مايكل بلومبرگ، ميلياردر جمهوريخواهي است كه موفق شد دوباره به عنوان شهردار نيويورك انتخاب شود. البته تبليغات انتخاباتي او اين بار 70ميليون دلار هزينه دربرداشت كه خودش شخصا همه آن را پرداخت كرده بود.
***
بلومبرگ اگر مي خواست دنبال وقتگذراني و تعطيلات باشد، مي توانست ويلاي با شكوهش در جزاير برمودا، جايي كه با سيلويو برلوسكوني، نخست وزير ايتاليا همسايه است را برگزيند، به خانه 10ميليون دلاري اش در كدوگان اسكوئر لندن سفر كند يا به املاكش در كوه هاي وايل در كلرادو برود. به كمك دو هواپيماي شخصي اش، اينچنين سفرهايي چندان دشوار نمي نمايد، اما بي ترديد مايكل بلومبرگ 63ساله پس از انتخاب دوباره اش به عنوان شهردار نيويورك، ديگر به دنبال تفريحات نيست. البته اينطور كه مي گويند 5 سالي است كه او پا به زمين هايش در لندن نگذاشته است. تمام برنامه هاي اصلي او رسيدن و ماندن در مقام شهرداري نيويورك بوده و در اين راه هم پول زيادي خرج كرده است.
مايكل بلومبرگ جمهوريخواه در ماه نوامبر (حدود دو ماه پيش) توانست با هزينه كردن بيش از 70ميليون دلار دوباره شهردار شود. اين رقم 10برابر بيش از مقداري است كه رقيبش فرناندو فرر دموكرات توانسته بود براي هزينه هاي تبليغاتي انتخاباتش گردآوري كند. نيويوركي ها از هر طرف زير بمباران تصاويري بودند كه عملكرد دوره قبل شهردار را مي ستود و از برنامه ها و طرح هايش براي دوره بعد تمجيد مي كرد. در نهايت در شرايطي كه در فصل بهار او در پايين ترين جايگاه نظرسنجي ها قرار داشت، توانست رقيبش را با 20امتياز اختلاف (59درصد در برابر 39درصد) شكست دهد. او تقريبا توانست آراي نيمي از سياهپوستان و نزديك به يك سوم كساني را كه اصليت آمريكاي لاتيني دارند به دست آورد.
اما معجزه اي كه براي بلومبرگ رقم خورد اين بود كه ولخرجي هايش عليه اش تمام نشد.
ديد ديدي، مدير مجمع ضدفساد سيتيزن يونيون مسلما شهردار را سرزنش مي كند كه اين همه پول هزينه كرده است، پولي كه به اعتقاد او نه ضروري و نه قابل توجيه است اما به اعتقاد او: بلومبرگ پول خودش را مصرف كرده است. نمي شد او را زنداني منافع يا خواسته هاي ديگران كرد و البته نمي توان به اتهام فساد مجازاتش كرد.
بلومبرگ از خود چهره يك سياستمدار منحصر به فرد را به نمايش گذاشته و تمامي خطوط سياسي سنتي نيويورك را به هم ريخته است. او شهري را براي جمهوريخواه ها به دست آورده كه دموكرات ترين شهر ايالات متحده به شمار مي رود. در سال 2004 جان كري- رقيب جورج بوش در انتخابات
رياست جمهوري- 75درصد آراي مثبت مردم اين شهر را به دست آورده بود.
اما بايد اذعان داشت كه بلومبرگ در بيشتر مسائل اجتماعي از سقط جنين گرفته تا ازدواج همجنس ها باورهايي چپ گرايانه دارد. در سال 2001، زماني كه او وارد سياست شد براي اينكه از انتخابات مقدماتي دموكرات ها- انتخاباتي كه به طور سنتي در نيويورك با جنجال هاي بسياري همراه است- بگريزد، به جمع جمهوريخواهان پيوست. اما در وراي اين تاكتيك اتخاذ شده به گفته توني گودال، دموكراتي كه در جبهه بلومبرگ به تبليغات مي پرداخت: او يك دموكرات واقعي باقيمانده است .
بهتر از جيولياني
در نوامبر سال 2001، بلومبرگ با حمايت هاي رودولف جيولياني- شهردار قبلي كه پس ازحوادث 11سپتامبر تبديل به قهرمان ملي شده بود- توانست در ميان ناباوري مردم انتخاب شود و البته پس از مدتي از راهنماي خود هم بيشتر درخشيد. در حالي كه جيولياني موفقيت خود را بيشتر مديون مبارزه با جنايت هاي شهري كرده بود، بلومبرگ در اين زمينه هم بهتر از او عمل كرد و هم اكنون نيويورك يكي از امن ترين شهرهاي بزرگ آمريكا به شمار مي رود. او در زمينه مسكن و رشد اقتصادي در جنوب منهتن كه پس از سقوط برج هاي تجارت جهاني هنوز هم مشكل دارند، سياست كاملا متفاوتي را اتخاذ كرد. او هربار نيز به دقت مراقب است كه مثل يك كارفرماي خوب بر طرح هايش نظارت داشته باشد. به ويژه طرح بزرگش در زمينه اصلاح سيستم مدارس ابتدايي كه اميدوار است نامش را در تاريخ جاودانه كند.
مدارس عمومي نيويورك بدترين نتايج مدارس كل كشور را از نظر هزينه تمام شده براي هر دانش آموز دربرداشته است. در واقع دانش آموزان اين شهر پرهزينه هستند و شهردار به عنوان يك تاجر ميلياردر وارد اين عرصه شده است و براي اصلاح سيستم مدارس كه 83 هزار معلم و 1/1 ميليون دانش آموز را دربرمي گيرد، جوئل كلين، مدير يكي از غول هاي رسانه اي را به خدمت گرفته و سالانه 15ميليارد دلار بودجه نيز به اين امر اختصاص داده است. او حتي به ثروتمندترين دوستانش از جمله كارولين كندي و جك ولك- رئيس سابق جنرال الكتريك- و ريچاردپارسونز متوسل شده و از آنها كمك هاي مالي دريافت مي كند. موسسه بيل و ملينداگيتس هم۵۰ ميليون دلار به او كمك كرده اند.
در مجموع از سال 2002 تاكنون او توانسته 275 ميليون دلار پول به طور خصوصي براي مدارس عمومي نيويورك جمع آوري كند و بسياري از آنها نيز تاكنون صرف مسائل آموزشي مدارس شده اند. به اعتقاد جوئل كلين جمع آوري اين پول ها تنها راه براي تغيير سيستم موجود است. نيويوركي ها موفقيت چشمگير بلومبرگ را كه پدرش در ماساچوست يك حسابدار ساده بود مي ستايند. او پس از هاروارد در سال۱۹۶۶ راهي نيويورك شد تا در موسسه سالامون برادرز كار كند. 15سال در آنجا ماند و سپس با 4ميليون دلار موسسه اي براي اطلاعات مالي تاسيس كرد. موفقيت او بي نظير بود و هم اكنون تمامي موسسات مالي دنيا در دفاتر خود ترمينال بلومبرگ دارند و به اين طريق به طور مستقيم تحولات بازار را دنبال مي كنند. گروه بلومبرگ يك آژانس اطلاع رساني و شبكه هاي تلويزيوني در اختيار دارد. مايكل بلومبرگ خودش 72درصد اين شركت را مالك است و از نظر ثروت با داشتن بيش از۵ميليارد دلار، چهلمين سرمايه دار آمريكايي به شمار مي رود. در وال استريت شايعه شده كه به احتمال زياد او همه دارايي هايش را (به اعتقاد آنها اين رقم 10 تا۱۶ميليارد دلار است) خواهد فروخت تا به امور بشر دوستانه بپردازد. به هر حال مردم او را سخاوتمند مي دانند و اين مسئله در سياست به كمكش آمده است. او پيش از اينكه شهردار شود خود را به عنوان يكي از بخشنده ترين چهره هاي آمريكايي معرفي كرده بود. در واقع از سال 1990 او شروع به اينگونه فعاليت ها كرد و هم اكنون سالانه 130ميليون دلار به سازمان هاي خيريه مختلف مي بخشد و البته اطرافيانش مي گويند: او چك هايي با مبالغ بالا مي دهد و در مقابل هيچ چيز نمي خواهد، نه قدرت و نه حق شناسي .
مايك بشردوست
ليز اسميت- روزنامه نگار نيويورك پست- مي گويد چك هايي با مبالغ بالا از بلومبرگ دريافت كرده و البته او شرط گذاشته كه كسي از آنها باخبر نشود. چون بلومبرگ دوست ندارد نقش شهردار بودنش با بخشنده بودنش مرتبط شود. البته زماني كه 6ميليارد دلار چك كمك به ده ها سازمان خيريه را مي كشيد، كارش را علني انجام داد. چون به نوشته كريس اسميت در نيويورك مگزين: بايد اين پيام به گوش مردم دموكرات شهر مي رسيد كه او واقعا جمهوريخواه نيست .
در سال 2001 و درست چند ماهي پيش از انتخاب شدنش، حتي نزديكان بلومبرگ هم تصور نمي كردند او را در اين مقام ببينند. اما او به دنبال پيشرفت هاي سياسي بيشتري است. آلفرد سومرز تعريف مي كند كه چند سال پيش در يك شام دوستانه، بلومبرگ گفته بود: حالا ديگر در عرصه تجاري چيز ديگري براي اثبات ندارم. در كجا مي توانم كار متفاوتي انجام دهم؟ روز بعد دوست او در نامه اي بلند بالا برايش مي نويسد كه چگونه با بخشندگي متفاوت شود. حالا او به خوبي نصيحت دوستش را به كار گرفته و تبديل به شهردار ميلياردر شده است.
منبع:لوپوئن

فرزانه سالمي- با خريد اين شكلات، كودكان آفريقايي را از گرسنگي نجات دهيد . اين جمله اي است كه روي محصولات يك شركت اروپايي درج شده و آشكارا عواطف و احساسات خريدار را هدف قرار داده است. نمونه هاي استفاده از اين روش در اروپا اكنون ثابت مي كند كه روش جديدي نيز براي بازاريابي مورد توجه قرار گرفته كه راه آن از قلب مشتري مي گذرد. به اين ترتيب، شركت هاي تجاري كه درصدد توسعه بازار محصولات خود هستند، تلنگري هم به عواطف و احساسات انساني مي زنند كه شايد چندان معمولي نباشد. اين شگرد جديد تبليغاتي باعث شده كه يك شركت آلماني توليدكننده آب معدني به همكاري با يونيسف براي تامين آب شرب در اتيوپي روي آورد؛ يا يك شركت توليد خميردندان در تبليغات خود از جمله لبخندي براي كودكان برزيلي استفاده كرد.
كار خيريه يا تجارت؟
اين روزها بعضي از شركت هاي تجاري به همكاري با سازمان هاي خيريه روي آورده اند،  زيرا اين راه را ابزار بزرگي براي گسترش شبكه مشتريان خود مي دانند.انسان هاي نوع دوست كم نيستند و با اين ترتيب، شركت هاي حامي فعاليت هاي خيريه هم از نظر اين مشتريان دور نخواهند ماند، اما فعاليت سازمان هاي خيريه تنها در جهت تامين اهداف عمومي و غيرتجاري و رسيدگي به نيازمندان صورت مي گيرد؛ درحالي كه هدف بسياري از شركت هاي طرف همكاري آنها معمولا سوددهي بيشتر و جذب مشتري است.
واكنش جامعه چيست؟
واكنش عمومي نسبت به شعارهاي تبليغاتي بشردوستانه، مثبت است. حتي برخي از كشورهاي مذكور توانسته اند تا سقف 8 درصد بيشتر از حالت عادي، براي خود مشتري جلب كنند؛ هر چند كه با مرسوم شدن اين روش در صنعت تبليغات با اما و اگرهاي زيادي مواجه شده است. برخي از مخالفان معتقدند تاكيد بر جنبه تبليغاتي كارهاي خيريه ممكن است تبعات منفي به دنبال داشته باشد، اما به هر جهت، تعداد شركت هايي كه امروزه در سطح جهان روي مسائل اجتماعي متمركز شده اند، كم نيست و به همين جهت، نبايد اين پديده را دست كم گرفت. موافقان اين روش مي گويند با اين ترتيب، مسئوليت هاي اجتماعي در سطح عمومي و علني هم مورد تاكيد قرار گرفته و اهميت بيشتري خواهند يافت، حتي عنوان بازاريابي متعهد هم براي تاكيد بر جنبه خيرخواهانه اين نوع از تبليغات مورد توجه قرار گرفته است.
خريد شما مساوي است با...
يكي از افرادي كه از محصولات شركت توليد آب معدني آلماني استفاده كرده و شعار تامين آب شرب براي اتيوپي را روي بطري آن ديده است، مي گويد: از وقتي اين شعار را ديدم، در حمام و به هنگام مصرف آب احساس گناه مي كنم! پس كسي نمي تواند ادعا كند اين روش، نتايج كاملا مثبتي به همراه خواهد داشت!
درهمين حال، شركت هايي كه از روش بازاريابي متعهد و تبليغات بشردوستانه استفاده مي كنند همواره در جهت موجه جلوه كردن اين روش تلاش مي كنند. همكاري گسترده آنها با يونيسف و بسياري از سازمان هاي بين المللي نيز در همين راستا اهميت مي يابد. باوجود اين ، سازمان هاي بين المللي نيز تمايل خود به همكاري را پنهان نكرده اند، زيرا اين روش مي تواند منبع درآمد خوبي براي تامين اهداف بشردوستانه اين سازمان ها باشد؛ آن هم در حالي كه اين شركت ها اجازه همكاري با فعاليت هاي تبليغاتي بزرگ شركت هاي توليد دخانيات و اسلحه را ندارند.
چشم انداز آينده
صنعت تبليغات از روش هاي نوين اين عرصه حمايت مي كند و به نظر مي رسد عده زيادي نيز به موفقيت تبليغات بشردوستانه اميد بسته باشند،  اما اگر اين فعاليت ها نيز به عرصه رقابت تجاري تبديل شوند، آن گاه نمي توان چشم انداز مطمئني از آينده آن ترسيم كرد. محصولات متنوع و شعارهاي تبليغاتي گوناگوني كه بازار تبليغات را اشباع كرده اند، منجر به شكل گيري معيارهاي جديدي در اين عرصه مي شوند و به همين جهت، خطر در سايه قرار گرفتن ارزش هاي انساني و بشردوستانه هم وجود دارد، زيرا در صورت پذيرش اين نوع بازاريابي در جامعه، شركت هاي مذكور توانايي جلب اقبال و توجه مصرف كنندگان و در عين حال، كمك به سوددهي بيشتر را خواهند يافت و ممكن است حتي همان عواطف بشردوستانه موجود هم به تدريج به حاشيه رانده شوند.

عرب نيوز
روزنامه عرب نيوز خبر اول خود را به آزادسازي گروگان ايتاليايي در نوار غزه اختصاص داده است.
حادثه ربوده شدن اين گروگان ايتاليايي در زماني روي داد كه وي به اتفاق گروهي از خارجيان از جمله دو نماينده پارلمان اروپايي سرگرم بازديد از شهر خان يونس در جنوب نوار غزه بود. در نهايت نيروهاي امنيتي آدم ربايان را تعقيب كرده و در محلي در شرق خان يونس توانستند آدم ربايان را پيدا و با آنان تماس برقرار كنند.
لاناسيون
روزنامه اسپانيايي زبان لاناسيون چاپ آرژانتين، خبر اول خود را به پيام پاپ در سال نو ميلادي اختصاص داده است.پاپ بنديكت شانزدهم، در بخشي از پيام خود ضمن تبريك گفتن سال نو ميلادي، تلاش مجدانه سازمان ملل متحد براي دستيابي به صلح جهاني را خواستار شده است.پاپ در بخشي از پيام خود نهيليسم و تروريسم را از مهمترين آفت هاي تهديدكننده صلح جهاني دانسته است.
فيگارو
روزنامه فيگارو چاپ فرانسه توقف صدور گاز از روسيه به اوكراين و نگراني اتحاديه اروپا و آمريكا از اين مسئله را براي عنوان خبر اول خود برگزيده است.
در حالي كه روسيه لوله هاي انتقال گاز به اوكراين را بسته است، اتحاديه اروپا مي گويد قوانين بين المللي جديدي لازم است تا تامين انرژي در جهان با اشكال مواجه نشود. اتحاديه اروپا همچنين درباره وسوسه دزديدن گاز به اوكراين هشدار داده است.
آمريكا نيز از تصميم روسيه براي قطع صادرات گاز به اوكراين به دليل اختلاف طرفين بر سر قيمت، ابراز نگراني كرده است.
ليبراسيون
اين روزنامه فرانسوي زبان طرحي از روساي جمهوري دوره موسوم به جمهوري پنجم فرانسه را براي صفحه اول خود برگزيده است. طبق نظرسنجي هاي انجام شده اخير، 35 درصد مردم اين كشور معتقدند كه فرانسوا ميتران در مقايسه با سايرين، عملكرد بهتري داشته و بهترين رئيس جمهوري جمهوري پنجم به شمار مي رود. پس از او ژنرال دوگل قرار دارد و ژاك شيراك رئيس جمهور فعلي- نيز آخرين جايگاه را به خود اختصاص داده است.

كيارش طهماسبي- آكاپولكو در ايالت گررو مكزيك واقع شده است.اين شهر بندري- توريستي 300كيلومتر با شهر مكزيك (پايتخت) فاصله دارد. به عبارتي دقيق تر مي توان گفت آكاپولكو بر گرد خليجي نيم دايره در سواحل اقيانوس آرام واقع شده است.اگرچه ارتباط زميني با اين شهر به دشواري صورت مي گيرد، آكاپولكو بندرگاه مناسبي براي پهلو گرفتن كشتي هاست. از همين روست كه بسياري آن را به عنوان يكي از بهترين بنادر مكزيك قلمداد مي كنند و كشتي هايي كه از مبدا پاناماسيتي به سانفرانسيسكو مي روند در آنجا لنگر مي اندازند. براساس آمارهاي سال 2003 جمعيت اين شهر توريستي 638 هزار نفر برآورد شده است.
جغرافيا
آكاپولكو در سرزميني پست و باريك بنا شده است و در بسياري از مناطق، عرض شهر به نيم مايل مي رسد. در واقع اين شهر ميان دريا و مناطق كوهستاني قرار گرفته است. كوهستان و منابع طبيعي بديع، جذابيت خاصي به شهر بخشيده اند. در سال هاي اخير و به منظور دسترسي شهر به نواحي آن سمت كوه، تونلي به طول 2 كيلومتر حفر شده است.اخيرا نيز براي ايجاد تغييرات آب و هوايي در آن سوي كوهستان، گذرگاهي در ميان صخره هاي كوه هاي مشرف به آكاپولكو احداث شده است.
تاريخ
در طول زماني قريب به يك هزاره، آكاپولكو به عنوان منطقه گذر مسافران مورد استفاده قرار مي گرفته است.
نام محلي اين شهر ناهواتل  به معناي سرزمين پست، داراي ريشه هاي عميق است.از زمان هاي اوليه شهرنشيني در منطقه آكاپولكو، آثار ظروف و لوازمي به جاي مانده است؛ قدمت تقريبي اين آثار، هزاره سوم پيش از ميلاد مسيح(ع) يا حتي زمان هاي قبل از آن تخمين زده شده است. تعدادي از آثار صنايع دستي پيشرفته نيز از آن دوران به جاي مانده است.فرضياتي نيز مبني بر نفوذ اقوام پولينزيايي و آسيايي در مكزيك از يكهزار و 500 سال قبل از ورود كريستف كلمب به قاره آمريكا وجود دارد. تعدادي آثار صنايع دستي نيز از اين دوران در مكزيك كشف شده اند كه به نظر مي رسد طي دوران حاكميت اقوام تاراسكان، ميكستك، ساپوتك و آزتك ساخته شده باشند؛ برخي از اين آثار تقديمي هستند و پاره اي ديگر از سوي تجار به اين سرزمين آورده شده اند.به رغم آنكه آكاپولكو هيچ گاه به طور مستقيم تحت كنترل اقوام ياد شده درنيامد، اما كاسيكه ها تا زمان حمله اسپانيايي ها اداره شهر را در دست داشتند.پس از حمله اسپانيايي ها و شكست آزتك ها، ارنان كورتس (Hernan Cortes) فاتح مكزيك، گروه هايي را به جنوب اين كشور به منظور ساخت كشتي براي دسترسي به سواحل چين اعزام كرد. اولين كشتي هاي اعزامي از ساكاتولا نزديك محلي كه امروزه به نام لاساروكاردناس ناميده مي شود، مسيري را به طول 400 كيلومتر در شمال شرق آكاپولكو پيمودند. در 25 آوريل سال 1528،  آكاپولكو و سرزمين هاي تابعه آن با صدور فرماني از سوي دربار اسپانيا- به عنوان محل اصلي ساخت كشتي هاي اسپانيايي معين شدند. در اين فرمان آمده بود كه تمامي كشتي هاي ساخته شده در آكاپولكو به دربار اسپانيا تعلق خواهند داشت.اكثر كشتي هايي كه به قصد انجام اكتشاف در پرو كه آن زمان تحت حاكميت اينكاها بود- و آسيا اعزام شده بودند، عاقبت خوشي نيافتند تا اينكه اندرس داوردانتا توانست در يكي از ماموريت هاي دريايي، مسير تجاري- دريايي، واقع در شمال اقيانوس آرام را كشف كند. او توانست ضمن معامله با تجار چيني،  محموله اي گرانبها از كالاهاي چيني را در سال 1526 با خود به آكاپولكو بياورد.طي 200 سال بعد نيز هر ساله يك كشتي از بندر آكاپولكو تحت عنوان گالئون به مانيل پايتخت كنوني فيليپين - و سرزمين هاي شرقي براي انجام مبادلات تجاري اعزام مي شد. در مراجعت اين كشتي به آكاپولكو نيز فستيوالي يا به عبارتي بهتر و امروزي تر نمايشگاهي- در آكاپولكو به منظور فروش كالاهاي شرقي برپا مي شد؛ در اين فستيوال كالاهاي شرقي نظير ابريشم، چيني و عاج فيل به فروش مي رسيدند. اين ارتباط تجاري عمده تا زمان استقلال مكزيك از حاكميت اسپانيا نيز ادامه يافت.سود ناشي از تجارت با شرق، دزدان دريايي و ساير فرصت طلبان اقتصادي را به وسوسه انداخت. در سال 1579، فرانسيس دريك در تلاشي ناموفق به گالئون كشتي اسپانيايي حامل كالا- از شرق حمله كرد،  اما سرانجام حملات دزدان دريايي - كه بسياري از آنان نيز به طور پنهاني با دربار بريتانيا همكاري مي كردند - نتيجه داد و در سال 1587 توماس كاونديش كشتي سانتاآنا را به تصرف خويش درآورد. غير از كالاها و ملزومات از اين كشتي اسپانيايي۲‎/۱ ميليون پزوي طلايي - واحد پولي كه امروزه در مكزيك نيز به عنوان اصلي ترين واحد پول از آن استفاده مي شود- به دست آمد كه بخشي از آن در بازار لندن به فروش رسيد.پس از آن وقايع، نيروي دريايي هلند به طورمستقيم آكاپولكو را در سال 1615 مورد حمله
قرار داد. درپي اين حمله و به منظور جلوگيري از حملات ديگر، اسپانيايي ها مجددا استحكامات نظامي خويش را در آكاپولكو بازسازي و در سال 1617 سال پايان بازسازي- اين استحكامات را قلعه سان ديه گو نامگذاري كردند.اين قلعه در سال 1776 بر اثر يك زلزله مهيب ويران شد و مجددا به سال 1783 مورد بازسازي قرار گرفت. نبردهاي استقلال از امپراتوري اسپانيا كه در سال هاي 1820 و 1821 به وقوع پيوستند- روند اعزام كشتي هاي گالئون را براي هميشه متوقف كردند. متوقف شدن اين تجارت پرسود دريايي به مدت يك قرن وقفه در رونق و توسعه آكاپولكو ايجاد كرد. زلزله اي كه در سال 1909 در آكاپولكو به وقوع پيوست، وضعيت اين شهر را بيش از پيش دچار نابساماني كرد.اما در زمان ميگل آلمان والدس از روساي جمهور مكزيك- آكاپولكو با تلاش هاي وي وارد عصر جديدي از رونق و توسعه شد، اما اين بار به عنوان منطقه اي توريستي و نه صرفا تجاري.بندر آكاپولكو يكي از مهمترين بنادر صادرات كالا محسوب مي شود. از اين بندر، امروزه كالاهايي نظير ميوه، چوب، تنباكو، كاكائو، لوبيا و قهوه صادر مي شود.البته فاجعه اي ديگر نيز مانند توفان پاولين (Hurricane Pauline) در سال 1997 صاعقه وار بر سر شهر فرود آمد و مدتي آكاپولكو را از رونق و توسعه بازداشت، اما امروزه مجددا شهر به وضعيت سابق خويش بازگشته است.