|
|
|
|
|
|
|
بررسي جرم شناسانه اطلاعات پرونده سه قتل
انگيزه اين جنايات چيست؟
|
|
گروه حوادث: هر چند بررسي هاي ويژه بر وقوع قتل سه زن در ۱۵ روز گذشته به طور همزمان در اداره آگاهي مركز و دادسراي امور جنايي تهران انجام مي شود، اما هنوز قطعيت سريالي بودن قتل ها به پليس و رياست دادسراي امور جنايي ثابت نشده است.
فخرالدين جعفرزاده، رئيس دادسراي امور جنايي تهران به خبرنگار همشهري گفت: سه بازپرسي كه پرونده ها را مورد بررسي قرار داده اند، نحوه وقوع قتل ها را براي من تشريح كرده اند. اما هنوز اصل پرونده ها را مطالعه نكرده ام و نمي توانم بر سريالي بودن آنها قطعيت دهم.
با تمام اينها سرهنگ رجبي، صبح ديروز، بلافاصله پس از برگزاري مراسم معارفه و جايگزيني وي به جاي سردار تقي زاده، رئيس پيشين اداره آگاهي مركز، در حضور سردار طلايي تيمي ويژه از كارآگاهان دايره دهم را مأمور كرد تا تحت نظر وي تحقيقات براي يافتن قاتلان كه تصوير آنها چهره نگاري شده است را ادامه دهند.تحقيقات پليس تاكنون مشخص كرده است قاتلان( به احتمال بسيار قوي يك زن و يك مرد) در يك مرحله قربانيان خود راكه همه تحصيلات دانشگاهي داشته و مسلط به كامپيوتر بودند شناسايي كرده و در مرحله دوم اقدام به جنايت مي كردند.
تمامي قتل ها در فاصله بين ساعت يازده تا يك بعدازظهر صورت گرفته است. هيچ يك از مقتولان در برابر مهاجمان نا آشنا مقاومتي نداشته اند به گونه اي كه دست دو نفر از آنها از پشت و يك نفر از جلو بوسيله طناب قرمزرنگ بسته شده بود.
كارشناسان معتقدند يكرنگ بودن طناب را نمي توان به عنوان عملي هوشمندانه از سوي قاتل يا قاتلان تلقي كرد. زيرا اين امكان وجود دارد كه اين عمل كاملاً اتفاقي بوده باشد.
دكتر علي نجفي توانا، جرم شناس در خصوص شخصيت اين گونه از مجرمان به خبرنگار همشهري گفت: در تحليل يك حادثه جنايي به ويژه قتل و اصولاً جرايمي كه خشونت در آنها نقش محوري دارد، نبايد تنها به پارامترهاي بيروني توجه كرد. به ويژه در قتل هايي كه به صورت مشابه انجام مي شود، بايد صبر كرد تا پس از بازگشت مرتكبين جرم، جرم شناسي كامل و تحقيق از شرايط جسمي، شخصيتي و روحي و به نوعي مطالعه شخصيت فرد مشخص شود، مجرم اتفاقي است، يا حرفه اي. به عادت است يا داراي شخصيت جنايي و خطرناك است، اظهار نظر نمود. هر يك از اين طبقات داراي ويژگي هاي روحي، رواني و رفتاري متمايز علمي هستند. لذا با اظهار نظر زود هنگام در مورد مشابهت قتل ها و مشابهت ضربه هاي وارد شده با چاقو و نشانه هاي به جا مانده و يا عمداً به جا گذاشته شده، نمي توان مجرمان را در طبقه بندي خاصي گنجاند و يا اعلام كرد كه دچار بيماري رواني هستند.
بنابر اين تصور ما اين است كه بدون جنجال آفريني با استفاده از جرم شناسان و روان شناسان و با شناسايي عوامل و مولفه هاي بيروني، فعلاً شيوه هايي را اتخاذ كنيم تا از وقوع بزه بيشتر جلوگيري شود.
اين سخنان دكتر نجفي توانا اشاره به بحث بيماري رواني مجرمان دارد كه از سوي برخي از كارشناسان مطرح شده است، دكتر نجفي توانا، اين نظر خود را اين گونه تكميل مي كند: «نظراتي كه تاكنون در مورد شخصيت جانيان مطرح شده، معطوف است به داده هاي خارجي، كه در علم جرم شناسي نوين بررسي فني اين داده ها، مي تواند ما را به سمت شناسايي مجرم و يا باندي كه مرتكب جرم مي شوند هدايت كند. اما اين داده ها براي بررسي جرم شناسانه علمي كفايت نمي كند. براي اظهار نظر علمي در مورد شخصيت مجرم، بايد وي شخصاً مورد بررسي قرار گيرد.»
از جمله اطلاعاتي كه در خصوص قتل هاي روزهاي گذشته تهران منتشر شده، انتخاب قربانيان از ميان آگهي هاي روزنامه هاي كثيرالانتشار است. دكتر نجفي توانا نقش بررسي هاي جرم شناسانه محل وقوع جرم را دريافتن سرنخ هايي براي دستگيري مجرمان بسيار موثر دانست و گفت: «بررسي نوع جنايت و يا نوع قربانيان از پارامترهايي هستند كه در جرم شناسي نوين امكان دسته بندي مظنونان و هدايت پليس به سوي مظنونان اصلي را فراهم مي كند.
از سوي ديگر براي ارتكاب يك جرم، مجرم قبل از اقدام نهايي، با توجه به توان جسمي، سن، شخصيت و روان خود، موقعيت و محل قرباني را تعيين مي كند. در اين گونه موارد مسلماً شرايط فيزيكي،محل و امكان دستيابي به قرباني مورد توجه قرار مي گيرد.»وي محافظت شخصي را از مهم ترين عوامل بازدارنده دانسته و توضيح داد: «داشتن سگ نگهبان، نصب حفاظ، استفاده از سنسورهاي خاص در جلوگيري از وقوع جرم بسيار اهميت دارد. متأسفانه گاهي اقدام قرباني براي ارتكاب جرم بسيار تعيين كننده است.»
از ديگر نكات مطرح شده از خصوصيات اين قتل ها، عضويت يك تن از قربانيان در شبكه هرمي گلدكوئيست و سرقت كيس هاي كامپيوتر است. دكتر نجفي توانا در پاسخ به اين سؤال همشهري كه: با توجه به فتواي برخي از فقها در مورد حرام بودن فعاليت در شبكه هاي هرمي، آيا مي توان انگيزه هاي مذهبي را براي اين قتل ها در نظر گرفت؟ پاسخ داد: «براي جرم شناسي و به ويژه شناخت افراد مرتكب جرم، قبل از دستگيري آنها، معمولاً از فرضياتي استفاده مي كنيم كه در آن نقش انگيزه مجرم بسيار ذي مدخل است. گاهي انگيزه وقوع جرم سياسي است، گاهي اعتقادي و ديني است، گاهي اقتصادي است و گاهي رواني.انگيزه هاي رواني خود به دو بخش خودآگاه و ناخودآگاه تقسيم مي شود بنابراين هر چند با بررسي هويت ، پايگاه طبقاتي ، جنسيت و سن بزهكاران مي توانيم انگيزه قاتل را شناسايي كنيم، اما ممكن است انگيزه خفته و ناخودآگاه باشد كه پيش از دستگيري مجرم، قطعيت بخشيدن به آن كار آساني نيست. بدين ترتيب من معتقدم نبايد بر اساس ظواهر اين گونه جرايم را منتسب به جريان هاي خاصي بدانيم.»
|
|
|
آمار عملكرد ۹ ماهه پليس آگاهي تهران
گروه حوادث: سردار مرتضي طلايي صبح ديروز پس از جلسه معارفه رئيس جديد پليس آگاهي در جمع خبرنگاران به تشريح عملكرد ۹ماهه اول سال جاري پرداخت.
فرمانده انتظامي تهران بزرگ سپس به فعاليت شركت هاي هرمي در ايران اشاره كرد و افزود: به قانوني يا غير قانوني بودن اين شركت ها كاري نداريم اما بررسي هاي ما نشان مي دهد اين شركتها كانون خانواده ها را نشانه گرفته اند. فعاليت اين شركت ها باعث آسيب رساندن به كانون خانواده ها، جوانان و اقتصاد كشور شده است. رئيس پليس تهران در ادامه به عملكرد ماموران پليس آگاهي در ۹ ماهه اول سال جاري اشاره كرد و گفت: در اين مدت ۱۲۶ مورد وقوع سرقت هاي مسلحانه داشته ايم كه ۱۱۲ مورد آن كشف شده است. وي ميزان كشفيات سرقت مسلحانه را ۸۹ درصد اعلام كرد و گفت: از اين ميزان كشفيات ۹۱ درصدش مربوط به سرقت هاي صورت گرفته در سال جاري است. همچنين امسال ۱۰ مورد سرقت مسلحانه از بانك داشته ايم كه ۵ مورد آن كشف شده است كه نسبت به سال گذشته شاهد كاهش وقوع و افزايش كشف بوده ايم. سردار طلايي سپس به وقوع ۱۶۰ فقره قتل در ۹ ماهه اول امسال اشاره كرد و افزود: تاكنون كارآگاهان موفق به كشف ۱۲۰ مورد از اين قتل ها شده و راز ۴۰ قتل هنوز فاش نشده است. وي تصريح كرد، ميزان كشفيات قتل در سال جاري ۷۵ درصد بوده كه ۷۸ درصد آن مربوط به قتل هاي امسال است. وي در رابطه با سرقت به عنف گفت: از ۱۴۶۲ مورد وقوع سرقت به عنف امسال ۹۶۸ مورد آن را كشف كرديم كه ۸۶ درصد سرقت هاي امسال كشف شده است.
|
|
|
توسط كارآگاهان اداره يازدهم آگاهي مركز
دستگيري آدم ربا در كمتر از ۱۰ ساعت
گروه حوادث: پسر جواني كه بعد از شنيدن پاسخ منفي از خواستگاري دختر مورد علاقه اش اقدام به ربودن دختر و اخاذي از خانواده او كرده بود طي يك عمليات ۱۰ ساعته پليسي بازداشت شد.
به گزارش همشهري، ساعت ۱۲ روز دوشنبه كارآگاهان اداره يازدهم آگاهي مركز مطلع شدند دختر ۲۲ ساله اي حدود ساعت ۱۱ از منزلشان واقع در حوالي ميدان نارمك خارج شده و بعد از گذشت يك ساعت پسر جواني با منزل پدري دختر تماس گرفته و اظهار داشته است كه دخترشان را ربوده است و در ازاي آزادي وي مبلغ ۲۵ ميليون تومان به صورت دلار طلب كرده است.كارآگاهان اداره يازدهم بعد از كسب اين خبر بلافاصله تحقيقات خود را آغاز كردند. بعد از گذشت چند ساعت پليس آگاهي متوجه شد، فرد آدم ربا سوار بر يك خودروي پرايد مشكي رنگ در شهر تهران در حال تردد است و گروگان وي نيز در همان خودرو حضور دارد.
تيم عملياتي دايره ۱۱ وارد عمل شد و بعد از گذشت ۱۰ ساعت تحقيق و پيگيري ويژه مرد آدم ربا در شرق تهران شناسايي شد. پليس آگاهي طي يك عمليات ضربتي خودروي آدم ربا را كه هومن ۲۲ ساله نام داشت محاصره كرد. هومن به محض حضور پليس به قصد فرار خودروي خود را ترك كرد كه اين عمل او منجر به تعقيب و گريز پليس شد. بعد از چند دقيقه پليس آگاهي براي متوقف كردن متهم به سوي پاي وي گلوله شليك كرد كه متهم بعد از مجروحيت بازداشت شد.
هومن در حال حاضر در بيمارستان به سر مي برد. او درخصوص انگيزه اين آدم ربايي گفت: «چند وقت پيش به عنوان خواستگار به خانه پدري فرزانه رفتم ولي بعد از گذشت چند روز فرزانه و خانواده اش به خواستگاري من جواب منفي دادند. روز خواستگاري تمام جوانب منزل را تحت بررسي قرار دادم و متوجه شدم خانواده فرزانه متمول است. بعد از رد خواستگاري از سوي آنان تصميم به اخاذي از اين خانواده گرفتم.صبح روز حادثه به منزل فرزانه زنگ زدم، خودش گوشي تلفن را برداشت از او خواستم از خانه خارج شود تا درخصوص خواستگاري كمي بيشتر با او صحبت كنم. دختر جوان پيشنهادم را قبول كرد و وقتي به محل قرار آمد از او خواستم سوار بر خودرو ام كمي در شهر بگرديم تا من صحبت هايم را برايش بازگو كنم. در مدت ۱۰ ساعتي كه در شهر تهران درحال گردش بوديم چند بار به بهانه هاي مختلف از خودرو پياده شده و در آن زمان با منزل پدري فرزانه تماس گرفته و آنان را تهديد مي كردم.
بر پايه اين گزارش، فرزانه در تمام اين ده ساعت از دلهره و اضطرابي كه خانواده اش از ربوده شدن او داشتند بي خبر بود و نمي دانست همراه فردي در شهر تهران ساعتها را مي گذراند كه قصد اخاذي از خانواده او را دارد. تحقيقات بيشتر بر روي اين پرونده در اداره يازدهم آگاهي تهران ادامه خواهد داشت.
|
|
|
قتل هاي سريالي(۲)
خبر كشف جسدي در روز سيزدهم فروردين ۱۳۷۶ زنگ خطر شروع سالي بود كه جناياتي هولناك در آن رقم مي خورد!
پزشكي قانوني علت مرگ را صدمه به ناحيه گردن اعلام كرد. البته جسد هنگام كشف، يك دست نداشت. گزارش پزشكي قانوني و پليس به قاضي كشيك قتل تهران حكايت از سوزانده شدن جسد زن ميانسال داشت.
۱۶ فروردين ۱۳۷۶: جسد سوخته زني از باغي در كرج كشف شد. پزشكي قانوني علت مرگ را اصابت ضربات چاقو به ناحيه گردن و سينه تشخيص داد و وقوع سوختگي را پس از قتل دانست. جسد سوخته متعلق به زني به نام عهديه بود. توران ۳ روز قبل به همين شيوه كشته شده بود.
۳۱ فروردين ۱۳۷۶: جسد سوخته زني ۴۳ ساله در جاده در دست احداث فرحزاد تهران كشف شد. پزشكي قانوني علت مرگ را پارگي قلب و گردن به وسيله كارد عنوان كرد.
۲ خرداد ۱۳۷۶: جسد سوخته زني در منطقه اوين تهران كشف شد. علت مرگ به تشخيص پزشكي قانوني اصابت ضربات چاقو به گردن و سينه بود. جسد را خانواده قرباني شناسايي كردند. الهه ، ۲۴ ساله، براي عيادت خواهرش به بيمارستاني در تجريش رفته بود و شب، هنگام بازگشت جان سپرده بود!
۸ خرداد ۱۳۷۶: مأموران پليس تهران جسد سوخته ۲ زن را در بلوار آسيا كشف كردند. قربانيان بر اساس نظريه پزشكي قانوني قبل از سوزانده شدن به قتل رسيده بودند. يكي از ۲ جسد سن بيشتري داشت و با ۲۷ ضربه چاقو به قتل رسيده بود و جسد كم سن تر خفه شده بود.خانواده هاي قربانيان اجساد را شناسايي كردند. اعظم به همراه دخترش منيژه قرباني اين خشونت شده بودند.
۱۴ خرداد ۱۳۷۶: جسد سوخته دختر دانشجويي در بلوار انديشه شهرزيبا در غرب تهران كشف شد. دست ها و پاهاي قرباني بسته شده بود و علت مرگ سوختگي نبود.
سرانجام نامزد قرباني در پي جست وجوهايش كه از شب حادثه شروع شده بود جسد را شناسايي كرد. مقتول پرند دانشجوي سال پنجم دندان پزشكي همدان بود.
۳۰ خرداد ۱۳۷۶: جسد سوزانده شده زني ۵۵ ساله در بزرگراهي در دست احداث واقع در غرب تهران كشف شد. قدم خير قرباني ديگر اين دور از جنايات بود.
سرانجام، پس از قريب ۸۰ روز تحمل سايه مرگ، غرب تهران گريزگاهي يافت و با فرار زني به همراه ۲ فرزندش از خودرويي مسافركش كه قصد آزار و اذيت آنان را داشت، سرنخي از اين ماجراهاي هولناك به دست پليس افتاد. هرچند كه هيچ يك از اين اطلاعات در دستگيري اتفاقي قاتل مؤثر نبود. اين دستگيري اتفاقي كه به دست نيروهاي بسيجي در پونك صورت گرفت چنان از اصل ماجرا دور بود كه متهم در ابتدا خود را فرد ديگري معرفي كرد.
«يك افغاني ۲۸ ساله به نام عبدالله عبدالرحمن كه تاكنون به ۱۱ فقره قتل زنان اعتراف كرده است دستگير شد.» (كيهان، ۱۵ تير ۱۳۷۶)
بدين ترتيب، مرد سياهپوشي كه نيروهاي بسيجي او را بر حسب اتفاق ساعت ۱۰ شب ۵ تيرماه دستگير كرده بودند لب به اعتراف گشود، اما هيچ گاه قتل ها را برعهده نگرفت.
حميد گودرزي، رئيس شعبه ۳۵ دادگاه عمومي تهران كه محاكمه وي را در مجتمع امام خميني (ره) برعهده داشت، پيش بيني كرد كه دادرسي را به سرعت به پايان خواهد برد تا رأي دادگاه هرچه زودتر صادر شود. (ايران، ۴ مرداد ۱۳۷۶)
غلامرضا خوشروي كوران، كه به «خفاش شب» تهران معروف شده بود، هيچ گاه اقرار به ارتكاب قتل هاي يادشده نكرد و در تمام مراحل بازجويي، محاكمه و حتي گفت وگوي تلويزيوني تأكيد كرد كه همدستش به نام حميد رسولي قتل ها را مرتكب شده و او فقط سرقت مي كرده و احتمالاً روابطي هم داشته است.خفاش شب روز ۲۲ مرداد ۱۳۷۶ پاي چوبه دار رفت در حالي كه روي كاغذ نوشته بود: «به هيچ كس بدهكار نيستم و از كسي طلبكار نيستم و از همه طلب بخشش دارم» و در شرايطي كه ۵۰۰ ضربه شلاق خورده بود به دار آويخته شد.وقتي نوبت به خفاش شب رسيد، اندكي فرصت دست داد تا حداقل يك كارشناس با او به گفت وگو بنشيند. گفت وگو با جواني كه، بر خلاف مجيد سالك محمودي كه فقط زنان متأهل را انتخاب مي كرد، برايش تفاوتي نداشت كه قرباني اش چه شرايطي داشته باشد و فقط مي خواست از جنس مؤنث باشد.خفاش شب كه فقط دو كلاس سواد داشت وكمي انگليسي بلد بود، از ۹ سالگي از روستايي در اطراف قوچان به تهران آمده بود و نزد زني بزرگ شده بود كه فقط دختر داشت. او وقتي با دكتر محمود گلزاري گفت وگو مي كرد گفت كه چگونه از سرقت يك دوچرخه كارش به كانون اصلاح و تربيت كشيد و بعد دوچرخه دزدي به سرقت ضبط خودرو و بعد به سرقت خودرو ارتقا يافت.
او در گفت وگويي كه بخش هايي از آن را صدا و سيما پخش كرد گفت: «بعد از اولين قتل كه حميد رسولي (همدستي كه هيچ گاه شناسايي نشد) مرتكب شد، اعصابم خراب شد و تا يك هفته نمي توانستم غذا بخورم.»
محمود گلزاري روان شناس به او كه بارها از روابط ميان پسران در كانون اصلاح و تربيت و زندان قصر اظهار تأسف كرده بود گفت: «من فكر مي كنم چون شما قامت بلند و استواري نداشتيد و جثه كوچكي هم داريد، همواره آرزوي قوي بودن مي كرديد و حميد رسولي همان ايده آلي است كه شما از خود مي جوييد.»
خفاش شب پاسخ داد: «تجاوز و قتل زنان كار من نبوده است! من هنوز فكر مي كنم آدم بي گناهي هستم، فقط دزدي كرده ام.»
گلزاري از او پرسيد: «احساس ناراحتي از اعمالت نمي كني؟»
خوشرو در پاسخ گفت: «يعني شما مي گوييد من مرتكب قتل ها شده ام. من فقط به واقعيت رسيدم و چون به واقعيت رسيدم نمي توانم دروغ بگويم. بي گناهم و حتي اگر اعدامم كنيد مي روم بهشت چون فقط دزدي كرده ام!»
با وجود گفت وگوي روان شناس با غلامرضا خوشرو، هيچ گاه منشأ رواني اعمال اين مرد به درستي مشخص نشد.
منبع: مجله زنان شماره ۱۰
|
|
|
قتل ۲۹ بيمار از روي ترحم!
|
|
آسوشيتدپرس: چارلز كالن ، پرستار سابق و قاتل زنجيره اي در پايان هفته جاري سرانجام پس از مدت ها انتظار در برابر هيات منصفه دادگاه نيوجرسي حاضر خواهد شد .
حضور كالن در دادگاه اين فرصت را براي خانواده قربانيان فراهم خواهد ساخت تا چشم در چشم او دوخته و از درد و رنجي كه جنايات وي در اين مدت بر آنان روا داشته است سخن بگويند . ماري رومرو يكي از اين بازماندگان است . كاترين خواهر او در ژوئن ۱۹۹۶ با تزريق ماده سمي در مركز بهداشتي هانتردون به قتل رسيد .آنتوني ماكري وكيل اين خانواده مي گويد : ماري پس از قريب به يك دهه اكنون مي تواند از درد و رنجي كه مرگ خواهرش به وي تحميل كرده است سخن بگويد و نشان دهد كه هيچ دليل و منطق و يا حتي احساس ترحم آميزي در پس اين جنايت وجود نداشته است.كالن پنج شنبه هفته جاري در برابر هيات منصفه و قاضيان دادگاه از اتهامات خود مبني بر ۲۹ مورد قتل بيماران و ۶ مورد اقدام به قتل دفاع كند . اين پرستار ۴۴ ساله در دوران خدمت ۱۶ ساله خود در بيمارستان ها و مراكز بهداشتي پنسيلوانيا و نيوجرسي اين جنايات را مرتكب شده است. كالن خود در جريان بازجويي ها اعلام كرده است كه حدود ۴۰ بيمار را به قتل رسانده است اما ماموران پليس ايالتي مي گويند كه اين رقم اغراق آميز است.
وي بيماران را غالبا با تزريق داروهاي قلبي به قتل مي رساند. انتظار مي رود به دليل تعدد قربانيان اين دادگاه حداقل دو روز كامل را به استماع سخنان بازماندگان اختصاص دهد . كالن پيش از اين اعلام كرده بود كه از حق خود براي حضور در دادگاه صرف نظر كرده و حاضر نيست در جايگاه متهم حاضر شود. اين تصميم كالن باعث خشم خانواده هاي بازماندگان شده بود. مقامات زندان ايالتي در نهايت با قول مساعد به وي مبني بر پذيرش درخواست او براي اهداي يك كليه به يكي از افراد خانواده دوست دختر سابق وي ، رضايت وي را براي حضور در دادگاه كسب كردند. پيش بيني مي شود كالن به دليل ارتكاب هر يك از اين جنايات به حبس ابد محكوم شود . وي به دليل تعدد جنايات قادر نخواهد بود تا پيش از ۱۲۷ سال ! تقاضاي آزادي مشروط كند. پرستار قاتل تنها به اين دليل از مجازات مرگ رسته است كه در جريان تحقيقات پليس براي شناسايي قربانيان با آنان همكاري كامل داشته است.
|
|
|
دختر ۱۸ ساله به اتهام قتل محاكمه شد
گروه حوادث: پرونده اتهامي دختر ۱۸ ساله اي كه در يك درگيري جواني را با يك ضربه چاقو به قتل رسانده بود، صبح ديروز در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان رسيدگي شد.
به گزارش همشهري، جلسه دادگاه با حضور پنج قاضي عالي رتبه آغاز به كار كرد. در ابتدا دلداري به عنوان نماينده دادستان به قرائت كيفرخواست صادره از سوي دادسراي عمومي و انقلاب شهرستان كرج پرداخت و گفت: در اين پرونده، مهاباد معروف به نازنين (۱۸ ساله) بدون سابقه كيفري اما سابقه فرار از خانه را داشته است، متهم به مباشرت به قتل عمدي يوسف با ايراد ضربات چاقو است.
بدين شرح كه در تاريخ ۹/۱۲/۸۳ درگيري بين متهم و مقتول اتفاق افتاده و نازنين با ايراد ضربات چاقو به يوسف او را مجروح كرده است كه پس از انتقال به بيمارستان وي جان باخته است. اولياي دم با طرح شكايت خود درخواست قصاص نفس (اعدام) كردند هم اكنون با توجه به محتويات پرونده تقاضاي صدور حكم قانوني را دارم. سپس دو تن از مطلعين به درخواست قاضي پرونده در جايگاه قرار گرفتند و به تشريح جزئيات حادثه پرداختند.
قاضي پرونده، از مهاباد معروف به نازنين خواست تادر اتهام قتل عمدي يوسف (۲۳ ساله) از خود دفاع كند. وي ضمن قبول اتهام قتل عمدي گفت: قصد كشتن او را نداشتم. روز حادثه ساعت ۹ صبح از خانه ام به همراه خواهرزاده ام بيرون آمديم. پس از خريد لباس براي عيد، به همراه سميه (خواهرزاده ام) به ديدن دو تن از دوستانش رفتيم. چند ساعت به همراه روزبه و حميد در سطح شهر كرج گشتيم تا اينكه به خيابان سهرابي رسيديم. در آن جا روزبه خواست سيگار بكشد. موتورش را كنار خيابان نگه داشت و من و او كنار جاده نشستيم. همان لحظه دو نفر موتورسوار، به طرف ما آمدند و پس از صحبت با روزبه به او گفتند كه دخترها را همان جا بگذاريد و برويد. من ترسيده بودم از روزبه خواستم تا برويم. همگي سوار موتور شديم كه ناگهان يكي از آنها كه محمود نام داشت به طرف موتور حميد سنگي پرتاب كرد. سميه از موتور پياده شد و به طرف آنها رفت. درگير شد. من در دفاع از خواهر زاده ام با آنها دعوايم شد. در همان لحظه يوسف كه سوار دوچرخه بود مرا از پشت سر گرفت. مانتوام را پاره كرد. من نمي توانستم از خودم دفاع كنم. چاقويي را كه همراه داشتم درآوردم و يك ضربه به دست او زدم.
سميه را از چنگ مردان بيرون كشيدم. در آن لحظه روزبه و حميد فرار كرده بودند. من هم قصد دور شدن از آنها را داشتم كه يوسف به طرفمان آمد و من چاقو را به سويش پرتاب كردم.برپايه اين گزارش، پس از اخذ آخرين دفاع، قاضي عزيزمحمدي ختم جلسه را اعلام كرد و قرار است به زودي حكم پرونده صادر شود.
|
|
|