دوشنبه ۱۹ دي ۱۳۸۴
به بهانه ديدار وزير آموزش و پرورش با مراجع عظام
آموزش ، وسيله پرورش است
000009.jpg
ابراهيم اصلاني
همزمان با سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع)، محمود فرشيدي، وزير آموزش و پرورش با حضور در شهر مقدس قم، به ديدار و گفت و گو با مراجع و علماي عظام پرداخت. در اين ديدارها، هويت مذهبي و تربيت ديني دانش  آموزان مورد تأكيد قرار گرفت. بعضي از واژه ها و مفاهيم به كار رفته در گفت و گوهاي مورد اشاره، موجب نگارش اين مقاله شده است. نويسنده كه در گذشته هم، بارها عبارت «آموزش و پرورش» را مورد تحليل و نقد قرار داده است، بر اين نكته تأكيد دارد كه وظيفه عمده نظام پرورشي (مدارس و دانشگاه ها)، پرورش افراد است و هر نگرش و رفتاري كه اين كار واحد را دوگونه بنماياند، نادرست است.
وظيفه هر نظام پرورشي، تربيت انسان هايي معتقد و متعهد به اهداف آن نظام است. بنابراين، در اين كه نظام پرورشي ما بايد انسان هايي با هويت و اعتقادات ديني تربيت كند، شكي نيست. در ديدار وزيرآموزش و پرورش با مراجع و آيات عظام، چند نكته بالاتفاق مورد تأكيد قرارگرفته است:
* اهميت آموزش و پرورش به لحاظ گستره جمعيتي تحت پوشش و حساسيت دوران سني مخاطبان.
* بازبيني كتاب هاي درسي اعم از ديني و غير آن، و سالم سازي  آنها.
* جهت گيري ديني آموزش ها و اهميت دادن به هويت و فرهنگ ديني.
* پرداختن به ارزش هاي اخلاقي.
به طور معمول، ما در بيان اهداف كمتر مشكل داريم، اگر چه در اين مورد هم، همه چيز شفاف و دقيق بيان نمي شود. صحبت از تعليم و تربيت اسلامي و تأكيد بر مسائل اخلاقي، اگرچه خواسته اي مطلوب است، اما مصاديق و مباني آن، نياز به موشكافي زيادي دارد. مهم ترين دليل ناكارآمدي نظام پرورشي ما، بي توجهي يا كم توجهي به فلسفه و مباني پژوهش اسلامي بوده است.
بسياري از فعاليت هاي جاري در مدارس كشور ما، اقداماتي كليشه اي، تقليدي و عادتي است و كمتر كسي در اين فعاليت ها به مباني و سازگاري آن با هويت ديني اهميت مي  دهد.
در هر حال، نكاتي كلي به عنوان اهداف آموزش و پرورش بيان مي شوند كه عموميت دارند. اما تحقق اين اهداف چگونه امكان پذير است؟ در چه شرايط و كدام بستر؟ چرا تا كنون به آنچه كه گفته ايم نرسيده ايم؟ تحول در  آموزش و پرورش نياز به چه امكانات و ابزارهايي دارد؟
پاسخ به چنين سئوال هايي، مستلزم مباحث گسترده اي است، اما با عنايت به مطالب عنوان شده در ديدار وزيرآموزش و پرورش با آيات عظام و اجتناب از اطاله كلام، به چهار موضوع اشاره مي شود:
اول _ نسبت آموزش با پرورش
آموزش، فعاليت طرح ريزي شده اي است كه هدف آن تسهيل يادگيري است. درمسائل آموزش و پرورش، وقتي از آموزش و پرورش صحبت مي كنيم، در بيشتر مواقع، منظور آموزش رو در روي كلاسي است. آموزش، وسيله پرورش است. يعني آموزش را مي توان به گونه اي طراحي كرد كه در جهت غايات پرورشي باشد. به عنوان مثال، موضوعي را در درس فيزيك در نظر بگيريد. همين موضوع را هم مي توان به گونه اي آموزش داد كه دانش آموز را با خدا آشنا كرده و ايمان الهي او را تقويت كند و هم مي توان طوري آموزش داد كه با مباني اعتقادي هيچ ارتباطي نداشته باشد و يا حتي متناقض با آن جلوه كند. بنابراين، مسئله اين نيست كه فيزيك، شيمي، زيست شناسي، رياضيات، علوم اجتماعي، ديني و غيره آموزش داده مي شود، بلكه موضوع مهم آن است كه آموزش در چه جهتي صورت بگيرد؟ مي توان معلم، كتاب، برنامه و محتوا را به گونه اي تنظيم كرد كه به نتايج خاصي منطبق با غايات پرورشي برسد. اساس اين تصور كه درس ها دو دسته اند: «آموزشي» و «پرورشي» ، نادرست است. نه تنها همه درس ها، بلكه همه برنامه ها و فعاليت هاي مدرسه بايد به گونه اي تنظيم و تدارك شوند كه در جهت غايات پرورشي باشند. در مدرسه، تقسيم افراد، وظايف، محتوا و هر سوژه ديگري، به دو گروه و توقع انتظاراتي خاص از هر كدام، پذيرفتني نيست و آثار زيانباري بر جاي مي گذارد. مدارس تشكيل شده اند كه انسان ها را در جهت غايات پرورشي هر نظام اجتماعي، تربيت كنند و همه اجزاي مدرسه اعم از منابع انساني و مالي، نمي توانند هدفي غير از اين داشته باشند. آموزش، ابزاري در خدمت پرورش است و چگونگي و چرايي انجام يافتن آن را، غايات پرورشي تعيين مي كنند. نبايد معناي آموزش را با مواد درسي مترادف فرض كرد. آموزش، فقط فيزيك و شيمي و رياضيات نيست، آموزش ابزاري است براي تسهيل يادگيري اين درس ها و همه درس هاي ديگر.
تأكيد و تمركز بر اين نكته ضروري مي نمايد كه آموزش، هم معني «علم» ، «ماده درسي» و امثال آن نيست. همه مواد درسي را مي توان به گونه اي آموزش داد كه مباني ديني و اعتقادي دانش آموزان را تقويت يا تضعيف كند.
به اين ترتيب، هم عنوان «آموزش و پرورش» براي وزارتخانه اي كه چنين ناميده مي شود غلط است، و هم، در اصل، كار دوگانه اي در مدارس صورت نمي گيرد. هدف اصلي مدارس، تربيت افراد است و آموزش. ابزار اين كار است. چه دليلي وجود دارد كه ما يك هدف و كار مشخص را، دو مي بينيم و بعد بر سر تقدم و تأخر آنها به بحث مي نشينيم؟
اگر نمي توانيم از ابزار «آموزش» درست استفاده كنيم، چرا دنبال راه حل تفكيك مي رويم؟ سرمايه گذاري و برنامه ريزي براي آموزش مطلوب و مؤثر كه متناسب با غايات پرورشي باشد كاري سترگ و عظيم است. تحول بزرگ در آموزش و پرورش، تنها از اين مسير امكان پذير است وگرنه تفكيك نا به جاي «آموزش» و «پرورش» ، تغيير چند كتاب درسي، كم و زياد كردن محتواي درس ديني، به كار گرفتن مربي تربيتي و غيره، نتيجه اي نخواهد داشت. ما فقط فرصت هاي پرورشي را از دست مي دهيم و سعي مي كنيم ضعف هايمان را در استفاده درست و سنجيده از ابزارها بپوشانيم.
دوم- نسبت تربيت با اخلاق
براساس آموزه هاي ديني و در تربيت اسلامي، اخلاق مقدم بر همه چيز است. «تزكيه مقدم بر تعليم و تربيت است». اگر مي خواهيم انساني تربيت كنيم كه جسمي سالم و دانشي وافر و رشد رواني- اجتماعي مطلوبي داشته باشد، پيش از همه اين ها به اخلاق اهميت مي دهيم. در اسلام تأكيد بسيار بر مفاهيمي چون: «انسان شدن»، «جهاد اكبر»، «تزكيه»، «كمال» و غيره، بيانگر توجه خاص به جايگاه اخلاق در تربيت است.
يكي ديگر از مهم ترين عوامل كاستي هاي موجود در آموزش و پرورش ايران، به مترادف تلقي كردن واژه هاي «تربيت» و «اخلاق» بازمي گردد. «اخلاق» يكي از ابعاد شخصيتي انسان است كه بايد پرورش داده شود. در تربيت اسلامي، «اخلاق» به عنوان ضرورت اصلي تربيت، مورد تأكيد قرار مي گيرد. بنابراين، چنين فرضي كه تربيت ممكن است وجود داشته باشد يا وجود نداشته باشد، از اساس نادرست است. مفهوم «بي تربيت» يكي از غلط هاي مصطلح است كه تعبيري اشتباه از تربيت ارائه مي دهد. انسان ها ممكن است بد يا خوب، تربيت شوند، اما در هر حال، همه به نوعي تحت تربيت قرار مي گيرند.
به اين ترتيب، آنچه كه در تربيت اسلامي به دنبال آن هستيم، پرورش انساني مهذب و وارسته است. به تعبير ديگر، انساني مي خواهيم كه اگر علم آموخت و به مراتب و درجات بالاي علمي هم رسيد، قبل از هر چيز «انسان» باشد. اگر در تربيت اسلامي، «اخلاق» اصل اول است، بايد اين اصل در همه اركان آموزش رعايت شود،  همچنان كه در حوزه هاي علميه، هميشه چنين بوده است. در تمام درس ها و آموزش ها حوزوي، اخلاق شرط اول كار است و بر همه چيز سايه افكنده است.
معلوم نيست به چه دلايلي اين تلقي اشتباه وارد آموزش و پرورش شده است؟ درباره مفهوم تربيت، بيشتر به كلي گويي پرداخته مي شود، اما ابعاد و جزئيات آن، كمتر مورد توجه قرار مي گيرد.
ابزار «تربيت» براي تحقق غايات تربيتي، «آموزش» است و در آموزش هايي كه بر مبناي «تربيت اسلامي» ارائه مي شود، «اخلاق» ، اصل اول و ضرورتي پايه اي است.
سوم- نسبت تربيت با روش ها
براساس نكاتي كه بيان شد، به نظر مي رسد مشكل آموزش و پرورش ايران در روش هاست و آموزش هاي ارائه شده- منظور همه مواد و محتواي درسي است- جهت دار نيست. «آموزش» ابزاري است كه بايد از آن در جهت غايات پرورشي استفاده شود ولي ما نمي توانيم از اين ابزار، به درستي استفاده كنيم.
آموزش و پرورش ايران، به شدت در روش ها دچار ضعف و كاستي است و چون توانايي جمع و جور كردن وضعيت و شرايط موجود را ندارد، براي سرپوش گذاشتن بر ضعف هايش، بر سوژه ها و مسايلي خاص تمركز مي كند.
اگر بپذيريم كه «آموزش» وسيله «پرورش» است، بايد از همه امكانات موجود، اعم از معلم، كتاب، محتواي درس ها، آزمايشگاه، كتابخانه و هر چيز ديگري كه در مدرسه نقشي دارد، در جهت نيل به غايات پرورشي استفاده كنيم. «تربيت مؤثر» نيازمند «روش هاي مؤثر» است. آموزش و پرورش ايران، به جاي مديريت روش ها، به مديريت اداري و اجرايي مي پردازد. نگاه علمي و تخصصي به مسايل، هميشه در آموزش و پرورش ايران، جايگاهي ضعيف داشته و دارد. فعاليت هاي جاري در اين مجموعه، اقداماتي گسسته و غير منسجم است و از ابزارها و امكانات،  استفاده اي هدفمند و جهت دار نمي شود.
ابهام در تعريف مفاهيم پايه اي و اكتفا به كلي گويي ها و ديدگاه هاي شخصي و سليقه اي، باعث سردرگمي و آشفتگي در به كارگيري روش ها مي شود. وقتي ما نمي دانيم كه دنبال چه هستيم، در اين كه «چه بايد بكنيم؟» نيز با مشكل مواجه خواهيم شد. نگاه امروز به تربيت، نگرشي سيستمي و كاملاً تخصصي است، چيزي كه آموزش و پرورش ايران از آن بي بهره بوده است. تشكيلات اداري گسترده آ موزش و پرورش در ايران، به عنوان مانع اصلي براي غلبه نگرش علمي و سيستمي عمل مي كند. اين تشكيلات اداري گسترده، به همراه مديريت غيرتخصصي، امكان هرگونه تحول اساسي را از آموزش و پرورش سلب مي كند. مديريت تخصصي در آموزش و پرورش، فقط در داشتن سابقه معلمي و مدرك دانشگاهي مرتبط خلاصه نمي شود، بلكه مستلزم توانايي درك مسائل و شناخت منطقي ويژگي هاي فرهنگي جامعه است.
چهارم- نسبت فرهنگ با تربيت
بين تربيت- يا آنچه كه آموزش و پرورش ناميده مي شود- و فرهنگ، ارتباطي تعاملي وجود دارد. هم آموزش و پرورش در فرهنگ سازي نقش دارد و هم فرهنگ، جهت گيري آموزش و پرورش را تعيين مي كند. بررسي مسائل آموزش و پرورش، بدون نگاه به فرهنگ، كاري عبث است، كاري كه در ايران، بسيار رايج است. هر گونه بحث و تحليلي درباره مسائل آموزش و پرورش، بايد مبتني بر شناخت ويژگي ها و شرايط فرهنگي باشد. آموزش و پرورش و غايات آن، در بستر فرهنگي شكل مي گيرد.
اگر آموزش و پرورش ايران دچار مشكلات بودجه اي است، چندان جدي گرفته نمي شود، جزء اولويت هاي اساسي جامعه نيست، درگير مسائل اداري و اجرايي است، با افت شأن معلمي مواجه است و... دليل همه اين موارد را بايد در بستر فرهنگي جامعه جست وجو كرد. آموزش و پرورش، تنها يكي از اركان فرهنگ سازي و شايد مهم ترين ركن آن است، اما همه مسئوليت  فرهنگ سازي به آموزش و پرورش محدود نمي شود. چگونه است كه انتظار داريم آموزش و پرورش به وظايف خود درست عمل كند، اما بستر فرهنگي لازم براي تحقق اين شرايط را ناديده مي گيريم. آموزش و پرورش، بخشي از جامعه است و مسائل آن بايد در تعامل با فرهنگ، مورد تحليل قرار گيرد. نمي توان در درون آموزش و پرورش، تصميم هايي گرفت و توقع داشت، با اين رويه، همه چيز در جامعه اصلاح شود. مشكل مهم تر ما، قبل از آموزش و پرورش، «فرهنگ» و كاستي هاي آن است. حفظ هويت ملي و مذهبي، نيازمند انديشه اي فرهنگي است و اگر چنين شرايطي محقق شود، آموزش و پرورش نيز از نتايج آن بهره خواهد برد.
آموزش و پرورش ايران، نياز به توجهي از بيرون و حركتي از درون دارد، در توجه بيروني حداقل دو نكته حائز اهميت است:
۱- جايگاه فرهنگ در نظام اجتماعي ايران
۲- جايگاه آموزش و پرورش در فرهنگ كشور.
در حركت دروني هم، مي توان به دو نكته، بيشتر توجه كرد:
۱- نگاه كاملاً تخصصي و علمي به مسائل آموزش و پرورش
۲-تعريف و تبيين شفاف و دقيق مفاهيم و عمل بر اين مبنا.
آموزش و پرورش ايران بايد از همه منابع- بر مبناي هويت ملي و مذهبي- براي اصلاح روش هاي خود، استفاده كند. تمركز بر سوژه ها و موارد خاص، آشفته كاري و رفتارهاي موقعيتي، مصلحتي و موقتي، تغييري در وضعيت و شرايط فعلي آموزش و پرورش ايجاد نخواهد كرد.

خبر
دبير تشكل صنفي معلمان:
پيش نويس بودجه ۸۵ مطالبات معلمان را تأمين نمي كند
دبير تشكل هاي  صنفي  معلمان  كشور گفت :پيش نويس  بودجه  سال  ۸۵ مطالبات  معلمان  را تامين  نمي كند و همسو با اهداف  دولت  عدالت  محور نيست .
غلامعلي  عباسي افزود: در نشست  مشتركي  كه  چندي قبل  به  نمايندگي  از طرف  معلمان  كشور در تهران  با مسئولان  سازمان  مديريت  و برنامه ريزي  و وزارت  آموزش  و پرورش  درباره  مطالبات  معلمان  برگزار شد، ابهامات  جديدي  درباره  مطالبات  معلمان  در قانون  بودجه سال  ۸۵ مطرح  شد.
وي  گفت : در اين  نشست،  مسئولان  سازمان  مديريت  و برنامه ريزي  در عين  ناباوري  متوسط حقوق  و مزايا در وزارت  آموزش  و پرورش  را چهار ميليون  و چهارصد هزار ريال  و يكصد هزار ريال  بالاتر از ساير كاركنان  دولت اعلام  كردند.
وي  افزود: مسئولان  اين  سازمان  ميزان  دقيق  افزايش  ريالي  حقوق  معلمان  را در قانون  بودجه  سال  ۸۵ مشخص  نكردند و پاسخ  روشني  در اين  زمينه  ندادند و توضيحات  ارايه  شده  درباره  بودجه  سال  آينده  در فصل  معلمان  فقط خود آنها را قانع  كرد.
وي  گفت : تصور مي شد كه  در دولت  عدالت محور، عدالت  در پرداخت  در بودجه سال  ۸۵ پيش بيني  و تلاش  براي  رفع  تبعيض  جدي  گرفته  شود، ولي  نمايندگان  دولت  در نشست  تهران  بودجه  پيشنهادي  را كه  ادامه  روند گذشته  بود ارائه  كردند.
عباسي  اضافه  كرد: كانون  صنفي  معلمان  اردبيل  به عنوان  دبيرخانه  تشكل هاي  صنفي  معلمان  كشور تعامل  با مسئولان  را ادامه  داده  و تصميمات  مقتضي  را براي  پيگيري  مطالبات  خواهد گرفت .
وي  اظهارداشت: به عنوان  نماينده  معلمان  كشور مي خواهيم  قبل  از آن كه  تصميمات  بودجه  ۸۵ پرهزينه  شود، نمايندگان  مجلس  ابتكار عمل  رفع  تبعيض  و توجه  به  مطالبات  فرهنگيان  را به  دست  گرفته  و بودجه  تبعيض آميز را نپذيرند و تا حصول  تغييرات  از تصويب  كليات  آن خودداري  كنند.

نكته ها
آنچه رابطه را جلا مي بخشد
رفتار و ارتباط ما با فرزندمان زمينه ساز شكست يا پيروزي اوست  و  ترديدي نيست هرچه اين رفتارها سنجيده و صميمانه تر باشند، فرزندمان آنطور كه بايد شكوفا مي شود.
روانشناسان معتقدند بازبيني مجدد رفتارها و ارتباطات از سوي والدين و فرزندان، شيوه صحيحي جهت رفع نواقص رفتاري و برقراري ارتباط صميمانه تر و نزديك تر است؛ كه اين نه تنها به صميميت روابط منتهي مي شود، بلكه ادامه راه را هموارتر مي كند.
فراموش نكنيم كه فرزندان تكيه گاهي جز والدين خود نمي شناسند و براي گذر از مشكلات و غلبه بر آن چه زندگي مي نامندش، نيازمند والدين خويشند.
آنچه در پي مي خوانيد نكاتي است كوچك اما مهم جهت برقراري ارتباط بيشتر و بهتر ميان والدين و فرزندان...
***
چگونه والديني صميمي و مهربان باشيم؟
صميميت و مهرباني نه تنها از اقتدار والدين نمي كاهد، بلكه زمينه ساز برقراري ارتباط بيشتر و بهتر ميان والدين و فرزندان شده و در سايه  اين ارتباط صميمانه اطاعت ها شكل  ديگري مي يابد و فرزندان بي اين كه اجباري در ميان باشد، سخنان والدين را پذيرا مي شوند. اما براي اين هدف چه بايد كرد؟
* براي فرزندتان وقت بگذاريد؛ زمان مشخصي را براي گفت وگو با او در نظر بگيريد. براي كودكان روزانه ۱۵ تا ۲۰ دقيقه و براي جوانان و نوجوانان هر روز يك ساعت كافي است تا درباره بازي ها، علايق، غم ها و شادي ها، دغدغه ها و... خود سخن بگويند. اين قرار ملاقات  مي تواند در منزل و يا در پارك، رستوران، كافي شاپ و حتي در حال قدم زدن و پياده روي باشند.
* شنونده خوبي باشيد؛ اطمينان از اين نكته كه شما كاملاً به سخنان او گوش مي دهيد بسيار مهم است. از اين رو هنگامي كه با شما صحبت مي كنند، فقط به آنها توجه كنيد تا به خوبي احساسات آنها را درك كنيد. «اطمينان و اعتماد» اساس برقراري ارتباط متقابل و منطقي ميان همه افراد به ويژه والدين و فرزندان است.
* او را براي رفتار مثبتش تشويق كنيد. روانشناسان معتقدند تأكيد و تمركز بر روي هر مسأله اي باعث بزرگ شدن موضوع و قوت يافتن آن مي شود. بنابراين اگر روي رفتارهاي مثبت فرزندتان تأكيد كرده و آنها را بزرگ كنيد بي ترديد رفتارهاي مثبت تقويت شده و جايگزين رفتارهاي ناشايست و نابه هنجار مي شود.
* رفتارهاي نابه هنجار و نامناسب فرزندتان را بزرگ نكنيد. فقط با تذكري كوتاه، مختصر اما قاطع مسأله را حل كنيد. رفتارهاي  نامناسب با تذكر هاي دايمي و نابه جا و يا با داد و فرياد و عصبانيت رفع نمي شود؛ آرامش و منطق بهترين شيوه حل مشكلات است:
* براي تنبيه فرزندتان جمع را انتخاب نكنيد؛ شرمنده كردن كودكان، جوانان و نوجوانان  در جمع دوستان و اقوام نه تنها رفتار آنها را تقبيح نمي كند بلكه آنها را عصباني و جري مي كند. شك نكنيد كه آنها رفتار ناشايست خود را نه تنها تكرار مي كنند، بلكه سعي مي كنند به آن شاخ و برگ داده و شما را بيشتر عصباني كنند. بهترين شيوه، تذكر خصوصي است.
* براي تشكر از رفتار خوب و شايسته فرزندتان از عبارت ها و كلمات دقيق استفاده كنيد؛ به جاي آن كه بگوييد «پسر يا دختر خوبي هستي» بگوييد: «خوشحالم از اين كه در ساعت مقرر به خانه برگشتي». يا اين كه «متشكرم از اين كه امروز اتاقت را تميز و مرتب كردي». اين شيوه بيان نظرات نه تنها باعث مي شود فرزندتان تشويق شود، بلكه باعث مي شود فرزندتان دقيقاً متوجه شود تا شما چه رفتاري را از او انتظار داشته و مي پسنديد. از سوي ديگر متوجه مي شود شما رفتار او را دقيقاً زير نظر داريد و سعي مي كند رضايت شما را جلب كند.
* دقيقاً به او شرح بدهيد كه چه رفتاري را از او انتظار داريد؛ اين كه به طور كلي و بدون شرح و تفسير مطلبي را بيان كنيد نتيجه اي در بر نخواهد داشت. از اين رو به جاي آن كه بگوييد: «سيگار مضر است.» به او بگوييد: «از اين كه فرزندم سيگار بكشد بيزارم.»
بيان عقايد با صراحت و نه در لفافه و كنايه باعث مي شود فرزندان عقيده والدين را در هر مورد بدانند تا بتوانند به درستي تصميم بگيرند. مخالفت بدون ادله كافي كارگشا نيست.
* با شروع هر حركت، بروز هر گونه رفتار و برقراري هر رابطه اي نظر خود را واضح و دقيق بيان كنيد تا پيش از بروز مشكل مسائل حل شوند. به طور مثال اگر دوست نداريد فرزندتان با شخصي صحبت و يا نشست و برخاست كند، در اولين مراحل آشنايي و برقراري ارتباط، دلايل مخالفت خود را با اين دوستي را دقيق و واضح اما بدون تحكم و دعوا بيان كنيد؛ چرا كه با گذشت زمان نمي توان به راحتي مسائل را حل كرد. اين شيوه رفتاري مانع از بروز هرگونه مشكل يا اختلاف نظر ميان والدين و فرزندان مي شود.
* درمقابل، هرچند كار مثبت يا رفتار شايسته تشويقي در نظر بگيريد؛ اين تشويق بهتر است به صورت خريد هديه يا گردش و تفريح و... باشد. فراموش نكنيد فرزند تان بايد بداند براي چه رفتار يا حركت مثبتي تشويق مي شود تا آن رفتار را تكرار كرده و ملكه ذهن كند. مثلاً به او بگوييد: «اكنون كه با موقعيت امتحانات را پشت سر گذاشتي به عنوان جايزه كتابي را كه قول داده بودم برايت مي خرم.»
* اگر فرزندتان اشتباه شما را تذكر داد، عصباني نشويد. آنها با وجود سن كم بسيار حساس و دقيق هستند؛ به ويژه اينكه از شما آموخته اند خطا و اشتباه ناپسند است. بنابراين بي ترديد در جستجوي خطاهاي ديگران به ويژه والدين خود هستند تا اشتباهات را تكرار كنند.
* رفتار شما بهترين آموزگار براي آنها است.  آنچه را كه دوست داريد او بياموزد ابتدا خود آموخته و به آن عمل كنيد. فراموش نكنيد فرزندان رفتار تصنعي والدين را
به خوبي درمي يابند پس در اعمال و رفتار خود خالص و يك دست باشيد.
* اگر از شما سؤالي مي پرسد، حتماً به او پاسخ بدهيد. حقيقت هر موضوع را براي او بيان كنيد. طفره رفتن از موضوع پاسخ مناسبي نيست؛ چرا كه سرمنشأ بي  اعتمادي است؛ حتي اگر نمي توانيد سريعاً به او پاسخ بدهيد از او مهلت بخواهيد تا پاسخي دقيق براي سؤالش بيابيد.
* به رفتارهاي او اعتماد كنيد. اعتماد و اطمينان سرمنشأ ارتباط صميمانه است...
مهتاب صفرزاده خسروشاهي

تازه ها
000015.jpg
«ايرانا» ي جديد
شماره جديد ماهنامه ايرانا با سردبيري علي سرهنگي منتشر شد. در اين شماره مطالبي از جمله: سرمايه فرهنگ و صنعت جهانگردي، سرزمين انديشه هاي بلند، طبيعت زيبا، مردمان صبور، مشتري را جدي بگيريم، هتل هاي پنج ستاره- آدم هاي پنج ستاره، بيف استراگانف در طياره، پرونده صنايع دستي روي ميز، زيگورات چغازنبيل، فصل داغ شكار در خيابان فردوسي، پارك ملت موزه اي از طبيعت و مشاهير، جنبش هنرمندان در خيابان كارگر و... به چشم مي خورد.
در مطلب جنبش هنر مدرن در خيابان كارگر (موزه هنرهاي معاصر) كه ماه گذشته پايان يافت آمده است: عليرضا سميع آذر مدير سابق اين موزه، مديري جسور و مبتكر بود كه براي اولين بار پس از ۲۰ سال اين نمايشگاه را برپا كرد.
نويسندگان و هنرمنداني همچون نيكول فريدني، كيميا قريشي، جمشيد گرگين، احد حسيني، رحيم رئيس نيا، ناصر قاضي زاده، محمد نوري زاد، خانعلي صيامي، ناصر قاضي زاده، بهروز ايماني، حسن ملكي، مهندس نقي زاده و... با اين شماره از ايرانا همكاري داشته اند.
000012.jpg
پادنگ
آخرين شماره ماهنامه پژوهشي- آموزشي و تحليلي پادنگ منتشر شد. حوزه فعاليت پادنگ گيلان شناسي و معرفي مشاهير، هنرمندان و آثار ادبي و هنري معاصر گيلان است.
در شماره اخير مجله مذكور آثاري از سيدحسن امين، پرويز تقي پور، جعفر خمامي زاده، زهرا سياوش آبكناري، ذبيح الله شبان، توران شهرياري، فاروق صفي زاده، شجاع الدين طايفه، اباذر غلامي و... به چاپ رسيده است.
پادنگ، علاوه بر گيلان در سراسر كشور نيز توزيع مي شود. شماره اخير سيزدهمين شماره از سال دوم ماهنامه مذكور است كه به قيمت ۶۰۰ تومان و در قطع رحلي منتشر شده است.
000018.jpg
يك دقيقه تا بحران زلزله خبر نمي كند
نويسندگان: سعيد غريان و گيتي صلاحي اصفهاني/ ناشر: انتشارات تهران/ چاپ اول، ۱۳۸۴/ ۲۲۰۰ نسخه/ ۲۸۵۰ تومان.
اين كتاب درباره زلزله به رشته تحرير درآمده و درخصوص چگونگي رويارويي با اين حادثه نكات مهمي را يادآور شده است. در مقدمه اين كتاب آمده است: در صورت زلزله؛ پايتخت كشور در كمتر از چند ثانيه زير و رو مي شود. خانه هاي مسكوني و ساختمان هاي بزرگ از هم پاشيده شده و بر روي خاك فرود مي آيد. گرد و غبار و آوار تمام شهر را فرا مي گيرد. آتش از نقاط مختلف شهر زبانه مي كشد و دودي سهمگين آسمان را پوشانده است.
فرياد و گريه و ناله از هر سو به گوش مي رسد و بازماندگان اين فاجعه به كوچه ها و خيابان ها ريخته و نوميدانه آوار را درپي يافتن عزيزانشان پس مي زنند. زمين همواره در حال تغيير و لايه هاي زيرين آن همواره در حال تحول و جابه جايي است. حاصل اين تغيير و تحول زلزله را پديد مي آورد كه طي آن، هميشه آدمي بر حسب موقعيت اقليمي و جغرافيايي و يا نوع مقاوم سازي محيط  خويش در برابر اين واقعه، خسارات جاني و مالي كم و بيش را متحمل مي شود.اين كتاب كه به شكلي نفيس چاپ شده، در پنج فصل(كليات/ زلزله در جهان/ زلزله در شهر تهران/ برنامه ريزي مديريت زلزله/ پيوست ها) آماده شده است.
همچنين در اين كتاب، عكس ها، نقشه ها، نمودارها و تصاوير فراواني نيز درباره زلزله هاي ايران و جهان درج شده است.

فرهنگ
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
سينما
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  سينما  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |