پنجشنبه ۶ بهمن ۱۳۸۴ - - ۳۹۰۸
لابه لاي ساختمان هاي افسرده با معماري نامعلوم، مي توان به گذشته رفت
آنها هميشه زنده اند
000648.jpg
عكس:علي اكبر شيرژيان
ماني راد
تصور اينكه بتواني در تهران، لابه لاي همين ساختمان هاي توسري خورده و افسرده با معماري نامعلوم، بناهايي پيدا كني كه راه به گذشته مي برند و نشان از فلان الدوله يا جهان السلطنه دارند، اتفاق عجيبي نيست. يا حتي همين ساختمان ها، بهانه اي شوند تا تو بتواني هر از گاهي نقبي بزني بر گذشته و در دالان هاي تودرتوي آن پرسه بزني تا شايد رازي، سري يا حرف ناگفته اي بيابي، باز هم اتفاق عجيبي نيست. شايد تنها اين نكته شگفت انگيز باشد كه در همين تهران كه بيش از 200 سال قدمت دارد، بناهاي تاريخي فارغ از ارزش هايشان زير چرخ هاي سنگين لودر يا يك بيل مكانيكي يا حتي دست هاي پينه بسته كارگري در برابر بهت همه ما به آرامي تجزيه مي شود و صداي اعتراض بلند نمي شود. كسي نمي داند... شايد به خاطر همين اتفاقات ناخوش بود كه عده اي از كارشناسان ميراث فرهنگي بر آن شدند تا طرح شناسايي ابنيه و آثار تاريخي تهران را اجرا كنند.
مهندس رضا موسوي كارشناس سازمان ميراث فرهنگي در تهران- مشغول به كار است. او به اتفاق برخي ديگر از همكارانش بر آن شد آثار تاريخي تهران را شناسايي كند تا ديگر كسي نتواند بر ويرانه هاي آنان مجتمع هاي مسكوني يا تجاري و هر چيزي شبيه آن بسازد. هميشه حرف زدن از شروع، سخت بوده است. او هم به زور اندكي فكر، آغاز مي كند: من همواره در موقعيتي قرار گرفته ام كه افراد آگاهي با من بوده اند. يك اتفاق خوب مرا به اين حوزه آورد. استادي چون مهندس مختاري؛ ايشان كمك بسياري به ما كرد، در حالي كه بسياري از همكاران ما وارد حوزه هاي اجرايي مي شدند، ما در پي پژوهش بوديم و كساني چون او توانستند خط مشي ما را تعيين كنند و به اين مسير بكشانند .
شهري پر از بناهاي تاريخي
باور اينكه با ساختمان هايي روبه رو شوي كه در سطح آثار بسيار ارزشمند و درجه يك تاريخي هستند، در شهري مثل تهران كه بيش از 50 سال است كه به شيوه مدرن ساخته شده بسيار سخت است، اما اين اتفاق افتاد. از دوران صفويه ما آثار برجسته اي در تهران داريم . نه؛ هيچ چيز در اين شهر عجيب نيست. تمام زيبايي هاي آن، تمام زشتي هاي آن، تمام اين شهر، يك اتفاق ساده است. اين شهر، بسيار معمولي است، با همه شگفت انگيزي اش، اما در اين شهر مگر چند اثر تاريخي وجود دارد. تا به حال مگر چه آثاري از دل آن بيرون آمده: تا سال 80 تفاوت زيادي ميان كارشناسان در اين كه چه مقدار اثر تاريخي در تهران وجود دارد، بود. در واقع هيچ سازماني ليست كاملي از آنها در دست نداشت. درست در آن موقع بود كه فكر كردم اين حوزه جاي كار دارد. از همان سال شروع كرديم. در آن سال تمام لوح هاي ثبت شده را از جاهاي مختلف پيدا كرديم و اين آغاز جدي كار بود .
اما وقتي كه صحبت از آغاز فعاليت در قالب طرح و مطالعه است، موسوي دقيق تر صحبت مي كند: ما كار تيمي مان را در حدود 6 يا 7 سال پيش در ميراث فرهنگي شروع كرديم . و اين كار شامل شناسايي مناطق مختلف شهري و تهيه طرح اسكني دقيق از آن بود. مناطق مختلف بين كارشناسان تقسيم شدند. فعاليت اجرايي هم به اين شيوه بود كه ما افراد را بعد از آموزش به همراه نقشه اي به محل مي فرستاديم و آنها كوچه به كوچه و پلاك به پلاك را بررسي مي كردند و هر جا كه اثري تاريخي يا قديمي مي ديدند، از آن عكس تهيه مي كردند و ما آثار مختلف را بر اساس عكس ها و نشانه ها و برخي تحقيقات مشخص مي كرديم و بر آنها شناسنامه اي شكل مي داديم. من بعدها اين كار را در منطقه هاي 7 و 3 به تنهايي انجام دادم. ما آثار زيادي براساس اين روش پيدا كرديم، مانند خانه ملك الشعراي بهار .
صحبت كردن با كسي كه توانسته بيش از 300 اثر تاريخي را به اتفاق همكارانش در محدوده تهران شناسايي و كشف كند، جالب است. حرف از آمار و ارقام به ميان مي آيد. موسوي مي گويد: تا سال 1383 تنها 183 اثر تاريخي تهران در فهرست آثار ملي ثبت شده بود. ما هم توانستيم در حدود 300 اثر تاريخي ديگر پيدا كنيم كه كل آثار ثبت شده در فهرست آثار ملي به بيش از 480 اثر تاريخي رسيده است، البته هنوز آثاري هستند كه شناسايي و ثبت نشدند .
موسوي از سازمان ها و ارگان ها مي گويد. اينكه اين 480 بناي تاريخي را به همراهي و همكاري مركز اطلاعات جغرافيايي شهر تهران شناسايي كرده  و طي 11 جلد كتاب، منتشر و معرفي كرده اند. او هدف از اين كار را آشنايي مسؤولان حوزه شهري با آثار و اماكن تاريخي مي داند. موسوي اطلاعات مندرج در اين كتاب را شامل نشاني دقيق بناها، دو عكس و شناسنامه اي چهار صفحه اي از هر بنا شامل معمار، سبك معماري و مشخصات جزئي بنا و... مي داند.
حفظ آثار تاريخي در اولويت است
به ياد خانه ايرج مي افتيم. مي گويم، چقدر اين كار خوب است. لااقل با طرح شهرداري، ديگر مناطق مختلف شهرداري براي شناسايي آثار تاريخي مشكلي ندارند. آنها مي توانند... .
موسوي از تلاش شهرداري براي حفظ آثار تاريخي خبر مي دهد: شهرداري مناطق 11 و 12 به اين موضوع رسيده اند كه بايد از ابنيه تاريخي محافظت و نگهداري كنند. آنها به اين فكر مي كنند كه در محدوده شهر نكته مهمي به نام آثار تاريخي وجود دارند كه بايد حفظ شوند . مثلا در جريان خرابي خانه ايرج، شهرداري منطقه 12 اصلا مقصر نبود. در واقع اين ضعف عمده به ما برمي گردد. ما به عنوان كارشناسان ميراث فرهنگي بايد اطلاع رساني مي كرديم. متاسفانه ما خيلي دير متوجه شديم، يعني زماني فهميديم كه بخشي از بنا را خراب كرده بودند .
او به فعاليت خوب شهرداري در حفظ آثار تاريخي در چند سال اخير اشاره مي كند و مي گويد: منطقه 11 شهرداري، الان با اصرار ليست ابنيه و آثار تاريخي را از ما مي خواهد . او به تلاش شهرداري براي حفظ و صيانت محدوده آثار تاريخي اشاره مي كند. موسوي مي گويد: ما در شهرداري منطقه 12 شاهد يك اتفاق مهم هستيم. اين شهرداري قصد دارد شهردار بخش تاريخي در اين منطقه ايجاد كند، اما در مناطق ديگر كمتر اين اتفاق افتاده. مثلا شهرداري منطقه 7 خانه امير خسرو را خراب كرده است، اما چون خانه ثبت ميراث بود، خانه را دوباره ساختند .
يعني چه؟! مگر مي شود اثري تاريخي را ويران كرد و دوباره ساخت. يك اثر تاريخي وقتي مهم است كه ويران نشود. پس از آن ديگر چگونه مي شود آن را دوباره ساخت. جواب اين پرسش را موسوي مي دهد: اتفاق جالب اينجاست كه ما شايد بسيار خوش شانس بوده ايم. ما بهترين نقشه برداري را از اين خانه داشتيم كه با جزئيات فوق العاده همراه بود. شايد نقشه برداري از خانه اميرخسرو افشار، دقيق ترين كار ما بود. شما راست مي گوييد، بناي تاريخي وجودش مهم است، نه اينكه... اين كار شهرداري سمبليك بود. آنها با توجه به نقشه دقيق ما توانستند خانه را با جزئيات كامل دوباره بسازند .
خب؛ لااقل جاي شكرش باقي است كه دوباره خانه را ساختند، اما انگار اين، همه ماجرا نيست. موسوي ادامه مي دهد: همين الان در منطقه۷ اتفاقات ديگري هم مي افتد. در زندان قصر را بستند و بخشي را به ميدان ميوه و تره بار اختصاص دادند. ما قسمت هايي از آنجا را مشخص كرديم كه مي بايد حفظ شود، اما تا به حال حتي اجازه بازديد را به ما نداده اند.
آنها فهميده اند
اقدامات شهرداري را بيشتر بررسي مي كنيم. وقتي كه به بازسازي آثار تاريخي توسط برخي از مناطق شهرداري اشاره مي كنيم، موسوي با نگراني حرفمان را قطع مي كند؛ انگار كه اتفاقي او را نگران كرده است. اشكال اساسي بازسازي مناطق شهرداري به اين دليل است كه خيلي با نظارت ميراث اين بازسازي ها انجام نمي شود. به ويژه اينكه در دوراني ميان سازمان ميراث و شهرداري تهران، تعامل خوبي برقرار نبود. ما از وضعيت قبلي برخي از بناهاي مرمت شده توسط شهرداري، چندان اطلاعي نداريم. ما مثلا نمي دانيم فلان اثر تاريخي چه ويژگي هايي داشته و آيا شهرداري براساس شناسايي دقيق دوره تاريخي و نوع معماري آن را بازسازي و مرمت كرده يا نه؟!
به ياد خانه نيرنما مي افتيم؛ خانه اي كه شهرداري منطقه۱۲ آن را مرمت كرده است. موسوي دوباره ما را به فضاي خانه هاي قديمي با تالارهاي آينه اش مي برد!! موضوع نگران كننده اي كه در منطقه ۱۲ وجود دارد خانه پروين اعتصامي است. بي ترديد، پروين يكي از شعراي تاثيرگذار معاصر است. الان هم خانه اش در منطقه 12 هست و خوشبختانه به همان حالت اوليه اش باقي مانده. اين ساختمان طول زيادي دارد. به دليل آنكه مالك قصد تخريب آن را داشت، شهرداري هم مجوز داد، اما پس از آنكه ما با شهرداري تماس گرفتيم و موضوع را به آنها گفتيم، آنها مجوز تخريب بنا را باطل كردند. با اين همه يك چهارم اين بنا توسط مالك خراب شد. بعد از آن شهرداري بنا را از مالك خريد و حتي قسمت تخريب شده كه در ضلع شرقي بنا بود را نيز از مالك خريداري كرد. اگر برويد آنجا، مي توانيد قسمت شرقي بنا را ببينيد كه تخريب شده و به صورت باير مانده است .
ادامه صحبت  هاي موسوي اميدواركننده است. او از تعامل ميراث و شهرداري سخن مي گويد كه در طي آن بسياري از بناها از تخريب و ويراني نجات يافته اند. او مي گويد: ما در ميراث بازوي اجرايي نداريم. تنها ارگان و سازماني كه مي تواند به ما كمك كند شهرداري است. خوشبختانه شهرداري داراي سيستم اجرايي قوي است. متولي اماكن عمومي در سطح شهر است. مثلاً در مورد خانه انيس الدوله، كار خوب شهرداري اين بود كه به جد به دنبال خريد خانه بود، اما معلوم نيست كه چرا نشد. نكته مهم و اساسي اين است كه امروزه شهرداري فهميده كه از آثار تاريخي محافظت كند و اين بسيار خوب است.
پايان ماجرا
از آخر سال۸۳ تا به حال چيزي در حدود 50 بناي تاريخي را خود من در فهرست آثار ملي ثبت كرده ام. از سال 80 تا به حال بيش از 120 بنا را من شخصاً ثبت كرده ام . او از جريان تخريب سريع آثار در تهران خبر مي دهد و مي گويد: مشكل اساسي ما اين است كه در تهران آثار و ابنيه با سرعت بسيار زيادي تخريب مي شود. اين نكته باعث شده كه ما هم براي حفظ آنها، به كارمان سرعت بيشتري بدهيم. بي ترديد ثبت آثار، نياز به شناسايي آنها دارد و شناخت اين آثار هم پروسه زمانبر است. اميدواريم كه ظرف يك سال آينده بتوانيم، آثار تاريخي تهران را به طور كامل شناسايي كرده و آنها را از خطر نابودي و ويراني نجات دهيم.
او از همكارانش سخن مي گويد و كساني كه به او كمك كرده اند. ما تيمي باتجربه و قدرتمند را سازمان دهي كرده ايم. البته در آغاز اين گونه نبود. اما به تدريج به هماهنگي رسيده ايم و الآن مي توانيم بگوييم كه ظرف يك سال اين امكان وجود دارد كه عمده آثار تاريخي موجود در تهران را شناسايي كنيم.
موسوي از نحوه شناسايي آثار هم برايمان مي گويد: ما در مناطق 6، 7، ،۱ 1، ،۱۲ 11 و 10 آثار مختلفي را شناسايي كرده ايم و مجموعاً بالغ بر 195 بنا شده است. نحوه كار ما هم عمدتاً ميداني است. حضور در محل و صحبت با افراد حاضر كه سال هاست در آنجا بوده اند. به همين روش و بسيار اتفاقي ما توانستيم در منطقه 1 خانه بنان را پيدا كنيم. البته بعضي از بناها را براساس مدارك و اسناد پيدا كرده ايم. البته آثاري براي ما برجسته و مهم است كه داراي ويژگي هاي مشخص از معماري دوره اي خاص باشد.
فرمي كه موسوي نشانمان مي دهد، بسيار جالب و تخصصي مي نمايد. او مي گويد كه ما براي شناسايي بايد اين فرم را پر كنيم. اطلاعاتي شامل، ارزش تاريخي بنا، ارزش هنري، ارزش ساختاري و ارزش اجتماعي كه به شخصيت هاي ساكن در بنا اشاره دارد.
موسوي مي گويد: ساختمان هايي كه داراي ارزش اند، عموماً داراي افراد بنام و معروفي نيز هستند. به جز افراد فرهنگي و شعرا و نويسندگان كه داراي بناهاي معمولي بود ه اند، باقي ساختمان ها، منتسب به افراد معروف و مشهور حكومت هاي گذشته بوده اند.
او مي خندد و مي گويد: اين آثار زنده هستند. كار ما اين است كه حياتشان را به مخاطره نياندازيم. فقط همين.
موسوي كه سر ذوق آمده حرف هاي قشنگ تري مي زند: ما در حال جمع آوري كلكسيوني از دوره اي خاص هستيم. شايد در ظاهر جاذبه عمومي نداشته باشد. اما اگر روزگاري تمام شهر نوسازي شود، تازه آن وقت است كه اين بناها، مثل مرواريدي درخشان خودشان را آشكار مي كنند.
شايد مهندس موسوي نداند كه هر روز عده زيادي از مردم از پله هاي شمس العماره بالا مي روند، هر روز هستند كساني كه ساعت ها پشت درهاي بسته كاخ هاي مختلف منتظر مي ايستند تا از گذشتگان بيشتر بدانند و بشناسند. راستش را بخواهيد، ما دوست داريم، آنچه را كه از گذشته به جا مانده...

زاويه ديد
رفع نياز بافت  هاي تاريخي
000651.jpg
آزاده بهشتي - ريشه هاي قديمي، قوي ترند و به خاطر اين قدرت انرژي بيشتري را به بدنه منتقل مي كنند ، يادش بخير، مادر بزرگ اين جمله را مي گفت تا حواس پدر بيشتر جمع باشد و يك وقت به ريشه درختان صدمه اي نزند. حالا حكايت بافت هاي تاريخي قديمي در تهران  همين است. ريشه هاي قديمي كه بودنشان اصالت شهر را تغذيه مي كند و جلوگيري از تخريب آنها جلوه بيشتري را به ساختمان هاي تازه ساز و محله هاي جديد مي دهد در معرض خطر است. هر چند در برخي از نقاط قرار گرفتن آنها كنار بافت هاي تاريخي زيبايي هنر و چيره دستي استادان قديم را كمرنگ كرده است اما تدوين برنامه اي ويژه براي آنها مي تواند خون تازه اي در رگ هاي آنها باشد تا مانند هميشه شان قد علم كنند و زبردستي سازندگان خود را به رخ معماران تازه كار بكشد.
از همين رو بود كه شهردار تهران اطمينان داد مركز فوريت شهري 137 در حوزه ميراث فرهنگي خدمات مورد نياز شهروندان كه از عهده شهرداري تهران برمي آيد را پاسخگوست و به بهبود وضعيت بافت تاريخي تهران كمك خواهد كرد. شهردار تهران در مراسم افتتاحيه مركز فوريت شهري 137 اعلام كرد اين مركز براي رفع نيازهاي شهروندان در بافت تاريخي تهران آماده است، تا بدنه صدمه ديده هرچه سريعتر درمان شود. از آنجايي كه مديريت شهري و رسيدگي به وضعيت بافت هاي مختلف شهري تا حدودي برعهده شهرداري است، دكتر قاليباف ميزان آمادگي 137 را در حيطه وظايف شهرداري برشمرد و قرار است خدمات مورد نياز شهروندان در حوزه ميراث فرهنگي كه از عهده شهرداري برمي آيد به نحو مطلوبي پاسخگو باشد و با اين رويكرد به بهبود وضعيت تهران كمك كند.
اين مركز پل ارتباطي شهرداري با شهروندان است و از اين رو درصورت نياز شهروندان در مورد ارايه خدمات شهري به ويژه در بافت تاريخي كه نيازمند برنامه ريزي جداگانه و ويژه اي است، با 137 تماس بگيرند تا در مدت زمان محدودي رفع نيازهاي شهروندان بپردازد.
هماهنگي شهرداري با سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان تهران براي تحقق اين اهداف ضرورت است و شهردار تهران وعده داده شهرداري تهران از لحاظ كاركردي به سوي مديريت جامع شهري به گونه اي گام بردارد كه تمام نيازهاي شهري در بخش هاي مختلف به ويژه بافت هاي تاريخي تحقق يابد. از آنجايي كه افزايش توقع مردم هدف شهرداري است، هر قدر ميزان اين توقع از شهرداري تهران افزايش يابد به همان نسبت هم ميزان فعاليت شهرداري تهران بالا مي رود و اين همان شعار شهروندمداري است كه در شهر تهران تحقق مي يابد.
به گفته مسئولان شهرداري تهران، شهر به سوي خدمات رساني گام برمي دارد و از اين پس به گفته شهردار تهران با مديريت هماهنگ شهري حداكثر مراجعه تهراني ها به شهرداري براي رفع مشكلات يك بار است و شهر به سوي مديريت يكپارچه و الكترونيك گام برمي دارد.
از آنجايي كه بافت هاي تاريخي به خصوص در مراكز شهر و مناطق شهرداري مانند منطقه بازار و تجريش در بيشتر مواقع مورد توجه ساكنان محل بوده، اين يكپارچگي و استفاده از ابزارهاي الكترونيكي مي تواند در جهت جلوگيري از تخريب كمتر و ترميم بيشتر بافت هاي تاريخي پيش برود.

اعداد اساسي
۶ روز 600
اين دو عدد يعني 6 و 600 را بايد دركنار هم بخوانيد؛ طي 6 روز 600 خودروي متخلف متوقف شد . طرح توقف خودروهاي متخلف از يك هفته پيش آغاز شده است. نكته جالب اينجاست بيشترين تخلف و بيشتر علت توقف ماشين ها ويراژ در بزرگراه هاي نيايش و شيخ فضل الله نوري رخ داده است كه با اجراي اين طرح و كنترل نامحسوس ترافيك، پليس راهنمايي و رانندگي توانسته تا حد زيادي در ايجاد آرامش در سطح شهر مؤثر باشد.
در نشستي كه از سوي راهنمايي و رانندگي تهران بزرگ با مراجع قضايي برگزار شد، قرار شد علاوه بر اعمال قانون در رابطه با متخلفان، موارد تخلف سنگين به آنها ارجاع داده شود تا راساً با آنها برخورد شود.
همچنين از ابتداي آغاز طرح ساماندهي موتورسيكلت سواران  تاكنون 8 هزار موتورسيكلت به دليل عدم رعايت قوانين راهنمايي و رانندگي به مدت 3 ماه متوقف شده اند. راهنمايي و رانندگي نيروي انتظامي با يك كارخانه كلاه ايمني سازي قراردادي منعقد كرده كه براساس آن موظفند كلاه ايمني موتورسيكلت را به شكلي كاملاً  استاندارد در كشور توليد كنند.
موتورسيكلت سواران و عابران عامل بيش از 50درصد تصادفات امسال بوده اند و تاكنون بيش از 200 موتورسوار كشته و بيش از 4 هزار نفر مصدوم شده اند.
۴
،۴ تعداد بيماري هايي است كه استشمام هواي آلوده براي انسانها ايجاد مي كند. آلودگي هوا موجب بروز بيماريهاي خطرناك مانند بيماري قلبي، تنفسي، ريه و عصبي مي شود كه سالانه درصد بالايي از بيماران را شامل مي شود. افزايش هر يك از شاخصه هاي تعيين آلودگي هوا مي تواند زيانهاي فراواني را براي بدن انسان به دنبال داشته باشد. به عنوان مثال دي اكسيد گوگرد يكي از عوامل مؤثر در بروز بيماريهاي تنفسي، كاهش سيستم دفاعي ريه ها و تشديد بيماري هاي قلبي و تنفسي محسوب مي شود. وضعيت هوا از لحاظ درجه آلودگي به 5 دسته تقسيم مي شود كه به ترتيب شامل وضعيت پاك (5 تا 50 psi) ، سالم (50 تا 100)، ناسالم (100 تا 200) بسيار ناسالم (200 تا 300) و بالاي 300 به معناي خطرناك است.

كلانشهر
ميدان 35 ميلياردي
تاكنون 35 ميليارد ريال از درآمدهاي معاون مالي و اداري شهرداري مشهد براي طراحي، تملك و اجراي طرح ميدان شهداي اين شهر هزينه شده است. مهندس سيدابراهيم رئيسيون، معاون مالي و اداري مشهد با بيان اين موضوع گفت: 90 درصد اين اعتبار صرف تحصيل حريم و تملك اراضي در مجموعه طرح ميدان شهدا شده است و تاكنون 250 واحد مسكوني در اين مجموعه از مالكان خريداري شده است. به گفته رئيسيون كار خريد واحدهاي مسكوني در طرح ميدان شهدا با همكاري كارشناسان رسمي دادگستري و به قيمت روز و كارشناسي خريداري مي شود. عرصه ميدان،  ساختمان توسعه شهرداري مشهد، زير گذر. ساختمانهاي تجاري اداري در مجموعه طرح ميدان شهدا بين 5 تا 50 درصد پيشرفت فيزيكي داشته است. عمليات اجرايي طرح ميدان شهدا 4 سال طول خواهد كشيد و رئيسيون معتقد است براي اجراي آن 2500 ميليارد ريال از درآمدهاي شهرداري مشهد هزينه خواهد شد.
طرح  هاي پژوهشي مشهد
قرار است 170 طرح مطالعاتي و پژوهشي در شهرداري اين كلانشهر انجام شود. از اين تعداد 40 طرح پژوهشي و بقيه مطالعاتي بوده كه مطابق با نيازها و ضرورت هاي كنوني در حال تهيه و تدوين است. اينها مطالبي است كه احمد غلامپور، مدير مطالعات و پژوهش شهرداري تهران، گفته است، او معتقد است: طرح هاي مطالعاتي و پژوهشي در بخش هاي اداري مالي، خدمات شهري، حمل و نقل، شهرسازي- معماري، اجتماعي و فرهنگي و ساير نيازهاي ضروري تهيه و تدوين مي شود. او از تدوين آيين نامه هاي پژوهشي پروژه هاي مطالعاتي توسط مديريت آن بخش خبر داد و گفت: كليات اين آئين نامه ها در فصل هاي مجزا تهيه و تدوين و در حال تصويب در شوراي پژوهشي شهرداري مشهد است. در چارچوب اين آيين نامه ها انجام طرح هاي پژوهشي و مطالعاتي شهرداري مشهد توسط دانشگاهها و مراكز پژوهشي و شركتهاي مهندسي مشاور معتبر در اولويت قرار گرفته است. به همين دليل با تشكيل شوراي پژوهش در شهرداري مشهد، سياستگذاري، تعيين استراتژيهاي تخصصي، تعيين و ابلاغ محورهاي اصلي و مطالعاتي و تحقيقاتي از وظايف اين شوراست. به گفته غلامپور مشاوران ذي صلاح، تأييد و تصويب طرح هاي پژوهشي، تصويب آيين نامه ها و فرآيندهاي مختلف در اين زمينه توزيع و ابلاغ اعتبار و طرح هاي مطالعاتي و پژوهشي را بر عهده دارند.

راپورت خبرنگار
چند پله بالاتر
000654.jpg
دلم خوش بود كه حالا ديگر برف ها آب شده و مي شود راحت تر اين  طرف و آن طرف رفت. انگار جوي هاي پهن خيابان ولي عصر سعي مي كردند خودشان را محكم به زمين بچسبانند كه مبادا از زمين كنده شوند و آب برف جاري شده از سمت شمال شهر، آنها را با خود ببرد.به قول معروف، آب كله مي زد و مي رفت.
ابتداي بزرگراه نيايش ايستادم و مسيرم را به يك يك تاكسي ها و خودروهاي مسافركش گفتم و بالاخره سوار شدم. دلم خوش بود كه حالا ديگر خيلي راحت به مقصد خواهم رسيد، اگر چه ترافيك بزرگراه و معطلي هاي پياپي عصرانه اصلا اجازه نمي داد كه يك سفر شهري آسوده را تجربه كنم.
قبل از اينكه به مقصد برسم، كرايه ام را تقديم آقاي راننده كردم و از او خواستم كه قبل از پل بزرگراه آيت اله اشرفي اصفهاني نگه دارد تا پياده شوم. همين اتفاق هم افتاد، البته با اين شرح اضافه كه حالا ديگر وقتي راننده به مسافر اسكناسي مي دهد كه گوشه آن پاره شده است، مسافر جرأت نمي كند به راننده بگويد: اينكه گوشه ندارد... چرا كه همه مسافرها مي زنند زير خنده و بعد بحث اسكناس هاي برره گل مي كند و...
راننده، زير پل ترمز زد (نمي دانم اين كار او تا چه حد با قوانين راهنمايي و رانندگي مطابقت دارد) و من پياده شدم.
حالا بايد از قسمت كناره پل بالا مي رفتم تا بتوانم خودم را به بزرگراه اشرفي اصفهاني برسانم و به طرف مقصد بروم ولي يك مشكل كوچك باعث شد كه همه چيز به همان راحتي پيش نرود. تمام سطح كناره پل از برف كه چه عرض كنم، از يخ پوشيده شده بود و عابراني كه مي خواستند اين 30 20 قدم را طي كنند، با مشكل مواجه بودند.
هر چه بيشتر دنبال يك پلكان سر و ساده گشتم، كمتر يافتم؛ حتي مثل خيلي از جاهاي ديگر خبري از پله هايي كه با كندن ديواره ايجاد مي شوند نبود. تمام بدنه كناره يخ بود و برف و خلاصه هر دو قدم كه بالا مي رفتم، سه قدم سر مي خوردم.
نگاهي به پشت سرم انداختم؛ شايد تنها راه اين بود كه از خروجي آسفالته (سواره رو) بزرگراه آيت الله اشرفي اصفهاني استفاده كنم؛ بالاخره هر چه باشد، برفي كه روي آسفالت ها مي نشيند زودتر آب مي شود و شيب سواره رو هم خيلي كمتر از كناره خاكي پل است.
در نتيجه تفكرات و نتيجه گيري ها و مقابله تجربه ها به اين نتيجه رسيدم كه نه، اصلا به صلاح نيست ، چرا كه هر چه هم عابر پياده ارج و قرب و عزت داشته باشد، در بزرگراه ها حق با خودروها و وسايل نقليه است و ممكن است رانندگان محترم در كمال احترام به قانون و حقوق شهروندي، عابر عزيز را زير بگيرند.
خلاصه، به هر زحمتي كه بود، با رعايت تمامي موارد ايمني لازم براي يخ نوردي، خودم را از بين همان برف و يخ ها و البته گل و لاي كناره پل بالا كشيدم تا از اين به بعدمتوجه باشم كه پلكان چه اختراع مهمي در تاريخ تمدن بوده است. بگذريم از اينكه وقتي به مقصد (شهرك نفت) رسيدم، متوجه شدم كه در برخي از گوشه هاي شهر، هنوز كوچه ها، پياده روها و خيابان ها هم اسير يخ زدگي هستند و خلاصه بايد با هزارويك ترفند، تعادل شهروندي را در آنها حفظ كرد و گرنه همشهريان معدودي(!) منتظر هستند كه شما پهن زمين شويد و به شما لبخندهاي غليظ بزنند.بيشتر پياده روها در اين منطقه يخ زده بود و اتومبيل ها هم به سختي مي توانستند از آن شيب هاي ناجور بالا و پايين بروند.تازه اين حكايت روز دوم-سوم پس از برف بود؛ بنا به گفته ساكنان منطقه،در روزهاي بارش برف اصلا به هيچ وجه امكان تردد وجود نداشته است.
اما بعد؛مدت هاست كه بزرگراه هاي متعددي در تهران احداث شده اند تا به داد ترافيك كور و گره خورده اين شهر برسند. به رغم اينكه شايد اصلي ترين تعريفي كه از اينگونه بزرگراه ها به دست داده شده، تسهيل در عبور و مرور سواره ها بوده، ولي به هر حال با توجه به گستردگي شبكه بزرگراه ها و دسترسي آنها به نقاط بسياري از شهر، نمي توان عابران پياده (شايد بهتر باشد بگوييم مسافران پياده) را نيز ناديده گرفت. در اين بين ظاهرا به تسهيل دسترسي اين عده از شهروندان توجه كاملي صورت نگرفته و در جاهايي نيز كه اين اتفاق افتاده، به صوت كاملي سليقه اي و موردي بوده است. وقتي يك نفر شهروند الگوهاي درست را در كنار الگوهاي ناقص يا نادرست قرار مي دهد، آيا چگونه بايد خود را توجيه كند؟ كافي است نگاهي به يك الگوي آرماني در خصوص راپورت امروز بيندازيم تا مشخص شود كه چگونه مي توان اين مشكل نه چندان كوچك را از پيش پاي شهروندان تهراني برداشت.
در خيابان ولي عصر و در نقطه اي كه بزرگراه همت به شكل روگذر با اين خيابان تقاطع دارد، با طراحي يك تركيب درست و دوست داشتني شهري، پلكان هايي احداث شده اند كه نه تنها باعث تردد آسوده شهروندان مي شوند، بلكه كل تركيب، وظايف ديگري از قبيل فضاي سبز را نيز به عهده گرفته است.
غرض من اين نيست كه در محل هر كدام از روگذرها تركيبي شبيه رو گذر خيابان ولي عصر احداث شود، ولي مي توان با طراحي بسيار ساده تري در نقاط گوناگون بزرگراه ها اين مشكل را برطرف كرد.كافي است كمي دقت كنيم تا متوجه شويم اين مشكل در هر روز گريبانگير بسياري از شهروندان تهراني است كه تا حالا مغفول مانده ولي اميدواريم در دوران مديريت شهردار جديد تلاش بيشتري براي برطرف شدن اين مشكل، صورت بگيرد؛ شايد اگر چنين شود، در موارد كمتري شاهد عبور شهروندان از عرض بزرگراه ها هم باشيم، چرا كه در بسياري موارد، تنها دليل اين خطر بزرگ، نبودن پلكان در يك سمت بزرگراه است.
ما مي توانيم خيلي پله ها را بالا برويم، به اين شرط كه برنامه ريزي درستي داشته باشيم.

شهر آرا
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
زيبـاشـهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |