سازمان هاي غير دولتي از دولتي شدن فاصله بگيرند
فرشتگان بدون بال
|
|
عكس:هادي مختاريان
بنيامين صدر
در ايران، كشوري با سابقه تاريخي ديرينه كه در تكاپوي گذار از سنت به مدرنيته است در سال هاي اخير شاهد
شكل گيري NGOها با زمينه هاي فعاليت هاي مختلف و گوناگون بوده ايم. در همين رابطه اصل 26 قانون اساسي مي گويد: احزاب ، جمعيت ها، انجمن هاي سياسي و صنفي و انجمن هاي اسلامي يا اقليت هاي ديني شناخته شده آزادند و هيچ كس را نمي توان از شركت در آنها منع كرد يا به شركت در يكي از آنها مجبور ساخت.
اين درحالي است كه با آيين نامه اي كه از سوي وزارت كشور تدوين و درسال 82 به تصويب هيأت دولت رسيد، تمامي سازمان هاي غير دولتي بايد براي انجام كار داوطلبانه ثبت شوند و مجوز فعاليت بگيرند و در دوران فعاليت هم تحت نظارت قرار بگيرند. البته تا قبل از تصويب اين آيين نامه، NGOها با توجه به نوع فعاليت خويش در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، سازمان ملي جوانان، وزارت كشور و سازمان بهزيستي ثبت مي شدند و به فعاليت مي پرداختند، اما تمركز امور مربوط به سازمان هاي غير دولتي در سياسي ترين وزارتخانه دولت باعث شده مرز بين حوزه سياسي و حوزه مدني مخدوش شود و وزارتخانه اي سياسي، متولي ثبت و نظارت بر نهاد هاي مدني شود.
هرچند تصويب اين آيين نامه مورد انتقاد فعالان جامعه مدني قرار گرفت، اما هيچ تغييري در آيين نامه تأسيس و فعاليت سازمان هاي غيردولتي صورت نگرفت تا اين نهاد مردمي غيردولتي مجبور به انطباق خويش با ضوابط آيين نامه شود. به اعتقاد بسياري از صاحبنظران، سازمان هاي جامعه مدني در اين برهه تاريخي بايد به مثابه گلوله جادويي باشندكه تلاش كنند الگوي جديدي از توسعه را ارائه دهند. اما سازمان هاي جامعه مدني ايران نوپا هستند و در حال عبور از مرحله گذار؛ مرحله اي با تهديد هاي فراوان. آيا با اين شرايط اين سازمان ها خواهند توانست جايگاه خود را به عنوان يكي از اركان توسعه و دموكراسي پايدار، تثبيت سازند؟
محمد باقر قاليباف، شهردار تهران پنجشنبه گذشته در جمع نمايندگان تشكل هاي غير دولتي در حالي سازمان هاي غير دولتي را فرشته نجات كلان شهر تهران لقب داد كه اغلب اين
فرشتگان از ضعف تئوريك رنج مي برند و عملكرد آنها در سالهاي اخير چندان قابل دفاع نيست.
نگاههاي سياسي ، اقتصادي و حزبي به تشكل هاي غيردولتي مهم ترين تهديد اين سازمانهاست ،تنها تشكل هاي غير دولتي مستقل فرشته نجات هستند.
قاليباف با تأكيد بر اينكه بايد اين باور را پيدا كنيم كه كليد حل مشكلات جامعه در تمام عرصه هاي مختلف ، مشاركت معني دار شهروندان در اداره امور است ، مي گويد: اين امر موضوعي نيست كه با نوشتن مقاله ، سخنراني و شعار بتوان اجرايي كرد، بلكه اين امر بايد تبديل به يك باور در وجود مديران سطوح مختلف شود. بي گمان توسعه در ابعاد مختلف يك حادثه امري اتفاقي نيست بلكه توسعه در ابعاد مختلف نيازمند كار علمي ، خرد جمعي ، مديريت صحيح و اراده قوي براي بهبود وضع موجود است. با اين اوصاف اگر تشكل هاي غير دولتي به هر يك از سازمانها و نهادها حتي شهرداري تهران وابسته باشند ، در آن صورت است كه فلسفه وجودي آنها زير سئوال خواهد رفت.
غير دولتي ها در جهان
قطعنامه شماره 2037 سازمان ملل در سال 1965نخستين واكنشي است كه اين سازمان در رابطه با جوانان انجام داده است. اين بيانيه تحت عنوان ترويج آرمان هاي صلح، تفاهم و احترام متقابل ميان ملت ها و جوانان صادر شده است. در سال هاي 1965 تا 1975 مجمع عمومي و شوراي اقتصادي- اجتماعي سازمان ملل سه موضوع اساسي را در رابطه با جوانان يعني مشاركت، توسعه و صلح، مورد تصويب و تأكيد قرار داد. اين مجمع سال 1985 را سال بين المللي جوانان، مشاركت، توسعه و صلح ناميد كه گروه هاي سني، اجتماعي و فرهنگي جوانان مانند جوانان روستايي، جوانان معلول، جوانان شهري و زنان جوان را مورد توجه ويژه قرار داد. سازمان ملل در سال 1995 پيش نويس قطعنامه برنامه عمل جهاني براي جوانان تا سال 2000 و پس از آن را به مجمع عمومي ارائه كرد. به هر حال فعاليت هاي هدفمند و سازمان يافته اجتماعي بر اساس انگيزه هاي عاطفي و مذهبي از ساليان دور در ايران مرسوم بوده است. اين فعاليت ها هميشه با حمايت يا مخالفت آشكار و پنهان دولتيان از سوي مردم سازماندهي و در قالب گروه هاي خيريه، هيأت هاي مذهبي و انجمن هاي بشر دوستانه هدايت و مديريت شده است.
از آنجا كه برنامه ريزي در امور جوانان بدون مشاركت و مداخله جوانان امكان پذير نيست و مشاركت يكي از حقوق اساسي جوانان است، جوان حق دارد، نگراني ها و علايق خود را بيان كند در فرآيند تدوين سياست ها مشاركت داشته باشد و نقش او جدي گرفته شود.
مشاركت ،ابزاري در اختيار جوانان قرار مي دهد تا از آرمان خود دفاع كنند و براي بهبود وضعيت خود بكوشند. بنابراين بايد بسترهاي لازم براي نهادينه كردن مشاركت فراهم آيد.
تهديد هاي نامريي
مشكل به رسميت نشناختن تشكل ها در ايران يك سابقه تاريخي دارد، بدبيني و
سوء ظن به لحاظ فرهنگي در مورد تشكل هاي غيردولتي وجود دارد، هميشه اين بدگماني وجود داشته كه اين تشكل ها مي خواهند قدرت را از دست دولت بيرون بياورند. كارشناسان تشكيل تشكل هاي غيردولتي را از سوي افراد وابسته به سازمان هاي دولتي براي در اختيار گرفتن امكانات آفت بزرگي مي دانند كه تشكل ها با آن روبه رو هستند. به هر حال تشكل ها بايد در عصر جديد و در حال حاضر با شكل سنتي خود متفاوت باشند. حمايت دولت چه در ارتباط با ارائه الگوهاي مناسب و موفق و چه در خصوص راه اندازي سازمان ها از سوي خود جوانان ضروري به نظر مي رسد. NGO يا تشكل غيردولتي سازماني مستقل، انعطاف پذير، دموكراتيك، غيرانتفاعي و مردمي است كه به توانمند كردن افراد از نظر اجتماعي و اقتصادي كمك خواهد كرد. با توجه به انرژي و استعداد ويژه جوانان، تشكل هاي غيردولتي در هدايت اين استعداد، اثرگذارند و مي توانند در رفع نيازها موثر باشند. به هر حال جلوه هاي تحول يافته زندگي، انتظارات، نيازها و نوع نگرش مردم به زندگي در جامعه امروزي افزايش نقش آنان را در امور مربوط به خودشان اجتناب ناپذير ساخته است.
جوانان برخوردار از نيازها و ويژگي هاي دوران جواني بيش از ديگران خواستار و علاقه مند به مشاركت فعال به ويژه در عرصه هاي اجتماعي هستند. تشكل هاي غيردولتي جوانان كه سال هاست در كشورهاي پيشرفته تاسيس و سامان گرفته اند، يكي از نيازهاي ضروري امروز جوانان است تا به وسيله آنها جوانان به نيازهاي خود پاسخ بدهند. تشكل هاي غير دولتي جوانان كه در عين حال پديده اي نو ظهوراند ريشه اي قوي در فرهنگ و تاريخ و عرف سرزمين ما دارد. هر چند اين گروه ها امروز با تعاريف جديد و كاركردهاي متنوع و حيطه گسترده تري در جامعه ايران ظاهر مي شوند ،اما اين نمايش از جنبه هاي هشدار دهنده اي نيز برخوردار است.
با اندكي دقت مي توان به اين مهم پي برد كه چه ظرفيتي در اين بخش از جامعه نهفته است و براي توسعه كشور و افزايش اعتماد مردم به مشاركت در عرصه هاي مختلف چه راه هايي وجود دارد و چه كارهايي مي توان انجام داد. اين حجم از انرژي و ميل به سازندگي اگر محملي در خود نيابد مسير ديگري خواهد يافت كه انحراف نسل جوان را به همراه خواهد داشت.
در واقع تشكل هاي غيردولتي جوانان در عين حال كه نوپا هستند بستر مناسبي براي رشد مشاركت اجتماعي به شمار مي روند. مهمترين چالشي كه امروز هم جامعه و هم جوانان با آن مواجه اند بحث ميزان حضور و ايفاي مسئوليت هاي اجتماعي است كه بر عهده جوانان است. در حال حاضر مهمترين نگراني جوانان اين است كه جامعه توانمندي و شايستگي آنان را به رسميت نشناسد بنابراين از هر امكاني استفاده مي كنند تا به جامعه، مسئولان و حتي خانواده هايشان بگويند كه در جامعه حضور دارند و اين حضور هم براي خودشان و هم براي جامعه موثر، كار ساز و تعيين كننده است. سازمان هاي غيردولتي جوانان يكي از سازوكارهاي تحقق مردم سالاري در جامعه هستند و با توجه به اينكه تغييرات آينده جامعه از سوي خود آنها تعيين خواهد شد از هم اكنون بايد زمينه براي مسئوليت پذيري و تقويت مشاركت اجتماعي جوانان فراهم شود. با توجه به مجموعه مقررات كشور به نظر مي رسد با رعايت قانون هيچ محدوديتي براي سازمان هاي غيردولتي وجود ندارد و تشكل ها مي توانند در مسائل مختلف هم سياستگذاري كنند و هم برنامه ريزي و اقدام عملي انجام دهند.
|