پنجشنبه ۸ دي ۱۳۸۴ - - ۳۸۸۷
جهان نما يا نمايشي براي جهان
زورآزمايي جهان نما
007929.jpg
مريم پاپي
عابران پياده اصفهان هنگام عبور از پياده رو ميدان دروازه دولت به چاله اي با عمق 2 متر مي رسند كه هيچ حفاظي ندارد. صاحبان جهان نما، با وجود همه جنجال هايي كه برانگيخته اند و تهديدهاي جدي كه براي ميراث فرهنگي شهر موجب شده اند، هنوز آنقدر خود را محق مي دانند كه حتي به فضاي عمومي شهر تجاوز كرده و جان مردم را نيز به خطر بيندازند.
چيزي تا 12 بهمن ماه كه آخرين مهلت يونسكو براي تعديل ارتفاع جهان نماست باقي نمانده و در غير اين صورت، ميدان نقش جهان به صورت خودكار و بدون هيچ بحث و جلسه اي از فهرست آثار جهاني حذف و در فهرست آثار در معرض خطر قرار مي گيرد.
مردم اصفهان پيشرفت كار ساختمان جهان نما را به خوبي زير ذره بين قرار مي دهند. ساخت و ساز در ساختمان وسيع جهان نما به طور جدي ادامه دارد و تقريبا به مرحله نازك كاري رسيده است. با نگاهي گذرا از خيابان به اين بناي در حال ساخت، مي توان در يك لحظه به راحتي كارگراني را ديد كه سرمايه خوابيده اصفهان را به سودآوري نزديك مي كنند. همان مردمي كه بهتر از همه از مسائل آگاهند، مي گويند ساخت و ساز در طبقات بالايي برج كه بر اساس قانون بايد تخريب شود نيز ادامه دارد. اين حرف تازه اي نيست؛ صاحبان جهان نما، سالهاست كه بدون توجه به مسائل انساني و شهري اصفهان به ساخت و ساز غيرقانوني خود ادامه مي دهند.
سرنوشت جهان نما به بحث و پرسش هاي كوچه و بازار مردم اصفهان هم كشيده شده است. آنها از اينكه منافع بسياري - از جمله عده اي از سرمايه داران شهرشان - به جهان نما گره خورده، ابراز تاسف مي كنند.
گفته مي شود حدود 60 ميليارد تومان براي اين مجتمع هزينه شده است. واقعيت اينجاست كه مدافعان ميدان تاريخي نقش جهان اصفهان نمي دانند كه با چه كسي طرف هستند. يكي از مقامات آگاه اصفهان اعلام مي كند كه برخي از اهل منافع اصفهان و حتي بعضي از بانك ها سهامدار جهان نما هستند. با وجود جذب سرمايه هاي سراسر دنيا براي ساخت و ساز بي رويه و مرتفع تر از حد مجاز در اصفهان، اين مسئله نيز مطرح مي شود كه مقاومت در برابر تخريب جهان نما فقط به خاطر خود جهان نما نيست، بلكه تخريب ارتفاع مازاد اين مجتمع، ساير ساختمان هايي را كه با تراكم غير مجاز در اصفهان ساخته شده را زير سؤال خواهد برد.
قايم باشك پشت درخت ها
جهان نما، ساختماني كه به ميدان نقش جهان سرك كشيده تا حريم ميداني را كه در طول 400 سال يكي از زيباترين ميدان هاي دنيا بوده و افتخاري براي شهرسازي در دوران اسلامي به شمار مي رود خودخواهانه به هم بريزد و از طريق ساختن موزه اي در طبقه آخر خود كه مشرف به ميدان نقش جهان است درآمد خوبي كسب كند، نه تنها ميدان نقش جهان را در معرض تهديد ورود به فهرست ميراث در حال خطر جهاني قرار داده، بلكه با راه انداختن جنگ رواني، پيشنهاد گذشته يونسكو مبني بر ثبت همه محور فرهنگي- تاريخي- طبيعي (از مسجد جامع تا پل هاي تاريخي اصفهان) در فهرست ميراث جهاني را نيز تحت تاثير منفي قرار مي دهد. تخريب تدريجي بافت شهري قديمي و كاروانسرايي تاريخي به نام كاروانسراي تحديد كه در جاي اين ساختمان قرار داشت، براي رسيدن به هدف نابودي كامل اين بافت و كاروانسراي باارزش و احداث بنايي جديد در آن كه به گفته كارشناسان، از نظر معماري و تراكم ساختماني نيز تناسبي با موقعيتش ندارد، نقطه آغاز اين قانون شكني ها بود. پيش بيني مي شود كه با راه افتادن اين مجتمع، ترافيك ميدان شهرداري اصفهان خفقان آور و آلودگي موجود، مضاعف شود. يكي از كارشناسان سازمان ميراث فرهنگي اصفهان طي بازديدي كه در ابتداي كارهاي اجرايي از اين كاروانسرا انجام داده، آورده است: 1- در ضلع شمالي 90 درصد مغازه ها تخريب شده (دو طبقه) 2- در هر دوطبقه ضلع جنوبي 80 درصد تخريب صورت گرفته 3- در ضلع غربي 30 درصد مغازه ها تخريب شده 4- در ضلع شرقي تقريبا 20 درصد مغازه ها تخريب شده است 5- تمامي درختان كهنسال محوطه كاروانسرا قطع شده است 6- زيرزميني در قسمت شرقي به ميزان صددرصد تخريب شده است 7- سردر اصلي (قسمت ورودي) كاروانسرا تقريبا 70 درصد تخريب شده است.
در سال 1381 طي نامه اي كه همين مقام مسئول در سازمان ميراث فرهنگي به استاندار اصفهان نوشته است، آمده: همان طور كه قبلا اعلام شده، ارتفاع ساختمان بايد به حداكثر 12 متر محدود شود .اميد غنيمي فر اضافه مي كند: قرار شده كميته مشتركي از شهرداري و سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري تشكيل شود كه برنامه زمان بندي تخريب بخش هاي اضافي و خسارات وارده بر جهان نما را مشخص كرده و نظر يونسكو در خصوص حداقل ارتفاع (كه در بعضي بخش ها 12متر و در بخش هاي ديگري 24متر است) تامين شود .
در واقع مهلت كم و حساسيت ماجرا موجب شده سازمان ميراث فرهنگي براي نگه داشتن ميدان نقش جهان در فهرست ميراث جهاني به هر ترتيب حاضر به توافق شود. غنمي فر در اين خصوص مي گويد: توافق دو طرفه است؛ نمي شود ما اصلا كوتاه نياييم و از شهرداري اصفهان بخواهيم تعديل جهان نما را بپذيرد. تعديل، خسارت هايي دارد كه حسب نظر مساعد آقاي احمدي نژاد، اين خسارت ها پرداخت مي شود تا شأن و منزلت دولت جمهوري اسلامي ايران در عرصه بين المللي حفظ شود .
اما ظاهرا معاني موجود در ذهن مسئولان شهرداري اصفهان با طرفداران ميراث فرهنگي از جمله يونسكو متفاوت است. آنها براي نجات جهان نما از خطر تخريب و تعديل به آخرين دستاويزها نيز متوسل مي شوند، چنانكه دكتر مرتضي سقائيان نژاد - شهردار اصفهان - ضمن اظهار سوال برانگيز بودن مصوبه پيشين شوراي فني سازمان ميراث فرهنگي مبني بر تقليل ارتفاع جهان نما، تصريح كرد: ما تعديل را در معناي عام قضيه دنبال مي كنيم كه احتمال دارد تقليل را هم دربر داشته باشد. تلطيف هايي از خود ميدان شروع خواهد شد؛ به طور مثال بحث باغ در بامان مطرح شده است؛ يعني به جاي اينكه طبقات برداشته شود، درختكاري هايي صورت گيرد، به طوري كه از محل ميدان امام(ره) به جاي ارتفاع جهان نما، سبزي رويت شود. البته اين تصميمات ما بين كارشناسان شهرداري و ميراث فرهنگي مطرح شده و به هنگام قطعي شدن به اطلاع عموم خواهد رسيد .
شهردار اصفهان در پاسخ به فاصله زماني كم باقيمانده تا تاريخ مقرر براي حذف ميدان امام (ره) از مجموعه ميراث جهاني و وارد شدن آن به فهرست آثار در خطر جهاني، با اعتماد به نفس كامل قوانين بين المللي را زير سؤال مي برد و اظهار مي دارد: اصطلاحاتي مانند آثار جهاني در خطر واژه هايي حقوقي بوده و بسيار قابل تامل هستند. در اين باره ما مي توانيم تقاضاي چنين وضعيتي را بكنيم، نه آنكه يونسكو بخواهد آن را بر ما اعمال كند، چون آنها در حقيقت به پشتيباني و حمايت از ما آمده اند.
با حذف ميدان نقش جهان از فهرست ميراث جهاني، اين شهر بودجه اي را كه يونسكو حاضر بود براي نقش جهان بپردازد و يك دهم آن را هم داده بود از دست خواهد داد؛ بودجه اي كه قسمت اوليه آن هم به جاي ميراث فرهنگي از سوي رئيس جمهور وقت براي شهرداري فرستاده شد و شهرداري با آن بودجه، ميدان را سنگ فرش كرد!
اصفهان به علاوه 22، اصفهان منهاي نقش جهان
با وجود توافقنامه اخير هم نبايد موضوع را ساده انگاشت، چرا كه همين مسئولان شهري اصفهان بودند كه 10 سال پيش قانون مصوب مجلس شوراي اسلامي و حدود دو سال پيش دستور رئيس جمهور وقت را ناديده گرفتند. به اين منظور تاريخ دو دهه اخير اصفهان را از زبان يكي از مسئولان پيشين اين شهر مرور مي كنيم؛ مهندس احمد منتظر، كه اكنون عضو هيات علمي دانشگاه هنر اصفهان است، چنين مي گويد: در اواخر دهه 60 گروهي متشكل از استاندار اصفهان، شهردار اصفهان و معاون عمراني استاندار، تصميماتي براي شهر گرفتند. اين همان زماني بود كه طرح تجديد نظر در طرح جامع اصفهان تهيه مي شد. نمايشگاه اصفهان به علاوه 22 كه به معني 22 طرح شهرداري اصفهان از جمله جهان نما بود تصميمات اين گروه را به خوبي معرفي كرد. در اين زمان مسئولان، متوجه مانعي به نام ميراث فرهنگي و افراد فرهنگي كه ميراث اصفهان را بر اساس قوانين درخشان مصوب بعد از انقلاب حفاظت مي كردند، بر سر راه نوسازي شدند. براي اينكه حريف اين مانع شوند اين ايده را مطرح كردند كه شهر اصفهان پيشرفت كرده و مي تواند مانند شهرهاي اروپايي ميراث فرهنگي را درون شهرداري داشته باشد. اين در اصل، سياستي بود كه موجب شد از آن پس با محوريت شهرداري اصفهان مداخله در محيط هاي تاريخي آغاز شود .
وي ادامه مي دهد: چند طرح از اين 22 طرح مشخصا در محوطه هاي تاريخي بود. بر اين اساس كتابخانه اي كه از لحاظ معماري قابل قبول است كنار هشت بهشت در خيابان باغ گلدسته ساخته شد. ساخت تالار شهر نيز در اين برنامه ها بود كه به اجرا در نيامد و جهان نما هم به اين ترتيب در بدنه شرقي چهار باغ (دروازه دولت) ساخته شد. هر جناحي روي كار آمد با تعديل جهان نما مخالفت كرد، چرا كه به خاطر مرتفع سازي حاشيه زاينده رود هراس دارند و اگر خراب شود ارتفاع ساير ساخت و سازها در محوطه هاي تاريخي زير سؤال خواهد رفت .
رئيس سابق سازمان ميراث فرهنگي اصفهان صحبت هايش را چنين پي مي گيرد: دو نهاد ديگر تازه تاسيس، وضع مالي بسيار خوبي داشتند. شهرداري وضع مالي بسيار خوبي داشت و به مسكن سازان هم آن زمان 2 ميليارد تومان دادند تا زمين هاي بافت تاريخي را بخرد. از سوي ديگر ميراث فرهنگي كه از نظر نيروي انساني وضعيت خوبي داشت و واقف به مسئله بود، بنيه مالي نداشت. ممكن است آن دو نهاد ديگر غرضي نداشتند، ولي علم به قضيه هم نداشتند و نتيجه اين شد كه در دروازه دولت 12 طبقه بسازند .

نفس هاي آخر يك ميدان
007917.jpg
آزاده بهشتي- همين چند روز پيش بود كه صداي تلفن بلند شد و يكي از آن طرف خط گفت: آب، زير چهلستون نفوذ كرده و پايه هايش را به خطر انداخته است . صدايش لابه لاي عبور مترو كش آمد و به جاي بعضي از جملاتش صداي زني كه ايستگاه مورد نظر را مي گفت نشست و بعد هم ديگر هيچ صدايي به گوشم نرسيد؛ سكوت بود، سكوت. تلفن همراه را توي جيبم گذاشتم و فكر كردم ارگ بم را كه زلزله از بين برد و ما هم خيلي راحت گناه بي توجهي ها را به گردن يك حادثه طبيعي انداختيم. هنوز ارگ را به خاطر داشتيم كه پايه هاي يك برج چند قدم آن طرف تر از ميدان نقش جهان بالا رفت و همزمان با آن ندايي كه پيغام خروج اين اثر تاريخي را از فهرست جهاني تكرار مي كرد. حالا هنوز برج جهان نما از آسمان پايين نيامده، پايه هاي چهلستون مي لرزد. قصه تخريب يا تهديد آثار باستاني در ايران تكرار مكررات است و در اين ميان جهان نما بيش از همه نگران كننده. بيش از دو سال است كه مهلت ايران براي حفظ اين اثر باستاني از سوي يونسكو تمديد مي شود و در اين ميان بي توجهي ها بيشتر از هر زمان ديگري است. با وجود اينكه در آخرين دادگاه مديران برج جهان نما و شاكيان آن، قرار بر تعديل برج شد اما هنوز خبري از اين موضوع نيست به طوري كه معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري از تشكيل كميته اي براي تدوين جدول تعديل برج جهان نما خبر داده است.
اهميت حفظ و بقاي ميدان امام اصفهان (نقش جهان) در فهرست  آثار جهاني موضوع كاملا معلومي است و سؤال تنها در مورد تعلل در تعديل آن. اسفنديار رحيم مشايي به شكايت مسئولان قبلي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري از مديريت شهري اصفهان كه براي تعديل برج  جهان نما صورت گرفته، اشاره مي كند و مي گويد: وقتي مي توان با گفت وگو و تفاهم موضوع را حل كرد چرا بايد شكايتي صورت بگيرد و پرونده از طريق حقوقي پيگيري شود؟ به همين علت از همان روزهاي نخست آغاز به كار در سازمان، دستور توقف رسيدگي به پرونده را صادر و خواستار به تعويق افتادن رسيدگي قضائي شديم.
به گفته مشايي پس از بررسي پرونده، بررسي راهكارهاي قانوني و همچنين جلساتي كه با حضور كارشناسان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و مسئولان شهرداري و اعضاي شوراي شهر اصفهان تشكيل شد به اين نتيجه رسيديم كه براي اينكه ميدان نقش جهان اصفهان در فهرست آثار جهاني باقي بماند، بايد تعديل انجام شود.
براساس آخرين تصميمات كميته جهاني يونسكو كه تاكيد بر امر تعديل دارد، ايران موظف است تا اول فوريه( 12بهمن) به دبيرخانه اجلاس دوربان اعلام كند كه تعديل انجام مي شود و يا نه همچنين جدول زماني تعديل را نيز ارائه كند. در غير اين صورت ميدان نقش جهان به طور خودكار از فهرست ميراث جهاني يونسكو خط مي خورد و در فهرست ميراث در خطر قرار مي گيرد. مشايي نيز معتقد است همه كشورها در تلاش هستند با ثبت جهاني آثار، خودشان را در بالاترين سطوح فرهنگي قرار دهند و براي كشوري مانند ايران كه آثار فراواني دارد و تنها 7 اثر از آن به ثبت جهاني رسيده و حالا يكي از اين آثار نيز بخواهد به دليل ضعف مديريت و عملكرد ناصحيح از فهرست جهاني خط بخورد، بسيار گران تمام مي شود و چنانچه اين اتفاق بيفتد، تلاش براي ثبت آثار بعدي نيز خدشه دار خواهد شد.
بر اساس آخرين تصميم هيات دولت در مورد ارتفاع نامناسب برج جهان نما، از مسئولان استانداري اصفهان خواسته شده تا در مدت محدود باقيمانده تدابيري جدي را براي حفظ ميراث جهاني ميدان نقش جهان و كاهش ارتفاع اين برج به اجرا گذراند. سخنگوي هيات دولت، موضع هيات دولت در مورد برج جهان نما را تعديل ارتفاع آن براي جلب نظر مساعد يونسكو اعلام كرده است. غلامحسين الهام با بيان اينكه خواست هيات دولت تعديل ارتفاع برج  جهان نما مطابق برنامه و ضوابط يونسكو است، معتقد است كه دولت تاكيد دارد كه بايد ارتفاع برج جهان نما تعديل شود.
اين كاهش ارتفاع بايد مطابق نظر يونسكو باشد. بر اين اساس تعديل ارتفاع اين برج در دولت تصويب شده و مسئولان استان اصفهان به ويژه استاندار، مسئول پيگيري سريع اين موضوع هستند. به گفته سخنگوي هيات دولت بايد ميراث فرهنگي اصفهان جايگاه جهاني خود را حفظ كند و حفظ اصالت اين شهر تاريخي و هويت فرهنگي آن در اولويت برنامه هاي اين شهر قرار گيرد.
از سوي ديگر قرار است براي كاهش ضرر مالي حاصل از تعديل جهان نما از سوي دولت كمك مالي به شهرداري اصفهان صورت گيرد كه در اين مورد نيز الهام به موضع اصلي هيات دولت، يعني حفظ ميراث فرهنگي اصفهان تاكيد كرده و گفته در اين باره امكانات جانبي براي دستيابي به اين اهداف را نيز بايد فراهم كرد.
اتمام فرصت 7 ماهه
بر اساس آخرين تصميم كميته جهاني يونسكو در مورد وضعيت پرونده ميدان نقش جهان، ايران تا 11 بهمن ماه اول فوريه 2006 فرصت دارد تا ارتفاع برج جهان نما را كاهش داده و به اين كميته گزارش دهد.
نكته قابل توجه در اين است كه در صورت عدم كاهش ارتفاع برج  جهان نما و ارائه گزارش به كميته تا تاريخ تعيين شده، ميدان نقش جهان اصفهان اين بار براي آخرين دفعه مهلت خود را از دست داده و به صورت اتوماتيك در فهرست ميراث فرهنگي در خطر جاي خواهد گرفت.
اين كميته طبق مصوبه خود از ايران خواست تا به منظور حفاظت از يكپارچگي و اصالت شهر تاريخي اصفهان و ميدان نقش جهان، ارتفاع برج جهان نما را بر اساس نظر كميته فني سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كشور از سمت ضلع شرقي تا 12 متر و از سمت ضلع غربي تا 24 متر كاهش دهد. به گفته سيد محمد بهشتي رئيس پژوهشكده سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در پي ارائه گزارش دبيرخانه كميته و ارائه گزارش از سوي نمايندگان كشورمان و تفاهم قبلي با دبيرخانه بدون مخالفت خاص با مهلت خواسته شده موافقت شد كه تا چند روز ديگر اين موعد به سر مي رسد و مسئولان ايران كاري از پيش نبرده اند.
بر اساس اين گزارش، ميدان نقش جهان از جمله محوطه هاي تاريخي- اسلامي ايران است كه به همراه 2 اثر تاريخي تخت جمشيد و چغازنبيل در سال 1375 در فهرست ميراث جهاني يونسكو به ثبت رسيد.
يونسكو از چند سال پيش كه برج  جهان نما با بيش از 48 متر ارتفاع و 21 طبقه سازه، حريم منظري اين اثر تاريخي را خدشه دار كرده و شكسته است به ايران در خصوص قرارگرفتن اين اثر در فهرست ميراث جهاني در خطر هشدار داده و در اجلاس  گذشته خود خواسته بود تا ارتفاع برج جهان نما كاهش يابد.
با اين وجود برج  جهان نما مراحل نهايي ساخت خود را پشت سر گذاشته و در فاصله 760 متري ميدان نقش جهان با 364 واحد تجاري قد علم كرده است.

راپورت خبرنگار
ديوار نوشته ها
احسان ناظم بكايي - روي ديوار سيماني خانه قديمي سركوچه پر بود از شعارهاي جورواجور كه مثل خود خانه، قديمي بودند و براي اهل محل، آلبوم سال هاي دور. مرگ برشاه را انگار يك نفر هول هولكي با اسپري، آن گوشه نوشته بود؛ كج و معوج و سياه رنگ.
اين پايين تر،عبارتي سبزرنگ كه با قلم مو نوشته شده بود خيلي به چشم مي آمد: امام را دعا كنيد . كنارش هم طرح صورت امام حك شده بود؛ از همان طرح هايي كه توي فيلم هاي مستند مي ديديم، روي ديوار مي گذاشتند و با اسپري روي آن رنگ مي پاشيدند و وقتي طرح را برمي داشتند، رنگ خودش را به ديوار رسانده و شكل كشيده شده بود.
آن طرف تر جمله اي ديگر به چشم مي خورد: به فرمان امام، امشب در خيابان ها بمانيد .
اما چند روز پيش هر كس از سركوچه رد مي شد و حواسش سرجاي خودش بود، ميخكوب مي شد، تعجب مي كرد، سري به نشانه تاسف تكان مي داد و مي رفت؛ ديوار سفيد شده بود، يعني سفيدش كرده بودند. از چند قدم جلوتر صداي فيش فيش دستگاه رنگ پاش كه دست كارگري بود و ديوار ديگري را سفيد مي كرد به گوش مي رسيد. ديوارهاي سيماني محل سفيد شد بدون هيچ وجه تمايزي.
ديوار نوشته ها بخشي از فرهنگ تصويري و تبليغي ما شده اند. اگر آن بخش از آنها را كه مربوط به تبليغات بازرگاني يا انتخاباتي يا كركري خواني آبي و قرمز بچه هاي محلات براي هم است را كنار بگذاريم به بخشي مي رسيم كه جزو اسناد ارزشمند انقلاب و جنگ هستند و نشان مي دهند اين حوادث از بطن مردم برخاسته است. در زمان انقلاب به غير از شب نامه ها، ديوارها هم محل مناسبي براي شعارنويسي به منظور انتقال پيام و شعار و حتي قرار راهپيمايي بوده است.
در هنگام جنگ هم شعارها و تصاوير حماسي كه روي ديوارها و در ابعاد گوناگون نقش مي بست، در القاي روحيه دفاع بسيار موثر بود.
اما حالا بعد از گذشت 30 سال آن خانه ها و ديوارهايشان كلنگي شده اند و خيلي هايشان همراه با ده ها خاطره ويران شده اند يا اگر هم دچار چنين وضعي نشده اند، ديوارهايشان بارنگ، تغيير حالت يافته است. واقعيت اين است كه حفاظت از اين يادگار نوشته ها، متولي خاصي ندارد.
حفظ اين ديوار نوشته ها هزينه زيادي ندارد، همان طور كه جديدا براي تبليغات ديواري، حصاري و محفظه اي شيشه اي تعبيه شده تا از گزند عوامل طبيعي وغيرطبيعي درامان بمانند، مي شود همين كار را هم با ديوار نوشته ها انجام داد، حتي اگر خانه اي خراب شد هم مي توان اين ديوار را در محله حفظ كرد؛ درست مثل ديوار برلين.
موضوع فقط به ديوار نوشته ها خلاصه نمي شود؛ نگاهي به شهر بيندازيد؛ چه اندازه از نمادهاي تاريخي ملي و انقلاب كه فقط 30 سال از عمرش مي گذرد باقي مانده؟ زياد خودتان را خسته نكنيد؛ گشتيم، نبود، نگرديد، نيست.
كدام منطقه در تهران كه هدف موشك هاي عراقي قرارگرفته به عنوان سند زنده باقي مانده است؟ اگرجايي مثل بيمارستان كودكان بهرامي تهران كه هدف قرار گرفت و ده ها كودك در آن شهيد شدند، به همان صورت باقي مي ماند از ده ها كتاب و مقاله تاثيرگذارتر بود.
خيلي از كشورها از هيچ و پوچ براي خودشان يادمان درست مي كنند؛ چندپاره آجر مي شود يادگار جنگ جهاني دوم كه از همه جاي دنيا مي روند تا ببينندش. براي شهرشان، بنايي با معماري قديمي مي سازند و آن را با هر ضرب و زوري وارد تاريخ مي كنند. كلي زمين و آسمان را به هم مي دوزند و لابه لاي كتاب ها و تقويم مي گردند بلكه نشانه اي بيابند و آن را بزرگ كنند تا حس ميهن دوستي را روز به روز در دل ملتشان عميق تر كنند، آن وقت ما چيزهاي بسياري داريم كه قدرش را نمي دانيم و نادانسته با دست خودمان محوشان مي كنيم؛ ديواري كه ديروز محل يادگار نوشته هاي ارزشمند بود، امروز سفيد مي شود و فردا محل مناسبي براي تبليغات.
چند صباح ديگر، گرد فراموشي روي خاطرات را مي پوشاند. راويان مي روند و براي آنهايي كه مانده اند، واقعيات رنگ افسانه وخيال مي گيرد.

اعداد اساسي
۴۹۰۰
عدد۴۹۰۰ مي تواند نماد يك سرافكندگي ملي باشد. به اين دليل كه از مجموع 5هزار تماس تلفني كه روزانه به طور متوسط با مركز 125گرفته مي شود، در خوشبينانه ترين حالت فقط حدود 100 مورد واقعي است و به بروز حريق يا حوادث امدادي مربوط مي شود. يعني در كشور ما روزانه 4هزار و 900نفر پيدا مي شوند كه با گرفتن سه شماره، نيروهاي آتش نشاني را بسيج مي كنند تا در بدترين شرايط، خود را به محل حادثه خيالي تماس گيرنده برسانند و بي نتيجه بازگردند.
شايد كسي كه تماس گرفته و فكر مي كند با اين كار اسباب تفريح خودش را فراهم كرده است خبر ندارد كه هر ماموريت امداد و نجات حدود 30ميليون ريال براي سازمان  آتش نشاني هزينه دارد.
در سراسر كشور از ميان تماس هايي كه گرفته مي شوند تنها دو درصد از تماس ها واقعي هستند. در شهري مثل مشهد طي 6 ماهه نخست امسال روزانه چهارهزار تماس دروغين با آتش نشاني گرفته شده است و تازه اين رقم يك موفقيت محسوب مي شود؛ چرا كه اين تماس ها سال گذشته روزانه 8 هزار تماس بوده است و اكنون به دنبال فرهنگسازي و افزايش آگاهي هاي عمومي 50 درصد كاهش يافته است.
برخي از مسئولان آتش نشاني مي گويند كه شركت مخابرات با گنجاندن شماره 125 مربوط به آتش نشاني روي تلفن هاي همگاني به افزايش تماس هاي دروغين شهروندان با اين سازمان دامن زده است.

زاويه ديد
سنگ را بسته اند و ....
محمد عباسي- ظاهرا كسي نمي خواهد قبول كند كه سال گذشته بيش از 710 نفر انسان در ايران بر اثر استنشاق گاز منوكسيدكربن ناشي از بخاري هاي گاز سوز فوت كرده اند و امكان آن وجود داشت كه از فوت اين افراد جلوگيري شود.
به عبارت بهتر اين رخدادهاي وحشتناك مي توانست با استفاده از تجهيزاتي در حد كمتر از 3 دلار محقق شود، يعني به طور معمول اگر براي توليد هر بخاري 2 هزار و 400 تومان هزينه اضافه صرف مي شد اغلب اين افراد زنده بودند.
ماجرا زماني وحشتناك مي شود كه مسئولان مستقيم اين پديده، خود به طبيعي بودن اين فرآيند و مرگ افراد عادت كنند. مديركل مكانيك و فلزشناسي موسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران هم مدعي شده است كه بسياري از اين حوادث به دليل استفاده نادرست از بخاري اتفاق افتاده است. براساس آمار در سال جاري فقط دو حادثه منجر به فوت بر اثر كيفيت پايين بخاري گازي دودكش دار و يك حادثه مشكوك، به موسسه استاندارد گزارش شده كه موسسه در حال پيگيري است و تاكنون گزارشي از حادثه ناشي از بخاري هاي بدون دودكش به اين موسسه ارائه نشده است .
جالب آن است كه نيره پيروزبخت در تحليل اين سخنان خود، دچار تناقض منطقي است و با تاكيد بر استاندارد و ايمن بودن بخاري هاي توليد شده در كشور طي سال هاي گذشته مي گويد: فرهنگ مصرف بخاري گازي در ايران در حد پاييني قرار دارد و برخي مصرف كنندگان، از اين محصول به روش استاندارد و درست استفاده نمي كنند كه به همين دليل موسسه استاندارد تصميم گرفته بر توليد بخاري گازي نظارت بيشتري داشته باشد.
البته معلوم نيست كه اين نظارت بر توليد چگونه توجيه كننده جبران مشكلات فرهنگ مصرف است.
اين درحالي است كه به گفته يكي از كارشناسان سابق موسسه، در توليد بخاري هاي گازي دودكش دار در كشور، استاندارد تدوين شده در سال 1382 رعايت نمي شود.
به گفته زهرا بردبار، استاندارد جديد بخاري هاي گازسوز در سال 1382 تصويب شد كه به طور طبيعي بعد از اعلام توسط موسسه استاندارد به توليد كنندگان، بايد طي 6 ماه رعايت مي شد كه اين موضوع رعايت نشد.
مهندس زهرا بردبار با تاكيد بر اينكه استاندارد توليد بخاري هاي گازسوز پس از 15 سال به پايان رسيده و از طرف سازمان بهينه سازي مصرف سوخت تقاضاي بازنگري شد اين استاندارد در كميته برنامه ريزي و تدوين مورد تصويب قرار گرفت، اما بعد از دو سال باز هم اجراي آن به سال بعد موكول شده است.
وي با بيان اين مطلب گفت: در تمامي استانداردهاي اروپايي و آمريكايي به خاطر اهميت داشتن نقش ايمني، استفاده از يك حسگر يا يك وسيله هوشمند براي ايمن نگه داشتن مصرف كننده در صورت نشت گاز اجباري است كه سازمان بهينه سازي مصرف سوخت اين نكته را در نظر گرفت.
مهندس بردبار كه اكنون به عنوان كارشناس ناظر سازمان بهينه سازي مصرف سوخت بر توليد بخاري هاي گاز سوز نظارت دارد گفت: شركت هاي سازنده بخاري در كشور بر اين باور بودند كه به دليل عدم ساخت پيلوت هوشمند در داخل كشور يك فرصت چند ماهه نياز است تا خود را براي به كارگيري اين استاندارد آماده كنند. اين در حالي است كه موسسه استاندارد براي پياده سازي يك استاندارد جديد، 6 ماه به توليدكنندگان فرصت مي دهد، ولي در اين خصوص فرصت در نظر گرفته شده يك سال بود.
آمارهاي گازگرفتگي ناشي از استنشاق گازمنوكسيدكربن در سال هاي گذشته به راحتي حاكي از آن است كه عدم رعايت نكات ايمني و بي احتياطي افراد، خود به تنهايي عامل بيش از 60درصد گازگرفتگي ها و آتش سوزي هاي ناشي از استفاده غلط و ناصحيح بخاري هاي گاز سوز است.
همچنين بستن كامل در و پنجره ها جهت جلوگيري از نفوذ هواي سرد خارج از فضاي خانه به داخل اتاق و بالا بردن شعله هاي بخاري تا آخرين درجه، شب هنگام خود زمينه ساز وقوع حوادث ناگواري است، چراكه انتشار گاز منوكسيدكربن به هر دليلي در داخل فضا، مرگ افراد را به دنبال خواهد داشت.
در اين شرايط زهرا بردبار تصريح مي كند: در صورت اينكه كارخانه اي حق توليد فني پيلوت هوشمند را بخرد مي تواند اين سيستم را در داخل كشور بسازد، ولي در حال حاضر تنها دو كشور اين وسيله را توليد مي كنند.
اين كارشناس گفت: در سال گذشته به توليدكنندگان فرصت داده شد، اما متاسفانه تنها دو شركت اين سيستم را نصب كردند و انتظار مي رود كه موسسه استاندارد با نظارت بيشتر تمامي واحدها را به اين كار وادار كند.
مهندس بردبار گفت: اميدواريم سال آتي با طرح ضربتي و جامع جمع آوري با محصولات غيراستاندارد برخورد جدي كند. متاسفانه اجراي استاندارد به عهده موسسه استاندارد و برخورد قانوني نيز به عهده موسسه است.
آيا جان عزيزان ما 2 هزار و 400 تومان ارزش ندارد ؟
چرا استاندارد بخاري هايي كه حداقل 27 سال قبل تدوين شده بايد بعد از 25 سال بازنگري شود و آن هم بعد از دو سال اجرا نشود؟
اگر به گفته مدير كل موسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران در استاندارد بخاري هاي دودكش دار طي سال گذشته به سيستم ايمني بخاري هاي دودكش دار توجه خاصي شده و در اين استاندارد قيد شده كه بخاري هاي توليدي بايد حتما يكي از سيستم هاي ايمني را دارا باشند. چرا اين سيستم بر روي بخاري ها نصب نشده است؟

شهر آرا
آرمانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |