه مي توان از وجود اخلاق در ورزش رقابتي سخن به ميان آورد؟ مشكل امروز دنيا در اين است كه بشر به دانش و قدرت بي نهايتي دست يافته ولي خرد استفاده از اين همه دانش و قدرت را در پناه حفظ و رعايت ارزش هاي اخلاقي براي بهبود وضع خود كسب نكرده است.
با پيشرفت بزرگ در وسايل ارتباطي، همه ما به سوي يك جهان پيش مي رويم، اما مهم و واجب اين است كه هميشه به مسايل ديگري از جمله اخلاق در همه سطوح توجه كنيم تا بتوانيم دنيايي را كه در آن نفس مي كشيم براي زيستن مناسب تر سازيم.
اين آرزويي محال نيست و ضرورتي است كه مي توان به جامه عمل در آورد، چون اصولاً ارزش هاي اخلاقي در يك بخش از جهان، بر ساير مناطق دنيا اثر مي گذارد.

ما اگر امروز قصد آن را داريم كه بي حرمتي و فقر و جنگ و خشونت را در جهان ريشه كن كنيم تا به سلامتي بهتر دست يابيم و براي تمام مردم جهان معيار زندگي بالاتري پديد آوريم، بايستي خود را موظف به جانبداري از علم اخلاق در همه زمينه هاي اجتماعي نماييم. در جهان امروز ورزش، اهميت طرفداري از قوانين تربيتي و ارزش هاي اخلاقي يك اصل است.
اصلي كه در آن عوامل متعددي باعث مي شود تا ورزشكاران رفتارهاي اخلاقي و ضداخلاقي داشته باشند، اما نكته مهم اين است كه مربيان و مسئولين ورزش در بروز رفتارهاي اخلاقي و غيراخلاقي ورزشكاران نقشي بسيار تعيين كننده دارند. از آنجايي كه آهنگ تحولات موجود در دنياي امروز ورزش تندتر شده است، مبارزه براي موفقيت بيشتر ذهن قهرمانان را روز به روز در فشار بيشتري قرار مي دهد كه اگر ورزشكار بخواهد با موج روزانه جلو برود، لازم است خود را با شرايط و موقعيت هاي متغير تطبيق دهد و اينجاست كه اگر شكافي بين انديشه و عمل او باقي بماند، هرگز نمي تواند اصول اصلي و بنيادين ارزش هاي اخلاقي را رعايت كند.
در اين مرحله اگر هدايت و راهنمايي يك مربي با افكاري صحيح و منطقي همراه باشد، اين نقش مثبت عمل مي كند و چنانچه غير از اين باشد، رفتارهاي غير ورزشي پديد مي آيند.
ورزش كلمه مقدسي است كه با رنگ پوست، قوميت و دارايي يا ناداري شكل عوض نمي كند و ارزش هايش دگرگون نمي شود. ورزش هيچ رنگ و بوي خاصي را به خود نمي گيرد و آدم ها را وسيله امرار معاش قرار نمي دهد و بهترين الگوي اين ادعا را در ۵ حلقه المپيك كه رنگ هايش هر كدام سمبل يك قاره است، مي شود جست وجو كرد. آنجا كه برحسب منشور المپيك، هيچ ورزشكار آماتور حق ندارد يك مارك تجاري را تبليغ كند و روح ورزش و اخلاق انساني را آلوده كرده و خود را وسيله تجارت قرار دهد.
با اين مختصر پيداست كه امروزه ورزش ما در زمينه هاي مختلف از بعد اخلاقي و فرهنگي چه خطي بايد داشته باشد، اما برخورد با مسايل عيني جامعه سبب مي شود كه يك كيفيت گام به گام را براي ايجاد يك ورزش سالم و واقعي بپذيريم و از آنجا كه مسايل اخلاقي و فرهنگي در ورزش ارتباط با زندگي خصوصي قهرمانان و مربيان دارد، آن را از جهت معنوي هم ناديده نگيريم، حتي اگر گفته شود كه ورزشكار فقط به خاطر رشد اخلاق نبايد به ورزش بپردازد.
نسل جوان ورزشكار به همان اندازه اي كه به فراگيري علوم و فنون ورزشي محتاج است، به همان مقدار نيز به معلم اخلاق نياز دارد، چرا كه هنر قهرماني براي كسب موفقيت و تداوم آن نيازمند يك دوره كامل سازندگي فكري و جسمي است. اگر ورزش ما بتواند خود را با اين خط تطبيق دهد، آنگاه مي توان به ورزشكار القاء كرد كه در كنار ورزش، زندگي سالم توام با اخلاق حسنه را بيابد و نخواهد كه ورزش زندگي ساز او باشد.
يادمان باشد آنجا كه مسايل اخلاقي كم رنگ شود، دل ها از هم جدا مي شود و شكست حتمي است و آنجا كه معنويت و اخلاق در كمال خود با هم اختلاطي معقول پيدا كنند، قدرت و استحكام در جمع به حد اعلا مي رسد و ظفر و پيروزي را در پي دارد.
دفاع از روح والاي اخلاقي ورزش
كانت معتقد است كه شرط لازم اخلاق، وجود خداوند است. پي يردو كوبرتن بنيانگذار دوره جديد بازي هاي المپيك اعتقاد مذهبي را ريشه اخلاقيات مي داند. وي در كتاب همراه با ورزشكاران تمامي ملل اذعان مي دارد: ما خواستيم با احياي مجدد نهادي ۲۵۰۰ ساله اين فرصت را فراهم كنيد كه مذهب را با ورزشي كه نياكان ما طرح ريزي كرده بودند منطبق سازيم. در دنياي امروز كه مملو از امكانات قوي و خطرات فراوان براي سقوط اين ارزش هاست المپيك مي تواند پايه گذار نظامي مبني بر جوانمردي و پاكي هاي اخلاقي و به همان ميزان، فزاينده نيروي بردباري و قواي جسماني باشد. از نظر وي ورزش بدون شك مانند مذهب با اخلاقيات پيوستگي تنگاتنگي دارد.
ورزش مانند مذهب اطمينان مي بخشد و تسلي مي دهد. ورزش در سطح بسيار وسيع، باني يك دگرگوني عظيم اجتماعي و اخلاقي  خواهد بود و قابليت اجراي فرهنگي نوين را به همراه خواهد داشت.
ورزش بايد نجات بخش جامعه از عوارضي همچون اعتياد، فساد، شرارت ها، بيكاري، شهوت طلبي هاي لجام گسيخته و غيره باشد. ورزش بايد با حل قطعي مسأله مبارزه طبقاتي، به طور كلي متضمن اتحاد ملي و وحدت مقدس باشد.
درستكاري اصل اساسي ورزش و ضامن صحت ارزش هاي تثبيت شده در ميدان ورزشي است. درستكاري به دنياي ورزش روح انساني مي بخشد. ورزش عامل شكوفايي فرد، يعني مهم ترين عنصر ساختار اجتماعي است و در نتيجه نقشي شايان در پيشبرد جامعه انساني خواهد داشت.
به نظر مي رسد وقتي مردم در مورد ورزش صحبت به ميان مي آورند بيشتر در مورد بايدها بحث مي كنند تا آنچه هست. ورزش هميشه در معرض خطر بوده است. همزمان با پيدايش ورزش، اولين عارضه هاي بيماري و اولين نداهاي استمداد براي درمان آن نيز پديدار گشته است.
در سال ۱۹۰۲ پيردوكوبرتن بي اخلاقي را در نمايش هاي پرهياهو محكوم كرد و اظهار داشت كه تنها جوي بي غرضانه و جوانمردانه مي تواند شكوفايي ورزش را در پي داشته باشد.
عناصري از قبيل پول، خشونت، تقلب، سياست زدگي، ملي گرايي و دوپينگ آرام آرام نقش نهادي ورزش را به تحليل خواهد برد. اما طرفداران واقعي ورزش پيوسته تقاضا دارند كه به اين وضعيت مفتضحانه بايد پايان داد تا از روح والاي اخلاقي ورزش دفاع شود. شايد در اينجا طرح اين سؤال مناسب باشد: آيا اخلاقيات ورزشي واقعاً وجود دارد؟

سايه روشن
دكتر قره خانلو:
برنامه هاي فرهنگي عملياتي تنظيم كنيد
005355.jpg
دكتر رضا قراخانلو رئيس كنوني كميته ملي المپيك اخيرا نشست جالبي با نمايندگان فرهنگي فدراسيون هاي ورزشي داشت. او در اين نشست در ارتباط با مسائل فرهنگي ورزش كشور به ايراد سخن پرداخت و نكات بسيار مهمي را يادآور شد. به گزيده اي از سخنان وي اشاره مي كنيم: من متخصص امور فرهنگي نيستم و در اين زمينه تعارفي هم با كسي ندارم ولي داراي تخصص هاي ديگر ورزشي مي باشم، اما تمامي شما كه در اين نشست شركت كرده ايد در برابر برنامه ها و مسائل فرهنگي ورزشكاران مسئوليت داريد.وي افزود: تنها به اين نكته اشاره مي كنم كه ۲سال پس از پيروزي انقلاب من به دليل برخي مسائل فرهنگي و مشكلات با ورزش قهرماني وداع كردم، پس از اين رو من هم به شما كمك خواهم كرد كه دغدغه هاي فرهنگي ورزش حل شود.
رئيس كميته ملي المپيك ادامه داد: يكي از مشكلات دائمي اين كار اين است كه همه به پيچيده شدن آن كمك مي كنند و نمي آييم اين مسئله را ساده تر كرده و به حل آن كمك نماييم.
قراخانلو گفت: همه، ما و دوستان فرهنگي ما را در ورزش متهم به تنها ،حرف زدن مي كنند، من در حدود ۲۰سال است كه در حوزه فرهنگي سازمان، مدير هستم و مي گويم كه مسائل فرهنگي را مي توان با برنامه ريزي حل كرد و تنها اين مسئله با بودجه حل نخواهد شد.وي افزود: ما همه در پشت ميزهاي اجرايي نشسته ايم و به عنوان نظريه پردازان فرهنگي مطرح هستيم. بايد همه بدانند در سالهاي پس از انقلاب مسائل فرهنگي بسياري صورت گرفته و طرح هاي مختلفي در زمينه آسيب شناسي ورزش قهرماني و همگاني تصويب شده و كلاسها و دوره هاي متعددي هم در اين زمينه برگزار شده، پس نمي توانيم ادعا كنيم كاري صورت نگرفته است.
قراخانلو درباره مسائل فرهنگي در ورزش برخي ديگر از كشورها گفت: نبايد اين گونه باشد ولي متاسفانه بسياري از كشورهاي ديگر در مسائل فرهنگي ورزش خود بالاتر از ما قرار دارند و به عنوان مثال بسياري از ستارگان ورزشي آنها متاهل، بسياري از مديران و قهرمانان ورزشي داراي بنيادهاي خيريه و مسئولان ورزش به مسائل فرهنگي توجه خاصي دارند.وي افزود: ورزش ما در سالهاي قبلي به طوري بود كه ورزشكاران براي افتخار آفريني ورزش مي كردند ولي چند سالي است كه پول در ورزش مهم شده كه بايد اين رويكرد را تغيير داد و كاري كرد كه مجددا افتخار جاي پول در ورزش را بگيرد.
رئيس كميته ملي المپيك در پايان سخنان خود خطاب به نمايندگان فرهنگي فدراسيونها گفت: برنامه هاي فرهنگي عملياتي تنظيم كنيد و سعي در رسيدن به اهداف خيلي دوردست را نداشته باشيد، هركدام در حوزه هاي خود شروع به كار كرده و هر چند وقت يكبار كار خود را ارزيابي نماييد و اگر مي بينيد كه رؤساي فدراسيونها به مسائل فرهنگي در ورزش اهميت نمي دهند ( البته رؤساي فدراسيونها درگير مسائل مالي اجرايي هستند و كمتر كسي در ميان آنها وجود دارد كه به اين مسئله مهم اهميت ندهد)، وظيفه اخلاقي شماست كه به ما گزارش نماييد.

ورزش
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
علم
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |