مرور كتاب
نگاهي به كتاب «مكتب فرانكفورت و نيچه»
|
|
نويسنده: هانس گئورگ گادامر، مترجم: حامد فولادوند انتشارات:مهر نيوشا، چاپ اول : ،۱۳۸۴ قيمت :۱۵۰۰ تومان
كتاب «مكتب فرانكفورت و نيچه» مشتمل بر مناظره اي ميان گادامر و آدورنو و هوركهايمر به انضمام مقاله اي از گادامر است كه به بررسي و تشريح تفكر نيچه بويژه در كتاب «چنين گفت زرتشت» مي پردازد.عنوان اصلي كتاب «نيچه دگرانديش»است، اما مترجم محترم كتاب _ حامد فولادوند _ چنانكه در پيش گفتار متذكر مي شود، شباهتي ميان مكتب فرانكفورت و نيچه مي بيند از اين رو چنين نامي را مناسب تر يافته است.
به زعم مترجم اغلب متفكران مكتب فرانكفورت به ويژه نسل نخست را بايد وارثان نيچه دانست، يعني كساني چون هوركهايمر، آدورنو و ماركوزه. آنها در محوري ترين آموزه خود يعني نقد خرد متأثر از نيچه هستند. گادامر نيز از تأثيرپذيري نيچه در كنار نبوده است در اين مورد دو نكته قابل اشاره است.
۱. نگرش تفسيري و تاويلي نيچه و به ويژه نظرگاه محوري وي مورد توجه گادامر و برخي از پيروان هرمنوتيك معاصر قرار گرفت.
۲. نقد ريشه اي و پيشتاز نيچه از آرمان هاي عصر روشنگري و مدرنيته پاسخگوي برنامه پيشتازان«نظريه انتقادي» بود، يعني آنان برخي از نظريات وي را به وام گرفتند و توسعه دادند: مثلا مضاميني چون عقلانيت و سلطه، خرد ابزاري، اخلاق زدايي، از خودبيگانگي و هگل زدايي كم و بيش ريشه در افكار نيچه دارند.
مقاله « نيچه و ما» عنوان گفت وگويي است كه در برنامه راديويي فرانكفورت، در ۳۱ ژوئيه سال ۱۹۵۰ميان هوركهايمر، آدورنو و گادامر در مورد نيچه صورت گرفته است به مناسبت پنجاهمين سالگرد مرگ نيچه اين سه تن گردهم آمده اند تا به نقد تفاسير و تصاوير كاذبي كه امروزه در افكار عمومي در مورد نيچه رايج شده اند، بپردازيم. يكي از سخنراني هاي هانس گئورگ گادامر«نيچه كاشف افق هاي دوردست»عنوان مقاله ديگري از اين كتاب است كه به بررسي چنين گفت زرتشت مي پردازد. به زعم گادامر براي انديشمندان معاصر قطعا نيچه يك محرك و چاشني بي همتاست. در اهميت او مي توان سه جنبه را ذكر كرد: اولا نيچه نابغه اي طالب افراط بود كه انديشه را به طور ريشه اي مي آموزد. خود او چهره فيلسوف آينده را اين طور تعريف مي كند:«كسي است كه آزمايش را تجديد مي كند و تداوم مي دهد» . يعني فيلسوف كسي است كه حقيقت نمي آورد، بلكه راه خطركردن را پيشه مي كند.
ثانيا او تنها يك انديشمند اهل آزمايش نبود، بلكه از هجو و هزل نويسي آگاه بود. منظور ما از هزل نويسي، گفتاري است كه بيان هاي پيشين را در جهتي غيرعادي توسعه مي دهد و با شيوه مستقيم تمسخر، آنان را به مضحكه مي كشد.
ثالثا، نيچه يك روان شناس نابغه است كه از سطح چيزها فراتر مي رود تا آنچه كه سري است و ناگفته مانده آشكار كند. او مي آموزد تا سطحي را كه به مانند نقابي در جلوي ماست تفسير و تعبير كند و جذابيت و تاثير او نيز به همين دليل است.
|