يكشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۸۴
گزارش نشست ارائه يافته هاي پژوهشي در انجمن جامعه شناسي ايران
دينداري و پنداشت از جرم
001056.jpg
عباس اسدي
۸۴ درصد از جوانان ۱۵ تا ۲۹ سال در كشور، خود را مقيد به روزه گرفتن در ماه مبارك رمضان مي دانند.براساس پژوهشي كه توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي صورت گرفته است از ميان ۱۶ درصد باقي مانده نيز ۱۰ درصد به صورت متوسط و ۶ درصد ديگر نيز به صورت كم خود را مقيد به انجام فريضه روزه مي دانند.
۵۵ درصد از جوانان به صورت زياد، حدود ۳۴ درصد متوسط و ۱۱ درصد نيز به صورت كم احساس نزديكي به خدا دارند.
۸۰ درصد جوانان گفته اند كه از اعتقادات والدين خود پيروي مي كنند. پژوهش ديگري نيز نشان مي دهد كه اضطراب در ميان دانشجوياني كه گرايش مذهبي دارند، بسيار كمتر از سايرين است.
براساس پژوهشي كه با عنوان بررسي مقايسه اي سطح اضطراب دانشجويان مذهبي با ساير دانشجويان بر روي دانشجويان دانشكده پرستاري و مامايي انجام شده، نشان مي دهد كه دانشجويان با گرايش مذهبي بالا از استرس و اضطراب كمتري برخوردارند، حال آنكه با كاهش گرايش مذهبي به ميزان استرس و اضطراب دانشجويان افزوده مي شود. همين كاهش استرس سبب مي شود تا جواناني كه داراي گرايش مذهبي هستند با آرامش خاطر بيشتري به فعاليت بپردازند.
دينداري جوانان موضوعي است كه بسياري از انديشمندان به آن پرداخته و ميزان پايبندي و عدم پايبندي جوانان به ويژه دانشجويان به باورهاي ديني را ملاك بسيار مهم رويكرد دين محوري جامعه مي پندارند. بر مبناي اين نگره در كهنسالي خواه ناخواه گرايش به دين افزايش مي يابد و آنچه اهميت دينداري را در جامعه بيشتر مي نماياند رويكرد گرايش و تمايل جوانان به دين و باورهاي ديني است. با همين نگره دكتر سيدحسين سراج زاده استاد دانشگاه و جامعه شناس تحقيق خود درباره دينداري و نگرش نسبت به جرم يا دينداري و پنداشت سخت گيرانه نسبت به جرم را به انجام رسانده است. چكيده يافته هاي اوليه اين پژوهش در نشست گروه علمي _ تخصصي جامعه شناسي دين انجمن جامعه شناسي ايران در ادامه از نظرتان مي گذرد.
تحقيق دكتر سراج زاده در چند بخش شامل مرور ادبيات و سابقه نظري و تجربي، فرضيه ها روش شناسي و يافته ها و نتايج تحقيق عرضه شد.
پنداشت نسبت به جرم
پنداشت سخت گيرانه نسبت به جرم براي نخستين بار در سال ۱۹۶۴ وارد مقولات جامعه شناسي شد و اين نكته از آنجا اهميت پيدا كرد كه در جوامع دموكراتيك در همايش هاي ملي، اجتماعي و يا همايش هاي آسيب شناسي براي آنان اهميت داشت كه تا چه ميزان پنداشت هاي سخت گيرانه در مهار جرم و آسيب هاي اجتماعي نقش دارند. به عبارتي نوع نگاه مردم به آسيب هاي اجتماعي چگونه است. آنها تا چه ميزان جرايم را سخت و چقدر آسان مي شمارند. در همين جا بود كه تفاوت نگرش ميان جوامع اسلامي با ساير جوامع آشكار شد و اين نتايج به لحاظ تاريخي بدست آمد كه نرخ جرم در ميان كشورهاي اسلامي پايين تر از ساير ملل است. در جوامع اسلامي جرايم جنسي و اخلاقي سخت تر پنداشته مي شوند و به همين دليل سخت گيري در مورد اين جرايم در جوامع اسلامي بيشتر و در ساير ملل و جوامع كمتر است.
سپس مطالعات و نتايج تحقيقات در اين حوزه ما را به نتايجي رساند كه بپذيريم عوامل فرهنگي، اقتصادي هر كدام تاثير خود را بر نحوه پنداشت سخت گيرانه نسبت به دين برجاي مي گذارند. در حوزه فرهنگ، قانون جزاي اسلامي با ساير اديان در مورد جرايم تفاوت قايل است. در حوزه اقتصاد نيز اين نتيجه بدست آمد كه سطح توسعه و مدرن شدن در حوزه اقتصاد هر كدام نسبت به نگرش آدميان به جرم و بزه تاثير و سهم خاص خود را دارد.
مطالعات تجربي
مطالعات اوليه درباره پنداشت سخت گيرانه نسبت به جرم اين واقعيت ها را نشان داد كه:
۱ _ يك توافق عام و هنجار فراگير و گسترده در سطح جوامع وجود دارد كه بايد با جرم برخورد شود و مسامحه در آن مورد جايز نيست.
۲ _ جرايمي كه آسيب به دنبال دارند جدي ترين جرايم هستند و پنداشت سخت گيرانه نسبت به آنها وجود دارد.
۳ _ جرايمي كه مربوط به تخلف از مقررات اداري است كم اهميت ترين جرايم هستند و افراد نسبت به آنها تعصب به خرج نمي دهند و از كنار آن بي تفاوت مي گذرند.
۴ _ قضاوت پيرامون جرايم در گروه هاي مختلف با فاصله هاي تحصيلي، اقتصادي و پايگاه اجتماعي متفاوت است.
۵ _ مطالعات و تحقيقات نشان داد عوامل فرهنگي و مذهبي نقش قابل توجهي در قضاوت پيرامون سخت گيري نسبت به جرايم دارند.
۶ _ در اين تحقيق مشخص شد كه جوامع اسلامي و مسلمانان تفاوت زيادي با ساير جوامع پيروان ساير اديان از باب نگاه به جرم دارند.
پيمايش كشورهاي اسلامي
نيومن در سال ۱۹۷۶ تحقيقي در ميان كشورهاي مسلمان و غيرمسلمان نسبت به نگرش آنها به جرم هايي چون دزدي، زناي با محارم، همجنس گرايي سوءاستفاده از اموال عمومي، سقط جنين و مصرف مواد مخدر انجام داد كه در اين ميان مردم اندونزي با ۶/۸۹ درصد موافق برخورد جدي با اين جرم ها بودند مردم ساير كشورها نيز چنين نگرشي نسبت به جرم هاي ياد شده داشتند. ايران ۸۷درصد موافق، ايتاليا ۸۴ درصد، يوگسلاوي سابق ۷۷ درصد، هند ۷۲ درصد و آمريكا ۵۸درصد موافق برخورد با جرايم پيش گفته شده بودند.
همايش ديگري در ميان كشورهاي دانمارك، فنلاند، هلند، بريتانيا، نروژ، سوئد، آمريكا و كويت صورت گرفت كه در اين ميان مردم كويت بيش از ساير كشورها مجازات شديد تري را براي برخورد با جرايم قايل بودند. جرايم اخلاقي و جنسي در كويت شديد ترين مجازات ها را در پي داشتند. مثلاً در آمريكا سخت ترين و بدترين جرم كشتن همسر توسط شوهر دانسته شد، در حالي كه در كويت اگر يك زن ازدواج كرده مرتكب زنا شود بدترين جرم را مرتكب شده و سخت ترين مجازات را بايد پذيرا شود.
عده اي از نتايج آن تحقيق در ميان كشورهاي اسلامي دو فاكتور را استخراج كردند اول اينكه: چون كشورهاي اسلامي از نظر اقتصادي در ميان كشورهاي توسعه نيافته بودند در نتيجه تفاوت موجود ناشي از توسعه نيافتگي بود نه دين و فرهنگ.
دوم اينكه: توسعه فرهنگ و دين در نگرش نسبت به جرم تأثير مي گذارد و گرايش به نظام هاي حقوقي آسان گيرانه تر را اشاعه مي دهد.
فرضيه ها
در تحقيق دكتر سراج زاده فرضيه هاي زير مورد بررسي قرار گرفته بود:
-ميانگين پنداشت سخت گيرانه نسبت به جرم به نسبت بالا است.
-جرايم اخلاقي و به خصوص جرايم جنسي در ميان جرائمي است كه پنداشت سخت گيرانه اي دارند
-افراد ديندارتر پنداشت سخت گيرانه تري در مقايسه با سايرين نسبت به جرم دارند.
-مدرن ها كه از مدرنيته تأثير پذيرفته اند، پنداشت كمتر سخت  گيرانه اي نسبت به جرم دارند.
-افراد داراي ديدگاه هاي سياسي و مذهبي مدرن تر، داراي نگرش مداراجويانه تري هستند.
روش شناسي
تحقيق دكتر سراج زاده در وزارت علوم در ميان ۱۵۲۲ دانشجوي دختر و پسر در دانشگاه سراسر كشور به اجرا در آمده است كه در اين تحقيق متغيرهايي چون جنسيت، پايگاه اجتماعي، محل سكونت، نوع دينداري، جهت گيري سياسي و مداراي فكري نيز پيش بيني شده و با ملاحظه اين متغيرها ليست ۲۴ جرم در اختيار دانشجويان قرار گرفته و از آنها خواسته شده است شديد ترين جرم و خفيف ترين آن را با نمره مشخص كنند.
يافته هاي تحقيق
دانشجويان شديد ترين جرم را در ميان ۲۴ جرم قتل عمد با ۲/۱۸ درصد و خفيف ترين آن با ۶/۶ را اعتصاب دانسته اند.
بعد از قتل عمد، تجاوز به عنف با ۱۷درصد در مرتبه دوم قرار گرفته و جرم هايي چون لواط، زناي زن، اختلاس، زناي مرد، قاچاق مواد مخدر، اقدام عليه امنيت ملي، جاسوسي، كلاه برداري، رشوه، دزدي، احتكار، نشر مطالب خلاف دين، تخريب محيط زيست، پخش فيلم مستهجن، مصرف مواد مخدر، ارتداد، ضرب و جرح، تظاهرات غيرقانوني، مصرف مشروبات الكلي، قتل غيرعمد و جرايم مطبوعاتي در رديف هاي بعدي جاي مي گيرند. بنابراين جرايم مطبوعاتي يكي از جرم هايي تلقي شده است كه در ميان ۲۴ جرم در رديف ۲۳ قرار گرفته است. به عبارت ديگر اگر بخواهيم جرايم را به صورت موضوعي تقسيم بندي كنيم در هفت گروه جاي مي گيرند كه دانشجويان مورد اشاره جرايم خشونت آميز را با ۱/۱۷ درصد در رتبه يك و جرايم سياسي عقيدتي را با ۷/۱۰ درصد در رتبه پاياني قرار داده اند. جرايم جنسي، جرايم مربوط به امنيت ملي، جرايم اقتصادي و محيط زيست، جرايم اخلاقي و جرايم خشونت آميز ملايم تر در رديف هاي بعدي قرار مي گيرند. از سوي ديگر نتايج حاصل از تحقيقات نشان داد كه:
الف: مردها در مقابل زن ها نسبت به جرايم مذكور كمتر سخت گير بودند
ب: زن ها نسبت به جرايم حساس تر از مردها هستند
ج: پايگاه اجتماعي در نتيجه تحقيق رابطه خيلي معناداري نداشت.
د: محل سكونت نقش خيلي زيادي در پنداشت سخت گيرانه نداشت.
مقوله دينداري درباره پنداشت نسبت به جرم زماني نقش آفرين مي شد كه نوع جرم مشخص شود. به عبارت ديگر به انواع جرايم بستگي داشت و اين كه يك ديندار چگونه نسبت به آن قضاوت داشته باشد.
دينداران نوانديش اعم از اصلاح طلب و مداراي فكري در اين تحقيق آسان گيرتر بوده اند و اين نكته در مورد جرايم عقيدتي- سياسي بيشتر مصداق داشته است.
نتيجه گيري
تحقيق دكتر سراج زاده استاد دانشگاه درباره دينداري و نگرش نسبت به جرم - به عبارتي دينداري و پنداشت سخت گيرانه نسبت به جرم -نتايج كلي زير را داشته است:
۱- در مجموع پاسخگويان پنداشت سخت گيرانه اي نسبت به جرم داشتند و كسي را در ميان پرسش شوندگان نمي توان يافت كه در مقابل جرم هاي بارز شيوه مسامحه در پيش گيرد.
۲- با توجه به اينكه پاسخگويان دانشجو بوده اند، به طور طبيعي، در ساير اقشار جامعه ممكن است سخت گيري بيشتري نسبت به جرم وجود داشته باشد.
۳- تفاوت مهم ديگر كه در تحقيق آشكار شد رتبه بندي جرايم از نظر پنداشت سخت گيرانه آنها بود. جرايم جنسي در ميان جرايمي بودند كه بيشترين پنداشت، سخت گيرانه را در ميان دانشجويان داشتند.
۴- متغيرهاي اثرگذار در اين تحقيق بيشتر فرهنگي و فكري بودند، به عبارت ديگر دينداري نوانديش و گرايش سياسي و مداراي فكري بيشترين تأثير را در نوع نگرش سخت گيرانه يا آسان گيري به جرم داشتند.
۵- در ميان متغيرهاي فرهنگي و فكري بيشترين تأثير به دينداري مربوط مي شود و هر چقدر غناي فكري و فرهنگي زيادتر شده است، پنداشت سخت گيرانه كمتر شده است.
۶- تفاوت معني دار جوامع اسلامي با ساير جوامع بخصوص جوامع غربي كه از نظر پنداشت سخت گيرانه نسبت به جرم و بخصوص نسبت به جرايم جنسي، اخلاقي و عقيدتي مي تواند اين نظر را تقويت كند كه دليل اين تفاوت ممكن است تأثير دين اسلام و بخصوص قانون مجازات اسلامي به عنوان شريعت مقدس باشد.

چگونگي رشد اخلاق در نوجوانان و جوانان
نسرين دانايي
تحقيقات نشان مي دهند ۷۰ درصد رشد شخصيت فرد تا سن ۶ سالگي شكل مي گيرد. ولي بيشتر خانواده ها تصور مي كنند كه فرزندشان تا زماني كه در سن كودكي به سر مي برد، چيزي متوجه نمي شود و به اصطلاح مي گويند: «بچه است» و متأسفانه تربيت وي را به سنين نوجواني موكول مي كنند كه آن زمان بسيار دير است.
در واقع اصلي ترين و اساسي ترين نهادي كه در پرورش و رشد اخلاقي، تربيتي و شخصيتي فرد نقش دارد خانواده است كه توجه تام والدين به اين موضوع از ضروريات است. رشد اخلاقي به معناي دروني كردن قواعد، قوانين، هنجارها و ارزش هاي مرتبط با چگونگي رفتار و تعامل فرد بين خود و ديگران است و اينكه فرد خوب و بد، بايد و نبايد را بياموزد، ضروري است كه نوجوان اخلاقي فكر كند، حس كند و اخلاقي عمل كند كه در اين ميان خانواده نقشي اساسي دارد.محققين بر اين باورند كه از دوران كودكي چنانچه احساس همانندي با والدين در فرد تقويت شود، هر گاه مرتكب خطايي شود خود را ملامت كرده و مي كوشد از تكرار خطا اجتناب كند. نوع الگويي كه والدين به كودك ارائه مي كنند و نوع نظم و انضباطي كه توسط والدين اعمال مي شود بر چگونگي شكل گيري هويت و وجدان كودك، نوجوان و جوان مؤثر است. روانشناسان معتقدند وجدان اخلاقي و رشد اخلاقي نه تنها متأثر از ديگران است بلكه ناشي از پويايي دروني شخص، خصوصيات خلقي و تعامل ويژگي هاي دروني با تأثيرات بيروني است.
رشد اخلاق در نوجوان و جوان از طريق ارائه الگوهاي بحث و گفت وگوي والدين و مربيان با فرد است. روانشناسان بر اين باورند: از طريق بحث و گفت وگوها است كه فرد مي تواند سطح رشد اخلاقي را به سطح والاتري ارتقاء دهد.
والدين و مربياني كه داراي مهارت هاي گفت وگو در مسائل ارزشي و اخلاقي با نوجوان و جوان هستند، تأثيرات شگرفي بر رشد وجدان اخلاق آنان بر جاي مي گذارند.
رشد اخلاقي در نوجوان و جوان، در خانواده و در ارتباط عاطفي والدين شكل مي گيرد و گذشت كردن و احساس همدردي با آنها تأثير مثبتي بر رشد اخلاقي آنها خواهد گذاشت. وقتي رفتار بزرگسالان همراه با فداكاري باشد، زمينه خوبي براي ايجاد احساس اخلاق مثبت در آنها فراهم مي شود. به طور معمول افراد در سنين ۱۰ تا ۱۲ سالگي در آستانه نوجواني به افراد ديگر بخصوص بيماران، معلولان و افراد محروم و ستمديده جامعه احساس همدردي پيدا مي كنند و تمايل به كمك و ياري رساندن به آنها دارند، اين احساس اگر توسط والدين و مربيان مورد تقدير و ستايش قرار گيرد، در ادامه جواني و زندگي آينده تشديد شده و زمينه ساز انديشه هاي انسان دوستانه قرار مي گيرد.
از سوي ديگر گذشت كردن كه يك تمايل غيرخودخواهانه و از سر انسان دوستي نسبت به ديگران است تأثير مثبتي بر رشد اخلاقي نوجوان و جوان مي گذارد.در شرايطي كه نوجوان ها عموماً خود مركزبين و تا اندازه اي خود خواه هستند وقتي كه رفتار بزرگسالان همراه با فداكاري باشد، زمينه خوبي براي ايجاد احساس اخلاقي مثبت در آنان فراهم مي كند. بي جهت نيست كه همه اديان الهي و تمام عرفا و حكما و مربيان بزرگ، همگان را به چنين رفتاري توصيه كرده اند. به طور كلي براي تقويت اخلاق مثبت در جوان بايستي نگاه صرفاً سنتي به جوان را متحول كرد و با ديدگاهي مدرن به پرورش اخلاق نوجوان و جوان پرداخت. به عبارت ديگر فقط با نصيحت و سخنراني نمي توان از بسياري نوآسيب هاي جامعه جلوگيري كرد. محققين بر اين باورند رشد احساس، هيجان، خشم و محبت، اعتماد به ديگران و حس كنجكاوي ويژگي هاي اخلاقي فرد را مي سازد. در سنين ۱۸-۶ سالگي دوره اي است بسيار حساس كه شخصيت فرد حالت ژلاتيني دارد و بحث هويت جوي مطرح است. هويت جنسي، فكري، عاطفي و اقتصادي و... نوجوان بايستي به آنها پاسخ دهد. در اين ميان نيازمند يك راهنماي دلسوز و دانا مي باشد كه با راهنمايي هاي خردمندانه اش، شخص را رهبري كرده تا مسير صحيحي را در زندگي انتخاب كند. از سوي ديگر برخورد والدين در برابر خطاي نوجوان از اهميت ويژه اي برخوردار است.
به عنوان نمونه، رفتار والدين در برابر سيگار كشيدن نوجوان نبايستي همراه با خشونت و محروميت از محبت باشد كه در اين روش والدين محبت خود را از نوجوان بازمي دارند و با بي اعتنايي يا خشونت رفتار مي كنند كه در اين حالت احتمال لجبازي و گرايش نوجوان به آن عمل بيشتر خواهد شد.
دانيل هارت، روانشناس بر اين باور است: «اخلاقيات از يك سو نمايانگر فداكاري و گذشتن فرد از برخي منافع خود به سوي مصالح ديگران است و از سوي ديگر در پيش گرفتن خردمندانه ترين راهي كه دستيابي به مصالح روشن بينانه فرد را امكان پذير مي كند.»
دروني شدن رفتار اخلاقي، در خودانگاره و احساس هويت نوجوان و جوان است تنها كساني كه اعتقادات اخلاقي آنها بخش مهمي از هويت و ساختار شخصيتي شان شده رفتاري خلاف اخلاق را پشت پا زدن به هويت خود محسوب مي كنند و از چنين كاري اجتناب مي ورزند. رشد وجدان از دوره پيش دبستاني شروع مي شود؛ يعني زماني كه كودك هنجارهايي را براي رفتار قابل قبول در ذهن خود ايجاد مي كند. پس دوره كودكي و نوجواني دوراني است با اهميت و توجه به آن ضروري تر و با اهميت تر.

اجتماعي
ادبيات
اقتصاد
انديشه
سياست
فرهنگ
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |