پنجشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۸۴ - - ۳۹۱۴
برزيل اولين شبكه تلويزيوني سياهپوستان را افتتاح كرد
فرياد خسته سياهان
001011.jpg
علي علي اسلام
ما روي آنتنيم؟ دوستان ما روي آنتنيم!
با فشار يك دگمه و اداي اين كلمات پراسترس، اولين شبكه تلويزيوني سياهپوستان برزيل راه اندازي شد. كانال تلويزيوني تي وي دي خونته كه به معناي تلويزيون ما است، شايد بزرگترين قدم در راه مبارزه با مقوله تبعيض نژادي در آمريكاي جنوبي و به خصوص كشور برزيل باشد. تي وي دي خونته قصد دارد تا با دعوت از سياستمداران تراز اول، ستارگان سينما و فعالان عرصه فرهنگ و حقوق بشر به استوديوي كوچكي واقع در شمال سائوپائولو، اين شبكه را به مركزي براي احقاق هويت سياهان تبديل كند.
جيمز مرديت ، يكي از فعالان با سابقه در عرصه حقوق بشر با اشاره به اين تحول بزرگ مي گويد: اين شبكه تلويزيوني مهمترين پديده اي است كه تا به امروز در زمينه ارتباطات در جوامع سياهپوست دنيا شكل گرفته است.
برخلاف آمريكا و آفريقاي جنوبي، در كشور برزيل نظام سفيدسالاري در حالي جريان دارد كه مظاهر جدايي نژادي و سلطه سفيدپوستان بر مناصب سياسي به وضوح ديده مي شود. سياهان بايد از يك جايي به اين چرخه يكسويه وارد شده و به برتري رنگ سفيد در كشور آباء و اجدادي خود پايان دهند .
با وجود شكاف عميق اجتماعي بين برزيليان سياهپوست و سفيدپوستان، نظرات مرديت به ندرت در ميان اين كشور طرفدار دارد و بسياري بر نظريه دموكراسي نژادي در روابط اجتماعي تأكيد مي ورزند. اما آمار و ارقام در ميان سياهپوستان از داستان ديگري حكايت دارد. حقيقت اين است كه كانال هاي نژادي در سطوح اجتماعي برزيل ريشه دوانده اند. توده 180ميليوني برزيليان آفريقايي با وجود مالكيت نيمي از كل جمعيت اين كشور، چيزي بيش از 63درصد از جمعيت فقير جامعه را شكل داده اند. آمار اخير سازمان ملل متحد حاكي از آن است كه 7/62درصد از جمعيت سفيدپوستان برزيل به امكانات بهداشتي دسترسي كامل دارند، در حالي كه اين نرخ در مورد برزيليان آفريقايي به 6/39 درصد كاهش مي يابد. از نظر توزيع درآمد نيز رنگ پوست حرف اول و آخر را در اين كشور آمريكايي مي زند.
سياهپوستان برزيلي به طور معمول 50درصد كمتر از همشهري هاي سفيدپوست خود درآمد دارند.
فعالان حقوق بشر در اين كشور همواره تأثير ابعاد نژادي را در نرخ بالاي مرگ ومير و قتل ناديده مي گيرند. در حاليكه اكثريت مقتولان چند ساله اخير برزيل را سياهپوستان 15 تا 24 ساله تشكيل داده اند آمار مربوط به بيمارستان ها و مراكز درماني برزيل نيز حكايت از تراژدي تبعيض نژادي دارد. در اين كشور سياهان سه برابر بيشتر از سفيدپوستان به بيمارستان هاي روان درماني انتقال مي يابند و مظاهر تبعيض نژادي حتي در مراكز مراقبت از بيماران ذهني نيز ديده مي شود.
ميراث برده داري
طي سال هاي 1550 تا 1888، كشتي هاي پرتغالي بيش از 3 ميليون برده را به برزيل آوردند كه غالب آنها از جمعيت هاي آفريقايي آنگولا و موزامبيك جمع آوري شده بودند. هزاران تن از اين سياهان در سفري 3 ماهه جان خود را بر اثر بيماري و گرسنگي از دست دادند. سرمايه داران برزيلي، برده هاي باقيمانده را به شمال شرقي كشور بردند تا در مزارع پهناور نيشكر و قهوه مشغول به كارهاي سخت شوند.
اما چندي نگذشت كه هزاران برده سياه از اين مزارع فرار كرده و با بنا نهادن شهرهايي مستقل؛ جمعيت ساكن در كلمبوس را تشكيل دادند. كلمبوس تا سال ها توسط همين برده هاي فراري اداره مي شد و نهايتاً مهاجرت  تعدادي از اين سياهان به اطراف شهرهاي بزرگي چون ريودوژانيرو باعث شده تا اولين حلبي آبادها در حاشيه شهرهاي اصلي كشور شكل بگيرند.
برزيل آخرين كشوري بود كه در سال 1888 به طور رسمي به سنت بي رحمانه برده داري پايان داد. حال و پس از گذشت صدها سال، سياهپوستان اين كشور موفق شدند تا با راه اندازي نخستين شبكه تلويزيوني خاص سياهان، گام بزرگي را در راه مبارزه ديرين نياكان خود با سنت زشت نژادپرستي در برزيل بردارند.
نژادپرستي در كشور برزيل ريشه در تاريخ پرفراز و نشيب تجارت برده و استفاده از نيروي كار سياهان دارد. اخيراً پيدا شدن يك گور دسته جمعي در مركز شهر ريودوژانيرو باعث شده تا موج جديدي از مبارزه عليه سياست هاي تبعيض نژادي در سطوح مختلف اجتماعي به راه بيفتد. چندي پيش آقاي سامارتينو لوكانو، شهروند 58 ساله اي كه قصد داشت بخشي از منزل قديمي خود را بازسازي كند، با انبوهي از استخوان هاي تكه  تكه در زير پي بندي ديوارهاي خانه مواجه شد. وي مي گويد: فكر كردم بايد چيزي شبيه به يك قتل عام باشد؛ از اين رو اول به پليس اطلاع دادم! .
در حقيقت استخوان هايي كه آقاي لوكانو و همسرش در زير ديوارهاي خانه قديمي خود يافته بودند، مربوط به گورستاني مي شود كه به عقيده باستان شناسان برزيلي، يكي از بزرگترين گورهاي دسته جمعي برده ها بوده و به دست تاجران برده در قرون 18 يا۱۹ ميلادي به وجود آمده است.
در پايان تحقيقات انجام شده روي اين محوطه كه مردم محلي نام گورستان جديد سياهان را بر آن نهاده اند، باستان شناسان موفق شدند تا 5563 تكه استخوان و دندان خرده شده را از زيرخانه آقاي لوكانو بيرون بياورند.
متخصصان معتقدند كه اين گور دسته جمعي آرامگاه 20هزار برده سياهپوستي بوده است كه در پايان سفر دريايي 3 ماهه انتقال برده ها به برزيل جان باخته اند. سن اين اجساد نيز چيزي بين 18 تا 25 سال برآورد شده است.
آنتونيو كارلوس رودريگوئز، رئيس اسبق مجمع حقوق سياهان ريودوژانيرو كه در حال حاضر يكي از شناخته شده ترين فعالان حقوق بشر در برزيل است، با اشاره به نحوه دفن اجساد در اين گور دسته جمعي مي گويد: در حقيقت اينجا گودالي بوده كه برده داران اجساد برده هاي خود را بدون هيچ مراسمي به درون آن مي انداخته اند. زماني كه عمليات اكتشاف اين گور انجام مي شد، به راحتي مي توانستيد استخوان هايي را ببينيد كه بر روي كل استخوان هاي زيرين انباشته شده اند .
بين سال هاي 1550 تا 1888، يعني زماني كه سنت برده برداري در بسياري از كشورهاي ديگر منسوخ شده بود، پرتغالي ها بيش از 3ميليون برده آفريقايي را از طريق اقيانوس به خاك برزيل آوردند. تجار برده در نواحي نزديك به بنادر ورودي، خانه هايي بنا كردند كه عمليات غذا دادن و خريد و فروش برده ها در آنجا انجام مي شد.
شكاف طبقاتي
در حال حاضر غالب شهرهاي بزرگ از جمله پايتخت با مشكل فاصله طبقاتي زياد اجتماعي مواجه اند و در نتيجه محلات فقيرنشين  و حلبي آبادها درصد بالايي از سكنه حاشيه اي شهرها را تشكيل مي دهند. اگر نگوييم تمام سكنه فقيرنشين اما دور از حقيقت نيست اگر بگوييم كه قسمت عمده اين انسان هاي كم درآمد را سياهان سختكوش تشكيل داده اند.
سياهان در عرصه سياست نيز نماينده اي ندارند. به جز گيلبرتو جيل ، وزير فرهنگ، كه خود يك برزيلي آفريقايي است، مردم اين كشور به ندرت شاهد حضور چهره اي سياه در سطوح سياسي جامعه بوده اند. حتي در شبكه هاي تلويزيوني برزيل نيز سياهان در غالب نقش هاي خاصي ظاهر مي شوند. حضور اين قشر در تلويزيون غالباً به نقش خدمتكار يا باربراني محدود مي شود كه در خانه هاي مجلل و پر زرق و برق سفيدپوستان ثروتمند به كار مشغولند.
اقتصاددانان بزرگ برزيل معتقدند كه دولت اين كشور براي هم سطح كردن رفاه اجتماعي و امكان دسترسي سياهان به خدماتي كه در اختيار سفيدپوستان قراردارد، بايد مبلغي بالغ بر 6/17 ميليارد پوند را به جامعه تزريق كند و شبكه تلويزيوني تي وي دي خونته قصد دارد تا حداقل بخشي از اين بار سنگين را به دوش بكشد. به گفته رئيس جمهور اسبق برزيل اين شبكه جديد التاسيس مي كوشد تا با عملي كردن رسالتي با عنوان 50 سال پيشرفت طي 5 سال به جنگ سياهان براي مطرح شدن در سطح جامعه قوت ببخشد.
نتينهو دي  پائولو كليدي ترين مهره شبكه سياهان براي اين انقلاب فرهنگي است. وي با تجربه اي 35ساله در عرصه مطبوعات كشورش مسئوليت اجراي برنامه هاي تي وي دي خونته را برعهده گرفته است. آخرين طرح او شامل نصب پرچم غيرمتعارفي در دكور شبكه تلويزيوني سياهان است. طرح يك چشم روي پرچم زرد و سبز برزيل مي كوشد تا به بينندگان اين شبكه درباره عدم تعادل نژادي در تلويزيون و طبقات اجتماعي هشدار دهد.
نتينهو مي گويد: در تمام دنيا برزيل را به عنوان سرزميني با نژادهاي گوناگون مي شناسند. اما در تلويزيون اين كشور هيچگاه اين تركيب نژادي به چشم نمي خورد. از آنجايي كه هيچكس غير از خود سياهان نمي توانند در راه رسيدن به يك تعادل نژادي مؤثر باشند، شبكه تلويزيوني سياهپوستان به عنوان اولين قدم در راه يك جنگ راستين پايه گذاري شده است. اينجاست كه مدعيان اختلاط نژادي بايد فرياد خسته سياهان را به گوش جامعه نژادپرست برزيل برسانند .
در اينجا خيلي ها معتقدند كه اين جنگ تا سال هاي سال به درازا خواهد كشيد و شايد تا چند نسل فعالان سياسي و اجتماعي مجبور به تحمل سختي هاي فراواني شوند. به عقيده دست اندركاران اين شبكه تلويزيوني، تحريم گسترده بازيگران سياهپوست در تلويزيون اين كشور خود نشان از تبعيض ريشه اي در سطوح گوناگون اجتماعي دارد. با اين وجود و به رغم شكاف نژادي مشخص بين سياهپوستان و سفيدپوستان برزيل، بسياري معتقدند كه توده سياهپوست طي چند سال گذشته پيشرفت هاي خوبي را براي كمرنگ كردن غلبه سفيدپوستان در امور مملكتي داشته اند. يكي از بزرگترين قدم هاي برداشته شده در نيل به اين مقصود در نظر گرفتن سهميه اي براي دانشجويان سياهپوست بود تا از سال 2002، سياهان طرد شده نيز بتوانند در كنار دانشجويان سفيدپوست در امور دانشگاه ها فعاليت داشته باشند. به نظر مي رسد كه با كسب اين امتياز، سياهان براي نخستين بار به طور فعال پا در ميدان رقابت گذاشته اند تا با توسعه استعدادهاي بالقوه جمعيت خود، به تدريج مناصب قدرت را در دست گرفته و آرام آرام تغييرات زيربنايي و ساختاري را در جامعه شكل دهند.
موج جديد مبارزه
افتتاح شبكه تلويزيوني جديد مصادف بود با سالروز غرور ملي سياهان در برزيل. نتينهو دي پائولو با اشاره به اين حسن تصادف مي گويد: براي نخستين بار ، تي وي دي خونته دنياي جديدي را پيش روي سياهپوستان مي گشايد، تصويري درست از انسان هايي كه تنها وجه تمايزشان رنگ پوست آنهاست! راه اندازي اين شبكه پيروزي گرانقدري براي ماست: براي حركت هاي سياهپوستان در سراسر جهان، حركت هاي سفيدپوستان، قرمزپوستان و بالاخره تمامي مردم برزيل!
در سال 1888، يعني زماني كه برزيل رسماً برده داري را در كشور غيرقانوني اعلام كرد، دولت بسياري از اسناد مكتوب مربوط به دوران برده برداري را نابود كرد تا جامعه كمتر با تنش نژادي مواجه شود، اما تنها چند روز از راه اندازي نخستين شبكه تلويزيوني سياهپوستان نگذشته بود كه گور دسته جمعي اجداد سياهپوستان كنوني برزيل در مركز ريودوژانيرو كشف شد. با كشف اين لكه ننگ تاريخي، فعالان مدني مصمم تر شدند تا به جنگ سياست هاي نهاني دولت بروند. به عقيده اين افراد، تا زماني كه سياهان برزيلي با حقيقت تلخ تبعيض نژادي روبه رو نشوند، ميراث گورهاي دسته جمعي برده هاي آفريقايي همچنان طعم زندگي را به كام سياهپوستان اين كشور تلخ خواهد كرد.
كارلوس رودريگوئز مي گويد: برده داران برده هاي خود را آزاد مي كردند و به آنها مي گفتند: آزاديد! برويد به دنبال كار خودتان! اما در حقيقت اين سياهان تنها در ظاهر آزاد بودند و در جامعه همچون همان برده هاي تاريخي با آنها رفتار مي شد.
به نظر مي رسد اين داستان تا به امروز نيز تغييري نكرده است و سياهپوستان آفريقايي همچنان يك برده اسطوره اي باقي مانده اند .

برزيل و تلويزيون
اولين شبكه تلويزيوني برزيل(و در واقع آمريكاي لاتين) رد توپي نام داشت كه براي اولين بار در 18سپتامبر سال۱۹۵۰ شروع به پخش تصاوير تلويزيوني كرد. اين شبكه در سال 1980 به دليل مسائل مالي به كار خود پايان داد. هرچند در برزيل تعداد كمي شبكه آموزشي هم وجود دارد اما امروزه بيشتر شبكه  هاي تلويزيوني بازرگاني هستند. شبكه هاي تلويزيوني بازرگاني بايد از دولت مجوز بگيرند و هيچ يارانه اي هم به آنها تعلق نمي گيرد.
مهمترين شبكه هاي تلويزيوني برزيل عبارتند از:
ردگلوبو: گلوبو بزرگترين سازمان و گروه رسانه اي در برزيل است و علاوه بر تلويزيون، در راديو، روزنامه ها، تلويزيون هاي كابلي و سايت هاي اينترنتي نيز فعاليت دارد. گلوبو توسط روبرتو مارينهو بنا نهاده شد. مارينهو در سال 2003 و در سن 98 سالگي در گذشت. مارينهو ثروتمندي بسيار با نفوذ بود كه از چهره هاي شاخص سياسي تاريخ معاصر برزيل نيز به شمار مي رود. گلوبو بيشترين مخاطبان برزيلي را به خود اختصاص داده است. پربينند ه  ترين برنامه برزيلي كه ژورنال ناسيونال نام دارد هر شب از اين شبكه پخش مي شود. بهترين برنامه هاي مستند، ورزشي، موسيقي و... نيز از اين شبكه پخش مي شوند. در مجموع اين شبكه در برزيل بهترين است و كساني كه غير از اين مي خواهند بايد به تلويزيون هاي كابلي مراجعه كنند.
SBT: اين شبكه جايگاه دوم را به خود اختصاص داده است. سيلويو سانتوس مالك آن، بسيار ثروتمند و خودساخته است كه كارش را از دستفروشي شروع كرده است . او توانايي عجيبي در سخنوري و جلب ديگران دارد. او كارش را با گلوبو شروع كرد.
TV كولتورا: اين شبكه آموزشي توسط مسئولان ايالت سائوپائولو راه اندازي شد و مهمترين شبكه آموزشي كشور به شمار مي رود. بسياري ايالت ها شبكه فرهنگي آموزشي دارند و اغلب برنامه هايشان را به طور مشترك مورد استفاده قرار مي دهند. به رغم مشكلات موجود، كيفيت برنامه هاي اين شبكه عالي است و گفت وگوها و برنامه هاي تاريخي بي نظيرند. اين شبكه جوايزي نيز نصيب خود كرده است.
ردباند: شبكه هاي بسياري براي كسب جايگاه سوم رقابت مي كنند و باند يكي از آنها است. به دليل بودجه اندك، اين شبكه هم مثل بقيه كيفيت پايين تري دارد. بيشتر برنامه هاي اين شبكه به مسائل اجتماعي و مشكلاتي مثل خشونت و فقر اختصاص دارد.
MTV برزيل: نسخه برزيلي شبكه MTV.
معمولاً در هر ايالتي شبكه هاي محلي وجود دارد. اين روزها مسئولان به فكر راه اندازي شبكه هاي مذهبي هم افتاده اند؛شبكه هايي مثل TV كامارا و TV سنادو هم برنامه هاي مجلس نمايندگان و سنا را پوشش مي دهند.

پيشخوان
001050.jpg
ديلي استار
روزنامه ديلي استار خبر اول خود را به واكنش هاي خشم آلود مسلمانان نسبت به چاپ كاريكاتوري موهن در يك مجله دانماركي اختصاص داده است. در حالي كه مقاماتي از امارات متحده عربي، عربستان سعودي و برخي از اعضاي پارلمان كويت در اين رابطه واكنش هاي تندي از خود نشان داده اند، گفته مي شود كه عربستان سعودي و ليبي درصدد تعطيلي سفارتخانه هاي خود در دانمارك برآمده اند.
001053.jpg
كلارين X
روزنامه اسپانيايي زبان كلارين X چاپ آرژانتين، مناقشات اخير ميان اين كشور و اروگوئه را براي موضوع عكس اول خود برگزيده است. در اين تصوير، ديپلمات هاي آرژانتيني به همراه سفير اين كشور در حال ورود به يكي از ساختمان هاي وزارت خارجه اروگوئه در مونته ويدئو مشاهده مي شوند. در پي عقد قرارداد يكجانبه اروگوئه با آمريكا- خارج از چارچوب پيمان مركوسور- تنش هاي ديپلماتيك ميان آرژانتين و اروگوئه افزايش يافته است.
001014.jpg
نوو هرالد
روزنامه اسپانيايي زبان نووهرالد تصوير اول خود را به نمايي زيبا از شهر ميامي در ايالت فلوريداي آمريكا اختصاص داده است. اين روزنامه ضمن بررسي جاذبه هاي توريستي ميامي، اين شهر را پنجمين مقصد توريست هاي خارجي عنوان كرده است.اين روزنامه همچنين به بررسي امكانات اقامتي و سياحتي در ميامي پرداخته و تصاوير ديگري نيز از ديگر نقاط ديدني ميامي به چاپ رسانده است. اين روزنامه وضعيت مطلوب اقتصادي شهر ميامي موسوم به شهر آفتاب را از جمله دلايل عمده رجوع توريست ها به آن عنوان كرد.
001047.jpg
فيگارو
اين روزنامه فرانسوي زبان بحث بيكاري را به عنوان موضوع اول خود انتخاب كرده است. به رغم مشكلات داخلي از جمله آشوب هاي حومه نشينان و اعتصابات گسترده، مسئولان كشور فرانسه بازار كار در سال 2005 را به مراتب بهتر از هميشه ارزيابي كرده اند. نرخ بيكاري در ابتداي سال 2005 بيش از 2/10 درصد بود و در اواخر همان سال به 5/9درصد كاهش يافت كه بسيار اميدواركننده به نظر مي رسد.

شهرهاي جهان
قاهره- مصر
كيارش طهماسبي- قاهره بزرگترين شهر و پايتخت كشور مصر است. براساس سرشماري هاي سال هاي اخير جمعيت اين ابرشهر 2/15 ميليون نفر برآورد شده است.
با احتساب جمعيت و وسعت، قاهره شانزدهمين شهر بزرگ جهان محسوب مي شود. در حالي كه القاهره واژه اي است كه براي نام پايتخت مصر برگزيده شده و در عرصه بين الملل نيز به همان نام خوانده مي شود، ميصر يا مصر واژه اي است كه مردم پايتخت شهر خود را به آن نام مي نامند. درواقع شهروندان قاهره، اين ابر شهر را هم نام كشور خود مي نامند، شايد آنها قصد دارند از اين طريق بزرگي آن را به رخ بكشانند.
غالب و فاتح واژگاني هستند كه به عنوان مترادف كلمه القاهره در ادبيات به كار مي روند. اين واژه را اغلب پيروزمند نيز ترجمه كرده اند. گفته مي شود ظهور كره مريخ در آسمان به هنگام ساخت شهر در انتخاب نام القاهره بي تأثير نبوده است. كره مريخ كه بيشتر در ذهن اعراب مصري تصوري از تخريب را تداعي مي كرد، النجم القاهره نام گرفته بود. از همين اسم غريب نام شهر تازه ساز قاهره را نيز انتخاب كردند. البته برخي نيز لقب قاهيرات الاعداء را به اين شهر داده اند كه معناي قهر كننده بر دشمنان از آن گرفته مي شود.اين لقب از آن رو به قاهره داده شد كه پيشتر از آن، نيروهاي متخاصم بسياري در حمله به پايتخت مصر ناكام مانده و تمام تجهيزاتشان از ميان رفته بود. مغول ها، صليبيون و عثماني ها را مي توان از مثال هاي بارز اين مدعا عنوان كرد.
جغرافيا
قاهره در دوردست كرانه هاي رود نيل در شمال مصر بنا شده است. اين ابرشهر در نزديكي مصب رودخانه نيل و درست در جايي كه اين رودخانه عظيم به سه شاخه تقسيم و به درياي مديترانه مي ريزد، قراردارد.بخش قديمي شهر در شرق رودخانه واقع شده است، بخش جديد نيز با بلعيدن زمين هاي كشاورزي اطراف نيل رفته رفته به سمت غرب گسترش پيدا كرده است. نواحي غربي شهر در زمان اسمعيل از امراي سلسله خديوي در قرن 19 با الگوبرداري از پاريس ساخته شد. بلوارهاي وسيع، باغ هاي بزرگ و فضاي باز گسترده از مشخصه هاي اصلي اين بخش از شهر هستند. بخش شرقي و كهن شهر داراي خيابان ها و كوچه هاي تنگ و باريكي است كه جمعيت در آنها موج مي زند. در حالي كه در غرب قاهره ساختمان هاي حكومتي با استفاده از معماري نوين خودنمايي مي كنند. مساجد كهن بسياري در بخش شرقي قاهره مانند الماسي زير نور خورشيد مي درخشند.
تاريخ
تأسيس و تاريخ اوليه- ممفيس از پايتخت هاي اوليه مصر بود كه در سال 3100 پيش از ميلاد مسيح درست در جنوبي ترين بخش شهر مدرن امروزي بنا شد.
تاريخ احداث اين شهر توسط فرعون منس درست مصادف بود با اتحاد دو پادشاهي علياو سفلي مصر.
بعدها پايتخت به هيلوپويلس و سپس به جنوب و شهر تبس منتقل شد. در زمان سلسله بطلميوسي هاي مصر نيز پايتخت اسكندريه بود. اما در سال 150 پس از ميلاد مسيح اولين سكونتگاه انساني به نام بابيلون توسط رومي ها در محل كنوني شهر مدرن قاهره بنا شد، البته اين مركز تجمع انساني پادگاني بيش نبود.در سال هاي بعد مسيحيان قبطي به ساختن شهر كوچكي در اطراف پادگان رومي پرداختند. در سال 642 اعراب شهر قبطي را فتح كرده و ضمن بازسازي آن، اردوگاهي در آن جا بنا كردند، اردوگاه اعراب كه الفوستات نام داشت، رفته رفته به پايگاه دائمي مهاجمين بدل شد و طي دوران خلافت بني اميه و عباسي ها رونق بيشتري يافت. اولين مسجد آفريقا نيز در اين پايگاه ساخته شد. اردوگاه اوليه اعراب كه چادرهاي باديه نشينان اولين سكونت گاه هاي آن را تشكيل مي دادند به تدريج بزرگتر شده و تبديل به شهري كوچك شد.
در سال 972 ميلادي نيروهاي تحت امر خلفاي فاطمي مصر را فتح كرده و در شمال شهر اوليه اعراب پايتخت جديدي را تحت عنوان المنصوريه بنا نهادند.اما در روز اتمام ساخت اولين بناي پايتخت و به دليل پديدار شدن كره مريخ در آسمان شهر با الهام از نام مريخ القهيرا نام گرفت.مسجد الازهر و دانشگاه آن نيز در سال 972 بنا شدند.بناي اين دانشگاه، قاهره را به يكي از عمده ترين مراكز آموزشي و فلسفي در جهان اسلام بدل كرد. در اين مدرسه امروزه نيز به آموزش علوم اسلامي پرداخته مي شود. در سال 1100 قاهره توسط سلجوقي ها فتح شد، صلاح الدين ايوبي نيز از فاتحان بنام اين شهر تاريخي است كه در زمان وي شهر گسترش يافت و قلعه اي عظيم در آن بنا شد. در سال 1258 ميلادي و پس از فتح بغداد به دست هلاكوخان مغول و انقراض سلسله عباسي، قاهره در جهان اسلام مركزيت يافت. قاهره در واقع به مهمترين مركز تعاليم فلسفي و هنري نه تنها در خاورميانه كه در جهان بدل شد. اما قدرت در دست اعراب باقي نماند و دوران اقتدار ترك ها و اروپايي ها فرا رسيد.
عصر جديد
ناپلئون بناپارت در سال 1798 مصر را به تصرف خويش درآورد، اما در سال 1800 به دليل شكست نيروي دريايي فرانسه از بريتانيا در خليج ابوقير، مصر را ترك كرد، ژنرال كلبر جانشين وي در مصر شد كه او نيز در سال 1800 به قتل رسيد و دوران حكمفرمايي فرانسوي ها در مصر به پايان خود نزديك شد.
محمدعلي  پاشا كه پس از فرانسوي ها در مصر به قدرت رسيد، اولين مظاهر تمدن جديد نظير راه آهن را وارد اين كشور كرد. در سال 1851 اسكندريه توسط خط آهن به قاهره متصل شد. اما در زمان اسمعيل پاشا تحولات شگرفي بوقوع پيوست و علاوه بر ساخت كانال سوئز و گسترش خطوط آهن، خيابان هاي قاهره نيز به ابتكار مهندسين فرانسوي داراي چراغ هاي گازي شدند.
در سال 1867 اسمعيل در سفري به پاريس رفت. او پس از مشاهده اقدامات شهرداري پاريس تصميم به بازسازي قاهره و شبيه سازي آن با پايتخت هاي اروپايي گرفت. علي پاشا مبارك و پيرگراند مهندس شهرساز اجراي اين پروژه را به عهده گرفتند، طبق طرح هاي جديد، ويلاها و آپارتمان هاي مجلل در بخشي كه به منظور توسعه شهر در نظر گرفته شده بود، ساخته شدند. وزارتخانه هاي دولتي نيز در بخش جديد شهر احداث شدند.

جهانشهر
ايرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
درمانگاه
سفر و طبيعت
عكاس خانه
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  درمانگاه  |  سفر و طبيعت  |  عكاس خانه  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |