چن كايگه سال ۱۹۹۴ با «وداع با محبوبه ام» يك اسكار گرفت. پيش بيني مي شود كه امسال هم «قول» او يكي از پنج فيلم اصلي نامزد شده براي اسكار بهترين فيلم خارجي سال باشد. فيلم تمام شرايط لازم براي دريافت جايزه اسكار را در اين رشته دارد و چه بسا كه در ديگر رشته هاي اسكار- هم چون بهترين طراحي صحنه، لباس و حتي كارگرداني و فيلم- هم نامزد دريافت جايزه بشود. صنعت سينماي آسيا- و به ويژه چين- در چند سال اخير با درام هاي حماسي هنرهاي رزمي خود همچون «قهرمان» و «خانه خنجرهاي پران» عقل و هوش از سر تماشاگران غربي و اعضاي آكادمي اسكار برده اند.
چن كايگه در گفت وگوي تازه خود درباره جديد ترين اثر سينمايي اش و همچنين آينده سينماي چين صحبت مي كند.
* پيام «قول» چيست؟
- فيلم چندين حرف و پيام مهم در ارتباط با آزادي، تقدير و عشق دارد. ما مي خواهيم اين پيام ها را به گوش مخاطبين خود برسانيم. مي دانم كه همه آدم ها خيلي سخت كار مي كنند و به همين دليل در خيلي زمينه ها به شدت احساس خستگي مي كنند. اميدوارم كه اين آدم ها بتوانند داخل سالن سينماهاي نمايش دهنده «قول» شوند و براي دو ساعت با تماشاي اين فيلم تمام اتفاقات موجود در زندگي خويش را فراموش كنند.
اميدوارم آنها از ديدن فيلم لذت ببرند، احساس كنند كه يك نيروي معنوي پيدا كرده اند و اميد بيشتري به آينده داشته باشند.
* كار فيلمبرداري فيلم چقدر طول كشيد؟
- شش ماه طول كشيد تا فيلمبرداري اصلي تمام شد. كار فيلمبرداري مثل يك رژه طولاني و خسته كننده بود. براي اكثر صحنه هاي فيلم ما حدود هزار هنرورز كار داشتيم كه اكثرشان هم سرباز بودند. پشت صحنه حداقل صد وسيله نقليه قرار داشت كه در خدمت صحنه فيلمبرداري بود. واقعيت امر را بخواهيد نياز به يك همكاري عظيم بود تا اين همه وسايل و اشياء و آدم را از يونان (منطقه اي دورافتاده در چين) به پكن منتقل كنيم. هر روز با صدها مشكل مختلف روبه رو بوديم. براي مثال، ما در منطقه شانگري لا دكور يك صحنه خيلي عظيم را زديم.
كمي بعد يكي از تهيه كنندگان فيلم گفت كل اين دكور فروريخته است، برايمان خيلي سخت بود كه تصميم بگيريم از خير فيلمبرداري صحنه هاي مربوط به اين بخش بگذريم و آنها را در منطقه اي داخل مغولستان فيلمبرداري كنيم. بعضي وقت ها شما وسط كار فيلمبرداري هستيد و ناگهان با جمع كثير دهقانان روبه رو مي شويد كه شما را دوره كرده اند و دستمزدشان را مي خواهند.
در چنين شرايطي شما مجبور مي شويد با پليس تماس بگيريد و از آنها بخواهيد كه براي صحبت كردن با دهقانان طلبكار به محل فيلمبرداري بيايند. شما كار فيلمبرداري را در اين شرايط تعطيل مي كنيد تا با رهبر دهقانان صحبت و مذاكره كنيد. اما با همه اينها من شكايت نمي كنم. اين كار و حرفه ماست.
ما بايد تحت هر شرايطي كارمان را انجام دهيم و منتظر يك چنين حادثه هاي پيش بيني نشده اي هم باشيم.
* آيا برايتان اهميتي دارد كه جايزه اسكار بگيريد؟
- خب، از آنجا كه كميته دولتي اسكار چين فيلم را به عنوان نامزد رسمي كشور در بخش اسكار بهترين فيلم خارجي سال به آكادمي اسكار معرفي كرده، طبيعي است كه دريافت جايزه برايم اهميت دارد. اما من چه چيزي مي توانم بگويم؟
من چه كار بايد بكنم اگر اين مجسمه كوچك اسكار در گوشه اي از خانه ام قرار بگيرد و بعد همه چيز فراموش شود؟ لحظه اي كه من به شدت هيجان زده مي شوم هميشه لحظه اي است كه در حين فيلمبرداري چيزي يا نكته اي را پيدا كرده و به دست مي آورم.
اين لحظه ها برايم خيلي مهم تر از لحظات دريافت اسكار هستند.
* شما تا قبل از اين خالق فيلم هاي ساده و كم خرج رئاليستي بوديد. آيا در آينده باز هم از اين نوع فيلم ها خواهيد ساخت؟
- حتماً اين كار را خواهم كرد. منتظر يك زمان و موقعيت بهتر هستم. پرسش شما مرا به ياد چيزي حدود بيست سال قبل مي اندازد كه داشتم «زمين زرد» را مي ساختم.
بودجه اين فيلم خيلي احمقانه به نظر مي رسيد، يعني چيزي حدود ۷۰ هزار دلار بود. اين تمام پولي بود كه من آن زمان براي توليد اين فيلم داشتم. اما تمام اعضاي گروه از ساخت فيلم خيلي راضي و خوشحال بودند، زيرا ما براي تماشاگران فيلمي را از ته دل مي ساختيم.
* در مقابل اين گفته منتقدين كه فيلم شما طبع و ذائقه چيني را ناديده گرفته است، چه مي گوييد؟
- اهميتي به اين موضوع نمي دهم كه مردم در اين باره كه فيلم هاي ما براي پسند بين المللي و نه تماشاگران داخلي ساخته شده اند، چه مي گويند. «وداع با محبوبه ام» هم در داخل و هم در خارج از كشور با استقبال گرم تماشاگران روبه رو شد.
* اين فيلم با دردسرهاي مربوط به منع نمايش روبه رو شد، اين طور نيست؟
- نمايش آن براي مدتي در چين ممنوع شد. كمي بعد توانستيم اجازه نمايش آن را براي حدود دو هزار تماشاچي در شهر پكن بگيريم.
در اين نمايش ويژه روزنامه نگاران چيني و خارجي هم حضور داشتند. هنگام نمايش فيلم به شدت هيجان زده بودم زيرا به خودم مي گفتم: مردم حاضر در اين محل واقعاً مي خواهند فيلم مرا ببينند. آنها خواستار تماشاي يك فيلم واقعي هستند.
مي دانيد، پدرم فيلمسازي بود كه در سه دهه پنجاه و شصت و هفتاد ميلادي فعاليت مي كرد. اما او نمي توانست آن فيلم هايي را كه خودش دوست داشت كارگرداني كند.
زماني كه تصميم گرفتم فيلمساز شوم به خودم قول دادم كه فيلم هايي را كارگرداني كنم كه خودم علاقه مند ساخت آنها هستم. نمي خواستم به راه پدرم بروم. اين فيلم ها قرار است نماينده صادق آن چيزهايي باشند كه در چين مدرن اتفاق مي افتد، جامعه اي كه تغييرات عظيمي در آن رخ داده و در حال رخ دادن است.
* تعادل بين فشارهاي محدود كننده و فشارهاي مربوط به ساخت فيلم هاي تجاري را چگونه در كارهايتان برقرار مي كنيد؟
- فكر مي كنم تلفيق اين دو با هم باعث شده تا نتيجه كار، خلق نوع تازه اي از سانسور باشد. تهيه كنندگان و فيلمسازان قبل از هر چيز خودشان با يك خودسانسوري روبه رو هستند، زيرا مي خواهند كه فيلم هايشان در بازار با موفقيت روبه رو شود. به همين خاطر خودشان هيچ وقت وارد قلمروها و محدوده هاي خطرناك نمي شوند و از آنها اجتناب مي كنند.
در چنين شرايطي ما قدرت عمل زيادي نداريم و نمي توانيم كار زيادي انجام دهيم. تنها كاري كه مي توانيم انجام دهيم اين است كه ارتباطات بهتري با آدم هايي داشته باشيم كه در صنعت و حرفه فيلم مشغول كار هستند.
اين مسئله امكان آن را براي اين افراد فراهم مي كند تا بفهمند و متوجه شوند كه آن كاري كه ما انجام مي دهيم دقيقاً همان چيزي است كه آنها هم خواهان آن هستند.
كوتاه شده از نشريه هاليوود ريپورتر
ترجمه: كيكاووس زياري